.
#غدیریه
#امیرالمؤمنین
میثم شدم که سر بدهم پای دلبرم
هر جا علیست، دار خودم را میاورم
میثم شدم که هو بکشم روی دارها
خونم حلالِ قاطبه ی ذوالفقارها
میثم شدم که جان بدهم بی معطّلی
یک روز کار دستِ دلم میدهد علی
دیوانه ام، بگو که جهان را خبر کنند
از این به بعد با منِ دیوانه سر کنند
دینم علیست، قبله ی دیرینه ام علیست
قلبی که میتپد وسطِ سینه ام علیست
آب و گلم سرشته شده با ولای او
اصلاً من آمدم که شوم خاک پای او
نان آورِ دو دست فقیرم فقط علیست
فریاد میزنم که امیرم فقط علیست
مست همیشه تشنه ی میخانه اش منم
فریاد میزنم که سگِ خانه اش منم
هر کس غلام اوست مقامش معظم است
قنبر غلام نیست، شهنشاه عالم است
وقفِ امیر عشق جوانی و پیری ام
عالم سقیفه ای بشود من غدیری ام
در شیعه ی غدیر نشان از سقیفه نیست
غیر از علی در عالم امکان خلیفه نیست
جز او کدام شاه به ظاهر فقیر بود؟
شاه زمانه بود و به روی حصیر بود
سلطان دهر، شاه زمان، فخر عالمین
شیر احد، دلاور خندق، یل حنین
خیبر شکن،دلیرترین پهلوان دشت
او رفت و از مصاف، کسی زنده برنگشت
در جای جایِ معرکه تکبیر میکشد
می آید از مقابل و شمشیر میکشد
از نعره های تیغ دو دم بین کارزار
تا چند روز گوشِ عدو تیر میکشد
.
امام حسین ع
. #غدیریه #امیرالمؤمنین میثم شدم که سر بدهم پای دلبرم هر جا علیست، دار خودم را میاورم میثم شدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[WWW.FOTROS.IR]ma97060702.mp3
6.15M
📋 سپاهِ پلکهایش چند لشکر را تکان می داد
✅ #مدح | #حاج_محمود_کریمی
✅ #غدیریه #امیرالمؤمنین
✅ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سپاهِ پلکهایش چند لشکر را تکان می داد
علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد
به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را؛
عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد
خودش نه! پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار
دل هر مالکی، مانند اشتر را تکان می داد
به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی
به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد
و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد
علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد...
نه در دنیا دل ما را، که نام مرتضی قطعاً
به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان میداد
میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم
علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد
همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُّر داشت
یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد
#مهدی_رحیمی_زمستان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
12-99060202.mp3
7.63M
#شور #فراق_کربلا
#حسین_سیب_سرخی
🏴 #شور_احساسی #محرم
به هوای حرم میتپه باز دلم
میباره اشکامو هواییه سرم
از همه بهتری خدای محشری
برای زیارتت ماهارو میبری
حرم خواب شبای منه
عاشق سینه زن داره ناله میزنه
حرم داره میزنه بارون بازم ابری شده چشمام دوباره دم اذون
حرم خواب شب های من
عاشق سینه زن داره ناله میزنه
گرفتارم از دوری حرم جانا
گرفتارم به پَر پرچمت آقا
دوست دارم به جان حضرت زهرا
تویی والا مقام واجب ال احترام
از راه دور حسین به تو میدم سلام
راز و نیاز من سوز و گداز من تربت کربلا مهر نماز من
حرم دلیل جنونم عکس حرمت حسین رو دیوار خونمه
حرم چجوری آخه برم وقتی که هنوز آقا نیومده مادرم
گنهکارم پا میشدم روی دوشت تورو دارم
منو بگیر تو آغوشت دوست دارم
نشه یه وقت فراموشت
گرفتارم از دوری حرم جانا
گرفتارم به پر پرچمت آقا
دوست دارم به جان حضرت زهرا
حسین جانم آقام آقام...
.
.
.
#عرفه
#میرداماد
ظهر زیبای وقوفه یه وقوف آفتابی
یه وقوف عاشقونه زیر آسمون آبی
عرفات چشش به راهه تا وقوفتو ببینه
تا که یک لحظه کنار صاحب خودش بشینه
ظهر زیبای وقوفه کاش منم وقف شما شم
تا یه صبح عید قربون نذر آقای منا شم
من نشستم اینجا مثل یه گدای سرراهی
بین این همه سفید پوش با لباس روسیاهی
میگن امروز عرفاته گدایی فعل حرومه
آخه بخشیدن تو این روز از قدیم رسم و رسومه
بزار یک کم خودمونی درد دل کنم دوباره
بزار تو شبای تارم بریزم یه کم ستاره
گناهام بسکه زیاده کی میتونه بشماره؟
چاره ای برام بساز تا هی بهم نگن بیچاره!
خاک عالم تو سر من که بیچاره ی گناهم
جوونیم هزینه شد، رفت، تو اجاره ی گناهم
کمک کن که دوباره سر سجاده بشینم
تا زیر این آسمونا یک کم افتاده بشینم
دست بکش به روی چشمام هوس نگاتو کردم
یه پر و بالی بده که دوباره هواتو کردم
دستمو بگیر بلند شم قصد کربلاتو کردم
هوس بارون گریه توی روضه هاتو کردم
اجازه می دید که قبل از اینکه ما دعا بخونیم
یک کمی از عرفات کربلایی ها بخونیم
عرفاتی که غریبه عرفاتی که شهیده
عرفاتی که رو نیزه است شکل یک سر بریده
عرفاتی که یه مادر هی می گفت آبش ندادن
ای خدا گهواره ی شیرخوارشو تابش ندادن
عرفاتی که یه خواهر توی قتلگاه براش مرد
خدا می دونه که اونجا چقدر مشت و لگد خورد
عرفاتی که یه دختر قیامت براش به پا کرد
هی می گفت کدوم حرومی سرتو اینجور جدا کرد
عرفاتی که یه سقا توی علقمه فداش شد
یه جوری عمود زدن سجده کرببلاش شد
یه جوری عمود زدن که هیچ جوری بلند نمی شد
یه جوری عمود زدن که سر رو نیزه بند نمی شد
شاعر : رحمان نوازنی
👇
واحد، محرمه محرمه.mp3
1.51M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#واحد #شب_اول_محرم
🔹امیر بیسپاه🔹
یه روز نوشتم که بیا، بیا به سوی کوفیا
که خط نامه کوفیه ولی دروغ نیست
ولی حالا میگم ببخش، ببخش اگر که بیکسی
ببخش اگر سپاه تو دیگه شلوغ نیست
اگر که کوفیا غمی دارن غمِ آب و نونه
قلوبهم معک سیوفهم علیک قصهشونه
به سکههای سیم و زر، ببین چه دلخوشه هنوز
کوفه عوض نشد حسین، کوفه علیکُشه هنوز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفه شده برام پر از محلههای بیمحل
غریبهام با اینکه آشنا زیاده
آه ای امیر بیسپاه! سرِت سلامت ای امام!
از سر اینها سایۀ شما زیاده
سفیر تو شبیه تو، تُو کوفه جایی نداره
از دار دنیا سهم من شد آقا دار الاماره
پایین نرفته بیحسین، آب خوش از گلوی من
اینکه نیای کوفه، شده، تموم آرزوی من
شاعر: #رضا_یزدانی✍
.
زمینه؛ اهل حرف.mp3
1.26M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمینه
🔹اهل حرف🔹
پریشونم و، از این مردم خیری ندیدم
از این دنیا دیگه بریدم، دم آخرم
توی کوچهها، زیر لب اسمتو میبرم
روضهخونه برای حرم، چشای ترم
کوفه شده حالا شهر فریب
شدم آقاجون بییار و غریب
نداره کوفه حیا
بیوفایی رسم و راهشونه
که ندارن از غیرت نشونه
حسین به کوفه میا
«حسین من کوفه میا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفیا همه، طبل تُو خالیه صداشون
دنیاس سقف آرزوهاشون، تو رو نمیخوان
وعده میدن و، پا روی وعدهها میذارن
تنها اهل حرف و شعارن، خیلی بیحیان
کوفه شده مست جاه و مقام
تُو سفرههاشونه مال حرام
غیرت ندارن آقا
به طمع سیم و زر اسیرن
دینو میدن و دنیا میگیرن
تنهات میذارن آقا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیقرارم و، دلتنگ از فاصلۀ توام
تُو فکر قافلۀ توام، ای خون خدا
غم غریبیت، خواب از چشمام میگیره شبا
جونم بر لب میرسه آقا، به کوفه میا
هی میمیرم و هی زنده میشم
از روی شما شرمنده میشم
فدای غربت تو
پریشون احوال توام و
نگرون اطفال توام و
میشکنه حرمت تو
شاعر:
#سیدعلیرضا_شفیعی
#محمدرضا_رضایی
🌐 #شب_اول_محرم
.
#واحد #زمزمه
#حضرت_مسلم
#مسلمم_و
☑️بند اول
مسلمم و غریب این دیارم
غیر خدا کسی رو من ندارم
لحظه ی آخره با چشم خیسم
اسم تو رو به روی لب میارم
مردم این شهر ندارن حیایی
معروفن اهل شهر به بی وفایی
نقشه کشیدن واسه ی کشتنت
داره سرِ تو اینجا ماجرایی
مردم کوفه بی حیا و پستن
توو بی وفایی همه شون یه دستن
با دست بیعتی که داده بودن
با سنگاشون دندونم شکستن
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بند دوم
این کوفیا خیلی دادن عذابم
تشنه بودم حتی ندادن آبم
اونایی که نامه نوشته بودن
با سنگ دادن تو کوچه ها جوابم
چشمای من از غم تو پر آبه
از غم غربتت توو اضطرابه
حرمله داره توی این شهر
برا علیِ اصغره ربابه
تو سرشون دارن هزار تا فتنه
تو بازاراشون پرِ تیر و دشنه
ترسم اینم سر تو رو بِبُرن
به زیر تیغا با لبای تشنه
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
تا وقت داری کوفه نیا و برگرد
می شنوی تو اگه صدامو برگرد
گوش بده ای پسر عمو میشنوی
بغض صدای گریه هامو برگرد
سرم جدا بشه فدای سرت
اصلا فدای علیِ اصغرت
آخرشم بی یار میشی میدونم
لشکر کوفه میریزن روو سرت
سرم جدا بشه فدای سرت
اصلا فدای دختره مضطرت
سرم فدای رینب صبور و
فدای چشم خیس آب آورت
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بندچهارم
با دو تا چشم غرق خون و تارم
میگه نیا ای همه ی قرارم
ببین پسر عمو حالم خرابه
برای غربتت دارم میبارم
می ترسم آخرش تو نیمه جون شی
از روی مرکبت تو سر نگون شی
می ترسم آخرش رو خاک صحرا
بیفتی عریون و تو غرق خون شی
می ترسم اینجا بدنت رها شه
سهم تن تو تنها بوریا شه
می ترسم آخرش یه روزی زینب«س»
هم سفر خولیه بی حیا شه
#شب_اول_محرم
#رضا_نصابی ✍
#مجیدمرادزاده ✍
.👇
امام حسین ع
📋 سپاهِ پلکهایش چند لشکر را تکان می داد ✅ #مدح | #حاج_محمود_کریمی ✅ #غدیریه #امیرالمؤمنین ✅ #هیأت_
.
📋 کیم من قطره ای افتاده در دامان دریایم
✅ #مدح_امیرالمؤمنین
✅ #عید_غدیر #غدیریه
✅ #امیرالمؤمنین "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیم من قطره ای افتاده در دامان دریایم
و یا چون ذرّه در دامان مهر عالم آرایم
به خاک چارده معصوم رخ سودم عجب نبود
که گردد سرمه ی چشم ملک خاک کف پایم
نه نام از می نه حرف از خم نه اسمی بود از صهبا
که دست غیب از خُمّ ولایت داد صهبایم
اگر آواره ام آواره ی آل رسول استم
اگر دیوانه ام دیوانه ی اولاد زهرایم
بگو تا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر
نخیزد جز صدای یا علی از کلّ اعضایم
بود از صد هزاران سال طاعات و عباداتم
تولاّی علی بهتر از آن بهتر تبرّایم
اگر بی مهر او قرآن بخوانم خصم قرآنم
و گر بی حبّ او ایمان بیارم کفر تنهایم
به بینایی قسم صد بار نابینائیم بهتر
که افتد لحظه ای بر خصم کوُرَش چشم بینایم
نه با جنّت نه با حورا، نه با غلمان بود کارم
که از مولای خود نبود به جز مولا تمنّایم
الا ساقی ز جام چشم خویش مست و خرابم کن
که آباد است از فیض ولایت دین و دنیایم
بود شور ولایت در نوای روح انگیزم
تو گویی می دمد روح القدس پیوسته در نایم
به روز حشر دور چارده معصوم می گردم
نه با جنّت بود کارم نه از نار است پروایم
غلام میثم مولا امیرالمؤمنین گشتم
که شد با نام «میثم» ختم شعر روح افزایم
#غلامرضا_سازگار
.
#روضه
#حضرت_مسلم( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه🎤
بزار هر که میخاد هر چی توو این عالَم بگه ... ما بی حسین می میریم ، ما اگه یه روز نگیم یا أبالفضل دِق می کنیم ، ما اگه هر روز نگیم آی مادر پهلو شکسته می میریم ...
از آغاز حرکت ابی عبدالله ، سه نفر خیلی شرمنده شدن : اولیش مسلم بود ، هی دست رو دست می زد می گفت مسلم کاش دستت می شکست نامه نمی نوشتی بگی بیا ، هی صورت رو دیوار می گذاشت می گفت حسین نیا ، هر ساعتی که می گذشت مسلم خمیده تر می شد از خجالت ، خدایا من نامه نوشتم حسین بیا ، حالا مردم اینطوری شدن ...
دومین نفر می دونید کی بوده ؟ همون آقایی که هر کاری کرد نتونست از زمین بلند شه ، آخه کسی که میخاد از جا بلند شه ، دست باید رو زمین بذاره ، حسین دید این بازوی بریده رو داره رو این زمینو خاکا می زنه ... ( من گفتم آروم میخونم تو ببینم چیکار می کنی ها ) گفت زهرا جان غُصه نخور ، یه عده ای میان آخرالزمان ، برا حسینِ تو ، مرداشون مثل زنِ جوان مُرده داد می زنن ... گفت آقا یه خواهش دارم ، منو سمت خیمه نبر ... ،چرا عباسم ؟ صدازد ، آخه از روی سکینه خجالت می کِشم ... (فرج امام زمان عج )
سوم نفر می دونید کی بود خجالت کشید؟
لشکر میگه ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت ، اون وقتی که حسین اومد وسط میدان ، یه شیرخواره رو بالا آورد ، حرمله نشست ، امیر پدرو بزنم یا پسر ؟ گفت اگه پسرو بزنی پدر خودش می میره ، فقط همینقد میگم ،گفت کار به جایی رسید دیدند حسین عبا رو روی سر کشید میومد سمت خیمه ، هی برمی گشت ( یادت باشه قفل مُحرمت با مسلم بن عقیل باز میشه ها ) آوردنش دارالاماره هر چه کرد نتونست آب بنوشه ، یه مرتبه یه نگاه کرد (همه شهدا ، شهید حججی ، فیض ببره ، شهیدی که لحظات آخر می دونه میخوان سر از بدنش جدا کنن اما لبخند میزنه ، چون بهش نشون می دن به ظاهر اینو می بینه اما اونور می بینه اربابش میخواد بغلش کنه ، همه شهدای کربلا فقط برای حسین گریه کردند خودِ ابالفضل وقتی امام حسین فرمود چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برا اینه ، آقا شما بالا سرِ نوکرت میای ، اما ساعتی دیگه کسی نیست بالا سرِ شما بیاد ... مسلم هم از همون بالای دارالاماره صدا زد : صل الله علیک یا اباعبدالله
#شب_اول_محرم
.👇
2.mp3
12.86M
#زمینه(#امام_حسین )
آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم
من امام حسینیم، همینه تقدیرم
💥#حاج_عباس_طهماسب_پور
😔#کاش_بیشتر_به_روضه_رفته_بودم
آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم
من امام حسینی ام همینه تقدیرم
میرسی به داد من تو خونه ی قبرم
آخرین روضه ی خونگیمو میگیرم
حسرت میخورم که پای علم
کم سینه زدم کم گریه کردم
حسرت میخورم از اینکه چرا
دور از کربلا کم گریه کردم
کاش بیشتر به روضه رفته بودم
یه یاحسین بیشتر گفته بودم
جانم امام حسین جانم
منی که گریه کنه روضه ی گودالم
الهی زنده باشم محرم امسالم
مَلَکِ رو شونم از نوکری ارباب
شب و روز نوشته تو نامه ی اعمالم
حیفه زندگی طی شه بی حسین
هر قلبی حسین بیت العزاته
هر ناممکنی با تو ممکنه
عاشق ساکن کرب و بلاته
من اعتقادم به تو کم نمیشه
هیچ جا شب جمعه حرم نمیشه
جانم امام حسین جانم
8. گلچین.mp3
3.11M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_سماواتی
عاشق دیدار دوست ،
اوست که همچون حسین
زردی رخسار او ،
سرخ زخون گلوست
عاشق وارسته را
با سر و سامان چه کار
قصه ی ناموس و عشق ؛
صحبت سنگ و سبوست
دوست به شمشیر اگر
پاره کند پیکرش
منت شمشیر دوست ،
بر بدنش مو به موست
گر به اسیری برند
عترت او دشمنان
هرچه ز دشمن بر او
دوست پسندد نکوست
#شاعر_فؤاد_کرمانی
گفت آقا از این سفر حذر کن ، فرمود جدم رسول خدا (ص) رو دیدم ، به من فرمود حسین جان : « اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا » ... گفت پس این زن و بچه رو با خودت نبر ، فرمود جدم رسول خدا (ص) فرموده : « إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یَریهُنَّ سَبایا » خدا میخواد اینهارو اسیر ببینه ... ( لهوف سید بن طاووس ) ، ص 127-128 و بحارالانوار، ج 44، ص 364.
.
.
#عرفه
#روز_عرفه
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
که شدی ساحل امن من و کشتی نجاتم
باز از فرط عطش خشک شده کام من، آری
تشنهام، تشنۀ لبهای عطشناک فراتم
باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم
با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوۀ ذاتم
با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
باز گریان تماشای قتیل العبراتم
سیدعلیرضا شفیعی✍
..............
حاجیان جمعند دور هم همه
پس کجا رفته حسین فاطمه
حاجیان رفتند یکسر در منا
پس چرا او رفته سوی کربلا
او بجای موی سر، سر می دهد
قاسم و عباس و اکبر می دهد
سعی حج او صفا با خنجر است
مروه اش قبر علی اصغر است
.
1. آخر حج.mp3
10.09M
#نوحه
#حضرت_علی_اکبر( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی✍
#واحد
آخر حج من رسید و
عید قربان آمده
از خیمه ، اسماعیل من
به عزم میدان آمده
باز، پرپاشده یک
غزوه ی دیگر
شد سوی میدان
شبه پیمبر
رجز بخوان
انا أبن حسین بن علی
أطعنکم أضربکم
ضَربَ غُلامٍ عَلَوي
آه یوسف دلها، عزیز لیلا،
هستی بابا
شرمنده ی روی تو ام
سوار تشنه کام من
قطره ی آبی هم
نمانده در خیام من
آه لب تو خشک و
من دیده ام تر
من تشنه کام بوسه ی آخر
خدا کند گم نکند
اسب تو راه خود را
که پیش چشم تنت
نگردد اِرباً اِرباً
آه علی اکبر،
علی اکبر، علی اکبر
دل عالم خون شده
باز از ستم یزیدیان
دوباره چشم غزه و
منامه گشته خون فشان
شد دنیا پر از ظلم
دلها پر از آه
یک گوشه چشمی
بقیة الله
رسیده به آسمان
دوباره آه و یارب
ببین که زیر آتش است
مزار عمه زینب
آه غریب مادر،
غریب مادر، غریب مادر
.
#عید_قربان
.
#امام_زمان ارواحنا_فداه
#سبک_خوشابحال_نوکرات_ارباب
#زمزمه
۵۳۴
کجایی ای جانم نثار تو
قرار من دل بی قرار تو
کعبه بوَد چشم انتظار تو
بقیه الله
یابن الحسن بگو کجا هستی
کنار مرقد رضا هستی
یا در نجف یا کربلا هستی
بقیه الله
از خرمنت یک خوشه میخواهم
زیارت ششگوشه میخواهم
****
کِی میشه که ای یوسف زهرا
روضه بخونی تو برای ما
از غصه های زینب کبرا
بقیه الله
بگی چی شد توو گودیِ گودال
بگی برامون از تن پامال
بگی چطور فاطمه رفت از حال
بقیه الله
روضه بخون ای که رُخت بدره
والشمر جالسُ علی صدره
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
✳️ #واحد #زمزمه #دهه_محرم
✍ محمد بیابانی
#شب_اول_محرم
به نام خدای، حسینیههای، عزا که برای، تو برپا شده
میادش صدای، یه مادر که پای، تو سایه به سایه، قدش تا شده
همهش میگه جان حسین، آه ای سلیمان حسین
مذبوح عطشان حسین
غریب مادر حسین، ای پاره پیکر حسین
مظلوم بیسر حسین
گریه کنیم با گریهٔ زهرا
بیایددعا کنیم تو این شبها
براش بمیریم روز عاشورا
غریب حسین
————————
میادش صدای، خدا ای خدای، غریبی که با یه، دل بیقرار
میگه ای حسین جان، تو رو جان زینب، میای بچههات و، به کوفه نیار
کربلا غوغا میشه، روشون به روت وا میشه
زینب قدش تا میشه
اینا به فکر سرن، هر چی بشه میبرن
دنبال انگشترن
کوفه چه شوقی واسه تو داره
به خونه دادن قول گوشواره
نمیگذرن از پیرن پاره
—————————————-
#شب_دوم_محرم
بسوز ای دل ای دل، که منزل به منزل، رسیده به ساحل، سفینه عشق
پاشید سینه زنها، بریم کربلا تا، سرا رو بذاریم، به سینهٔ عشق
رسیده از راه حسین، پشت سر شاه حسین
زهرا میگه آه حسین
قافله سالار اومد، دلبر با دلدار اومد
همراش علمدار اومد
رقیه رو دوش علمداره
میگه رباب تو گوش شیرخواره
خدا عموجون و نگه داره
غریب حسین
————————
عجب کربلایی، عجب خیمههایی، که بوی جدایی، میاد از حرم
داره میگه خواهر، میترسم برادر، میترسم که بیتو، از اینجا برم
امروز پیش محرمام، با عزت و احترام، از ناقه پایین میام
فرا که که بییارم و، رفته علمدارم و، راهی بازارم و
نگو سرت رو نیزه ها میره
نگو که شام جونم و میگیره
رو دست من رقیه میمیره
—————————————-
«شب سوم»
سلام کربلایی، نگفتی بابایی، که با سر میایی، واسه دیدنم
مث روی زیبات، مث زیر چشمات، مث زخم لبهات، کبوده تنم
فکری برام کن بابا، بازم صدام کن بابا
پاشو نگام کن بابا
درست میبینی بله، پاهام پر از طاوله
از دست این حرمله
تو راه همهش عذابمون میداد
هی سر اصغر و تکون میداد
من و به این و اون نشون میداد
بابا حسین
————————
پدر دخترونه، میگم که بمونه، خرابه که خونه، نمیشه بابا
کار ساربونه، پر از لختهْخونه، موهام دیگه شونه، نمیشه بابا
خیلی سرم داد زدن، با داد و فریاد زدن
دندونام افتاد زدن
تو ملاء عام زدن، سنگ از روی بام زدن
بیشتر توی شام زدن
کمونم از مادر تو بیشتر
من و زدن خواهرت و بیشتر
سنگ به سرم خورد سر تو بیشتر
—————————————-
#شب_چهارم_محرم
امیر حسینٌ، و نعم الامیری، محاله نگیری، بازم دستم
میدونم که بی شک، میگی ارفع راسک، میریزم به پاهات، همه هستم و
نکردی طردم حسین، درمون دردم حسین
دورت بگردم حسین
منم مث حر ببین، آقا ببخشم همین
باز رام بده اربعین
تو بغلت یه جا برام وا کن
میخام شهید شم برام امضا کن
مدافعزینب کبری کن
حسین من
————————
نذار اشک بریزم، نمیخام عزیزم، غریبیت و انقدر، ببینم حسین
نگی که نگفتم، به پاهات میفتم، نخا که تو خیمه، بشینم حسین
لعنت به این روزگار، تو خم به ابروت نیار
منت سر من بذار
بذار برن بچه هام، تا که نبینن تو شام
من بین نامحرمام
نذار بشه مدینه باز تکرار
نذار مث حسن بشن این بار
تا میزنن توی بازار
—————————————-
#شب_پنجم_محرم
من اینجا بمونم، میمیرم میدونم، نذار عمه جونم، بمونم حرم
عموم بیگناهه، عموم بیسپاهه، توی قتلگاهه، بذار که برم
ای داد و بیداد عمو، از مرکب افتاد عمو
انگار که جون داد عمو
غریب گیر آوردنش، نیزه شده جوشنش
چیزی نموند از تنش
میشنوی عمه صدای باباس
صدا صدای مادرت زهراس
دارن میگه برو عمو تنهاس
عمو حسین
————————
نگفتی عمو جون، تو که میری میدون، یتیم داداشت، یتیم میشه باز
رسیدم تو جنجال، که اسبا تو گودال، به جسم من و تو، بخونن نماز
کارم دیگه شد تموم، پیشت نرفت آبروم
خورده به دردت گلوم
سرم مث اصغرت، بازوم مث مادرت
افتاد فدای سرت
داره یکی میرسه با خنجر
چشم یکی خورده به انگشتر
برات بمیرم غریب مادر
————————
#شب_ششم_محرم
به میدون شد عازم، شده حرز قاسم، نگاه حسین و، دعای حسین
عجب نینوایی، چه سخته جدایی، از این کربلایی، برای حسین
داره از عرش برین، باباش میگه آفرین، ای کاش نیفته زمین
خدا کنه ای خدا، دوماد کرب و بلا، سمتش نرن مرکبا
ولی از آسمون قمر افتاد
از روی مرکبش با سر افتاد
انگار که زهرا پشت در افتاد
عمو حسین
————————
پر از عطره خاکا، آخه بردن اسبا، توی کل صحرا، بوی قاسم و
حسین شد پریشون، آخه دید تو میدون، توی چنگ قاتل، موی قاسم و
خوش قد و بالا شده، هم قد سقا شده، قد حسین تا شده
پر از رد پا شده، همسطح خاکا شده، از هم تنش وا شده
داره صدا میزنه باباش و
میکشه از درد رو زمین پاش و
نعلای اسبا بسته چشماش و
—————————————-
👇
.👆
#واحد #زمزمه
#شب_هفتم_محرم
لالا خشکه لبهات، تو با اشک چشمات، داری میگی بابا، غریبه رباب
نگی که نگفته، نذار که بیفته، به منت کشیدن، بخاطر آب
با غصه سر کن علی، فکر پدر کن علی، حنجر سپر کن علی
سه شعبهٔ بیحیا، وقتی رسید بیهوا، مادر نزن دست و پا
تیر و یه وخ نگیری با دستات
درد و اگه ببینه تو چشمات
خیلی خجالت میکشه بابات
علی بالام
————————
دلم غرق درده، خدایی نکرده، اگه پشت خیمه، ببینن تو رو
چه خاکی بریزم، سرم ای عزیزم، اگه نیزهدارا، بچینن تو
سر تو بنده به مو، رو نی میری با عمو، نیزه کجا اون گلو
رو نیزه راحت بخواب، تا که نبینی رباب، میره تو بزم شراب
هر جا بری منم میام همرات
حتی تو طشت زر پیش بابات
مواظبم چوب نخوره لبهات
—————————————-
#شب_هشتم_محرم
گل پرپری که، روی خاک صحراس، تن نیمه جون، جوون منه
از اول عزیزم، میدونستن اینا، که جون تو بسته، به جون منه
بلند شو از جا علی، ای اربا اربا علی ، افتادم از پا علی
چیکار کنم یاعلی، تنهای تنها علی، با این هزارتا علی
لبات پر از خونه دلم خونه
حال دل من و کی میدونه
بچم ببین پخش بیابونه
علی بالام
—————————————-
دیگه نیمه جونم، بعیده بتونم، که زنده بمونم، میمیرم علی
نزن دست و پا تا، که از حنجر تو، من این لخته خون و، بگیرم علی
تنت رو از نیزهها، میرم میگیرم بابا، میچینمت رو عبا
رسیده غم پشت غم، پاشو ببین از حرم، داره میاد خواهرم
ببین من و تو حال جون کندن
دارن به اشک عمه میخندن
راهش و با هلهله میبندن
—————————————-
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
دل آزرده سقا، بد آورده سقا، زمین خورده سقا، شبیه علم
داره مشک پاره، براش خون میباره، دیگه پا نداره، بره به حرم
دنیا سرش شد خراب، خالی شده مشک آب
افتاد و گفت وای رباب
افتاد و باز اومدن، با هر چی که شد زدن
چیزی نموند از بدن
پر از ابالفضل شده این صحرا
کسی ندیده که لب دریا
با لب تشنه جون بده سقا
————————
داره کوه درد و، داره دست سرد و، داره اشک مرد و، می بینه حرم
عمود و کشید و، صدا زد برید و، مهیای غارت بشید خواهرم
که بیکس و کار شدی، زینب گرفتار شدی، راهی بازار شدی
دلشوره دارم برا، گوشوارهٔ دخترا، که وا نشه معجرا
غصه نخور که میشی آواره
سایهٔ رو سرت علمداره
رو نیزهها هم هوات و داره
#دهه_محرم
.👇
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
من منایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
روضه هایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
من سرِ دارالاماره تو ته گودال خون
کربلایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
من رخم رنگین زخون سر ، تو از خون جوان
پس حنایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
رو زدم من آب آوردند تو اما رو نزن
ماجرایم باتوخیلی فرق داردیاحسین
خانه طوعه کجا و مطبخ خولی کجا
کوفه جایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
من پریشان تو هستم تو پریشان حرم
غصّه هایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
من سرِ بازار رفتم دخترم با من نبود
وای وایم با تو خیلی فرق دارد یاحسین
#حسین_میرزایی ✍
45.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ سرود #یه_مرد_قوی 🕊
کاری جدید از کانون فرهنگی به رنگ آسمان با صدای سید امیر ارسلان میرهاشمی نسب
این کار در یادواره شهید والا مقام سردار مهدی خوش سیرت رونمایی و اجرا شد.🥀
مضمون این سرود درباره شهدای عزیز علی الخصوص شهید مهدی خوش سیرت می باشد.💫
• کانون فرهنگی به رنگ آسمان
.
#امام_حسین علیه_السلام
#قتلگاه
در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین
کودک تشنه ی شیرین سخنی داشت حسین
کاش مانند برادر حرمی داشت حسن
کاش مانند برادر کفنی داشت حسین
هر دو نور اند و تفاوت سرِ همسر دارند
بد زنی داشت حسن شیر زنی داشت حسین
سر به زانوی برادر حسن آخر جان داد
کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین
پسر مادر آب است که از فرط عطش
خشک تر از لب صحرا دهنی داشت حسین
دید خواهر تن عریان برادر را گفت
خواست میدان برود پیرهنی داشت حسین
نعلها سخت روی سینه او کوبیدند
تهِ گودال خودش سینه زنی داشت حسین
ساربان زود خودش را تهِ گودال رساند
یادش آمد که عقیق یمنی داشت حسین
✍#یا_مظلوم
.