eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 دستی برات نمونده تا دستت و بگیرم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستی برات نمونده، تا دستت و بگیرم پشت و پناه من ای، سردار بی‌نظیرم عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» باور نمی‌کنم این، پیکر که رو زمینه این جسم قطعه قطعه، ماه ام البنینه خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه چه کنم با ماه مدینه چه کنم با داغِ رو سینه چه کنم با حالِ رباب و اشکِ سکینه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» مبهم شدی عزیزم، این شبیه رازه با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه واسه رسوندنت تا خیمه عبا نیازه چه کنم تیرِ توو چشما چه کنم با گریه‌ی زهرا چه کنم با اشکِ رقیه و غربتِ زنها «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه می‌بینی غیرت الله، دورِ حرم شلوغه چه کنم با غربتِ خیمه چه کنم با حرمت خیمه چه کنم با سیلیِ دشمن و غارتِ خیمه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246732.mp3
16.66M
شاعر: وحید محمدی
. 📋 هرکس به راه مولا بر دوش عَلَم بگیرد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هرکس به راه مولا، بر دوش عَلَم بگیرد تا حشر جاودان است، حتی اگر بمیرد چه سرها بر نِی در سوز و گداز که این پرچم باشد در اهتزاز چه خون‌ها که جاری شد بر زمین که اسم مولا باشد در فراز قسم به دستان بریده‌ی علمداران به خون پاک و به وفاداری سرداران که تشنه‌ی غیرتم آسمان بزن باران ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» فرمانده‌ای که می‌گفت، ما ملت حسینیم با خون به ما نشان داد، در خدمت حسینیم شهادت، غیرت، درس مکتب شهیدِ این میدان جان بر لب سلیمانی بودن در دین ما اباالفضلی ماندن با زینب است مدافعان پر از شور و غیرتِ زینب بریده‌ان ز همه دل به حرمت زینب شکسته پای ستم از صلابت زینب ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» دل میشود در این راه، سرمست با اباالفضل شد دست حاج قاسم، همدست با اباالفضل گره وا کرد این دست از کارِ ما به طوفانِ غم شد غمخوار ما قلم شد دستانش اما عَلَم نیوفتاد از دوشِ سردار ما شجاعت آینه‌ای از شجاعت او بود نگاه دنیا همه محو همت او بود حرم در امنیت اگر ز غیرت او بود ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» *شاعران: و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ع برس که باید کفنمو ببندی این اولین شهیده که ، میفته از بلندی برای مردا چه سخته  سر به زیری ولی چشای مسلمت هنوز نخورده تیری خدا به خیر کنه و کسی نیفته از روی زین خدا به خیر کنه و بی دست کسی نیفته زمین خدا به خیر کنه و   دلم خوشه فقط به همین ، ایشالا خیره الهی ، از اینجا آه کشیده نری به حرم ، از علقمه ، خمیده نری بند دوم رمق ندارم آخه نفس بریدم سلام آخرم رو  با   لبای پاره میدم لب تشنه بودم برا من آب آوردن  دلم گرفت همینکه اسمی از شراب آوردن بی سر دعا می کنم روزت رو نیزه ها نشه طی بی سر دعا می کنم‌ اشک تو در نیاد روی نی بی سر دعا می کنم زینب نره به مجلس می ، خدا نیاره الهی ، سرت با سنگ تکون نخوره الهی ، لب تو خیزرون نخوره ..................... داره قرار از  دله عقیله میره ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره ایشالا هیچکس ، غصه ی یار نگیره ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره ایشالا عصر دهم ذبح نکنن برادرمو ایشالا عصر دهم به هم نریزن این حرمو ایشالا عصر دهم نریزن اشک مادرمو‌    عزیز زهرا حرمت ، حرم بمونه تا به ابد تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد ............... بند دوم عباس که اومد،    بهش بگو علمدار برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار کمون به دستی ، یه کمی اون طرف تر نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر  ایشالا عصر دهم عمود خیمه دست نخوره ایشالا عصر دهم کسی سر تو رو نبُره ایشالا عصر دهم شمر نیست اونی که دستِ پره  ، عزیز زینب عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو ............... . (س) دلم بهم گفت که تو میای به زودی  چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی به کام تلخم یه کم عسل می خواستم دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم کبوده صورت من از دست زجر که بی ادبه کبوده صورت من نوازشت رو می طلبه  ... کبوده صورت من نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا اومدی ، داره تموم میشه نفسام می بینی ، مزارمه خرابه ی شام بند دو دم غروبه گلایه هام به چوبه دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه یه شب نبوده که راحتم بزارن شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن... مردیم و زنده شدیم بستن اسیرا رو با طناب مردیم و زنده شدیم آوردنت  تو بزم شراب مردیم و زنده شدیم اذیت شدیم نه مثل رباب  ... غمام زیاده زدنت، بهونه ،  دخترت رو گرفت زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت بند سه تنت رو خاکه ولی سرت رو داری دم تو گرم،  چقد هوای دخترت رو داری خدا به ماها تو رو دوباره داده کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده انگشتر تو که رفت انگشت دستتم بریدن انگشتر تو که رفت گوشواره از گوشم کشیدن انگشتر تو که رفت یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت نفسم ، دست توئه اجازه ی من رسیدی ، به تشییع جنازه ی من ............ . میگن که تنهاست ، شده تو خیمه گریون حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون دلت گرفته ست ، یه خرده هم خمیدی غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی بزار برن نبینن اونایی رو که دور منن بزار برن نبینن تو کوچه ها منو می زنن  بزار برن نبینن گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن یکی ام  ، تو کوچه راه مادر و بست یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست بند دو زدن یه روضه ست ، نزدنت یه روضه ست بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست رو سینه ی تو ، مونده یه زخم کاری پسرت اونقده ریز بود  نشد،  تو دست بیاری موندم تو خیمه حسین تا سر به زیر نیای به حرم موندم تو خیمه حسین   من هم شکسته شد کمرم موندم تو خیمه حسین از غصه ی تو با خبرم  ، از زینب فدای ، دله  از من غریب تر تو چیزی نیست، قربونی های خواهر تو ............. . عموی مایی هوای مارو داری نشده تا حالا ،بین ما دوتا ، فرق بزاری زره نداره ؟ ک وچیکه پیکرش نه ؟! چرا قاسم می تونه جنگ کنه ، برادرش نه ! میخوام که تو بغلت از تن جدا بشه سر من میخوام که تو بغلت مثل علی ت شه پیکر من میخوام که تو بغلت سر شه  دمای آخر من تشنه لب، دریای خون کجا و تنت ؟ می دونن ، غریب شدی  زیاد زدنت بند دو رسیدم از راه ، ولی تو‌داری میری من اومدم برات سپر بشم نفس بگیری آب فراتو ، روی لب تو بستن نیزه رو وقتی که تو سینه ی تو بود شکستن نفس نفس می زنی نشسته شمر رو‌ سینه چرا ... نفس نفس می زنی قرآن که جاش نبود زیر پا ... نفس نفس می زنی جز زخم ازت نمونده به جا ... واسه تو ، دستای کوچیکم سپره کاش کسی ، لباس کهنه ت و  نبره .👇
. ............ . ع خواستم بمونی ولی خودت نزاشتی پیش بابات حسن به روم نیار،  زره نداشتی علی زره داشت خرد شده مثل شیشه تو که بدون جوشنی ، ببین تنت چی میشه ولی تو ریز نشدی کشیده تر شده تن تو ولی تو ریز نشدی زحمت نداره بردن تو ولی تو ریز نشدی فرق داره نیزه خوردن تو   عزیز خیمه زدنت ، توام به خون نشسته شدی زدنت  ، یه استخون شکسته شدی ... بند دو ای شاخ شمشاد برات رمق نزاشتن با خون روسرت ،  روی موهات حنا گذاشتن غریت همینه آره همینه تقدیر تو رو با سنگ ازم گرفتنت باباتو با تیر تقدیر نوشته برات خونی بگیرمت به بغل تقدیر نوشته برات رو نی بری به ماه عسل تقدیر نوشته برات شکسته جون بدی به اجل   عزیز خیمه روی خاک ، مثل عسل شده بدنت قربون ، نفس نفس نفس زدنت ............. . تیر منتظر بود ولی چه می دونستی دلت می خواست بگی که تشنمه نمی تونستی قضیه داره که تو رو انتخاب کرد شیش ماهه کشتنو یکی دیگه تو کوچه باب کرد شیش ماهه ای رو زدن روز ولادتش نشده شیش ماهه ای رو زدن گهواره قسمتش نشده شیش ماهه ای رو زدن هیچ جایی صحبتش نشده ... واویلا کشته شد ، محل نداد کسی بهشم بی هوا ، لگد زدن به مادرشم بند دو لبای تشنه ت غصه ی بی حساب خورد تا روی دست گرفتمت چشات به نهر آب خورد کمون داراشون دل مارو سوزوندن تیره بزرگتر از تو رو ، به حلق تو نشوندن اشک خجالت من از خون روی حنجرته اشک خجالت من از حجم کوچیک سرته اشک خجالت من از انتظار مادرته ... واویلا پسرم ، قلب پدر مزار توئه پسرم ، داداشتم کنار توئه بند سه بگو دروغه تو بی خبر نرفتی تا حالا تو بدون مادرت سفر نرفتی برای اینکه نشی بیدار می خونم بقیه ی لالایی مو سر مزار می خونم یه سالتم نشده ازم گرفتنت پسرم یه سالتم نشده سر مزارتن یه حرم یه سالتم نشده چه خاکی ریخته شد به سرم  واویلا پسرم ، آروم بخواب مواظبتم روی نی ، سرت بره مراقبتم ........ . دیدم پر از خون بسته به موی اسبی دیدم داری زمین می ریزی وقتی روی اسبی گرما شدید بود با یه سلام لبات سوخت خدافظی نکرده کشتنت ، دلم برات سوخت زهراییه غم تو دیدن که سد شدی زدنت زهرا ییه غم تو از کوچه رد شدی زدنت  زهرا ییه غم تو روخاک... لگد شدی .... زدنت  واویلا عزیزم ، چند بار صدات زدم ولی ولی تو ، یکبار بابا صدام نزدی ً.......................... تنت به بابا رسیده اربا اربا چیزی برای من نموند از اون جوون رعنا  برات بگم از بدن پاره پاره هر کی میره یه تیکشو تو دست برام میاره جمع شد چه جمع شدنی ! تیکه به تیکه بود جگرم جمع شد چه جمع شدنی! دست خورده شد چقد ثمرم جمع شد چه جمع شدنی !  اینقد که ریز نبودم پسرم   واویلا این علی ، رفت و نموند برای حسین رو زمین ، صد تیکه شد  عصای حسین .......... ✍ . https://eitaa.com/emame3vom/99062
4_5913488471246246734.mp3
12.63M
📋 اسمت و من اول از بابام شنوفتم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اسمت و من اول از بابام شنوفتم اومدم فقط به پای تو بیوفتم من خودم قبول دارم که بدم اما اینکه دوسِت دارم و دروغ نگفتم من آبروت و بردم، به دردِ تو نخوردم ولی تهش ببین اگه برای تو نمردم درسته روو سیاهم، آره پُر از گناهم ولی به دستای رقیه‌ت خودم و سپردم دنیا حرمه، دنیام و نگیر هرچی می‌گیری کرب و بلاهام و نگیر اینجا رو ببین، من غرق شدم باشه دلت اومد اگه دستام و نگیر «آقام حسین، آقام حسین، آقام حسین» مگه داری از منم بی‌دست‌وپاتَر مگه دارم از توهم آقایی بهتر آغوشت برای من همیشه بازه من و بیرونم نمیکنی از این دَر تویی دَوای دردم، منو نکردی طَردم از این که با تو بودم هیچ موقع ضرر نکردم روزِ قیامتم شِه، ازت همین و می‌خوام شمر و شفاعت نکنی دورِ سرت بگردم روزِ واقعه، قبل از سرِ تو خنجرش بریده دستای خواهرت و بین قتلگاه دست و پا زدی کاشکی یکی می‌گرفت جلو مادرت و (دخترت و) «ای وای حسین، ای وای حسین، ای وای حسین» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. 📋 پاشو دوباره پهوون حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاشو دوباره پهوون پاشو بازم رجز بخون پاشو ببین که دورمون هلهله برپاست، علقمه غوغاست باور نمی‌کنم به، جسمت شده جسارت دست تو رو بریدن، خوردی زمین با صورت آتیشم زده/ نگاه آخرِ تو زخم رو پیکرِ تو/ شکاف رو سرِ تو بدون تو من/ تا خیمه‌ها نمیرم چه طور آروم بگیرم/ داغ تو کرده پیرم «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» توو خیمه ولوله بپاست صدا صدای بچه‌هاست همه میگن عمو کجاست دیگه نمیاد، ای داد بیداد اهل حرم با گریه، میگن دوباره برگرد خیمه پناهی بی‌تو، دیگه نداره برگرد بعد تو دشمن/ چشم به حرم می‌دوزه خیمه‌هامون یه روزه/ توو آتیشا می‌سوزه با رفتن تو/ روزای سخت توو راهه زینب بی‌تکیه‌گاهه/ رقیه بی‌پناهه «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» حالا که وقت رفتنه وقت ازت دل کَندنه سرت رو زانوی منه چشات و وا کن، منو نیگا کنه بالا سرت بگو که، کی قبل من رسیده چه عِطر بوی یاسی، توو علقمه پیچیده اومده مادر/ با پهلوی شکسته با حال زار و خسته/ کنار تو نشسته گفته واسه تو/ از غربت مدینه از زخم روی سینه/ از آتیش و از کینه «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246795.mp3
25.68M
شاعر: روح الله پیدایی
. 📋 می‌خوام بگم از علمی که دست ماست حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌خوام بگم از عَلَمی که دست ماست علمی که مالکیتش واسه خداست علمی که یک عمره رو دوش انبیاست تار و پودش از بال و پر فرشته‌هاست این نوره، هرجای دنیا که باشی این علم پیداست از ازل بوده، تا ابد پرچمِ روضه‌ی حسین بالاست این علم عشق و امیدِ حضرت زهراست از زیرِ سایه‌ی عَلم،محاله پا پس بکشم دلتنگِ حرم بشم، روی علم دست می‌کشم «رایَةُ الحسین، رایَةُ الهُدیٰ پرچم حسین، پرچم خدا» این عَلَم و به دست هرکس نمیدن پَرای طاووس و به کَرکَس نمیدن علم‌کشای روضه‌ی امام حسین به دشمنای کربلا دست نمیدن این عَلَم عشقه، جای این علم بوده رو شونه‌ی سقا حرمتش خاصه، این علم به ما رسیده از بزرگترها پرچمای روش و هم دوخته خودِ زهرا زیر علامتِ حسین، سرِ کسی خم نمیشه وقتی زیرِ پرچمی، از عمرت کم نمیشه «رایَةُ الحسین، رایَةُ الهُدیٰ پرچم حسین، پرچم خدا» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246796.mp3
20.7M
شاعر: مرتضی سراوانی
. 📋 پرچمدار اومد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرچمدار اومد به نظر که حیدر کرّار اومد یه نفر که نمیشه تکرار اومد اون که زیرِ دستِ حیدر بار اومد چقدر با جگر میره/ با هنر میره دشمن از مقابلش/ داره در میره زمین پیش پاش برخاست/ پرچمش بالاست میرسه سر میزنه/ از چپ و از راست میگه یاعلی/ میره با غضب مجموعه‌ای از/ غیرت و ادب تا جلو میره/ هی قدم قدم دشمنش میره/ هی عقب عقب «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» نام‌آور عباس اون که رو کعبه میره منبر عباس یه سپاهن با علی‌اکبر عباس یه کلام ختم کلام، حیدر عباس تاکه، قد عَلَم می‌کرد/ قلع و قمع می‌کرد با یه ضربه شر چند/ تا رو کم می‌کرد چقدر، صف‌شکن میزد/ سر و تن میزد ضربه‌هاش و مثل/ امام حسن میزد هم سمت یمین/ هم سمت یسار شد همهمه‌ی/ شد گرد و غبار سردارِِ بنی/ هاشم اومده اخماش و ببین/ تیغش به کنار «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246797.mp3
9.19M
شاعر: علی زمانیان
. 📋 یا ناموس رواق العظمه حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ عالمَةٌ غیرَ مُعلمةِ والا مَراتبه کربلا اُمُّ المَصَائِبِ کربلا زینب زینب، عُلیاء مُخَدَّرِه زینب زینب، عرش بوده منزلش زینب زینب، سه‌تا امام بود پاسبانِ محملش سَيِّدَتِی زینب، بابِ حاجتی زینب تو مخزن الاسرارِ امامتی زینب بَقیَّة الله فرموده در گرفتاری: یا أهْلَ الْعالَم عَلَيْكُمْ بِاعَمَّتِي زینب «عمه جان زینب، عمه جان زینب» یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ فاهمة الغَيرة المُفَهِّمَة یا زینبا یا زینبا به خطبه‌خونیت مرحبا زینب زینب مَلَکا ای مَلِکا، زینب زینب، نور شمس و فَلَکا زینب زینب، اِبقای کربلا به تو داره اِتکاء ای نفسا زینب، خطبه‌ی رِسا زینب جمع شده در وجود تو، اهل کِساء زینب قُرَّةَ العَيْنِ مرتضی، شَریکة الارباب فدای القابت عَقيلةُ النِساء زینب «عمه جان زینب، عمه جان زینب» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 سلام مالک اشتر علی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام، مالکِ اشترِ علی سلام، یارِ دلاورِ علی لاله‌ی پرپرِ علی یک‌تنه لشکرِ علی می‌گفتی کاری خوبه که فقط خدا ببینه حضرت زهرا ببینه ابی عبدالله ببینه می‌رفتی توو دلِ خطر فقط برای مردم بودی صدای مردم شدی فدای مردم جز فدا شدن توو این مسیر هیچ چیزی بهای تو نبود مردِ خاکریزِ جبهه‌ها پشتِ میز جای تو نبود «ای مردِ خدا، شهیدِ جان فدا» سلام، مردِ شجاعت و وفا سلام، زائرِ خونِ خدا منتخبِ گلوله‌ها مستندِ کربلا پای حرفی که میزدی تا پای جون می‌موندی هرجا که لازم می‌شد خودت رو می‌رسوندی هیچ فرقی واسه تو نداشت فقیر و آقازاده نشستی با افتخار رو سفره‌های ساده حرفِ رهبرت زمین نبود وقتی که تو بودی پای کار خستگی برات معنی نداشت ای مجاهدِ تمام عیار «ای مردِ خدا، شهیدِ جان فدا» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246799.mp3
15.19M
شاعر: حمید رمی
Shahadat Emam Javad 1403 Taheri [Mohjat_Net] (8).mp3
1.03M
راه افتاده عباس راه افتاده چشما سمت جولانگاه افتاده نعش نحس مارق روی خاکا زیر سم اسب شاه افتاده مددی ابوفاضل به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل مددی ابوفاضل نمیاد شبیه تو احدی ابوفاضل مددی ابوفاضل کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل مددی ابوفاضل پا نمیشه هرکسی رو زدی ابوفاضل استادی ابالفضل درستو پیش علی پس دادی ابالفضل وقتی ضربه میزدی تو صفین علی گفت بابا الحق خوده استعدادی ابالفضل یا ابوفاضل یا ابوفاضل **** سر میریزه از دم سر میریزه شمشیر میزنه پیکر میریزه نعره میزنه تو میدون انگار صدها قلعه ی خیبر میریزه قمری ابوفاضل از تموم پهلوونا سری ابوفاضل قمری ابوفاضل تو دقیقا مثه شیر نری ابوفاضل قمری ابوفاضل یه تنه حریف صدنفری ابوفاضل قمری ابوفاضل بَه بنازم تو چه با جگری ابوفاضل شهزاده ابالفضل با وفاترین یل آزاده ابالفضل تو یه صفینو اداره کردی علی گفت نمیاد رو دستت فرمانده ابالفضل 1403 .
. 📋 مانند مویت شد پریشان روزگارم (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مانند مویت شد پریشان روزگارم نامت دلیلِ گریه‌ی بی‌اختیارم مثل جوان از دست داده، وقتِ گریه تا هفت خانه می‌رود داد و هوارم در روضه وقتی که نگاهم کرده باشی مانند اسپند عزایت بی‌قرارم پای پیاده آمدم پای مزارت تا که بیایی بعد مرگم به مزارم در لحظه‌ی آخر نگاه آخرم‌ گفت من می‌روم اما دلم‌ را می‌گذارم با هجر شش گوشه کشیدی گوش من را در فصل پاییز فراق، ابر بهارم یک‌ روز چرخِ دسته را هُل داده بودم چرخیده از آن روز چرخِ روزگارم بدجور فقر معنوی دارم کمک کن در روضه کاری داشتی دنبال کارم وقتی تو را زهرا به این بانو سپرده من هم خودم را دست زینب می‌سپارم مقتل نوشته خواهرت اینگونه فرمود: ای وای باقیمانده‌ی ایل و تبارم از آن زمانی که سر تو سنگ خورده سنگ صبورم دائما سردرد دارم دندانت افتاده به پیش پای زینب قرآن نخوان در طشت ای دار و ندارم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 شب جمعه به دل هوا دارم (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَم آه، آه، می‌آیم مادرش آمده است می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت تا كه او بیشتر نفس میزد بیشتر می‌زدند زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر می‌زدند زینب را شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم برپاست یکی از گودیِ زمین می‌خواند یک نفر روضه اینچنین می‌خواند لبِ گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی‌سر افتاده شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست بگو السلام علی الحسین بگو *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 برای روضه نشستیم و روضه‌خوان آمد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای روضه نشستیم و روضه‌خوان آمد صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرت لب تشنه روضه‌خوان آمد سلام حضرت شَّیْبُ الْخَضیب، مقتلها نوشته‌اند چه بر روزگارتان آمد نوشته‌اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه‌ها که زِ داغ بر زبان آمد سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته‌اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته‌اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه‌ای خسته، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی به قصد حنجره‌ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی میان هَروله زینب دَوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی یکی به قصد تَبَرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد برای بردن انگشتر قیمتی‌ات همین که غائله خوابید ساربان آمد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 خسته بود آقا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته بود آقا تازه روی مرکبش، نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش، شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه توو، خیمه بالا رفت دم رفتن طرفِ، خیمه‌ی زنها رفت تک و تنها رفت تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت آرومِ جونِ من، زیرِ دست و پا رفت هرکی از راه اومد، سرنیزه خرجش کرد پیشِ همه زینب، از خولی خواهش کرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 افتاده بین قتلگاه افتاده بین قتلگاه توو چنگ کینه‌ی سپاه نداره جون پناه، پناه عالم شدی چه دَرهم، پناه عالم باور نداره زینب، ولی داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش، شمر لعین می‌شینه شمر اومده و رو سینه تا نشسته پهلوت شده شکست پشت و روش نکن، پیشِ نگاه خواهر رو پای مادرِ سر، گلوی خشک و خنجر شلوغه و برو بیا، از تیغ و تیر و نیزه‌ها یه پیرمردی با عصا، اومده گودال، میون جنجال همه میون گودال، با دست پُر رسیدن انگشتش و برای، انگشترش بریدن با وضو همه، زدن به قصد قربت تنش میره به غارت، چقدر شده جسارت نیزه‌هاشون و توو بدنش شکستن نعلای تازه بستن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 آی شمر امام است و احترامش کن (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه جای دیگه هم با دست پُر رفتند، اون نامرد اومد گفت:« می‌خوایم بریم در خونه‌ی علی؛ کیا میان»؟! لاتای مدینه رو همه رو جمع کرد، گفت هرچی می‌تونید دست بگیرید، بردارید میخوایم بریم به جنگ علی... «هرکی با هرچی دستشه مادر ما رو میزنه» عمر سعد به مردی که سمت راستش ایستاده بود اینجوری گفت:« پیاده شو برو کارش و خلاص کن». آخر مقتل میگه سه ساعت توو خون همینجوری دست و پا میزد... شمر و سنان خودشون و رسوندن، میگه لحظات آخر ابی عبدالله بود، ابی عبدالله زبان مبارک و همینجوری از عطش توو دهانش می‌چرخوند. شمر وارد شد اول یه لگدی به ابی عبدالله زد، و گفت:« پسر ابی تراب، مگه خودت نمی‌گفتی بابام از کنار حوض کوثر به من آب میده، پس چرا هی داری العطش العطش میگی؟! از بابات بخواه بهت بده. رو کرد به سنان، اینجوری به سنان گفت شمر:« برو تو کارش و تموم کن». به خدا قسم من اینکار و نمیکنم، هرکی این کار و بکنه دشمن پیغمبر میشه. شمر غضب کرد، نشست رو سینه‌ی حسین. محاسن ابی عبدالله و توو مشت گرفت، ابی عبدالله یه خنده‌ای بهش کرد؛ ابی عبدالله شروع کرد باهاش حرف بزنه:« مگه منو نمی‌شناسی که میخوای منو بکشی»؟! شمر جواب داد:« خوبم می‌شناسمت، میدونم کی هستی. تو مادرت فاطمه‌ست، باباتم علیه، می‌کُشمت هیچ ترسیم ازت ندارم».
جدم رسول خدا درست می‌گفت، گفت چی می‌گفت جدت؟! حالا همینجور که رو سینه‌ی ابی عبدالله نشسته... به پدرم جدم اینطوری می‌فرمود:« انسانی که شکل سگه، انقدر چهره‌ش زشته یه همچین انسانی منو میکشه. محاسن سیدالشهدا توو دست شمره، ابی عبدالله داره باهاش حرف میزنه. گفت:« منو میگفت»؟! حالا که جدت اینجوری گفته منم بلدم چه جوری سرت و ببرم. میگه با پاش بدن مبارک ابی عبدالله و برگردوند، شروع کرد با شمشیرش، با خنجرش از پشت گردن ضربه بزنه. هرضربه‌ای میزد ابی عبدالله صداش بلند میشد، ضربه‌ی اول و زد:« وا جَدّاه»، ضربه‌ی دوم «وا محمدا»، ضربه سوم « وا ابا قاسما، وا ابتاه، وا علیاه» ضربه‌ی آخر که رسید صدا زد:« وا اماه»... «آی شمر امام است و احترامش کن چقدر پشت و رویش می‌کنی تمامش کن» حالا یه نفرِ داره میبینه، روضه هنوز تموم نشده، یه نفر از بالای تل دست رو سرش گذاشته، حسین از توو گودال میگه وا محمدا؛ زینبم از رو تل داره جواب میده وا محمدا، وا جداه... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 چه خوش بود زندگی در هوای تو حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو بوی بهشت می‌وَزد از کربلای تو چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی که جان دهد پای تو و روضه‌های تو تا خون‌بهای تو، باشد خدای تو درمان هر غم‌ است، اشکِ عزای تو اشکِ از داغ حسین نزد خدا می‌ماند خانه‌ی دوست تو را سوی خودش می‌خواند خانه‌ی دوست کجاست؟! کربلا کربلا مقصد انبیاء مرد این جاده‌ای؟! ای رفیق پا‌به‌پای شهیدان بیا «کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا» چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو عالمیان فِتْيه‌ی ذبح عظیم تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق اکسیر تربتت، آدم‌ربای عشق عشق را زائر مَشّایه فقط می‌داند وادیِ عشق تو را سوی نجف می‌خواند وادیِ عشق کجا؟! جز نجف نجف آن شهر مولا علی مبداء عاشقان؟! اربعین از مسیر نجف یا علی « یا علی یا علی یا علی، یا علی یا علی یا علی» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌👇