.
#شب_یازدهم_محرم
|⇦• خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا اباعبدالله
خورشید میخواهد تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت یک قدم هم برنمیدارد
خدا چرا امروز تموم نمیشه ... چرا خورشید اینجور زُل زده به بدن تو حسین جان !؟ ...
میدونید رفقا ، ظهر روز عاشورا ، ابلیس به پیشگاه پروردگار عرض کرد که خدایا ، یادته به من فرمودی سه تا دعای اجابت شده داری ، دوتاشو ازت خواستم یکیشو گفتم طلبم تا بگم ... فرمود بله من هیچ چیزی یادم نمیره ... گفت امروز میخوام حاجت سوممرو بگم ... چی میخوای!؟ ... گفت اینقدر این خورشید رو نزدیک کن ، میخوام سوختن هرچه بیشتر حسینرو ببینم ...
امروز دیگه این ساعتایی که من و شما الان توی جلسه نشستیم ، زینب دیگه رمقی براش نمونده ، امروز همش دویده زینب ... مرتب بین خیمه گاه و میدان رفت و آمد میکرد ، یه بار رفت با حسین علیاکبر رو آورد ، یه بارم رفت سراغ خوده ابی عبدالله ...
شماها چون متصل هستید به این خانواده ، همه خسته اید ، این چند شبه اینجا عزاداری کردید ، منم گفتم شام غریبانی بخونم ...
ای امان از دل زینب ...
من آرام آرام میگم ، ابر چشمان شما طوفانی بباره ، خدا بحق ابی عبدالله نیاد اون روزی براتون که اسم حسین بیاد اشک شما نیاد ، تا فرصت هست به آقا بگو آقا ، هرچی بدی کردم هرجور دوست داشتی تنبیهم کنی بکن ، اما جون زینب چشمای گریان رو از من نگیر ...
خورشید میخواهد ، تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت ، یک قدم هم برنمیدارد
ابر نگاه کودکان ، از صبح تا حالا
بر گونههای سوخته یکریز میبارد
بی بی زینب چه قدرتی داره ... بچهداری کنه ، یتیم داری کنه ، عزاداری کنه ، مریض داری کنه ، از همه بدتر امشب میدونی چندتا پای سوختهرو باید ببنده زینب ...
پاهای از برگ گل نازکترِ نازدانههای ابیعبدالله ...
لابلای خیمه هایی که داره میسوزه ...
ای امان از دل زینب ...
آقای من برای شما میخوام این بیت رو بخونم ...
آقا کجایی ، دخترت میخواهد امشب هم
سر روی زانوی پر از مهر تو بگذارد
بابا من عادت دارم تا تو بغلم نکنی نمیخوابم ...
رفقا ما میگیم و میریم ، شما هم میشنوید و رد میشید فقط خدا میدونه چی به سر زینب اومد ...
هی اومد بچه هارو شمرد ... وای ام کلثوم ! یکی دو تا از بچهها کم هستن ، چه خاکی به سرم بریزم ... نگاه کرد دید رقیه هم جزو اوناییه که نیست ...
گفت خواهرم تو حواست به این بچهها باشه، من برم توی این بیابون بگردم ، شب تاریک ....
خانوم سکینه سلاماللهعلیها دست راست زینب ... خانوم سکینه فرمود عمه جان منم بیام منم بگردم ...
یه وقت دیدن سکینه داره میاد ، رقیه رو بغل گرفته ... گفت عزیز دلم کجا بودی ... گفت عمه ، رفتم دیدم کنار بدن بابام ، سر رو سینه بابام گذاشته ...
دل اگر هست ، دلِ زینب کبری باشد
آفرین باد بر این همت مردانهی دل
توی راه دوتا خواهرا دارن باهم حرف میزنن ، گفت عزیز دلم توی این تاریکی ، چه جوری بابارو پیدا کردی ...
گفت خواهر ، گوشهی خیمه سوخته کِز کرده بودم ، دلم برا بابا تنگ شد ، زیر لب داشتم میگفتم بابا کجایی میخوام توی دامنت بخوابم ... یه وقت دیدم یه صدایی بلند شد بیا عزیز دلم ... دنبال صدارو گرفتم رفتم تا بابامو پیدا کردم ...
خداروشاهد میگیرم همه این حرفارو زدم برای این که آماده بشی بتونم این یه بیت رو بخونم ...
گفت خب ، رفتی پیش بابا به بابا چی گفتی ...
بابا ...
آن گوشوارِ یادگاری را که یادت هست
حالا به جایش زخم، گوشم را میآزارد ...
غروب امروز بود این ناردانه آرام آرام به هوش اومد ... دید سرش توی دامن عمه جانش زینبه ، صدا زد عمه ... عمه یه نفر دنبالم کرد ... گوشوارههامو کشید عمه ... این مصیبت خیلی سنگینه اما جواب زینب سنگین تره ... فرمود عزیز دلم غصه نخور ، عمت هم مثل توئه ...
بابا... نمیدانی چه روزی داشتیم امروز
این دشت تا دنیاست دنیا ، ماجرا دارد
ای کاش میدیدی چگونه میدود عمه
شاید ستون خیمه را برپا نگه دارد
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
|⇦•خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ریختن توی خیمه ها برای غارت ، هرکی هرچی دستش میرسید میبرد ...
راوی میگه حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود ، اینا حمله کردن به غارت خیمهها ... نازدانۀ سه ساله طبق عادت همیشه توی خیمه سجاده بابارو پهن کرده ، بابا بیاد برای نماز عصر ، آماده نشسته بابا از میدون بیاد برای نماز ...
تاریخ اینو میگه شمر پردۀ خیمهرو پاره کرد ، وارد خیمه شد ، نازدانه تا چشمش به این ملعون افتاد گفت بابام کجاست ... بیشرف بیحیای بیادب دستشو بلند کرد ، همون کاری که ملعون دومی توی کوچه با مادرش زهرا کرد ...
ای کاش شب میشد ، تمام دشت میخوابید
تا عمه هم خود را به دست گریه بسپارد
کاشکی عمه هم یه فرصت پیدا کنه بتونه بشینه یه کمی برای بابام گریه کنه ، قلبش داره میترکه ...
اما سر رفتن ندارد آفتاب، امروز
از شرم حتی یک قدم هم برنمیدارد
عرض من تمام ... همه شما خسته اید...زبان تشکر هم نداریم از آقا سیدالشهدا ... نمیتونیم درک کنیم که چه عنایت عظیمی آقا بهمون داشت ... دهه عاشورا و مجلس روضه و حسینیه و شب و روز روضه ، گریه برای امام حسین ...
یه وقت هست رفقا ، بچه شما گم میشه ... خیلی ترسناکه خیلی وحشتناکه ... ولی بچهت گم شده ، توی شهر خودت گم شده ... چهارتا آشنا داری رفیق داری میری سفارش کنی بگردن ...
یه وقت هست رفتی دیار غریب ، بچهت گم میشه ، خیلی بیشتر میترسی وحشت میکنی ...
یه وقت هست یه بچه امانت دادن دست تو ... توی یه مملکت غریب هستی ، کس و کارترو کشتن ، اسیر هستی ، بچه امانتیرچ پیدا نکردی ، حالا میگن باید راه بیفتیم بریم ...
به یاد همه گذشتگانی که این شعرو خوندن و گریه کردن و ضجه زدن و ناله زدن و زیر خاکها خوابیدن ، پدران و مادران و همه اونایی که به ما یاد دادن که درِ این خونه باشیم ، هرکسی که هر اندازه این محبت رو به ما یاد داده ، حق معلمی گردن ما داره ، همشون فیض ببرند ... همه نوحه خون باشند ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
امشب همه باهم کمک به زینب کنیم ... خسته تر از زینبی ؟! تو که دیگه کتک نخوردی که ... گریه کردی ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
بگم بیت بعدیشو یا نه ... سادات به رگ غیرتشون برنخوره ... از من گلهمند نباشن ...
بر تو دخیلیم أیا ساربان ساربان ساربان
این شتران را تو به سرعت مَران ، ساربان ساربان
(چرا ؟! ...مگه چیکار دارید؟! ... آخه ...)
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
روضه حاج حسن خلج.mp3
6.31M
|⇦•خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج
.
#شب_یازدهم_محرم
|⇦• سری به روی نیزه ها بلنده..
#روضه_شام_غریبان و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سری به روی نیزه ها بلنده
کاشکی رقیه چشمِ شو ببنده
اینجوری که سر رو زدن به نیزه
افتادنِش فقط به مویی بنده
مرکبای تازه نفس آوردن
یکی یکی نعلای تازه خوردن
چیزی که از تن حسین نمونده
همونیم که مونده بود رو بردن
دیگه تموم کار میبینه زینب وسط غبار
به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار
شلوغ قتلگاه دیگه تمومه کار
از خیمه زینب خودِشُ رسونده
درستش اینه خودشُ کِشونده
رسید به قتلگاه حسینُ نشناخت
آخه نِشونی از تنش نمونده
نیزه و سنگ و تیرارُ که برداشت
دید که نه جسمی داره و نه سر داشت
داداش تو زیر و رو شدی برا چی
خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت
ای سرِ روی نی این بلا اومده سر تو کی
میخوان که زینبُ جدا کنن از تو با کعبِ نی
میبینی وضعمُ ای سر روی نی
امشب ناموس حسین تکُ تنهاست .. ان شاءالله با ناموسِت آواره نشی .. چهار ساله بود روشنایی ها رو کم میکرد باباش علی .. میگفت نمیخوام چشمی قد و بالایِ زینبُ ببینه ..کجا بودی یا امیرالمومنین امروز .. گفت وقتی حمله کردن سمت خیمه ها دیدن زینب جلو خیمه ایستاده بود نمیزاشت میگفت اینا بچه هستن اینا میترسن.. اینقدر با تازیانه زینبُ جلو خیمه زدن .. حسین ...
بچه ها امشب تو بیابون داد میزدن.. یکی میگفت عمه گوشم درد میکنه.. یکی میگفت عمه استخوان هام درد میکنه .. یکی میگفت عمه بابام کجاست میخواست برام آب بیارِ .. وقتی اومدن خیمه ها رو آتش زدن زینب کبری زودی اومد مقابل زین العابدینِ عرض کرد عزیز برادرم چی دستور میدی؟.. گفت عمه جان بگو همه فرار کنن.. والا این زن و بچه ها تو خیمه میسوزن اینا رحم ندارن .. هرکی به یه سمتی میدوید .. میگه یه مرتبه دیدم زینب جلوی خیمه داره بال بال میزنه .. گفتن همه فرار کردن تو چرا اینجا ایستادی .. فرمود من تو این خیمه یه بیمار دارم .. همه توی این بیابونا هی میگفتن وا حسینا .. وا حسینا ..
همه جویای حسین بودن تا عاقبت همه اومدن تو گودال زینب اومد تو گودال .. کاری کردن دختر اومد باباشو دید نشناخت .. هی میگفت عمه بلند شو بریم سراغ بابام .. عمه این کیه ؟.. این رگای بریده برا چیه؟.. گفت عزیزم این باباتِ .. آی حسین ..
دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن .. همه رو دونه دونه شمرد .. دید یدونه شون کمه .. یکی از نازدانه ها نیست .. اومد اطراف خیمه رو گشت دید پشت یه بوته ای دو تا پایِ کوچولو .. همچین که بوته رو کنار زد ، دید دخترِ مسلم زیر دست و پا جون داده ..
شام غریبونه پَرا میسوزه
دامن کل دخترا میسوزه
این بوی سوختگی خیمه ها نیست
موی سرا با معجرا میسوزه
خولی و شمر موندن و خنده هاشون
به خیمه ها وا شده دیگه پاشون
من نمیگم سر گوشا چی اومد
پر شده از گوشواره کیسه هاشون
همچین دید زمین کربلا میلرزه آسمان رنگ خون به خودش گرفته زینب اومد خدمت زین العابدین، عزیز برادرم چرا آسمون این جوری شده زمین میلرزه گفت عمه جان الان ساعتیِ که کارِ بابامُ یه سره کردن .. هرکی میخواد غنیمت خودش رو ببره میخوان سر ببرن جایزه بگیرن .. هرکی میره بالاسرِ یه عزیزی سرش رو ببره .. یه وقت دیدن یه نانجیبی پشت خیمه ها میگرده .. یه نیزه ای رو هی تو زمین فرو میکنه عاقبت دید یه بدنه شیرخواره ..حسین....
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
shab yazdahom001.mp3
4.04M
|⇦• سری به روی نیزه ها بلنده..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#روز_دهم_محرم
#زمینه #عصر_عاشورا - سبک هر کسی که یه بار اومد روضه...
تو اِهدناَ الصّراطِ دنیایی
سفینة النجاتِ عقبایی
دنیا ندیده و نمی بینه
تا قیامت مثلِ تو آقایی
افتادی رو زمین و می گیری
دستِ منِ افتاده از پا رو
با نگاهت می رسونی حتماً...
این اربعین به کربلا ما رو
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی ساکنِ کربلا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
هر نفسی که نذرِ روضهَت شد
بوی خدا می گیره واللههِ
کرب و بلای تو حرمَ الله
بیرقِ تو بیرقِ اَللههِ
سرت به روی نیزه بالا رفت
سرم بلنده پای این پرچم
تا قیامِ قیامت آقاجون
میگم حسین خیلی دوسِت دارم
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی قَتیلِ عاشورا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#محرم #کربلا #گودال
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
#سبک_220_محرم
#عصر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#زمینه_وشور_مقتلی
برادر...
نبینم که بی کس شدی بین صحرا
بمیرم که خشکه لبات پیش دریا
داری میری بین یه لشکر تو تنها
برادر....
بیا تا که بوسه زنم حنجرت رو
کنم من عمل خواهش مادرت رو
بیا تا که آروم کنی خواهرت رو
نگاه کن خواهر رو
که دلشوره داره
داری میری بعدت
میشم من بی چاره
بازم آروم کن این
نگاه مضطر رو
به همراهت داداش
نبر انگشتر رو
حسین جان ای مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
برادر....
منم بر روی تل، تو در قتلگاهی
تو تنهاییو دورته چند سپاهی
غریب علی اینقده بی پناهی
برادر.....
نبینم میون یه لشکر اسیری
چرا بی علمدار و یار و نصیری
زیر قلب تو بدجوری رفته تیری
جلو چشمای من
به پیشونیت خورد سنگ
تو رو گیر آوردن
توی گودال تنگ
یکی زد با کینه
یه نیزه تو پهلوت
حنا شد با خونت
سپیدی گیسوت
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال...
چقد نیزه رو نیزه خورده تن تو
شده جنگ ،سر غارت پیرهن تو
زیر سنگ ونی،سخت شده دیدن تو
تو گودال...
شده نامرتب چقد پیکر تو
بریده شده از قفا حنجر تو
توی دست شمر لعینه سر تو
دویدم تا مقتل
روی خار صحرا
میون خاک وخون
تو رو کردم پیدا
تو ای یاس زهرا
شدی از چی پرپر
زدم بوسه ای وای
به رگهای حنجر
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال....
تن پاره پارَت زیر دست وپا رفت
زیر نعلای تازه ی مرکبا رفت
تنت دنبال مرکبا هر کجا رفت
سر ِتو
توی خورجین خولی بی حیا رفت
روی نیزه ها سمت شام بلا رفت
توی مجلس باده ی دشمنا رفت
نوامیس تو رفت
توی بزم دشمن
لب تو پاره شد
جلوی چشم من
لب تو خونی شد
با چوب اون جلّاد
میون بزم شام
رباب از پا افتاد
حسین جان یا مظلوم.....
✍عبدالمحسن
#وداع
#روز_دهم_محرم
.👇
5. سید مجید بنی فاطم.mp3
4.69M
#امام_حسین (علیه السلام)
#شام_غریبان
#سید_مجید_بنی_فاطمه
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و محن
زینب است زینب است
#طفل_یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز الَم
خم شده ، ساربان ساربان
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و مِحنِ
زینب است زینب است
حاجتم این است
كه تو ای ، ساربان سار بان
این شتران را ، تو به تندی مران
ساربان ساربان
طفل یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز غمش
خم شده ، ساربان ساربان
#شب_یازدهم_محرم
2. کریمخانی ـ ما شام غریبان داریم.mp3
6.08M
#امام_حسین (علیه السلام)
#استاد_کریمخانی
#شام_غریبان
ما شام غریبان داریم
72 قربان داریم ...
.
《اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان . . .》
.
شب زیارتی آقا امام حسین(ع)
یکم با خودمون خلوت کنیم
گاهی برای خودمون تلقین بخونیم
نکنه خدایی نکرده #مرگ رو فراموش کنیم.
نکنه حس #جاودانگی بهمون دست بده و مرگ رو برای همسایه بدونیم.
.
یادمون باشه که هر کدام فقط یک بلیت برای زندگی داریم مراقب باشیم کجا و برای چی خرج میکنیم.
در #زندگی مثل کاسب ها رفتار کنیم؛
اگه بدونیم با کارهامون چه چیزی رو داریم خرج میکنیم یکم محتاطانه تر عمل میکنیم.
.
.
و اینکه مگه میشه به بهترین نوع زندگی و مرگ و . . . فکر کنیم شهادت توی خاطرمون نیاد؟
مگه میشه از شهادت بگیم و به روضه #سید_الشهدا کشیده نشه؟
.
-روضه؟
روضه نمیخواهد پیکری که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد . . .
.
.
#شب_جمعه
#محرم
#بیانات_گفتاری
.
.
..
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.......... .......... ........
#شب_یازدهم_محرم
#زمینه #شام_غریبان
#زمینه_شام_غریبان_ابی_عبدالله
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#چقد_سخته
☑️بند اول
چقد سخته
بین دشمنا و نامردا
مابین گرگای یک صحرا
پا برهنه باشی و تنها
.....
سخته که کبوتر باشی ولی
بسوزه بالت توی آشیون
سخته که به جای آب و غذا
بخوری سیلی و یا تازیون
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بنددوم
این نامردا
چشم عباس و که دور دیدن
تا به بچه ها میرسیدن
زر و زیورا رو دزدیدن
.....
غارت شد النگوی بچهها
گوشواره ی گوش دخترتو
می بردن جلوی چشم رباب(س)
گهواره ی علی اصغر تو
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بند سوم
این نامردا
خیلی قلب مارو خون کردن
بچه هاتو نیمه جون کردن
با سنگ رأس تو نشون کردن
لعنتِ خدا بر کعب و سنان
لعنت به شمر و ضجر و حرمله
خیلی بچهها تو دادن عذاب
وقتی جا می موندن از قافله
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
@emame3vom
💠💠💠1⃣0⃣1⃣2⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/emame3vom/29399
.👇
.
#شور
#سید_رضا_نریمانی
#عاشورا #روز_دهم_محرم
قتلگاه، اشک و آه
از روی بلندی می کنم نگاه
آسمون شد سیاه
خون میون گودی افتاده به راه
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
العطش شد عیان
شد محّرمِ تو ماه رمضان
نیمه جان ، بی توان
آخ چه بد به جونت افتاده سنان
دشمن نابکار
برده از دل عقیلهات قرار
زیر پا سنگ و خاک
رو تنت شده شبیه نیزهزار
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
دل پُرِ دلهره
یکی نیست بگه نکِش نمیبُره
با غضب میکِشه
چقدَر توی دلش تنفُره
کربلا، نینوا
پیرمردا میزدندت با عصا
تن تو رو زمین
سر تو رفته به روی نیزهها
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
هلهله شد زیاد
وای صدای سُم مرکبا میاد
شعله زد خیمهها
هر چی داد زدم نمیرسن به داد
کربلاست محشری
آخ چه بد دردیه بیبرادری
چون که نیست یاوری
میکِشن از سر ماها روسری
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
اف به این روزگار
مگه غارت حرم شد افتخار؟!
ای هوار ، بیقرار
عمه میگه به رقیه "الفرار"
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
👇
.
#شب_نهم_محرم
#استاد_حیدرزاده
نفس میکشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمهی عشق دارم وضو
بود قبلهام خاکپای شما
چه خوب آسمان را به زیرآورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوشِ زمین ، نغمهای حس نشد
دلانگیزتر از صدای شما
ندارد دلم گوشهی امنیت
بهجز خلوت روضههای شما
(عمری بود
که گوشه نشینِ محبتم
این گوشه را
به وسعت صحرا نمیدهم )
ندارد دلم گوشهی امنیت
بهجز خلوت روضههای شما
#آقا_جان :
تو را دوست دارم
خدا شاهد است
دلِ عاشقِ من ، فدای شما
هم اندیشهی ما
اباالفضلی است
و همریشهی ما
ابالفضلی است
#آقا_جان :
ابالفضل گفتم ، نفس وا شده
کویرِ دلم مثل دریا شده
زمینخورده بودم
به دستِ هوس
به یک یا ابالفضل
دل پا شده ..
جنون آمد و
دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل ،
زیبا شده ..
دل از نوکری درِ خانهاش
به هر جا رسیده است و آقا شده
به آرامشِ چشمهایش قسم
که ایمانِ او قبلهی ما شده
به اِعجاز نامِ ابالفضلی اش
گِرههای دنیائیم وا شده
هم اندیشهی ما ابالفضلی است
و همریشهی ما ابالفضلی است
شاعر : #حسن_کردی
( البته اون تک بیت داخل پرانتز از حاج رضا موید است : عمری بود ... )
.👇
2. قسمت اول.mp3
7.92M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة
#حضرت_اباالفضل
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول : شعرخوانی
نفس میکشم در هوای شما
شب نهم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
4. روضه.mp3
13.91M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة
#روضه_حضرت_اباالفضل
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
قسمت سوم : روضه
مداح پایان جلسه حاج رضا ایزدی هستند
شب نهم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
3. بیان کرامت.mp3
3.86M
#حضرت_اباالفضل
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم : بیان کرامت
شب نهم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، #کرامات
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - مدح حضرت زینب سلام الله علیها
کوهِ حماسه چشمهیِ ایثار زینب است
یادآوریِ حیدرِ کرّار زینب است
تا پای جانِ خود عَلمت را نگاه داشت...
ممنونِ لطفِ ساقی و سالار... زینب است
بعد از غروبِ واقعه و داغِ علقمه
مانده عَلم زمین؟! نَه... علمدار زینب است
پیغمبرِ حوادث کرب و بلای عشق
گفته امام نقطه یِ پرگار زینب است
هر جا که رفت پرچمِ نهضت بلند کرد
پیروزِ بزمِ شامی و بازار زینب است
قامت اگرچه بسته نشسته قیامت است
قائم کجاست؟! قائمه یِ دار زینب است
#محرم
#غزل #مدح #کربلا
#حضرت_زینب #_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت - شام غریبان و امام حسین علیه السلام
از سرِ نیزه نگاهی به سر و وضعم کرد
پس خودش دیده لگد قدِّ مرا هم خَم کرد
قمرِ او که زده بر سَرِ نی پهلو دید
که چه ها با حَرمش طعنهیِ نامحرم کرد
علی اکبر به روی نیزه اذان می گفت و...
کوفه تکبیر به لب غارت و قلع و قمع کرد
یاسمن های حسن شاهدِ روضه بودند
ضربهیِ سیلیِ کین سوی نگاهم کم کرد
پسرانم روی نی بر سرِ من سایه شدند
سنگها آمد و در سایه مرا داغم کرد
جعفر و حُرُّ و زهیر و مسلم و عون و بریر
با حبیبم همه رفتند و حرامی رَم کرد
گرگها پنجه به گیسوی گلِ تو بردند
ندبه خوان العجلش مَرهمِ هر دردم کرد
#محرم #شام_غریبان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#غزل #مدح_مرثیه
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
@sehreashk