eitaa logo
امام حسین ع
19.1هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. جواب: ویلی ویلی ویلی حسین حسین حسین.... روضه خون ِزینب،آخر رفته از تاب دق کرده مابین ِروضه های ارباب چارماهه از درداش ،شبها هم بیداره بعد از اون نیم روز ِ کربلا بیماره بین بستره یاس مرتضی سرو قامتش شد از غُصّه تا با چشمان خیس با آهی حزین داره زیر لب یاد کربلا : ویلی ویلی ویلی حسین حسین حسین.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یادش مونده گودال،یک شاه بی لشکر شد با تیغ و نیزه ، پاره پاره پیکر پیکر بی رأسش ،رفت زیر دست و پا بعد از اون شد وقت ِ غارت خیمه ها همسفر شده، ناموس خدا با زجر وسنان،شمر بی حیا کرده با حسین،نجوا وقتی که دیده رأسشو، روی نیزه ها : ویلی ویلی ویلی حسین حسین حسین.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وای از رقص و خنده،وای از آزار شام بردنش با اجبار ،بین بازار شام کوچه ی یهودی،تو خاطرش مونده خون سر اطفال ،قلبش رو سوزونده وای از کوچه و سنگ کینه ها مونده رو تنش، زخمای جفا یاد اون سری که خورد رو زمین بازم میخونه از شام بلا : ویلی ویلی ویلی حسین حسین حسین.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره آروم میشه ،گریه ی پیوسته دیگه امّ کلثوم شد از دنیا خسته با شهادت،زخماش گرفته التیام شد شهیده در اصل، از داغ شهر شام از وقتی که رفت، تو بزم شراب واسَش شد حیات، بدتر از عذاب با چوبش یزید ، زد پیش نگاش روی اون لبی، که نخورده آب ویلی ویلی ویلی حسین حسین حسین.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. حضرت ام کلثوم(س) ز آه و ناله معلوم است امشب نوا از نای مظلوم است امشب الا ای سینه زن ها، نوحه خوان ها عزای ام کلثوم است امشب نوای(غریب) یوسف حق پرست(غریب ) . . به یاد کربلا زاری کن امشب ز دیده خون دل جاری کن امشب عزایِ ام کلثوم است ای دل بیا با ما عزاداری کن امشب نوای(غریب) یوسف حق پرست(غریب) .
۱۳۹۹ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قبله ی محراب/بهترین مهتاب شمس عالمتاب/معدن نایاب برتر از القاب/الگوی طلاب اومده دنیا/پنجمین ارباب *طیب و طاهر اومد *عشقِ ظاهر اومد *مژده همه شیعه ها *امام باقر اومد 《شاده دل شیعه بگو / ای جونم 《به برکت قدوم او / ای جونم 《کور بشه چشمای عدو / ای جونم 《علی اکبر شده عمو / ای جونم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولا یا//باقرالعلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در شکوفایی/مثل مولایی یااباجعفر/عشق سقایی با مسمایی/حجت مایی صاحب علم/همه دنیایی *شیعه بهت مدیونه *واسه ،تو میخونه *اعتقادش اینه که *دشمن تو ملعونه 《دست میکشی روی سرم ای جونم 《عبد امام باقرم ای جونم 《از دعاهای مادرم ای جونم 《عیدی بهم میدی حرم ای جونم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولا یا//باقرالعلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ https://eitaa.com/emame3vom/37771 ➖.👇
. 🌹 ای شیر مرد بیشه ی پیکار تویِ چشات هیچ التماسی نیس با زخمهات بازم نشون دادی از مرگ تو جونت هراسی نیس وقتی شبیهِ حضرتِ ارباب با عشق .. مظلومانه سر دادی دیدن همه دنیا که فریادِ ... هَیهـات مِـنَ الذِلَه سَر دادی سروِ قدت تا آسمون رفته شونه ات مث کوهه .... دلت دریاس تا دنیا دنیاس رویِ بام عشق سر دارِ قلبم ، پرچمت بالاس با بستنِ سربندِ یـــا زهرا شوق شهادت تو نگات پیچید تو دشت مجنون چشمای ابریت روی گلای تشنه می بارید رفتی و با هر قطره ی خونت به زندگی روح و نَفَس دادی رو میدون مین توی دشت فاو درسِ دفاع از عشقو پس دادی ای جان‌جانم ، سربه دارِ عشق تو عمری ، تو عزت به سر بُردی از مرز عشق و خون گذشتی تا از بام غیرت سَـر درآوردی مجنون شدی و مال و فرزند و با جون و دل ، نذرِ وطن کردی گفتی که تا دشمن تو این خاکه از خاکِ لیلی بر نمیگردی همسنگر عمار و مِقدادی تو از تبار پاک سلمانی با اسم پر آوازه اَت عمری فخر اهالیِ مزینانی .
. «دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود «خویشی» که سر به دامن تقدیر می‌گذاشت کاری جز اعتراف به درماندگی نداشت از راه مرگ با هدفی پوچ می‌گذشت عمری که در تصوّر یک کوچ می‌گذشت این شعر نیست، قسمتی از درد مردم است تاریخ قرن‌ها غم و غربت در آن گم است دنیا به رغم محکمه‌ها، قیل و قال‌ها در بند گرگ بود به حکم شغال‌ها این حکم شوم، نقشۀ دنیای دیگری‌ست طرح شروع فتنه و بلوای دیگری‌ست شیطانیان که فاتح این ماجرا شدند وقت سقوط دهکده‌ها کدخدا شدند از خیرشان رسیده فقط شر به دهکده این قصّه آب می‌خورد از غرب دهکده آری، جهان به شوق تکامل فریب خورد آدم دوباره خیره‌سری کرد و سیب خورد تقصیر ما: حکومت سرکردۀ دروغ تقدیر ما: جنایت پروردۀ دروغ آزادی و حقوق برابر بهانه بود تا که شود برادرمان بردۀ دروغ افسونِ قرن -کورۀ آتش- غم یهود افسانه بود غربت گستردۀ دروغ توحید را به مسلخ تثلیث می‌کشند نفرین به این تجلّی بی‌پردۀ دروغ هرچند فتنه صبح جهان را سیاه کرد خورشید سر رسید و فُسون را تباه کرد آغاز شد حماسۀ آتش عتاب‌ها وسعت گرفت شعلۀ این انقلاب، تا - - در روزگار سلطۀ صحرای دوره‌گرد مردی به نام نامیِ دریا قیام کرد گلزار جان گرفت به دست بهاری‌اش ایمان بیاوریم به لبخند جاری‌اش از بند تن رهاست طنین دعای او «آزادگی‌ست» شِمّه‌ای از ربّنای او اندیشه‌اش تجسّم احکام دین ماست اُسطورۀ مقاومت سرزمین ماست با این وجود، در دل او غم گذاشتند آن بی‌وجودها که سرِ فتنه داشتند می‌خواستند بر سر ما سروری کنند «دینِ نو» آورند که پیغمبری کنند امّا...نه! مرد باج به گردنکشان نداد در اوج غم حقارتی از خود نشان نداد تا که بساط گرگ به هم خورد و جنگ شد روباه پیر شعبده کرد و پلنگ شد می‌خواستند باز بگیرند ماه را برپا کنند گستره‌هایی سیاه را امّا به یُمن مرد و مریدان پاکباز بدسیرتان شدند هم آغوش خاک، باز چندی گذشت... حادثه رخ داد و بعد از آن آمد عزای نیمۀ خرداد و بعد از آن - - با شوق مرگ، لحظۀ رفتن فرا رسید از خود گذشت مرد و به درک خدا رسید او رفته و حکایت او مانده تا هنوز فرهنگ استقامت او مانده تا هنوز «امروز» هم فدایی راه ولایتیم دستی پر از قنوت، پر از استجابتیم باید که در ادامۀ راهش خطر کنیم نفرین به ما اگر که دمی فکر سر کنیم ما «عهد» کرده‌ایم که با «عدل» انقلاب در محکمه مقابله با زور و زر کنیم ما عهد کرده‌ایم که در عصر احتمال فکری به حال «گرچه و امّا - اگر» کنیم حالا زمان گذشته و کاری نکرده‌ایم! دیگر چگونه می‌شود از خود گذر کنیم؟ ما عهد کرده‌ایم، ولی مثل کوفیان همراه و همنوای علی مثل کوفیان... ما «عهد» را به مَسند حاشا گذاشتیم منشور «عدل» را به تماشا گذاشتیم از یاد برده‌ایم اشارات مرد را افشانده‌ایم در دل او بذر درد را دیگر اُمید نیست به اندیشه‌های ما آن قدر گُم شدیم در اوهام خویش، تا - - لبخند او به زخم بدل شد، نمک زدیم این‌گونه پایداری خود را محک زدیم وقتی که گرگ ولوله کرد و به گلّه زد ما در سکوت قافله‌ها نِی‌لبک زدیم در ازدحام غفلت ما، مکر جان گرفت چشمان خواب رفتۀ دشمن توان گرفت آری، دوباره فتنه و بلوا به پا شده‌ست نفرین به ما که سفرۀ تزویر وا شده‌ست در «عهد» ما که «عدل» فقط در کتاب‌هاست رستم اسیر فتنۀ افراسیاب‌هاست با اعتراض، زیره به کرمان نمی‌بریم فرصت برای شِکوه زیاد‌ست، بگذریم... باید دوباره دست به دامان او شویم بیعت کنیم، بلکه مسلمان او شویم وقتی علی به مسند غربت نشسته است عمّار او، ابوذر و سلمان او شویم باید که در صیانتِ از مرد، جان دهیم در راه او مقاومت از خود نشان دهیم مردان مرد، دست به دشمن نمی‌دهند آزاده ها به بند کسی تن نمی‌دهند فرقی نمی‌کند پس از این «ما»، «تو»، یا «منم»! چوب حراج خورده مگر خاک میهنم؟ شمشیر باستانیِ شرقیم در مصاف پروردۀ حماسه و بیزار از غلاف بعد از حماسه، نوبت عشق و تغزّل است آری، بهار فصل دگردیسیِ گُل است با اینکه در مُحاق زمان است، می‌رسد روزی که خاستگاه جهان است، می‌رسد آن روز ناگزیر که «فرداست» بی‌گمان در انحصار چشم کسی نیست آسمان روز نزول نور به جان جوانه‌ها روز سقوط سلطۀ تاریک‌خانه‌ها روزی که «عدل» حاصل خواب و خیال نیست این یک حقیقت است، مجاز و محال نیست! روزی که ماه، مژدۀ چشم‌انتظارهاست خورشید، چشم روشنیِ بی‌قرارهاست روزی که مردِ منتظرِ سال‌ها سکوت فریاد استجابت شب‌زنده‌دارهاست «عشقش»، دلیل رفتن سرها به روی دار آن مردِ مرد، «منتقمِ» سربِه دارهاست آغاز عدل‌گستریِ حاکمیّتش پایانِ حکمرانیِ دنیاتبارهاست انقلاب_اسلامی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. انقلاب حماسه سی 57 اینجی ایل ظلمت گئجه ده قرانلیق یاریلیب اوجالدی گونش دونموش اورکلره تازه جان گلدی آزادلیق یولونا نور سالدی گونش مظلوملارین آهی یانار اود کیمی دوشدی بیردن ظالملرین جانینا قفسده ن چیخماقا چرپندی قوشلار آزادلیق آختاران باتیب قانینا سس سه وئردیلر دیلدن دوشن لر هارایلار قوزانیب ایلدیریم کیمی السیز ایاقسیزلار وئریب ال اله سالدیلار تختنیندن ظالیم حاکیمی ائلیمین بیرلیقی حقین وعده سی سیندیریب طاغوتین یالان قدرتین سحرین خوش عطری لاله بئجرتدی آرتیردی وطنین داها عزتین آزاده انسانلار قانلی بوغازدان بیر یول دئدی هامی رهبره لبیک بیر رهبر کی دئدی صداقتیله کربلاده کسیک حنجره لبیک اسلام گلشننه تازه بیر حیات شهدانین قانی مژده گتیردی یا حسین چاغیریب قیام ائدنلر انقلابین بویا باشا یئتیردی ایندی ایللر گچیر همان گونلردن اما سوز همان دی دوران همان دی مقصدی میز بیردی یولوموز آیدین اراده همان دی فرمان همان دی .
. 🚩 📆 یکشنبه ۹۹/۱۱/۱٩ 🚩 عیان شده به جهان جمال لم یزلی محمد آمده از دو فاطمه دو علی ماه انجم آمده نور پنجم آمده یا امام باقر، میلادت مبارک امام ارض و سما محمد ابن علی سلام ما به تو یا محمد ابن علی در هزاران انجمن هم حسینی، هم حسن عیان شده به جهان جمال لم یزلی محمد آمده از دو فاطمه دو علی محمد بن علی، میلادت مبارک مه تمام علی مه حسین و حسن به روی شیرخدا دوباره خنده بزن تو حسن یا حیدری تو حسین دیگری میلادت مبارک عیان شده به جهان جمال لم یزلی محمد آمده از دو فاطمه دو علی میلادت مبارک توئی همیشه ولی، تویی هماره امام که شخص ختم رسل، رسانده عرض سلام دادی ازصدق وصفا چشم جابر را شفا میلادت مبارک شب ولادت تو شب سرور خدا بَرد جمال تو دل ز سیدالشهدا تو حسین دیگری از همه عالم سری عیان شده به جهان جمال لم یزلی محمد آمده از دو فاطمه دو علی میلادت مبارک چه می شود شبی از عنایت و کرمت شود نصیب دلم زیارت حرمت سید و مولای من شافع فردای من میلادت مبارک عیان شده به جهان جمال لم یزلی 👇
. (س) وروضه سیدالشهدا(ع) حاج منصور ارضی 🎤 قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ در بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند شاعر: 👇
نورالهی.mp3
4.56M
علیه السلام بند1⃣ نور الهی از بهشت تا مدینه تابید با حلول ماه رسید از راه دوباره خورشید امشب روح الامین آورده یک نگین واسه انگشتر زین العابدین باز شادی از حد گذشت بهترین سرگذشت امشب رقم میخوره توو ماه بخشش خدا واسه عفو گناه بهش قسم میخوره تا آینهٔ رحمته معنی نعمته مگه دل غم میخوره جانم جانم یا امام باقر بند2⃣ فقه و فقاهت تا قیامت شده مدیونت هر چی علامه است توی عالم بلاگردونت ای موعود جابر ای نورالمنابر معنا شد معرفت با قال الباقر تو عالِم عالَمی خطبه هات فاطمی وارث علم حیدر علم از تو رونق گرفت نور مطلق گرفت ای اعتبار منبر تو معنی مذهبی صاحب مکتبی جانم یا ابا جعفر جانم جانم یا امام باقر بند3⃣ یا من ارجوهُ، فقط با تو اجابت میشه هر کسی غرق گناهه غرق رحمت میشه لطفت عالم گیره بهترین تقدیره نوکر حاجت هاشو از تو میگیره ای معدن معرفت بانی مرحمت دست خالیمو پر کن ای کیمیاگر ترین ذره پرورترین سنگ قلبم رو در کن با یک نگاه حسین تو پناه حسین این روسیا رو حر کن جانم جانم یا امام باقر شعر: محمد حسین مکارم سبک: مهدی زهدی انجمن نوکری مشهد .
. های ولادتی و ماه رجب 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 امشب که در بهشت وا می گردد هر درد نگفتنی دوا می گردد از یمن ولادت امام باقر حاجات دل خسته روا می گردد  ********* ********* *********  رجب که چون رمضان ،فیض عام می آرد ز آستانه ی رحمت پیام می آرد  نخست مطلع این ماه عید میلاد است زهی هلال که بدر تمام می آرد * ********* ********* ******* برخیز که دومین محمد آمد داراي علوم علم سرمد آمد دریاي علوم نبوي را باقر با خُلق نکو و روي احمد آمد * ********* ********* ******* امشب گل سرخ باغ دین می آید فرزند امیرالمومنین می آید تبریک که ماه برج حکمت باقر در خانه ی زین العابدین می آید * ********* ********* ******* امروز بهار عاشقان احیا شد الفاظ محبت و وفا معنا شد با آمدن امام باقر به جهان پنجم گل گلخانه ي زهرا وا شد .
. با اشک ثبت شد😭😭😭 سبک 11 سبک مهدوی این روزا میدونم ای امام مظلوم روضه میگیری باز واسه امّ کلثوم تو دمشقی یا که گوشه ی کربلا غرق ماتم شدی صاحب روضه ها داری می بینی که شده عمّه قامت خمیده یه عمره که طعم جسارت همیشه چشیده توی زندگیش غیر درد و مصیبت ندیده داری می بینی بین روضه دیگه نا نداره واسه غصه ها قلب زارش دیگه جا نداره دیگه رغبتی واسه موندن تو دنیا نداره العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی آقاجون که عمّه ی مضطر روضه باز میخونه این دمای آخر خاطره ها داره از ظهر عاشورا حق داره می میره با چشمای دریا توی خاطرش مونده یک پیکر ارباً اربا تنی که رها شد تو آفتاب سوزان صحرا تو مقتل شده بر سر ِ پیرهن کهنه دعوا بمیرم که چارماهه همدرد بی بی ربابه به یاد لب خشک شیش ماهه و قحط آبه نمیتونه از کابوس اون سه شعبه بخوابه العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی مأنوسش روضه های شامه زخمایی که داره از جفای شامه یادشه توی شام به اشکاش خندیدند در پای نیزه ی علمدار رقصیدند نوامیس حیدر رو بردن تو بازار به کینه زدن روی نیزه سرا رو جلوی سکینه با این قصد که رأس باباشو رو نیزه ببینه شده عمّه ی تو توی مجلس باده مهمون توی بزمی که خواهرش کرده پاره گریبون شده روبه روش لعل لبهای قاری پر از خون العجل یا مهدی..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن). 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. سلام‌الله‌علیها ای روح زلال! نور کوثر داری تو عطر گل یاس پیمبر داری در حجب و حیا آینۀ فاطمه‌ای در وقت خطابه شور حیدر داری هر چند که بی‌صبر و قراری بانو! هرچند غریب و داغداری بانو! در کوفۀ بی‌کسی و شام غربت چون کوه وقار، استواری بانو! از دیده اگر چه خون دل افشاندی آن روز تمام کوفه را لرزاندی ای دخت علی! هیمنۀ کوفی‌ها می‌ریخت به هر خطابه که می‌خواندی آن ماتم بی‌کرانه را معنا کن آن غربت جاودانه را معنا کن یک‌بار برای زائرانت بانو! تو طعنۀ تازیانه را معنا کن شش ماه شبیه روضه‌خوان می‌خواندی از غربت و داغ بی‌کران می‌خواندی از ماه به روی نیزه‌ها می‌گفتی از طشت طلا و خیزران می‌خواندی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37788 .
. سلام‌الله‌علیها ای شاخۀ نخلِ نورِ معصوم! ای آیت پاک! «امّ‌کلثوم»! مثل پدر خودت، غریبی چون مادر خود، شهید مظلوم زین مادر و این پدر که داری قدر تو توان نمود معلوم آن را که دروغ بر تو بسته است تاریخ نموده است، محکوم کی بلبل گلشن ولا را بتْوان که نهاد همسرِ بوم؟ چون کفو شوی بر آن‌که خود ساخت امّ تو ز حقّ خویش، محروم؟ چون کوفۀ ظلم، دشمنت، زشت چون شام پلید، منکرت، شوم ای آمده پا به پای زینب! ای ماه غریب شام مشئوم! در چشم تو، اختران منثور با شعر تو، گوهران منظوم پاینده به فخر و سرفرازی همواره تویی به حیّ و قیّوم! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37789 .
. سلام‌الله‌علیها ای مقامت، فراتر از مریم! ای شکوهت، رساتر از حوّا! «امّ کلثوم»! خواهر زینب! عصمت‌الله دوّم زهرا! پیش پایت، قیام حور و ملک در رکوع و سجود افتاده نسل نور و ز خانوادۀ نور دخت مولا و فاطمه‌زاده از نفس‌هایت، ای نسیم بهشت! بوی عطر و گلاب می‌آید به دعایت، دعای اهل یقین در دمی، مستجاب می‌آید تو کجا و تبار ناپاکان؟ تو ملیکه ز عالم ملکوت تو بهشتی؛ چه نسبتی داری؟ به کویر و به دوزخ و برهوت قرص خورشید و زمهریر سیاه؟ جمع ایمان و کفر، ممکن نیست هرکه این قصّه را کند باور به خدا شیعه نیست، مؤمن نیست انتهای عروج جبراییل اوّلین پلّه‌ مقام شما کربلا زنده مانده امّا با خطبۀ زینب و کلام شما مثل زینب، غروب عاشورا داغ‌دار برادرت بودی آمدی در حوالی گودال و کمک‌حال خواهرت بودی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37790 .
. سلام‌الله‌علیها دردانۀ خاندان پیغمبر بود محبوب پدر، نور دل مادر بود از کرببلا نبود سهمش اندک با این همه رنج، زینب دیگر بود او نور چراغ خانۀ حیدر بود در شام ستم، چراغ روشن‌گر بود آن روز که تکیه‌گاه آن قافله شد یک شانه برای گریۀ خواهر بود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37791 .
. سلام‌الله‌علیها کسی نشناختت، ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ کلثوم»! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37792 .
. سلام‌الله‌علیها کمتر کسی‌ست در غم من انجمن کند از من سخن بیاورد، از من سخن کند «دل‌های جمع را کند آشفته یاد من راضی نمی‌شوم که کسی یاد من کند» یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت: باید که لاله جلوه به صحن چمن کند از بازگشتمان به مدینه کنایتی‌ست هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز خوش روبه‌رو مرا به حسین و حسن کند، شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه! باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند وقتی کفن برای من آماده می‌شود او باز گریه بر بدن بی‌کفن کند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37793 .