eitaa logo
امام حسین ع
20.1هزار دنبال‌کننده
403 عکس
2هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. () امشب زمین وآسمان را غم گرفته با نالة محزون زینب دم گرفته     بابای ِ ما حاجت روا می گردی امشب از داغِ سی ساله رها می گردی امشب   از خونِ سر بر رخ حنا می بندی امشب چشمانِ خود بستی ولی می خندی امشب   امشب دگر وا می شود دستانِ بسته چشمِ انتظارت مادرم پهلوشکسته   باید که امشب زخم، چون مادر بِبَندم باچادرِ زهرا سرِ حیدر بِبَندم   باآهِ خود آتش کشیدی آسمان را دورِ دهانِ خود بچرخانی زبان را   اِذنم دهی بایاد کوچه ای عزیزم خاکِ تمام ِ کوفه را بر سر بریم   من خاطراتی تلخ از بیمار دارم لبهایِ خود را رویِ زخمت می گذارم   با پاکشیدن بر زمین ،تو در بَرِ خود بازی نکن با گیسوانِ دخترِ خود   بارِ دگر بر زخمِ ما مَرهَم نیامد چون پهلویِ مادر سرِ تو هم نیامد   من نذر کردم مثلِ پیشانیت بابا درشهرِ کوفه بشکند دشمن سرم را   با بودنِ تو حرمت من حفظ گردد ای کاش دیگر زینب اینجا برنگردد   اصلا بَدَم می آید از این شهرِ ویران ای کاش بعد از تو بمیرم من پدرجان   در نیزه سازی جمله قهّارند اینان وقتِ غنیمت گُرگِ بازارند اینان   پرتابِ سنگِ کوفه مشهور است بابا حتی هدف بر نیزه ای دور است بابا   ترسم غرورِ دخترِ تو لطمه بیند راسُ حسینم روی خاکستر نشیند   چشمِ حرامی ها ببندد دست و پایم بوسیدنِ او دردِ سر گردد برایم می دانم آخر قبلة سیار گردم آواره بین کوچه و بازار گردم جز سفره تو دست بر نانی نبُردم یک تکه حتی نانِ خیراتی نخوردم می ترسم اینجا کوفیان فکر چه چیزند درپیش پایم نان و خرمایی بریزند ✍ قاسم نعمتی ............................................................. .
مگر مولا بپرسد از کرم حال موالی را که غیر از او نمی گیرد کسی دستان خالی را کسی جز او نمی گیرد سراغ دردمندان را کسی جز او نمی فهمد چنین افسرده حالی را اگر دست کرم را وا کند انگشتر لطفش گشاید برخلایق باب فضل لا یزالی را نگاه مهر او بارانی از جود و کرم دارد ببارد گر به ما پایان دهد این خشکسالی را نمی گنجد مضامینش به شعر شاعران آری صفاتش برده بیرون از تصورها تعالی را علی علم است یا حلم است یا فضل است یا عدل است چه تمثیلی سزاوار آید این حد بی مثالی را ولی و والی و والا ،علی و عالی واعلا که دارد غیر مولا اینچنین اوصاف عالی را شراب نام او بخشیده ارزش جان عاشق را وگرنه بر نمی دارد کسی جام سفالی را علی حق است ، حقی آنچنان واضح که خورشیدش فروزان کرده مثل روز ، روشن این حوالی را میان صحن ، رو در روی ایوان از علی گفتن خدا از ما نگیرد لطف این نازک خیالی را به وقت مرگ‌ چون می آید او ، خوش باد جان دادن بیا ای مرگ و از ما بر نگیر این نیک فالی را .
. 👆 . اسماعیل شبرنگ ✍ 1⃣بیا و بنده ی آلوده را ببخش امشب مرا به حقّ محمد خدا ببخش امشب 2⃣ محبتی کن و درهم خودت بخر ما را تو را قسم به علی ع که نجف ببر ما را 3⃣ گرفته ام به لبم باز زمزمه یا ربّ مرا ببخش تو را جان فاطمه س یا ربّ 4⃣ ببین که بی کسم و دست خالی آمده ام به احترام حسن ع محضر تو رو زده ام 5⃣ حسین ع گفتم و دیدم دل پریشان ریخت به رنگ خون خدا آیه آیه قرآن ریخت 6⃣ تو را به حقّ علی بن سید الشهدا به ما ببخش خدایا همیشه حال دعا 7⃣ دل شکسته ی ما را فقیر باقر کن مرا مدینه ببر عاشقانه زائر کن 8⃣ بجعفر_بن_محمد پر از نیازم کن مرا تو عاشق سجاده ی نمازم کن 9⃣ دل مرا تو کن امشب مقیم آل الله به حقّ حضرت موسی کلیم آل الله 0⃣1⃣ رضایتی به دل بی نوا بده امشب به حقّ نام رضا کربلا بده امشب 1⃣1⃣ ببین که یاد تو هستم بیا و یادم کن مرا گدای کرمخانه ی جوادم کن 2⃣1⃣ مسیر بندگی تو مسیر آزادی ست هدایتم به تو سوگند با خود هادی ست 3⃣1⃣ بیا بخر تو صدای پر از سکوتم را بخر تو یا حسن ع دوم قنوتم را 4⃣1⃣ دوباره در دل من با تو نیّت عهدی ست تمام حاجت من شوق دیدن مهدی عج ست خدای من پسر ثامن الحجج برسد عزیز فاطمه س در جمعه فرج برسد بیاید آنکه مرا برده آستان حرم به داد ما برسد با مدافعان حرم خدا مرا به خودت تا به ربّنا برسان مرا همین شب جمعه به کربلا برسان .
. ببین بی قرارم گره خورده کارم میدونی که جز تو خدایی ندارم توی نا امیدی صدام و شنیدی گمونم که امشب منو هم خریدی شب نوزدهم شد خدایا هنوز من آماده نیستم برا بندگی توی این یه ساله خراب کردم و ولی اومدم باز با شرمندگی می‌بینی که اشکام سرازیره امشب چی واسم نوشتی تو تقدیر امشب شب قدرم اومد شب سرنوشته تو شب زنده‌داریش براتِ بهشته خدایا ببین خسته ام از گناه عوض کن خودت روز و حال منو یه کاری کن امسال آدم بشم تو میدونی تقدیر سال منو یه گمگشته داریم نشستیم به یادش دعامونه امشب که دیگه بیادش خودت یابن زهرا به حالم نگا کن کجا داری احیا برا مام دعا کن اینایی که اینجا نشستن همه شده آرزوشون یه بار دیدنت شب قدر یعنی دعاهای تو دعا کن خودت واسه برگشتنت همه آبرومون خدایا علیِ اگه ذکر قلبم علی یا علی ِ میره پیش زهرا با اون زخم کاری تو مسجد شهید شد عجب روزگاری دل غرق خونش شبیه سرش یه عمره که غرق جراحت شده علی بعد سی سال صبر و سکوت دیگه امشب از دنیا راحت شده میدونی چه چیزی غم امشبش بود همه بی قراریش برا زینبش بود پریشون زینب برا فرق خونی کجا رفته روضه گمونم بدونی یه روزی میبینه توی کربلا توی قتلگاه غرق خونِ حسین سرش روی نیزه تنش بی کفن میره کوفه زینب بدون حسین .
. مسمط مهدوی کنم از عمق جان ندا ، گل زهرا بیا بیا از تو من کی شوم جدا ، گل زهرا بیا بیا ناله ها کردم ای خدا ، گل زهرا بیا بیا منم و شوق این صدا ، گل زهرا بیا بیا گل زهرا بیا بیا ، گل زهرا بیا بیا همه دم با تو هستم ای ، گل زیبای آرزو بنگر رفته عمر من ، همه در پای آرزو به نگاهت سحر شود ، شب رویای آرزو چه خوشا جان دهم اگر ، به تمنای آرزو به خدا می کشی مرا ، گل زهرا بیا بیا به نسیم صبا قسم ، که سحرگه سفیر توست نه فقط من نه قلب من ، که دو عالم اسیر توست به دو چشمم نظر نما ، بنگر سر به زیر توست بنگر سوی منتظر ، به جوانی که پیر توست همه ی عشق اولیا ، گل زهرا بیا بیا مهرت افتاده از ازل ، به دل جمع دلبران باشد از نور دیده ات ، روشنایی کهکشان به هوای تو پرزنند ، ملک و اهل آسمان به امید تو زنده اند ، همه ذرات این جهان تویی هستی ما سوا ، گل زهرا بیا بیا شب غم بی تو شد به پا ، منم و ناله و فراق به امید وصال تو ، منم و شوق و اشتیاق به سر سفره ات منم ، که کنم از تو ارتزاق جای پایت دو چشم من ، قدمی نه بر این رواق ای همه آرزوی ما ، گل زهرا بیا بیا به نجف یا به سامرا ، به کجایی کجا کجا به مدینه به کربلا ، به کجایی بیا بیا چه شود با نگاه خود ، بنوازی مرا مرا دیگر از پشت ابر غم ، گل نرگس درآ درآ یادگار خیرالنسا ، گل زهرا بیا بیا .
. در حریمت شفا نمی‌خواهم آتشم زن دوا نمی‌خواهم لحظه‌ی استجابت روضه از شما جز شما نمی‌خواهم خاک پای تو کیمیای من است جز همین کیمیا نمی‌خواهم تا اسیر حسین تو هستم دلی از غم رها نمی‌خواهم من حسینی و حیدریم ، پس بی نجف ، کربلا نمی‌خواهم "مست مست و قلندر استم من خاک نعلین قنبر استم من" ابتدا، انتها نداری تو جز خدا آشنا نداری تو آیه‌ی اعظم خداوندی کی، چگونه، کجا نداری تو همه‌ی سائلان تو شاهند سائل بینوا نداری تو فرش این خانه بال جبریل است قالی نخ‌نما نداری تو با سرت عرش شکسته ولی روضه‌ی «بوریا» نداری تو "شب اسیر سپیده‌ی سحرت" عالمی مات جلوه‌ی پسرت آمدم تا در این شب آخر مثل این کاسه‌های پشت در مرحمی آورم برای سرت گرچه این را نمی‌کنم باور که دوایی برای این سر نیست که سر تو نمی‌شود بهتر که امید یتیم‌ها امشب می‌رود پیش حضرت مادر که در این شهر بی‌لیاقت‌ها نیمه شب دفن می‌شود حیدر شب، غریبی، تلاطم دریا شب مدینه، نجف، غم زهرا اسم مادر رسید و غوغا شد گره از کار بسته‌ام وا شد اسم مادر دوباره معجزه کرده نفَس ‌آلوده‌ای مسیحا شد باید امشب به روضه برگردم : بی تو حیدر عجیب تنها شد قدرِ شب‌های قدر ! بعد از تو خانه قبری برای مولا شد امشب آغاز بهتری دارد شب وصل علی و زهرا شد غم اگر رنگ مادری دارد گریه هم بوی بهتری دارد شاعر: .............................................................. .
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام ای راه نجاتم / سلام ای چراغ راهم دیگه از دنیا بریدم / سلام ای (پشت و پناهم ۲) شرمندم آقا معصیت هام بی حسابه واسم یه کاری کن ببین حالم خرابه دنیا بدون تو برام عین سرابه (اِلی مَتی اَحارُ فیکْ، آقای خوبم) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آقاجون وقتی نباشی / میخوام که دنیا نباشه نگاهت درمون درده / نگام کن (دردام دواشه ۲) چیزی ندارم جز گناه توو کوله بارم دستم به دامانت؛ گره خورده به کارم من غیر آغوش تو جایی رو ندارم (اِلی مَتی اَحارُ فیکْ، آقای خوبم) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ درسته غرق گناهم / درسته دل بی قرارم درسته بیراهه رفتم / ولی من (حسین و دارم ۲) هرچی که هستم آخرش مال حسینم بیچارم و توو روضه دنبال حسینم دلخونم و گریون گودال حسینم (ای کشته ی صد پاره تن، غریب مادر) . الي مَتي اَحارُ، فِيكَ يا مَوْلايَ تا چه زماني نسبت به تو سرگردان باشم اي مولايم https://eitaa.com/emame3vom/60882 .👇
. . 🔊 سوزناک... ⭕ متن:بغض بابا، وسط... 🎙️ مداح:حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بغض بابا، وسط سفرهٔ افطار شکست هی فرو خورد، فرو خورد و به هربار شکست حفظ ظاهر، به خدا سخت‌تر از هر کاری‌ست چهره پیر پدر پای همین کار شکست اشک میریخت به یاد همهٔ خاطره‌هاش هق هق‌اش زیر همین بارش رگبار شکست استخوانی به گلو داشت ز داغ زهرا بین چشمای ترش، پیکر یک خار شکست دخترش مستمع روضهٔ مسکوتش شد روضه خواند، پای همین روضه‌اش انگار شکست زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که دل من را وسط کوچه و بازار شکست همسرم یک‌تنه شد حامیِ مظلومیِ من وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست بدترین خلق خدا آمد و یک سیلی زد آه از شدت ضربه، در و دیوار شکست داشت همراه خودش فاطمه، بار شیشه سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست روضهٔ فاطمه آمد به میانْ کوه خمید زیر این بار قدِ حیدر کرار شکست 👇
[WWW.FOTROS.IR]ma98030404.mp3
10.6M
«بغض بابا وسط سفره...» هیئت رایة العباس "علیه السلام" بامداحی: حــاج محمـود کـریمی
. بر دیده بارِ گریه کشیدن چه فایده! طعم وصال را نچشیدن چه فایده! پشت سر جنازه دویدن چه فایده! خود را اسیر مرگ ندیدن چه فایده! وقت عروج، بی پر و بالی من بد است این کوله های پاره و خالی من بد است کورم! عصاکِشَم شده هر کور دیگری دنیا فریب داده مرا جور دیگری سر در نیاوَرَد کسی از گور دیگری ای قبر تنگ! آمده مامور دیگری تا حکم شد که محکمه اش را بیاورید... اسم علی و فاطمه اش را بیاورید رب الکریم! درد گدا را چه می کنی؟ عبد فراری آمده، حالا چه می کنی؟ با آبروی ریختهء ما چه می کنی؟ باشد نبخش، با دل زهرا چه می کنی؟ مادر گرفته بار گناه مرا به دوش تا دیگ رحمتت بزند در خرابه جوش رحمی به اشک صورت این رو سیاه کن افتاده ام ز چشم همه، یک نگاه کن فکری برای سائل بی سرپناه کن یک شب مرا میان نجف سر به راه کن هرچند بندهء تو گنهکار آمده ما را بخر، علی سر بازار آمده دیگر علی خودت کم ما را درست کن این غصه های عالم ما را درست کن حال غریب و درهم ما را درست کن یک کربلا ببر، غم ما را درست کن بالاسر جنازه ام از کربلا بخوان از پیرهن که نیست و از بوریا بخوان بالاسر حسین، به جانش که ریختند... با چوب و سنگ روی دهانش که ریختند... با نیزه ها به صوت اذانش که ریختند... با چکمه روی قدّ کمانش که ریختند... خواهر به مادرش که رسید التماس کرد مادر رسید و شمر، پسر را خلاص کرد .
. مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود خانه به خانه بردم، این بار محترم را یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را زهرا میان بستر، رویش کبود بوده بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد رویش نشد بگوید بردار زیورم را طبق روال مادر، روضه فقط حسین است رفتم به کربلایت، پایان منبرم را از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم گودال را بگویم یا غارت حرم را اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب در بین کوفه تنها نگذار دخترم را حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد زینب اگر بگوید، بردند معجرم را .
. ⇦•مراسم .. توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی ●━━━━━━─────── قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ* قرآن هارو بذارید روی سر، هر کسی تو حالِ خودش باشه*اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ* ابی عبدالله روایت میکنه، میگه: جدم رسول الله رو می دیدم چه جوری دَرِ خونۀ خدا تضرع میکنه، گریه میکنه، میگه: پیغمبر اینقدر دستش رو بالا می آوُرد، یه جوری ناله میزد، مثل فقیری که برا گرسنگیش داره طلب میکنه... اُم سلمه میگه: اومدم تویِ خونه دیدم پیغمبر نشسته، تویِ دلِ سحر، دستش رو آوُرده بالا، داره ناله میزنه، اشک میریزه به پهنایِ صورت، اومدم توی اتاق منم شروع کردم گریه کردن، پیغمبر صدایِ گریه ی من رو شنید، گفت: اُم السلمه چی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفتم: آقا! شما که پیغمبرِ خدایید اینجوری دارید گریه می کنید، ما چیکار کنیم؟ فرمود: اُم السلمه! چرا گریه نکنم، وقتی میدونم خدا یه لحظه ازم چشم برداره مثل یونس که خدا یه لحظه به خودش واگذارش کرد، رفت تو دلِ ماهی... قرآن ها رو بذارید رویِ سر، خدایا! ببین کی اومده دَرِ خونه ات، یه سال دور بودم ازت، یه سالِ از این قرآنی که رویِ سرم هست دور بودم، حالا پیدام شده...* _ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. _ ده مرتبه:الهی! بمُحَمَّدٍ .. _ میخوام اسمِ مولام رو ببرم، امشب شبِ شهادتشِ، دیگه این لحظه ها رمقی نداشت، دیگه رنگش زرد شده بود، دیگه نمی تونست حرف بزنه، مثلِ روزایِ آخرِ مادر، اما خدارو شکر خیلی ها اومدن عیادتِ علی، بچه های کوفه اومدن شیر آوُردن، بمیرم برا اون خانومی که هیچ کس نیومد عیادتش... چرا یه نفر اومد عیادت، سلمان اومد، گفت: سلمان! تو هم به ما سر نمیزنی؟ باشه...گفت: بی بی جان! حالتون خوب نبود نیومدم، نمیخواستم مزاحم بشم، گفت: سلمان! تو هم انگار مارو یادت رفته... سلمان سئوال کرد: بی بی جان! حالتون چطوره؟ گفت: سلمان! شب ها از دردِ پهلو خوابم نمی بره...یه چیزِ دیگه ای هم گفت، گفت: سلمان! علیم خیلی غریبِ... این آقایی که الان میخواهیم اسمش رو ببریم خیلی غریبه، میگه: دیدم پیغمبر توی مسجد نشسته داره خدارو به علی قسم میده، خدایا! بحقِ علی، بحقِ علی...جلویِ همه، امیرالمؤمنین سئوال کرد: آقا جان! شما پیغمبر خدایید، چرا به اسمِ من خدارو قسم میدید؟ پیغمبر فرمود: علی جان! محبوب تر از تو پیشِ خدا پیدا نمیشه..."محبوبِ خدا بودی اینجوری زدنت؟" الهی!بعَلِیٍّ .. _ الهی بفاطِمَهَ ... _ میخوای اسمِ اون کسی رو ببری که تویِ کوچه ها مادرش رو از رویِ زمین بلند کرد، خاکایِ چادرِ مادرش رو تکوند، می گفت: مادر پاشو، پاشو...بلند شو نامحرما دارن نگاه میکنن... الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. _ اسم ارباب رو میخواهیم ببریم، نوکر ادب میکنه وقتی میخواد اسمِ اربابش رو ببره...ابی عبدالله تا اومد بالا سَرِ عباسش، روایت میگه: داد میزد، گریه میکرد، قبلش به همه ی اهلِ خیمه ها گفته بود، بلند بلند گریه نکنید، ولی خودش تا اومد بالا سَرِ عباس داد میزد گریه می کرد، ناله میزد میگفت: عباس!، عباس!... صداش رو زینب شنید، گفت: حسین جان! تو خودت میگی گریه نکنید، حالا بلند بلند داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! آخه من دیدم دستاش رو قطع کردن، پاهاش رو بریدن، چشمش رو دریدن، قلبش رو زدن، برا همین ناله میزنم... اینجا ابی عبدالله ناله میزد، یه جایی هم مدینه داداشش توی کوچه وقتی تابوتِ مادرشون رو بلند کردن، علی گفت: بچه ها بلند بلند گریه نکنید، اما حسن بلند گریه می کرد، می گفت: مادر! مادر!... حسن جان! چرا گریه میکنی؟ گفت: حسین جان! من چیزی دیدم که تو ندیدی، همین جا دیدم مادرم افتاد، با دست دنبال من میگشت...* الهی! بالْحُسَیْنِ .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. _ بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی ●━━━━━━─────── یا باب الحوائج!...خیلی گرفتاری هازیاد شده، خیلی ها نگران دینِ بچه هاشونن، خیلی ها سفارش میکنن دعاشون کنیم، خوب امشب خودت به باب الحوائج بگو... یا باب الحوائج! امشب میشه واسطه ی ما هم بشی؟... الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. _ خدارو شکر یه آقایی داریم پیشِ خودمونِ، کیف میکنیم امام رضا داریم... حرفِ من حرفِ دلایِ بی کَسه یه امام رضا دارم برام بسه میدونم صدام به آقام میرسه یه امام رضا دارم واسم بسه الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. _ روایت میگه: قیامت بی بیِ دو عالم، وقتی وارد میشه، ندایی از طرفِ خدا میاد: " اُدْخُلنی جَنَّتي" برو بهشت، بی بی حرکت میکنه به طرفِ بهشت، تو دهنۀ بهشت می ایسته، قدم از قدم بر نمیداره، پشتِ سر رو هی نگاه مینه...خداوند میگه: چی شده حبیبۀ من!؟ تو همه کارۀ محشری، بهشت رو آذین بستن، چرا وارد نمیشی؟ یهو بی بی می فرمایند: خدایا! یه عده ای تو دنیا برا حسینم گریه کردن، برا حسنم اشک ریختن، برا همسرم، برا اولادم گریه کردن، میشه اینهارو قبل از من واردِ بهشت کنی؟... حالا با گریه و حالِ خوشت بگو:...* الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ حالا رسیدیم به اسمِ صاحبمون، آقاجان! کاش می دونستم کجایی.... میخانه دگر جای منه بی سر و پا نیست بگذار به پشت دَرِ میخانه بمیرم ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ای کاش که من خاکِ سر راه تو باشم هر کس به کسی نازد من به تو نازم ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم *امشب امام زمانت داره دعات میکنه، اما ما خیلی به امام زمانمون ظلم کردیم، سید بن طاووس میگه:مشرف شدم سردابِ مقدس، همچین که واردِ سرداب مقدس شدم، صدایی به گوشم رسید آشنا، دیدم داره دعا میکنه، خوب گوش دادم دیدم صدایِ امام زمانِ، گوش دادم ببینم چی داره دعا میکنه، دیدم داره قسم میده: خدایا! بحقِ منِ امام زمان، این شیعیانِ مارو ببخش، خدایا! اینها بواسطه ی محبتِ ما خطاهایی کردن، اینها رو ببخش، اینها کسی به غیر ما ندارن.... یا صاحب الزمان! امشب کجایی؟ کربلایی؟ نجفی؟ هر جا هستید برا ما هم دعا کنید، خدا خودش فرمود: از زبونِ کسی که گناه نکرده دعا کنید دعا مستجاب میشه، چه بهتر اززبان شما برا ما دعا بشه... ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. - "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا..." - "دعای فرجِ امام زمان رو هم بخونیم، ان شاءالله این بلاها و گرفتاری ها از همه ی شیعیانِ امیرالمؤمنین دفع بشه..."إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ." ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14000213-narimani-doa2.mp3
7.7M
⇦•مراسم احیا.. و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی
. خدا نگهدار گریه های نیمه شب خدا نگهدار ای یتیمای عرب خدانگهدار بچه هايي که بودین منتظره سفره های نون و رطب خداحافظ سفره ی نون و نمک خداحافظ غصه ی تلخ فدک خدا حافظ چاه غم های علی خداحافظ کوچه و صبر و محن خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار بابا حیدر بابایی ... پلک های بستت تنم رو میلرزونه فرق شکسته ات تنم رو میلرزونه صدات میلرزه تا با من حرف میزنی صدای خسته ات ( دلم و میلرزونه)2 خداحافظیت ، جوابم میکنه امشب شب یتیمیه زینب ، دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد دوباره خونه علی غوغا شده زخم سر مولاي کوفه وا شده صدای ناله ضعفش نیمه شب مثل شبای آخر زهرا شده هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهري که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچين شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچه‌های زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست ... اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی ..." اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار" دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد ... یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم ..." یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت ميخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه .... زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبينه،عباس کربلا حواست به زینب باشه ... خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره" یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت ميخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما .... حسین ... .👇
جنازه ام رو میبرن....|حاج‌محمود‌کریمی_۲۰۲۲_۰۴_۲۱_۱۷_۱۳_۰۲_۶۰۵.mp3
5.03M
جنازه مو میبرن وادے السلام علے علے امام من است ومنم غلام علے جنازمو میبرن سمت کربلای حسین حاج محمود کریمی از نجف تا کربلا جنازه مو میبرن وادی السلام علی امام من است و منم غلام جنازمو میبرن سمت کربلای حسین فدای علی شد منم برای هزار جان گرامی فقط فدای تموم اهل و عیالم فقط فدای تموم مکنت و مالم فقط فدای فدای یک سر مویی ز بچه های فدای بند طنابی زخیمه های .
. 🎤 روحِ محشر علی علی، جانِ پیمبر علی علی اول و آخر علی علی، ساقیِ کوثر علی علی فاطمه رسیده یا علی، برای ملاقات یا علی لحظه ی وصالِ یا علی، با مادرِ سادات یا علی برای همراهیِ مولا، رسیده بانویِ مدینه زمین و آسمون میخونن، علی امیرِ مؤمِنینِ علی امیرِ مؤمِنینِ… بی قرارِ علی علی، منبر و محراب علی علی مسجدِ کوفه علی علی، پُرِ تب و تاب علی علی یتیمایِ کوفه یا علی ،منتظرِ بابان یا علی با چشایِ گریون یا علی، باباشونُ میخوان یا علی پاشو ببین چند شبِ موندن، تو انتظارِ نون و خرما ببین که باباشونُ میخوان، منتظرِ تو اَن یتیما علی امیرِ مؤمِنینِ… اصلِ دینی علی علی، شهادَتینی علی علی روحِ زینب علی علی، جانِ حُسینی علی علی لحظه ی وداعِ یا علی، چشمِ همه دریاست یا علی رفتی و سپردی یا علی، زینبُ به عباس یا علی وقتِ جدایی روضه خوندی، بُردی به کربلا دلارو به زینب و حسین و عباس، گفتی حدیثِ کربلارو حسین حسین، عزیزِ زهرا یا ابن حیدر حسین حسین، سید و سرور حسین حسین شهیدِ عریان حسین حسین، شهیدِ بی سر حسین حسین نورِ شب قدری یا حسین، اسرارِ خدایی یا حسین توی شب بخشش یا حسین، تو امیدِ مایی یا حسین شبِ مقدراته و تو، تمومِ سرنوشت مایی ما رو برا خودت سوا کن، که تو خودِ بهشت مایی حسین حسین حسین، حسین جان 👇
4_5987806528046894587.mp3
3.8M
دنیای علی شد رنگ خزون توو بستره با فرقه پُره خون بی تابه حسن بی تابه حسین شد کاسه ی خون چشم حسنین از زمونه روز خوش ندید دیگه وقت رفتنش رسید داغ کهنه ای توو سینه شه داغی که نفس هاشو برید خدا نگذره غرورش میون کوچه شکست خدا نگذره لگد زد به در یه نامرد پست خدا نگذره رد چکمه روی چادر نشست خدا نگذره وای علی غریبه) میسوزه توو تب داره غم و درد دنیا به علی هیچ رحمی نکرد سی ساله با غم مانوسه علی اون کوچه شده کابوسه علی قنفذ و مغیره کُشتنش فاتح حُنین و زدنش آخه دردشو به کی بگه شد شکسته بازوی زنش خدا نگذره دل حیدر و سوزوندن مُدام خدا نگذره نکردن بهش کمی احترام خدا نگذره با خنده می‌دادنش هی سلام خدا نگذره وای علی غریبه)
. چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را 👇
. مدح و مرثیه علیه السلام نام ما را بنویسید پریشان علی شیعه مملکت و خطه ی سلمان علی همه شب سفره ما پر شده با نان علی کار زهراست که هستیم مسلمان علی سالیانی است که مسکین و فقیر نجفیم پادشاهیم ,غلامان امیر نجفیم شاه ما صاحب لوح و قلم است ای مردم مهربان است خدای کرم است ای مردم مونس لحظه ی شادی و غم است ای مردم از علی هر چه بگوییم کم است ای مردم ما کجا مدح علی,هرچه بگوییم خطاست مدح او کار خداوند و نبی و زهراست اوهمان است که مانند خدایش یکتاست مثل او نیست نگردید علی بی همتاست ذکر خیرش همه دم بر لب اهل بالاست یک تنه صاحب هر معجز پیغمبر هاست  عالمی حسرت یک لقمه نانش دارد آسمان تکیه به دست پسرانش دارد  از همان روز ازل تا ابد آقاست علی شاه خاکی همه مردم دنیاست علی بین صاحب نفسان محشر کبراست علی همه ی زندگی حضرت زهراست علی ایها الناس ستون همه عالم اوست پدر فاطمیون همه عالم اوست حیف این شاه که هم درد دلش غم ها شد رفت پیغمبر و در شهر علی تنها شد یک مدینه به خدا دشمن این آقا شد فاطمه داد پسر تا که دو دستش وا شد ناگهان پشت در خانه او محشر شد دید با چشم خودش فاطمه اش مضطر شد بعد زهرا همه شب کار علی زاری بود دوره بی کسی و غربت و بی یاری بود زخم روی دل مولا چه قدر کاری بود تا نفس داشت فقط گرم عزاداری بود روزگار از غم تنهایی او می کشد آه همه شب گفت فقط درد دلش را با چاه  کوفه کردند فزون درد سر مولا را نگرفتند دمی دور و بر مولا را خون نمودند دمادم جگر مولا را بین محراب شکستند سر مولا را رفت و محراب شد از غصه او جان برلب نقشه ها در سر کوفه است برای زینب علیه السلام .
. رسیدم من به آرزوهام اجابت شد دعای لبهام بریدم از تموم دنیا رسیدم به وصال زهرام راحت شدم از روزگار حسرت راحت شدم از بی‌کسی و غربت راحت شدم از کینه‌ها و تهمت چقدر بار غصّه به دوشم کشیدم یه روز خوش از بی‌وفایی ندیدم بریدم بریدم بریدم بریدم خسته از آزارم عازم دیدارم سوی زهرا یارم واویلا منم اون مرد دل‌شکسته خمیده از زمونه خسته منم اون پهلوون که سی سال به داغ همسرش نشسته یادم نمیره زهرا با سر افتاد با ضرب لگد پشت اون درافتاد غرقابهء خون یاس پرپر افتاد خدا شاهده داشتم از غم می‌مردم بیادش روزی صد دفعه جون سپردم به جاش کاشکی من تازیانه میخوردم تو کوچه غوغا بود فاطمه تنها بود زیر دست‌وپا بود واویلا یه‌لحظه دل من نیاسود خونه م سوخت با شراره نمرود روزی‌که محسنم روکشتن همون روز،روز مُردنم بود شد بند طناب دو تادستای من زهرام و زدن پیش چشمای من افتاد زیر پا جسم زهرای من منو توی کوچه گرفت وصداکرد غلاف اومد و از من اونو جدا کرد مغیره با قنفذچها کرد چهاکرد بسته بود دستام و می‌زدن زهرام و مَحرم غمهام واویلا حاج مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۱✍ https://eitaa.com/emame3vom/60904 .👇
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 (پیغام آشنا نفس روح پرور است از هرچه بگذری سخن دوست خوش تر ست هرگز حدیث حاضر و غائب شنیده ای من در میان جمع و دلم صحن حیدر است) شده قبله به تو متمایل تویی حل جمیع مسائل شده اسم تو نقل محافل _ آقا السلام علی علیٍ المرتضی السلام علی خلیفة الانبیاء و بیمنه رزق الوری ــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ (مولی الموحدین،تویی مولای کائنات نَفسِ رسول هستی و ، قطعا باب نجات نام تو یاعلی بروی نامه ام زدم رمز شفاعت همه در روز عرصات) تویی سرور کل خلایق تویی لیلی هر دل عاشق تویی فوق تموم سلایق _ آقا ذکر زیبای در شهادتینم علی ثقل اکبر میان ثقلینم علی و بیمنه رزق الوری ــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ (از غربتت اگرچه سخن‌هاست یاعلی دنیا دگر بدون تو تنهاست یاعلی گویا هنوز دامن محراب کوفه را آثار خون ز فرق تو پیداست یاعلی) شده وقت عزای یتیمان شده‌ایم گریان و پریشان ز صدای بین آسمان _ ای وای و تهدمت والله ، ارکان الهدی آه و واویلتا قد قتل المرتضی و بیمنه ررق الوری ــــــــــــــــــــ *فرازهای اول در هر بند ، از بنده نمی‌باشد سبک از : 🎼 ✍️به قلم : چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ https://eitaa.com/emame3vom/60906 .👇