.
#امام_زمان
#ماه_رمضان
با غم هجران تو، هرچند که ، راه آمدیم
باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم
پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند
ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم
آمدیم اما چگونه؟! آمدیم اما چطور؟!
پر گناه و رو سیاه و باز گمراه آمدیم
چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست
ما که حتی گاها اینجا هم به اکراه آمدیم
خوب میدانی و میدانیم خیلی بد شدیم
خوب میدانی پشیمانیم، آگاه آمدیم
اوج آمال و امید ما در اینجا نوکریست
ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم
شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین
روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم
#محمدعلی_بيابانی
#طلیعه_رمضان
.
.
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#غزل
دل مرده ایم و یاد تو جان می دهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما
ماه خدا دومرتبه بیماه روی تو
دارد بشارت رمضان میدهد به ما
برگرد! ای که لحظۀ افطار، عاقبت
یک روز دستهای تو نان میدهد به ما
روزی سه بار غرق غریبی و بیکسیست
حسی که بیتو وقت اذان میدهد به ما
این ماه، فرصتیست که باز عاشقت شویم
ماه خدا دوباره زمان میدهد به ما
ما میهمان جد تو هستیم «جانْ حسین»
نامی که اشکهای روان میدهد به ما...
بیشک حوالۀ همه امسال کربلاست
رزقی که آخر رمضان میدهد به ما
📝 #محمدعلی_بیابانی
.
.
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#محمدعلی_بیابانی✍
سلام کرد و نشان داد جای سلسله را
چه بی مقدّمه آغاز میکند گله را
نه از سِنان و نه از شمر گفت نه خولی
بهانه کرد فقط طعنههای حرمله را
نگاش چون که به رگهای نامرتب خورد
نکرد شِکوه و پوشاند زخم آبله را
از استلام لب و خیزران حکایت کرد
از اینکه چوب رعایت نکرد فاصله را
کشید زجر هم از دست زجر، هم پایش
شبی که گم شد و گم کرده بود قافله را
و در ازای دو تا بوسه داد جانش را
ندیده چشم کسی اینچنین معامله را
#شب_سوم_محرم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
قرار من چه کسی بعد تو قرار علیست
پس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیست
تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی
و این مزار، مزار تو نه مزار علیست
دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط
کمی هم از عرق روی شرمسار علیست
تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند
عجیب نیست اسیر خزان، بهار علیست
پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است
پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست
غذای دیشبمان دستپخت زینب بود
چنان تو و پدرت، دخترت کنار علیست
دری که سوخته، دارد هنوز می سوزد
چرا که مستمع روضه های یار علیست
منم که ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر
وگرنه خانه ی تو نزد کردگار علیست
به روی شانه ی تو چند موی سوخته بود
نه موی سوخته بلکه طناب دار علیست
#محمدعلي_بياباني✍
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#وداع
#محمدعلی_بیابانی
عمريست دل به چشم تو بستم؛ نگاه کن
زهرای من ،علیِ تو هستم، نگاه کن
ای دل بریده ،تا نبریدم بلند شو
ای پرشکسته تا نشکستم نگاه کن
زانوی بوتراب به خاک آشنا نبود
بر خاک التماس نشستم نگاه کن
یک دست من ز پیکر خیبر توان گرفت
حالا به لرزههای دو دستم نگاه کن
چون تار و پود چادرت از زخم کوچهها
از هم هزار بار گسستم نگاه کن
اي يار! كلميني... زهرا! انا علي
زهراي من علي تو هستم نگاه كن
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#فاطمیه
.
.
#امام_زمان
باده میخواهم ولی از دست دوست
میروم هرجا که خاطر خواه اوست
در به در کن آخر عمری مرا
چونکه این عاشق نمی گنجد به پوست
میل ساقی بوده که ظرفم شکست
کوزهء صدتکه بهتر از سبوست
قرب من را غم میسّر می کند
درد اگر از سوی تو باشد نکوست
تو کنار ما و ما غافل ز تو
چشم نابینای ما در جستجوست
یوسفا از چاه، بیرونم بِکِش
گرگِ نفسم را بُکُش! درّنده خوست
عزّتی را که خودت دادی نگیر
سائل بی آبرو، با آبروست
دشمنانت، حرف پشتت می زنند
زودتر برگرد! وقت روبروست
کار من سخت است با بار گناه
مرقد کرببلایم آرزوست
ای نجف! جای ضریح مرتضی
پنجه های بغض من زیر گلوست
ای مدینه! زینب آمد بی حسین
آنکه بین کوچه گرم گفتگوست
خواهرانه پیش مادر گریه کرد
آب دید و گفت که وقت وضوست
گفت یا ام البنین، چشم رباب...
بعد اصغر در پی مشک عموست
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_ام_البنین_س
#رضا_دین_پرور ✍
...................
#امام_عصر علیهالسلام
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
#محمدعلی_بیابانی✍
الا که دست خدایت در آستین باشد
بیا که مانده به در دیدۀ زمین باشد
گناه میکنم امّا به خود نمیگویم
شرار قهر تو شاید که در کمین باشد
«فدای یار کن این جان نازنین ای دل
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد»
خوشا به حال گدایی که دست چشمانش
فقط ز خرمن چشم تو خوشهچین باشد
چه میشود که دم مرگ پا نهی به سرم
خودت بخواه که تقدیرم اینچنین باشد
کنار اشک غم فاطمیّهات باید
دوباره چشم تو با غصّهای قرین باشد
بگو به آه دل دردآورت امشب
که روضهخوانِ غم امِّ بیبنین باشد
تو روضهخوان عمویی و روضهات باید
برای مادر عبّاس دلنشین باشد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#مرثیه
#محمدعلی_بیابانی
بيقراريهايت از چشمان تارم دور نيست
چشمهای اهلمعنا در حقیقت كور نيست
سعي در كتمان اسرار جراحاتت مكن
حنجرت را هم بپوشاني لبت مستور نيست
دختر زهرايم و پاي تو سيلي ميخورم
مرد ميدانم حريفم دستهاي زور نيست
یوسفم! افتادی از نیزه ولی با سنگ نه
هیچچشمی مثل چشم سنگزنها شور نيست
نامسلمان حال ما را ديد و خوشحالي نكرد
در غم ما جز مسلمانان كسي مسرور نيست
تا نگاه مرد رومي خواهرم را آب كرد
گفتم عمه اين نگاه شوم بيمنظور نيست
خانهام خاكي لباسم پاره مويم سوخته
عذر ميخواهم بساطميزبانت جور نيست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
.
#امام_زمان عج
#مناجات_در #شب_قدر
#محمدعلي_بياباني✍
غمت برای دل مبتلای من کافیست
رسد همین که به گوشت صدای من کافیست
(آقا جانم)
دوباره لیله قدر آمده گل نرگس
بپیچد عطرت اگر در هوای من کافیست
بیا و قدرِ مرا با خودت مقَدَر کن
اگر برای تو باشم، برای من کافیست
(خوش بحال اونیکه با امام زمان خیلی رفیقه)
غریب با همه ام تا مقرب تو شوم
فقط تو باشی اگر آشنای من کافیست
آقااا
مباد آنکه ببینم شرارِ قهر تو را
همینکه هجر تو باشد سِزای من کافیست
خدا نیاره با من قهر کنی آقا جان
البته بگم اگر باهامون قهر کرده بود ، امشب نمی آوردمون تو مجلس عذای امیرالمومنین
مرا خدا به تو بخشید یا ولی الله
رضایت تو برای خدای من کافیست
مریضم، آمدم، اشک از غم علی ریزم
که اشک روضه برای شفای من کافیست
شب زیارت و یک یا حسین و قدری اشک
برای تذکره کربلای من کافیست
(میخوای همه ابواب الهی به روت باز بشه صدا بزن)
حسین...... آرام جانم
حسین روح و روانم
#مناجات_امام_زمان
#شهادت_امام_علی
#لیله_القدر
https://data.belquran.com/fa-IR/Madahi/Details/22672
.
#زمینه
#مرثیه
#حضرت_خدیجه
بالاتر از بالایی و بالانشینی
هر چند با ما خاکیان روی زمینی
شایسته وصف زبان کردگاری
نه درخور توصیف های اینچنینی
ده روز آغاز مرا حسن ختامی
یعنی دعای هر شبم را آمینی
حسن تو محض با پیمبر بودنت نیست
قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی
انگشتر پیروزی دین خدا را
تو با بهای جان و اموالت نگینی
طرد تو از سمت قریشی های مکه
باعث نشد یک لحظه هم از پابشینی
نام تو از لب های پیغمبر نیفتاد
در هر کجا همراه ختم المرسلینی
مثل فدک نام تو را هم غصب کردند
تو بهترین مصداق ام المومنینی
حالا ببین نسل تو دنیا را گرفته
با این حساب اول شما ام البنینی
این روزهای آخر عمر خودت را
هر روز با یک غصه تازه قرینی
رخساره ی تو رنگ رفتن را گرفته
احساس تلخ لحظه های واپسینی
در چشم هایت اشک حرف درد دارد
انگار از یک قصّه ی دیگر غمینی
دلواپس ایام تلخ روزگار
بعداز فراق رحمت للعالمینی
دلواپس یک سینه بی تاب هستی
دلواپس یک میخ داغ و آتشینی
رفتی که زهرا دخترت را در هجوم
چل مرد نامرد و فشار در نبینی
ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری
وقتی که آنجا گفت یا فضّه خذینی
از همسرت جای کفن پیراهنش را
میخواستی... اما چرا با شرمگینی
ای وای از آن پیکری که بی کفن ماند
وقتی که می کردند با نی لاله چینی
#وفات_حضرت_خدیجه سلام_الله_علیها
#محمدعلي_بياباني✍
.👇
.
#حضرت_زهرا
#بستر_شهادت
#زبانحال_مولا_با_حضرت_زهرا
تو بی قراری و من نیز بیقرارترینم
که من غریب ترین مرد در تمام زمینم
کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم
نشسته است از این سو فراق تو به کمینم
به حال و روز تو گیرم که اشک شرم نبارم
چه سازم این عرقی را که مانده روی جبینم
علی به خاطر بسترنشینی تو بگرید
تو هم به خاطر من گریه کن که خانه نشینم
به چادرت متوسل شدم که باز بمانی
منی که کهف امانم منی که حصن حصینم
برای سنگ مزارم پس از فراق تو بگذار
ز باغ پیرهنت لاله های سرخ بچینم
مرا شکستن پهلو مرا شکستن بازو
چنان شکست که من بعد با شکست عجینم
تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم
خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم
شاعر: #محمدعلی_بیابانی
.
زمان:
حجم:
131.3K
#دمام_زنی
.
#واحد_شلاقی
#شب_سوم_محرم
واحد تند حضرت رقیه سلام الله علیها.
سلام کرد و نشان داد جای آبله را(۲)
چه بی مقدمه آغاز می کند گله را(۲)
نه از سنان و نه از شمر گفت و نه خولی(۲)
بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را (دیگه بگذرم)
نگاش چونکه به رگهای نامرتب خورد(۲)
نکرد شکوه و پوشاند زخم آبله را (۲)
ز استلام لب و خیزران شکایت داشت(۲)
از اینکه چوب رعایت نکرد فاصله را(۲)
کشید زجر هم از دست زجر ،هم پایش(۲)
شبی که گم شد و گم کرده بود قافله را(۲)
و در ازای دوتا بوسه داد جانش را(۲)
ندیده چشمِ کسی اینچنین معامله را (۲)
#محمدعلی_بیابانی✍
#واحد
🏴 #محرم۱۴۰۱
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سید_محمدحسین_حسینی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زخمی ترین شقایق این بوستان منم
(با ناخن شکسته ز پا خار میکنم)
چندان شکستهام که به هر جا نشستهام
آدم خیال میکند آنجاست میهنم
یک ماه دوری تو به من سالها گذشت
دیر آمدی چقدر عزیزم به دیدنم
با پیکری کبود هنوز ایستادهام
یعنی حریف کعبه نی و سنگ و آهنم
خلخال و گوشوار و النگوم گم شدند
بعد از تو من به زخم و به تاول مزینم
آن گیسویی که شانه کشیدی به باد رفت
با شعلههای خیمهی تو سوخت خرمنم
گفتی عروس میشوم اما بعید شد
پاییزی است آتیهی سبز و روشنم
من گم شدم مگر که تو پیدا کنی مرا
زجر آمد و نپرس ز از جای کندنم
با سر به خانهی رقبا رفتهای چه کار
از زانوی یزید چه کم داشت دامنم
من غم و مهر حسین
شیر از مادر گرفت
روز اول کامدم
دستور تا آخر گرفتم
بر مشامِ جان زدم
یک قطره از عِطرِ حسین
سبقت از عود و گلاب و
نافع و عنبر گرفتم
بر مشامم می رسد
هر لحظه بوی کربلا
.
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#مرثیه
#شب_سوم_محرم
#محمدعلی_بیابانی ✍
کنون که داغ تو بر سنگ هم اثر بگذارد
چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد
برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه
برای زیر سرت بالشی ز پر بگذارد
سه سال داری و صد زخم، باید عمهات امشب
برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد
کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند
علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد
منم حسین و تو عباس، پس رواست که عمه
کنار پیکر تو دست بر کمر بگذارد
تن کبود تو را بین قبر مینهم اما
هلال قامت رنجیدهات اگر بگذارد
بمان عزیز دلم قول میدهم نگذارم
دوباره چوب قدم بر لب پدر بگذارد
خودم به پای خودم میروم دوباره به بازار
کفن برات بگیرم سنان اگر بگذارد
.