حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۲] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... از مجموعِ
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۳]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... أنصارالله کسانی هستند که #ابرهای میانِ خورشید و خود را از بین میبرند تا از #نورِ او بهرهی مستقیم ببرند!
📌در نحوه بهره بردن از امام زمان (عج) در دوران غیبت، سه تا حدیث داریم که اولی از رسولالله (ص)، دومی از امام سجاد، امام باقر و امام صادق (ع) و سومی از امام زمان است؛ مثلاً رسولالله (ص) درباره روشِ استفاده از نورِ مهدی (عج) که پشتوانهی قدرتِ یارانِ ایشان است؛ میفرمایند: «إنَّهُم يَستَضيئونَ بِنورِهِ و يَنتَفِعونَ بوَلايَتِهِ في غَيبَتِه» آنها از #نورِ امام زمان (عج) روشن میشوند و از #ولایتِ ایشان بهره میبرند. چگونه؟ «كَانتِفاعِ النّاسِ بالشَّمسِ و إِنْ تَجَلَّلَها سَحابٌ» به این صورت که ابر، آسمان را گرفته باشد و خورشید در آسمان باشد؛ اما از پشتِ #ابر نورافشانی کند؛ نورِ امام زمان و ولایت ایشان اینگونه به آنها میرسد. در حدیثِ امام صادق (ع) هم فردی سؤال میکند: «فكَيفَ يَنتَفِعُ النّاسُ بِالحُجَّةِ الغائِبِ المَسْتور؟» مردم چگونه از حجتِ غایبِ پنهان استفاده میکنند؟ «كَما يَنتَفِعونَ بِالشَّمسِ إِذا سَتَرَهَا السَّحاب» آنطورکه وقتی #ابر، خورشید را پوشانده باشد؛ مردم از آن بهره میبرند. [کمالالدین، ج ۱،ص ۲۰۷] در حدیثِ سوم هم امام مهدی (عج) میفرمایند: «و أَمّا وَجهُ الإِنتِفاعِ بي في غَيبَتي» آن جنبهای که مردم میتوانند در هنگام غیبت من، از من بهره ببرند، «فَكَالإِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إِذا غَيَّبَتْهَا عَنِ الأَبصارِ السَّحاب» باز همان مضمون، اما وقتی ابرها خورشید را پوشاندهاند؛ ما چگونه میتوانیم از نورش بهره ببریم؟
⁉️روشِ استفاده از نورِ اهلبیت (ع) از جمله امام زمان در این احادیث بیان شده است. چرا؟ چون این احادیث را باید به آیه ۸ سوره صفّ که صحبت از #نورالله است؛ عرضه کنیم. نوراللّهی که در سوره صفّ مطرح میشود؛ مربوط به تمام اهلبیت (ع) است؛ همه ایشان یک زمانی در دنیا زندگی میکردند و همگی جز امام زمان (عج) از دنیا رفتند؛ ایشان هم که زنده هستند؛ غایبند؛ و ما نه به اهلبیت (ع) که از دنیا رفتند؛ و نه به ایشان که زندهاند؛ اما در پسِ #پرده غیبت، دسترسی نداریم! آیا میشود به اهلبیت (ع) دسترسی داشت؟ آیا میشود از ایشان بهره برد؟ بله، چطور؟ همانگونه که از خورشید #پشتِ_ابر میشود بهرهمند شد.
🔻در حدیثِ رسولالله (ص)، هست که «هَذا مِنْ مَكنُونِ سِرِّ الله» استفاده از وجهِ نوریِ اهلبیت (ع) #سرُّ_الله است؛ و سرّ را خدا در آیه ۷ طه مطرح میکند که «إِنْ تَجهَرْ بِالقَولِ فَإِنَّهُ یَعلَمُ #السِّرَّ و أَخْفی»، قبلاً گفتیم که سرّ در ماجرای موسی (ع)، همان استفاده گرفتن از #أسماءُ_الحُسنیٰ در راستای مهدویت است؛ یعنی سرّ در سوره طه، وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» بوده که نور است؛ نوری منتشر از جانبِ خدا که در همهجا و بر همهچیز به شدّت سیطره داشته و دارد کار انجام میدهد؛ و رسولالله (ص) همین بهره بردنِ أنصار اللهِ موسایی از أسماءُ الحُسنیٰ در راستای مهدویت که در این احادیث، تحت عنوانِ بهره بردن از نورِ امام زمان (عج) از پسِ #ابر مطرح شد را میفرمایند: #سرّ_الله! چرا؟
‼️چون ما انسانها روی زمین هستیم؛ و نور #خورشید از بالا میتابد؛ اگر میان ما و خورشید، #ابر باشد؛ بهره از نور اندک است؛ و بعضی وقتها ابرها تیرهاند و نور کمی میتابد؛ در این شرایط باید ابرها را #کنار زد! ابر چیست؟ ابرها چند لایه هستند که لایهی قطورش، #اعتقاداتِ غیر قرآنیِ مسلمانان است. ما مسلمانها و ما شیعیان فکر میکنیم که اعتقاداتمان خیلی صحیح است؛ اما در مقامِ #عرضه به قرآن چقدر از اعتقاداتمان منطبق با قرآن است؟
🔹ببینید در سوره نور خدا دارد در آیاتِ ۳۵تا۴۰ از «اللهُ نُور» و رفتار در قبالِ محضرِ أسمائیِ «اللهُ نُور» صحبت میکند؛ و در آیه ۳۶ میفرماید: «في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرفَعَ و يُذکَرَ فيهَا إسْمُه» بیایید در خانههای وجود اهلبیت (ع) و در #محضرِ_أسمائیِ الله تا رفعت داده شوید؛ «يُذکَرَ فيهَا إسْمُه» یعنی محضرِ خدا بواسطهی وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) که اگر کسی به این محضرها #ایمان نداشته باشد؛ بینِ او و محضرِ «اللهُ نُور» #ابر ایجاد میشود؛ لذا طبقِ آیاتِ ۳۹و۴۰: «الَّذينَ کَفَرُوا أعمالُهُم کَسَراب» کافران اعمالشان مثلِ سراب میشود؛ «أَو کَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِنْ فَوقِهِ سَحابٌ» یا گویی در یک دریای مواج هستند که بالا سرشان پر از #ابرهای قطور است! یعنی نمود برزخیِ اعمالِ کافران به محضرِ أسمائیِ خدا؛ #سراب و #سحاب است؛ لذا اگر میخواهیم أنصارالله باشیم؛ باید با کسبِ ایمانیاتِ قرآنی این #ابرها را کنار بزنیم تا به عنوان پشتوانه قدرت، مستقیم از نورِ امام بهره ببریم.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۴]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... در پستِ قبل از سه موضوع مهم در راستای مهدویت و أنصاراللهی صحبت کردیم که چگونه میشود #أنصارالله شد و از قوایِ عظیمِ وَلایَةُ علیّ یا نورِ ضمیرِ «نا» در صحنههای سختِ آخرالزمان استفاده گرفت؛ که آن سه موضوع به ترتیب عبارت است از:
1️⃣ اهلبیت (ع) مثلِ خورشید پشتِ ابر هستند که نورشان همهجا منتشر است؛ لذا میشود از پشتِ ابر، از نور وجودِ ایشان بهرمند شد.
2️⃣ اما ما باید از وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) که نوری منتشر است و دارد عالم و آدم را بسوی سرزمینِ ظهور یا بهشتِ الحُسنیٰ سوق میدهد؛ مستقیماً بهره ببریم.
3️⃣ چراکه برای یاورِ مهدی شدن، برای خاصیت داشتن و أنصارالله شدن، برای امنیت داشتن در خلالِ فتنِ آخرالزمان، طبق سوره صفّ باید حجابها، یا به تعبیر احادیثِ انتفاع، باید #ابرهای اعتقادی و صفاتیِ میانِ خورشید و خود را کنار بزنیم تا با استفاده مستقیم از نورِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، در مهدویت کارآمد باشیم.
❌اکنون در ادامه بحث میخواهیم اهمیتِ #ایمان و #کفر به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» را از درونِ آیاتِ سوره نور بیان کنیم؛ در پستِ قبل گفتیم که طبقِ آیاتِ ۳۹و۴۰: «الَّذينَ کَفَرُوا أعمالُهُم کَسَراب» کافران اعمالشان مثلِ سراب است؛ «أَو کَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِن فَوقِهِ سَحابٌ» یا گویی در یک دریای مواج هستند که بالای سرشان پُر از #ابرهای_قطور است! یعنی نمود برزخیِ اعمالِ #کافران مثلِ موجی است که بر خودشان فرود میآید؛ یا مثلِ ابرهایی است که بالای سرشان ایجاد شده و مانع از نور میشود. وقتی سیاقِ آیه ۴۰ یعنی از آیه ۳۴ تا ۴۰ را نگاه میکنیم؛ صحبت درباره گروه خاصی از مسلمین است؛ به عبارت دیگر سوره نور از همان ابتدا درباره وعظ و اندرز به مؤمنین است که یک جاهایی خطا و خلاف دارد؛ خدا مدام خطکش میگذارد و تذکر میدهد! چرا؟ چون در آیه اول این سوره میفرماید: «سُورَةٌ أَنزَلنَاهَا وَ فَرَضنَاهَا وَ أَنزَلنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» ضمیرِ «نا» میفرماید: ما این سوره را نازل کردیم و آن را بر شما واجب قرار دادیم و در آن آياتِ روشنکننده را هم نازل كرديم تا اهلِ ذکر و محضر شويد.
🔹پس سوره نور برای اهلِ کتاب نیست، برای مسلمین است؛ اما وقتی در سوره دقت میکنیم؛ خدا بواسطهی ضمیرِ «نا»، در این سوره مدام با مؤمنین صحبت میکند نه مسلمین، پس باز تخصیص دارد؛ درباره مؤمنین هم یک تخصیصِ دیگر دارد؛ کجا؟ وقتی در آیه ۳۵ از معرفتِ «اللهُ نُور» صحبت میکند؛ بلافاصله در آیه ۳۶ میفرماید: «فِي بُيُوتٍ أذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرفَعَ وَ يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» این #نورانیّت فقط درونِ آن خانههای معین قرار دارد؛ که طبقِ حدیث #اهلبیت (ع) هستند؛ و اگر کسی وارد این خانهها شود؛ اولاً إذنِ خدا بر رفعت دادن او تعلق گرفته؛ دوماً «يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» او به محضرِ أسمائیِ خدا راه داده میشود. هدفِ این سوره که واجب هم هست؛ چه بود؟! در آیه اول فرمود: «لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» شاید به محضرِ خدا راه داده شوید؛ چه محضری؟! در آیه ۳۵و۳۶ جنسِ این محضر که #أسمائی است را توضیح میدهد؛ سپس در آیه ۳۷و۳۸ از اهلِ این محضر و جزای آنها صحبت میکند و در آیه ۳۹و۴۰ از کافران سخن میگوید! کدام کافران؟! اهلِ کتاب؟ نه، سوره برای مسلمانان نازل و واجب شده؛ همه مسلمانان؟! نه، عمومِ آنها اهلبیت (ع) را قبول نکردند؛ مؤمنین؟ بله، روی کلام با مؤمنانِ به اهلبیت (ع) است!
‼️خدا در این آیات با شیعیانِ اهلبیت (ع) کار دارد نه با همه مسلمانان، اما بسیاری از شیعیان هم اصلاً و ابداً با وجوهِ أسمائی و أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) #آشنا نیستند! چرا آشنا نیستند؟! مگر خدا در قرآن نیاورد؟ مگر خودِ اهلبیت (ع) بارها و بارها در روایات، از این وجوهِ عوالمی خودشان صحبت نکردند؟! پس چرا شما هنوز به این معرفت #کافر هستید؟! چرا کمکاری کردید؟! چرا سراغ فضائلِ عوالمی و محضرهای أسمائیِ ایشان نرفتید؟! از اینجا به بعد آیاتِ ۳۹و۴۰ جایگاه پیدا میکند؛ و خدا میفرماید: ای کافرانِ نسبت به محضرِ أسمائیِ من، توسطِ ضمیرِ «نا»، چون در آیه اول خدا بواسطه ضمیرِ «نا» فرمود: ما سوره را نازل و واجب کردیم تا شما به این محضر بیایید؛ اگر کافر شوید؛ همهی اعمالِ خوبتان، مثلِ #سراب و #سحاب است؛ و #ابرِ قطورِ این کفر، نمیگذارد از نورِ أسماءُ الله بهره ببرید؛ الله، نور است؛ #ذاتِ_الله نه، بلکه إسمِ الله نور است؛ و محضرِ أسمائیِ الله هم همهجا و همیشه برپاست؛ اما شما شیعیان بخاطر #کفر به این نوع محضر محروم هستید! بیایید #ابرهای کفر به این محضرِ أسمائی را کنار بزنید و وارد این خانهها شوید تا رفعتتان بدهند. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۵]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... وقتی میگوییم که در صورتِ کفر به محضرِ أسمائیِ خدا، اعمال خوب یک مؤمن مثلِ #سراب و #سحاب است؛ به این معنا نیست که دیگر کار ما تمام شد؛ لکن این #درجه از ایمان خیلی برای خدا مهم است؛ مثلاً در آیه ۱۸۰ اعراف میفرماید: «وَ لِلَّهِ الأَسمَاءُ الحُسنَىٰ فَادعُوهُ بِهَا» أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛ پس بواسطهی اینها سراغ خدا بیایید و از او درخواست کنید!
❌خودمان قضاوت کنیم؛ کدام یک از ما تاکنون اینطور رفتار کردیم و وارد محضرِ أسماءُ الحُسناییِ خدا شده و به این وسیله از خدا درخواست کردیم؟ ما سراغ وِرد، ذکر، ادعیه و این قبیل مقولات رفتیم؛ حرم اهلبیت (ع) رفتیم؛ ضریح بیجان را محکم چسبیدیم؛ صدا را به آسمان بلند کردیم؛ اما هیچ وقت از طریقِ وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که نوری منتشر در همهجای عالم است؛ سراغ خدا نرفتیم؛ اصلاً با این معرفت آشنا نبودیم؛ لذا مدام به چپ و راست کشیده شدیم؛ این یعنی چه؟ یعنی #الحاد، خیلی رفتار بدی است؛ خدا خیلی از الحاد متنفر است؛ لذا در همین آیه ۱۸۰ اعراف به رسولالله میفرماید: «وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِي أَسْمَائِه» اینهایی که با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) کاری ندارند؛ و بجای رفتن به محضرِ أسمائیِ خدا، مدام به چپ و راست کشیده میشوند؛ یا رسولالله! اینها را دیگر رها کن، اینها نسبت به محضرِ أسمائیِ من #ملحد هستند! خیلی خطرناک است؛ شبیهِ این بحث را کجا داریم؟ سوره نور، آیاتِ ۳۵تا۴۰، خدا ابتدا از وجهِ أسمائی و نوریِ اهلبیت (ع) در آیه ۳۵ صحبت میکند؛ سپس در آیه ۳۶ محضرِ أسمائیِ خودش بواسطهی #بیوت، یعنی اهلبیت (ع) را توضیح میدهد؛ سپس از خوبان و جزای آنها در قبالِ این محضر صحبت کرده و در نهایت به آن دسته از مؤمنین که به این نوع محضر #اعتقاد ندارند؛ میگوید: #کافر! کلّی هم برایشان عقوبت قرار میدهد! ببینید خدا چه غیرتی به وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) دارد!
🟠 بقدری این درجه از #ایمانِ برای خدا مهم است که در آیه ۱۸۰ اعراف، به کسی که واجدِ آن نباشد؛ میگوید: #مُلحِد! و در آیه ۳۹ نور میفرماید: #کافر! و هر دوی اینها یعنی هم مؤمنینِ ملِحد و هم مؤمنینِ کافر به وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) عقوبت میشوند. در آیه ۱۸۰ اعراف به رسولالله (ص) میفرماید: اینها را رها کن؛ و در آیه ۴۰ نور میفرماید: «مَنْ لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُور» کسی که خدا برایش #نور قرار ندهد؛ هرگز نوری نخواهد داشت! ببینید چقدر حساس است! کسی که خدا برایش نور قرار ندهد؛ هرگز #أنصارالله نمیشود! چرا؟! چون در سوره نور از «اللهُ نُور» و «إِسْمُهُ» صحبت کرد؛ بعد فرمود کسی که به این محضرِ نوری #کافر باشد؛ برایش #نورُالله قرار نمیدهم؛ در سوره صفّ هم که درباره نورُالله و #أنصارالله است؛ در آیه ۸ میفرماید: «يُرِيدُونَ لِيُطفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفوَاهِهِم وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو كَرِهَ الكَافِرُونَ» یک مشت #ابله میخواهند نورُالله را با #دهان خاموش کنند؛ درحالی که خدا نورش را با وجود کراهتِ #کافران تامّ میکند؛ کدام کافران؟ طبقِ احادیثِ ذیل همین آیه، کافرانِ به #ولایتِ_علیّ (ع)، لذا این قبیل کافران، از نورُالله و به تبع، از أنصارالله شدن محروم خواهند بود.
⁉️خب، چاره چیست؟ #اشکالِ کار را فهمیدیم؛ حالا چکار کنیم که در زمرهی #ملحدین و #کافرین نسبت به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) نباشیم؟ بلکه با ایشان یار باشیم!
1️⃣ طبقِ سوره صف و سوره نور، باید به این فضیلتِ اهلبیت (ع) #ایمانِ_قرآنی بیاوریم که ترابباش دارد این قسمت را از درونِ قرآن در اختیار شما قرار میدهد.
2️⃣ طبقِ آیه ۳۵ نور درونِ این خانههای نورانی بیاییم و مدام خودمان را در نور اهلبیت (ع) ببینیم تا رفعت داده شویم.
3️⃣ طبقِ آیه ۳۷ نور، «رِجالٌ لَا تُلهِيهِم تِجارَةٌ و لَا بَيعٌ عَن ذِكْرِ الله» مردانی مرد باشیم بر این #ارزش، همه ارزشهای إلهی یک طرف، محضرِ أسمائیِ اهلبیت (ع) یک طرف، اصلاً این یک چیز دیگری است؛ با #ایمان و التزامِ عملی به این محضریّت، شما أنصارالله میشوید؛ «رَجُل» در این آیه، به معنای فردِ مذکر نیست؛ بلکه منظور مردِ میدان عمل است؛ کسی که هیچ معامله، شراکت و #تجارتی او را از محضرِ أسمائیِ خدا غافل نکند؛ «رِجَالٌ» یعنی آن مردانِ مردی که «لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ» هیچ کسب و کار و تجارتی آنها به رفتارهای بیخود نمیکشاند؛ از چه چیزی؟ «عَن ذِكْرِ الله» از محضرِ خدا، و چون در آیه ۳۶ فرمود: «إسْمُه» پس «ذِكْرِ الله» میشود محضرِ خدا بواسطهی وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) حالا «إِقَامِ الصَّلَاة و إِيتَاءِ الزَّكَاة» درونِ این محضر، نماز برپا دارید و دیگر اعمال را انجام دهید. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۶] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... براساسِ م
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۷]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... اگر میخواهی وارد جرگهی #أنصاراللهی بشوی؛ باید از حجابها پاک و مطهر باشی، لذا در رفعِ حُجُب بکوش، نه در جمعِ کتب، مرحوم امام (ره) اینطور رفتار کرد؛ یعنی سعی کرد حُجبِ مختلف را از خودش پس بزند؛ و خدا هم #نورالله را از وجود ایشان تاباند و اثر نورالله در قالبِ انقلابِ ایران بروز کرد؛ به تعبیر خودِ ایشان، انقلاب #بارقه_نورِ خدا بود! اما از طریقِ وجود خود امام (ره) این بارقهی نور بر اعماق اثر کرد و تبدیل به #انقلابِ_إلهی ایران شد.
‼️پس اصلِ بحثِ #أنصارالمهدی در سوره صفّ، وقوعِ ماجراها در فضایی از نور است؛ در فضای نور، خدا چکار میکند؟ طبق آیه ۳۵ نور: «نُورٌ عَلى نُورٍ» یعنی در فضایی از نور بر فرازِ نور، در فضایی مملو از نور «یَهدِي اللهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء» خدا بعضیها را برای نورش هدایت میکند! این جمله در شرایطی دارد مطرح میشود که بحث درباره #طبقاتِ نورِ الله است؛ و اگر خدا نورش را به سمت کسی بفرستد؛ اینجاست که مفهومِ #هدایت مطرح میشود؛ لذا در سوره صفّ، چون خدا میخواهد بحثِ #نورالله را مطرح کند؛ درباره قوم یهود و مسیحیت میفرماید: «و اللهُ لا یَهدِي» خدا اینها را به نور هدایت نخواهد کرد! چرا خدا میفرماید اینها را #هدایت نمیکنم؟! چون بحث درباره #نور است.
📌از طرفی کسانی که #عاملِ_نور هستند و این نور با عظمت را پایین میآورند؛ به آنها باید چه گفته شود؟ «الهُدیٰ»؛ چرا خدا در آیه ۹ صفّ، اهلبیت (ع) را با واژهی «الهُدیٰ» نام میبرد؟ درحالیکه ایشان فضائلِ مختلفی در عالم دارند! چرا در جایی که بحثِ نورالله مطرح است؛ باید به اهلبیت (ع) گفت: «الهُدیٰ»؟ چون نور باید از ارتفاعاتِ عالی به اعماق برده شود؛ و کسانی که مأموریت دارند نور را به عمقِ عالم ببرند؛ #هادیانِ_نور هستند؛ لذا طبق سوره صف، عنوان ایشان «الهُدیٰ» یعنی هادیانِ نور است! بعد در آیه ۹ میفرماید: خدا رسولالله (ص) را در فضایی از نور، با ابزارِ #دینِ_حقّ، به همراهِ کسانی که «الهُدیٰ» یعنی #هادیانِ_نور هستند؛ به عبارت دیگر همگی هادی و مهدی هستند؛ بسوی مهدویت ارسال کرد که آخرینِ این ایشان هم امام مهدی (عج) است و خدا در آخرین واژه سوره طه به ایشان میفرماید: «مَنِ اهْتَدیٰ».
🧩 وقتی از منظر #هادیانِ_نور به آیه ۹ صف و ۱۳۵ طه نگاه میکنیم؛ اهلبیت (ع) کسانی هستند که #نور را از اوجِ عالم به اعماق منتقل میکنند؛ از این منظر «مَنِ اهْتَدی» یک معنای جالبی پیدا میکند؛ یعنی کسیکه خدا دستش را گرفته؛ از ظلمتها بسوی نور برده و از طریقِ ایشان راهِ نور را به روی دیگران باز کرده است! ما هم اگر میخواهیم از دنیا عبور کنیم؛ و بسوی #سرزمین_ظهور برویم؛ فقط از طریقِ این بزرگواری که خدا راه را به رویش باز کرده؛ امکانپذیر است؛ کسی که «مَنِ اهْتَدی» است.
💡همچنین دو نوع «مِنَ الظُّلُماتِ إلَی النّور» یعنی #جریانِ_نور در عالم وجود دارد؛ یکی اینکه آدمها از #پایین بسوی نور در ارتفاعات برده شوند؛ دوم اینکه خدا نور را از #ارتفاعاتِ بالا، بسوی پایین بیاورد و انسانها و محیطِ زندگی آنها را نورانی کند. در سوره صفّ خدا از نوع دومِ جریانِ نور صحبت میکند؛ لذا وقتی در آیه ۸ میفرماید: «و اللهُ مُتِمُّ نورِه» بلافاصله در آیه ۹ میفرماید: «هُو الَّذي أرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدیٰ» او کسی است که رسولش را از بالا با «الهُدیٰ» فرستاد تا جریانِ نور را در عمقِ عالم برپا کند! #ثمره این رفتار چیست؟! «لِيُظهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» اینکه دینِ خدا با تامّ کردنِ نورالله توسطِ رسولالله و هادیانِ نور، بر تمامِ ادیان غلبه داده شود؛ اگر #ترامپ و #نتانیاهو نگذارند چه؟ «وَلَو كَرِهَ المُشرِكُون» حتی اگر مشرکان کراهت داشته باشند؛ باز خدا با این ساختارِ قدرتمندی که ایجاد کرده؛ #ظهورش را برپا میکند!
🔻پس عاملانِ جریان دادنِ نورالله که زیرمجموعه رسولالله (ص) فرستاده شدند؛ یعنی «الهُدیٰ»، اولاً اقوامِ بیخود را در اعمالِ این برنامه راه نمیدهند: «واللهُ لا یَهدِی القَومَ الفاسِقین»، «واللهُ لا یَهدِی القَومَ الظّالِمین» نه قومِ ظالم و نه قوم فاسق در برنامه #تامّ کردنِ نورالله راه ندارند و به آن هدایت نمیشوند؛ در عوض طبقِ آیه ۱۴ صفّ، کسانی که به این سلسلهی واسطهها #ایمان بیاورند و برنامه تامّ کردنِ نورالله توسطِ وجهِ ضمیرِ «ناییِ» ایشان را قبول کنند؛ به آنها گفته میشود: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أنصَارَ الله» ای مؤمنین! بیایید خدا را در مهدویت نصرت کنید؛ یعنی در محدوده وجود خودتان، با زدودنِ ابرهای اعتقادی و صفاتی، طهارت ایجاد کنید تا «فَأَيَّدنَا» واقع شود؛ و خدا بواسطه ضمیرِ «نا» شما را تأیید کند و نورش را از طریقِ شما برای برپایی ظهورِ مهدیاش جریان دهد.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۹] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... بعد از مد
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۲۰]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... دنیا عجیب خواهد شد؛ چون واردِ #مقطعِ_أنصاراللهی شدهایم. در آیه ۱۴ صفّ که سوره أنصاراللهی است؛ خدا از دو طبقه انسانهای مثبت، صحبت میکند؛ یکی #أنصارالله و دیگری #مؤمنانِ به أنصارالله، کسانی که طبقِ همین آیه، تنها فعلِشان، #ایمان داشتن به أنصارالله است. از بین رفتارهای مختلف، خدا میفرماید به صِرف ایمان، اینها مؤمنِ به أنصارالله میشوند و ضمیرِ «نا» از درونِ وجود آنها فعلِ #تأییدش را انجام میدهد؛ تأیید تقریباً یک اقدام و اِعمال کردنی است که حتماً به محصول منجر شود که در ادامه توضیح میدهیم.
⁉️رفتارِ #تأیید ۹بار در قرآن آمده که یک فرقِ اساسی آن با #نصرت، تضمین در محصول است؛ طبق قرآن در مقطعِ نصرت، لزوماً پیروزی یا محصولِ گرانقدر نیست؛ اما در رفتار تأیید، تمام آن ۹باری که در قرآن آمده؛ حتماً محصول دارد. در همین آیه ۱۴ صفّ ببینید، وقتی ضمیرِ «نا» با فعلِ تأییدِ مؤمنانِ به أنصارالله واردِ میدان میشود؛ بی برو برگرد «فَأَصبَحوا ظاهِرین» یعنی پیروزی قطعی واقع میشود! حتی احتمالِ شکست نیست؛ یکی از ویژگیهای دورانِ أنصاراللهی این است. این رفتار در ابتدای انقلاب تاکنون نبود؛ بلکه صرفاً «نَصرٌ مِنَ الله» بود؛ اما در دروانِ أنصاراللهی «أَیَّدنا» واقع میشود که یک تفاوت عمده #تأیید با #نصرت همین تضمین است. خدا در آیه ۱۳ صف فرمود: «نَصرٌ مِن الله و فَتحٌ قَریب» یعنی صرفاً نصر و فتح، اما در مقطع أنصاراللهی «فَـ أَيَّدنَا الَّذِينَ آمَنُوا... فَـ أَصبَحوا ظاهِرین»، این حرف فاء، #فاءِ_تبعیت است که برای حتمیّتِ نتیجه و محصول آمده؛ یعنی حتماً به تبعِ تأییدِ ضمیرِ «نا»، #محصول عطا میشود.
🧐مثلاً «أَیَّدناهُ» تأیید بواسطه ضمیرِ «نا»، ۳بار درباره عیسی (ع) آمده، محصولش چیست؟ اینکه ایشان کارش به معجزات عیسایی رسید؛ یا در #جنگ_بدر میفرماید: «يُؤَيِّدُ بِنَصرِه» ما شما را #تأیید کردیم؛ محصول؟ پیروزیِ مطلق؛ و بدون استثناء در همه این ۹ آیه درباره تأیید، محصولِ ۱۰۰درصدی پررنگ است؛ خود آیه ۱۴ صفّ هم یکی از همین مصادیق است؛ و رفتاری که خدا در آیه ۱۴ معرفی میکند؛ #ایمان است: «فَآمَنَت» یا «الَّذینَ آمَنوا»، مؤمنانِ به أنصارالله برای تأیید شدن، فقط باید ایمان داشته باشند! این ایمان چیزی است که در خود أنصارالله خیلی پررنگ است که به مؤمنانِ به أنصارالله هم کشیده میشود؛ به حدی #قیمتی و اثرگذار است که بخاطر این ایمان از آنها رفع حجاب میشود تا اینکه برخی أنصارالله میشوند و بعضی دیگر، مؤمنانِ به أنصارالله، لذا از شیشه وجودشان #تأیید صورت میگیرد، نور پایین میآید و اثر میگذارد و #صاحبِ نورالله از طریق شیشه وجود این افراد، کار انجام میدهد.
🟢پس در بحث اِعمال نورالله وقتی در آیه ۱۴ صفّ گفته میشود «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوا! کونوا أَنصارَ الله» موضوع این نیست که أنصارالله بیایند نور را بتابانند؛ بلکه أنصارالله باید حجاب را از خودشان کنار بزنند تا ضمیرِ «نا» با وجه نوراللّهی نور را بتاباند. این موضوع مهمی است؛ چون منشأِ قدرت و توانِ أنصارالله همین تابشِ نورالله است که توسط وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، از مجرای وجودشان میتابد.
🧩از مهمترین روشهایی هم که حجابها را کنار میزند بحثهای ضمیرِ «نا» در قرآن است که افکار و اعتقادات انسان را جراحی میکند؛ و ایمان صحیح قرآنی را در قلبِ فرد میآورد. بحثِ ضمیر «نا» خیلی در عالم مهم است و آن چیزی که در سوره صف پررنگ است؛ وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» است؛ لذا یک رفتار خیلی مطرح است! چه رفتاری؟ #ایمان. این ایمان در آیه ۱۴ چیست که اگر آن را داشته باشید؛ ضمیرِ «نا» شما را #تأیید میکند. در آیه ۱۴ همین که میفرماید: «فَآمَنَتْ طائِفَةٌ» بلافاصله «فَأَیَّدنَا الَّذینَ آمَنوا». یعنی ایمان به چه چیزی در سوره صفّ مدنظر است که به صرف ایمان به آن موضوع، ابرها کنار زده میشود؛ تا من ابتدا جزو مؤمنانِ به أنصارالله و بعد از مدتی جزو أنصارالله شوم؛ که تبعهاش هم «فَأَصبَحوا ظاهِرین» باشد. اگر میخواهیم بر دشمنان، ۱۰۰٪ غلبه کنیم؛ باید ایمان به موضوعی بیاوریم که ابرها را از بالا سرمان کنار بزند و ضمیرِ «نا» با وجه أسماءُ الحُسناییِ نورالله ما را تأیید کند و از طریق ما نور را بتاباند تا دشمن را مغلوب کند، شکست دهد و آنها را نابود کند.
📌آن ایمان، ایمانِ ولایی است؛ یعنی ایمان به فاعلیتِ #ذاتِ_خدا از طریق ضمیرِ «نا» با وجه أسماءُ الحُسنایی که منجر به ظهور میشود. ازین منظر، فاعل نورالله کیست؟ خدا بواسطه ضمیرِ «نا» است؛ همانطور که خودش در آیه ۱۴ فرمود: «فَأَیَّدنا». فاعلیت أنصارالله به چه صورت است؟ بصورت پس زدن ابرهای بیخودِ بالا سرشان؛ و این آغاز مباحثِ جدیدِ ضمیرِ «نا» در قرآن است.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۱]
✍️... «الحَمدُ لِلّهِ فَاطِرِ السَّمَاواتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلَائِكَةِ رُسُلًا» [فاطر ۱] تمام حمدها برای آن #خدای_فاطر است که بر آسمانها و زمین براساس فطرت خدایی میکند؛ خدایی که ملائکِ [عظیمُ الشَّأن] را رسولانِ خودش قرار داد!
❌در بسیاری از آیاتِ قرآن، مانند آیه ۳۵ نور، آیه ۵۵ مائده، آیه ۱۵۸ اعراف، آیه ۴ بقره، آیه ۱۸۶ بقره، آیه ۱۴ صفّ و خیلی جاهای دیگر قرآن، ما مقولهای بهنامِ #ایمانِ_ولایی داریم؛ چیزی که خدا غیرت عجیبی نسبت به آن دارد؛ لکن به خاطر کمکاری نخبگانِ اسلامی بالأخص #متفکران_شیعی، ما اصلاً با این عنوانِ قرآنی آشنا نیستیم؛ از طرفی تا گفته میشود ایمانِ ولایی، بلافاصله در ذهن ما شیعیان اینطور تداعی میشود که یعنی ایمان داشتن به #واجدانِ_ولایت، یعنی اهلبیت (ع)؛ پس الحمدلله که ما به اهلبیت (ع) ایمان داریم، به عنوان امام قبولشان داریم؛ الحمدلله ماجرا حل است و همهچیز درست و سر جای خودش است.
🚨اما دوستان! عنایت داشته باشید، اینکه ما اهلبیت (ع) را قبول داریم؛ این صرفاً یک #اعتقاد است؛ این لزوماً #ایمان نیست! وقتی این اعتقاد در وجودِ ما ایمان میشود که اولاً صحیح و #بالقرآن باشد؛ دوماً بیاید در قلب و روح انسان، به عبارت دیگر در مرکز روحِ انسان که قلب است و سپس در روحِ او جریان پیدا کند؛ وقتی یک ایمان که نور هم هست؛ در قلب یا #مرکزِ روح آدمی بیاید؛ در او #حرکت به سمتِ موضوعاتِ مدّنظر إلهی ایجاد میکند! که اصطلاحاً به این جریانِ ایمان در روح یا این جریانِ روحی، #روحیه میگوییم. روحیه یعنی یک جریانِ روحی به سمتی خاص که وقتی ایجاد شد؛ شما را به همان سمتِ مدّنظر سوق میدهد و شما دیگر نمیتوانید به مقولاتِ خداییِ موجود در آن نپردازید؛ بلکه به تبع همین روحیه قویاً عمل میکنید؛ به همان چیزهایی که قبلاً برای شما صرفاً اعتقاد بود؛ اکنون ایمان دارید؛ بلکه ایمانِ عملی دارید و محکم و استوار در همین مسیر عامل رفتارهای خدایی هستید! #ایمانِ_ولایی در قرآن، چیزی از این جنس مقولات است که اگر شما واجد شوید؛ خواسته یا ناخواسته به آن سمتِ مدّنظر خدا کشیده میشوید.
📌لذا ما باید قویترین و مرتفعترین ایمانیاتِ قرآنی را دنبال که اوج مقولاتِ ایمانی در عالم، ضمیرِ «نا» یا همان #کلِمات و یا همان #صفاتِ_إلهی است که در عالیترین فضای قابلِ وصف قرار دارند و خداوند در عالم، ابتدا #صفات را ایجاد کرد؛ و طبق سوره حمد و برخی روایات، اولین صفتی هم که خدا ایجاد کرد؛ #صفتِ_الله است که بحثهای قرآنی دارد؛ سپس خداوند صفاتِ دیگر را از همین صفتِ الله که #صفتِ_جامع است؛ ایجاد کرد و به مجموعِ این صفات یا کلِمات، در قرآن فرمود: ضمیرِ «نا».
🔴اگر براساسِ آیات قرآن، خصوصاً آیه ۴۴ توبه، اخلاص ۲، حمد ۱، در ارتفاعاتِ عالم نگاه کنیم؛ در بالاترین جا بلحاظِ شأن نه بلحاظِ مکان، مادونِ #ذاتِ اقدسِ خدا، صفات قرار دارند؛ وقتی همین صفات برای اولین بار به سمتِ پایین جریان داده میشوند، به آنها عنوانِ #أسماء داده میشود. اینکه «چرا حرکت داده میشوند؟ و چگونه حرکت؟» اینها را به مرور مطرح میکنیم. فیالحال بدانید که آن بالاها، #صفات قرار دارند؛ در خلالِ ارتفاعات که پایین میآیند؛ تبدیل به أسماء میشوند؛ و در اعماقِ عالم که میآیند؛ وقتی به دنیا میرسند و میخواهند #وظیفهی الحُسنایی را انجام دهند و دنیا را به سرزمینِ ظهور و بهشتِ الحُسنیٰ تبدیل کنند؛ به حسبِ وظیفه به آنها #أسماءُ_الحُسنیٰ گفته میشود! تا اینجا دیده نمیشوند؛ هستند اما نامرئی، اولین جایی که در سیرِ فرود #مرئی شدند؛ در زمانِ موسی (ع) به شکلِ «مِن آیاتِنَا الکُبریٰ» بود و سپس در ۱۴۰۰ سال قبل، با جسم مبارک ۱۴ معصوم (ع) روی زمین تشریف آوردند.
🔻پس این سیرِ فرود ضمیرِ «نا» را در خلالِ ارتفاعات عنایت داشته باشید؛ وقتی گفته میشود ضمیرِ «نا»، از این به بعد بدانید که: #اول وجه صفاتیِ ضمیرِ «نا»، #دوم به سمت پایین، وجه أسمائیِ ضمیرِ «نا»، #سوم در محیطِ دنیا، وجه الأسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، #چهارم در همین محیطِ دنیا، وجه مِن آیاتِنَا الکُبراییِ ضمیرِ «نا» و #پنجم باز در همین محیطِ دنیا، وجه جسمانی و مادّیِ ضمیرِ «نا»، این سیرِ فرود را در ذهن داشته باشید.
‼️پس ضمیرِ «نا» در خلال ارتفاعات #پنج_مرحله دارد: ۱.صفاتی، ۲.أسمائی، ۳.أسماءُ الحُسنایی، ۴.مِن آیاتِنَا الکُبری و ۵.جسم مادّی. این وجوه همه یکی هم هستند؛ هیچ #دوئیتی بینشان نیست، یک نور درخلالِ ارتفاعات عالم است و هر کدام که بفرمایند: «ما»، درست است. اما یک موقع وجه صفاتی میفرماید: «ما»، یک موقع وجه أسمائی، یک موقع وجه أسماءُ الحُسنایی، یک موقع وجه مِن آیاتِنَا الکُبریای و یک موقع هم جسم مادّیِ اهلبیت (ع) میفرمایند «ما»، همه اینها مصداقِ ضمیرِ «نا» هستند. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۱] ✍️... «الحَمدُ لِلّهِ فَاطِرِ السَّمَاواتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَ
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۲]
✍️... ما در سورهی طه با مصادیقی از طبقاتِ ضمیرِ «نا» و مراحل فرودِ ضمیرِ «نا» تا موقعیتِ «آیَاتُنا» در دنیا مواجه هستیم؛ سوره طه، #کلاسِ_ایمان به ضمیرِ «نا» و سیرِ فرودِ ضمیرِ «نا» است؛ به عبارتِ دیگر ما در این سوره، با ریشهی کلمات یعنی الله، سپس صفاتِ الله یعنی اولین موقعیتِ ضمیرِ «نا»، سپس با أسماء در سیاقِ اول مثل «الرَّحْمٰن»، سپس در همین سیاق با وجهِ أسمائیِ رسولالله (ص) در اعماق با إسمِ «طٰهٰ»، سپس با أسماءُ الحُسنیٰ، بعد از این با «مِنْ آیاتِنَا الکُبْریٰ» در سیاقِ موسی (ع) و در نهایت با «آیَاتُنا» در زمین و #پیرامونِ خودمان که در آیه ۱۲۵ طه مطرح شده؛ مواجه هستیم؛ البته لایههای بینابینی زیادی هم در لابهلای این طبقات وجود دارند که اکنون موضوعِ بحث ما نیست. ببینید چقدر این بحث در سوره طه ریشهدار و مهم است.
📌وقتی از منظر آیه ۱۱۴ طه که میفرماید: «فَتَعالَی اللهُ المَلِکُ الحَقُّ» به این #مراحلِ فرودِ ضمیرِ «نا» نگاه میکنیم؛ ماجرا خیلی جالب میشود؛ چون این آیه، میزانِ بحث ماست، خدا در این آیه از الله و أسماءُ الله صحبت میکند که همه، قرار است #تعالی یابد؛ علوّ یافتنِ أسماء إلهی، به فرودشان، بروزشان و سپس ظهور آنها در دنیاست، لکن الآن ما در این شرایطِ فعلی دنیا هستیم؛ خیلیها آتئیست هستند؛ خیلیها کمونیست، سکولاریست، أُمانیست و از این قبیل #انحرافات را به خودشان نسبت میدهند؛ و به راحتی خدا را انکار میکنند؛ مهدویت را انکار میکنند؛ مرگ را انکار میکنند، نظامِ خدا را انکار میکنند؛ به راحتی مشرک میشوند؛ و به سختی توحید را میپذیرند!! معارفِ إلهی را نادیده میگیرند؛ اما لهو و لعب را ارج مینهند!! چرا؟! چون الله و أسماءُ الله در دنیا بروز جدی و #ظهور ندارند؛ لذا باید الله و أسماءُ الله در دنیا عُلوّ داده شود؛ باید تعالی یابد تا دیگر مشرک و کافری در زمین باقی نماند؛ باید در دنیا در معرضِ همگان قرار داده شود تا دیگر بهانهای برای کفر و شرک باقی نماند که طبقِ سوره صفّ، خدا با #تامّ کردن نورالله در پروژهی مهدویت، این کار را انجام میدهد؛ اگرچه مشرکان و کافران کراهت داشته باشند. پس «فَتَعالَی اللهُ المَلِکُ الحَقُّ» یعنی خدا میخواهد محضری ما به ازای کوه طورِ موسی (ع) یا بهشتِ آدم (ع) را در زمین برپا کند تا همگان با الله و أسماءُ الله از نزدیک و جَهرتاً مواجه باشند تا دیگر کافر و مشرکی در زمین باقی نماند.
🟢در جمله «فَتَعالَی اللهُ المَلِکُ الحَقُّ» که همه کلماتِ آن مثلِ «المُتَعال»، «اللهُ»، «المَلِکُ» «الحَقُّ» اسمهای خداوندی است؛ ما با ضمیرِ «نا» و سیر فرود آن مواجه هستیم؛ چرا؟ چون در این آیه صحبت از أسماءِ خداست! و مرحلهی قبلی أسماءِ خداوندی در ارتفاعاتِ عالم، ضمیرِ «نا» است؛ در حالی که ضمیرِ «نا» با أسماء خیلی #عجین هستند؛ بلکه جریان یافتهی ضمیرِ «نا» میشود همان أسماءِ خدا، أسمائی که خداوند تا عمقِ عالم پایین آورده؛ همهچیز را به واسطهی آنها خلق کرده، صورت داده، رزق داده و اکنون میخواهد با وظیفهی الحُسناییِ همین أسماء که خودش برای آنها ایجاد کرده؛ دنیا و انسانها را به سوی مهدویت و سرزمینهای الحُسنیٰ ببرد. سوره طه، تقریباً توضیح این ماجراهاست؛ لذا خداوند بعد از آیه ۸ که بحثِ أسماءُ الحُسنیٰ را مطرح میکند؛ سیاق موسی (ع) و سپس سیاقِ مربوط به #بهشتِ_آدم (ع) را قرار میدهد؛ به این معنا که استفادههای معجزهگونه از أسماءُ الحُسنیٰ را در ماجرای موسی (ع)، به شکل عقوبتهای بر فرعونیان و نعماتِ بر بنیاسرائیل میبینیم؛ سپس خدا #شرایطِ سرزمینیِ الحُسنیٰ را با بهشتِ آدم (ع) برای مخاطبِ قرآن به تصویر میکشد!
‼️پس خداوند به واسطهی سیرِ فرود ضمیرِ «نا» علاوه بر اینکه #طبقاتِ_عالم را ایجاد کرده و دارد با وجهِ أسمائیِ آن عالم را مدیریت میکند؛ با فرود آن به سوی دنیا، ابعاد، شرایطِ و ظرفیتهای جدیدی مثل #وظیفهی الحُسنایی را برای وجهِ أسمائیِ ضمیرِ «نا» قرار میدهد. این جنبهی جدید وظیفهاش این است که نشئهی دنیا را به سوی نشئهی بعدی ببرد؛ لذا اساساً با هدفِ برپایی ظهور ایجاد شده؛ از این جهت، اولاً عالم و آدم را دارد برای مهدویتِ خودش رشد میدهد؛ ثانیاً با وجوه پایینتر خود با عنوانِ کلماتُ الحُسنیٰ دارد اعماق را با جزئیات بیشتری به سوی آینده مهدوی #رفعت میدهد؛ و این بحثِ کلماتُ الحُسنیٰ که کلّی هم بحث قرآنی دارد را بهزودی در یک پستِ مجزّا به آن خواهیم پرداخت.
🧩پس دوستان! ما باید به وجهِ کلماتُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) ایمان بیاوریم، یک پله بالاترش، #ایمان به أسماءُ الحُسنیٰ؛ یک پله بالاتر، ایمان به أسماء، یک پله بالاتر، ایمان به صفات و نهایتاً به حسبِ شأن نه مکان، در بالاترین ارتفاع باید ایمان به #ذاتِ_الله داشته باشیم. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۲] ✍️... ما در سورهی طه با مصادیقی از طبقاتِ ضمیرِ «نا» و مراحل فرود
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۳]
✍️... در پستِ قبل گفتیم که در طی فرودِ ضمیرِ «نا» به اعماق، خداوند طبق آیه ۸ سوره صفّ، #نورالله را در دنیا تامّ میکند و طبق آیه ۹، با این کار ظهور را محقّق میگرداند! خودِ این نورالله طبق حدیث اهلبیت (ع) هستند؛ و به حسب رفتاری که دارند انجام میدهند؛ یعنی سوق دادنِ نشئه دنیا به سوی ظهور؛ وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» هستند که به شکل نوری #منتشر تمامِ عالم را دربرگرفتهاند.
🔆اینکه همهجا را احاطه کردهاند؛ این میشود #امامتِ أسماءُ الحُسنیٰ یا امامتِ نورالله که همهچیز را به سوی مهدویت جریان میدهند؛ این جریان دادن در این همهجا میشود #ولایت. ولایت، وجهِ جریان دادن و ادارهکنندگی درونِ امامت است. امام، ولیّ هم هست؛ امام، درون امامتش کار انجام میدهد؛ یعنی ضمن اینکه همهچیز را دربرگرفته؛ سوق میدهد به سوی ماجرایی؛ اینکه سوق میدهد؛ این میشود ولایتِ امام.
‼️پس وقتی گفته میشود نورالله، اینها به حسب ماهیت، أسماءُ الحُسنیٰ هستند، به حسب اینکه همهجا را احاطه کردهاند؛ امام هستند، به حسب اینکه نشئه دنیا را دارند به سوی #ظهور میبرند؛ این فعلشان ولایت است؛ نه اینکه ولایت همان امامت است. از مهمترین کارهایی که امام انجام میدهد؛ ولایت است. حالا چه کسی دارد این پایین مؤمنانِ به #أنصارالله را تأیید میکند؟ همان وجه نوراللّهیِ ضمیرِ «نا». وقتی گفته میشود «فَأَیَّدنا» مؤمن باید توضیحِ این را بلد باشد که:
۱.همان نورالله
۲.یا وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»
۳.که امام هستند و همهچیز را به حسب امامت، درونِ خودشان دارند
۴.همهچیز را دارند ولایت میکنند
۵.در مسیرِ ولایتِ نشئه دنیا به سرزمینِ ظهور، از بابِ تکریم، سراغ این دسته از مؤمنین هم میآیند و از آنها دعوت میکنند که بیایید أنصارالله شوید
🧩این توضیح خیلی مهم است؛ لذا در زمانه ما که زمانه آیه ۱۴ صفّ است؛ ما باید مؤمن به نورالله و رفتارِ نورالله باشیم؛ یعنی وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که دارند همهچیز را در حیطه امامتِ خودشان، ولایت میکنند و دنیا بلکه کلّ آسمانها و زمین را بسوی ظهور سوق میدهند را بشناسیم و زمانی که با «فَأَیَّدْنا» در آیه ۱۴ صف مواجه میشویم؛ نگوییم چه کسی دارد صحبت میکند؟ بلکه بدانیم #ولیِّ مهدویت، کسی که #قافلهسالارِ پرقدرتِ سوق دادن دنیا بسوی ظهور است؛ کسانی که هم امامِ مهدویت هستند و هم ولیِّ مهدویت، اینها دارند صحبت میکنند؛ و اصلاً آمدهاند ما را هم با نورشان علیه #دشمنانمان تأیید کنند؛ رفتاری که منجر به پیروزی قطعی میشود؛ و این، وجهی از ولایتِ ایشان است، لذا ما باید به #ابعادِ_نوریِ ایشان ایمان داشته باشیم؛ ایمان به ولایتِ ایشان، ایمان به امامتِ ایشان، ایمان به هویتِ نوری ایشان، ایمان وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ایشان و درمجموع باید به همهی این ابعاد، #ایمانِ قرآنی داشته باشیم.
🟢این بزرگواران، همیشه هستند؛ الآن هم هستند، همهجا هستند؛ در این مکان و در هر جای دیگری هم همزمان هستند، بیکار هم نیستند؛ میفرمایند ما داریم نشئه دنیا را بسوی نشئه ظهور سوق میدهیم، ضمن اینکه کل حیطه بزرگِ عوالم را دربر دارند و دارند همهچیز و همهکس را ولایت میکنند؛ تا دنیا پایین آمدهاند و میفرمایند؛ میخواهیم شما را هم ولایت کنیم، این «فَأَیَّدنا» شاخهای از ولایتشان است.
🔻اینکه ضمیرِ «نا» فرمود ما تأییدتان میکنیم؛ امروز این #تأیید نیاز فوری ماست؛ اکنون ما هستیم و یک دنیا دشمن، دشمنانِ نامرد و سر تا پا مسلح، دشمنی که اصل تکنولوژی برای آنها و دست آنهاست؛ و تنها بخشِ کوچکی از آن را در اختیار ما میگذارند. ما از جنبه تکنولوژی بخواهیم با دشمن بجنگیم؛ خب جنگِ تکنولوژیک هم خرابی زیادی دارد و هم کلّی ضایعات دارد؛ در چنین شرایطی ما به #ابزارِ_ایمان و #شرایطِ_نور محتاجتریم؛ و ضمیرِ «نا» یعنی همان نورالله، یا همان وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، یا همان امامِ آسمانها و زمین و یا ولیِّ آسمانها و زمین،تا عمق آمدهاند تا ما را علیه دشمنانمان تأیید کنند!! تأیید بار معنایی عظیمی دارد؛ یعنی اِعمالِ قدرتی که حتماً در این ماجرا به پیروزی منجر شود.
🟡لذا بیایید به ولیِّ نور به سوی ظهور، #ایمان بیاوریم و عملاً تحتِ ولایتِ ایشان باشیم؛ تحت ولایتِ بودن یعنی اَمر از ولیّ و حرف شنوی از ما، در حالی که ماها در این زمانه به جسمِ #ولیِّ_حیّ دسترسی نداریم! پس چه کنیم؟ طبق آیه ۱۲۶ طه، ضمیرِ «نا» که در اوج عالم است؛ در دنیا به تکتک انسانها میفرماید: «أَتَتكَ آياتُنَا فَنَسِيتَها» #آیاتِ_ما به تو رسید؛ اما تو اعتنا نکردی! یعنی ضمیرِ «نا» در دنیا با زبان صحنه سخن میگوید؛ لذا ما عملاً در دنیا اثراتِ ولایتِ ولیِّ نور را بصورت آیات و صحنههای مختلف میبینیم که تحتِ عنوانِ #آیاتِ_نورالله شناخته میشوند.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۶] ✍️... اگر بخواهیم بحثِ #ایمانِ_ولایی را جلو ببریم؛ چارهای نداریم
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۷]
✍️... در بحثِ #توحیدِ_صمدی که انشاءالله بهزودی بیشتر به آن خواهیم پرداخت؛ یک موضوعِ بسیار مهم همین ضمیرِ «نا» است، ضمیرِ «نا» بیش از ۱۱۰۰ بار در قرآن آمده؛ اما اگر بخواهیم به صورت منسجم بحثِ ضمیرِ «نا» را دنبال کنیم؛ یک جایی که خیلی این مطلب پررنگ است؛ سوره صافّات است. در آیه ۴ صافات خدا میفرماید: «إنَّ إلهَکُم لَواحِدٌ» صحبت از واحدیّتِ است، #اِلٰهِ شما واحد است. واقعاً خدا واحد است؟ بله، در قبالِ #واحد، رفتار و اعتقاد و یا حسّی که ما باید داشته باشیم؛ میشود #توحید! خدا واحد است؛ رفتار در قبالِ واحد، توحید است.
📌پس وقتی میگوییم توحید، یعنی رفتار ما در قبالِ خدا، اما یک موقع همین توحید در قبال #واحدیّتِ خداست؛ که این را اگر خواستیم مطالعه کنیم؛ باید در سوره صافّات دنبالش بگردیم؛ و یک موقع توحید در قبالِ #احدیّتِ خداست که این بحث را هم باید در سوره اخلاص دنبال کنیم؛ بلکه تنها سورهای که واژه #واحد در اوایلِ آن آمده؛ صافّات و تنها سورهای که واژه #احد در ابتدایش آمده سوره اخلاص است. لذا توحید در قبالِ احدیّت در سوره اخلاص و توحید در قبالِ واحدیّت در سوره صافّات توضیح داده شده است.
🔹اَحَدیّت بسوی ذاتِ الله است؛ و خودِ اَحَد به معنای هیچکس است و نفیِ هر توصیفی از ذاتِ الله را درونِ خودش دارد؛ به تبع، همهچیز بسوی هیچ شدن و از هویتِ غیر درآمدن است؛ اما #واحدیّت جریانی از #ذاتِ_الله بسوی ما سِویٰ الله است؛ یعنی همهچیز تبدیل به یک پیکرهی واحد شدن است که اینها، دو مسیر جریان از #توحیدِ_ولایی است و ما اگر میخواهیم وجوه عالی اهلبیت (ع) را قرآنی بشناسیم؛ سپس حسّ داشته باشیم؛ سپس ایمان بیاوریم و بر این اساس عمل کنیم؛ باید #معرفتِ در قبال واحدیّتِ خدا از طریقِ ضمیرِ «نا» و اَحَدیّتِ خدا از طریقِ صمدیّت و نیز رفتارِ در قبال این دو را که میشود توحید، از درونِ قرآن کسب کنیم.
‼️اینقدر تَعددِ تکرار درباره ضمیرِ «نا» در قرآن از جمله سوره صافات زیاد است که اصلاً آدم #تعجب میکند که چقدر این موضوع اهمیت دارد!! حالا یک موقع فرد خیالِ خودش را با انکار راحت میکند؛ کما اینکه خیلی از دانشمندان این کار را کردند و گفتند خدا مثل یک #پادشاه درباره خودش رفتار میکند و بجای اینکه بگوید من، میگوید ما. با همین تشبیه، تقریباً تمام دانشمندان از بحثِ ضمیرِ «نا» خیلی ساده عبور کردند؛ درحالیکه این معرفت در قرآن ماجرا دارد؛ و یک آیاتی در قرآن هست که دیگر نمیتوانیم بگوییم که خدا صرفاً دارد از خودش با شأن و با قداست صحبت میکند؛ مثل آیه ۱۶۵ همین سوره؛ و اگر ما رابطه واحدیّت با ضمیرِ «نا» را در سوره صافّات دنبال کنیم؛ با #چهار محور از حیطههای واحدیّتِ خدا مواجه میشویم:
۱_حیطه اول: در پهنهی آسمانها و زمین که از آیه ۵ تا ۱۵ است.
۲_حیطه دوم: در قیامت که آیاتِ ۱۶ تا ۷۴ به این موضوع ارتباط دارد.
۳_حیطه سوم: در ماجرای رسولان (ع) که آیاتِ ۷۵ تا ۱۴۸ به این موضوع ارتباط دارد.
۴_حیطه چهارم: در قبالِ شرکِ مشرکان و سرانجام آنها که در آیاتِ ۱۴۹ تا ۱۸۲ مطرح است.
👆در هر چهار قسمت: واحدیّت از طریقِ ضمیرِ «نا» در آسمانها و زمین، واحدیّت از طریقِ ضمیرِ «نا» در قیامت، واحدیّت از طریقِ ضمیرِ «نا» در ماجرای رسولان (ع) و واحدیّت از طریقِ ضمیرِ «نا» در قبالِ شرک مشرکان است؛ لکن آن چیزی که ما در جامعه قائل هستیم؛ میگوییم #خدای_واحد، منظورمان هم خودِ خداست! با فرد دیگری هم کاری نداریم؛ مدام میگوییم: خدا! خودِ خودِ خدا! بعضیها هم یک وانتی نیسانی چیزی میخرند و پشت آن مینویسند: «فقط خدا»! درحالیکه این تفکر، دقیقاً همان #توحیدِ_ابلیسی است و طبقِ سوره صافّات، یعنی تنها سورهای که خدا درباره واحدیّت خودش در آن صحبت میکند؛ ضمیرِ «نا» خیلی در عالَم مطرح است و خدای واحد، واحدیّتش را از طریقِ ضمیرِ «نا» و بندِ به ضمیرِ «نا» توضیح میدهد که ما پیشتر بحث حدیثی آن را نیز مطرح کردهایم.
🧩پس ببینید دوستان، چقدر وجوه صفاتی و أسمائیِ اهلبیت (ع) که تمام حجمِ عوالم را #پُر کرده؛ برای خدا مهم است! علاوه بر اینکه بیش از هزار و ۱۰۰ آیه از قرآن را به این بحث اختصاص داده؛ اصلاً یک سوره، یک #قلعهی بزرگ از قرآن به نام صافات را با این عنصر ساخته و توحید و واحدیّتش را به آن گره زده است؛ واقعاً آدم تعجب میکند! هم اینکه چنین عظمتهایی از مقاماتِ اهلبیت (ع) در قرآن آمده و هم از کمکاری #نخبگانِ_معارفی و متفکرین جامعه که سعی نکردند اینها را از درونِ قرآن به جامعه توضیح بدهند! بلکه گویی مسیر نخبگانِ اسلامی اصلاً با مسیرِ قرآن فرق دارد؛ انشاءالله ماها اعتنا کنیم و با این اعتقادِ قرآنی به سمت #أنصاراللهی برویم؛ چراکه طبق آیه ۱۴ سوره صفّ، لازمه #تأیید به واسطهی ضمیرِ «نا»، #ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» است.
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۸] ✍️... این بحثِ #صافّات که داریم مطرح میکنیم؛ دو سه جای قرآن آمده
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۹]
✍️... با توجه به سه مطلب قبل که دربارهی حضورِ فاعلی ضمیرِ «نا» در حجمِ عوالم در سوره صافّات داشتیم؛ میخواهیم به ادامهی بحثِ #ایمانِ_ولایی بپردازیم؛ ایمانی که به حسبِ شأن نه مکان، از اوجِ ارتفاعاتِ عالم یعنی از مادونِ #ذاتِ_الله تا همین عمق روی زمین را شامل میشود.
‼️لذا اگر طبقِ سوره صافّات به وجوه نورانی و #أسمائیِ اهلبیت (ع) بنگریم؛ با تعداد بسیار زیادی از شکلها، فرمها افراد و مصادیقِ تشخّص در عوالمِ مختلف مواجه هستیم که با تمام کثرتی که دارند؛ در واقع یک #پیکره_واحد هستند و خداوند تمامِ واحدیّتش را با همین وجهه از اهلبیت (ع)، تحتِ عنوانِ ضمیرِ «نا» توضیح میدهد؛ #کثرت در این محدوده خیلی زیاد است اما خدشهای به #واحدیّتِ_خدا وارد نمیشود؛ چرا؟ چون طبقِ سوره اخلاص، نظامِ إلهی بخاطر همین حجمِ پُر شده از طبقاتِ ضمیرِ «نا»، با عنوانِ #صَمَد شناخته میشود و در آیه ۲ سوره اخلاص، خدا صَمَد را به خودش نسبت داده و میفرماید: «اللهُ الصَّمَدُ» یعنی الله، تو پُر است! اگر بگوییم که منظور از این آیه #ذاتِ_الله است؛ ما ذات را توصیف کردهایم؛ مگر اینکه در اینجا منظور از #الله، «کلمهی الله» یا «إسمِ الله» باشد که هرکدام از ایندو را در نظر بگیریم؛ اولاً به حسب وسعت، تمام عوالم را در برگرفته است؛ آن هم به گونهی صمد، دوماً خدا دارد به خودش نسبت میدهد؛ یعنی همان بحثِ «لَهُ الأَسْماء» که ذیلِ آیه ۸ سوره طه داشتیم.
🧩پس #توحید_صَمَدی به شدت با بحثِ ضمیرِ «نا» عجین است و ذاتِ خدا به واسطهی ضمیرِ «نایی» که خودش ایجاد کرده؛ کارهایش را در عالم انجام میدهد و بر عالم و آدم خدایی میکند! تمامِ خواست و منویّاتِ خدا از همان فضای صفات، توسطِ ضمیرِ «نا» جاری میشود؛ بعد در فضای أسماء با بکارگیری أسماءِ إلهی بسوی پایینتر جریان مییابد و وارد عرش شده؛ تبدیل به علم و حکم عرشی میشود؛ سپس واردِ ملکوت شده و کیفیتش مشخص میگردد؛ سپس وارد برزخ شده و در شب قدر با دستِ #الرّوح که طبقِ حدیث یکی از انوارِ فاطمه زهرا (س) است؛ تقدیر شده و تحویل امام زمان (عج) میشود و در طولِ یک سال، ایشان در دنیا اعمال میکنند؛ پس وقتی میگوییم امام زمان، در واقع داریم از جسمی بظاهر انسانی صحبت میکنیم که تمام حجمِ ضمیرِ «نا»، از مادونِ ذاتِ خدا تا همین زمین به ایشان وصل است؛ بلکه خود ایشان است! شاید بگویید پس دیگر اهلبیت (ع) چه میشوند؟ ما داریم از واحدیّتِ خدا صحبت میکنیم و طبق حدیث: «الأئمَةُ مِن نُورٍ وَاحِد» همه اهلبیت (ع) از یک نور واحد هستند. [کشف الغمة، ج۱، ص۴۵۸] یا اینکه فرمودند: «عِلمُنا واحِدٌ فَضْلُنا واحِدٌ و نَحنُ شَیْءٌ واحِدٌ» علم و تمام فضایل ما واحد است و خودِ ما یک شیئ واحد هستیم. [بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۱۷]
📌ببینید این بحث چقدر عظیم است! ذاتِ مقدس خدا ضمیرِ «نا» را که بندِ به #واحدیّتِ خداست؛ ایجاد کرده و با حالتِ صافّات یا صافّون در تمام حجمِ سهبعدی عالم و در فضای لایتناهی هستی به کار گرفته است؛ لذا اگر در زمین، یک برگ از درخت سقوط کند؛ این فعلِ ذاتِ خدا به واسطهی ضمیرِ «نا» است که حکم و امرِ آن را طبقه به طبقه از درونِ وجود ضمیرِ «نا» و به واسطهی ایشان پایین میآورد تا در نهایت به واسطهی وجه أسمائیِ امام هر زمان یا دیگر اهلبیت (ع) در دنیا اعمال کند؛ اما چون خدا فاعل است و ضمیرِ «نا» واسط، خداوند در آیه ۵۹ انعام میفرماید: «مَا تَسقُطُ مِن وَرَقَةٍ إلَّا يَعلَمُهَا» هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر اینکه او اعمال میکند! نه اینکه ما اعمال میکنیم! خدا سقوط یک برگ از درخت را به خودش نسبت میدهد؛ چه رسد به ماجراهای بزرگی مثل انقلاب اسلامی، اربعینهای نورانی، کرونا، تشییع حاج قاسم، یا همین جنگ ۱۲ روزه و أمثالهم که همه، #آیاتِ_الهی هستند و فاعلِ تمام این صحنهها و وقایع در دنیا، ذاتِ خدا به واسطهی ضمیرِ «نا» است؛ لکن ما در مقامِ #ایمان به توحیدِ صمدی یا توحیدِ ولایی میگوییم: خدا از طریقِ ضمیرِ «نا» انجام داد؛ اما در مقامِ #توحیدِ_ذاتی یا توحیدِ در ذات میگوییم: خودِ خدا انجام داد؛ و دیگر واسطهها را حتی با اینکه ایمان داریم در تکلم لحاظ نمیکنیم.
🟡لذا خدا دارد آیاتِ متعددش را به واسطهی #ابعادِ_مختلف اهلبیت (ع) در طبیعتِ دنیا و پیرامون ما قرار میدهد؛ کسانی که از این #آیات عبور کنند اما اعتنا نکنند؛ خدا در آیات ۱۰۵ یوسف درباره آنها میفرماید: این افراد از لابلای اینهمه آیاتِ در پهنه آسمانها و زمین عبور میکنند؛ درحالیکه روی گردانند! و طبق آیات ۱۲۶و۱۲۷ طه میفرماید: «کَذلکَ نَجزی مَن أسرَفَ و لَم يُؤمِن بِآياتِ رَبِّه» اینهایی که به #آیاتِ_ربّ اعتنا نکردند و ایمان نیاوردند؛ بلکه اسراف کردند؛ باید عقوبت شوند، چون فعلِ #ذاتِ_خدا از طریق واسطهها را نادیده گرفتهاند!
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
📚#کتاب_رضوی | در محضرِ نورُ الله
✍️... به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، کتاب معرفتی «در محضر نور الله» نوشته سید مصطفی مسعودی اولین کتاب در حوزه معرفت نسبت به زیارت اهلبیت (ع) است و در سه فصل اصلی به معارفِ قرآنی و روایی نسبت به درجات فضائل ایشان و آداب بهرهمندی از این مقامات برای یک زائر تبیین شده است. در این کتاب از این سخن به میان آمده است که وقتی میگوییم: «اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا نُورَ اللهِ فی ظُلُماتِ الاَرْضِ»؛ یعنی سلام بر تو ای #نور خدا در ظلمتهای زمین؛ این سلام با چنین ساختاری که در ترکیب کلماتش دارد، اگر از غیر معصوم صادر میشد، جایی برای اعتنا در دل خود نداشت؛ اما وقتی در مییابیم که مصدر نورانی این کلام منور، امام معصوم است، دیگر باید به آن #اعتنا کنیم و در جستجوی آن باشیم که چرا مولا، این گونه سلام دادن به اهلبیت (ع) را به ما میآموزد.
📌اگر بخواهیم ناظر به منطق توالی کلمات، این جمله را بررسی کنیم تا غرض گوینده را بیابیم، باید بدانیم که اولاً چرا «نور الله»؟ دوماً چرا «ظلمات»؟ سوما چرا «فی ظُلُماتِ الاَرْضِ»؟ و در آخر اینکه اصلاً چرا باید امام را نور خدای متعال در #ظلمتهای زمین دانست و به او با این نام، سلام فرستاد؟
⁉️#فهمِ مراحلِ این سلام، نیاز به مقدمات بسیاری دارد که از جمله آن، احساس محضر، ادب محضر و آداب محضر در قبال ابعاد غیرمادی اهلبیت (ع) است. این #سه_مجهول در درجات معرفتی ما نسبت خاندان عترت، #سه_دلیل اصلی سلسله مباحث موجود در کتاب حاضر است که در عناوین متعدد، مورد بررسی و تبیین قرار میگیرد. ما برای اینکه جنبه نور الله بودن اهلبیت (ع) و سپس درون ظلمتهای زمین آمدن این انوار را فهم کنیم؛ ابتدا باید معلومات صحیح کسب کنیم تا به واسطه آن، یک وسعت دید عظیم و ذو ابعاد به #مقامات مختلف اهلبیت (ع) داشته باشیم تا موقعیتهای عوالمى و نورانی ایشان را در مراتب عالی تا اعلای معارفی، استدراک کنیم.
🟠#ایمان به مراتبِ بالاتر فضائل و مقامات اهلبیت (ع) از اولین گامهای سلوکِ شیعی محسوب میشود؛ ایمانی که بدرد بخور باشد و #تبعاتِ آن در افعال و مجموعه رفتارهای انسان بروز و ظهور یابد؛ ایمان یعنی #معلوماتِ_معارفیِ صحیح که وارد قلبِ انسان میشود. وقتی این معلوماتِ معارفی صحیح، تبدیل به ایمان شد، ابتدا برای فرد مؤمن، ایجادِ امنیت میکند، اما تا وقتی که برای او صرفاً یک دانسته باشد؛ فرد چیزهایی را میداند، حتی به دیگران توضیح میدهد، مقاله مینویسد، کتاب مینویسد، تدریس میکند، اما همین که سرش را بگذارد و از دنیا برود، تازه میفهمد که صرف اینها، هیچ دردی از او دوا نمیکند.
🖍️حال آنکه وقتی همین معلوماتِ معارفی صحیح، وارد قلب انسان شد و در اعماق وجودش نشست و در نتیجه سبب عکس العملها و رفتارهای منطبق با نظام الهی در #انسان شد، آن موقع میشود به آن گفت «ایمان»، یعنی همان چیزی که ثمرهاش، اعمال صالح خواهد بود. ما باید به تکتک اهلبیت (ع) و ابعادِ نوری ایشان، معرفت پیدا کنیم و ایشان را اینگونه بشناسیم. به تبع این دانش، باید ایمان بیاوریم؛ یعنی زندگیمان را در این راستا قرار دهیم، نوع نشست و برخاستمان، نوع حرکات و سکناتمان، نوع منظرها، تفکرات و حتی کلاممان باید با این اعتقادات، همخوانی داشته باشد؛ صد درصد هم باید همخوانی داشته باشد تا بتوان به آن گفت #ایمان؛ لذا این نوشته، بنا بر بیان معارف عملی و کاربردی، نسبت به ابعاد گوناگونی از فضائل اهلبیت (ع) دارد، به این امید که در وجودمان اثرگذار افتد و زندگیمان را به سوی ایشان، #متحول کند.
📚#کتابِ «در محضر نور الله» در مجموع در سه فصل به شرح ذیل نگارش یافته است:
🔹فصل اول: در محضرِ خورشید
🔹فصل دوم: دیدگاههای معرفتی نسبت به اهلبیت (ع)
🔹فصل سوم: دیدگاههای معرفتی نسبت به حرم اهلبیت (ع)
🟢از جمله #منظرها درباره حرمها عبارت است از منظرهای بهشت، منظرِ بیوت الهی، منظرِ پدر و مادر مهربان، منظرِ رفاقت، منظرِ سائلی، منظرِ تشیع و منظرِ عرشیان و صاحبان عرش الهی و... است.
#کتاب
#زیارت
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیهالسلام
#آقایان_بدانند
#خانمها_بدانند
🌹ارزش و مقام زن خوب🌹
📜مولاناامام صادق علیهالسلام فرمودند:
زن قید و بند زندگی است،پس بنگر که چه چیزی برای خود انتخاب می کنی و برای زنان سنجش نیست، نه برای نیکویشان نه برای بدانشان. زنان نیکو را با طلا و نقره نمی توان سنجید ،زیرا از طلا و نقره برترند و اما زنان بد را با خاکنمیشه ارزش گزاری کرد،که خاک از آنها بهتر است.
بسیار روایت پرمعنایی است 🌹
🌟مولاناامام صادق علیهالسلام در این روایت به اهمیت انتخاب همسر اشاره میفرمایند:
🌺 زن قید و بند زندگی است.
یعنی زن به نوعی اساس و چارچوب زندگی مرد را شکل میدهد. انتخاب درست، مرد را به #آرامش، رشد و #سعادت میرساند و انتخاب غلط، او را گرفتار مشکلات سنگین میکند.
🌺 برای زنان معیار سنجش مادی وجود ندارد.
#زن_خوب و نیکو ارزشش بالاتر از طلا و نقره است. چون با ایمان، محبت، عقل و نجابت خود، زندگی را میسازد و نسل را تربیت میکند؛ چیزی که هیچ ثروتی جای آن را نمیگیرد.
#زن_بد و ناسازگار پستتر از خاک معرفی شده، چون حتی خاک با همه سادگیاش بارور و مفید است، اما زن بد میتواند آرامش و سعادت خانواده را از بین ببرد.
🌺 مولاناامام صادق(علیهالسّلام) میخواهند بفرمایند که معیار انتخاب همسر، نباید ثروت، زیبایی یا جایگاه اجتماعی باشد، بلکه باید #ایمان ، #اخلاق ، #عقلانیت و #نجابت را معیار قرار داد.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
زندگی مشترک مثل قیدی است
همیشه همراه انسان میماند. اگر قید خوب باشد، انسان را به مسیر درست هدایت میکند، و اگر بد باشد، مثل زنجیری سنگین مانع پیشرفت و آرامش میشود.
#همسرانه
#خانواده
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir