♦️ تحقیر، مهمترین رُخدادِ فرهنگِ ایرانی است.
📝 #محمد_تقی_چاوشی
بهدلایل مختلف در طول قرون متمادی، انسانِ ایرانی برهههای مختلف تحقیر را تجربه کرده است. انسانی که در نسبتِ با تفکر، بارزة خویش را در تحقیر می¬یابد تمام توانِ خود را برای اثباتِ هستی خویش مصروف می¬دارد. انسان¬هایی که در مواجه با سایرِ فرهنگ¬ها و حتا در رویارویی با قومِ خود، مُدام تلاش می¬کنیم تا دیده شویم هیچ ابایی از حسادت و کین¬توزی نداریم. چُنین خصایصی، متصف به خوب و بدِ اخلاقی نمی¬شود. اینها از سنخِ رفتارهایی است که بدون ارادة آزاد و اختیار، سرمی¬زند. بیشتر از قبیلِ پاسخ به سلسله محرک¬هایی است که در فرهنگ و درست در نسبتِ انسان و تفکر، رُخ داده است. برای برقراری نسبتی دیگر، هیچ قاعده و قانونی از پیش¬نوشته وجود ندارد. با این¬حال، برای عبور از وضعیتِ تحقیر در فرهنگِ ایرانی، بازگشت به و گفتگو با فرهنگِ خویش لازم است. بی¬درنگ اضافه کنیم که متأسفانه در فرهنگِ ما بحثِ از بازگشت به خویشتن، نوعی سلفی¬گری را به¬همراه دارد که بی¬تردید از هرگونه وضعیتِ متصور برای یک فرهنگ، مخرب¬تر است. برای تأمینِ چُنین منظوری و بررسی مؤلفه¬های فرهنگی خود، نیاز به بخششِ انسان داریم. تحقیر در فرهنگِ ما منشأ گناه¬آلودگیِ انسان شده است. برای عبور از تحقیر و ورود به گفتگو با فرهنگِ خویش، انسان را ببخشیم. بخشیدنِ انسان، تمهیدِ مقدمه¬ای برای پیدایشِ انسان جدید و نسبتی تازه است.
ببینید #فرهنگِ ما، بی آینده است. درست به همین جهت که انسان ایرانی ازپی تثبیتِ خویش است و بس.
تحقیر نه تنها بارزة فرهنگِ ماست بلکه در گذشتِ اعصار، ذاتی آن شده است. تحقیر در قیاس با فرهنگِ غرب در ما ننشسته، گرچه در بروزِ آن، بی اثر نبوده است. فرهنگِ ما دوره¬های مختلفِ تحقیر را از درون و در نسبت با بیگانگان تجربه کرد. امید را سامانة تحققِ هدف دانستیم. اما امید بر کدام بنیاد استوار است؟ قوامِ امید، به حضورِ آینده در حال است. این امرِ مقوّم، از بدوِ پیدایی امید تا تقرر هدف، حاضر است. بنابراین، بنیادِ امید، حضورِ حالِ آینده است. این حضور، آمادگی¬برای¬بودن را فراهم می¬آورد. تحقیر در مقابل، حضورِ آینده را به تثبیتِ حال، فرومی¬کاهَد. بزرگترین و مخرب¬ترین اثرِ تحقیر، روی برگرفتن از حضورِ آینده و ثابتِ کردنِ حال است. انسانی که تحقیر می¬شود، تمام انرژی خود را برای ثابت کردنِ خود، صرف می¬کند و از هدیة امید یعنی حضورِ حالِ آینده، غفلت می¬کند. این مرگِ امکانات، امید و فرهنگ است.
#پاره_فکر
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
🔸آدم های زیادی دیده ام که با همه تسلطشان به بحث های فلسفی قدر خردلی توکل در معیشت به خداوند ندارند.
#امام_خمینی
༺ @ensani_islami ༻
- بعد از درست كردن همه براهين بر مبدأ و معاد و اينكه در عالم غنايى به جز غناى حق، و قدرتى به جز قدرت او نيست و با برهان، توحيد فعلى و ذاتى و صفاتى را فهميد، اينها كافى نيست، بلكه بايد قوه عامله را تقويت كرد كه اينها را بر صفحه قلب ثبت كند. من خودم آدمهاى زيادى را ديدهام كه سى سال به علم توحيد مشغول شده و در عرض اين سى سال هم خداوند متعال او را نگذاشته كه بيچاره باشد، ولى با وجود اين، دلش چنان مضطرب است كه در امور معاش و معيشت به قدر خردلى توكل ندارد، با اينكه اگر به همين شخص بگويى در عالم قدرتى به غير قدرت مطلقه حقه هست، دليل و برهان اقامه مىكند كه نيست. همه اينها براى اين است كه قوه عامله ضعيف است و نتوانسته آنچه را كه با برهان فهميده است به قلب بياورد، اگر توحيد قلبى باشد، خيلى چيزها همانند: رضا، تسليم، اطمينان، طمأنينه قلب، يأس از ما فى أيدي الناس، توكل و صبر به دنبال آن مىآيد.
📚 تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج3، ص: 475
#عرفان_خمینی
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
🕯️ دوش در بزم که بیدار نشستی؟ کهکنون
نیم روز است و بود چشم تو خواب آلوده
__
ما اگر نسوزیم شب چگونه روشن شود؟
#دل_نوشت
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نسبت قانون گذار با مردم در نظریه های سنتی قانون
💠 #داود_فیرحی
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
#شعر_آخر_شب ☕
نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت
با همان چشمی که می زد زخم، مرهم می فروخت
🔥 زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت
زندگی- این تاجر طماع ناخن خشک پیر-
مرگ را همچون شراب ناب، کم کم می فروخت
در تمام سال های رفته بر ما، روزگار
شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها
گل فروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت
#فاضل_نظری
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
کو قطره اشکی که به پای تو بریزم که بمانی؟
بی اسلحه در جنگ نبودی که بدانی چه کشیدم...
#سید_تقی_سیدی
♦️ جایگاه #فلسفه_کانت در شکل گیری علوم جدید
📝 #محمد_علی_مرادی
◾️علوم جدید که بر پایه سه مولفه اصلی (قانون، آزمایش، پیشرفت) شکل گرفتند و در یک روند تاریخی تکوین یافتند در نهایت به دست کانت در قالب مفهوم نشستند. کانت توانست تمامی ظرفیت های این دوران را در دستگاه مفهومی سامان دهد و در بستر این تحولات فلسفه نوین را خلق کند.
◾️سنجش خرد ناب کانت شاید مهمترین کتاب فلسفی دوران است.هسته مرکزی این کتاب در ارتباط با شناخت و برابر ایستا است که به آن اصطلاحا چرخش کپرنیکی میگویند و این بدین معنی است که شرایط شناخت یک برابر ایستا هم زمان شرایط برابر ایستای شناخت هستند. به این معنی که #شناخت خود موضوع شناخت واقع میشود.
___
#فلسفه_غرب
#پاره_فکر
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ #بیژن_عبدالکریمی به دکتر الهی راد به استبداد روشنفکری
♦️ اگر حوزه علمیه منطقش را تغییر ندهد به زباله دان تاریخ خواهد پیوست
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بیژن_عبدالکریمی و پیش بینی آینده انقلاب ایران
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
❁ بلایی که به اسم تاویل برخی از فلاسفه ( دانشمندان) بر سر قرآن آوردند بسیار بی انصافی بود.
❖ #علامه_طباطبایی
• (فلاسفه) وقتى به بحث در پيرامون قرآن پرداختند، سر از تطبيق و تاويل آيات مخالف با آراء مسلمشان در آوردند، البته منظور ما از فلسفه، فلسفه بمعناى اخص آن يعنى فلسفه الهى به تنهايى نيست، بلكه منظور، فلسفه بمعناى اعم آن است، كه شامل همه علوم رياضيات و طبيعيات و الهيات و حكمت عملى ميشود.
• البته خواننده عزيز توجه دارد كه فلسفه به دو مشرب جداى از هم تقسيم مىشود، يكى مشرب مشاء، كه بحث و تحقيق را تنها از راه استدلال معتبر ميداند و ديگرى مشرب اشراق است كه ميگويد حقايق و معارف را بايد از راه تهذيب نفس و جلا دادن دل، به وسيله رياضت، كشف كرد.
• مشائيان وقتى به تحقيق در قرآن پرداختند، هر چه از آيات قرآن در باره حقايق ما وراء طبيعت و نيز در باره خلقت و حدوث آسمانها و زمين و برزخ و معاد بود، همه را تاويل كردند، حتى باب تاويل را آن قدر توسعه دادند، كه به تاويل آياتى كه با مسلميات فلسفيان ناسازگار بود قناعت نكرده، آياتى را هم كه با فرضياتشان ناسازگار بود تاويل نمودند.
• مثلا در طبيعيات، در باب نظام افلاك، تئورى و فرضيههايى براى خود فرض كردند، و روى اين اساس فرضى ديوارها چيدند، و بالا بردند، ببينند آيا فرو مىريزد يا خير، كه در اصطلاح علمى اين فرضيهها را (اصول موضوعه) مىنامند، افلاك كلى و جزئى فرض كردند، عناصر را مبدأ پيدايش موجودات دانسته، و بين آنها ترتيب قائل شدند، و براى افلاك و عناصر، احكامى درست كردند، و معذلك با اينكه خودشان تصريح كردهاند كه همه اين خشتها روى پايهاى فرضى چيده شده، و هيچ شاهد و دليل قطعى براى آن نداريم، با اين حال اگر آيهاى از قرآن مخالف همين فرضيهها بود تاويلش كردند (زهى بى انصافى).
• و اما آن دسته ديگر فلاسفه كه متصوفه از آنهايند، بخاطر اشتغالشان به تفكر و سير در باطن خلقت، و اعتنايشان به آيات انفسى، و بى توجهيشان بعالم ظاهر، و آيات آفاقى، بطور كلى باب تنزيل يعنى ظاهر قرآن را رها نموده، تنها به تاويل آن پرداختند، و اين باعث شد كه مردم در تاويل آيات قرآنى، جرأت يافته، ديگر مرز و حدى براى آن نشناسند، و هر كس هر چه دلش خواست بگويد، و مطالب شعرى كه جز در عالم خيال موطنى ندارد، بر هم بافته آيات قرآنى را با آن معنا كنند، و خلاصه بهر چيزى بر هر چيزى استدلال كنند، و اين جنايت خود را به آنجا بكشانند، كه آيات قرآنى را با حساب جمل و باصطلاح بازتر و بيشتر و حروف نورانى و ظلمانى تفسير كنند، حروفى را نورانى و حروفى ديگر را ظلمانى نام گذاشته، حروف هر كلمه از آيات را به اين دو قسم حروف تقسيم نموده، آنچه از احكام كه خودشان براى اين دو قسم حروف تراشيدهاند، بر آن كلمه و آن آيه مترتب سازند.
📚 ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 11
#تفسیر
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻