eitaa logo
کانال عشق
313 دنبال‌کننده
14هزار عکس
10.9هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر مشهد جلسۀ ششم، 20 رجب 1439 زینت بلا (قسمت چهارم) هرکس فکر کند در باید راحت به همه چیز برسد و اگر دچار درد و محنت شود، از عشق محروم شده است، بداند که همین فکر، سبب و نشانۀ محرومیت اوست؛ و درد و محنت، برعکس نشانۀ عشق است. مقتضای عشق، این است که عاشق را محو و مات خود کند. درنتیجه مدام تعلقات را از دل او می‌گیرد. اگر هم لازمۀ دل کندن او این باشد که در بیرون از دست بدهد، در بیرون هم از او می‌گیرد؛ به شرط اینکه داشته باشد. البته منظور از عشق، خدا و کمال و وجود است، نه حالات نفسانی یا شهوانی در ماده یا معنا. وگرنه معشوق از این حالات نفسانی بیزار است و از افرادی که این‌گونه‌اند، فاصله می‌گیرد. کسانی که بدون حرکت درونی فقط و نگاه و دیدار می‌خواهند و از او گله می‌کنند که حاجتشان را نداده است. شاید بگوییم پس چرا حضرت از خدا خواست زنده شدن مردگان را ببیند؟ پاسخ این است که او اگر به ملکوت رسید، پس از کلی طی طریق و امتحانات سخت بود؛ تا نهایتاً خواست، وجه امتیاز خود را بردارد و اسم «مُحیی» خدا را بچشد تا قلبش مطمئن شود. این خواسته، طلب احساسی یا طلب حاجت نبود؛ طلب مانع‌برداری بود. درک دوری از خدا و اظهار عجز نزد او بود که: «این فاصله را نمی‌توانم تحمل کنم؛ اما خودم هم نمی‌توانم آن را بردارم.» اینجا بود که خدا کمکش کرد و پاسخش داد. خلاصه اینکه عشق، راحت‌طلبی نیست. طلب معشوق هم نیست. خدا عشقش را به ما داده؛ ولی خودش را هرگز نمی‌دهد. اصلاً معشوقی که رایگان خود را در اختیار عاشق بگذارد، خودش نقص و ذلت دارد و نمی‌تواند خیری به برساند. جلسۀ قبل گفتیم، در عشق حقیقی هیچ‌گاه عاشق به معشوق نمی‌رسد؛ که اگر وصال حاصل می‌شد، حرکت عاشق هم متوقف می‌شد. اما اینجا عاشق همواره برای رسیدن به معشوق حرکت می‌کند و این سیر مدام، وجود او را تا فانی شدن در معشوق، بالا می‌برد، بدون اینکه او اسیر جلوات معشوق شود؛ چون وقتی با معشوق باشد، همه چیز با اوست؛ «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست». با دو قبله در ره معشوق نتوان رفت راست یا رضای باید یا هوای خویشتن پایان @Lotfiiazar
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر قزوین جلسۀ دوم، 5 شعبان 1439 بی‌اختیار (قسمت اول) دانستیم ، امری فطری است که از حبّ ذات و برای بقای ذات نشئت می‌گیرد؛ زیبایی و کمال ذات نیز از لوازمش هستند. البته گفتیم مشیت الهی برای مراتب موجودات، متفاوت است و هرچه رتبۀ وجودی بالاتر رود، مشیت خدا بیشتر و برتر ظهور پیدا می‌کند. به عنوان مثال در جماد، این است که اجزاء آن به هم پیوسته باشند و یکدیگر را جذب کنند تا متلاشی نشود و بودنش ادامه یابد. مشیت در نبات یا همان گیاه، این است که در خاک برود و با جذب مواد غذایی و دفع آفات، رشد کند و ثمر دهد. پس بذری که بیرون از خاک بماند، طبق مشیت خدا در رتبۀ خود نرفته است. در حیوان نیز که رتبۀ وجودش بالاتر است، از این فراتر می‌شود و به کارایی شهوت و در پاسخ به نیازها و دفع خطرات و دشمنان تعلق می‌گیرد. در این بین، که جامع تمام مراتب وجود و عالی‌ترین مخلوق خداست، تمام مراتب مشیت را نیز در خود دارد و مختار است که هریک از این مراتب را خواست، انتخاب کند. می‌تواند به مراتب دانی جمادی و نباتی و حیوانی بسنده کند یا در پی مشیت رتبۀ انسانی خود باشد که همان یافتن تجلیات اسماء الهی است؛ البته به نحو حقیقی و عینی و تأثیرگذار در وجود خویش، نه در لفظ و معنای اسماء و نه در صورت و ظاهر دنیا. متأسفانه اغلب ما هرچه می‌خواهیم، برای و دنیایمان است، یعنی برای مراتب دانی وجودمان؛ و بالاتر از آن را اصلاً در خود نمی‌یابیم. البته اعتقادمان عالی است؛ هم می‌خوانیم. اما چنان با دنیاییم که اگر یک روز نمازمان قضا شود، آن‌قدر ناراحت نمی‌شویم که یک روز غذا برای خوردن نداشته باشیم؛ یا اگر از دست کسی عصبانی شویم و درونمان به هم بریزد، آن‌قدر غصه نمی‌خوریم که لباسمان بسوزد یا کفشمان گم شود! یا مثلاً وقتی کسی به ما توهین می‌کند، ما بیشتر می‌خواهیم به هر قیمتی شده، جوابش را بدهیم و او را سر جایش بنشانیم. این خواست ماست؛ اما مشیت خدا برای ما این نیست و خیلی اوقات می‌خواهد چشم‌پوشی کنیم و با نیکی و احسان، پاسخش را بدهیم؛ مگر آنکه به حقیقت دین توهین کرده باشد. امام حسین(علیه‌السلام) مشیت خدا را می‌فهمید؛ درنتیجه هر وظیفه‌ای را به عهده‌اش بود، به راحتی انتخاب و عمل می‌کرد. ولی ما نه تنها در تشخیص وظیفه، بلکه در انتخاب و عمل به آن هم هزار و یک مشکل و درگیری داریم. ادامه دارد... (علیه‌السلام) @Lotfiiazar سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر قزوین جلسۀ دوم، 5 شعبان 1439 بی‌اختیار (قسمت دوم) نکتۀ دیگری که باید بدانیم، این است که هرچه مرتبه پایین‌تر باشد، زمینه برای ظهور خدا در آن رتبه، بیشتر فراهم است؛ چون مراتب پایین، پیچیدگی و موانع کمتری دارند و اسباب و علل کمتری هم می‌خواهند. به عنوان مثال، یک سنگ بدون اینکه اسباب بیرونی یا شخص خارجی لازم باشد، مشیت خدا را در رتبۀ خود ظهور می‌دهد و منسجم می‌ماند. اما خیلی از گیاهان برای اینکه درست تغذیه و رشد کنند، به باغبان نیاز دارند، به‌علاوۀ خاک و آب و آفتاب و خاک و کود. حیوان هم برای اینکه نیازهایش را برطرف کند، باید محلی برای زندگی داشته باشد و در جنگل یا مزرعه حرکت کند و سراغ آب و غذا برود و تولیدمثل کند. در این بین، که بالاترین رتبۀ وجود است و همۀ این مراتب را در خود دارد، حجاب‌ها و تضادهایش نیز بیشتر است و برای ظهور مشیت خدا، موانع بیشتری را باید دفع کند. شاید یک سرّ این هم که کافران در روز قیامت می‌گویند: "يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً" [1]، همین باشد؛ یعنی: ای‌کاش خاک بودم که موانع کمتری داشتم و با اسباب و علل و شرایط راحت‌تر می‌توانستم حرکت کنم! از سوی دیگر هم گفتیم که مشیت خدا برای انسان، عالی‌تر از مشیت سایر موجودات است و علاوه بر تمام آن‌ها، آثار روحانی و معنوی نیز دارد و به بقا و کمال برمی‌گردد. یعنی همان‌گونه که او برای تکامل و زنده ماندن، آب و غذا و استراحت، و و فرزند، حبّ و بغض و خیلی چیزهای دیگر می‌خواهد، جانش نیز در بُعد لطیف‌تر، نیازهای بسیاری دارد که باید برآورده شود. خداوند دنیا را داده و نعمت‌هایش را در ما گذاشته تا استفاده کنیم. پس بخوریم و ببینیم و بشنویم... و لذت ببریم؛ حلالمان باشد. اما فقط این نیست و روحمان هم لذت می‌خواهد. خدا نعمت‌های معنوی را نیز در همین دنیا قرار داده و ما باید از آن‌ها هم بهره‌مند شویم. باید در عوالم زیبای غیب سیر کنیم و چشم و گوش درونمان زیبایی‌ها را ببیند و بشنود و... . این‌ها برای همۀ ماست، نه فقط انبیاء و اولیاء؛ اما کو؟! روح ما هم‌زبان و هم‌دل و آرامش‌دهنده می‌خواهد؛ یعنی ولایی و دوستان ولایی. اصلاً مگر می‌شود بی ، زندگی کرد؟ که زندگی بی عشق، زندگی حیوانی است! اما ما چقدر عاشقیم؟ در عال
🔴 #اشتباه_برخی_زنان 💠 برخی زن‌ها گمان می‌کنند مرد به خاطر آنها نباید به هیچ چیز جز او #توجه‌ کند. 💠 و مرد خود را در معرض آزمایش‌های سخت قرار می‌دهند و می‌گویند؛ اگر مرا #دوست داری، باید هرچه را که می‌خواهم، انجام دهی. 💠 چنین مردی، یک مرد عاشق نیست؛ بلکه فردی #ضعیف، بی‌پناه و #منفعل است. 💠 عاشق واقعی هرگز بخاطر حسش از #منطق نمی‌گذرد، بلکه حسش را با #عقلانیت همراه می‌کند. 🍃❤️ @zanashooi_amoozesh