eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
463 عکس
77 ویدیو
76 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه نظری
‌🔻 اجزاء جسم _۱ جسم جوهری محسوس است که دارای دو جزء بالقوه(ماده) وجزء بالفعل(صورت) میباشد. ۱_جزء ب
🔻 اجزاء جسم_۲ (ماده وصورت) 🔖 ترکیب و اتحادی است و این دو در خارج نه به دو وجود بلکه به وجودی واحد موجودند و ثنویتی در خارج بین آنها برقرار نیست. معلم اول از دو زاویه به موجودات عالم نگاه میکرد: ۱)نگاه پویا و دینامیک: که عبارت بود از جهان را متحرک ودر تکاپو دیدن. ۲)نگاه  ایستا و استاتیک: که عبارت است از جهان را بدون حرکت وتحول دیدن. 🔖 کتاب حاصل نگاه اول ارسطو و کتاب یا حاصل نگاه دوم ارسطو به طبیعت است.  همچنین نظریه ماده و صورت حاصل نگاه دینامیکی ارسطو به موجودات است. به عبارتی ماده امری نسبی میباشد، یعنی هرگاه شیء با چیز دیگر و حالت دیگر سنجیده نشود بر هیچ بخشی از آن اسم ماده گذاشته نمی‌شود. پس اگر موجود را با چیز دیگری نسنجیم و در تکاپو و حرکت بودنش را لحاظ نکنیم چنین موجودی ماده ندارد. براین اساس ماده در بستر حرکت وتحول موجودات واز حالتی به حالتی دیگر درآمدن آنها دیده می‌شود. لذا اگر جهان را استاتیک و بدون حرکت نگاه کنیم همه چیز فعلیت می‌باشد و اگر دینامیک و با حرکت نگاه کنیم همه جا این دو امر و مشاهده می‌شود. 🔖 براساس آنچه گفته شد: موجود متحرک، وجودی است که در عین وحدت و اتصال مُصَحِحِ انتزاع ماده و صورت است به این نحو که این وجود در سیلانی ذاتی و حرکتی جوهری دائماً در حال تحصل و فعلیت است. منتها آن فعلیت و تحصل در هر آن خود را به گونه‌ای غیر از آنِ قبل و بعد نمایان می‌سازد. طبق این نگاه در خارج یک چیز بیشتر وجود ندارد و عقل قادر است از هر یک از این فعلیت‌ها ماهیت و صورتی انتزاع کند. آن امر واحد خارجی به اعتبار: ۱_قبول تغییرات مختلف و حرکت به سمت فعلیت جدید : ماده ۲_و به اعتبار قبول فعلیتها و هویت جدید : صورت میباشد. ╰๛--- ‑ ‑  -   - @falsafeh_nazari
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭──────────────── ꧷ 🔻 را آتشی است، هر گاه كه در خرمن هستی وجود عاشق افتد، از عقل گندم نمای جو فروش كاهی نماند. ╰๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
🔻 درباره چشم زخم _۱ شیخ الرئیس بحث را ذیل دو عنوان فلسفی وطبی مطرح میکند. ۱_عنوان فلسفی در فصل ۲۷ نمط دهم کتاب اشارات وقتی مساله تاثیرات قوه خیال و وهم را در خارج مطرح میکند به نحو تفصیلی پیرامون مساله (اِزلاقُ البَصَر) یا (اَصابَتُ العین) که همان چشم زخم است سخن میگوید. بحث چشم زخم در ذیل قدرت فعاله نفس تعریف میشود.‌بدین معنا که: نفس انسان و می‌تواند برمحیط و اشیای بیرون از خودش تاثیر بگذارد. با این توضیح نفس بر اثر تمرکز و اشتغال به خود ونفی خواطر و رها کردن امور مربوط به اجسام و مادیات قوی میشود وبالتبع قوای او مانند نیز قوت می‌یابند لذا نفس میتواند بوسیله قوایش بر محیط و موجودات تاثیر گذاشته و اموری را انشاء کند. براین اساس نفس از آنجا که از عالم انشاء وایجاد(جبروت)آمده دارای چنین قدرتی است. لذا انسان پس از مشاهده امر کمالی در شیء دیگر و تصور وتمرکز بر آن امر در واهمه، معدوم یا معیوب شدن آن امر را درخود تصور وانشاء میکند. از طرفی چون نفس عاین(فرد چشم زننده) قوی است این انشاء درونی به بیرون او نیز راه یافته وبر شیء خارجی یا معیون اثر میگذارد. لذا میتواند فرد دارای کمال را از آن نعمت محروم کند. ۲_عنوان پزشکی: در بحث ضروریات سته که درباره رئوس سلامتی انسان میباشد ذیل عنوان ششم یعنی بحث یا تاثیرات حالات نفس مانند چشم زخم روی سلامتی وبیماری انسان را بررسی میکند وچشم زخم را یکی از عواملی میداند که سبب بیماری انسان میشود. به اذعان یکی از عوامل بیماری‌ها اَصابت العین می‌باشدکه طبیب باید آن را تشخیص داده زیرا با دارو درمان نمی‌شود. به عبارتی مادام که از قوه واهمه برزخیه شخصِ عاین، تصرفاتی به بدن شخص معیون میرسد بیماری آن شخص ادامه دارد. لذا باید ذکر ودستوری بدهد تا رَدُ العَین و دفع چشم زخم کند. ╰๛--- ‑ ‑  -   - @falsafeh_nazari
╭──────────────── ꧷ 🔻ای عزیز آن باشد که علم اخذ کند از حق حقیقی به طریق القاء و الهام و انکشاف و مشاهده و معاینه و به حق‌الیقین برسد. 🔖و حکیم آن باشد که علم اخذ کند از مبدأ فیاض با این مراتب مذکوره و به قوه‌ی عقلی و به استمداد دلائل عقليه. و القاء و الهام و انکشاف را بسنجد به میزان عقلی تا موافق‌ کند. لیکن آنچه به مراتب اوائل اخذ کند آن را اقناعی خود قرار دهد و بعد از آن سعی کند برای اثبات آن به طریق عقل. 🔖و‌ حکیم آن است که بی‌دلیل عقل راه نرود اگرچه سعی کند به خلع بدن مثل اشراقی؛ چنانچه که مقتدای ایشان است در اثولوجیا* که از تصنیفات اوست‌ و از‌ یونانی به عربی ترجمه شده در مراقبه خود خلع بدن نموده و رسیدن به اشراقات‌ را بیان نموده لیکن در قال ضعیف‌اند از اشراقی و متوغلند در استدلال. 📖رساله سیر و سلوک 👤ملاعبدالصمد همدانی
*کتاب اثولوجیا از فلوطین می‌باشد، اما عموم قدما آن را از ارسطو میدانستند.
╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
1730797205053_-2147483648_-211555.ogg
14.85M
╭──────────────── ꧷ 🔻 درباره ( اَصابت العین_اِزلاق البصر ) ╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
🔻 بخشی از سلوک فردی حاج ملاهادی سبزواری(ره) در خوراک و پوشاک صنيع الدوله در جلد سوم مطلع الشمس از زبان آقا اسماعیل فرزند حکیم سبزواری و همسر کرمانی ایشان، مینویسد: حکیم ثلث آخر هر شب را بیدار میشد و تا اول طلوع آفتاب در تاریکی عبادت میکرد، آنگاه دو پیاله چای غلیظ و پررنگ و با قند می نوشید و هیچ نوع اعتیادی نداشت و هر روز پس از چهار ساعت تدریس و حل اشکالات شاگردان بخانه برمیگشت و نهار میل میفرمود و استراحت میکرد، و نهار آن فیلسوف بیشتر، یک پول نان بود که زائد بر یک سیر از آنرا نمیخورد و یک کاسه دوغ کم رنگ و یا بقول خود آن حکیم «آسمان گون» میل می نمود؛ و هرگز در عصر چای نمی نوشید و شب پس از سه ساعت عبادت در تاریکی، و اغلب چهار ساعت و نیم از شب گذشته بصرف شام می پرداخت و شام ایشان به علت نداشتن دندان یک بشقاب چلو و خورش بدون گوشت و روغن بود و پیش از شام نیم ساعت دور حیاط راه میرفت و پس از شام هم کمی راه رفته و در زیرزمین اختصاصی خود در بستری که سخت بود میخوابید و متکایی از پشم یا پنبه زیر سر میگذاشت. لباس حكیم عبارت از یک عبای سیاه مازندرانی بود و یک قبای قدک سبز رنگی که از پس آنرا شسته بودند، از ناحیه آرنج پاره شده و چند وصله بر آن زده بودند و در زمستان قبای بَرَک شکری رنگ با شلوار آن، و عمامه‌ای که سبزواری‌ها آنرا (بُرجی) گویند پوشیده و در تابستان بر روی شب کلاه کرباس سفید پنبه دار می‌بست و در زمستان بجای کلاه کرباسی، کلاه پوست طاسی دو رو، بر سر می‌نهاد. 📖 حکمت نامه 👤غلامحسین رضانژاد(نوشین) ╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
🔻حکیم علاوه بر قوت در فلسفه وعرفان، دارای اشعار نغزی هم‌ بود. ایشان در شعر "اسرار" تخلص میفرمود و این نمونه شعری از ایشان است در استقبال شعر حافظ: 🍃شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست 🍃نیست یک مرغ دلی کش نفکندی به قفس تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست 🍃ز فغانم ز فراق رخ و زلفت به فغان سگ کویت همه شب تا سحری نیست که نیست 🍃نه همین از غم او سینه ما صد چاک است داغ او لاله صفت، بر جگری نیست که نیست 🍃موسیئی نیست که دعوی اناالحق شنود ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست 🍃چشم ما دیده خفاش بود ورنه تو را پرتو حسن به دیوار و دری نیست که نیست 🍃گوش اسرار شنو نیست و گرنه "اسرار" برش از عالم معنی خبری نیست که نیست 📖دیوان اسرار 👤 ╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
فلسفه نظری
╭──────────────── ꧷ 🔻 درباره #چشم_زخم_۲ ( اَصابت العین_اِزلاق البصر ) #محسن_بهرامی ╰๛---๛---๛--- ‑
🔻 درباره چشم زخم_۳ در کتاب المبدأ و المعاد تصریح کرده است که برخی نفوس در قوه وهمیه به‌حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد خارجی تأثیر بگذارند و نیز به همین مقوله تعلق دارد. مساله چشم زخم یا اِزلاق البصر را در بحث نبوات فلسفه مطرح میکند. پرسش مهم این است که چگونه انبیاء و اولیای الهی در طبیعت خارج واعیان موجودات تاثیر میگذاشتند؟؟ و اموری چون: اِنفلاقِ بحر (شکافتن بحر) انفلاق جبل و ولاده ابل (شکافتن کوه و ولادت شتر توسط حضرت صالح) ویا شق القمر از آنها صادر میشد؟؟ در پاسخ میگوید این مسائل جزء تاثیرات نفس ناطقه نبی و ولی الهی بر اعیان و عالم خارج میباشد. به این معنا که کل عالم خارج به مثابه جسم وبدن انسان کامل است که بوسیله قدرت فعاله نفس در هر قسمتی میتواند تصرف کند. در ادامه بحث قدرت نفس انسان در تاثیر بر خارج را مطرح میکند و اینکه چشم زخم نیز یکی از مواردی است که میتوان به عنوات قدرت واهمه نفس بر تاثیر در عالم خارج یاد کرد، این تصرف در خارج جزء نبوات عقل عملی اولیاء و انبیاء الهی است. لذا نفس مهذب ایشان مصداق عبودیت واقعی خداوند و این روایت امام صادق(ع) است که: العبودیة جوهرة کنهه الربوبیة جوهر وحقیقت عبودیت وبندگی خداوند اینه که انسان رب‌ و پرورش دهنده موجودات عالم میشود ودر آنها قدرت تصرف پیدا میکند. لذا ازلاق البصر هم جزء همین تاثیرات فعاله نفس بر خارج است که حد اعلای این انشائات انفسی نزد انبیاء میباشد. ╰๛---๛---๛--------------- ⌜@falsafeh_nazari
🔻خداوند عزوجل ما را اندر زمانه‌ای پدیدار آورده است که اهل آن هوی را شریعت نام کرده‌اند و طلبِ جاه و ریاست و تکبر را عِزّ و علم و ریای خلق را خشیت و نهان داشتن کینه را اندر دل، حلم و مجادله را مناظره و محاربت و سفاهت را عزّت و نفاق را زُهد و تمنا را ارادت و هذیانِ طبع را معرفت و حرکات دل و حدیث نفس را محبت و الحاد را فقر. 📖کشف المحجوب 👤علی بن عثمان هُجویری ╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔻 اجزاء جسم_۲ (ماده وصورت) 🔖 ترکیب #ماده و #صورت اتحادی است و این دو در خارج نه به دو وجود بلکه به
🔻اجزاء جسم_۳ (ماده وصورت) براساس آنچه گفتیم به خودی خود، هیچ فعلیتی ندارد و همۀ فعلیتش به این است که پذیرای صورت‌های متفاوت باشد. براین اساس ماده به دو معنا اطلاق می‌شود: الف) :( _ ) ب) : ۱_ ماده اولیه_هیولای اولی: الف) یا قوه واستعدادی است که هیچ شانیتی جز پذیرفتن و قبول کردن صورت ندارد. هیولی نسبت به هرچیزی که با آن روبه رو گردد، قابل و استعداد خواهد بود و جایگاهی جزاین ندارد. حتی هیولی نسبت به چیزی عکس العمل و واکنشی نشان نمیدهد. هیولی یا ماده نخستین صورتهای گوناگونی را میپذیرد ولی واکنش نشان نمیده. این نکته حائز اهمیت است که هیولی یا ماده نخستین، استعداد و قابلیتی میباشد که به نحو مستقیم و بی واسطه فقط پذیرای صورت جسمیه است. لذا هیولی، جوهری است که همه قوه‌ها و استعدادهای ناشی از آن است اما خودش فی نفسه هیچ فعلیتی ندارد. ب) پذیرفتن وقابلیت محض دارای معنا میباشد. اگر دارای معنا نبود فاعلیت نیز معنا پیدا نمیکرد. زیرا فاعل بودن یعنی درغیرخود اثر گذاشتن و تاثیر گذاشتن فاعل در غیرخود، مستلزم آن است که آن شیء از قابلیتِ اثر پذیری برخوردار باشد. زمان بدون آنچه زمانمند خوانده می‌شود، چیزی جز امر موهوم نیست زیرا آنچه زمانمند است از زمان منفک و جدا نیست، بر همین اساس هیولا که همان قوه و استعداد محض است بدون گونه‌ای از فعلیت وصورت فعلی جز در عالم ذهن بهره‌ای از وجود ندارد. از طرفی فعلیت صرف بدون هرگونه قوه و قابلیت نیز در عالم خارج موجود نمی‌باشد. بنابراین در عالم همانگونه که ماده از صورت فعلی منفک و جدا نیست، فعلیت نیز هرگز از ماده و قوه محض منفک و جدا نخواهد بود، به این ترتیب تقسیم موجودات طبیعی به دو قسم و یا به دو قسم بالقوه و بالفعل یک تقسیم تحلیلی و عقلی شناخته می‌شود و از صنف تقسیم‌های فکی و خارجی به شمار نمی‌آید. لذا ماده محض یا هیولا و صورت فعلی دو امر از امور معقول بوده و آنچه معقول است با هیچ یک از حواس ظاهری قابل ادراک نخواهد بود. ╰๛---๛---๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻قوام به است و مرتبه‌ای از مراتب است، بنابراین زیبایی و وجود به یک مساله منتهی می‌شوند: «هنر انکشاف وجود است» عارفان مسلمان، سلسله مراتب وجود را پنج مرتبه می‌دانند و از آن به «حضرات خمسه الهیه» یاد می‌کنند. علت این نام ‌گذاری آن است که هر مرتبه، جز ظهور و تجلی حضرت حق چیز دیگری نیست. این مراتب وجود طولی هستند و هر مرتبه ی عالی، علتِ تحقق مرتبه ی پایین‌تر از خود است؛ مراتب پایین دارای تکثر و تنوع، ولی مراتب بالا دارای وحدت‌اند، هر سطحی از سطوح هستی، تجلی مرتبه بالاتر است تا به ذات الهی می‌رسد. همه عوالم و مراتب هستی، ساخته و تجلی زیبایی و حسن الهی است، از این رو هستی را صبغة الله می‌خواند. نیز به صراحت زیبایی را بالاترین مرتبه وجود، برای هر موجودی معرفی می‌کند. ╰๛---๛---๛--------------- @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔻 هرمس‌هاس تاریخ در تاریخ سه هرمس معروف داریم: ۱)هرمِسُ الهَرامس یا هرمسَ الهَرامیشا: [ Hirmis a
🔻ماهیت کامل در فلسفه هرمسی فلسفه در قرن ششم هجری وارد فلسفه اشراقی شد. نفوذ مکتب هرمسی در اشراقیون بعدی و در میان دیگر هواداران این مکتب مثل قطب الدین شیرازی، جلال الدین دوانی و صدرالدین شیرازی آشکار است. از جمله جنبه‌های مکتب هرمسی که در به ویژه در مکتب نفوذ کرده و در بسیاری از آثار اشراقی پس از قرن ششم هجری دیده می­ شود، اعتقاد به یک راهنمای آسمانی است که انسان را در جستجوی حقیقت یاری می­کند. این پیش‌روی معنوی، درواقع مقصد سلوک عرفانی انسان است، که انسان در سیر و سلوک سرانجام با آن متصل و سپس متحد می­شود. نام این راهنمای آسمانی، که او را (حی بن یقظان) مینامید و برخی از متصوفه قرن هفتم هجری او را (شاهدآسمانی_شاهد فی سماء) میخواندند در مکتب هرمسی (ماهیت کامل) نامیده میشود. چنانکه سهروردی در مطارحات میگوید: (هرمس گفت من موجودی روحانی یا آسمانی را ملاقات کردم که علوم اشیاء را به من منتقل کرد. من پرسیدم کیستی؟ او گفت: من ماهیت کامل هستم.) مهمترین بحث مفصل راجع به ماهیت کامل در میان منابع اسلامی در کتاب غایت الحکیم است که یکی از معروف­ترین آثار علم کیمیا به زبان عربی است. از بررسی این کتاب و بخش­هایی از منابع دیگری که درباره این موضوع است، به نظر می­رسد که «ماهیت کامل» هرمسی همان همزادِ روح انسان در آسمان میباشد. به عبارتی روح انسان دارای معادل و بخش دیگری است که از آن به همزاد یا منِ دیگر یاد میشود، براین اساس وقتی روح انسان در بدن هبوط کرده آن معادل و منِ دیگر در آسمان باقی می‌ماند. به این دلیل روح همیشه در پی نیمه دوم خود برای کامل کردن وجود خویش است. باور به وجود روح انسانی در دنیای روحانی و جدایی آن از نیمه آسمانی خود پس از ورود به این دنیا، در دین کاملاً شناخته شده بود، به عقیده زرتشتیان نیمه آسمانی روح، همان فرشته نگهبان آن در روی زمین است. نیمه دیگر آسمانی روح انسانی (دآئِنا_Da ena) نامیده میشود که در مزدیسنا همچون دختری جوان و زیبا جلوه‌گر می­شود. شباهت بسیار زیاد بین شخص دائنا و ماهیت کامل هرمس نشانه دیگری از ارتباط بین مکتب هرمسی و حکمت ایران باستان است. در غایت الحکیم، ماهیت کامل رازی پنهان در قلب لحاظ شده که فقط برای کسانی که به مقامات بالای می­رسند آشکار می­ شود. ماهیت کامل منبع قدرت است که انسان به وسیلۀ آن در کسب معرفت و علم و فلسفه تعالی می ­یابد. در واقع این ماهیت کامل است که انسان را در زندگی راهنمایی و کمک می‌نماید تا بر مشکلات خود غلبه کند، به همان نحوی که پیروزی بر را به خاطر غلبه ماهیت کامل او پیشگویی کرد. 📖برگرفته از مقاله: تأثیر علم و فلسفه هرمسی بر متفکرین مسلمان 👤دکتر سید حسین نصر ╰๛---๛---๛--------------- @falsafeh_nazari