eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
350 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمود: "رئیسیِ عزیز خستگی نمی‌شناخت" ✅ این جمله به خودیِ خود درس است...
🔰 أبوسالم محمد بن طلحه‌ی نصیبی (م۶۵۲) عالم بزرگ شافعی‌مذهب در کتاب خود مَطالِب السَؤُول فی مَناقِب آلِ الرَّسُول علَیهِم السَّلَام (ج١/ص٢٩۵) می‌نویسد: "قد تقدَّم القولُ فی أمير المُؤمنين عليّ و في زين العابِدين عليّ، و جاء هذا على الرِّضا ثالثِهما، و مَن أمْعَنَ النّظرُ و الفِكرةُ وجَدَه في الحقيقة وارثَهما فيَحكُم كونَه ثالثَ العَلِيّين. نَمَا إيمانُه و عَلَا شأنُه و ارتَفَع مكانُه و اتَّسَع إمكانُه و كثُرَ أعوانُه و ظهَرَ برهانُه، حتى أحَلَّه الخليفة المأمون محلَّ مُهجَتِه و أشرَكَه في مملكته و فَوَّض إليه أمرَ خلافته و عقَدَ عليه على رُءُوس الأشهاد عُقْدة نكاح ابْنته. و كانت مناقبُه عَلِيّة و صفاتُه سَنِيّة و مكارمُه خاتميّة و أخلاقُه عربيّة و شِنْشِنَتُه أخْزَميّة و نفسُه الشريفة هاشميّة و أرُومَتُه الكريمة نبويّة؛ فمَهْمَا عُدَّ من مزاياه كان أعظمَ منه و مَهْما فصَلَ من مناقبه كان أعلى رتبةً منه." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 عبدالرحمن صفوری (م۸۹۴) عالم شافعی‌مذهب در کتاب نزهة المجالس و منتخب النفائس (ج١/ص٢۵) بعد از نقل روایت نورانی‌ای از امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) از امام حنابله احمد بن حنبل (م۲۴۱) نقل می‌کند: "رأيتُ في كتاب نثْر الدُّرّ: دخَل عليّ بن موسي نيسابور فتعلَّقَ العلماءُ بلِجَام بَغْلَته و قالوا: "بحقّ آبائك الطاهرين! حَدِّثنا حَديثاً سمعتَه من آبائك". فقال: حدَّثني أبي موسى قال: حدَّثني أبي جعفرُ قال: حدَّثني أبي الباقرُ قال: حدَّثني أبي زينُ العابدين قال: حدَّثني أبي الحسينُ قال: حدَّثني أبي عليُّ بن أبي‌طالب رضي الله عنهما قال: سمعتُ النبيَّ صلى الله عليه و آله يقول: "الإيمان معرفةٌ بالقلب و إقرارٌ باللسان و عملٌ بالأركان". قال الإمام أحمد: لو قرأت هذا الإسناد على مجنون لبرئ من جنونه. قيل: إنه (أحمد بن حنبل) قرأه على مصروع فأفاق." ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم علامه‌ حسن‌زاده‌ی آملی (رضوان الله علیه) می‌فرمودند: "روزی در راه برای تدریس اسفار که می‌رفتم یک آقای روحانی که شاید هم‌سنّ و سالِ خودِ من بود جلو آمد و چند سوال مهمّ پیرامون وحی، عصمت، هدف بعثت و... مطرح کرد و جواب می‌خواست! گفتم: این‌ها احتیاج به فرصت بیشتری دارد. گفت: آیا من به روستاها و شهرها می‌روم و مردم این مسائل را از من می‌پرسند من چه جوابی بدهم؟! گفتم: باید بخوانی تا جواب بدهی." (داستان‌های حکیمانه؛ ص۱۰۵) ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۹- شبهاتٌ و دفوعٌ (محاضرات/ج۱/ص۱۵): ✅ مرحوم در توضیح می‌فرماید: 🔷️ الشبهة الأولى: اشکالی که در نتیجه‌ی شرط دوم تعریف علم توهّم شده است این است که مساله‌ی از ذیل مسائل علم خارج خواهد شد. زیرا بنا بر استحاله‌ی اجتماع -که نتیجه‌اش عدمِ فعلیّتِ هر دو حکم با هم است- هیچ اثر شرعی‌ای بر این مساله مترتّب نخواهد شد، مگر آن که قواعد باب به آن ضمیمه شود تا روشن کند بین دو امر و نهیی که با هم فعلی نمی‌شوند چه باید کرد. این، با شرط دوم تعریف سازگار نیست. 🔶️ و يدفعها: آن چه در حقیقت، معیار مساله‌ی اصولی است این است که آن مساله شانِ این را داشته باشد که مستقلّاً و بدونِ قاعده‌ی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد. و مساله‌ی و دیگر مسائلِ ، مانند و نیز به خودیِ خود شانِ این را دارد که به تنهایی و بدونِ قاعده‌ی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد، اگر چه بنا بر این که این گونه مسائل، اختلافی است ممکن است بنا بر یک نظریه شرط محقَّق نشود، اما شانِ استقلال را دارد، و همین برای اصولی‌بودنِ مساله کافی است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📖 ۱۶- أقسام الحقوق و أحكامها (قسمت سوّم): ✅ مرحوم در توضیح قسم دوّم از حقوق (ما لا یقبل النقل) چند نکته را تبیین می‌فرماید: 🔷️ ۱- نکته‌ی اول (مالکیة الإنسان لما في ذمّته) همان طور که مرحوم به درستی فرمودند انسان عقلاً و شرعاً مالک ذمّه‌ی خود است. 🔹️ البته مالکیت انسان نسبت به ذمّه‌اش، تکوینیِ ذاتیِ اوّلی است؛ از این رو، این چنین مملوکی به ملکیّتِ اعتباریِ و قراردادی در نمی‌آید، زیرا اعتبارِ ملکیّت نسبت به چیزی که تکویناً و ذاتاً مملوکِ انسان است لغو و تحصیل حاصل است. 🔸️ ایشان در ادامه می‌فرماید: این که مرحوم می‌فرماید مُحال است و برخی نیز آن را به استحاله‌ی جمع بین متضایفین توجیه کرده‌اند مطلب درستی نیست، زیرا از لحاظ منطقی متضایفین تنها در صورتی در یک محلّ و مورد قابل جمع نیستند که دو امر متضایف -مانند علیّت و معلولیّت- تغایر وجودی داشته باشند، زیرا اتّحاد بین عالم و معلوم در مورد خداوند که هم عالم به خود است و هم خودِ او معلومِ خودِ اوست کاملاً رواست. و مالک و مملوک نیز هیچ تغایر وجودی‌‌ ندارند، از این رو، اشکالی در اتّحاد آن دو در یک نفر وجود ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔵 کسب علم و دانش مانند چاه‌کَندَن است؛ هر چه عمیق‌تر باشد آبش بی‌آلایش‌تر و گواراتر است... ⛔ گودال‌های کوچک و بی‌عُمق به زودی خُشک و بی‌آب خواهند شد... جوششی ندارند!
امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در دیدار با طلّاب حوزه‌های علمیه در تاریخ ۱۸ اردیبشهت ۱۳۹۸ می‌فرمایند: "... البته در مورد حرف خیلی زیاد است؛ خیلی اهمّیّت دارد؛ یک عدّه‌ای خیال می‌کنند چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، استخوان‌بندی و در واقع، ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ این است، متکفّلِ این است؛ حالا اگر ما به خیلی از بخش‌هایش توجّه نمی‌کنیم نقص از ماست، و الّا یعنی اداره‌ی زندگی، یعنی تبیین نظام زندگی اجتماعی و سیاسی." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در مورد مرحوم امام عظیم الشأن (قدَّس الله روحه) در ۱۴ خرداد ۱۳۷۸ می‌فرمایند: "استادی که طلّاب جوان و مشتاق را در وهله‌ی اوّل به خود جلب می‌کرد همین مردی بود که آن روز در میان شاگردانش به 'حاج آقا روح الله' شناخته می‌شد، مجموعه‌ی جوانان فاضل و درس‌خوان و پُرشوق در محفل درس او جمع‌ می‌شدند. ...او مظهر نوآوری علمی و تبحّر در و بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگی را دیده بودم -یعنی مرحوم آیت الله میلانی، که از فقهای برجسته بود-، در قم هم همان وقت رئیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم -که استادِ امام هم بود، یعنی آیت الله العظمی بروجردی- حضور داشت، بزرگان دیگری هم بودند، اما آن محفل درسی که دل‌های جوان و مُشتاق و کوشا و علاقمند به استعدادهای خوب را جذب می‌کرد درس فقه و اصول امام بود." ✴️@fegh_osoul_rafiee
💠 اِعراب، حركات و معانى كلمات پرکاربرد در کتاب‌های و بر اساس كتاب المعجم الوسيط 💠 ✅ قَبَضَ المالَ (یقبِض): أخَذه. أقْبَضَ... فلاناً المتاعَ: مَكَّنَه من قبضه. ✅ باعَ الشيءَ و باعَه منه و له (يَبِيع) بَيْعاً و مَبِيعاً: أعطاه إياه بثمن. ابتاعَه: اشتراه. ✅ ضَمِنَ يَضْمَنُ ضَمَناً و ضَمَانةً. الضَّمَان: الكفالة و الالتزام. ✅ أذِنَ يأذَنُ له إذْناً و أذِيناً: أباحَه له. اسْتأذَنَه في كذا: طَلَبَ إذْنَه فيه. ✅ تَلِفَ يتلَفُ تَلَفاً، فهو تلِفٌ و تالِفٌ.شَرَطَ له أمراً: التزمه. شَرَطَ عليه أمراً: ألزَمَه إيّاه. اشْتَرَطَ عليه كذا: شَرَطَ. ✅ جازَ القولُ يجُوز جَوزاً و جَوَازاً و مَجَازاً: قُبِل و نفَذ. ✅ كرَّرَ الشيءَ تكريراً و تَكراراً.مَلاك الأمر: قِوامه و خلاصته، أو عنصره الجوهريّ. ✅ احتَمَل الأمر أن يكون كذا: جاز. ✅ أشْكَلَ الأمرُ: الْتَبَس. الإشكال: الأمر يوجِب الْتِباساً في الفهم. استَشْكَلَ عليه: أورَدَ عليه إشكالاً. ✅ نَفَى يَنفِي نَفْياً: نَحَّاه و أبْعَدَه. انتَفَى: ابتعَدَ. ✅ نقَض ينقُض: أفسَدَه بعد إحكامه. انتقَضَ: فسَد بعد إحكامه. ✅ اشتَبَهَ الأمر عليه: اختَلَط. اشتَبَهَ في المسألة: شَكَّ في صحّتها. ✅ خَيَّلَ عليه: لَبَّسَ و شَبَّهَ. خَيَّلَ إليه كذا: شَبَّهَهُ له. خُيِّلَ إليه أنه كذا: لُبِّسَ و شُبِّهَ و وُجِّهَ إليه الوهم. تخَيَّلَ الشيءُ له: تَشَبَّهَ و تَصَوَّرَ. تخيَّل الشيءَ: تَمَثَّلَه و تَصَوَّرَه. ✅ صَوَّره: جعَل له صورةً مُجسَّمةً. تَصَوَّرَ: تكوَّنَتْ له صورةٌ و شكلٌ. تَصَوَّرَ الشيءَ: تخيَّلَه و استحْضَرَ صورتَه في ذهنه. ✅ تَوَهَّمَ الشيءَ: ظَنَّه. ✅ فَرَقَ بين الشيئين فَرْقاً و فُرْقاناً: فَصَلَ و مَيَّزَ أحدهما من الآخر. فَرَّقَ بين المتشابهين: مَيَّزَ بعضهما من بعض. ✅ مَضَى الشىءُ يَمضِي مُضيّاً: خَلَا و ذَهَبَ. أمضَى الحكم و الأمر: أنفَذَه. أمضَى البيعَ و نحوه: أجازَه. ✅ المُحال: ما اقتضی الفساد من کل جهة، كاجتماع الحركة و السكون في جسم۶۷ الواحد. المُستحيل: الباطل. ✅ فسَد یفسُد فَساداً. ✴️@fegh_osoul_rafiee