جز تو سرمایه جان نیست مرا
بی تو سودای جنان نیست مرا
کی کنم قول کسی در حق تو
گوش جز تو به جهان نیست مرا
گر شوم از سو کوی تو جدا
غیر فریاد و فغان نیست مرا
بی وصالت که جز او مایه عیش
نیست شادی به روان، نیست مرا
به وفای تو که تا روز وفات
جز وفا از تو گمان نیست مرا
#شعر #خالد_نقشبندی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#دستور خط
✍ پیبست
«پیبست نوعی واژهبست است که به پایان واژه افزوده میشود؛ مانند ضمیر پیوستۀ ملکی «–َم» در «کتابم». واژهبستهای فارسی عموماً پیبست هستند» (طباطبایی، ۱۳۹۵: ۱۱۹).
🔴 پیبستهای ضمیری پس از حرف اضافه «از»
🟠 از
1⃣ ازَم (سالم و شکسته)
2⃣ ازَت (سالم و شکسته)
3⃣ ازَش (سالم و شکسته)
4⃣ ازَمان (سالم) ← ازَمون (شکسته)
5⃣ ازَتان (سالم) ← ازَتون (شکسته)
6⃣ ازَشان (سالم) ← ازَشون (شکسته)
✅ ۱. علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص۱۱۹.
✅ ۲. امید طبیبزاده، فارسی شکسته؛ دستور خط و فرهنگ املایی، چ۱، تهران: کتاب بهار، ۱۳۹۸، ص۵۰.
فریده آرامیده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
4.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟨 مثبتنویسی
در نویسندگی
کلمات دارای شخصیت و بار مثبت و منفی و خنثی هستند.
در نویسندگی، به استثنای موارد استثنایی، از کلماتی استفاده کنیم که از انرژی و بار مثبت برخوردار باشند.
#نویسندگی
#نگارش
#مثبت_نویسی
#کلمات_مثبت
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#قلمدون
✔️برای سامانبخشی اندیشه و عمومیسازی تفکر، راهی جز ترویج فرهنگ «نوشتن» نیست.
🖌آنکه مینویسد، لاجرم میاندیشد.
#پویش_نوشتن
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "سعــــدی"
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
🌹حکایت ۴۱
✨ طایفه رندان به خلاف درویشی به در آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند. شکایت از بی طاقتی پیش پیر طریقت برد که چنین حالی رفت. گفت ای فرزند خرقه درویشان جامه رضا است هر که در این کسوت تحمل بی مرادی نکند مدعی است و خرقه بر او حرام.
🔸دریای فراوان نشود تیره به سنگ
🔹عارف که برنجد تنگ آبست هنوز
🔸گر گزندت رسد تحمل کن
🔹که به عفو از گناه پاک شوی
🔸ای برادر چو خاک خواهی شد
🔹خاک شو پیش از آنکه خاک شوی
#بابدوم_حکایت41
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️
کثافت
در عربی و متون قدیم فارسی "کثافت" به معنی "ستبری، ضخامت" و "غلظت" به کار رفته است، اما امروزه آن را در معنی ناپاک، آلوده، ناپاکی به کار میبرند.
🔹فرهنگ درستنویسی سخن، دکتر حسن انوری، انتشارات سخن، ص ۲۶۸
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-وبال: سختی
-دیریاز: دراز
-هفت: هفته. در شاهنامه گاهی کلمات، مثلِ همینجا، بهشکلِ کوتاهشدهشان استفاده شدهاند. گاهی هم برعکس، کلماتِ کوتاه بهشکلِ کاملِ قدیمیتر -که اکنون کمتر استفاده میشوند؛ باره: بار؛ جوانه: جوان؛ کامه: کام.
-تیرگی و خیرگی: هر دو کنایه از تاریکی و ندیدنِ چشم
-ماندن: واماندن
-هم: بااینوجود
-پَی: پا
-تابناک: صفتِبهجایاسمِ خورشید
-کوپال: گرز
-و گر تیره، روزِ تو بر دستِ دیو...: اما اگر دیو تو را بکُشد، که آن هم تقدیرِ خداوند است، کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. تسلیمِ این تقدیر باید بود.
-بخوانند، اگر چه بمانَد بسی: آدمی را، هرچقدر هم عمری طولانی کُند، سرانجام به جهانِ دیگر فرامیخوانند.
-نامِ بلند: بلندنامی
-نژند: اندوهگین
-و لیکن به دوزخ چمیدن به پای / بزرگانِ پیشین ندیدند رای: (رستم به زال میگوید که دلاوری نیکوست و من هم آمادهی این هستم، و از سرنوشت هم گریزی نیست) اما بهبیهوده هم نباید خود را به خطر انداخت.
-فدی: فدا
-پالهنگ: ریسمان یا تسمهی افسارِ حیوانات
-سر و مغزِ کولاد در زیرِ پای / پَی رخش بُرده یکایک ز جای: رخش سر و مغزِ کولاد را زیرِ پا له کرده است.
-یکایک: سراسر، کاملاً
-یال برافراختن: در شاهنامه بسیار تکرار میشود و گردن کشیدن است از خوشحالی، شجاعت یا غرور و اعتمادبهنفس.
-کش: که او را
-پَیَش مردِ دانا همی بشمرد: دانا حسابوکتابِ گذشتِ عمر را کاملاً دارد.
-همان روز کان بر توبر برگذشت، / تنت از بدِ گیتی آزاد گشت: هر روز که بر تو میگذرد، یک روزِ دیگر از بدی این دنیا بر تو کم میشود.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim