🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت
🌺 حکایت ١٩
💫 از دانشمند بزرگى درباره معنی این حدیث پرسيدم: اَعدی عدوِّک نَفسُک الَّتی بینَ جَنبَیکَ (۱) در پاسخ گفت: به هر دشمنى نيكى كنى، دوست تو گردد، مگر نفس اماره كه هر چه او را بيشتر مدارا كنى، مخالفتش زياد مى شود. بنابراين دشمنترين دشمنان خواهد بود.
🔸فرشته خوى شود آدمى به كم خوردن
🔹وگر خورد چو بهائم بيوفتد چو جماد (۲)
🔸مراد هركه برآرى مطیع امر تو گشت
🔹خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد
۱_معنی: دشمنترين دشمنان تو، نفس بدفرماى تو است كه در درون تو قرار دارد.
۲_بهائم: حيوانات و چارپايان _ جماد: هر موجود بی جان و بی حرکت.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-به مهراندرون بود شاهِ جهان...: کاوس (پس از این ماجرایی که گذشت) در صلحوصفا و آرامش (یا در حالِ عشقبازی با سودابه) بود که جاسوسان خبر آوردند افراسیاب با درست صدهزار سوارِ برگزیده و کارآمد در راه است. کاوس غمگین شد که باید بزم و خوشی را رها کند و به جنگ برود. پس بزرگانِ ایران را جمع کرد و گفت که آفریدگار افراسیاب را از باد و آتش و آب و خاک نیافریده (۱) و گویی سرشتش از چیزِ دیگریست که با ما پیمان میکند و قول میدهد و به آن سوگند میخورد اما باز سپاه جمع میکند و سوگند و پیمان را زیر پا مینهد. باید خودم به جنگِ او بروم و روزش را سیاه کنم و وجودش را از صفحهی روزگار پاک، که در غیرِاینصورت بهتندیِ تیری رهاشده از کمان، سپاهی گرد خواهد آورد، عزمِ ایران خواهد کرد و این خاک را ویران.
بزرگان به او گفتند: باوجودِ این سپاهِ بزرگت چه نیازیست که خود به جنگ بروی (و با کشته شدنت) مال و گنج را به باد بدهی؟ تو پیشتر دو بار با نادرنگی و شتاب در کار، تختِ شاهی را به دشمن دادی [اشاره به جنگِ مازندران و جنگِ هاماوران]، پس اکنون پهلوانی بزرگ برگُزین و به جنگ گسیل کن.
کاوس به آنها گفت: من پهلوانی بزرگ که تابِ رویارویی با افراسیاب داشته باشد در این سپاه نمیبینم (۲)؛ خودم باید بهسرعتِ کشتیای بر آب به جنگِ او بروم. شما بمانید تا من دل در این کار ببندم.
سیاوش نگران شد و سرش چون جنگلی، پرخیال (۳) با خود گفت: منم آن که به این جنگ باید برود. پس با مِهر از شاه خواهش میکنم (که به این جنگ بروم) بل که بهاینگونه خدا مرا از (شرِ) سودابه و اختلاف و حریفوحدیثِ پدر رها کند و نیز با جنگاوری در این میدان شهرهی پهلوانی شوم. پس آمادهی جنگ پیشِ پدر رفت و گفت: من این توان را دارم که با افراسیاب بجنگم و سرِ او را به خاک برسانم.
خواستِ خدا این بود که سیاوش در کشورِ توران جان بدهد (۴) تقدیرِ بد انسان نه با تدبیر از او برمیگردد و نه با نگرانی و اندوهِ بیفایده (یا: با تصمیمِ نادرست بدِ روزگار از انسان برنمیگردد). کاوس با رفتنِ او به جنگ موافقت کرد. خوشحال شد و با او مهربانیِ بسیار کرد و ارجوقربِ سیاوش پیش او بالاتر رفت. به سیاوش گفت: گنجِ گهر [گنجی بسیار معروف و بزرگ] در دستِ توست و بس که تو خوشگفتار و خوشکرداری و ایرانیان به تو آفرین گفتهاند، سپاهیان چنان دلبسته و گوشبهفرمانِ تواَند که گویی با تو خویشاوندند.
ـــــــــــــــــــ
۱) قدیمیان معتقد بودهاند که طبعِ انسانها آفریده از چهار عنصرِ آب و باد و خاک و آتش است.
۲) بزرگ و نیرومند نشان دادنِ دشمن را همیشه در شاهنامه میبینیم. با این کار، پیروزی بر دشمن بزرگ و پراهمیت جلوه میکند و نه کاری عادی و بیقدر.
۳) "چون جنگلی شدن سرِ انسان از خیالِ زیاد" چند بار در شاهنامه تکرار شده است. این تشبیه، برخلافِ اغلبِ تشبیههای شاهنامه که بیرونیست، تشبیهی انتزاعی و ذهنیست و بسیار امروزی.
۴) شاعر باز پیشاپیش از سرنوشتِ سیاوش صحبت میکند که او کُشته خواهد شد و بدینگونه خیالِ خواننده را از "پایانِ" داستان راحت کرده و او را بر "چگونگی" و "سِیرِ" داستان متمرکز میکند.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
Reza4_5895246241901577063.mp3
زمان:
حجم:
1.04M
#کیان #کیکاوس (بخش ۱۰۴)
#داستان_سیاوخش (بخش ۲۰)
گفتار اندر آگاهی یافتنِ کاوسشاه از آمدنِ افراسیاب به ایران
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
اجتناب پرهیز، دوری
اجیر مزدور
احسنت آفرین
احضار کردن فراخواندن
جانب سو
اجرت دستمزد
اوایل آغاز
از قدیم از دیرباز
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۴.mp3
زمان:
حجم:
6.46M
🎙#روایت_شب| رازهای کوچک کودکی
🖼 قسمت چهارم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: خالق نگین
✍نویسنده: جواد دشتی مطلق
ناشر: انتشارات متخصصان
کتاب خالق نگین از جواد دشتی مطلق شامل دلنوشتههایی در قالب شعر و قطعات ادبی است که احساسات و تجربیات مختلف نویسنده را روایت میکند. احساساتی که هر مخاطبی را با خود همراه کرده و او را درگیر اتفاقات مختلف خواهد کرد.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍ فعل داشتن
◻️وجه امری «داشتن» برخلاف دیگر افعال به روش زیر ساخته میشود:
صفت مفعولی داشتن ( = داشته) + باش/ باشید.
صبر داشته باش.
◻️زمان حال اخباری «داشتن» بدون «می –» به کار میرود.
این کشور ثروت فراوانی دارد.
اما در برخی فعلهای مرکب «داشتن» با «می –» هم به کار میرود: این کار را دوست میدارم ( = دوست دارم).
◻️«داشتن» فاقد حال التزامی است و بهجای آن از گذشتهٔ التزامی استفاده میشود:
اگر پول داشته باشد به هر کسی قرض میدهد.
◻️«داشتن» زمان مستمر ندارد.
چنانکه میدانیم در ساختن زمان مستمر از «داشتن» بهعنوان فعل معین استفاده میشود: «او دارد کتاب میخواند.» اما هنگامی که «داشتن» بهعنوان فعل تام به کار میرود، فاقد زمان مستمر است. چنانکه نمیتوانیم بگوییم: «او دارد کتاب دارد.»
✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اول، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۴۰۴ تا ۴۰۵.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
جان بسته لعل نوشخندت
دل شیفته قد بلندت
بر عارض آتشین تو خال
هست از پی چشم بد سپندت
چشم تو و ابروی کشیده
آهوی فتاده در کمندت
تا زلف تو گشت بند دلها
آزاد نشد دلی ز بندت
شطرنج هوس مباز ای دل
با چشم بتان که می برندت
چون گوی بکوی تو بسی بسر
افتاده و نیوفتد پسندت
تا داده سمند ناز جولان
جان داده هزار مستمندت
آهسته بران که رفت برباد
بسیار سر از سم سمندت
در راه طلب فتادم از پا
چندت طلبم ، بناله ، چندت
#شعر #عرفی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍پسوندهای «– ا»، «– اک» و «–ک»
در متون کهن به مثالهای بیشتری که با این «– ا» ساخته شدهاند برمیخوریم. بعضی از این مثالها عبارتاند از:
◻️پسوند «–ا»
1⃣ باریکا
2⃣ بُریتا بهمعنی «اسهال» و «پیچش شکم»
3⃣ پیچا بهمعنی «پیچش» و «پیچیدگی»
4⃣ خورا بهمعنی «خوراک» و «قوت روزانه»
5⃣ روشنا بهمعنی «روشنی» و «نور»
6⃣ ستبرا
7⃣ سوزا بهمعنی «سوزش»
8⃣ شکیبا بهمعنی «شکیبایی»
9⃣ فنجا بهمعنی «خمیازه و کشواکش و کمانکشی بدن... به عربی قُشَعریره و تمطّی»
0⃣1⃣ کیا بهمعنی «کیائی» و «احتشام»
1⃣1⃣ گَردا در مَنِش گردا بهمعنی «تهوع»
2⃣1⃣ گرسنیا، تشنیا و برهنیا
3⃣1⃣ گنجا بهمعنی «گنجایش»
◽️پسوند «اک»
این پسوند در چند کلمهٔ زیر اسم عمل/ اسم حالت ساخته است:
1⃣ پیچاک بهمعنی «پیچش» و «پیچیدگی»
2⃣ جوشاک بهمعنی «اضطراب» و «ناراحتی»
3⃣ دشمناک در ترجمهٔ «عداوة»
◽️پسوند «–َک»
اسم عملهایی که با پسوند «–َک» ساخته شدهاند از این قرارند:
1⃣ انگشتک بهمعنی «بشکن»
2⃣ پشتک با فعل زدن به کار میرود.
3⃣چشمک با فعل زدن به کار میرود.
4⃣ دستک با فعل زدن به کار میرود.
5⃣ سرک بهمعنی مجازی «دخالت» و «فضولی» نیز به کار میرود. این کلمه با فعل کشیدن و با حرف اضافهٔ «به» به کار میرود. گاهی نیز با حرف اضافهٔ تو (یِ) استعمال میشود.
6⃣ شکلک این کلمه با فعل درآوردن به کار میرود.
7⃣ ناخنک این کلمه با فعل زدن به کار میرود.
8⃣ قاشقک این کلمه با فعل زدن به کار میرود.
9⃣ قمبرک/ غمبرک/ غنبرک بهمعنی «ماتمزده نشستن و زانوها را در بغل گرفتن» با فعل زدن و ساختن و کردن و درآوردن به کار میرود. ظاهراً غمبرک از غم + بر ترکیب شده است.
0⃣1⃣ چُندک بهمعنی «نشستن روی دو پا و دستها را از کاسهٔ زانو آویختن» با فعل زدن به کار میرود. صورت دیگر این کلمه چُمبک است.
1⃣1⃣ انگلک مجازاً بهمعنی «دست کاری کردن چیزی». در شیراز نیز به کار میرود. این کلمه با کردن به کار میرود.
2⃣1⃣ چفتک بهمعنی «با چفت پاها لگد زدن» که با فعل زدن به کار میرود. در نام بازی چفتکچارکُش نیز به کار میرود. در قم این بازی خرپشتک نامیده میشود که باز با همین پسوند ترکیب شده است.
◻️سه ترکیب زیر در تداول مردم قم رایج است:
1⃣ چرخک بهمعنی «چرخیدن به دور خود، مانند چرخیدن ورزشکاران در زورخانه». این کلمه با فعل زدن به کار میرود.
2⃣ عقربک بهمعنی «با کف دو دست راه رفتن، بهطوریکه پاها به بالا و به عقب برگشته باشد، مانند راه رفتن عقرب که هنگام حرکت دم خود را روی پشت خود برمیگرداند». این کلمه با فعل رفتن به کار میرود. فرهنگهای فارسی سکندر رفتن را به این معنی آوردهاند.
3⃣ ترسک بهمعنی «بلند کردن دست به طرف کسی بهمنظور تهدید او به زدن». این کلمه با فعل دادن به کار میرود: ترسک به کسی دادن.
✅ علیاشرف صادقی، «پسوندهای «–ا»، «–اک» و «–ک»» فرهنگنویسی (ویژهنامه فرهنگستان)، اسفند ۱۳۹۴، شماره ۱۰، ص ۳ تا ۱۹.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
چند جایگزین فارسی
استنباط برداشت
استهلاک فرسایش
استیجاری کرایهای
استیضاح بازخواست
استیلا چیرگی
اسرار رازها
اسراف ریختوپاش، زیادهروی
از قدیم از دیرباز
اساس بنیاد
اساسی بنیادین
اسبق پیشین
استحصال برداشت
استحضار آگاهی
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim