eitaa logo
غلط ننویسیم
14.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
426 ویدیو
4 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و بیست و‌ چهارم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-گَوِ پیلتن را برِ خویش خواند...: (کاوس) رستم را فراخواند و با او بسیار حرف زد و به او گفت: هیچ فیلی نیروی تو را ندارد و اراده‌ی تو از رودِ نیل هم قدرتمندتر است. تویی که خردمند و سنجیده‌ای و پرورش‌دهنده‌ی سیاوش. وقتی تو کمر به جنگ می‌بندی حتی آهنی هم که درونِ معدن شکل گرفته در برابرِ تو از هم وامی‌رود. سیاوش آماده‌ی جنگِ افراسیاب پیشِ من آمد و چون شیری خشمناک حرف زد. تو با او برو و او را تنها نگذار. با بیدار (و هشیار) بودنِ تو من آسوده‌خیالم و می‌توانم بخوابم و اگر تو بخوابی (و غافل شوی)، من هراسان می‌شوم. در سایه‌ی شمشیرِ توست که جهان امن‌وامان است. به‌خاطرِ تواناییِ بسیارِ تو، ماه (هم با آن همه بلندی) زیرِ پای توست. رستم گفت: من بنده‌ام و هر چه بگویی مطیعم. سیاوش مایه‌ی امیدِ من و جانِ من است و آسمانِ من تاجِ اوست. کاوس او را دعا کرد که: همیشه خِرد یارِ تو باشد. -گنجِ دینار: گنجی معروف -خود: کلاهخود -درع: معربِ زره -سنان: سرنیزه و در این‌جا و بسیاری‌جاهای دیگرِ شاهنامه به جای خودِ نیزه به‌کار رفته. -نابُرید: نابریده، پارچه‌ -گنجِ جامه‌ی نابرید: پارچه‌خانه‌ی شاهی -بر خان و بر خواسته کدخدای / توی؛ ساز کن هر چه آیدت رای: تو صاحب‌اختیارِ کاخ و گنج‌ و اموالِ آن هستی؛ هر چه می‌خواهی بکن. -ده‌ودو: دوازده -پَهلَو: شهر، پایتخت -سپرور: سپردار -ازدرِ کارزار: شایسته‌ی نبرد؛ جنگجو -گَوزاده: پهلوان‌زاده -به بالا و سالِ سیاوش بودند: هم‌قدوقامت و هم‌سنِ سیاوش بودند. -اخترِ کاویان: درفشِ کاویانی که از درخشش به ستاره‌ای تشبیه شده، و در بیت‌های بعدی به ماه. -جمله: همگی -تو گفتی که اندر زمین جای نیست / که بر خاکِ او نعل را پای نیست: گویی بر زمین جایی نبود که بر آن نعلِ اسبی نباشد. کنایه از انبوهیِ سپاه. -سپهر: آسمان -تیز برگشتن: به‌تندی دور زدن و ورنداز کردن -آفرین کردن: دعای خیر کردن -پرمایه: بزرگ -فرخنده‌پی: خجسته -دیدار: چشم. رخسار -بدخواه: دشمن -به نیک‌اختر و تندرستی شدن / به پیروزی و شاد بازآمدن: (کاوس برای لشکر دعا می‌کند که) به نیکبختی و سلامت بروید و با پیروزی و شادی بازگردید. 🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۵.mp3
زمان: حجم: 5.91M
🎙| نبرد زندگی در سایۀ اشغال 🖼 قسمت پنجم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: سحرگاهان ✍نویسنده: علی الواریان ناشر: انتشارات اندیشه طلایی کتاب سحرگاهان دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از اشعار آیینی و مذهبی فارسی است. علی الواریان شاعر این مجموعه اشعار خود را با حمد و ستایش خداوند آغاز می‌کند و به ستایش پیامبر و اهل بیت ایشان نیز می‌پردازد. بخش عمده‌ای از اشعار این مجموعه هم‌چنین به توصیف احوال فرد منتظر در روزگار تلخ و سخت غیبت امام زمان (عج) می‎‌پردازد. 🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از قاصدک
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃دوره آموزشی زندگی آرام 🍃 🟩بیش از ۲۰ ساعت آموزش مفید و کاربردی (آفلاین ، هفته ای ۲ جلسه) 🟧براساس مطالعات و تجربیات میدانی از آسیب ها و مشکلات خانواده ها 🟦با رویکرد رسیدن به آرامش و حل مسائل 🟥پشتیبانی و گواهی پایان دوره معتبر اطلاعات بیشتر 👇 https://eitaa.com/moshavereh_et/1760
✅ می خوام ✅ یه ✅ دست دوم ✅خودم می ذارم ✅ می خوام بدونم ✅ کسی هست که ✅ بخواد کمکی بکنه؟ ✅ مابقی رو خودم می ذارم ❌ سلام بچه ها من میخام برای یک نفر موثق ی دوتیکه سیسمونی دست دو بگیرم 150 خودم میزارم میخواستم بدونم کسی هست ک بخاد کمکی بده اگر 50 تومنم جور شه خودش خیلی خوبه مابقی رو خودم میزارم طرف واقعا نداره 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا مستی، دیداری که یکدم فراغت بخشد از کار دو عالم خوش آن وارستگی کز عشق یابی که چون مجنون رخ از عالم بتابی خوش آن دم کز وصالت دل کباب است دلت می سوزد و چشمت پر آب است شراب زندگی در جام عشق است حیات جاودان ایام عشق است زهی فیضی که عشق پاک دارد که هم زهرست و هم تاریاک دارد ز سیما میدهد عاشق شهادت که با عشق است اکسیر سعادت چه نورت بخشد آن آیینه گل که با شمع رخی نبود مقابل چو از سوز درون پروانه زار مقابل شد بخورشید رخ یار بجان انداخت برق حسن یارش ز الماس بلا صد خار خارش عنان لنگر از دستش برون شد به طوفان غمش کشتی نگون شد چو شمعش شد بصد پاره دل جمع بصد دل گشت عاشق بر رخ شمع شدش پروانه مسکین دل از جای چو شمع آتش فتادش در سراپای تنش افتاد ازو در سوز و تابی دلش کردند از آن آتش کبابی ز بس سوزی که عشقش در دل انگیخت همیزد بال و باد دل همی بیخت بگرد شمع میگردید حیران بشکل صورت فانوس بیجان چنان آشفته آن نازنین بود که نی در آسمان نی در زمین بود ز شوق او دل از جان برگرفتی بگرد او سماعی در گرفتی نمی دانم چه می آمد به سمعش که بود آن وجد و حالت گرد شمعش 🖊@ghalatnanevisim
شیوۀ رسم‌الخط ضمایر شخصی پیوسته (۱) در فارسی، شش ضمیر شخصی پیوسته داریم که به واژۀ قبل از خود می‌چسبند: ـ م، ـ ت، ـ ش، ـ مان، ـ تان، ـ شان. در نوشتار رسمی، شیوۀ رسم‌الخطشان، در پیوند با واژه‌های گوناگون، به شرح زیر است. ۱) واژه‌های مختوم به هم‌خوانِ پیوسته (مانند «ب»): کتابم، کتابت، کتابش، کتابمان، کتابتان، کتابشان ۲) واژه‌های مختوم به هم‌خوانِ جدا (مانند «ر»): برادرم، برادرت، برادرش، برادرمان، برادرتان، برادرشان ۳) واژه‌های مختوم به «اِیْ»: نِی‌ام، نِی‌ات، نِی‌اش، نِی‌مان، نِی‌تان، نِی‌شان ۴) واژه‌های مختوم به «ای»: صندلی‌ام، صندلی‌ات، صندلی‌اش، صندلی‌مان، صندلی‌تان، صندلی‌شان یادآوری: واژه‌های مختوم به «یِ» y نیز، که حرف قبل از «یِ» ساکن باشد، پیوسته نوشته می‌شوند: سعیَم، سعیَت، سعیَش، سعیِمان، سعیِتان، سعیِشان/ رأیَم، رأیَت، رأیَش، رأیِمان، رأیِتان، رأیِشان (حرکت‌گذاری‌ها الزامی نیست.) ۵) واژه‌های مختوم به «و» الف. با صدای «اُ»: مانتوام، مانتوات، مانتواش، مانتومان، مانتوتان،‌ مانتوشان یادآوری: در فارسی، تفاوتی میان تلفظ واژه‌هایی مانند «مانتو» و «رادیو» با «جلو» و «رهرو» نیست. بنابراین، در همۀ این واژه‌ها، قبل از سه ضمیر مفرد، هم‌خوانِ میانجیِ همزه را می‌توان گذاشت. ب. با صدای «او»: آرزویم، آرزویت، آرزویش، آرزویمان/ آرزومان، آرزویتان/ آرزوتان، آرزویشان/ آرزوشان یادآوری: در این مورد، قبل از سه ضمیر جمع، هم‌خوانِ میانجیِ «یِ» نوشته می‌شود، اما بدون آن نیز درست و توجیه‌پذیر است و در متون فارسی سابقه‌ دارد. ۶) واژه‌های مختوم به «ها»ی غیرملفوظ: خانه‌ام، خانه‌ات، خانه‌اش، خانه‌مان، خانه‌تان، خانه‌شان ۷) واژه‌های مختوم به «ها»ی ملفوظ: راهم، راهت، راهش، راهمان، راهتان، راهشان ۸) واژه‌های مختوم به صدای «آ»: صدایم، صدایت، صدایش، صدایمان/ صدامان، صدایتان/ صداتان، صدایشان/ صداشان یادآوری: در این مورد، قبل از سه ضمیر جمع، هم‌خوانِ میانجیِ «یِ» نوشته می‌شود، اما بدون آن نیز درست و توجیه‌پذیر است و در متون فارسی سابقه‌ دارد. ۹) واژه‌های مختوم به همزه الف. روی کرسی الف («أ»): مبدأم، مبدأت، مبدأش، مبدأمان، مبدأتان، مبدأشان ب. روی کرسی واو («ؤ»): لؤلؤم، لؤلؤت، لؤلؤش، لؤلؤمان، لؤلؤتان، لؤلؤشان ج. روی خط کرسی («ء»): جُزئم، جُزئت، جُزئش، جُزئمان، جُزئتان، جُزئشان ۱۰) حرف لازم‌الاضافۀ «برایِ»: برایم، برایت، برایش، برایِمان، برایتان، برایِشان سید محمد بصام 🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی غلبه             👈چیرگی   غلیان           👈جوشش غنی             👈بی‌نیاز، دارنده غیظ            👈خشم غبن             👈زیان غائله            👈آشوب غوغا            👈هیاهو، هنگامه 🖊@ghalatnanevisim
✅ داروخانه ❌ داروخانه و دراگ استور * دیده شده بر سر در یک داروخانه * داروخانه همان دراگ استور است. (Drug store) 🖊@ghalatnanevisim