eitaa logo
غلط ننویسیم
16.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
172 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
چند جایگزین فارسی غلبه             👈چیرگی   غلیان           👈جوشش غنی             👈بی‌نیاز، دارنده غیظ            👈خشم غبن             👈زیان غائله            👈آشوب غوغا            👈هیاهو، هنگامه 🖊@ghalatnanevisim
✅ داروخانه ❌ داروخانه و دراگ استور * دیده شده بر سر در یک داروخانه * داروخانه همان دراگ استور است. (Drug store) 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۱ 💫 داشتن مال برای راحتی زندگی است نه اینکه زندگی خود را صرف مال اندوزی کنیم. از عاقلى پرسيدند: خوشبخت كيست و بدبختى كدام است؟ در پاسخ گفت: خوشبخت آن کسی است كه از مال دنیا استفاده کرد و برای آیندگان هم گذاشت و بدبخت آن كسى است كه در نهایت دارایی مرد و هیچ استفاده ای نکرد. مكن نماز بر آن هيچ كس كه هيچ نكرد كه عمر در سر تحصيل مال كرد و نخورد (۱) ۱_ دعا و نماز خواندن برای مرده ای که تمام عمرش را صرف جمع آوری مالی که هیچ استفاده ای از آن نکرد جایز نیست. 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و بیست و‌ پنجم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-کوس: سازِ کوبه‌ایِ جنگیِ بزرگ -کوس بر پیل بستن: کنایه از آماده‌ی حرکت شدنِ سپاه -به گُردان بفرمود و خود برنشست: (سیاوش) به سرانِ لشکر دستور داد سوارِ اسب شوند و خود نیز سوار شد. -کنار گرفتن: در آغوش گرفتن -گوایی همی‌داد دل بر شدن / که دیدار از آن پس نخواهد بُدن: دلِ کاوس و سیاوش جدایی را می‌دید و این که دیگر پس از آن دیداری در میان نخواهد بود. یا: وقتِ جدایی دلِ آن‌ دو می‌گفت که دیداری در میان نخواهد بود. -دهر: روزگار -نوش: شیرین، گوارا -گاه: تخت، پایتخت -دستان: صفتِ زال پدرِ رستم، احتمالاً به‌خاطرِ دانستنِ جادو -نشست گُزیدن: همنشینی کردن -شکارِ نیستان: شکارِ شیر؛ چون جای شیر در نیستان تصور می‌شده. -سپهرش همی‌داد گفتی درود: آسمان به او سلام و او را آفرین می‌کرد؛ کنایه از این که بخت یارِ او بود. -دمان: خروشان، نفس‌نفس‌زنان -پیشرو: پیشقراول -هیون: شترِ (تیزرو) -کشتی بر آب: در شاهنامه کنایه از شتاب و تندی‌ست. -به یک دست خنجر، به دیگر کفن: کنایه از شجاعتِ بسیار که شخص از مرگ نمی‌هراسد و با همه‌ی وجود می‌جنگد. -تو لشکر بیارای و چندان مپای / که از باد کشتی بجمبد ز جای: (سپهرم و بارمان، پیشقراولانِ سپاهِ افراسیاب خبرِ آمدنِ سپاهِ ایران به‌سرکردگیِ سیاوش و همراهیِ رستم را به کرسیوز می‌دهند. او پیکی پیشِ افراسیاب می‌فرستد و می‌گوید:) سپاهت را آماده کن و حتی به‌اندازه‌ی زمانِ کوتاهی که کشتی از باد به جنبش درمی‌آید هم تعلل نکن. -برانگیخت برسانِ آتش هیون / کزینسان سخن داشت با رهنمون: (پیک) پس از شنیدنِ سخنِ رهنمون، یعنی کرسیوز (که مضمونِ پیام چیست) شترِ تیزرو را به‌تندیِ آتش (سوی افراسیاب) به حرکت درآورد. -سیاوخش از این سو به پاسخ نماند: سیاوش مجالِ رسیدنِ پاسخِ افراسیاب به کرسیوز را نداد. یعنی به‌سرعت واردِ جنگِ کرسیوز شد. -چو تنگ اندرآمد از ایران٘ سپاه / نشایست کردن به پاسخ نگاه: وقتی سپاهِ ایران بسیار نزدیک و با سپاهِ توران روبه‌رو شد، دیگر مجالِ منتظرِ جوابِ نامه‌ی افراسیاب شدن نبود و کرسیوز ناگزیر از جنگیدن شد. -روی دیدن: چاره دیدن، صلاح دیدن -گران: سنگین -گیتی‌فروز: مایه‌ی روشنیِ جهان -بدان روی آب: آن‌سوی رودِ جیحون، که مرزِ ایران و توران بوده. کرسیوز که از رود گذشته و واردِ ایران شده بود با حمله‌ی سیاوش به داخلِ خاکِ خود عقب‌نشینی می‌کند. 🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۶.mp3
6.12M
🎙| مصلحت‌گرایی و مقاومت 🔸برخی بازرگانان می‌گفتند ضرر مقاومت بیشتر از فایده‌اش است... 🖼 قسمت ششم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: شاعر جان ✍نویسنده: علی ابجدیان ناشر: انتشارات نادریان مجموعه‌‌شعری بسیار لطیف و دوست‌داشتنی است که شما را با خود به لحظه‌های ناب شاعر می‌برد. اگر به اشعار عاشقانه علاقه دارید، خواندن کتاب نامبرده که حدود چهل شعر دل‌انگیز و ناب دارد برایتان تجربه‌ی لذت‌بخشی خواهد بود. 🖊@ghalatnanevisim
🍂سفرنامه ناصر خسرو🍂 🥀قسمت اول🥀 🖊@ghalatnanevisim 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 📝معرفی کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی سفرنامه ناصر خسرو توسط ناصرخسرو قبادیانی نوشته شده است. در این سفرنامه شرح سفرهای خودش را از خراسان تا مکه و شام و مصر و ایران و بازگشت به خراسان و بلخ برای ما تعریف کرده است. ناصرخسرو بعد از خوابی که می‌بیند، تغییری بزرگ در خودش به‌وجود می‌آورد و دست از گذشته‌اش می‌کشد و سفری دراز را شروع می‌کند. درباره کتاب سفرنامه ناصرخسرو این کتاب توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی نوشته شده و گزارشی از یک سفر هفت‌ساله است. این سفر از مرو آغاز شد و با بازگشت به بلخ تمام شد. او از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، بسطام، دامغان، سمنان، ری، قوهه و قزوین می‌رود و از راه بیل، قپان، خرزویل و خندان به شمیران می‌رسد. از آن‌جا به سراب و سعیدآباد می‌رود و به تبریز می‌رسد. سپس از راه مرند، خوی، برکری، وان، وسطان، اخلاط، بطلیس، قلعه‌ی قف انظر، جایگاه مسجد اویس قرنی، ارزن، میافارقین، به آمد در دیار بکر وارد می‌شود. از آنجا با گذشتن از شهرهای شاماز جمله حلب به بیروت، صیدا، صور و عکا می‌رود. سپس از راه حیفا به بیت‌المقدس می‌رسد. ناصر خسرو از قدس به مکه و مدینه می‌رود و از راه شام به قدس برمی‌گردد و به مصر می‌رود. او از قاهره، اسکندریه و قیروان بازدید می‌کند و از راه دریا به زیارت مکه و مدینه می‌رود. سپس از همان راه بازمی‌گردد و از راه آبی نیل با کشتی به اسیوط، اخیم، قوص و اسوان می‌رود. او از برخی شهرهای سودان بازدید می‌کند و از راه دریای سرخ به جده و مکه می‌رود و شش ماه را در کنار خانه‌ی خدا می‌ماند. از مکه به سوی لحسا و سپس بصره می‌رود و به آبادان می‌رسد. آنگاه به بندر مهروبان می‌رود و از آنجا به ارجان می‌رسد و به لردگان، خان‌لنجان و اصفهان وارد می‌شود. سپس از نایین، طبس، قاین می‌گذرد تا در پایان سفر به بلخ برسد. ناصر خسرو قبادیانی در نوشتن صاحب سبک است و معمولا با گفتن «من که ناصرم» به خودش اشاره می‌کند و از عملی خاص یا چیزی که دیده صحبت می‌کند. از شواهد موجود در خود سفرنامه می‌توان متوجه شد که آن را بعد از سفر از روی یادداشت‌های میان راه نوشته است. سفرنامه ناصر خسرو در سال ۱۸۸۱ میلادی به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد. 🖊@ghalatnanevisim ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشق ار بر رخ معشوق نگاهی بکند نه چنان است گمانم که گناهی بکند ما به عاشق نه همین رخصت دیدار دهیم بوسه را نیز دهیم اذن که گاهی بکند آنکه آرایش این باغ ازو بود اکنون نگذارند که از دور نگاهی بکند دیدن چهره ی معشوق ثواب است خصوص که دمی در دل بیرحم تو راهی بکند آنچه با این دل ویرانه غم عشق تو کرد کافرم گر به دهی هیچ سپاهی بکند دوش دیدم که درآمد ز درم یار به خواب اثر این خواب به بیداری الهی بکند باکم از قتل صفایی به ستم نیست ولیک ترسم از دست تو یک نیم شب آهی بکند 🖊@ghalatnanevisim
هرگاه شناسۀ فعل‌های اسنادی (ام، ای، است، ایم، اید، اند)، پس از کلمه‌ای بیاید که به واکه (مصوت‌)های آ (توانا) و او (دانشجو) پایان یابد، «ی» میانجی می‌گیرد: ☜ توانایم، توانایی، تواناست، تواناییم، توانایید، توانایند ☜ دانشجویم، دانشجویی، دانشجوست، دانشجوییم، دانشجویید، دانشجویند 🖊@ghalatnanevisim
✍ بنِ فعل 1⃣ باشیدن: ۱. بودن (لغت‌نامه) ۲. ایستادن، توقف کردن، ماندن، اقامت کردن (لغت‌نامه) ۱. در تنهایی باشیدن وسواس غلبه کند. (کیمیای سعادت به‌نقل‌از لغت‌نامه) ۲. امیر اسماعیل مدتی به بخارا باشید و بعد به سمرقند رفت. (تاریخ بخارا، ۱۱۰) وکیل گفت... ما بدو نامه کنیم و ایدر بباشیم تا او خود چه فرماید. (تاریخ‌نامه طبری، ۳۰/۳) باشش «اقامت» البتکین... هم در این سال بفرمود تا حصار را آبادان کردند و جای باشش خود آنجا ساخت. (تاریخ بخارا، ۳۵) 2⃣ باشید: مادهٔ ماضی برساختهْ است که از مادهٔ مضارع ساخته شده است. 3⃣ باش: مادهٔ مضارع، باشش «اقامت»، سنج: باشنده، باشگاه، بودباش. ✅ یدالله منصوری، فرهنگ ریشه‌شناختی افعال زبان فارسی، چاپ اول، تهران: آوای خاور، ۱۳۹۶، ص ۶۴ – ۶۵. 🖊@ghalatnanevisim
چند غلط‌ املایی‌ در فضای مجازی غلط 👇                           درست👇 پرهیزگار                           پرهیزکار مطمعن                             مطمئن پلمپ                                پلمب      راجب                               راجع به تُ                                    تو باش                                 باشه بزار                                  بذار 🖊@ghalatnanevisim
با سلام و درود خواستم بپرسم.. املای نوشتاری می تراود درسته یا می طراود؟؟؟ مثلا این جمله: هزاران عطر می‌تراود. ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ سلام با "ت" صحیح است تراویدن: چکیدن و تراوش کردن آب و امثال آن باشد. و ترشح نمودن و رشحه رشحه خارج شدن آب و شراب و جز آن. 🖊@ghalatnanevisim
درود. مدتی است مطالبتان کم مایه و کم بار شده و بیشتر پستهای تبلیغاتی میذارید. مثلاً دیگه خبری از پستهای مربوط به واژه شناسی (مثلاً یک فنجان واژه شناسی) نیست. لطفاً نکات دستوری و ویرایشی بیشتری بذارید. سپاسگزارم. ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ✍️عرض سلام خدمت شما همراهان عزیز کانال غلط ننویسیم، در حال حاضر پست های واژه شناسی تمام شده اند، ان شاءالله به روز رسانی شد، حتما در کانال بارگذاری خواهد شد. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۲ 💫 حضرت موسى عليه السلام به قارون چنين نصيحت كرد "اَحْسَن کما اَحسنَ اللهُ الیک" (۱) نيكويى و احسان كن، همانگونه كه خداوند به تو نيكى و احسان نموده است. قارون به نصيحت موسى توجهی نکرد و فرجام كارش را شنيدى كه به عذاب الهى گرفتار شد و زمين، كاخ و ثروتش را بلعيد. (۲) 🔸آنكس كه دينار و درم خير نيندوخت (۳) 🔹سر عاقبت اندر سر دينار و درم كرد 🔸خواهى كه ممتع شوى از دين و عقبى (۴) 🔹با خلق ، كرم كن چو خدا با تو كرم كرد به قول حکیمی عرب که می گوید جُد وَ لاتَمنُن فَاِنَّ الفائدةَ اِلَیکَ عائدة یعنی ببخش و منت منه که نفع آن به تو باز می گردد. 🔸درخت کرَم هر کجا بیخ کرد 🔹️گذشت از فلک شاخ و بالای او 🔸️گر امیدواری کز او بر خوری 🔹️به منت منه اره بر پای او 🔸️شکر خدای کن که موفق شدی به خیر 🔹️ز انعام و فضل خود نه معطل گذاشتت 🔸️منت منه که خدمت سلطان همی کنی 🔹️منت شناس از او که به خدمت بداشتت ۱_وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (۷۷ سوره قصص_آیه ۷۷) و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد ۲_قارون بن یَصْهُر از افراد ثروتمند بنی‌اسرائیل است که قرآن او را در بدکاری در ردیف فرعون شمرده است. وی ابتدا از مخالفان اصلی حضرت موسی(ع) بود، اما در نهایت به او ایمان آورد و به همراه بنی‌اسرائیل، مصر را ترک کرد. با گذشت زمان، قارون شروع به نافرمانی‌ نمود و همین امر موجب عذاب الهی و مرگ او گردید. در تورات داستان قارون و جدالش با حضرت موسی(ع) آمده است. ۳_آنکس که ذره ای از مال خود را صرف انجام کارهای خیر نکرد، عاقبت جان خود را در این راه از دست داد ۴_ممتع شوى: لذت برى. 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و بیست و‌ ششم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
4_5915904789782201410.mp3
1.02M
(بخش ۱۰۷) (بخش ۲۳) گفتار اندر نامه نبشتنِ سیاوخش به نزدیکِ پدر 🖊@ghalatnanevisim
-شدن: درآمدن، رسیدن -چنان‌چون سزاوار بُد: آن‌چنان که شایسته بود. -فرازنده: بالابرنده، سربلندکننده -برآوردن: بالا بردن -چرا نی به فرمانش‌اندر، نه چون. / خرد کرد باید بدین رهنمون: در بندگیِ خدا چون‌وچرا جایی ندارد. خرد را باید در این کار (این چون‌وچرا نکردن) به‌کار بست. یا شاید این معنی بهتر باشد: خرد را باید به این امر گوشزد کرد که در بندگیِ خدا چون‌وچرا نکند. -ابا: شکلِ قدیمی‌ترِ "با" -روزگار شدن: وقت گذشتن -بخشودن: رحم و شفقت آوردن؛ در این‌جا کنایه از پیروزی دادن -ناوک: تیرِ کوچک -بارمان بکردارِ ناوک بجست از کمان: بارمان به تندیِ تیرِ از کمان جسته رفت. -گذراندن: عبور دادنِ سپاه (از جیحون که مرز بوده به داخلِ خاکِ توران) -سر به کیوان رسیدن: سر به آسمان رسیدن؛ خوشحالیِ زیاد -به یزدان پناهید و زو جُست بخت / بدان تا به بار آید آن نودرخت: کاوس به خدا پناه برد و امید بست تا آن درختِ جوان (سیاوش) در این جنگ پخته و کاردیده و پیروز شود. -هور: خور، خورشید. "شید" دراصل صفتِ خور بوده، به‌معنیِ درخشنده. -فرّهی: بزرگی، شکوه -مِهی: بزرگی -سپه بردی و جنگ خود خواستی: داوطلبِ این جنگ شدی و سپاه کشیدی. -توز: پوستِ درخت که بر کمان می‌پیچیده‌اند. -همی از لبت شیر بوید هنوز / که زد بر کمانِ تو از چنگ٘ توز: گرچه هنوز آن قدر کوچکی که بوی شیر از دهانت می‌آید، دستت چون توز بر کمان بسته شده و از آن جدایی ندارد [جنگاوری دلیر هستی]. -هنرمند: هنر در شاهنامه نه به‌معنی هنرِ امروزی، که به‌معنیِ مطلقِ هرگونه کاربلدی و مهارت و بسیار زیاد درمعنیِ هنرِ جنگ به‌کار رفته، و هنرمند، صاحبِ این‌ها. -کامه: کام، آرزو -درنگ کردن: تٲمل کردن و سنجیدن کار -نباید پراگنده کردن سپاه / بپیمای روز و بیارای گاه: (کاوس به سیاوش توصیه می‌کند که) اجازه نده سپاهت پراکنده شود؛ روز را بگذران و شب تخت را بیارای (با نشستن بر آن و منتظر شدن، تا افراسیاب در حمله پیشدستی کند). -بدپیشه: بدکار -ریمن: پلید -بانژاد: اصیل -باتَن: نیرومند -همان: همچنین -باکُلاه: تاجدار -بادستگاه: صاحبِ توانایی -سر از ماه برآوردن: کنایه از توانایی و غرورِ بسیار داشتن -کشیدن: حرکت کردن -دامن در خون کشیدن: کنایه از خود را به کشتن دادن 🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۷.mp3
9.32M
🎙| مقاومت و امید 🔸روزگار سخت است، اما امیدمان به آینده‌ای بهتر، مانند نخل‌های سرزمینمان، ریشه در اعماق وجودمان دارد... 🖼 قسمت هفتم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 🖊@ghalatnanevisim