خار و میخك - قسمت ۱۸.mp3
10.77M
🎙#روایت_شب| حملۀ سربازان صهیونیست
🔸در خواب عمیقی فرو رفته بودم که با صدای فریاد مردان در خانه از خواب بیدار شدم. ضربۀ محکمی به در اتاق خورد و تعدادی لولۀتفنگ به سمت ما نشانه رفت...
🖼قسمت هجدهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ما در غم خویش غمگسار خویشیم
محنت زدگان روزگار خویشیم
سرگشته و شوریده کار خویشیم
صیاد نه ایم و هم شکار خویشیم
#شعر #عسجدی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
پیشوندها و میانوندها و پسوندها، سرمایۀ زبانی ما هستند و چه بسیار به افزایش دایرۀ واژگانی ما کمک کردهاند. در موارد فراوانی به واژههای غیرفارسی «وند»هایی افزودهایم و فارسی را فربه و پربارتر کردهایم. و اینک چند نمونه:
وار: بندهوار، گوشوار
وان/ ون: پهلوان، سترون
وان: ساروان، کاروان
وَر: تاجور، کینهور، هنرور
ور: رنجور، گنجور، مزدور
وش: ماهوش
وند: خداوند، جلیلوند
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#واژهشناسی
✍ سرواژهسازی
◻️سرواژهسازی یکی از روشهای اختصارسازی است که در آن معمولاً اما نه همیشه، حروف اول واژههای یک عبارت به هم میپیوندند و لفظی میسازند که به ظاهر شبیه یک واژهٔ عادی زبان است مانند:
سیبا (سامانهٔ یکپارچه بانکی)؛
ساصد (سازمان صنایع دفاع)؛
ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین)؛
شابک (شماره استاندارد بینالمللی کتاب).
◻️در زبان فارسی، درنتیجهٔ ساختن سرواژه گاهی صورتی حاصل میآید که واژهای معنیدار است مانند: «هما» که از عبارت «هواپیمایی ملی ایران» گرفته شده است.
◻️در نیروی نظامی ایران ساختن سرواژه رواج دارد از این جملهاند:
نزاجا (نیروی زمینی جمهوری اسلامی ایران)؛
نهاجا (نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران)؛
مراپش (مرکز آموزش پشتیبانی)؛
مراتو (مرکز آموزش توپخانه)؛
لجمن (لبه جلویی منطقه نبرد).
◻️در گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای ساختن اختصارات گروهی تشکیلشده و اصول و ضوابط آن تدوین گردیده است.
◻️شماری از سرواژههایی را که در فرهنگستان به تصویب رسیده است:
واکا: ویروس انسانی کمبود ایمنی، در برابر HIV؛
پهپاد: پرندهٔ هدایتپذیر از راه دور، در برابر unattended aerial vehicle؛
مگ: معتادان گمنام، در برابر narcotics anonymous؛
قبک: قرارداد بستک کاربر، در برابر user datagram protocol ؛
ساعگ: سامانهٔ عارضه گریز، در برابر terrain-avoidance system.
✅ طباطبایی، علآءالدین، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اول، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۲۹۹.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_مجازی
✅ اشتباه هایی که می ذاری و درست می کنی
❌ اشتباه هایی که میزاری و درست میکنی
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۱۷
💫 مشورت کردن و پند گرفتن از دشمنان کار اشتباهی است فقط در صورتی این کار درست است که حرف ها او را بشنوی و بر خلاف آن عمل کنی، که برای تو بهتر است.
🔸حذر کن زآنچه دشمن گويد آن کن
🔹که بر زانو زنی دستِ تغابن (۱)
🔸گرت راهی نمايد راست چون تير
🔹ازو برگرد و راهِ دستِ چپ گير (۲)
۱_ تغابن : افسوس خوردن
۲_ حتی اگر در نظرت راه درستی به تو نشان داده بهتر است که از آن پیروی نکنی
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
محتوا 👈 درونمایه
کلمه عبور 👈 گذرواژه
مبتلا 👈 دچار
ماحصل 👈 دستاورد
بیتردید 👈 بیگمان
مسلما 👈بیگمان
مجرب 👈 کارآزموده
مرور 👈 بازبینی
فوقانی 👈 بالایی، زبرین
فاینال 👈پایانی
تناول 👈خوردن
تهنیت 👈شادباش
تکریم 👈بزرگداشت
تهاتر 👈پایاپای
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-نامور: نامدار، شهره
-مرز: در شاهنامه جز "سرحد" درمعنیِ "کشور" و "شهر" نیز آمده که در اینجا منظور همین آخریست، شهر (بلخ).
-پاک: کاملاً
-خواسته: گنج و ثروت و در اینجا مالواموال و توشهی سپاه
-همان کارها یکسر آراسته: همچنین همهی کارها را نیز سامانیافته (تحویلِ طوس بده).
-یکایک: یکبهیک، سراسر
-برشمردن: حسابرسی کردن، تحویل دادن
-دلش گشت پیچان ز تیمارِ اوی: دلش از اندوهِ او به درد آمد.
-بنفرید بر بومِ هاماوران: (زنگهی شاوران) بر سرزمینِ هاماوران نفرین کرد (که زادگاهِ سودابه، مسببِ تمامِ این بلاها بود).
-روان: جان
-دژم: خشمگین
-رای نبودن: صلاح و شایسته نبودن
-تو را بی پدر در جهان جای نیست: تو بدونِ پدر جایی نباید بروی.
-دگرباره زو پیلتن را بخواه: از او (کاوس) بخواه که دوباره رستم را بهسپهداری پیشِ تو بفرستد.
-جنگ ساختن: جنگ کردن، آمادهی جنگ شدن
-سخن کوته است ار نگردد دراز: موضوع کاملاً روشن است؛ بیهوده آن را کش ندهیم.
-گر آرام گیری، سخن تنگ نیست: اگر با صبروحوصله رفتار کنی ماجرا چندان هم پیچیده نیست.
-تو را پوزش اندر پدر ننگ نیست: عذرخواهی از پدر برای تو ننگ نیست.
-نوا: گروگان
-بخندد دل و جانِ تاریکِ اوی: جانِ ناخوش و غمگینِ او روشن و خوش میشود. تشبیهی انتزاعی و امروزی، برخلافِ اغلبِ تشبیههای شاهنامه که بیرونیاند.
-دلت گر چنین رنجه گشت از نوا، / رها کن؛ نه بر تو چک است و گوا: اگر نگرانِ گروگانهایی (که کاوس آنها را بکُشد)، رهایشان کن. درموردِ آنها به کسی (کاوس) چکوبرات و گواه ندادهای و کسی شاهدِ کارِ تو نبوده.
-نرفتهست کاری که درمانش نیست: (در نامهی کاوس) فرمانی داده نشده که نتوان اجرایش کرد.
-بداندیش: دشمن
-اندیشه بر دل دراز کردن: نگرانیِ بیش از اندازه داشتن
-بهچربی: بهچربزبانی و ملایمت
-خوشاندن: خشکاندن
-خسروانیدرخت: کنایه از پادشاهیِ کیانیان
-در: دبار
-مایه: امکانات، بضاعت
-مگر آسمانی جز این است راز / چه باید سخنها کشیدن دراز: شاید که رازِ تقدیر جز این باشد (و در این صورت) سخن را باید کوتاه کرد (چون نتیجهای ندارد).
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim