#نکتههای_دستوری
🔶 ممیّز
گاهی بین صفت شمارشی و موصوف (عدد و معدود) و نیز بین صفت مبهم «چند» و «چندین» و موصوف آنها کلماتی مخصوص بهعنوان واحد شمارش میآورند که «ممیّز» نامیده میشوند و میتوان آنها را با صفت شمارشی جمعاً صفت شمارشی مرکّب فرض کرد.
🔶 مشهورترین ممیّزها عبارتند از:
1⃣ باب، برای خانه و دکان و کاروانسرا و... .: دو باب خانه، چند باب کاروانسرا.
2⃣ توپ، برای پارچه: دو توپ ابریشم، دو توپ کرباس.
3⃣ جفت، برای کفش و جوراب و جز آن: چهار جفت کفش، ده جفت جوراب.
4⃣ جلد، برای کتاب و دفتر: ده جلد کتاب، بیست جلد دفتر.
5⃣ دست، هم برای لباس و هم برای شش عدد ظرف و قاشق و غیره: دو دست لباس، سه دست بشقاب.
6⃣ دستگاه، برای اتومبیل و رادیو و تلویزیون و امثال آنها: دو دستگاه رادیو، سی دستگاه موتور
7⃣ دوجین، برای هر دسته یا بستهٔ دوازدهتایی: یک دوجین کمربند، ده دوجین جوراب.
8⃣ رأس، برای گاو و گوسفند و بز و خر و جز آن: صد رأس گوسفند، شش رأس گاو.
9⃣ سر، برای انسان در عایله: ده سر عایله.
0⃣1⃣ طاقه، برای شال و پتو و پارچه: هفت طاقه شال، هشت طاقه پتو.
1⃣1⃣ فروند، برای کشتی و هواپیما و هلیکوپتر: چهار فروند هواپیما، سه فروند کشتی.
2⃣1⃣ قبضه، برای اسلحهٔ سبک: سه قبضه تیر، دو قبضه چاقو، سه قبضه تفنگ.
3⃣1⃣ قطعه، برای زمین و همچنین برای فرش: دو قطعه زمین، ده قطعه فرش.
4⃣1⃣ قواره، هم برای زمین و هم برای پارچه: چهار قواره زمین، دو قواره پارچه.
5⃣1⃣ نفر، برای انسان: چهل نفر دانشآموز، صد نفر کارگر.
✅ احمدی گیوی، حسن و حسن، انوری، دستور زبان فارسی ۱، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فاطمی،۱۳۹۴، ص ۱۳۰تا۱۳۱.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هَرَسْ کردن
به معنای «شاخههای زاید درخت را بریدن». هَرَس، به فتح اول و دوم، به همین صورت، یعنی با «ه» هوّز، نوشته میشود. بعضی میپندارند که این کلمه عربی است و آن را به صورت حرس مینویسند.
#غلط_ننویسیم
ص۴۱۲
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_حقیقی
✅ به طرف ...
❌ بطرف ...
*نوشته شده در تابلو های شهری
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۵
💫 گفتن خبر بدی که باعث رنجش می شود را به دیگران واگذار و از گفتن آن صرف نظر کن.
🔸بلبلا، مژدهی بهار بيار
🔹خبرِ بد به بوم بازگذار (۱)
۱_ بوم: جغد
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-آفرین: دعا، سپاس
-سخت: بسیار
-مَبُرّاد: حالتِ دعاییِ مبُرّد؛ بریده نشود. دور مباد.
-از گوهرِ تو مبراد بخت: بخت از نژادِ تو دور مبادا. بخت همیشه با این خانواده یار بادا.
-پرخاش: کنایه از جنگ
-آرام: کنایه از صلح
-کین: دشمنی
-این را به گیتی ندانیم جفت: (افراسیاب میگوید:) برای سیاوش همتایی در جهان نمیشناسیم. بی همتاست او.
-بالا: قامت
-فر: شُکوه
-رد: بزرگ، پهلوان. در شاهنامه در بسیاری جاها لقبِ افراسیاب است.
-شکیبیدن: تاب آوردن (در غم و سختی)
-بُرز: بلند
-مرا دیده در خوبدیدارِ او / بماند و، دلم خیره در کارِ اوی // که فرزند باشد کسی را چنین / دو دیده بگرداند اندر زمین: (افراسیاب میگوید:) چشمِ من ماتِ رخسارِ زیبای او (سیاوش) است و دلم حیران در کارش. کاوس باوجودِ چنین فرزندی چطور (از او چشم برگرفته و) مدام چشمِ طمع به دیگرکشورها دارد؟ یا: کسی چون کاوس که چنین فرزندی دارد دیگر از دنیا چه میخواهد؟ باید چشم از دنیا و هر چه در آن است برگیرد.
-زربفت: قالی یا پارچهی بافته به زر
-پرستنده: خدمتکار
-فراخ: آسوده، آزاد
-سیاوش چو در پیشِ ایوان رسید / سرِ طاقِ ایوان به کیوان رسید: تصویری بسیار زیبا با شخصیت دادن به طاق، که از خوشحالیِ بسیار از دیدنِ سیاوش و جای دادن به او سرش به کیوان رسیده!
-هشیوار: هشیار
-خوان: سفره
-نشستنگه: جا، بساط
-رود: ساز
-رامشگر: نوازنده، خواننده، خنیاگر
-خیره: گیج، ازخودبیخود (در اینجا از مستی)
-به مستی از ایران نیامدش یاد: شاعر جا به جا یادآوری میکند که سیاوش دائم در فکرِ ایران است. اینجا هم گویی میگوید که فقط مستیست که میتواند ساعتی یادِ ایران را از سرِ سیاوش دور کند.
-چنین گفت با شیده افراسیاب...: افراسیاب بسیار هوای سیاوش را دارد و اجازه نمیدهد دمی به او بد بگذرد مبادا که دلتنگ شود. در اینجا هم سفارش میکند که وقتِ سحر با هدیههای بسیار پیشِ سیاوش بروند و برای این کار پسرِ خودش شیده را میفرستد که بهاینترتیب حسِ برادری و پدرپسری را در سرِ سیاوش بیندازد و از دلتنگیِ او بکاهد.
-مهترِ انجمن: بزرگ/بزرگانِ جمع
-خامش: باوقار، بهمتانت
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۲۶.mp3
6.6M
🎙#روایت_شب| جنگ در سایه
🖼قسمت بیستوششم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: اصول فن ترجمه( فرانسه به فارسی)
✍نویسنده: محمدجواد کمالی
ناشر: سازمان سمت
در عصر کنونی، که عصر تبادل اطلاعات است و فرهنگ و دانش بشری روز به روز گسترش بیشتری مییابد، بیش از هر زمان دیگر به مترجمان کارامد و زبده نیازمندیم؛ زیرا اگر در انتقال فرهنگ و هنر و دستاوردهای جدید علمی و فنی دیگر کشورها، که جز از طریق ترجمه میسر نیست، لحظهای غفلت کنیم از قافلة پیشرفت و تمدن عقب خواهیم ماند و جبران این عقبماندگی بسیار دشوار خواهد بود. تقریباً، در همة کشورهای توسعهیافته، تربیت مترجم مسئلهای جدی و اساسی تلقی میشود و برای نیل به این هدف، دهها دانشگاه و مؤسسة تخصصی با امکانات مکفی و بهرهمندی از استادان مجرب مشغول فعالیتاند.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔵سی اصل حرفه #ویراستاری🔵
✍ سعید احمدی
۱. عشق به کار
۲. آشنایی با فنون و مهارتهای نویسندگی
۳. یادگیری، آموزش و تمرین پیاپی
۴. اطلاعات عمومی
۵.متن خوانی ادبیات
۶.مخاطبشناسی: کودک، نوجوان و ...
۷.استدلالمحوری
۸. آشنایی با حوزه نشر
۹. صبوری و شتابگریزی
۱۰. نپذیرفتن کارهای خارج از توان
۱۱. خواندن متن برای غلطگیری نه یادگیری
۱۲. افراط نکردن در فارسینویسی
۱۳. ساده و گویا کردن مطالب پیچیده
۱۴. پایبندی به تعهدات و دقت در زمانبدی دریافت و تحویل اثر
۱۵. تعامل با نویسنده به جای تقابل با او
۱۶. حفظ آبروی نویسنده
۱۷. امانتدار نویسنده بودن
۱۸. رعایت و حفظ سبک نویسنده
۱۹. احترام به پیشکسوتان ویرایش
۲۰. وحدت روش و رویه در کل متن
۲۱. رجوع به منابع
۲۲. ترجیح ویرایش روی فایل
۲۳. ظاهر برازنده و اجتماعی
۲۴. انتخاب مکان آرام
۲۵. تمرکز کامل
۲۶. انتقادپذیری
۲۷. خوش خطی
۲۸. یادداشت عنوان اثر، نویسنده، تاریخ، تعداد کلمات متن خام و سفارشدهنده
۲۹. حرکات و نرمشهای بدنی برای ویرایش
۳۰. تغذیه مناسب.
#غلط_ننویسیم
#نویسندگی
🖊@ghalatnanevisim
صبحتون معطر 🍎🍃
بہ بوی مهربانی🍎🍃
دلتـون غـرق
عـشق و محبت🍎🍃
لبتـون خنـدون 🍎🍃
زندگیتون
مـملوء از آرامـش 🍎🍃
دقیقه هاتـون بینظیر🍎🍃
و لحظاتتـون شیـریـن و نـاب🍎🍃
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست
گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست
آن لب که تر، از باده نشد هیزم خشگ است
آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست
دل جمله مسخر شده عشق شد ای عقل
زین ملک برون رو که در آن تمشیتی نیست
جز عشق میاموز به اطفال طریقت
بس تجربه کردم به از این تربیتی نیست
مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی
در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست
فرخنده عروس است نکو گفته «عمان »
کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست
#شعر #عمان_سامانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
فارسی بنویسیم👇
لازم 👈 نیاز
سؤال پرسش
علم دانش
علامت نشان، نشانه
آدرس نشانی
استارت آغاز
تیراژ شمارگان
مصاحبه گفتوگو
حین هنگام
لیست فهرست
مستمع شنونده
اصرار پافشاری
احصا شمارش
حقد کینه
حوایج نیازمندیها
حقارت کوچکی
خسران زیان
خاشع فروتن
خصوصیت ویژگی
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
🔶 حذف در اجزای جمله:
حذف کلمه در جمله معمولاً یا بنا بر عرف زبان است و یا به قرینهٔ لفظی یا معنوی:
🔴 حذف بنا بر عرف زبان:
1⃣ مرگ بر خائنان!
مرگ بر خائنان، یعنی مرگ بر خائنان باد. (باشد)
2⃣ خداحافظ.
خداحافظ، یعنی خداحافظ شما باد. (باشد)
3⃣ چه عجب!
چه عجب! یعنی چهقدر جای عجب است که شما اینکار را کردید.
🔴 برخی از مثالها و ضربالمثلها:
1⃣ سرپیری معرکهگیری
2⃣ چاردیواری اختیاری
3⃣ پارسال دوست امسال آشنا
✅ احمدی گیوی، حسن و حسن انوری، دستور زبان فارسی ۱، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فاطمی، ۱۳۹۴، ص ۲۱۱.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از قاصدک
انگشتر هیات شهدای گمنام تهران💚
🔴زیر قیمت کل بازار😎
🟡بیش از۸سال#سابقه فروش💍
🔵 #سود شما سود ماست✨
🟢ارسال رایگان و سریع+ضمانت مرجوعی+هدیه😘📦
http://eitaa.com/joinchat/4067164162C323f980ba7
⚠️بیا و تخفیف ویژه و مسابقه رو از دست نده 👆😍
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
واژههای پایانیافته به «الف»، در پیوند با پسوند «-ی»، صامت میانجیِ «ی» میگیرند و در رسمالخطِ امروزی، این «ی» بهصورت «یـ» نوشته میشود، نه «ئـ». مثال:
🔸 زیبا + «-ی» = زیبایی (نه زیبائی)
🔸 جانفدا + «-ی» = جانفدایی (نه جانفدائی)
🔸 بیوفا + «-ی» = بیوفایی (نه بیوفائی)
🔸 نوا + «-ی» = نوایی (نه نوائی)
🔸کدخدا + «-ی» = کدخدایی (نه کدخدائی)
🔸 رجا + «-ی» = رجایی (نه رجائی)
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_حقیقی
✅ عیده و عیدیش
❌ عیدِوعیدیش
نوشته شده در یک آگهی تلویزیونی
*به جای واژه "است" که در حالت محاوره به "ه" تبدیل می شود، از نقش نمای اضافه (کسره)، استفاده شده است.
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۶
💫 تا زمانی که از خیانت کسی اطمینان کامل پیدا نکرده ای لب به سخن گفتن در پیشگاه پادشه (کسی) نکن. چون با این کار بیشترین آسیب را به خودت وارد می کنی.
🔸بسيچ سخنگفتن آنگاه کن
🔹که دانی که در کار گيرد سخن (۱)
۱_ بسیچ : اراده کردن
تنها زمانی قصد گفتن چیزی کن که بدانی موثر واقع می شود.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-ساختن: آماده شدن
-زمانی: یک زمان، مدتی
-باختن/بازیدن: بازی کردن
-چوگانِ تو نبینند گُردان به میدانِ تو: کسی چوگانبازیای چون چوگانبازیِ تو ندیده. یا: چوگان زدنِ تو در میدانِ بازی آنقدر سریع است که چوگانت دیده نمیشود!
-انوشه: بیمرگ، جاوید
-بَدی: کوتاهشدهی "بادی"؛ حالتِ دعاییِ "باشی". این را با "بُدی" اشتباه نگیریم که بهمعنیِ "بود/میبود" است.
-روان را به دیدار٘ توشه بَدی: با دیدنِ تو روان همیشه توشه و نیرو بگیرد -که درواقع یعنی نیروی روان از توست.
-همی از تو جویند شاهان٘ هنر. / که یابد به هر کار از تو گذر!؟: همهی شاهان هر کاری را باید از تو یاد بگیرند؛ الگوی همه تویی. هیچ کس در هیچ کاری بهتر و برتر از تو نیست.
-همی از تو خواهم بد و نیک جُست: در هر چیز با تو باید مشورت کرد. تو الگوی منی.
-رادی: دلیری، مردانگی
-بدین آشتی تو شدی نامجوی: با این صلح کردن بهجای جنگ (با تورانیان) تو خود را شهره به خوبی کردی.
-چو تابندهماهی و خورشیدچهر: تو همچون ماهِ تابنده هستی و چهرهای چون خورشید داری.
-زیبای گاه: زیبندهی تختِ شاهی؛ شایستهی شاهی
-پشت: حامی و مایهی دلگرمی
-گرازان: در دو معنیِ خوشخوشان/خرامان و شتابان/حملهکُنان آمده. اینجا معنیِ اول را میدهد.
-چنین گفت پس شاهِ توران بدوی/ که "یاران گزینیم در زخمِ گوی // تو باشی بدانروی و زینروی٘ من / به دو نیمه همزیننشان انجمن": افراسیاب (به سیاوش) گفت: برای این مسابقهی چوگان یارکشی کنیم. تو آنطرف (سرگروه باش) و من اینطرف و بقیه هم بههمینترتیب در دو گروهِ (ما).
-بهکار بودن: مفید بودن، نتیجه دادن
-برابر نیارم زدن با تو گوی: (سیاوش در جوابِ افراسیاب میگوید:) در گوی زدن خود را حریفِ تو نمیبینم یا بهتر: در گوی زدن، در گروهِ مقابلِ تو نمیتوانم باشم.
-سوار: در اینجا یار، بازیکنِ چوگان
-سخنگفتنِ هر کسی باد شد: بدگوییهای بقیه از سیاوش پیشِ افراسیاب بادِ هوا شد و بیاثر.
-هنر کُن به پیشِ سواران پدید / بدان تا نگویند کاو بد گزید: (افراسیاب نمیپذیرد که سیاوش در بازی یارِ او باشد و میگوید: در تیمِ روبهرو بایست و) هنرِ چوگانبازیات را رو کُن (و ملاحظهی مرا نکن) تا نگویند که افراسیاب با حریفِ ضعیفی بازی کرد. یا: تا نگویند که افراسیاب در یارکشی برای دو گروه جانبِ عدالت را رعایت نکرد.
-فرمان تو راست / سواران و میدان و چوگان تو راست: فرمان فرمانِ توست؛ تو اول شروع به یارگیری کن.
-چو هومان که برداشتی ز آب٘ گوی: و همینطور یکی مثلِ هومان که در چوگانبازی بسیار ماهر بود.
-یارستن: جرٲت کردن
-همه یارِ شاهند و تنها منم: همهی (اینها که تو یارِ من کردی) در کنارِ تو باشند و من تنها باشم (و برای گروهِ خودم از ایرانیان یار بگیرم، آنطور که رسمِ یارگیری -یا رسمِ بازیست).
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
🔶 اقسام قید از نظر معنی:
1⃣ قید زمان: «شب» باران آمد.
2⃣ قید مکان: نسرین «اینجا» نشسته بود و فریبا «آنجا»
3⃣ قید مقدار: دیشب باران «کمکم» میآمد امّا امروز «زیاد» بارید.
4⃣ قید کیفیت: مسعود «خوب» کار میکند.
الیاس «بهآرامی» کار میکند.
5⃣ قید حالت: کودک «گریان» آمد.
6⃣ قید تأسف: «متأسفانه» نتوانستم شما را ببینم.
7⃣ قید تعجبّ: «عجبا!» عمر آدمی به این زودی به پایان میرسد.
8⃣ قید تأکید و تصدیق: «حتماً» به دیدار شما خواهم آمد.
9⃣ قید پرسش: «چگونه» این کار را انجام خواهید داد؟
0⃣1⃣ قید شکّ و تردید: «شاید» فردا به خیابان بروم.
✅ احمدی گیوی، حسن و حسن انوری، دستور زبان فارسی ۱، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فاطمی، ۱۳۹۴، ص ۱۶۵تا۱۶۶.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۲۷.mp3
7.62M
🎙#روایت_شب| مقاومت یا سازش؟
🔸درحالیکه مقاومت فلسطین درحال انجام عملیاتهای نظامی است، تشکیلات خودگردان فلسطین تلاش میکند تا با رژیم صهیونیستی به توافق برسد...
🖼 قسمت بیستوهفتم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim