eitaa logo
غلط ننویسیم
16.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
200 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و دهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-هرزبد: رئیسِ خواجگان و مسئولِ اندرونیِ کاخ -زدوده‌دل: پاکدل -که بتخانه را هیچ نگذاشتی / کلیدِ درِ پرده او داشتی: (هرزبد) مسئولِ اندرونی بود و هرگز از این مسئولیت فارغ نبود. -چون برکشد هور تیغ از نهفت: وقتی خورشید شمشیرِ (پرتوهای) طلایی‌اش را می‌کِشد؛ کنایه از طلوعِ خورشید. -ز پیش سیاوش همی‌رو بهوش / نگر تا چه فرماید؛ آن را بکوش: (کاوس به هرزبد می‌گوید: فردا صبح) هوشمندانه پیشِ سیاوش برو و ببین که او چه دستوری می‌دهد؛ آن را اجرا کن. در شاهنامه و بعضی متونِ کهن، گاهی "از" به‌معنیِ "به" به‌کار می‌رود. -نثار: پیشکش -زبرجد: سنگی قیمتی بیشتر به‌رنگِ سبز -پرستنده: خدمتکار، کنیز -نماز بردن: تعظیم و احترام کردن -به‌راز: پنهانی -چو پردخته شد، هرزبد را بخواند / سخن‌های بایسته چندی براند: (وقتی کاوس) از دیگرکارهای مملکتی فارغ شد، یا دربار از اغیار خالی شد، هرزبد را فراخواند و حرف‌های لازم را به او گفت. -بیارای د‌ل‌ها به دیدارِ نو: (کاوس به سیاوش گفت که به شبستان برو و) دل‌های زنانِ اندرونی را به دیدنِ رخسارِ جوان و شادابت شادمان کن. -به‌یکجا: همزمان -سیاوش همی‌بود لرزان ز بد: سیاوش بر درِ اندرونی از اتفاق بدی که قرار بود بیفتد لرزان بود. -خوشاب: درخشان -رود: ساز، ترانه -خواسته: گوهر -نگار: نقش -شاهوار: شاهانه -رنگ‌ و بوی: آرایش و عطر -سهیلِ یمن: درخشان‌ترین ستاره پس از شِعرای یمانی. همیشه دیده نمی‌شود و معروف بوده که بیشتر در یمن دیده می‌شود. -جعد: گیسو -شکن: پیچ‌وتاب -فروهشته تا پای٘ مشکین‌کمند: کمندِ مشکینِ گیسوانش تا پای او آویخته بود. -نعلین: شاید کفشِ درونِ خانه، یا کفشی پیشکش به سیاوش -سر افگندن پست: سر را کاملاً خم کردن به‌نشانِ احترام -تفت: هم فعلِ سوم‌شخصِ مفرد است از تفتن، یعنی به‌سرعت رفت و هم قید، به‌سرعت. این‌جا قید است. -دیر: زمانی دراز -ره: بار -پاس: یک بخش از چهار بخشِ شب (یا یک بخش از هشت بخشِ روز) -همان: همچنین -پیوند: خویش، وابسته -سیاوش بدانست کان مهر چیست / چنان دوستی نز رهِ ایزدی‌ست // به نزدیکِ خواهر خرامید زود / که آن جایگه کار٘ ناساز بود: سیاوش فهمید که سودابه از آن‌ در آغوش کشیدن و مهرورزی به او چه منظوری دارد و این کارِ سودابه موردِپسند خدا نیست. به‌سوی خواهرانش رفت چون پیشِ سودابه بودن خوشایندِ سیاوش و کارِ درستی نبود. -آفرین خواندن: ستایش کردن -کرسی: صندلی -شبستان همه شد پر از گفت‌وگوی / که "اینت سر و تاجِ فرهنگ‌جوی": همه‌ی کسانی که در اندرونی بودند شروع به پچ‌پچ و نجوا کردند درباره‌ی سیاوش که: بَه بَه از این شخصیتِ شخیص و فرزانه. به‌قولِ امروزه: آها اینه! -روانش خرد برفشاند همی: پیش‌تر هم به‌شکلِ "روانش خرد پرورد" درباره‌ی سیاوش داشته‌ایم. به‌این معنی که خرد از جانِ او زاده می‌شود یا فشانده می‌شود. 🖊@ghalatnanevisim
FarsCast Yousof1.mp3
21.92M
🎙 قصه‌ حضرت یوسف به نقل از تفسیرهای مسورآبادی، روح‌‌الجنان و منهج‌‌الصادقین با صدای بهروز رضوی - بخش اول 🖊@ghalatnanevisim
  👈داستان ترکیب نادرست «ورود کردن»! ـ نه نه... خواهش می‌کنم شما در این قضیه ورود نکنید! ـ بعد از چند دقیقه من هم به بحث ورود کردم! ـ اگر لازم باشد من هم ورود خواهم کرد! ـ ورود کردن من به این موضوع تبعاتی دارد! ـ من اصلاً به این موضوع ورود نمی‌کنم! به جملات بالا دقت کنید. به نظر شما نمیشه به‌جای جملۀ اولی اینجوری گفت: ـ لطفاً شما دخالت نکنید. یا به‌جای دومی گفت: ـ بعد از چند دقیقه من هم وارد بحث شدم. غلط را ما مصطلح می‌کنیم. اون هم وقتی می‌خواهیم ژست فرهیختگی بگیریم. کلمات وارد و خارج  هردو از نظر ریشه، عربی‌اند.   کلمۀ ورود در زبان فارسی از دیرباز و در بسیاری از متون، نقش مصدری داشته و یا به محل وارد شدن اطلاق می‌شده و کلمۀ خروج غالباً به معنی جای خارج شدن بوده است. (گاهی نیز به معنی طغیان و قیام به کار می‌رفته است) به نظر شما چه ضرورتی دارد که بعضی‌ها  به‌جای به‌کار‌گیری مشتقات  «وارد شدن» که مصطلح‌تر است (به مقتضای جمله) از ترکیب من‌درآوردی «ورود کردن» استفاده نمایند؟!.. 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: کوته سرایی ✍نویسنده: سیروس نوذری ناشر: انتشارات ققنوس کتاب کوته سرایی حاصل پژوهشی در قالب‌های شعری کوتاه در ادبیات منظوم فارسی است که توسط سیروس نوذری به چاپ رسیده. سیروس نوذری که خود صاحب چند دفتر شعر و یکی از نمایندگان سبک شعری کوتاه در ادبیات فارسی است، با تاکید بر اینکه خلأ حضور اثری پژوهشی و تحلیل در زمینه‌ی شعر کوتاه فارسی به خوبی احساس می‌شود، در این اثر تلاش کرده با معرفی نمایندگان این سبک و نمونه‌های متعدد کار آن‌ها، تاریخ و قالب این سبک نگارش را مستند کند. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشستم به رهت بهر تمنای وصال دیده وقف تو نمودم شب و روز و مه و سال بی‌جمال تو مرا زندگی دهر محال از من دلشده یک بار نپرسیدی حال! 🖊@ghalatnanevisim
✍ انواع کلمهٔ مرکب از نظر معنایی کلمات مرکب را می‌توان براساس رابطهٔ معنایی واژه‌ها با یکدیگر به چهار نوع تقسیم کرد: 1⃣ درون‌مرکز مانند: تختخواب، موش‌خرما، شال‌گردن، موی‌رگ، شیرماهی؛ 2⃣ برون‌مرکز مانند: گردن‌کلفت، نوروز، آب‌سیاه؛ 3⃣ دوسویه یا بدل مانند: سربازمعلم، افسرنگهبان، استادراهنما، دانشجومعلم؛ 4⃣ متوازن مانند: کت‌وشلوار، دخل‌وخرج، سمت‌وسو. ✅ ویدا شقاقی، مبانی صرف، چ ۱۰، تهران: سمت، ۱۳۹۷، ص ۱۲۳ تا ۱۲۵. 🖊@ghalatnanevisim
  در سال‌های اخیر به‌دلیل استفاده نادرست رسانه‌ها، مصدر «داشتن» گاه در جای خود به کار نمی‌رود و به دلیل گرته‌برداری و ترجمه لفظ‌به‌لفظ زبان در رادیو و تلویزیون و کتاب و مطبوعات، وارد زبان مردم هم شده است. به‌جای: بیان داشت بگوییم: بیان کرد به‌جای اظهار داشت بگوییم: اظهار کرد 🖊@ghalatnanevisim
مبرا: املای این کلمه در فارسی و انگلیسی مبرا است لذا مبری غلط است 🖊@ghalatnanevisim