eitaa logo
غلط ننویسیم
16.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
172 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و دهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-هرزبد: رئیسِ خواجگان و مسئولِ اندرونیِ کاخ -زدوده‌دل: پاکدل -که بتخانه را هیچ نگذاشتی / کلیدِ درِ پرده او داشتی: (هرزبد) مسئولِ اندرونی بود و هرگز از این مسئولیت فارغ نبود. -چون برکشد هور تیغ از نهفت: وقتی خورشید شمشیرِ (پرتوهای) طلایی‌اش را می‌کِشد؛ کنایه از طلوعِ خورشید. -ز پیش سیاوش همی‌رو بهوش / نگر تا چه فرماید؛ آن را بکوش: (کاوس به هرزبد می‌گوید: فردا صبح) هوشمندانه پیشِ سیاوش برو و ببین که او چه دستوری می‌دهد؛ آن را اجرا کن. در شاهنامه و بعضی متونِ کهن، گاهی "از" به‌معنیِ "به" به‌کار می‌رود. -نثار: پیشکش -زبرجد: سنگی قیمتی بیشتر به‌رنگِ سبز -پرستنده: خدمتکار، کنیز -نماز بردن: تعظیم و احترام کردن -به‌راز: پنهانی -چو پردخته شد، هرزبد را بخواند / سخن‌های بایسته چندی براند: (وقتی کاوس) از دیگرکارهای مملکتی فارغ شد، یا دربار از اغیار خالی شد، هرزبد را فراخواند و حرف‌های لازم را به او گفت. -بیارای د‌ل‌ها به دیدارِ نو: (کاوس به سیاوش گفت که به شبستان برو و) دل‌های زنانِ اندرونی را به دیدنِ رخسارِ جوان و شادابت شادمان کن. -به‌یکجا: همزمان -سیاوش همی‌بود لرزان ز بد: سیاوش بر درِ اندرونی از اتفاق بدی که قرار بود بیفتد لرزان بود. -خوشاب: درخشان -رود: ساز، ترانه -خواسته: گوهر -نگار: نقش -شاهوار: شاهانه -رنگ‌ و بوی: آرایش و عطر -سهیلِ یمن: درخشان‌ترین ستاره پس از شِعرای یمانی. همیشه دیده نمی‌شود و معروف بوده که بیشتر در یمن دیده می‌شود. -جعد: گیسو -شکن: پیچ‌وتاب -فروهشته تا پای٘ مشکین‌کمند: کمندِ مشکینِ گیسوانش تا پای او آویخته بود. -نعلین: شاید کفشِ درونِ خانه، یا کفشی پیشکش به سیاوش -سر افگندن پست: سر را کاملاً خم کردن به‌نشانِ احترام -تفت: هم فعلِ سوم‌شخصِ مفرد است از تفتن، یعنی به‌سرعت رفت و هم قید، به‌سرعت. این‌جا قید است. -دیر: زمانی دراز -ره: بار -پاس: یک بخش از چهار بخشِ شب (یا یک بخش از هشت بخشِ روز) -همان: همچنین -پیوند: خویش، وابسته -سیاوش بدانست کان مهر چیست / چنان دوستی نز رهِ ایزدی‌ست // به نزدیکِ خواهر خرامید زود / که آن جایگه کار٘ ناساز بود: سیاوش فهمید که سودابه از آن‌ در آغوش کشیدن و مهرورزی به او چه منظوری دارد و این کارِ سودابه موردِپسند خدا نیست. به‌سوی خواهرانش رفت چون پیشِ سودابه بودن خوشایندِ سیاوش و کارِ درستی نبود. -آفرین خواندن: ستایش کردن -کرسی: صندلی -شبستان همه شد پر از گفت‌وگوی / که "اینت سر و تاجِ فرهنگ‌جوی": همه‌ی کسانی که در اندرونی بودند شروع به پچ‌پچ و نجوا کردند درباره‌ی سیاوش که: بَه بَه از این شخصیتِ شخیص و فرزانه. به‌قولِ امروزه: آها اینه! -روانش خرد برفشاند همی: پیش‌تر هم به‌شکلِ "روانش خرد پرورد" درباره‌ی سیاوش داشته‌ایم. به‌این معنی که خرد از جانِ او زاده می‌شود یا فشانده می‌شود. 🖊@ghalatnanevisim
FarsCast Yousof1.mp3
21.92M
🎙 قصه‌ حضرت یوسف به نقل از تفسیرهای مسورآبادی، روح‌‌الجنان و منهج‌‌الصادقین با صدای بهروز رضوی - بخش اول 🖊@ghalatnanevisim
  👈داستان ترکیب نادرست «ورود کردن»! ـ نه نه... خواهش می‌کنم شما در این قضیه ورود نکنید! ـ بعد از چند دقیقه من هم به بحث ورود کردم! ـ اگر لازم باشد من هم ورود خواهم کرد! ـ ورود کردن من به این موضوع تبعاتی دارد! ـ من اصلاً به این موضوع ورود نمی‌کنم! به جملات بالا دقت کنید. به نظر شما نمیشه به‌جای جملۀ اولی اینجوری گفت: ـ لطفاً شما دخالت نکنید. یا به‌جای دومی گفت: ـ بعد از چند دقیقه من هم وارد بحث شدم. غلط را ما مصطلح می‌کنیم. اون هم وقتی می‌خواهیم ژست فرهیختگی بگیریم. کلمات وارد و خارج  هردو از نظر ریشه، عربی‌اند.   کلمۀ ورود در زبان فارسی از دیرباز و در بسیاری از متون، نقش مصدری داشته و یا به محل وارد شدن اطلاق می‌شده و کلمۀ خروج غالباً به معنی جای خارج شدن بوده است. (گاهی نیز به معنی طغیان و قیام به کار می‌رفته است) به نظر شما چه ضرورتی دارد که بعضی‌ها  به‌جای به‌کار‌گیری مشتقات  «وارد شدن» که مصطلح‌تر است (به مقتضای جمله) از ترکیب من‌درآوردی «ورود کردن» استفاده نمایند؟!.. 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: کوته سرایی ✍نویسنده: سیروس نوذری ناشر: انتشارات ققنوس کتاب کوته سرایی حاصل پژوهشی در قالب‌های شعری کوتاه در ادبیات منظوم فارسی است که توسط سیروس نوذری به چاپ رسیده. سیروس نوذری که خود صاحب چند دفتر شعر و یکی از نمایندگان سبک شعری کوتاه در ادبیات فارسی است، با تاکید بر اینکه خلأ حضور اثری پژوهشی و تحلیل در زمینه‌ی شعر کوتاه فارسی به خوبی احساس می‌شود، در این اثر تلاش کرده با معرفی نمایندگان این سبک و نمونه‌های متعدد کار آن‌ها، تاریخ و قالب این سبک نگارش را مستند کند. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشستم به رهت بهر تمنای وصال دیده وقف تو نمودم شب و روز و مه و سال بی‌جمال تو مرا زندگی دهر محال از من دلشده یک بار نپرسیدی حال! 🖊@ghalatnanevisim
✍ انواع کلمهٔ مرکب از نظر معنایی کلمات مرکب را می‌توان براساس رابطهٔ معنایی واژه‌ها با یکدیگر به چهار نوع تقسیم کرد: 1⃣ درون‌مرکز مانند: تختخواب، موش‌خرما، شال‌گردن، موی‌رگ، شیرماهی؛ 2⃣ برون‌مرکز مانند: گردن‌کلفت، نوروز، آب‌سیاه؛ 3⃣ دوسویه یا بدل مانند: سربازمعلم، افسرنگهبان، استادراهنما، دانشجومعلم؛ 4⃣ متوازن مانند: کت‌وشلوار، دخل‌وخرج، سمت‌وسو. ✅ ویدا شقاقی، مبانی صرف، چ ۱۰، تهران: سمت، ۱۳۹۷، ص ۱۲۳ تا ۱۲۵. 🖊@ghalatnanevisim
  در سال‌های اخیر به‌دلیل استفاده نادرست رسانه‌ها، مصدر «داشتن» گاه در جای خود به کار نمی‌رود و به دلیل گرته‌برداری و ترجمه لفظ‌به‌لفظ زبان در رادیو و تلویزیون و کتاب و مطبوعات، وارد زبان مردم هم شده است. به‌جای: بیان داشت بگوییم: بیان کرد به‌جای اظهار داشت بگوییم: اظهار کرد 🖊@ghalatnanevisim
مبرا: املای این کلمه در فارسی و انگلیسی مبرا است لذا مبری غلط است 🖊@ghalatnanevisim
✅ ویدئو ✅ ... قابل ملاحظه هست. ❌ در ادامه ويدءويي كه فرستادم واقعا قابل ملاحظه هستش😔 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت 🌺 حکایت ۶ 💫 پادشاهى پسر خود را در اختيار معلمی دانشمند قرار داد و گفت: اين پسر را همان گونه كه پسران خودت را پرورش مى دهى، تربيت كن. مربى با كمال احترام دستور شاه را پذيرفت و به تربيت پسر پرداخت. چند سال گذشت آن پسر به جايى نرسيد ولى پسران خودش رشد و ترقى كردند و به مقام عالى علمى نايل شدند. پادشاه مربى را طلبيد و او را سرزنش كرد و به او گفت: بر خلاف پيمان رفتار كردى، پسران خودت را خوب تربیت کردی كه به مقام رسيدند ولى پسر من به جايى نرسيد. مربى گفت: بر پادشاه زمين مخفى نيست كه تربيت يكسان است، ولى استعداد و توانایی افراد مختلف یکسان نیست و متفاوت مى باشد. 🔸گرچه سيم و زر ز سنگ آيد همى 🔹در همه سنگى نباشد رز و سيم 🔸بر همه عالم همى تابد سهيل 🔹جايى انبان مى كند جايى اديم (۱) ۱_ يعنى: اگر چه طلا و نقره از دل سنگ بيرون می آید، ولى در هر سنگی طلا و نقره يافت نمى شود. ستاره سهيل بر همه جهان نور مى افشاند ولى بر اثر تابش آن ، يكجا چرم ناپيراسته و جاى ديگر چرم پيراسته ساخته شود. 🖊@ghalatnanevisim
«درستایش قلم» 🌿📝 زمانی‌که تنها هستید، قلم به دست بگیرید. زمانیکه خوشحال هستید بازهم قلم به دست شوید، حتی درناراحتی و غم نیز مسلح به قلم باشید و پیوسته بنویسید. قلم رهایتان نمی‌کند مگر آنکه روزی آن را کنار بگذارید. وقتی به دستان خویش هنرِ قلم زنی بیاموزید، آرام آرام قلم به کمک شما می‌آید تا اندکی از درد و دغدغه‌های روزانه شما بکاهد، پس واژگان به راحتی از جوهر قلم روی کاغذ نقش می‌بندند و از آن لحظه شما دیگر تنها نیستید و قلم، همراه همیشگی و یار با وفای شماست. 🌿📝 می‌گویند؛ نوشتن یکی از سخت‌ترین و دشوارترین زمان برای کسی است که می‌نویسد. من اما، لحظاتی را که مشغول قلم زدن هستم از زمین و زمان منقطع و گویی در دنیایی زیبا و پُر از حروف و واژگان سیر می‌کنم. قلم را با دست راست گرفته و صفحه سفیدی را باز می‌کنم تا جوانه‌های کوچک ذهنم شروع به شکوفه زدن کنند. 🌿📝 سایه تو هرگز تو را ترک نخواهد کرد؛ دقیقا زمانیکه تصمیم به نوشتن کنید این قلم و نوشتن است که سایه به سایه شما را همراهی می‌کند. همراه و هم‌رازی آرام، صادق و بی سروصدا که فقط باید آن را حق جو و حقیقت طلب بار بیاورید. تا مبادا تیزی و بُرَندگی‌اش همچون زبان آدمیزاد کسی را زخمی و آزار دهد. 🌿📝 شاید هم درست باشد این جمله که؛ «نویسندگان دوبار زندگی می‌کنند» جمله‌ی عمیق و زیبایست، اما انسان زمانی می‌تواند نویسنده‌ی واقعی باشد که به نویسنده اصلی ایمان و باور داشته باشد، پس وقتی نویسنده خداست از چیزی نهراسید. 🌿✍🏻سیده ناهید موسوی ‌ 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و یازدهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-دیدم به پرده‌سرای نهفت: اندرونی را دیدم و شناختم. -ز یزدان بهانه نبایدت جُست: خدا چیزی برای تو کم نگذاشته که به‌خاطرِ آن بهانه‌ای برای شکایت از او داشته باشی. -جم: جمشید -گاه: تختِ شاهی، کنایه از پادشاهی -نای: نی -دل از بودنی‌ها بپرداختند: فکر و خیالِ فردا را از سر راندند. غمِ نیامده را نخوردند. -رای: فکر، خرد -دیدار: چهره -گفتار: شیوه‌ی سخن گفتن -بالا: اندام -از آوازِ دور ار ز دیدن بِه است؟: (کاوس به سودابه می‌گوید:) شهرتِ سیاوش بهتر است یا خودش از نزدیک؟ -چرا گفت باید سخن در نهان: چرا این موضوع (که بهتر از فرزندِ تو، سیاوش، در جهان کسی نیست) را نباید آشکارا به تو گفت! -شود رایِ او جفتِ من: همفکرِ و موافقِ من باشد. -تخم: نژاد -برزن: کوچه‌وخیابان -به‌دیدارِ او: شبیهِ چهره‌ی او -مرا دخترانند مانندِ تو: من هم مثلِ تو دخترانی دارم. -این خود به کامِ من است / بزرگی به فرجامِ نامِ من است: این (پیشنهادِ تو) خواسته‌ی من هم هست. بزرگی در پایانِ نامِ من است (و با نامِ من یکی شده). شاید اشاره به بخشِ پایانیِ نامِ کاوس، اوس، که احتمالاً یعنی کام‌روا، بااراده. 🖊@ghalatnanevisim
FarsCast Soleyman.mp3
7.71M
🎙 قصه‌ حضرت سلیمان به نقل از تفسیر سورآبادی با صدای بهروز رضوی 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: بوطیقای شعر نو ✍نویسنده: شاپور جورکش ناشر: انتشارات ققنوس شاپور جورکش در کتاب بوطیقای شعر نو، اشعار نیما و نظریاتش در باب شعر معاصر را تحلیل و تفسیر می‌کند. او عقیده دارد که نیما در زمان حیاتش بحران شعر معاصر را پیش‌بینی و راه‌حل را در آثار نظری‌اش بیان می‌کند. کتاب حاضر یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین کتاب‌هایی است که در باب شعر معاصر و به‌ویژه نیما یوشیج نوشته شده. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهان بي عشق چيزي نيست جز تكرار يك تكرار اگر جايي به حال خويش بايد گريه كرد اينجاست 🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از علی یاوران
🔔 نذر قربانی به نیت سلامتی حضرت بقیه الله الاعظم و نائب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای، خادمین و رزمندگان جبهه مقاومت ❗️پول جمع‌آوری شده به دوستان جهادی حاضر در لبنان انتقال داده شده و گوشت قربانی هر روز در بین عزیزان لبنانی مستقر در لبنان یا سوریه توزیع یا در پخت غذا برای آ‌ن‌ها مصرف می‌شود 🤝 مشارکت در نذر قربانی از طریق👇 💳|
6273 8170 1011 6493
(بنام گروه جهادی علی یاوران) روی شماره بزنید کپی می‌شود. 📢گزارش قربانی هر روز در کانال علی یاوران بارگذاری میشود 💠 گروه جهادی فرهنگی علی یاوران https://eitaa.com/ali_yavaran
✍ ویرایش اقتباس متن اقتباسی متنی است با ساختار جدید که نه ترجمه است نه تألیف. نیاز مقابله با متن اصلی ندارد، زیرا ترجمه نیست؛ نیاز به سنجش صحت‌وسقم با منابع دیگر ندارد، چراکه تألیف نیست. ویرایش چنین متنی، علاوه بر انطباق کلی محتوا با اصل، نیاز به شمّ ساختاری قدرتمندی دارد. ✅ علی صلح‌جو، نکته‌های ویرایش، و ۲، چ ۳، تهران: نشر مرکز، ۱۳۹۵، ص ۱۳۳. 🖊@ghalatnanevisim
ناویراسته👇 آرش به ‌جای مطلب اصلی، چک نویس خود را به من نشان داد. ویراسته👇 آرش به ‌جای مطلب اصلی، پیش‌نویس/ چرک‌نویس خود را به من نشان داد. نکته👇 «چک‌نویس» همان‌گونه که از نامش مشخص است، مربوط به بحث تجارت و بازرگانی (چک، برات، سفته و...) و مسائلی از این قبیل است. «چرک‌نویس» مربوط به نوشته‌ای است که پیش از نوشتۀ اصلی انجام شده است. پس از پایان اصلاحات و بازبینی و بازخوانی به آن پاک‌نویس می‌گویند. بنابراین، برگه یا صفحۀ نخست را «چرک‌نویس» و برگه یا صفحۀ دوم را «پاک‌نویس» گویند. اما بهتر آن است که «پیش‌نویس» بنویسیم. 🖊@ghalatnanevisim