۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
نمیگویم همین شبهای ابرآلود برگردی
تو فرصت داری اصلا تا ابد… تا زود برگردی
تو فرصت داری از هر جای این تقویم بیتاریخ
بدون هیچ مرز ای عشق نامحدود برگردی
تو فرصت داری ای زیباترین فردای فرداها…
سحرگاهی که خواهی ماند… خواهی بود… برگردی
به میعاد غزلهایی که کامل میشود با تو
تو باید ای زن کامل! زن موعود! برگردی
جهان آتش گرفتهست از همین سمتی که ما هستیم
تو باید از دل این نقشهی پردود برگردی
در این کوه احتمال ریزش است انگار میگوید:
مبادا بیمن از این جادهی مسدود برگردی
بیا موهات سمت باد را تغییر خواهد داد
تو دریایی تو باید برخلاف رود برگردی
همین یک غنچه باقی مانده از این شاخهی مریم
همین کافیست تا یک صبح خیلی زود برگردی
#محمدسعید_میرزایی
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
حقوقبشرهای سوخته
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخمخوردۀ درهای سوخته
بر روی دست، نام خودش را نوشته بود
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوقبشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان!
نام تو مرهم است به پرهای سوخته...
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #فلسطین | #غزه
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
چو تیغ، دستِ خزانِ سیاه مست افتاد
درختِ کهنه ی باغ از کمر شکست، افتاد
امید نیست دگر در دم سرای امید
که مستی از نفس گلرخان مست افتاد
دهان پنجره واشد، نسیم مویه رسید
چرا که هیئت سرو کهن گسست، افتاد
ندامتا که در این برهه چشم تیز اجل
به چشم شاعر دل خون غم پرست افتاد
تبر وزید و زمان ایستاد در سایه
و ارغوان تناور قلم به دست افتاد
سجاد حیدری قیری
# . ابتهاج
#ه. ا.سایه
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠به استقبال دومین کنگره ملی پانزده هزار شهیدفارس
🌟#ستاره_های_شهر
🎙روایت بیست و دوم
🔺️اجلاسیه
"شهدای غریب در اسارت"
استان فارس
🔺️بزرگداشت یادروز "آزادگان"
🔺️بدرقه زوار اربعین
⏰️زمان:
بکشنبه ۱۴۰۳/۰۵/۲۱
از ساعت ۹ صبح
🏛مکان:
میدان ارم ، سالن فجر دانشگاه شیراز
♦️همراه با برنامه های متنوع فرهنگی_آئینی
#انجمن_راویان_فجر_فارس
#کنگره_ملی_شهدای_فارس
@raviyanfarss
@kshohadayefars
🌸🌸🌹🌸🌸
🎶ترانه پیاده روی اربعین
"هوامو داشته باش"
🎙خواننده #هادی_علیزاده
📖شاعر: #غلامرضا_کافی
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
عشق، ساده و پیچیده
از فاضل نظری
این قدر میندیش به دریا شدن ای رود
هر جا بروی، باز گرفتار زمینی
مهتاب، به خورشید نظر کرد و درخشید
هر وقت شدی آینه، کافی است ببینی
ای عقل، بپرهیز و مگو عشق، چنان است
ای عشق، کجایی که ببینند چنینی
هم هیزم سنگینسریِ دوزخیانی
هم باغ سبکمایهی فردوسِ برینی
ای عشق، چه در شرح تو جز عشق بگوییم؟
در سادهترین شکلی و پیچیدهترینی!
آنها، نظری، ص ۵۷.
#عقلوعشق
#فاضلنظری
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
کاش در دروازۀ ساعت زمان میایستاد
نیزهها میرفت اما کاروان میایستاد
کاش وقتی قلب زینب روی نیزه میتپید
قلب دنیا میگرفت و ناگهان میایستاد
کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن میگشود
ناگهان زنگ شترها از تکان میایستاد
کائنات انگار تحت امر زینب میشدند
آنچنان که گفتهاند، آب روان میایستاد
او که با صبر و شکوه و همت زهراییاش
با حجابش، روبهروی دشمنان میایستاد
زینبی که خطبهها را حیدری میخواند و بعد
روی حرفش چون علی تا پای جان میایستاد
با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت
همچنان میایستاد و همچنان میایستاد..
#احمد_حسینپور_علوی #شعر #ورود_کاروان_اسرا_به_شام
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
هر چه او ناز و ادا کرد مجابش کردم
تا رضاخان شدم و کشف حجابش کردم
مریم باکرهای بود و عبادت میکرد
جبرئیلش شدم و پاک، خرابش کردم
چشم افسونگر مِیگون غزلخوانی داشت
هر غزل خواند یکی ناب، جوابش کردم
گل سرخی که دهانم ز دهانش بر داشت
آن قدَر سخت مکیدم که گلابش کردم
تا که شلّیک کند بوسهٔ آتش، تا صبح
لب، مسلسل شد و پیوسته خشابش کردم
بازوان را ز دو سو مثل کتابی بستم
مثل یک برگ گلِ لای کتابش کردم
تا که بردارم از گردن او حق زکات
بوسهٔ بیشتر از حدّ نصابش کردم
#غلامعباس_سعیدی
۲۱ مرداد ۱۴۰۳