eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
246 ویدیو
89 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۱ آبان زادروز "علی اسفندیاری" نيمايوشيج (زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۶ مازندران -- درگذشته ۱۴ دی ۱۳۳۸ تهران) بنیانگذار شعرنو او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتی نمی‌داد. انقلاب‏های اجتماعی سال‏های ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱ او را به كناره‌گيری از مردم و زندگی در ميان جنگل‏ها و دامان طبيعت و هوای آزاد كشاند و در آن‏جا اشعار بيشتری سرود. وی از ۱۳۱۱ ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در  این شهر ماند. نيما با حركتی كه در طول زندگی خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكی عميق و تازه دارد و شايستگی اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسی، بنيانگذار شيوه‌ه‏ای نوين باشد. بنابر اين ، شعری را وارد صحنه ادب فارسی کرد كه در عين نداشتن قافيه و رديف، دارای وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعرنو و شعر نيمايی مشهور است و افراد فراوانی به پيروی از سبك او، هنر آزمايی كرده‏‌اند. شعر آزاد نيمايی تفاوت‏های آشكاری با شعر سنتی داشته، از لحاظ عاطفی بيشتر جنبه اجتماعی و انسانی دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه می‌گيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمه‌ای را در شعرنو به كار می‌برد، با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِنو فارسی می‌خوانند. از او به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگری به چاپ رسيده است از جمله: داستان‏ها، اشعار، آثار تحقيقی، يادداشت و نامه‌ها. آرامگاه وی در زادگاهش، يوش است.
  تو را من چشم در راهم   شباهنگام   که می گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی   وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم   تو را من چشم در راهم   شباهنگام   در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند   در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام   گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم   تو را من چشم در راهم.        زمستان 1336 خورشیدی   تولد:   ۲۱ آبانماه ۱۲۷۶   درگذشت: ۱۳ دی ۱۳۳۸
nvgrayy_nyma_yvshyj@sarayeketab.pdf
610.8K
📕 «نوگرایی نیما یوشیج» ✍ خسرو تهرانی
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ ادبیات چیست و به چه درد می‌خورد؟ 🟢🔵🔴🟡 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
ای شیشه‌ی ظریف عسل! دوست دارمت ای هاله‌ی سپید زُحَل! دوست دارمت چشمانِ تو شبیه دو تا جوجه رنگی است هم پایِ گربه های محل دوست دارمت دیوانِ دلنشین تنت را به چشمِ دست می خوانم و غزل به غزل دوست دارمت یادم نمانده است ولی حدس می زنم از چند سال قبلِ ازل دوست دارمت وقتی که در کنار تو‌ام ای طلای اصل با حس نقره های بدل دوست دارمت شاید نصیب من نشوی جای شکوه نیست شکر خدا که حداقل دوست دارمت❤️❤️
هیچ مقصدی آنقدر زیبا نبوده‌ است که به خانه برنگردیم حالا می‌فهمیم تکان‌های گهواره تمرین سرگردانی بود
عمری‌ست‌ که ما گمشدگان‌ گرم سراغیم شاید کسی از ما خبری داشته باشد
به مناسبت ۲۱ آبانماه زاد روز نیما یوشیج ققنوس ،مرغ خوشخوان ،آوازه ی جهان آواره مانده  از وزش بادهای سرد، برشاخ خیزران بنشسته فرد نیما یوشیج نیما همان ققنوس است همان آواره مانده از بادهای سرد (حمله ی مدافعان شعر سنتی) .شاعرطبیعت است  وبه سادگی و یک رنگی وسرسختی طبیعت. گویا تهران قفسی بوده است. برای این شاعر کوهستانی که حتی در سردترین ایام هوس رفتن یوش به سرش می زد. نیما دوران کودکی رادربین شبانان و آرامش کوهستانی و زندگی کوچ نشینی گذراند. نیما تاپایان عمردلداده ی طبیعت ماند وهمچون طوطی مولانا درعشق به هندش که طبیعت شمال  بود.نالید. نیما می نویسد مراقبت وتشویق یک معلم خوش رفتار مرا به شعرکشاند. عشق به صفورا دختر ایلیاتی که به ناکامی کشید . درپرورش ذوق شعریش به خصوص افسانه و شعریادگار کاملا محسوس است. بعدازمدتی نیما ازبند اشعارعاشقانه رها می شودو به شعراجتماعی روی می آورد. اشعارنیمه سنتی نیما پلی است به سوی شعرنو. نخستین شعر آزاد نیما ققنوس است که ققنوس خودنیماست ومرغ افسانه ای بهانه ای بیش نیست. ققنوس پرنده ای است که خودرا می سوزاند تا از خاکسترش تخمی و پرنده ای جوان ترمتولدشود. نیما هم خودرا درمعرض حمله ها وتیرهای زهراگین سرزنش می سوزاند تاشعرنومتولدشود. شعر نیمایی تعهدو مسوولیت اجتماعی را به دوش شاعرمی گذارد. درنامه هایی که به برادرش لادبن می نویسد. دلی پر درد از رنجهای زمانه ی خودش دارد  نیما می نویسد.(مایه ی اصلی شعر من رنج است) بعداز نیما بار تعهد را شاگردانش به دوش کشیدند. اخوان، شاملو  ،سایه ،فروغ ،سهراب، شفیعی ودیگران راه نیما را ادامه دادند. زبان نیما کمی پیچیده است ولی روانی آن را میراث داران او تجربه کردند. ویژگیهای شعرنیما را می توان به اختصار اینگونه برشمرد. الف .قالب آزادنیمایی است و قبلا تجربه نشده است. ب .وزن همان وزن عروضی ولی طول مصراعها مساوی نیست. ج. نیما از قافیه، خلاقانه استفاده می کند. د .اولین شاعری که به وفور از اصطلاح محلی استفاده می کندو زندگی واقعی اش رابه تصویرمی کشد. . ه .شاعرطبیعت است به خصوص طبیعت شما ل ایران. و .نیما بازبانی سمبلیک به مسایل اجتماعی و سیاسی زمان خود می پردازد. واین رسم تازه ای می شودبرای پیروانش که راه او را ادامه دادند. قبلا از نیما یا هم زمان با نیما در ایران دیگران هم به نوکردن و تغییر شعرفارسی پرداختندولی خلاقیت .اگاهی عمیق به مسایل اجتماعی را نداشتند. .آنهاجوهر پدیده های اجتماعی رانمی شناختند. صبر و بردباری و آرامش نیما در مقابل هجمه ی مخالفان شعرنوقابل توجه است. نیما درکتاب ارزس احساسات یا درنامه هایش دیدگاههای  بدیعی درباره ی شعردارد.که راهگشای شناخت شعر نیمایی است. درسال ۱۳۹۶ دفتری از اشعار منتشر نشده ی نیما با نام (صدسال دیگر) به کوشش سعید رضوانی ومهدی علیایی از انتشارات فرهنگستان  زبان وادب فارسی منتشر شد. دراین دفتر توجه ی خاص نیما را به طبیعت اطرافش وزندگی خودش مشاهده می کنیم . اشعاری با نام ،ترنج   ،گل شب بو  ،بانگ خروس  ،مرغ وکبوتر،  عبور کلاغ  ،نشان می دهد  که  نیما همچنان با طبیعت بسر می برد. وشیفته طبیعت است. لهراسپ.بهرامیان .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترانک ... شعری که تکانت ندهد،گهواره است، خوابت می کند !! غلامرضا کافی ها
ترانک... پدر،راه چمران را انتخاب کرده است، پسر بلوار چمران !! غلامرضا کافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر جدید از هر گونه معنی ‌شدن می‌گریزد. این‌که می‌گویند شعر باید بی‌معنی باشد، حرف چندان بی‌معنایی هم نیست. در ایران، جوانان بی‌سواد و بی‌اطّلاع این مطلب را به صورت خنده‌داری درآوردند و گفتند که شعر باید اصلاً معنی نداشته باشد. آن‌ کس که گفت شعر چیزی است که معنی نداشته باشد، منظورش این بود که معنی معیّن و محدود و مشخّص و قابل بیان کردن به عبارت دیگر نداشته باشد. او به صورت دیگر قصدش این بود که بگوید شعر چیزی است که بیش از یک معنی داشته باشد، برای هر کس در هر دوره‌ای از زندگی معنایی داشته باشد، نه این‌که اصلاً معنی نداشته باشد. شعر حافظ و مولوی به یک حساب معنی ندارد، زیرا هیچ معنی مسلّمی و قاطعی بر آنها نمی‌توان تحمیل کرد. در نتیجه هزاران معنی دارد. (۱۳۹۷). این کیمیای هستی. جلد اوّل. چاپ اوّل. تهران: سخن. صفحهٔ ۵۴. 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 | آیین پایانی جشنواره ملی ادبیات کودک و نوجوان شیراز 📚با معرفی آثار برگزیده و شایسته تقدیر رمان نوجوان ایران ✏️با حضور بزرگان ادبیات کودک و نوجوان کشور: مصطفی رحماندوست، فرهاد حسن‌زاده، جمشید خانیان، احمداکبرپور، عباس جهانگیریان، حمیدرضا شاه‌آبادی و ... 📌 چهارراه حافظیه، تالار حافظ شیراز 📆 چهارشنبه‌ ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ⏰ ساعت ۱۵:۰۰ تا ۱۷:۰۰ •┈┈•••✾•••✾•••┈┈• ⭕️ 🔺سروش+🔻بله🔺روبیکا 🔻اینستاگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺ببینید| «تیزر سی‌ودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران» 🔹زمان برگزاری هفته کتاب سی‌ودوم: 🔸۲۳ تا ۳۰ آبان‌ماه ۱۴۰۳ 🔰 با شعار: 📖 «خواندن برای همدلی»
کاریجملاتور (کتاب) 📝 کتاب،آیینه ایست که آدم نادانی خود را در آن می بیند. 📝 ارزش کتاب آنجاست که اولین نویسنده آن خداست!! 📝 کتابها ،پیامبران هدایت و دانایی آند ! 📝 کتاب ،تنها قرارگاه جهاد سازندگی اندیشه هاست ! 📝 کتاب ،فرودگاه بین المللی پرواز به شهر داناییست!! ✏️. حسین کیوانی برای همدلی به هفته کتاب وکتابخوانی نزدیک می شویم..
📢مدیرکل کتابخانه های عمومی فارس خبر داد: برگزاری ۱۷۰۰ برنامه در کتابخانه های عمومی فارس به مناسبت هفته کتاب/12کتابخانه در فارس به بهره برداری می رسد 💠مدیرکل کتابخانه های عمومی فارس در نشست خبری هفته کتاب گفت: ۱۲ پروژه کتابخانه عمومی فارس از هفته کتاب تا آذر ماه پیش رو افتتاح می‌شود. 🌐 B2n.ir/x80697 🔊 @farspl
همچون انار، خون دل از خویش می خوریم... غم پروریم ! حوصله ی شرح قصه نیست!
. شعرِ شعر ساختن آهنگ برای وزن‌های پرکاربرد شعر فارسی دست‌کم برای اهل فن کار چندان دشواری نیست، مثل این است که شما به فروشگاهی بروید تا به قوارهٔ تن خودتان لباسی انتخاب کنید. حتی دیده‌ام آنها که ته‌صدایی دارند وقتی شعر حافظ را دکلمه می‌کنند، ناگهان احساساتشان غلبه می‌کند و فی‌البداهه شعر را در شولایی از نغمه‌ای می‌پیچند و کیف خودشان و احیاناً دیگران را دوچندان می‌کنند. اما ساختن آهنگ برای شعر نیمایی مانند دوختن لباس بر تن غول بداندامی است که هیچ چیزش جور درنمی‌آید، نه مصراع‌هایش مساوی است، نه رکن‌هایش در جای معین و ثابتی خاتمه می‌یابد، نه قافیه و ردیف درست و درمانی دارد. هیچ کس را هم سراغ ندارم که توانسته باشد فی‌البداهه شعر نیمایی را در یکی از دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی طوری بخواند که که اقلا خودش حالی بکند، اگر نه حالی به دیگران برساند؛ یعنی اصلا شعر نیمایی مال این کار نیست! درواقع کمتر خیاطی می‌تواند کت و شلواری برای قامت ناسازی بدوزد که هم به تن طرف بنشیند و هم به‌اصطلاح عیب‌هایش را پنهان کند! حتی بزرگترین خوانندگان و نوازندگان هم وقتی پای شعر نیمایی به میان می‌آید به ناچار یکی دو تغییر در متن شعر می‌دهند- و البته این کاری است که خیاط‌ها نمی‌توانند بکنند، یعنی مثلاً نمی‌توانند قدری از سر قوز یا دور شکم برآمدهٔ مشتری را ببرند، یا قدری دست ناسازش را بکشند تا هم‌اندازهٔ دست دیگرش بشود! باید دانست که اگر شعر نیمایی به قالب موسیقی ایرانی تن نمی‌دهد، به علت عادات شنیداری ما نیست، بلکه به علت تعمد نیما بوده است در سرودن شعری که در قالب موسیقی ایرانی نگنجد! در این معنا سیمین هم به‌رغم همهٔ ارادت آشکار و نهانش به حمیدی شیرازی، در واقع پیرو نیماست! آنها که نیما را دیوانه می‌پندارند نمی‌دانند که همین دیوانه شعری برای زبان فارسی پدید آورده که وزنی خاص خودش دارد که لزوماً تابع موسیقی ایرانی نیست. حتی بعد از دورهٔ اسلامی هم که قوالان و خنیاگران به‌تدریج مردند و حساب شعر و موسیقی و آواز به‌ظاهر از هم جدا شد، چنین اتفاقی برای شعر فارسی نیفتاد. و ما حالا هم آن شعر زیبا و قدیم خودمان را داریم که به سنت موسیقایی خودمان مرتبط است، و هم شعر زیبای جدیدی که شعرِ شعر است و راهی هم به شعر جهان دارد. دکتر امید طبیب‌زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"برکه و ماه" را می‌توان شاعری متمایل به دو حوزه‌ی ادبی دانست. از سویی او شاعری متمایل به سبک است و از دیگر سو، جلوه‌هایی از جریان شعر را در غزل‌هایش می‌توان دید. حاصل این تلفیق، کلیشه‌ها و است که در و اشعارش دیده می‌شود. این‌که مخاطبان دو جریان ادبی یادشده، عمدتا از طبقه‌ی میانه‌ی علاقه‌مندان مطالعات ادبی هستند، سبب می‌شود، در شعر فاضل، به دلیل اصراری که در جلب نظر این مخاطبان دارد،  چندان نشانه‌ای از نوآوری و جسارت‌های ادبی نتوان دید. به همین دلیل، اگر دفترهای شعری او را ورق بزنیم، با تصاویر و مضامینی روبه‌رو می‌شویم که بارها در شعر دیگران تجربه و تکرار شده و حتی در شعر خود شاعر هم نمودی فراوان دارد. یکی از این ، تصویر در یا است. مشهورترین شعر با این مضمون بیت زیر است: مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست مضمونی شبیه به این تصویر را در شعر می‌توان دید(بنگرید به پانوشت)؛ همچنین در اشعار بسیاری از شاعران معاصر از جمله در زیر: دیدار ما/ چون آب و ماه/ چه دور چه در هم اما این تکرار، محدود به نیست. شعر فاضل سرشار از است؛ به‌طوری که یک تصویر موفق یا منسجم در اشعارش، خواننده را از مطالعه‌ی دیگر تصویرهای مشابه، بی‌نیاز می‌کند. اگر بیت موفق گذشته از او را در اولین غزل از اولین دفترش،    بخوانیم، تکرار این تصویر را پس از این هم در دفترهای او شاهدیم، با این یادآوری که هیچ‌یک از تصاویر بعدی به قوت تصویر نخستین پرداخت نشده است: سنگ در برکه می‌اندازم و می‌پندارم با همین سنگ‌زدن ماه به هم می‌ریزد البته مضمون ساخته شده از برکه و ماه در این شعر، متفاوت با مضمون قبل است؛ اما عناصر سازنده‌ی تصویر یکی است. با این حال مضمون ماه و برکه در بیت دیگری از گریه‌های امپراتور، دقیقا همان مضمون قبلی است: کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را می‌شود از حافظه‌ی آب گرفت؟ در بیت زیر هم اساس تصویر بر ماه و برکه است: چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود گیرم که برکه‌ای نفسی عاشقت شده است همچنین ماه و دریا: به تمنای تو دریا شده‌ام گرچه یکی است سهم یک کاسه‌ی آب و دل دریا از ماه بگذریم از این که تصویر ماه در ظرف از مضامین رایج در ادب کهن به ویژه متون عرفانی نیز بوده است. هنر آن است که عکس تو بیفتد در ماه ماه در آب که همواره فرو ریختنی است * تو قرص ماهی و من برکه‌ای که می‌خشکد خود این خلاصه‌ی غم‌های روزگار من است در دیگر دفترها هم تصویر ماه و آب نمودی مشخص دارد. از جمله در : موج شوریده دل آشفته‌ی ماه است ولی ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست هرچند در این دفتر تصاویری دیگر پر تکرار شده‌است. نتیجه آنکه از میان عناصر طبیعی و اشیای پیرامون شاعر، تعدادی معدود را می‌توان مشاهده کرد که در اشعار او انعکاس یافته و در دفترهایش تکرار شده است. تصویر ماه در برکه یکی از تصاویر پرتکرار شاعران رمانتیک اروپایی و فارسی است که حتی به تابلوهای نقاشی هم راه یافته و در معدود ابیات فاضل، بارها تکرار شده است.  در یادداشت های دیگر، به معرفی دیگر مضامین پر تکرار در غزل‌های او خواهیم پرداخت. * قاآنی: چو عکس ماه که افتد درون چشمه ی روشن به چشم من همه نزدیکی و ز من همه دوری ✍ |خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿 @khatam_shz