eitaa logo
قرار اندیشه
256 دنبال‌کننده
470 عکس
192 ویدیو
3 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
در پی وطن، زن، زندگی... 〽️شاید بتوان گفت ایجاد رابطه‌ی میان مردم و دولت از طریق قانون است. چارچوب‌ها و ضوابط می‌توانند حدود و ثغور زندگی مردم را تعیین کنند و چه بسا موجبات آزادی آن‌ها را فراهم کنند؛ بدین‌گونه که قانون با اعمال بازدارندگی‌، تزاحم منافع و خواسته‌ها را در جامعه کاهش می‌دهد و هر جا که افراد با عملکرد خود آزادی دیگری را محدود می‌کنند، وارد عمل می‌شود و راهِ تجاوز به حقوق یکدیگر را مسدود می‌کند. 〽️از این‌رو قانون می‌تواند پایه‌گذار و برپاکننده‌ی عالَمی باشد که در آن مردم در مجاورت هم دیگر مأمنی برمی‌گزینند و با خاطری آسوده از اینکه حقوقشان پاس داشته می‌شود زندگی می‌کنند. به بیان دیگر قانون می‌تواند عامل بقای هم‌دلی و مهر در جامعه باشد. 〽️در این مواجه قانون و مجری آن، برای مردم راهی می‌گشاید تا هر کس در جای خود و در راه متناسب با شخصیت خود قرار گیرد و آنچه در وجودش به ودیعه نهاده‌شده در عرصه‌ی سازندگی و پویایی جامعه، شکوفا شود به تعبیر دیگر قانون امکان وجود است؛ انسان‌ها را مهیای حاضر شدن بر سر وجود خویش کرده و عزمِ مسئولیت در روح افراد را زنده می‌کند. 〽️ آنچه امروز شاهد آن هستیم نوعی تقلیل قانون به بایدها و نبایدهاست و بیشتر سنجه‌ایست برای تشخیص هنجارشکنی‌های عرفی و شرعی و مجری آن نیز با تحکم تلاش می‌کند نظم و امنیتی حداقلی ایجاد کند و در زمان بحران‌ها و بر هم خوردن شرایط عادی به جای راهگشایی و تفهیم مسأله، به فیصله دادن آن می‌اندیشد و همت خود را صرف برگرداندن شهر و شهروندانش به حالت عادی می‌کند و به جای همدلی و هم‌نوائی با مردم به اسکات خصم روی می‌آورد. 〽️در روزهای ملتهب اخیر نیز به نوعی شاهد اثرگذاری قانون بودیم. شاید این روزها که زن‌ها و دختران جوان طالب چیزی هستند و آن را در خیابان‌ها بر زبان می‌آورند، پیش از آنکه آن‌ها را فریب خوردگانی محتاج وعظ و موعظه بدانیم باید به دنبال حقیقت آنچه رخداده ‌است، باشیم و جای خالی مطالبه‌ی آنان را در تلاش‌های فرهنگی خود ببینیم تا وضعیت خود را دریابیم و طرحی دیگر در نسبت با «زن»، در اندازیم. گویا آنچه زنان را به جوشش درآورده‌است، طلب وجود از آنهاست. زنی که می‌خواهد خودش باشد و جهان خودش را بسازد، اراده‌ای در او ظهور کرده‌است و روایت‌های کهنه‌ی امروز از زن جواب‌گوی طلب او نیستند. چه بسا زن امروز طالب آزادی از چنین روایت‌هاییست هر چند که اشتباهاً آن را در رهایی از پوشش می‌داند. 〽️راهگشایی امروز ما در حوادث اخیر نه نیازمند طرح راهکارهای درونی‌سازی باورهاست و نه از نوع تحکیم مبانی معرفتی حجاب است، بلکه نیازمند دیدن اراده‌ی زنانی‌ست که طالب ساختن جهان خود و در تمنای راهی برای استقلال وجودی‌شان هستند. ✍ @gharare_andishe
گاهی دنیا برایم غریب می‌شود آنچنان که تصور نمی‌کنی، وحشت می‌کنم از هر صدایی صداهای آشنای مناسبات این زندگی اما غریبه اند! به دنبال آن آشنا می‌گردم آن‌که انگار گم شده و سکوتی که سنگینی اش مرا پس می‌زند... ✍ @gharare_andishe
در پی وطن، زن، زندگی..mp3
34.53M
🎙در پی وطن، زن،زندگی 🔹گفتگو با محوریت زن و مسائل اخیر 📆 شنبه ٢٣ مهرماه ۱۴۰۱ ؟ @gharare_andishe
نه مرگ چنان حیات بخش است که باید، نه تولد... در پی کدامین لحظه این چنین شتابانیم؟ چنان که لحظه ها می گذرند، بی آنکه لحظه ای باشند! باید که دوباره به یاد آوریم خود را در پس هیاهوی شتاب... ✍ @gharare_andishe
سلام بر اصحاب کهف آن هنگام که چشمانشان به معجزه‌ی حق منور شد و دیدند و نوشیدند سلام بر آغاز مرگ بر آن زمانی که سایه‌ی پناه هم رخت برمی‌بندد سلام بر بیداران عالم که شلاق هوشیاری بر گرده‌شان است و ایستاده دست عجز بالا گرفته اند و هوشیارانه معجزه طلب می‌کنند و طلب می‌کنند سلام بر چشمان باز این دیار و رنج دیدنشان سلام بر بی‌پناهان عالم و سلام بر تمامی آنان که جانانه مسلمان زمان شدند و تسلیم تقدیر که خستگی بی‌نهایتشان و غم بی پایانشان و فراغ هزاران ساله‌اشان آنان را به خواب نزد و سرکشانه بنای کهف خودساخته ننهادند و سلام بر کهف غایب این زمان ✍ @gharare_andishe
. جمهوری اسلامی مظلوم. این عبارتی است که این روزها باحضور در جلسات دوستانه مدام از ذهنم عبور می‌کند. کسانی که همه بودنشان جمهوری اسلامی است، این روزها مشغول نقد و تحلیل وضعیت فعلی هستند و با ژست‌های طرفداری از مردم و سخن مردم، مسائل پیش آمده را برسر این مظلوم می‌ریزند و دست آخر هم همه باهم دوستانه از جلسه بیرون می‌روند و یک نفر هم نیست که شرمسار باشد چرا که مقصر مشخص شده است. همه ما خوبیم و جمهوری اسلامی مسبب مشکلات. گویی هیچ‌کدام از ما مسئولیتی نداشته و نداریم که یکبار بگوییم آری ما شرمسار این وضعیت اقتصاد و فرهنگ و سیاستیم. حاج قاسم یادت بخیر که چهره تو‌چهره شرمساری بود و همه چیز را برعهده خود می دانستی. آنقدر که یکبار کسی نگاه تو را چند ثانیه هم ندید و سرت همیشه پایین بود در مقابل مردم در مقابل امام و شهدا و در مقابل آقا که هیچ شاید آقا یکبار هم چشمان تو را ندیده بود. خدایا بحق حاج قاسم ما را از این همه تبختر و غرور بیرون بکش... ؟ @soha_sima
🔹جلسه متن خوانی و گفتگو پیرامون کتاب "سرآغاز کار هنری" هایدگر 🔹شنبه ٣٠ مهر ١٤٠١ 🔹ساعت ١٥ @gharare_andishe
در زمانه ای به سر می‌بریم که گویی آدمی طریق زنده‌گی را گم کرده است! امور، روابط، مناسبات، خود، دیگری، آن‌چنان جدی انگاشته می‌شوند که جا برای زندگی نیست. آدمی گویی همه امور خود و حتی خود را آن‌چنان جدی می‌انگارد که مرز بین مهم و غیر مهم در نظر او گم می‌شود و این‌گونه شاید این خود اوست که گم می‌شود. شاید بتوان گفت این امر ناشی از این است که نظام جدید زمانه بر قوانین ریاضی استوار می‌گردد و ماهیت قوانین جامعه با قوانین ریاضی یکسان انگاشته می‌شود. دو بعلاوه دو حتماً و همیشه مساوی چهار است و چنین قانونی گویی آنقدر خدشه ناپذیر و جدی است که می‌تواند منشأ قانون‌گذاری روابط انسانی و قانونی جامعه گردد، اما در برابر آن، گزاره های انسانی علاوه بر تصدیق عقل، گویی نیاز به موافقت دارد. آزادگی بشر که طريقة راه بردن او در زندگی و حیات است، وقتی در سیطره نظام جدید و نسبت جدید آدمی با خود قرار می‌گیرد، انگار حقی می‌شود در کنار باقی حقوق انسانی که جایی دارد و قوانینی برای خود دارد و گویا این آزادی و انسان است که رمقی ندارد، طوری که در قوانین و مناسبات جدی جامعه بشری، باید انسانی رام و مطیع یا نهایتاً پرخاشگر و مخرب شد. اما گویی زبان زنده‌گی در زبان ریاضی خلاصه نمی‌شود؛ زبانی صمیمی و لطیف است که با امید و آزادی او نسبت دارد. این زبان است که مهم و غیرمهم زندگی را در نظر آدمی در جای خود می‌نشاند. شاید این‌گونه جدی های واقعی طور دیگری در نظر آدمی نمایان شوند و او راه به زنده‌گی می‌بَرد و این وجود انسانی است که برای او نمایان می‌شود. @gharare_andishe
برای رسیدن، هر روز پای بر زمین می‌نهیم؛ رازی که شاید کمتر توجه می‌کنیم... آری دیدار دوست را پای بر نفس زمین‌گیر زدن باید! ساده اندیشی است اما همراهی با رازها آنجا که زنجیر روزمرگی قدمها را اسیر کرده... ✍ @gharare_andishe
بیاییم به نحوی دیگری نگاه کنیم، دعا کردن به صرف اینکه روزی برایم سرازیر شود، در نهایتِ جانِ یک انسان نیست؛ آدمی در نسبت با دیگران خودش را پیدا می‌کند، معنا می‌کند. جان‌ها وصل به یکدیگرند جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، جهانیست که همه ما باهم هستیم پس آدمی وقتی دعا می‌کند، برای حلقه متصل به جان خودش دعا کرده و قطعاً بر او و عالم هم بی اثر نخواهد ماند. برای دیگری دعا کردیم، گویا برای خود دعا کردیم،خودی که در وصلِ به همه جان ها و روح هاست خود و دیگری را که یکی ببینی...اثر جور دیگر خواهد شد... ✍ @gharare_andishe
ایرانِ عزیز وطنِ هزار غم‌دیده.... آیا زمانی می‌شود که جان را وقتی با ارزش بدانیم که در راه تو نذر شود یا مسئولیت ساختنت را بر دوش خود بینیم؟ کِی بشود تا برایت مادری کنیم... @gharare_andishe
پیکر بی جانت را دیدم بانو....پیکر بی جانت را مظلومانه،  نقش بر زمین بسته ، دیدم بانو...! ای به ردای عفت پیچیده شده...آغشته به خون! آخر بگو...به کدامین گناه؟ به کدامین گناه کشته شدی؟؟ این روزها در تلاطم کدام  اندیشه بودی بانو؟ می‌خواهم برایت فریاد بزنم  !! برای تویی که زن بودی...برای تویی که خودِ زندگی بودی...برای تویی که تا سر حد آزادگی رفتی! کاش کودکی در خانه چشم به راهت نمانده باشد.....کاش داغی بر دل  مادری ننشانده باشی!! آه..! دنیا ! اوف برتو! چه بر سر مردمانت آمده؟؟ که پهنه ات این‌گونه جولانگاه شیاطین شده؟! بانوی مظلوم من! زبان باز کن و بگو... این روزها در تلاطم کدام اندیشه بودی؟ که پاداشت...شهادت به وقتِ زیارت بود! ✍           @gharare_andishe