eitaa logo
قرار اندیشه
260 دنبال‌کننده
466 عکس
191 ویدیو
3 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
صداهای اطراف در هم ادغام شده بودند و مثل یک سوت ممتد در گوشش پیچیدند. یک آن، این‌طور شده بود. همه‌ی آدم‌هایی که می‌شناخت، حس‌ها، آرزوها و رویاهایش مثل یک پرِ سبک در فضا معلق شده بودند. از درون سبک شده بود، خودش را از همه چیز جدا می‌دید. فقط یک لحظه، حس کرد چیزی که نمیدانست چیست، همه‌ی وجودش را در برگرفته است... "هو معکم اینما کنتم" @gharare_andishe
🔹مادری که معلم شد! اشتباه نکنید این قصه ی یک مادر نیست که به استخدام آموزش و پرورش درآمده، حتی قصه‌ی یک مادر هم نیست، قصه‌ی این روزهای بیشتر مادران این سرزمین که نزدیک دوسال هست که معلم فرزندانشون هم هستند. نه از نوع معلم زندگی که قبل از این هم بودند، از نوع معلم ریاضی، فیزیک، علوم، هندسه و تمام درس‌هایی که شاید خودشون چندسال پیش با زحمت، خوندند و الآن خاطره‌اش براشون زنده میشه. زیاد سوزناکش نمی‌کنم، از جروبحث‌هایی که بین مادر و بچه‌ها سر درس خوندن تو این چند وقت بگذریم، آزمایشی بود برای میزان تحمل مادران در امر آموزش مجازی. باخودم میگم ماهم این سال‌ها وکتاب‌ها ومسئله‌ها رو گذروندیم، الان چی شده که توضیح دادنش برای یک دانش‌آموز اینقدر سخت شده. اینجاست که قدر معلمان زحمت‌کش رو بیشتر فهمیدم، بعد باخودم گفتم من که این اندازه برای درس‌های مادی و یاددادنش کم‌طاقت وبی‌حوصله‌ام، تا الآن چطور درس زندگی به فرزندم می‌دادم؟ اصلاً زندگی کردن و چطور زندگی کردن قابل تدریسه؟؟ 🖊 @gharare_andishe
💠 علم پویا 🔹 بسیاری از بزرگان قبل از اینكه مطالعه كنند فكر می‌ كردند! بعضی از اساتید ما كه نگاه می‌ كردیم چند جلد كتاب بیشتر نداشتند؛ كتابخانه امام رضوان‌الله علیه این‌طور بود، كتابخانه مرحوم علامه طباطبایی این‌طور بود، اینها چند جلد كتاب بیشتر نداشتند. اینها بیش از آن مقداری که به كتاب مراجعه كنند و مطالعه كنند، فكر می ‌كردند كه چه می ‌خواهیم بگوییم؛ موضوع چیست، محمول چیست، نسبت چیست، بعد شروع می ‌كردند به مطالعه كردن. این‌طور نیست كه انسان همین كه وارد منزل شد كتاب پهن كند و كتاب ببیند، آن ‌وقت این كتابی در می ‌آید! 🔹 می ‌بینید یك وقت كسی عوام است و درس خوانده، این مثل گُل‌ های مصنوعی است كه او را معطّر كنند؛ یك وقت است نه، یك محقّق درس‌خوانده است، محقق‌ درس خوانده تعاملی با كتاب دارد؛ یعنی یك مقدار فكر می ‌كند، با فكر خود و عَرضه خود به سراغ كتاب می ‌رود و با مؤلف گفتگو می ‌كند، در نتیجه چیز خوبی به دست می ‌آید می ‌شود عالِم، نه یك عوام درس‌خوانده! 🔹 عالم كسی است كه فكر بكند و با صاحب كتاب تعامل و تدبّر داشته باشد تا یک محقّق بار بیاید. اگر محقّق بار آمد خودش هم می ‌تواند كتاب بنویسد، می ‌شود استاد بشود، نوآوری داشته باشد و حرف جدید داشته باشد، این می ‌شود چشمه؛ اما اگر همه ‌اش استخر بود و آب را از بیرون گرفت خب یك وقت باران نیامد یك وقت آب نیامد یا آن لوله آب بسته بود این خشك می ‌شود؛ اگر از خودش چشمه‌وار بجوشد همیشه تر و تازه است. 💬آیت‌الله جوادی آملی @gharare_andishe
زن، رشک حور بود و تمنای خود نداشت چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت اسمی عظیم بود که چون راز سر به مهر در خانه‌ی علی سر افشای خود نداشت @gharare_andishe
💎مادرِ شهید اگر مادر را پناهی بدانیم که فرزندان در پس انس و الفت با او، رشد می‌کنند و می‌بالند و اگر مادری را صرفا طلب و تمنای تحقق گوهر وجودیِ میوه‌های زندگی‌اش بدانیم و بدانیم که در واقع فرزندان به عنوان ثمرات زندگیِ مادر همان طلب و تمنای محقق شده‌ی مادرند؛ پس مادرِ شهید به واقع کیست؟ کیست که می‌تواند در جایگاهِ مادرِ کسی که خود را برای خدا یگانه کرده، قرار گیرد؟ شاید در دنیای امروز که مدارِ مادری بر محور خواسته‌ها و آرزوها و امیال شخص مادر است و پرورش فرزند در جهت تحقق هر چه بیشتر این خواسته‌هاست، مادرِ شهید بودن یگانه گوهری‌است که می‌تواند ما را از بن‌بستِ مادری‌های خودبنیاد نجات دهد. مادرهایی که توانِ تمهید شرایط تحقق قصه‌‌های ازلی و ابدی فرزندان را ندارند و هیچ منظر وسیعی را مقابل چشمان آنها قرار نمی‌دهند و در دخمه‌ی کوچکِ تحصیل و اشتغال و مقام و شهرت اسیرشان می‌کنند. در مقابل، مادرِ شهید کسی است که خود، شهید است. مادری‌اش دمیدن روح در خانواده و خانه است، مثل آبی زلال جاری‌است و بی دریغ وجودش را می‌بخشد؛ مثل هوایی پاک در همه‌جا حضور دارد و سینه‌ها را از حضورش مالامال می‌کند، او در عین حال که همه‌جا هست و بسیار هم هست، اما در طلب و تمنای دیده شدن نیست، او قبل از هر چیز خود را برای معبودش یگانه کرده است و عاشقانه مادری می‌کند و این است که او شهید است و در نهایت قابلیتِ مادرِ شهید شدن را پیدا می‌کند... @gharare_andishe
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگر شوخی است؟ بار حقیقت را به دوش کشیدن! تاریخ باید شهادت دهد که مادران این سرزمین چطور با عظمتشان این بار را به دوش کشیدند! و این است زنده کردن آیات قرآن: "... إنّ منها لما یشقّق فيخرج منه الماء..." و اشکی که با روضة هایشان از چشمه دل و از لای سنگلاخهای خودخواهی های ما روان میکنند، آب حیاتی است بر دل های خشکیده ما... اعجازی از جنس حقیقت که حقیقت آیات را جلوه میدهد... @gharare_andishe
🔰زن بما هُوَ زن!!! از بس دور شده‌ام، انگار دستانم می‌لرزد برای نوشتنش!!! و زبانم لکنت می‌گیرد برای بیانش!!! به راستی زن ب ماهو زن چیست؟؟ چیزی که به غیر از نسبت‌هایش باشد!! چیزی جدای از تعاریف روزمره و تکراریِ ما انسانها!!! خودش فقط خودش!! بدون همه‌ی حجابهای دست و پا گیر! با تو هم دردم ای زن!!! با تویی که گم شده ایم!!! تو فقط هستی!! نمی‌توانم برایت،، برایم،، تعریفی ارائه دهم.. نمی‌توانم با واژگان سرِ خودم را شیره بمالم!! نمی‌توانم برای رفع این گم شدنِ تعریف ،،، حقیقت را نازل کنم! تو هستی! مثل همه‌ی هست‌ها به دور از همه‌ی تَعَیُناتی که برایش تعریف می‌کنیم ... امّا این بار می‌خواهم بکَنَم تمام آنچه را که به عنوان هویت و تعریف برایمان قاب کرده‌اند و مانند پیله دورمان پیچیده‌اند!!! کنده شدنش با صدای دردی از اعتراض همراه است چرا که یک عمر چسبیده‌ایم به این تعاریف و همه قبولش کرده‌ایم و نمی‌پذیریم غیر آن را و ناخلف است دانه‌ی تازه جوانه‌زده‌ی ظریف بین وسعتی از بوته های خار ..حرفم دست رد می‌خورد شاید چون که زن امروز را با فقه و اصول شرع! و یا فمنیسم معنا نکرده‌ام.. زن از همه‌ی این بندها جداست.. خودش در خودش معنا می‌شود.. نمی‌‌خواهم دوباره در قابهای تکراری،،، تجدیدِ تعریف‌ها را کنم.. نه !!!! اما مجبورم با مثال‌ها دوباره کمی عقب جلو بروم تا بتوانم بگویم!! گفته‌هایم تو را و مرا دوباره گیر می‌اندازد! من خودم هم سخت جان می‌کَنَم برای گفتنِ حرفی از جنسِ یافت!! چگونه می‌شود یافتی را بدل کرد در کلمات و خودش را باز ارائه داد در همان وسعتش!!! اما می‌گویم!! که تو چیزی فراتر از همه‌ی گفته‌ها و شنیده‌هایی!! امّا در خودیتت!! در پاکی‌ات که همیشه هست!! در صداقتت! مهربانیتت لطفت از خود گذشتگیت خاضع بودنت!! وابستگی‌ات لطافتت.. این ها جزیی از ملموس‌ترین حالاتیست که از حقیقتت نمایان می‌شود اما باز هم تو فراتری!!! فراتر از این مثالهای دست و پا گیر..و این منم عاجز از وصف حقیقت!! همه ی آنچه را که فصل کردم و شرح دادم، اشاره‌ایست به حقیقت ِزن!! خودت فقط هستی در پاکی‌ات بی‌هیچ تعریفی!! این که بخواهم بگویم زن این باش!! تو این هستی!! نه!!. اینها تمامش کذب محض است... خودت خودت را نشان می‌دهی!! با ظهورت. نمی‌دانم چقدر گمراهم و چقدر در راه!! اما وقتی تو فرزندت را در آغوش می‌گیری و از شیره‌ی جانت، جانی دیگر را متبلور می‌سازی، می‌فهمی حس حقیقت را!!!!!حقیقتی شیرین .. ملموس!! جنس حقیقت این‌گونه است.. همین قدر لطیف. همین قدر آشنا!! همین قدر روشن و همین قدر فراگیر!!!حسی مشترک بدون نظر به اعتقاد افراد ..حقیقت زن در پاکی اش، در بودنش، همه‌اش برایش روشن است !! و خودش فی الذاته می یابدش!! اما گمش کرده‌اند، با تعاریف اعتباری. با تعاریف انتسابی!!!با مِتُدهای من درآری خودشان!! و إن، هاج و واج بین همه‌ی تعاریف با بُهت، دنبالِ خودش می‌گردد... تو خودت هستی!!!ای زن!! زلال، روان، جاری، ساری، حیات‌بخش، چون آب.. و همه به تو و حقیقت خودت محتاج‌اند..که باشی در خودیتت.. و اگر حقیقت آب را بگیرند و در ویترین‌هایی جدید شکیلش سازند، دیگر آب نیست که هیچ !!!!!!همه هم از نبود حقیقتش به تَقلی می‌افتند!! و نمی‌توانند با اعتباریاتش اُنس گیرند و راه به جایی ببرند!! و تازه می‌فهمند حقیقتش در همان بودنش پرواضح است.. و امروز زن هم در خودش پرمعناترین واژه‌ی حیات و هستی بخش‌ترین هستِ این روزگار است و بس! پ.ن تمام وجودم بداهت حقیقت زن را فریاد می‌زند..به واژه که می‌رسم برای گفتن به نفس نفس می‌اُفتم!! بس که سخت باید بچِپانمش در گفتن‌ها!!! و چقدر کم می‌آورم برای نمایشِ خودش در آنچه که هست!! 🖊 @gharare_andishe
مادر؛ کلمه ای است که شاید همان راز ورود ما به جهان دینی باشد جهانی که در آن خدا با بشر سخن می گوید و انسان خود را در آغوش او احساس می کند. شاعر و متفکر و پیامبر همه گویی سخن مادرانه و امی وار دارند سخنی که از قلب آغاز می شود و همان سخن وجود است. و مگر نه این است که جهان اسلام نتوانست سخن ام ابیها را بشنود و از آن به بعد نتوانست خود را د رآغوش رحمت الهی جستجو کند و کینه ورزان و مدعیان دروغین خودرا برجهان اسلام تحمیل کردند. آری ملتی که به سخن مادرانه و امی وار گوش نمی دهد و گوشش بدنبال سخنان پرطمطراق و تحلیل‌های پیچیده می گردد باید مهیای ویران شدن جهانش باشد. ولادت حضرت زهرا (س)بشارتی است بر آنکه خداوند اگر پیامبر را از میان ما می برد اما مادر را برای ما می گذارد مادری که سخنش همان سخن پیامبران است. گویی هر فرزند در دامان پیامبری که سخن حق را به جان می شنود بزرگ می شود . مگر نه این است که فرموده اند زنان با تولد فرزند به مقام شهید نائل می شوند و شهید یگانگی با حق است. @gharare_andishe
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈••✾•🌺•✾••┈ شاعر و متفکر و پیامبر، همه گویی سخن مادرانه و امي وار دارند؛ سخنی که از قلب آغاز می شود و همان سخن وجود است... ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها، بشارتی است بر آنکه خداوند اگر پیامبر را از میان ما می‌برد، اما مادر را برای ما می گذارد. مادری که سخنش همان سخن پیامبران است. 🎥ببینید: @gharare_andishe
در دنیایی زندگی می‌کنیم که به اقرار بسیاری از متفکران، آدمی در دامان بحران‌ها و تنگناهای نفس‌گیر به سر می‌برد و بدون آن‌که خود متوجه آن باشد حیران و سرگردان در جست‌وجوی ماوایی است، تا کنار آن آرامش یابد و به دنبال راهی است تا از حیرانی و گم‌شدگی نجات یابد؛ برای رهایی از سرگردانی‌اش خود را مشغول راه‌های پیچ در پیچ و علوم مختلف کرده تا کامیاب شود و چه بسا که هر چه بیشتر پیش‌رفته، کمتر یافته‌است و آشفتگی‌اش فزون گشته است. شاید "مادر" و سخنِ او بتواند راهی به سوی نور و رهایی از ظلمتِ تنهایی و سرگردانی در این جهان باشد؛ مادر؛ که از اعماق وجود می‌گوید و با زبان مهر و محبت، به فزرندان خود راه را می‌نمایاند. حضرت زهرا (س) به مثابه مادرِ خلقت در جایی معنی می‌شوند، که با ایستادن در بزنگاه وجود، درون ما را به سخن می‌آورند و با زبان امی‌وار به راهی اشاره می‌کنند تا با پیمودنِ آن به سر منزل مقصود رهنمون شویم. @gharare_andishe
. ساقی علی است، کوثر جوشان حق تویی 🔰 در ایام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها؛ 💎 در برابر آینه، تفکر در مأوای سوره کوثر 📆 شنبه ۲ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۰ لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/soharoom @soha_sima
. ...خوش داشت مادری را شیدا بیافریند... 🔸 رحمت بی انتها 💎 گفتگو پیرامون بيانات رهبر انقلاب درباره زنان شهید 📆 یک‌شنبه ۳ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰ لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/soharoom @soha_sima
اهل ایستادن که باشی، مادر را میشناسی! حتما لازم نیست شرح دهد لحظه لحظه های بیم و امیدش را و از تنگناهای مادری بگوید! اگر مردان ایستاده را در وصیت نامه و توصیه عظیم دم رفتنشان، بتوان دید، مادر را اما چگونه؟ مادری که شرحی از خود ندارد! زبان به کلام هم که باز کند، گویی همه فرزند است، کلامی از خود نخواهد گفت؛ اما کافیست به یاد بیاوری لحظه بلند شدنت را، زمانی که توانی برای ایستادن نداشتی و این نگاه نگران و پر از شوق مادر بود که تو را از جا کند و بلندت کرد! دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت و تو ایستادن را و حرکت را تجربه کردی و شیرین تر از آن آغوش پر مهر مادر را، همان که پناه آخر توست هنگامی که جانی برای ایستادن نداری و باز تو را راه می برد... و سخن مادری چنین است، سخنی که تو را به ایستادن می‌خواند و توان راه رفتن می‌دهد.. @gharare_andishe
. به تمام جان حاضر... 🔹متن خوانی گزیده‌ای از کتاب "تنها گریه کن" روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📆 سه‌شنبه ۵ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰ لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/soharoom @soha_sima
. به تمام جان حاضر... 🔹متن خوانی گزیده‌ای از کتاب "تنها گریه کن" روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📆 چهارشنبه ۶ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰ لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/soharoom @soha_sima
☀️دست از طلب ندارم تا کام دل برآید.... اگر مادری را نوعی صبر کردن و امید داشتن به تحقق چیزی بدانیم و اگر مادری را شان و جایگاهی بدانیم که توان ایستادن به پای چیزی را دارد. باید از خود بپرسیم منشاء این صبر از کجاست؟ با کمی تامل شاید بتوان گفت جایگاه مادری، وجودی را به آدمی عطا می‌کند تا ناپیدایی‌ها را در امر آشکار ببیند و توانی می‌دهد که بتواند امر مستور را به آشکارگی دربیاورد. مانند مادری که در توان نوشتن کودکش، به نوعی آینده‌ی مستورِ او را می‌بیند و به آن امید، صبر بر تحقق آن آینده می‌کند. اگر مادری از خیالِ تحقق و شدن، تهی شود، نا امیدی بر او مستولی شده و مدام دست به دامن روش‌های تربیتی و غایات مشخص و هدف‌های واضح می‌شود و فرصتِ انکشاف را از خود و کودکش، دریغ می‌کند و چه بسا هر دو مغلوب بی صبری می‌شوند، در این حالت کودک دیگر رازی در دوردست‌ها نیست که مادر بتواند با خیالِ خود هر بار فرصت انکشافِ او را تمهید کند و این‌گونه امرِ مادری حیات خود را از دست می‌دهد و به تبعِ آن صبر و پایداری در وجودش تضعیف می‌شود. ....اگر مادری را وسیع‌تر ببینیم، چگونه می‌توان برای انقلاب مادری کرد؟ شاید وجودی که بتواند که در نهال نورسته‌ی انقلاب، حکومت مهدی(عج) را رویت کند و اینگونه صبر بر طی مسیر آن کند. @gharare_andishe
. می‌گویند پیامبر ما اُمی است معنای اُمی را نمی‌دانیم فقط می‌دانیم اینها که مادر‌ی‌اند تعلق زیادی به مادر دارند و نشان‌شان این است که، عزم و همت بلند دارند و با مهر و محبتی که از شیره جان مادرانشان سیر نوشیده‌اند گاهی عالمی ساخته‌اند. خدا، محمد، علی، امام، حاج قاسم و فاطمه زهرا ام‌ابیهاست... @soha_sima
🔹ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.... پله ها را یکی دو تا بالا می‌روم. بگی نگی نفس نفس می‌زنم، ساعت را نگاه می‌کنم مثل همیشه عقربه‌های ساعت از من جلوترند، سیستم را روشن می‌کنم و شروع میکنم به تایپ، جدول را تکمیل میکنم، لیست‌ها را تحویل می‌دهم؛ همچنان که در استرس اشتباه بودن و یا ناقص بودن لیستِ تحویل داده‌شده‌ام، کارِ زمین مانده‌ی ارباب رجوع به یادم می‌آید، تندتر قدم بر می‌دارم، پشت میز می‌نشینم و همان‌طور که باقی‌مانده‌ی چای را سر می‌کشم، به دنبال اطلاعات او در پرونده‌اش می‌گردم، چشم‌هایم را ریز می‌کنم بلکه زودتر موارد لازم را از پروفایلش استخراج کنم؛ تلفن زنگ می‌زند، تلفن را برمی‌دارم و می‌شنوم که پست آمده و باید بروم بسته را تحویل بگیرم، بلند می‌شوم و می‌روم، در راه همکارم را می‌بینم؛ به خاطرم می‌رسد دیروز از دردِ دستش شکایت می‌کرد و من فراموش کرده بودم، احوالش را جویا شوم، به در می‌رسم بسته را تحویل می‌گیرم، صدای خنده‌ی بچه‌ها فضای کوچه را پرکرده‌است، می‌‌خواهم همراه‌شان لبخند ریزی بزنم که یاد پروفایل و کار ناتمامم می‌افتم، لبخندم را می‌خورم و قدم‌ها را کوتاه می‌کنم تا به اتاق برسم..... ساعت ۱۴ است و روز به نیمه رسیده.... کارها همچنان مانده ..... مانیتور را خاموش می‌کنم و آماده‌ی رفتن می‌شوم؛ به همکارم نیم نگاهی می‌اندازم و خداحافظی می‌کنم، همان طور که تلفن بین گوش و شانه‌اش قرار دارد و با کسی صحبت می‌کند و همزمان چیزی تایپ می‌کند، سرش را به نشانه‌ی خداحافظی تکان می‌دهد.... در آستانه‌ی فصلی سرد در ابتدای درک هستی آلوده‌ی زمین و یاس ساده وغمناک آسمان و ناتوانی این دست‌های سیمانی من از جهان بی‌تفاوتی فکرها و حرف‌ها و صداها می‌آیم و این جهان به لانه ماران مانند است. . . . آیا دوباره باغچه‌ها را بنفشه خواهم کاشت؟ و شمعدانی‌ها را در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت؟ فروغ فرخزاد @gharare_andishe
شما به چه می گویید "فجر"؟ روزنه ای، نقطه ی امیدی یا نوری در تاریکی؟ یا هیچکدام؟ "جشن" چطور؟ جایی است که دوست دارید همه بیایند... فضای فرهنگی گویی جایی است که با گذشته های دور و نزدیک سرزمینش کار دارد، روزنه ها و امیدها را می‌تواند ببیند و نشان دهد. بیم ها را نیز.. همه اینها در پی دیدن فجر است، و اگر فجري به چشم نیاید، جشن چه می‌شود؟ جشنواره فجر آیا جشن میهن من است؟ آن يمني زیر گلوله یا آن فلسطینی بی پناه را نمی‌گویم، آیا ایرانی ها در این جشن هستند؟ راستی به که می‌گویید ایرانی؟ اگر پادشاهان ساسانی را هم بگوییم، در آن زمان هم ایران ملجأ ملت‌ها بود، حال کجاییم؟ خود را می‌بینیم؟ کدام خود را می‌بینیم؟ این فرصت بزرگ فرهنگی، کجا را می‌بیند؟ اصلا توان دیدن فجر را دارد؟ آن فجر گشوده شده به روی ملت را می تواند ببیند و نشان دهد؟ چقدر جای آوینی خالی است... @gharare_andishe
. ایام الله دهه فجر مجال عزم و همت یک ملت است که چگونه یک شبه بنیاد نظام شاهنشاهی از جان و روح یک ملت برافکنده میشود و روح و جانشان طعم آزادی از اغلال را می‌چشد. ملتی که به زندگی در حاشیه تجدد تن داده بود و نمی‌توانست مسئولیت زندگی در جهان جدید را بپذیرد و تاریخ خود را ذیل تاریخ اروپا می‌دید و اگر چیزی از گذشته بیاد می‌آورد فقط مایه تفاخر بود و اگر از او می‌پرسیدند که این چه راه و رسم زندگی است؟ می‌گفت؛ پدرانمان نیز براین عهد بوده‌اند. حال آنکه عهد آبائشان مدتی بود به سر آمده و دیگر عهدی برای زندگی نبود و آنها به ناچار برای گذران زندگی مجبور به پذیرفتن عادات و مشهورات غربی شده بودند که آن هم جز سرابی از زندگی نبود. سالها در حسرت زندگی اروپایی بودن و بهره‌ای از آن نبردن. بقول یکی از متفکرین معاصر گرگ دهن آلوده یوسف ندریده... ایام الله دهه فجر روزهایی است که این ملت اوقاتی را درک کرده است که می تواند مسئولیت زندگی در جهان جدید را بپذیرد و خود را در مواجهه با مسائل این جهان ببیند. تفکر در این ایام الله وقت عمل را یافتن و مسئولیت را برعهده گرفتن است. @soha_sima
بِكُمْ فَتَحَ الله وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّر خدا به شما آغاز کرد و به شماست که ختم میکند، به شماست که باران فرو می‌ریزد.. به شماست که آسمان بر زمین نمی آید مگر خدا بخواهد به شماست ينفس الهم؛ و می مانم که یعنی همتها و عزمها را شما نفس میدهی نفس کشیدن و روشنایی دلها برای دیدن مسیر و تازه شدن همتها به شماست! همّ را غم آینده گویند، شما تنفس صبحید و راه آینده، و به شماست که غم گذشته برطرف می‌شود... چه می ماند؟ جز بارانی که شمایید... 🖊 @gharare_andishe
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎥 گفتگو با مهندس نوید نجات بخش پیرامون مسئله‌ی تولید در کشور 🔸به بهانه دیدار اخیر تولید کنندگان با رهبر انقلاب 🔹مشاهده‌ی گفتگوی کامل در سایت به آدرس: http://behyaarstf.ir/ 🔹دهه‌ی فجر به مثابه یادآوری رخدادی‌ست که مردمی و ملتی، درکی از زمان به دست آوردند و دست به انتخاب گذاردند و با درجات متفاوتی متوجه عهد و مسئولیتی در قبال تاریخ شدند. 🔹پس از درک زمان، که چشم اشارت بینِ متذکران زمان را طلب می‌کند، دست به انتخاب زدن و پشتِ پا زدن به تردیدهاست که راه را به ثمر می‌نشاند.... 🔹 انسان در هر مقطعی از زمان ناگزیر از "انتخاب" است؛ ناگزیر از دل‌سپردن به تبعات هر انتخاب و ملتی که نتواند به لوازم انتخابش پی ببرد چه بسا که همواره در بی تاریخی به سر ببرد. 🔹در این برهه از انقلاب اسلامی، با توجه به تذکار بزرگمان، چگونه دست به انتخاب میزنیم؟ چگونه درون خود به نقطه‌ای میرسیم که باید انتخاب کنیم؟ چگونه با یقین راهی را برمی‌گزینیم؟ 🔸شاید بتوان گفت، عرصه‌ی دانش‌بنیان، عرصه‌ی انتخابِ بهنگامِ انسان‌هایی‌ست، که هر چند با در نظر گرفتن واقعیت‌ها و جایگاه پائین ایران در صنعت، به کارهای کوچک راضی نشده‌اند اما در طلب ساختن و انکشاف راهی حقیقی هستند. @soha_sima @gharare_andishe
. به تمام جان حاضر... 🔹متن خوانی گزیده‌ای از کتاب "تنها گریه کن" روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📆 یک‌شنبه ١٧ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰ لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/soharoom @soha_sima
انسان ٢٥٠ ساله، با شنیدن این عبارت، حتماً کتاب خواندنی رهبری را از ذهن می‌گذرانید، کتابی که حضور کثرت ١٤ گانه را در وحدتی توحیدی و ٢٥٠ ساله تبیین گر است؛ اما آیا شنیده ای انسان ١٤٤١ ساله؟! آدمی است و خیال شاعرانه اش، خرده نگیرید بر حقیر، کمی صبر کنید... باباطاهر روزی گفت: به دریا بنگرم دریاتو بینم به صحرا بنگرم صحراتو بینم نمی‌دانم چرا تماشای حاج قاسم اینقدر اجمال و تفصیل دارد! رازی است که در عین اجمال پر از جمالش، تفصیلش نیز تفکر آمیز است. راز در راز است! انگار او را به رؤیت آوردند تا بگویند انسانیت به ١٤٤١ سالگیش رسیده است گویی ما را به گلشن رازش مهمان کردند تا باور کنیم تاریخ با ظهور خمینی و سربازان در گهواره اش، به امتداد می‌رسد که حقوق بشر را معنا می‌کند، صلح را عینیت می‌بخشد و انسان مصرف شده در تمدن غرب را به رویش رساند. انسانی که پر از خوف های هراسناک و حزن های کشنده بود؛ رویشی که "اشداء علی الکفار" را به تاریخ نمایاند. "رحماء بینهم" را به مسلمانان که نه، به هر انسان تشنه طالبی چشاند. آری پاجوش های روح الله، "کزرع اخرج شطأه" شدند. بااستقامت تاریخی به درک "فاستغلظ" رسیدند. و سپس "فستوی علی سوقه" را تلاوت کردند. آنچنان که زارع خود را متعجب و متحیر کردند. و گویا خدا اینان را به ظهور آورده است تا "لیغیظ بهم الکفار" را به نمایش درآورد و قرآن زنده شود تا مبادا رسول نگران مهجور بودن کتابش باشد. و اکنون که در سالگرد تولد این انقلاب هستیم، باید دلخوش داشت به وعده های الهی... خدایا به انقلاب خمینی ایمان آوردیم، "وعدالله الذین آمنوا" و عمل صالح خود را که همان عهد دفاع از حرم انقلاب اسلامی است، از تو طلب میکنیم. " و عملوالصالحات" بی قرار مغفرت و غفران عظیم تو هستیم که: الهی انا الفقير في غناي فکیف لا اکون فقیرا في فقري؟! " دریافتی از آیه 29 سوره فتح ✍ @gharare_andishe
🍀ماه رجب، ماهی است كه حجاب ها مرتفع می شود و انسان در قلب خود احساس می‌كند با خدا در ارتباط است و در نتيجه ديده از همه دنيا باز می گيرد و به همه چيز پشت پا می زند، موقع درد دل كردن با محبوب واقعی برايش سر می‌رسد، كه گفت: رازی كه بَرِ خلق نهفتيم و نگفتيم با دوست بگوييم كه او محرم راز است 🍀در اين حالت گويا همواره در حال راز و نياز با حق است كه: در كعبه‌ی كوی تو هر آن كس كه درآيد از قبله‌ی ابروی تو در عين نماز است ای مجلسيان! سوزِ دل حافظ مسكين از شمع بپرسيد كه در سوز و گداز است برگرفته از کتاب" ماه رجب؛ ماه یگانه شدن با خدا" 🔹به دنبال خدای کارسازیم. نسبتی را می‌جوییم، که خدا در میدانِ آن نسبت حضور داشته باشد و هر آن او را شهود کنیم. " رجب" همان وقتی است که می‌توان در طلب چنین خدایی برآمد. @gharare_andishe
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــ🌿🌸🌿ـــــــــــــ 🎼 این بانگ آزادی است، کز خاوران خیزد 🎼 فریاد انسانهاست، کز نای جان خیزد @gharare_andishe
".....اما یک چیز مسلم است و آن اینکه باید راه را از نو آغاز کنیم و شاید لازم باشد که خود راه را بیابیم. تا زمانی که در باب علم و تمدن غربی تامل نکنیم، مقهور آن هستیم و ای بسا که به آثار تفکر گذشته‌ی خود نیز صورت غربی می‌دهیم و این کار موجب تشدید پریشانی و آشفتگی در تفکر و حتی عین پریشانی و آشفتگی است. تماس ما با تفکر گذشته بدون تذکر به وضع تاریخی و آشنایی با سیر تمدن و تفکر غربی میسر نیست و در غیر این صورت، تفکر را از فضل و علم نمی‌توان باز شناخت...." @gharare_andishe
مهدی آدمی عادي است، معمولی، مثل خودش، نه مثل تصور ما از او چیزی که ما می‌سازیم، فردی است تمام عیار که همه کارهایی که بلد نیستیم را بلد است، بلد است بجنگد و با دیدن صحنه های خون و آتش دلش نلرزد. خانواده اش هم موقعیت او اما موقعیت فضایی و دور از دسترس نیست موقعیتی در متن زندگی است و بزرگی موقعیت شهادت شاید به همین واقعی بودنش است جنگ است دیگر درد دارد سخت است و آدمی که در دل این سختی، توان ایستادن دارد و گویا این موقعیت شهادت است... @gharare_andishe