eitaa logo
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
684 دنبال‌کننده
319 عکس
81 ویدیو
15 فایل
🔺 کانال اختصاصی اطلاع رسانی برنامه‌ها و نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🔺 کانال اطلاع رسانی دکتر قاسم کاکایی در تلگرام: https://t.me/ghkakaie ارتباط با مدیر کانال : @Admin_ghkakaie
مشاهده در ایتا
دانلود
📢اعلام برنامه 💡 سلسله نشست هایِ (طلب و اخلاق طلبگی) 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی 🎥بستر های پخش از فضای مجازی : ۱ http://Dastgheibqoba.info/live ۲ https://www.aparat.com/dastgheib/live 🗓️زمان : پنجشنبه ها هر دو هفته یک بار پس از نماز مغرب و عشاء جلسهٔ پنجاه و چهارم ۲۲ آذر ماه ۱۴۰۳ 🕌مکان : شیراز_ مسجد قبا (آتشیها) ✅ @ghkakaie
شرح‌الاسماء_الحسنی_جلسه_۱۲۳_حجت‌الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
31.91M
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️ جلسه : ۱۲۳ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت ( ره ) 📅 تاریخ : ۷ خرداد ۱۳۹۲ 🕝مدت زمان صوت : ۳۳ دقیقه و ۱۴ ثانیه ✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️#درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی جلسه : ۱۲۳ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شه
درسگفتار شرح الاسماء الحسنی ( شرح دعای جوشن کبیر) یا ذاالقدس و السبحان فهو تعالى مقدس عن المهية فضلا عن المواد فلا مهية له سوى الانية بيان ذلك انه لا يمكن للعقل تحليله إلى شئ بل هو وجود بحت وانية صرفة فان المهية امر متساوي النسبة إلى الوجود والعدم وهو تعالى امر يابى عن العدم واجب الوجود وان اردت بالمهية امرا اخر لم يكن الا الوجود أو العدم وايضا المهية المصطلحة المقابلة للوجود هي الكلى الطبيعي المعروض للكلية والجزئية وبذاته لا كلى ولا جزئي كساير الامور المسلوبة عنه في المرتبة وهو تعالى متشخص بذاته وعين التشخص الصرف وما يق من ان له تعالى مهية شخصية لا كلية فغير معقول لان التشخص مساوق للوجود بل عينه كما هو الحقلان العوارض المشخصة بالحقيقة امارات التشخص إذ كما ان انضمام معدوم إلى معدوم لا يفيد الوجود كذلك انضمام كلى طبيعي أو عقلي أو منطقى إلى كلى لا يفيد التشخص فكما ان الانسان مثلا بذاته لا كلى ولا جزئي كك الكيف والكم والاين وغيرها فما لم يتحظ الوجود الحقيقي في البين لم يتات التشخص في العين فهو تعالى عين الوجود الذى هو ملاك التشخص بلا مخالطة المهية التى هي مثار الابهام وايضا المهية المصطلحة امر معقول مقول في جواب ما هو وذاته تعالى غير معقولة فذاته عين الوجود الحقيقي فان الوجود العينى لا يعقل وان كان في الممكن إذ ما يعقل من الممكن مهيته لا وجوده العينى والا لانقلب العينى بما هو عينى ذهنيا بما هو ذهني ولما كان وجود الممكن عارية ومهيته ذاته ولم يبق لنفسه الا هي قالوا الاشياء بانفسها تحصل في الذهن وحقيقتها تعقل بالكنه ولو لم يكن متقومة من خلطين لم يمكن اكتناهها ✅ @ghkakaie
طلب و اخلاق طلبگی ۵4.mp3
14.11M
🎙️|فایل صوتی کامل| 💡 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ ۵۴ 🗓️تاریخ برگزاری : ۲۲ آذر ۱۴۰۳ ⏳ مدت زمان : ۳۹ دقیقه و ۱۱ ثانیه ✅ @ghkakaie
«بسم الله الرحمن الرحیم» 🗒 🖋فصل چهارم: سفرهای علمی خارج از کشور قسمت پنجم، آمریکا ۵ (پیاپی چهل و چهارم) کتاب اقتدا به محمد (ص) ۱- از برکات سفر به آمریکا، دو چیز به‌صورت خیر مستمر هنوز استمرار دارد. یکی ترجمهٔ کتاب اقتدا به محمد (ص)، که اکنون چاپ ششم آن نایایاب شده است؛ و دیگری تاسیس مرکز فرهنگی امام علی علیه‌السلام ( Imam Ali Center) در شهر رالی مرکز کارولینای شمالی، که به طور مستمر جلسات هفتگی معرفتی و نیز جلسات دینی در اعیاد و سوگواری‌های اهل بیت علیهم‌السلام در آن‌جا برگزار می‌شود. امیدوارم که خداوند هر دو را که یکی به نام محمد (ص) و دیگری به نام علی (ع) مزین شده است، جزو باقیات صالحات‌ ام قرار دهد. يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ بشارتی بود برایم که چاپ اول این کتاب، ناخواسته مصادف بود با میلاد حضرت ختمی مرتبت صلوات‌الله و سلامه علیه و نیز اولین گزارش و معرفی این کتاب مصادف بود با ایام رحلت ایشان. بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد ۲- تاریخچهٔ کتاب و انگیزه مؤلف پروفسور کارل ارنست، استاد برجستهٔ مطالعات دینی در دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا، واقع در شهر چپل‌هیل (Chapel Hill) است. وی مطالعات فراوانی نسبت به اسلام داشته و به بسیاری از کشورهای اسلامی سفر کرده و هم‌اکنون در زمینه‌ی مطالعات تاریخی در مورد اسلام، یکی از شخصیت‌های مطرح بین‌المللی است. وی مدتی شاگرد آن ماری شیمل بوده و کتاب یاد شده را نیز به شیمل تقدیم کرده‌است. علاقهٔ اولیه‌اش به اسلام از طریق عرفان اسلامی و تصوف شکل گرفته است. خود او هم اشاره داشته که از طریق مولانا جذب اسلام شده است. پروفسور ارنست به عرفان اسلامی بسیار علاقه‌مند است و در مورد شیخ روزبهان تحقیقات فراوانی دارد و دو کتاب در مورد روزبهان نگاشته است که سال ۱۳۸۷ به خاطر این تألیفات، جایزهٔ جشنواره فارابی را به خود اختصاص داد. کتاب اقتدا به محمد (ص)، در کشورهای مختلف اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته و در کشورهای مصر، ترکیه،‌ مالزی و اندونزی جوایز ارزنده‌ای را برای مؤلف به ارمغان آورده است. در کشورهای عربستان و پاکستان نیز قرار بود از این کتاب تقدیر شود، ولی به‌علت پررنگ بودنِ اسلام شیعی در این کتاب و نیز انتقاداتی که از وهابیت کرده است، مورد خشم وهابیان قرار گرفت و از تقدیر خودداری شد. چند سال قبل نیز مؤسسهٔ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دانشگاه شیراز، به طور مشترک، جایزه‌ای را برای نگاشتن این کتاب به نویسنده تقدیم کردند. نگاشتن این کتاب در آمریکا قبل از سال ۲۰۰۱ آغاز شده بود؛ ولی پس از آن که نگارش آن به اتمام رسید،‌ واقعهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داده بود. بنابراین، آن ناشری که طرف قرارداد چاپ این کتاب بود، از چاپ آن امتناع ورزید. چند ناشر دیگر نیز بدان روی خوش نشان ندادند. سرانجام دانشگاه کارولینای شمالی، چاپ آن را متقبل شد. مترجم در سال ۲۰۰۴ در آمریکا و در دانشگاه کارولینای شمالی با این کتاب آشنا شد و آن، زمانی بود که این کتاب متن درسی یکی از دروس عمومی این دانشگاه را به خود اختصاص داده و جنجال‌هایی را نیز از جانب اولیای دانشجویان علیه این دانشگاه برانگیخته بود. در دانشگاه‌های آمریکا هر دانشجوی دورهٔ کارشناسی، از هر رشته‌ای که باشد، چند واحد درس عمومی را باید اخذ کند. در این دروس، دانشجو بین چند عنوان حق انتخاب دارد. یکی از عنوان‌هایی که جزو این دروس عمومی انتخابی قرار دارد، درسی است تحت عنوان «درآمدی به اسلام» (An Introduction to Islam). تعداد دانشجویانی که قبل از واقعه‌ی ۱۱ سپتامبر در این درس ثبت نام می‌کرده‌اند حداکثر ۳۰ نفر بوده است ولی بعد از این واقعه (۱۱ سپتامبر)، تقاضای ثبت نام در این درس به نحو عجیبی افزایش یافت، به نحوی‌که در سال ۲۰۰۳ سقف ثبت نام ۱۲۰ نفره در دانشگاه کارولینای شمالی، و سقف ۲۰۰ نفره در دانشگاه جورج واشنگتن نیز پاسخ‌گوی تقاضای دانشجویان نبود. علت این امر نیز تبلیغات شدید و گسترده رسانه‌های جمعی آمریکا علیه اسلام و مسلمانان بوده است، به نحوی‌که عده‌ای از روی کنجکاوی و جمعی به منظور دشمن‌شناسی به این درس روی آورده بودند. پروفسور ارنست، خود تدریس یکی از گروه‌های این درس را در دانشگاه کارولینای شمالی به عهده داشت و کتاب اقتدا به محمد (ص) را به‌عنوان یکی از متون اصلی درس معرفی کرده بود. کارل ارنست این کتاب را بعد از واقعۀ ۱۱ سپتامبر در دفاع از مسلمانان و اسلام منتشر کرده است. ایشان در مقدمۀ کتاب به مسلمان نبودن خود اشاره می‌کند و می‌گوید که مسلمان نبودن من، مانعِ دفاع کردنم از مسلمانان نمی‌شود و از بی مهری‌هایی که نسبت به قرآن و اسلام شده، می نویسد.
نویسندۀ این کتاب بعضی از بغض‌ها و کینه‌هایی که در طول تاریخ در برخی از سران کلیساها علیه قرآن و اسلام وجود داشته را معرفی و نقد می‌کند‌‌؛ بلاهایی را که سران استعمار در دوران استعماری، بر سر مسلمانان آورده اند، طرح و نقد می‌کند؛ به هجمه‌هایی که تحت عنوان مبارزه با بنیاد گرایی و تروریسم علیه اسلام صورت می‌گیرد، پاسخ می‌دهد؛ سعی می‌‌کند چهرۀ معنوی اسلام را معرفی کند. کارل ارنست در کتاب خود، دو چهره از معنویت اسلام با عنوان تشیع و تصوف را معرفی می‌کند؛ تصوفی مانند تصوف مولوی. وی معتقد است تشیع و تصوف به‌عنوان جنبه‌های معنوی اسلام، از جانب کسانی که اسلام را فقط در بعد سیاست و القاعده و طالبان و … دیده اند، مغفول واقع شده است. این کتاب، نقدهای جدی نسبت به وهابیت دارد؛ چراکه وهابیت، چهره ای زشت از اسلام در سراسر دنیا نشان داده است. در آمریکا بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، مسلمانان را به جای سرخ‌پوست‌ها قلمداد می‌کردند. ارنست به شاگردانش در دانشگاه‌ می‌گفت: «نباید فکر کنید مسلمانان همان سرخ‌پوستان فیلم‌های کابویی هستند!». هم‌چنین می‌گفت: «راه حلِ زودودن ابهام این است که روی عقلانیت و معنویت اسلام کار کنیم». در آخر هم هنگام چاپ کتاب گفته بود: «امیدواریم این کتاب کاری در زمینه گفت‌وگوی تمدن‌ها بکند». جالب است که کارل ارنست معتقد است بعد معنوی اسلام تصوف و تشیع است. به همین دلیل هم وهابی‌ها کتابش را بایکوت کردند و در پاکستان هم هنگامی که قرار بود از او تقدیر شود، جلوی مراسم تقدیر و جایزه دادن گرفته شد. ۳- قرآن و پیامبر(ص) از نگاه ارنست با توجه به بی‌مهری‌های اخیر نسبت به قرآن، کارل ارنست در این کتاب، قرآن را به غربی‌ها معرفی می‌کند و می‌گوید: «زمانی که دانشجو بودم، در دانشگاه هاروارد آمریکا به سراغ قرآن رفتم تا اطلاعاتی دربارۀ قرآن به دست بیاورم، به فیش‌هایی که کتاب‌ها را معرفی می‌کردند مراجعه کردم و دیدم که نوشته اند: "قرآن تألیف محمد" (ص) اما کتاب مقدس را که نگاه کردم نامی از مؤلف ندیدم. برای من سؤال بود که چرا اینان در یک دانشگاه معتبر به نام هاروارد، قرآن را تألیف محمد (ص) می‌دانند. ارنست در این کتاب، زیبایی‌ها و برجستگی‌های قرآن را که در مورد آن‌ها دشمنی شده و نیز جنبه‌های معنوی قرآن را به غربی‌ها نشان می‌دهد. در دانشگاه کارولینای شمالی، همهٔ دانشجویان ورودی سال اول، در هر رشته‌ای که باشند، قبل از آن که دروسشان در دانشگاه شروع شود، باید کتابی را که در علوم انسانی، دانشگاه به آنان معرفی می‌کند، در تابستان بخوانند و امتحان دهند. پس از واقعهٔ ۱۱ سپتامبر، به پیشنهاد پروفسور ارنست، در یکی از تابستان‌ها، برای هشت هزار دانشجوی جدیدالورود، گزیده‌ای از قرآن و تفسیر آن، نوشتهٔ مایکل سلز ( Michael Sells) را معرفی کرده بودند. یک عدد CD نیز ضمیهٔ کتاب بود که در آن، قاریان مصری برخی از آن سوره‌هایی را می‌خواندند که سلز ترجمه و تفسیر کرده بود. ارنست حتی در یکی از کلاس‌های عمومی‌اش، که بنده نیز در آن حضور داشتم، قسمتی از این قرائات را پخش کرد تا گوشه‌ای از زیبایی‌های قرآن را نشان داده باشد. بنده پروفسور مایکل سلز را نیز می‌شناسم و با وی مکاتبه داشتم و دارم. ایشان استاد دانشگاه شیکاگو است و تخصص بالایی در عرفان تطبیقی دارد. قبلا کتاب خودش را، با امضای خودش، از آمریکا برایم فرستاده بود؛ تحت عنوان «زبان‌های عرفانی در باب آن‌چه ناگفتنی است» ( Mystical Languages of Unsaying ) این کتاب تبحر او در عرفان اسلامی را نشان می‌دهد. به همین سبب، ترجمه و تفسیرش از قرآن خیلی جذاب است. ارنست نسبت به رسول‌الله (ص) ارادت خاصی داشته و پيامبر (ص) را محور اسلام دانسته و به‌همين جهت به معرفی ايشان در اين كتاب پرداخته است. ۴- اهمیت کتاب همان‌طور که گفتم، این کتاب در معرفی اسلام، قرآن و پیامبر (ص)، نقش مهمی دارد؛ اما برای منِ مسلمانِ آشنای با اسلام، از بُعد دیگری اهمیت دارد؛ اطلاعات و مسائلی را طرح می‌کند در باب ضدیت‌هایی که در غرب با اسلام می‌شده و می‌شود؛ و نیز این که غربی‌ها با چه چشمی و از چه زاویه‌ای به اسلام نگاه می‌کنند. درمجموع، این کتاب برای کسانی که می‌خواهند برای اسلام تبلیغ و از آن دفاع کنند، اطلاعات مفیدی دارد. به نظر بنده، هر مبلغی، باید این اطلاعات را داشته باشد و این مطالب را بخواند و از اوضاع امروز دنیا علیه اسلام، آن هم از چشم یک غربی، مطلع باشد. ۵- برای آن که مخاطبان این کتاب را در آمریکا بیش‌تر بشناسیم، ذکر این خاطره مفید به نظر می‌رسد: پروفسور ارنست در آغاز سال تحصیلی ۲۰۰۳ که اتفاقاً مصادف با سپتامبر بود، پرسش‌نامه‌ای را بین دانشجویان درس « درآمدی بر اسلام»، توزیع کرد و از آن‌ها خواست که بدون درج نام خود آن را پر کنند.
بنده کاملاً در جریان چند و چون این سؤالات قرار داشتم. این پرسش‌نامه میزان شناخت این دانشجویان (به‌عنوان جزوی از جامعه‌ی آماری آمریکا) را از اسلام نشان می‌داد. پس از جمع‌آوری پاسخ‌ها، معلوم شد که بسیاری از آنان هیچ شناختی از اسلام نداشتند، جمعی اسلام را مرادف تروریسم تلقی می‌کردند، عده‌ای اصلاً نمی‌دانستند که اسلام یک دین ابراهیمی است بلکه آن را یک گروه سیاسیِ دشمن آمریکا تلقی می‌کردند؛ درست مثل کمونیسم! برخی نوشته بودند که مسلمانان عده‌ای تروریست هستند که با افزایش انفجاری جمعیت‌شان، خطری برای آیندهٔ غرب محسوب می‌شوند؛ بسیاری از آنان نمی‌دانستند که مسلمانِ غیر عرب هم وجود دارد، به نحوی که اکثریت آنان پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان را عربستان سعودی ذکر کرده بودند! برخی نیز گفته بودند که از اسلام هیچ شناختی نداریم فقط می‌دانیم که محمدعلی (کلی) مسلمان است! تنها چند نفر اطلاعات بیش‌تری از اسلام داشتند که می‌شد حدس زد که همان دانشجویان مسلمان کلاس بوده‌اند! به‌هرحال،‌ غرض از این تطویل این است که مشخص کنیم پروفسور ارنست این کتاب را در چه شرایطی نوشته و در نگارش آن کدام مخاطب را هدف قرار داده است. ۶- گوشه ای از مقدمه مؤلف پروفسور ارنست در مقدمهٔ خود بر اصل کتاب، آورده است: «کتاب حاضر بدان منظور نگاشته شده است تا جایگزین کاملاً‌ متفاوتی باشد برای کتاب‌هایی که در مورد اسلام شایع و رایج شده است. آن‌چه در این‌جا ارائه می‌شود، دیدگاهی جانب‌دارانه و در عین حال مدلل و تحلیلی است در مورد سنت دینی اسلام و مسایلی که اخیراً مسلمانان با آن مواجهند. من از برداشت‌های متعارف به‌شدت فاصله می‌گیرم تا فهمی غیر بنیادگرایانه از اسلام ارائه دهم». در جای دیگر، ضمن انتقاد از ناشرانی که از چاپ این کتاب خودداری کردند و نیز از فرقه‌های مسیحی و یهودی که به‌خاطر تدریس امثال این کتاب علیه دانشگاه کارولینای شمالی به دادگاه شکایت کرده بودند، می‌نویسد: «در شرایطی که ناشران، فرقه‌های دینی و سیاست‌مداران، حتی با بحثی بی‌طرفانه و منصفانه درباره‌ی اسلام مخالفند، سخت روشن است که این بحث دقیقاً همان چیزی است که امروز ما نیازمند آنیم. منازعات جدیدی که در آمریکا و اروپا علیه اسلام در گرفته، در اصل با تحریک احساسات ژورنالیستی سمت و سو یافته است… . کتاب اقتدا به محمد (ص) بدان منظور نگاشته شده است تا ابرهای بدگمانی و سوء فهم را بزداید. این کتاب ابزاری به دست خوانندگان می‌دهد، تا بتوانند به فهمی مستقل از آن موضوعات کلیدی و اوضاع تاریخی‌ای نایل آیند که امروزه بر مسلمانان و غیر مسلمانان در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد». وی در ادامه، خطیر بودن هدف انسانی این کتاب را چنین تصویر می‌کند: «کاری که امروز متخصصان مطالعات اسلامی در تحقیقات خود به‌عهده دارند بسیار عظیم است. از یک سو، در بیش‌تر اروپا و آمریکا یک نوع جهل، بلکه بدبینی، نسبت به اسلام وجود دارد که با فاجعه‌ی اخیر (۱۱ سپتامبر)، به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است. از سوی دیگر، در کشورهای اسلامی افراط‌گرایانی وجود دارند که سعی کرده‌اند اعمال هولناک کشتار جمعی را به نام اسلام توجیه کنند. آن که در میان این مواجهه پایمال می‌شود، صدها میلیون مسلمانی هستند که در جهان امروز به سر می‌برند، که نه در فهرست اردوگاه تمدن غرب قرار می‌گیرند و نه در بینش خشونت‌آمیز و افراطی امثال بن‌لادن سهیم‌اند. در میان ما‌ آنان که متن قرآن، آثار شعرای بزرگ اسلام و تاریخ تمدن اسلامی را مطالعه کرده‌اند، عمیقاً انحراف و فساد نمادها و ظواهری که این افراطیان جدید از خود بروز می‌دهند، احساس می‌کنند… . هدف اصلی این کتاب آشکار ساختن چهره‌ی انسانی اسلام است و این کار با زدودن حجاب‌های جهلی میسر است که قرن‌ها در اذهان اروپاییان و آمریکاییان بر این موضوع سایه افکنده است». پروفسور ارنست، با وجود آن‌که رسما اعلام کرده است که مسلمان نیست، اما در جهت مبارزه با این حجاب جهلی که ذکر شد و نیز برای مقابله با اسلام‌هراسی، کوشش بسیار کرده است. حتی دفتر کارش در دانشگاه کارولینای شمالی طوری طراحی و تزیین شده است که بوی دوستی با اسلام و مسلمانان از آن کاملا استشمام می‌شود. نامش را بر روی در اتاقش بجای حروف لاتین، با حروف عربی نوشته است: «کارْلْ إرْنْسْتْ»! در اتاق کارش تابلوهای خوش‌نویسی فراوانی از آیات قرآن به چشم می‌خورَد. خودش می‌گفت که آیهٔ بسیار مورد علاقه (favorite) من این آیه است که خداوند خطاب به محمد (ص) می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (و ما تو را نفرستادیم مگر آن‌که رحمت برای اهل عالم باشی). چندین‌جا در اتاق کارش با خط‌ها و تابلوهای مختلف، این آیه چشم‌نوازی می‌کند.
نیز جالب است که بدانیم پروفسور ارنست در بسیاری از نامه‌هایی که به انگلیسی می‌نویسد، نام و امضای خود را در پایانِ نامه به عربی، چنین می‌نگارد: «احقر العباد: کارل ارنست»! ۷- فصل‌های مختلف کتاب این کتاب در یک مقدمه و شش فصل تنظیم شده‌است: فصل اول تحت عنوان «اسلام در چشم غربیان»، ابتدا نگاهی اجمالی به اسلام دارد، سپس به تفصیل و به لحاظ تاریخی دیدگاه‌های اسلام ستیزانهٔ غرب را از قرون وسطی تا عصر حاضر بررسی می‌کند. جنگ‌های صلیبی،‌ مسأله‌ی استعمار و غرض‌ورزی‌های مستشرقان از جمله موضوعات این فصلند. فصل دوم تحت عنوان «رویکرد به اسلام در قالب دین»، به تاریخچه‌ی واژه‌ی «دین» (religion) و تطور معنای آن از صدر مسیحیت تا اوایل عصر استعمار می‌پردازد؛ و بر آن است تا به سوء‌فهم‌های ناشی از آمیخته شدن اسلام با مسایل قومی و نژادی خاتمه دهد. فصل سوم به «منابع قدسی اسلام»، یعنی به قرآن و سنت اختصاص دارد. این فصل با زندگی پیامبر اسلام (ص) آغاز می‌شود و با نگاهی اجمالی به قرآن، ساختار و محتویات آن ادامه می‌یابد. این فصل بر نقش محوری پیامبر اسلام (ص) به‌عنوان “رحمة للعالمین” در معارف اسلامی تأکید می‌ورزد. در این‌جا، برداشت پروفسور ارنست از اسلام، با مطرح ساختن مسأله‌ی ولایت، به دیدگاه‌های شیعی نزدیک می‌شود. در همین فصل است که وی به مواضع خصمانه علیه قرآن، و به‌خصوص به آخرین آن‌ها، یعنی کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، پرداخته، به آن‌ها پاسخ می‌دهد. فصل چهارم تحت عنوان «اخلاق و زندگی این جهانی» به جنبه‌های عملی آموزه‌های اسلام، از جمله اخلاق و فقه می‌پردازد. منابع تفکر اخلاقی جهان اسلام و ربط و نسبت آن‌ها با فلسفه و آموزه‌های یونانی و نیز اندیشه‌های ناب قرآن و سنت در این فصل مورد بحث قرار می‌گیرد. از جنبهٔ فقهی نیز مسایل چالش برانگیزی چون حکومت اسلامی، اسلام و لیبرالیسم، مسایل مربوط به جنسیت و حقوق زن، مسأله‌ی حجاب و نیز رابطه‌ی اسلام و علم، موضوعات دیگر این فصل را تشکیل می‌دهد. فصل پنجم تحت عنوان «معنویت و عرفان عملی» به ابعاد عرفانی و معنوی اسلام می‌پردازد و ائمه شیعه (ع) و مشایخ صوفیه را به‌عنوان رهبران و سرچشمه‌های معنویت و عرفان، در دو سنت تشیع و تصوف بررسی می‌کند. مباحثی چون مخالفت وهابیان با مفهوم ولایت در این فصل مورد بررسی قرار می‌گیرد. این فصل هم‌چنین به ماهیت هنر اسلامی می‌پردازد و مباحثی چون هنر قدسی، هنر سکولار با بن‌مایه‌های دینی، هنر اسلامی از دیدگاه مسلمانان و هنر اسلامی از دیدگاه غربیان را در بردارد. فصل ششم که خاتمه و نتیجه‌گیری است، تحت عنوان «ایجاد تصویری جدید از اسلام در قرن بیست و یکم» نگاهی به مسأله‌ی اسلام و مقتضیات زمان و نیز مسألهٔ سنت و تجدد دارد و بر آن است تا نشان دهد که چگونه «ایدئولوژی» و «تکنولوژی» دایماً طرز تلقی مسلمانان و غیر مسلمانان از اسلام را تغییر می‌دهند. ۸- انگیزهٔ بنده به‌عنوان مترجم، از ترجمهٔ این کتاب  اهانت به مقدسات اسلام و خصوصا حوادث اخیر (۱۱ سپتامبر)، باعث شده که این سؤال که غربی ها چه شناختی از اسلام، قرآن، پیامبر اسلام و مسلمانان دارند، برای ما مطرح شود .یک نکته مثبت کتاب «اقتدا به محمد (ص)» این است که مردم ما متوجه می‌شوند که در غرب همه جاسوس، ضد دین و ضد ما نیستند. ابتدا بنده می‌خواستم کتاب پروفسور ارنست راجع به روزبهان بقلی را ترجمه کنم، ولی توجه به نکات فوق مرا متقاعد کرد تا کتاب اقتدا به محمد(ص) را ترجمه نمایم. پس از مدت‌ها تأخیر، کتاب اقتدا به محمد (ص) نوشتۀ پروفسور کارل ارنست، با ترجمۀ بنده، توسط انتشارات هرمس در دی‌ماه ۱۳۸۹، هم‌زمان با ایام خجستۀ میلاد پیامبر (ص) و هفتۀ وحدت، منتشر شد. ۹- یادداشت مؤلف بر ترجمهٔ کتاب پروفسور کارل ارنست در مقدمه‌ای که بر ترجمۀ فارسی این کتاب نگاشته است مطالبی می‌نویسد، که ترجمهٔ قسمتی از آن چنین است: «برای من باعث افتخار است كه بر ترجمۀ فارسی این كتاب، برای خوانندگان جدید آن، مقدمه‌ای بنگارم. كتاب اقتدا به محمد (ص) در اصل برای مخاطبان غیرمسلمان آمریكایی و اروپایی نگاشته شده بود و به‌خوبی در میان آنان مورد استقبال قرار گرفت. با این همه، من در آغاز انتظار نداشتم كه این كتاب توجه مسلمانان را نیز جلب كند. ولی با كمی دقت، برانگیخته شدن كنجكاوی محافل اسلامی به چنین كتابی، معقول به‌نظر می‌آید. دههٔ گذشته مجموعه حوادث اسفناكی ــ از جمله حمله به اهداف آمریكایی در سپتامبر ۲۰۰۱ و متعاقب آن تجاوز آمریكا به افغانستان و عراق ــ را به خود دید كه مسلماً بر محور نحوۀ نگرش آمریكاییان به مسلمانان سراسر عالم دور می‌زند. مسلمانان نیز نگران قضاوت منفی شهروندان آمریكا دربارۀ خویش‌اند. من بارها شدت این نگرانی را احساس كرده و در كشورهای مختلف اسلامی دربارۀ آن سخن گفته‌ام.
این را نیز به‌خوبی احساس كرده‌ام كه محققان آمریكایی‌ای چون من، مسئولیت ارائۀ تصویری منصفانه از اسلام به خوانندگان عام در آمریكا و خارج از آن را به‌عهده دارند. به‌هرحال، برای من مایۀ افتخار است كه این كتاب جوایز متعددی را از نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در مصر، تركیه و ایران به خود اختصاص داده و به چندین زبان از جمله عربی،‌ تركی، آلمانی و كره‌ای ترجمه شده‌است. ولی ترجمۀ فارسی این كتاب برای من جایگاه خاصی دارد. جای بسی خوش‌وقتی است كه محقق برجستۀ ایرانی، دكتر قاسم كاكایی عهده‌دار این ترجمه شده است. وی شخصیتی شاخص در مطالعات فلسفی و عرفانی و نیز از پیشگامان مطالعات عرفان تطبیقی در ایران است. دانش عمیق او در این حوزه‌ها و تسلطش بر زبان بین‌المللی پژوهش، در ترجمۀ این كتاب به فارسی،  به وی جایگاهی انحصاری می‌بخشد. از تلاش‌ها و لطف و دوستی او بی‌نهایت سپاس‌گزارم. به‌علاوه، ترجمۀ فارسی این كتاب، پاسخی شگرف است به پیوند دیرین من با فرهنگ ایرانی كه سال‌ها در‌ آن غور كرده‌ام. امید آن دارم كه ترجمۀ فارسی این كتاب به پیشرفت امر گفت‌وگوی فرهنگی بین مسلمانان و غیرمسلمانان، كه این روزها بسیار ضروری است، كمك رساند. كارل ارنست ۸ اكتبر ۲۰۱۰» ۱۰- جوائز مختلف و چاپ‌های متعدد ترجمۀ کتاب با وجود آن‌که بدون اطلاع مؤلف و بنده، ترجمهٔ دیگری هم از این کتاب، هم‌زمان، منتشر شده بود، ولی ترجمهٔ بنده در عرض هشت ماه به چاپ دوم رسید و هم‌اکنون به چاپ ششم رسیده است. در بهار ۱۳۹۰ این کتاب جایزهٔ بهترین کتاب فصل را از وزیر محترم ارشاد وقت، دریافت کرد. در سيزدهمين همايش کتاب سال حوزه، که در بیست و هفتم بهمن ماه ۱۳۹۰، با حضور شخصيت‌هايي چون آقایان مقتدايي (مدیر حوزه‌های علمیه) ، رضا استادي، تني چند از اعضاي جامعهٔ مدرسين و شوراي عالي حوزه و دکتر علي لاريجاني، رئیس مجلس شورای اسلامی وقت، در قم برگزار شد، این ترجمه به‌عنوان کتاب سال حوزه، معرفی شد و جایزهٔ بهترین ترجمه را گرفت. ✅ @ghkakaie
شرح_گلشن_راز_جلسه_۱۲۴_حجت‌الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
30.14M
🎙️ باز نشر  فایل صوتی اثر منظوم شیخ محمود شبستری (ره) ▶️ جلسه ۱۲۴ 🕝مدت زمان صوت: ۳۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه 🗓️تاریخ تدریس: ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ ✅تدریس شده در حوزهٔ علمیهٔ شهید محمد حسین نجابت( ره) ✅ @ghkakaie