پُر کرده ز نور عشق، او جام مرا
آهسته گشود چشم بادام مرا
شب رفت و دوباره صبح از راه رسید
خورشید بغل میکند آرام مرا
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
بر عشق تو سوگند که ویران تو هستیم ..
از خویش جدا .. زار وپریشان تو هستیم
پیش که بگوییم از این ، قصه ی هجران ؟
گریان به نهان ، چاک گریباِن تو هستیم .
از دام غمت نیست دگر ، چشم رهایی ...
چون ابر بهاران همه باران تو هستیم .
ای باد ، بر آن یار سفر کرده بفرما ..
باز آی ... که درمانده ی درمان تو هستیم ،
کاشانه ی دل سوخت از این وادی هجران ..
لطفی بنما ، بی سر و سامان تو هستیم ،
صدنغمه ز دل از غم هجران تو گفتیم ...
در کنج قفس ، مرغ غزلخوان تو هستیم
با ناخن خود، بر دل صد پاره نوشتیم ..
سوگند به تو ، زار پریشان تو هستیم ،
#راحم_تبریزی
@golchine_sher
غم هجران تو ای دوست چنان کرد مرا
که ببینی نشناسی که منم یا دگری!
#عراقی
@golchine_sher
ببند چشم و رها کن زمین رسوا را
در آسمان بطلب چشمه های دریا را
بدوز چشم به آیات انقلابی نور
که پایشان زده سلطان عرش امضا را
همیشه آخر فرعون و ظلم او سیل است
نجات، سهم حلالیست صبر موسی را
ببین به حکم «نُریدُ نَمُنَّ» سبز و رها
دمشق و غزه و پاراچنار و صنعا را
به رسم وعده ی «إن تَنصُروه، یَنصُرکُم»
بخوان شمارش معکوس شام یلدا را
شهادتی که «وَ لاتَحسَبَنَّ أمواتا»
ضمانتی است سزاوار، مزد احیا را
یقین که داشته باشی به حق، چه فتح و چه خون!
چه فرق بین سلیمانی و جهان آرا؟
دل استوار به ایمان کن و تماشا کن
«لَسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی» را
#حسن_صیاد
#عضوکانال
#شعر_مقاومت
#طوفان_الاقصی
@golchine_sher
خوب است اسیر این پرانتز باشم ،
تنها به ( نگاهت) متمرکز باشم
بیزارم از این نهنگ بودن، بگذار
در تُنگ دلت، ماهی قرمز باشم!
قلّاب زدی ، بهانه ام را بردی
نُت های خوش ِ ترانه ام را بردی
هم جفت مرا گرفتی ای ماهی گیر!
هم برکت ِ رودخانه ام را بردی!
از دغدغه های مبهمت می گیرد
هر حادثه را از قدمت میگیرد
حالا که خدا گرفته دستانت را
دیگر چه کسی دستِکمت می گیرد؟
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
تا در کلاسِ درسمان جنگ است
جای قلم در دستمان سنگ است
این کوچه ها ازبس که بن بست اند
پـایِ فــرار از زنـدگی لنگ است
چشمان خود را هرچه می شوییم
در صورت آیینه نیرنگ است
ما نسل پـروازیم و اما حیف
این سرزمین مثل قفس تنگ است
از کودکی درگوشـمان خواندند
دنیا فقط درحد یک زنگ است
بس کن خدایا خسته از دردیم
این زنده ماندن بدترین ننگ است
#سمیه_پرویزی
#عضو_کانال
#غزه_فلسطین
@golchine_sher
تکان داده ست فریاد گلویت خواب دنیا را
به خونت هدیه دادی بر جهان مرده، احیا را
چنان قلب زمین را بر تپش انداختی شاید...
میان آه خود داری نفس های مسیحا را
فلسطینم ! به خاک افتادی اما شور اعجازت....
به خود آورده حتی ساحران قوم موسی را
و لا تحزن و لا تحزن! نترس ای جان خونین تن
که بشکافد عصایش بار دیگر موج دریا را
به رسوایی نشسته پادشاه لخت اسراییل
بگو دیگر نبافد تارهای سست حاشا را...
زمین غزه از خون شهیدان آب مینوشد
به یاد آورده ای تاریخ صبرا و شتیلا را
ولی سوگند بر تین و ولی سوگند بر زیتون
که میسازند این خون گریه ها ، لبخند فردا را
ببار ای اسمان بر تارهای عنکبوت امشب
مهیا کن برای حضرتش صحن مصلی را
کسی می آید و در مسجدت تکبیر میگوید
ربیع الآخری می آورد طوفان الاقصی را
.....
پریشان حال از این جغرافیای نا مسلمانم
کسی تا مسجد الاقصای خونین میبرد مارا؟....
#ریحانه_ابوترابی
#عضوکانال
#فلسطین
@golchine_sher
اگر چه نزد شما تشنهٔ سخن بودم
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم
دلم برای خودم تنگ میشود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلامهایم را
هر آنچه شیفتهتر از پی شدن بودم
چگونه شرح دهم عمق خستگیها را؟
اشارهای کنم انگار کوهکن بودم
من آن زلال پرستم در آب گند زمان
که فکر صافی آبی چنین لجن بودم
غریب بودم و گشتم غریبتر اما
دلم خوش است که در غربت وطن بودم
#محمد_علی_بهمنی
@golchine_sher
کسی نگفت چرا خانهات اثاث ندارد
کسی نگفت چرا کودکت لباس ندارد
کسی نگفت چرا بودنت شبیه به مرگ است
کسی نگفت چرا مردنت هراس ندارد
نگفت چون که پشیزی نداشت گفتنِ اینها
که این مداخله دخلی به اسکناس ندارد
سیاست است و سیاست علی شناس ندارد
سیاست است و به جز چند عمرو عاص ندارد
جهان که شیفتهی چشمِ سبز و روی سفید است
تفقّدی به سیاهانِ آس و پاس ندارد!
مرا ببخش که این بار گریهام نگرفته!
ببخش... گریه برای شما کلاس ندارد...
#یاسر_قنبرلو
تقدیم به تمام مظلومین بدون حمایت جهان
@golchine_sher
عشق یعنی در میان غصههای زندگی
یک نفر باشد که آرامت کند
#علیرضا_عباس_زاده
@golchine_sher
زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!
نمی رسد به کسی جز خدا صدایت قدس!
هنوز حرمله ها با سه شعبه منتظرند
و عمر کوته اطفال کربلایت قدس!
حقوق ضدّ بشر، سازمان چند ملل
که بسته چشم به داغ سه ساله هایت قدس!
بدون شائبه لایُمکِنُ الفِرار از عدل
سقوط و ذلت ظلم است خون بهایت قدس!
شکوه واهی طاغوت و جبت خواهد ریخت
که وعده داده به مستضعفان خدایت قدس!
چه زود پیش تو آلاله ها به صف باشند
در آن نماز که برپاست در نهایت قدس!
#حسن_صیاد
#عضوکانال
#شعر_مقاومت
#قدس
#غزه
#بیمارستان_معمدانی
#المستشفى_المعمداني
@golchine_sher
نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکَنـم می میرم
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم
بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکَـنـم می میرم
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم
بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روحِ برخاسته از من !!!تهِ این کوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
#حافظ
@golchine_sher
گُل کرد خاطرات دل انگیز چشم تو
ترفندهای وسوسه آمیز چشم تو
دل ، گرم از اینکه اینهمه شادی برای من
وابستهام به شادی یک ریز چشم تو
شاید که در گذشتهی خود سیر می کنم
درگیر عکس ها و گلاویز چشم تو
ذهنم دوباره پر شده سرشار خاطرات
ذهنم دو باره پر شده لبریز چشم تو
چشمم به حکم خیره سری پیش می رود
نفرین به شادمانی ناچیز چشم تو
دیگر چه اعتماد به عهد دوباره ات
فردای فتنه وسعت ناچیز چشم تو
#حسین_اصغری_سوادکوه
#عضوکانال
@golchine_sher ۱
با اینکه برای دیدنم تاب نداشت
یک لحظه پس از رفتن من خواب نداشت
چون بستری بخش روانی ها بود
هر بار مرا که دید اعصاب نداشت
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
لبخند بزن که زندگی در گذر است
عِطر گُل رازقی نسیم سحر است
برخیز و بیا که باز مهمان داری
شب رفته و آفتاب در پشت در است
#نسترن_بنی_نجار
@golchine_sher
شمعی که نمی سوزد، پروانه نمی خواهد
اشکی که نمی ریزد، سرشانه نمی خواهد
از بند تعلق ها، آزاد و رها باشیم
آن باد وزان دشت، کاشانه نمی خواهد
فرهادم و دلداده، این قصه ی شیرین را
می دانی و می دانم، افسانه نمی خواهد
مهر تو به دل دارم، ای دلبر یک دانه
بی تو دل من هرگز، دردانه نمی خواهد
باید بروم زین جا، من عاشق و مجنونم
این شهر پر از عاقل، دیوانه نمی خواهد
#شاهین_بهرامی
@golchine_sher
به طور و به تین و به زیتون قسم
به آوارگیهای مجنون قسم
به مِهر و به ماه و به کوه و به دشت
به صبح و شب و چرخِ گردون قسم
به چشمانِ پر رمز و رازِ سحر
به آرایه و شعر و مضمون قسم
به عمرِ کمِ لالههایِ غریب
به اجسادِ آغشته در خون قسم
به دستانِ خالیِ مشتی غیور
که زد ریشهی ظلم و صهیون قسم
به رعناییِ هر چه سروِ صبور
که اِستاده چون کوه، اکنون قسم
که نابود میگردد این صهیونیست
به طور و به تین و به زیتون قسم
#عادل_حسین_قربان
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
@golchine_sher
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
« ماه آخر » رونمایی شد.
🔹#ماه_آخر چهارمین مجموعه شعر شاعر اهلبیت #مجتبی_خرسندی توسط انتشارات عصر صادق قم به زیور طبع آراسته شد. این مجموعه که شامل چهلغزل مهدوی از این شاعر است، در تیراژ هزارنسخه چاپ و در پنجمین نشست شاعرانه مدح امیر رونمایی شد.
🔹در این مراسم که باحضور حضرت آیتاللهالعظمی میلانی، استادمحمدعلی مجاهدی، استادجوادمحدثی، استاد بندانینیشابوریوحجتالاسلام میرزامحمدی در محل موسسه امامت قم برگزار شد، از این اثر تازه منتشر شده رونمایی شد.
🔹برای سفارش کتاب و دریافت آن با #ارسال_رایگان در سراسر کشور با آیدی زیر در تماس باشید؛
@Mahe_Akhar1
🔹کانال اشعار مجتبی خرسندی؛
@Mojtaba_khorsandi
و عمر شیشه ی عطر است، پس نمیماند
پرنده تا به ابد در قفس نمیماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد
که روی آینه جای نفس نمیماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شدهاند
که عشق جز به هوای هوس نمیماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان
که این طبیب به فریاد رس نمیماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم
قطار منتظر هیچ کس نمی ماند
#فاضل_نظری
@golchine_sher
رها شدیم رها مثل روح بی جسدی
نه با توایم و نه بی تو چه روزگار بدی
رها شدیم در آیینه های تو در تو
چه ازدحام عجیبی چه شهر بی عددی
رها شدیم در این کوچه های سر گردان
نه آستانه ی عشقی نه خانه ی خردی
مرا به حاشیه ی سرد زندگی آورد
امید رو به زوالی دلیل نا بلدی
ستاره ای شدم و در خودم درخشیدم
ولی چه سود که چشمی نمی کند رصدی
مگر به سایه نام تو رو کنم پس از این
که در پناه تو امن است یا علی مددی
#عبدالجبار_کاکایی
@golchine_sher