از اشکِ شوقِ با اُمّید این که بار و بر گیرد
درختِ آرزویت را همیشه آبیاری کُن
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@golchine_sher
چه وقت ها كه برايت دعا نكرده دلم
چه نذرها كه براي شما نكرده دلم
چقدر نام مرا در نوافلت بردي
ولي به هيچ كدام اعتنا نكرده دلم
عجيب نيست دلم را گناه پرُ كرده است
دري به سمت مناجات وا نكرده دلم
مسافر سحر جاده های سجاده
بگیر دست مرا تا خدا نکرده دلم
نيُفتد از قلم رو به آسماني ها
به جرم كفشِ سلوكي كه پا نكرده دلم
درست ياد ندارم كه چندمين روز است
كه حقِ چشم خودم را ادا نكرده دلم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
@golchine_sher
با عشق مگر پر کنم این فاصله ها را
با بوسه بچینم ز لبانت گِله ها را
مهمان دل من شوی و گل کُنَدم شعر
تا با غزلی حل کنم آن مسئله ها را
با دامن گل دار برقصی و ببینم
در شهر دل خود اثر زلزله ها را
عشاق تو را طاقت دوریت نمانده
بنمای روا حاجت بی حوصله ها را
تو آمدی و فصل زمستان دلم رفت
دادی خبر آمدن چلچله ها را
#بهرام_احدی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
گفتی که کوه درد است این عشق گفتم ای داد
یک شانه ی نحیف و باری به این گرانی
#صادق_نیک_نفس
#عضوکانال
@golchine_sher
نفسم تنگ شده در قفس زندگی ام
بال پرواز کجا و دل پر بسته ی ما
#صدیقه_شاداب_نیک
#عضوکانال
@golchine_sher
آورده است چشمِ سياهت يقين به من
هم آفرين به چشم تو ، هم آفرين به من
من ناگزيرِ سوختنم چون كه زل زده ست
خورشيدِ تيزِ چشمِ تو با ذره بين به من
بر سينه ام گذار سرت را كه حس كنم
نازل شده ست سوره ای از كفر و دين به من
يارانِ راستين مرا ميدهد نشان
اين مارهای سرزده از آستين به من
تا دست من به حلقه ی زلفت مزين است
انگار داده است سليمان نگين به من
محدوده ی قلمرو من چينِ زلف توست
از عرش به فرش رسيده ست اين به من
جغرافيای كوچک من بازوان توست
ای كاش تنگ تر شود اين سرزمين به من ...
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
نام تو بُوَد موجب تطهیر ، بیا
افتاده ایم از خطا به زنجیر ، بیا
در آرزوی بهار پر مِهرت ما
از درد نبودنت شدیم پیر ، بیا
#عبدالرحمن_رستمیان_جهرمی
#عضوکانال
#امام_زمان
@golchine_sher
حــالا کــه میروی
به خودت ظلم کردهای
بحثِ لیاقت ست
اگر مـــس طلا نشد...!
#علیرضا_فراهانی
@golchine_sher
می خواهمت ، مانند معتاد خماری که...
مانند آزادی بـرای بـی قـراری که...
می خواهمت ، از عشق کاری برنمی آید
مانند چشمی خیس در پشت قطاری که...
می خواهمت ، در خنده های یادت افتادن
می خواهمت ، در گریه بی اختیاری که...
می خواهمت ، در ضربه های سر به دیوارم
در خـوانـدن امّن یجیب انتظاری که...
می خواهمت ، اندازه سی سال تنهایی
سی سال پاییزم به دنبال بهاری که...
من دلخـوش پـایـان هـر پاییز می مانم
روزی ' مرا در جوجه هایش می شماری ' که...
#علی_صفری
@golchine_sher
هر زمانی در دلم درگیر طوفان می شوم
یا حسینی می نویسم غرق باران می شوم
از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است
آخر از عشق علی یک روز سلمان می شوم
کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید
در گرفتاری دخیل یا حسن جان می شوم
من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده ام
تا گناهی می کنم فورا پشیمان می شوم
بار سنگینم مرا خیلی خجالت می دهد،
هر زمانی که سر این سفره مهمان می شوم
روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام
آب می نوشم دم افطار و گریان می شوم
روضه آب و گریه نان هر شب اهل دل است
دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می شوم
جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر
جان تو بی روضه من خیلی پریشان می شوم
...................
مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می شود
همسفر با حرمله، با نیزه داران می شود
#وحید_محمدی
#مناجات
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
فنجان قشنگ چای تو قند نداشت
لبهای تو چون گذشته لبخند نداشت
از طعم تو سیراب نگشتم ای عشق!
بین من و تو رابطه پیوند نداشت
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
کاش هر صبح به دیدار تو بیدار شدن
تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدن
با تو بودن همه عمر نفس در نفسات
سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن
مثل برگ گل سرخ و لب خورشید بهار
سیر از طعم خوش بوسه دیدار شدن
حُسن آن نیست که آن کودک کنعانی داشت
حُسن را چشم تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیم نگاهی بکنی
گل بابونه ندارد غم بی بار شدن…
#کریم_سهرابی
@golchine_sher
باران و چتـــر و شال و شِنل بود و ما دو تا…
جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا…
وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت
تصدیق گفتههای «هِگِل» بود و ما دو تا…
روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای
سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا
افتــاد روی میـــز ورقهــــای سرنوشت
فنجان و فال و بیبی و دِل بود و ما دو تا
کمکم زمانه داشت به هــم میرساندمان
در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا…
تا آفتاب زد همـــه جـــا تــــار شد برام
دنیا چهقدر سرد و کِسل بود و ما دو تا
از خواب میپریم کـه این ماجرا فقط
یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا
#نجمه_زارع
@golchine_sher
بر سر درِ بازارچه ی عمر نوشته است
اینجا خبری نیست،اگر هست هیاهوست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
ساختیم از خشت جان خود بنای انقلاب
همچنان با اشک می جنگیم پای انقلاب
هم صدایش راکشیدیم و مضاعف درد آن
دردتر خواندیم تقطیع هجای انقلاب
فتنه وقتی شد، غبارآلود می گردد فضا
خویش را جا می زند تحت لوای انقلاب
فتنه وقتی می شود یک عده غافل می شوند،
درمی آرد خائنی بعدش ادای انقلاب
فتنه حتی شیخ دارد، پس مواظب باش که
زود قالب می کند خود را به جای انقلاب
یادمان مانده است پرچم های آتش خورده هم
روز عاشورا که...نه...روز عزای انقلاب
یادمان مانده است سوت و رقص و کف در شهرها
روز عاشورا که شد کرب و بلای انقلاب
خواستند اما نشد این که جلودارش شوند
با خیانت مانعی بر اعتلای انقلاب
ما چهل سال است می جنگیم با هر فتنه ای
ماجرا داریم با هر ماجرای انقلاب
از شهیدان اینچنین آموختیم این که فقط
تا قیامت خونمان باشد بهای انقلاب
باید از جان، مال و از سرمایه ات هم بگذری
بگذری از آبروی خود برای انقلاب
"انقلابی" بابصیرت، با شهامت می کند
فتنه را تبدیل به رمز بقای انقلاب
"انقلابی" با کلام خویش تبیین می کند.
پیش باید رفت دائم پا به پای انقلاب
با حسین روزگارت باش وقت امتحان
در کنار رهبرت؛ صاحب ندای انقلاب
کوری هرکس نمی خواهد ببیند عزتش
همچنان هستیم ما با ناخدای انقلاب
فرق بین باعلی و یاعلی یک نقطه است
قبل از "کنا معک"،" یالیتنای" انقلاب
واجب دینی است حفظ انقلاب مهدوی؛
گوش بر زنگیم بر حی علای انقلاب
جسم ناقص؟! جان ناقابل؟!.. نبینیم ای خدا
جان هر ایرانی و هر جان فدای انقلاب
در قیامت هم خداوندا هوادارش تو باش
هر که دارد توی این دنیا هوای انقلاب
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
#شعر_انقلاب
#فتنه
#نه_دی
@golchine_sher
ایران حـرم و مدافعـین حرمیم
پرچم علم است و جانفدای علمیم
در فتنـه ی آخر الزمـان از هنگِ
سـرباز و فدائیـان اهل قلمیم
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒـﺮ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐــﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار
کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭ ﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤــﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
بال و پر میزنم به سوی دمشق
چون کبوتر، مدافعِ حرمم
من به شوق شما شدم شاعر
تا عقابی شود مگر قلمم
پر بگیرم به سوی گنبدتان
تا بگیرید زیر بال و پرم
تا مگر دست مادرانه ی خویش
از محبت کشید ، روی سرم
چون شما بانویی صبور و خطیب
کی جهانی به چشم، دید و شنید
ماده شیری که جای شیون و اشک
شامیان را به تیغ شعله کشید
ما دبیران راه زهرائیم
زینبی مسلکان آزاده
تا که با فاطمه شوم محشور
بیعتی با علی است آماده
#ساغر_احدی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
تو نو برانه ترین میوه ی گناه منی
که فتح باب جنونی و اشتباه منی
هزار مرتبه لغزیدم و دلم قرص است
به صد دلیل نلغزی و سر براه منی
قرار شد که نبخشی مرا ولی هر بار
که بغض میشکند، باز تکیه گاه منی
به بی ستاره ترین مرد دل سپرده بتاب
تو تک ستاره ی این بخت رو سیاه منی
سه تیغ قله ی عشق است جایگاه پلنگ
اگر چه ماه بلندی و پرتگاه منی
اگر به تو نرسیدم گناه فاصله هاست
ببین شکوه سقوطم ، شبی که ماه منی
#بهرام_احدی_نیا
#عضوکانال
@golchine_sher
سکوتت جاودانت میکند، خاموش باش ای شمع!
که آغازِ زبان وا کردن آغاز زوال توست
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
حق داشتی سکوت کنی در جواب من
شک داشتی تو هم به من و انتخاب من
میسوزم از فراق و تو لبخند میزنی
ای خنده ی تو آتش روز عذاب من
تعبیر خوابهای مرا از کسی مپرس
بگذار روی چهره بماند نقاب من
آیینه ی تواَم، عطشم را نگاه کن
یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من
با آه خواندمت که خدا را قسم دهم
آه ای دعای نیمه ِشب ِ مستجاب من!
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
شرمندهیِ پاییز و بهارم بی تو
پامالِ غم و، زار و نزارم بی تو...
برگشتهام از مقبرهیِ خاطرهها
اندوهِ پس از دفن و مزارم بی تو...
#حسن_کریم_زاده
#منتظر
#عضوکانال
@golchine_sher
گاهی بر سکوت اصرار میکنیم
زیرا چیزهایی وجود دارد
که کلمات نمیتوانند از عهده آنها برآیند
#جبران_خليل_جبران
@golchine_sher
و هر شب
دیوانگان را پشت دیوار خانه پناه داده ام
دست هایم را
برای به آغوش کشیدن باد گشوده ام
و چشم هایم را
به جاده دوخته ام
شاید تو همان دیوانه ی مهربان باشی
که باد
در جاده ها تنت را بوییده
#لیلا_آهنی
@golchine_sher
تو سرگرمِ بَهاری! من دل آشوبِ زمستانم
چه سودم شانه وقتی اول و آخر پریشانم؟
همان بهتر که مشت از گوهرِ دریا تُهی باشد
چه بسیار و چه کم، هر قدر بردارم پَشیمانم!
اجل شد همدم شب های تنهاییم و فهمیدم
"تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم"
شبیه ارگِ بعد از پنجم دی، دلخوش اینم
که دیگر بعد از این چیزی نخواهدکرد ویرانم!
زمان یعنی همین خط ها که می افتد به پیشانی
همین خط ها که افتاده ست بر دیوار زندانم
ندانستن گناهش چیست؟بعداز تو که من بودی
کسی اسم مرا پرسید، می گویم نمی دانم!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مژهات تیر کجی بود و برای پرتاب
چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفرهای بود پر از خون وسط سینهی من
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
#مهدیرحیمی
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080