eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
787 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد @golchine_sher
ناله را هرچند میخواهم که پنهان برکِشم سینه می‌گوید که من تنگ آمدم «فریاد کن» خسرو دهلوی @golchine_Sher
نآز کنی، نَظر کنی، قَهر کنی، سِتم کنی گر که جفا، گر که وفا از تو حذر نمیکنم ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @golchine_sher
مفتضح بودن از این بیش که در اولِ قهر فکر برگشتنم و واسطه ای نیست که نیست... @golchine_sher
دُنیـٰا امان نَداد به دَستت بیاورم هِی خواستم نَقشه بِچینم، به باد رَفت... @golchine_sher
درخت خشکم و هم صحبت کبوترها توهم که خستگی ات رفت می پری از من... @golchine_sher
‏جنگ پايان خواهد يافت و رهبران با هم گرم خواهند گرفت و باقى می‌ماند آن مادر پيرى كه چشم به راه فرزند شهيدش است و آن دختر جوانى كه منتظر معشوق خويش است و فرزندانى كه به انتظار پدر قهرمانشان نشسته‌اند نمی‌دانم چه كسى وطن را فروخت اما ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت... @golchine_sher
رازداری کن و از من گله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن.. بهمنی @golchine_sher
پریدی از من و رفتی به آشیانهٔ کی؟  بگو کجایی و نوک میزنی به دانهٔ کی؟    هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت پناه می‌بری از غصه‌ها به شانهٔ کی؟    شبی که غمزده باشی تو را بخنداند ادای مسخره و رقص ناشیانهٔ کی؟    اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی فرار مى‌کنی از خانه با بهانهٔ کی؟    تو مست می‌شوی از بوی بوسهٔ چه کسی؟  تو دلخوشی به غزل‌های عاشقانهٔ کی؟    اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این که نیمه‌شب نرساند تو را به خانه یکی...! فرجی @golchine_sher
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو @golchine_sher
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی با چون منی به غیر محبت روا نبود... @golchine_sher
من قصه‌ی فراق تو را خاک کرده‌ام حاصل چه شد؟ جوانه زدی، بیشتر شدی… @golchine_sher
در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست... @golchine_sher
برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش می‌گریم شب دل کندنت می‌پرسم آیا بازمی‌گردی؟ جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش می‌گریم نمی‌دانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حال خویش می‌گریم اگر جنگیده بودم، دستِ‌کم حسرت نمی‌خوردم ولی من بر شکست بی‌جدال خویش می‌گریم به گردم حلقه می‌بندند یاران و نمی‌دانند که من چون شمع هرشب بر زوال "خویش" می‌گریم نمی‌گریم برای عمر از کف رفته‌ام، اما به حال آرزوهای محال خویش می‌گریم @golchine_sher
چه قدر ساده به هم ریختی روان مرا! بریده غصه ی دل کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا گذشتی از من و شب های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو، جهان مرا! سریع پیر شدم! آن چنان که آینه نیز شکسته در دل خود صورت جوان مرا! به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا! نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا! تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ تر از این نکن دهان مرا چه روزگار غریبیست، بعد رفتن تو بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی تمام کن غم و اندوه سالیان مرا @golchine_sher
آتش گرفته دست من از دست های تو دیدی چقدر زود شدم مبتلای تو؟ آواز باد و نم نم باران و لحن گُل چون نغمه ای خلاصه شده در صدای تو وقتی حضور ماه نباشد، ستاره چیست؟ خاموش می کنم همه را در ازای تو! وقتی لباس هم به تنت تنگ می شود پس حق بده که این دل کوچک برای تو... باید به دُورِ هر کس و هر چیز خط کشید باید نفس کشید فقط در هوای تو یک عُمر زندگی کن و آنگاه آخرش با شوق حاضرم که بمیرم به جای تو آتش بزن عزیز، تنورت همیشه گرم! لطفاً قبول کن که بسوزم به پای تو! @golchine_sher .
پر از گلایه و دردم، پر از پریشانی پر از نوشتن شعری که تو نمی‌خوانی دلم گرفته از این غصه‌های از سر هیچ دلم گرفته از این بغض‌های طوفانی دلم گرفته از این حرفهای تڪراری از این "به من چه" " برو " بی خیال" خود دانی از این‌که می‌رسی از راه و می‌روی ناگاه فقط به نیّت این‌که مرا برنجانی از این‌که آخر هر بار درد دل کردن رسیده‌ام به پریشانی و پشیمانی دلم گرفته و امشب ؛ دوباره تنهایی و باز شعر جدیدی که تو نمی‌خوانی ! @golchine_sher
‍این روزها مانند بغضی در گلو، بندم باور کنید این روزها با جبر می‌خندم صد بار پشتِ خنده‌های خویش می‌گریم اما نمی‌فهمد کسی، از بس هنرمندم هر قدر بالا می‌روم با تکه‌های جان پایین نمی‌آید از آن بالا خداوندم من عهد بستم با خودم، با دست‌های خود مالِ خودم باشد فقط، قبری اگر کندم... این روزگارِ لعنتی از کودکی‌هایم با درد و غم‌های فراوان داده پیوندم جز تو کسی از درد‌های من نمی‌فهمد پیش آ، برای من بنال ای شعر؛ فرزندم! غم‌های من!دوریِ او!شبگریه‌ها!سیگار! از آشنایی با شما بسیار خرسندم @golchine_sher
⛤ زخمم بزن، که زخم مرا مرد می‌کند اصلا برای عشق سرم درد می کند   زخمم بزن که لااقل این کار ساده را هر یار بی وفای جوانمرد می کند   آن جا که رفته ای خودمانیم هیچ کس آن چه دلم برای تو می کرد می‌کند؟   در را نبسته ای که هوای اتاق را باد خزان حوصله دلسرد می‌کند   فردا نمی شوی که نمی دانی عشق تو دارد چه کار با من شبگرد می کند   خاکستر غروب تو هرروز در افق آتش پرست روح مرا زرد می کند   عاشق بکش که مرگ مرا زنده می‌کند زخمم بزن که زخم مرا مرد می کند @golchine_sher
عشق بعضی وقت‌ها از درد دوری بهتر است بی‌قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است توی قرآن خوانده‌ام، یعقوب یادم داده است: دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است نامه‌هایم چشم‌هایت را اذیت می‌کند درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است چای دم کن، خسته‌ام از تلخی نسکافه‌ها چای با عطر هل و گل‌های قوری بهتر است من سرم بر شانه‌ات؟ یا تو سرت بر شانه‌ام؟ فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟ @golchine_sher
مرا صدا بزن آه ای مرا صدا زدنت هم از ترنم بال فرشتگان خوش‌تر... @golchine_sher
همه عمر برندارم سر ازین خمارِ مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی @golchine_sher
کمی نخند ، کمی دور شو ، کمی بد باش که هرچه می‌کشم از دست مهربانی توست @golchine_sher
برگِ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دست‌های خویش و دامانِ توام آمد به یاد.... محمودی @golchine_sher
من ڪور شدم... پیرهنش را نفرستاد... یکبار نشد گریه اثر داشته باشد! دهلوی @golchine_sher