eitaa logo
گلچین شعر
15.3هزار دنبال‌کننده
949 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرهايم خواندني تر ميشوند تا تو مي خواني معطر ميشوند تا كه بر مي خيزد از جانم غزل ميشود در كام  شيرينت عسل باز هم با شعر من باران گرفت دامنت بوي گل و ريحان گرفت باز هم رنگين كمان  چشم تو خيمه زد در آسمان چشم تو شعرهايم با تو زيبا ميشوند شعرهايم در تو معنا ميشوند @golchine_sher
با همه‌ی بی‌سروسامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام طاقتِ فرسودگی‌ام هیچ نیست در پیِ ویران شدنی آنی‌ام آمده‌ام بلکه نگاهم کنی عاشقِ آن لحظه‌ی طوفانی‌ام دل‌خوشِ گرمای کسی نیستم آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام آمده‌ام با عطشِ سال‌ها تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام ماهیِ برگشته زِ دریا شدم تا تو بگیری و بمیرانی‌ام خوب‌ترین حادثه می‌دانمت خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟ حرف بزن ابرِ مرا باز کن دیرزمانی‌ست که بارانی‌ام حرف بزن حرف بزن سال‌هاست تشنه‌ی یک صحبتِ طولانی‌ام ها...به کجا می‌کِشی‌ام خوبِ من؟ ها...نکشانی به پشیمانی‌ام @golchine_sher
تو از خورشیدها آمده‌ای از سپیده‌دم‌ها آینه‌ها و ابریشم‌ها شادی تو بی‌رحم است و بزرگوار... برمی‌خیزم! چراغی در دست، چراغی در دلم زنگار روحم را صیقل می‌زنم آینه‌ ای برابر آینه‌ات می‌گذارم تا با تو ابدیتی بسازم ...! @golchine_sher
گرفتم عمر را در شیشه‌ی ساعت نگه دارم تورا در عکس می‌شد کاش از حرکت نگه دارم ! تو میراث هزاران باغ سرسبزی و من باید  گلی همچون تورا در خانه با دقت نگه دارم زلیخا را بگو فهمیده ام دیگر نمی‌ارزد که من این عشق را یک عمر با تهمت نگه دارم تو نیشابور نه، شیراز نه، آن کشوری هستی که می‌کوشم تنش را دور از غارت نگه دارم که می‌کوشم پس از هر بوسه‌ای عطر دهانش را شبیه نامه‌ای سربسته در پاکت نگه دارم! شراب خانگی‌، این‌روزها باید که نامت را به مستی در دهان خویش با وحشت نگه دارم. @golchine_sher
السلام علیک یا فاطمه الزهرا نورباران شد به یُمنت عرش ازبدوِ ورود اُدخلوُ ها بِسَلامٍ ذلک یَومُ الخُلود درنمازت اوج می‌گیرد زمین تا آسمان از مِنَ الّیل فَسَبِّحهُ به اَدْبارِ السُّجودْ رازناکی،شعله شعله در سلوکِ نار و نور گونه هایت نیلی وپهلو و بازویت کبود آیه ی تطهیر را برمصحفی تاول زده می نگارد با خط میخی به قرآن و دود بی قرارِ بی قراری می گدازی بی صدا گفتنی ها داری از بی تابیت یوم الورود گاه بالا می روی تا ارتفاعِ نیزه ها گاه پای طشت هایی در فرازی و فرود حجمِ اقیانوس داری کوثرِ مسجورِ من! زمزمِ آتش گرفته جرمِ پهلویت چه بود؟ کینه ی ابلیس دارد آتشِ خط‍ّاب ها از سقیفه می وزد خون فتنه ی عاد و ثمود... لعنة الله علی القوم الظالمین ..... @golchine_sher
آن‌روزها غربت نبود و غم میان دو انگشت جای می‌گرفت‌ @golchine_sher
تو مرا آزردی ... که خودم کوچ کنم از شهرت ، تو خیالت راحت ! می روم از قلبت ، می شوم دورترین خاطره در شبهایت تو به من می خندی ! و به خود می گویی: باز می آید و می سوزد از این عشق ولی... برنمی گردم ، نه ! می روم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ... عشق زیباست و حرمت دارد ... @golchine_sher
همراه و هم قبیله ی باد خزان شدیم  بر ما چه رفته است که نامهربان شدیم؟ بر ما چه رفته است که در ختم دوستان هی هی کنان به هیات شادی دوان شدیم بر ما چه رفته است که از هم بریده ایم؟ بر ما چه رفته است که بی ساربان شدیم؟   دنیا به جز فریب چه دارد؟ دریغ! هیچ تیری زده ست بی هدف و ما نشان شدیم   هر جا که می رویم دریغی نشسته است امید و عشق را به خدا قصه خوان شدیم   گفتید روشنیم و جوانیم و سربلند  گفتم که پیر و خسته دل و ناتوان شدیم   بر باد داده ایم شکوه گذشته را  دیگر چه جای قصه که بی خانمان شدیم   @golchine_sher
«قنوت مادری» نام تو را آوردم و یک آسمان تَر شد باران گرفت و یاس از شبنم معطر شد گل کرد در فصلِ امامت چارده آیه روزی که از ذریۀ پاکت مقدر شد بر تارِک دین زن سرود تازه‌ای سر داد بر دفتر هستی یقین نام تو زیور شد حتماً خدا لبخند می‌زد از همان آغاز وقتی به نامت چشمه‌ای جوشید و کوثر شد تا در قنوت مادری‌هایت زمین چرخید خورشیدِ مهرت بر جهانِ عشق، سرور شد قدری بخند ای مهربان بر چهرۀ عالم دیدی که دنیا بعدِ تو غمگین و مضطر شد قلب تو را رنجاند شهرِ بعدِ پیغمبر چون غنچه که در دست طوفان زرد و پرپر شد میخی که بر جان تو آتش زد سراسیمه از آن زمان بر قلب شیعه مثلِ خنجر شد دردی که پهلوی تو را آزرد، مادر جان بعد از تو ماند و تا همیشه زخمِ حیدر شد @golchine_sher
باید دل جدا شدن از رودخانه داشت تا این‌که پای رفتن تا بیکرانه داشت باید رها شد از قفس تنگ پیله ها تا در فراز سایه‌ی چشم تو خانه داشت این روزها مدام به خود فکر می‌کنم ایکاش این‌ من از تو فقط یک نشانه‌داشت گنجشک زیر بارش یک‌ریز برف و باد ایکاش بین دست کریم تو خانه داشت من آن درخت پیر که در فصل تازه اش با ریشه‌های خشک امید جوانه داشت بی عشق بوی مرگ جهان را گرفته‌است باید برای هر نفس خود بهانه داشت @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا