به چه مانند کنم سرخی لبهای تو را؟
به یکی لاله شاداب که بنشسته به کوه؟
به شرابی که نمایان بود از جام بلور؟
به صفای گل سرخی که بخندد در باغ؟
به شقایق که بود جلوه گر بزم چمن؟
یا به یاقوت درخشانی در نور چراغ؟
#مهدی_سهیلی
@golchine_sher
ایکاش مسیح گونه اعجاز کنم
او زنده که شد دوباره هی ناز کنم
من یک چمدان اشک همراهم هست
هر هفته مزار مادرم باز کنم
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
ای آمدنت مبدأ تاریخ تغزل
تأخیرِ تو بر هَم زده تنظیمِ جهان را
#غلامرضا_طریقی
#امام_زمان
@golchine_sher
اگرچه لحظهای از غم جدا نبوده دلم
پُر است چهرهام از خنده های تزئینی
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
ما کوه غرور و ادعاییم آقا
مشغول دعا که نه، اداییم آقا
دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم!
این جمعه نشد به خود بیاییم آقا...
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهمعجللولیکالفرج
@golchine_sher
از جلوهٔ خورشید اگر با خبریم
یا تشنهٔ آیه های صبح ظفریم
با ترک گناه می شود گفت که ما
از مُنتَظِران حضرت مُنْتَظَریم...
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
اولين باری که دنیایم شدی یادش بخیر
گرمی آغوش تنهایم شدی یادش بخیر
ماه را تاب تماشای قدمهایت نبود
آسمان صبح فردایم شدی یادش بخیر
یک هزارو چهارصد سالی اسیرت بوده ام
یک نیستان عشق در پایم شدی یادش بخیر
اینقَدَر لاف محبت میزدی آن وقت ها
بوسه بر یاقوت لبهایم شدی یادش بخیر
با حنابندان دستانت نوازش میشدم
محو در بوم تماشایم شدی یادش بخیر
کاش دنیا ی من و تونقطه ی برگشت داشت
آخرین باری که دنیایم شدی یادش بخیر
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
باران، غروب، ما، اتوبوسی که ممکن است
باید مرا دوباره ببوسی که ممکن است
این لحظه، لحظه، لحظه، اگر آخرین، اگر
بس کن نزن دوباره نفوسی که ممکن است
من قول میدهم که بیایم به خواب تو
زیبا، در آن لباس عروسی که ممکن است
دلنـازکـی و دلنـگـرانـم چـه میشـود
من نیستم تو، شهر عبوسی که ممکن است
ماشین گذشته از تو و هی دور میشود
با سرعتی حدود صد و سی که ممکن است
حالا تو در اتاق خودت گریه میکنی
من پشت شیشهٔ اتوبوسی که ممکن است
#نجمه_زارع
@golchine_sher
توی تقویم دلم یک دم نگاهی کرد و گفت
منتظر این جمعه هم بی دوست باید سر کنی
#فاطمه_دستجردی
#عضوکانال
@golchine_sher