در سراشیبیِ مــاهِ رمضانیم، ولی
سربلندیم که از عشقِ علی، دَم زده ایم
ما همانیم که در مستیِ انگـــورِ نجف
با سرودن ز علی، شعله به عالم زده ایم
#مهران_قربانی
@golchine_sher
از لای بیدهای رها روی شانه ام
عطرت دویده باز در آغوش خانه ام
هر ضلع خانه یاد تو را جار میزند
حتی خطوط پیرهن چارخانه ام
بیدار مانده خیره به شب،چشم خسته ام
خوابیده دست منتظرم زیر چانه ام
هر عصر کنج کافه ی دنجی به صرف چای
مهمان بغض و گریه و شعر و ترانه ام
این شعر را کنار خودت در خفا بخوان
تنها مخاطب غزل عاشقانه ام!
گفتی که راه دور و دراز است و صبر کن
من کم تحملم، چه کنم ؟ پر بهانه ام!
هنگام دیدنم که رسید از جناب نخل
قدری رطب بگیر و بیاور به خانه ام
#مریم_فردی
@golchine_sher
ز خُرده گیری روز حساب آزادم
ورق سیاه چنان کردهام که نتوان خواند
#طالب_آملی
@golchine_sher
بی فاصله بنویس که بی فاصله باشد
بین من و معشوق نباید گله باشد
جزعشق میان من و او مسأله ای نیست
یعنی که نباید به جز این مسأله باشد
سرسلسله ی خوب ترین های حهانی
زیبایی اگر سلسله در سلسله باشد
بی رایحه ی موی تو عاشق نتوان بود
بگذار که در باد ، زمانی یله باشد
بگذار عجب بگذرد این قافله ی عمر
اما چو تویی نیز در این قافله باشد
ای روی لبت بوسه به اندازه ی گل،سرخ
حیف است که این شعر بدون صله باشد
#علی_مقنی
@golchine_sher
خوشا سیاست ابروی تو که از چپ و راست
گرفته کل جهان را بدون خونریزی ...
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم را
شمارم مو به مو شرح غم شبهای تارم را...
#شاطرعباس_صبوحی
@golchine_sher
لحظه های آخر و احساسِ غربت میکنیم
ای خدا داریم کم کم رفع زحمت میکنیم
درگذر از ما اگر بزم تو را بر هم زدیم
پیش ِ تو از حال و روزِ خود شکایت میکنیم
معصیت کردیم و رفت از یادمان مهمانی ات
میزبانی کردی! احساس ِ خجالت میکنیم
یا غیاثَ المُستغیثین گفته و با التماس
با همین دستان ِ خالی عرض حاجت میکنیم
یا رفیقَ، سَیدي، مَن لا رفیقَ غیرِ تو
سودِ بسیاری از این نوع ِ رفاقت میکنیم
ما به ماهِ تو؛ به إعجازِ سحر دل بسته ایم
بیشتر از قبل وقتی کسبِ رحمت میکنیم
سفرهٔ افطارهای آخرین است و مدام
با تو داریم از قبولِ توبه صحبت میکنیم
راستی بخشیدی آخر یا نه؟! ما را ای کریم
درگذر حالا که مستأصل صدایت میکنیم
ما به شبهایِ مناجات ِ تو عادت کرده ایم
بعد از این با گریه هر شب با تو خلوت میکنیم
عهد می بندیم با تو زیرِ ایوان نجف
بعد از این؛ جانِ علی(ع) بهتر عبادت میکنیم
جانِ آقایی که میگفتند رو به زینبش(س)
از حسینت(ع) هر چه میخواهیم غارت میکنیم
سر به روی نیزه، انگشتر به دستِ ساربان
در دل از این داغ؛ احساس ِ حرارت میکنیم!
#أستغفرالله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بعلی_ع_الهی_العفو
#بالحسین_ع_إلهي_العفو
#الوداع_ای_ماه_نور
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
جز تو و لبخند ِتو دیگر نمانده لذتی
جانِ من راحت بگو،از دست ِمن ناراحتی؟
تا تو اخمو میشوی آیینه ها دق میکنند
پس گره وا کن بدون هیچ گونه منتی
ساعتم را کوک کردم رو به باغ چشمهات
برق ِچشمت را نگیر از من ،نگو کم طاقتی
راحت جان منی همچون هوا در من بمان
بی گمان زنده نخواهم ماند بی تو ساعتی
اخم و تَخمَت را بیا در استکان من بریز
با تو ابری نیستم با تو ندارم حسرتی
لطف کن با خنده هایت خاطرم را گرم کن
دوستت دارم و خوشحالم از این هم صحبتی!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
كوله باريست پُر از هيچ كه بر شانه ماست!
گله از دست كسى نيست مقصر دل ديوانه ماست
#قيصر_امين_پور
@golchine_sher
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را...
همه را از نداشتن دارم
#یاسرقنبرلو
@golchine_sher
به امیدی که شاید بگذری از کوچه ام یک شب
به در آویختم فانوس هرشب روشن خود را
#میلاد_حبیبی
@golchine_sher
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود ، دل آرام جهان شد
در اول آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود ، خزان شد
#حامد_عسکری
@golchine_sher