eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
824 عکس
282 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
شبیه مادر دلسوز طفلِ سر به هواست چراغ راه برای تمام آدم هاست در این زمانه ی آشوب و غرق کج فهمی هرآنکه درس ادب می دهد حبیب خداست! هنوز نام تو از لب نرفته مظهر عشق "خیال روی تو در هر طریق همره ماست" برای آنکه شبیه ات شوم ترنم مهر تلاش کرده ام اما نشد...، زمانه نخواست به روی تخته نوشتی الف و بعدش ب... چراغ خانه نوشتیم مادر و باباست شبیه قند فریمانِ حل شده درچای چقدر یاد تو شیرین، دعا بقای شماست سرت همیشه سلامت به قله های ادب همیشه پرچم آموزگارها بالاست @golchine_sher
گاهی میان مردم، در ازدحام شهر غیر از تو هر چه هست فراموش می‌کنم … @golchine_sher
نگاهت می‌کنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد چه خواهش‌ها در این خاموشیِ گویاست نشنیدی؟ تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد بیا تا آنچه از دل می رسد بر دیده بنشانیم زبان بازی به حرف و صوت معنی را زیان دارد چو هم پرواز خورشیدی مکن از سوختن پروا که جفت جان ما در باغ آتش آشیان دارد الا ای آتشین پیکر! برآی از خاک و خاکستر خوشا آن مرغ بالاپر که بال کهکشان دارد زمان فرسود دیدم هرچه از عهد ازل دیدم زهی این عشق عاشق کش که عهد بی زمان دارد ببین داس بلا ای دل مشو زین داستان غافل که دست غارت باغ است و قصد ارغوان دارد درون ها شرحه شرحه است از دم و داغ جدایی‌ها بیا از بانگ نی بشنو که شرحی خون فشان دارد دهان سایه می‌بندند و باز از عشوه‌ی عشقت خروش جان او آوازه در گوش جهان دارد @golchine_sher
نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو این یعنی به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را @golchine_sher
"معلم" اختر هفت آسمان است که دانش از وجود او روان است بقدری منزلت دارد معلم... که قاصر از بیان آن زبان است @golchine_sher
خوب و بد اشتباه را بگذارید شیطان و من و گناه را بگذارید می‌خواهم از این به بعد، آدم باشم لطفا سر من کلاه را بگذارید @golchine_sher
آغوش شعرهای مرا دست کم نگیر گاهی بیا و یک بغل سیر گریه کن... @golchine_sher
هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام... @golchine_sher
معلم ای گل گلزار روزگار سلام حماسه پرور بیدار روزگار سلام معلم ای همه خوبی ، همه طراوت وعشق شهاب شب شکن شام تار سلام تو شعر روشن عشقی چرا چنین خاموش بزن به قلب سیاهی کنون شرار سلام سرود عشق بخوان ای ترانه ساز سحر که بشکفد همه گلهای انتظار سلام بیا وبیرق آزادگی بزن بر دوش تو ای پیام آور دانش به هر دیار سلام چگونه با چه کلامی تو را به وصف کشم تو ای غرور دماوند افتخار سلام غزل غزل گل ایثار در بغل داری شمیم شوق غزل پرور بهار سلام تو راست قامت عشقی 'تمام عاطفه ای خدای عشق تو را داده افتخار سلام بمان برای دلم تا همیشه تا فردا قرار عاشق دلهای بی قرار سلام @golchine_sher
می وزد عطر کلامت از سراپای کلاس واژه واژه می چکد از هر کلام من سپاس با طراوت گشته گلزار کلاس از روی تو یک جهان مدهوش نام و صحبت نیکوی تو بیستون جهل را با تیشه فرهادی ات می شکافی و فدای آن دل دریایی ات در میان دشت دل، مجنون لیلای توام دم به دم مدیون انفاس مسیحای توام کرده ای هجی به لبهایم، الفبای سخن با کلام دلنشینت، روح بخشیدی به من آب، صافی و زلالی را ز نامت می گرفت هر اقاقی، عطر خود را از کلامت می گرفت می تراود یاد تو بر صفحه لوح و قلم پا به پایم آمدی، دادی نشانم پیچ و خم مثنوی های دو چشمت، رازها همراه داشت شور شیرین نگاهت، مهر در دل می نگاشت خاطرم مانده که با دستان پر مهر و لطیف می کشیدی بر سرم وقتی که من بودم ضعیف درسهای آب،بابایت به یادم مانده است روی تخته، خط زیبایت برایم زنده است مشق کردم، عشق را در محضرت زیبا سخن تو چشاندی طعم شیرین محبت را به من یاد تخته یاد گچ ها و کلامت ماندگار هر کجا هستی و باشی آسمانت بی غبار می ستایم نام و یادت را به هر جا و مکان میزنم بوسه به دست پر توانت مهربان @golchine_sher
سربازِ عاشقت را، با خشم راندی از خود گفتم: "چرا؟" و گفتی: "ارتش چرا ندارد! " @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
آموزش شعر ترم بهار و تابستان کارگاه هوای شعر آموزش و نقد شعر بداهه سرایی شعرخوانی میزبان و مدرس: احمد ایرانی نسب چهارشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۱۹ ساری، میدان امام خمینی(ره)، سالن کنفرانس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
بیدِ بی بار ایمن است از زحمت هرکس؛ ولی سنگِ نااهلان خورَد شاخی که دارد میوه بار @golchine_sher
به روی دست بالا رفته عکس خنده های تو و می‌گریند مادرها و دخترها برای تو تمام پهلوان ها دور هم سر در گریبانند و دخترها غزل ها گفته اند از ماجرای تو زنی با اشک چادر می‌کشد بر روی تابوتت شهید غیرتی و پرچم عفت لوای تو عجیب اینجاست:"معراج شهیدان در خیابان است " ببین جا مانده در سرخی خونت رد پای تو صدای غیرتت، خواب خیابان را تکان میداد کلاغان را پرانده هیبت فریاد های تو نشان دادی رگ غیرت به چاقوهای دل هرزه دهان خنجر آب افتاد از خشکی نای تو شهادت سرمه ی زیبنده ی مردان میدان است کشیده خالقت آن را به چشم با حیای تو به جان جوجه گنجشکان، حریم امن بخشیدی پریدن از قفس تا آسمان ها شد جزای تو پیامت در دهان شهر می‌چرخد که می‌گویی: "اگر من مَردم، ای ناموس، جان من فدای تو" حیا و عفت و غیرت برایت اشک می‌ریزد گمانم حضرت عباس(ع) باشد در عزای تو @golchine_sher
صدایت که میکنم نگو جانم ! نمی دانی این جانم های تو چه میلرزاند دلم را... @golchine_sher
خدا چه حوصله‌ای داشت روز خلقت تو که هیچ نقص ندارد تراش قامت تو نشسته شبنم حرفی لطیف و روشن و پاک به روی غنچهٔ لب‌های پر طراوت تو از این جهنم سوزان دگر چه باک مرا؟ که آرمیده دلم در بهشت صحبت تو درون سینهٔ من، اعتقاد معجزه را دوباره زنده کند دست پر محبت تو فدای این دل تنگم که بی‌اشارهٔ تو غبار ره شد و راضی نشد به زحمت تو @golchine_sher
خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن امید آخر دنیا خودت درستش کن نمانده پشت سر من پلی که برگردم خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن ببین چگونه به هم خورده کار من ماندم به حق حضرت زهرا خودت درستش کن گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد شکست بال و پرم را خودت درستش کن سفال توبه خود را شکسته‌ام از بس ترک‌ترک شده اما خودت درستش کن اگرچه پیش تو در خلوت آبرویم رفت برای محشر کبری خودت درستش کن ثمر نداده درخت «الهی العفو»م به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است سفر به کرببلا را خودت درستش کن @golchine_sher
عشق را ناخوانده از بر می‌کنم عقل را آهسته پر پر می‌کنم گفته بودی دوستم داری؟ درست! ساده هستم، زود باور می‌کنم @golchine_sher
ما چون اَلفیم و استخوانی هستیم پرونده ی کُنج بایگانی هستیم این دخل کفاف خرجمان را ندهد ما کارگری ساختمانی هستیم @golchine_sher
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق! قایقی در طلب موج به دریا پیوست باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد می‌توان سوخت اگر امر بفرماید عشق پیله‌ی رنج من ابریشم پیراهن شد شمع حق داشت! به پروانه نمی‌آید عشق! @golchine_sher
عطرِ تو دارَد این هَــوا سَر بِه هَواتَرین مَنَـــم... @golchine_sher
وقت کم بود نشد حرف دلم را بزنم! دوستت دارمِ خود را به خیابان گفتم.. @golchine_sher
تو از من رد شدی ای اسب مست اما غبارت ماند که سُمکوب خیالات تو شد هرکس کنارت ماند مرا در سنگلاخ خاطرات خود رها کردی اگر چه رفتی از این دشت، عطر یادگارت ماند به‌روی سنگ تیره مادیانی یال می‌ساید همان که بی‌قرارش کردی و پای قرارت ماند جهانت شیهه‌ی محزون من را برد از خاطر ولی خون دلم چون لاله‌ای در کوهسارت ماند تو را ای بهمن دیوانه، در آغوش خود جا داد! کدامین زردکوه این‌گونه در زیر هوارت ماند؟! اگرچه هرزمان با اسب‌های دیگری دیدت به‌روی صخره‌ای دورازنظر، چشم‌انتظارت ماند... @golchine_sher
دوباره عرض‌ادب، عرض‌احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود؛ "سلام از دور" _سلام حضرت سلطان مرا نمی‌طلبی؟ ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور... منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌بام، از دور! اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک... اگرچه لطف‌تو بوده‌ست مستدام از دور @golchine_sher
عاشق نگشته‌ای و ندانی چه عالمی است، از دست دوست، سر به بیابان گذاشتن ! @golchine_sher
گفتی چه خبر؟ گفتم و هرگز نشنیدی جز دوری‌ات ای عشق! به قرآن خبری نیست @golchine_sher
آرزویم فقط این است زمان برگردد تیرهایی که رها شد به کمان برگردد سالها منتظر سوت قطارم که کسی باسلام و گل سرخ و چمدان برگردد من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاش نامه ام گم بشود ، نامه رسان برگردد روی تنهایی دنیا اگر افتاده به من باید امروز ورقهای جهان برگردد پیرمردی به غزلهای من ایمان آورد به سفر رفت و قسم خورد جوان برگردد @golchine_sher
اذان شد ، أشهد أن لا شهادت مؤذن می دهد اینجا شهادت شهادت می دهم حیدر امیر است علی را می شناسم با شهادت ندیدم جز ولی الله بودن علی را از ولادت تا شهادت به فتوای علی ما رستگاریم چه می دانیم از مولا ؟ شهادت ! « غلط گفتند بابا آب و نان داد » گرفتیم ارث از بابا ، شهادت یکی را مرگ می گیرد در آغوش یکی را می برد بالا شهادت دریغا ! مرگ می آید سراغم نمی گیرد سراغم را شهادت دریغا ! مرگ با من زندگی کرد دریغا ! دور شد اما شهادت دلم این روزها بسیار تنگ است بمان با ما ، بمان با ما ، شهادت @golchine_sher
با "تخته سیاه" قرار دارد پاییز "شاگرد" نود هزار دارد پاییز با "مِهر" همه "مساله" ها را حل کن یک جلد "کتاب کار" دارد پاییز @golchine_sher