eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
773 عکس
268 ویدیو
11 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
‏هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی... @golchine_sher
‏جای پای نفست مانده به صحرای خیال .. @golchine_sher
عاشق شده ام، حال و هوایم خوبست درد است، ولی درد برایم خوبست آرامش من! با تو فقط حالم نه خوابم، نفسم، لحن صدایم خوبست تشخیص پزشک است کنارم باشی عطر تو برای ریه هایم خوبست من با تو خوشم، ناخوشی ام چیزی نیست آنقدر که تأثیر دوایم خوبست هر بار فقط عاشق تو خواهم بود صد بار به دنیا که بیایم، خوب است؟ طوفان که نه! بگذار قیامت باشد من در بغل گرم تو جایم خوبست... @golchine_sher
‏یک دل حواس جمع مرا تار و مار کرد ... @golchine_sher
فراموشت نخواهم کرد ای اهل فراموشی! مرا دلتنگ کرده آن که دلتنگم نمی خواهد... @golchine_sher
ببین چـگونه تلاطم در آفتـاب انداخت تمام هیبت آن را از آب و تاب انداخت سـرِ تمـامی گـل‌ها ز شـرم پایـین است گمان‌کنم‌که‌ ز رویش علی‌نقاب‌ انداخت @golchine_sher
عمریست ورد زبانم علی علیست نام علیست که برقلب منجلیست هرگز هراس ندارم ز روز حشر رمز ورود به فردوس"یا علیست" @golchine_sher
جـز یاد تو ای حسرتِ شیـرینِ قدیمی بـاور بکنی یا نکنی از همه سیــــــرم @golchine_sher
کاش هنگامِ تماشای تو باران باشد گریه ی حسرتم از چشمِ تو پنهان باشد قسمتم بوسه به دست تو نباشد ای کاش آنچه باید به لبِ من برسد جان باشد هر سَری حس نکند شانه ی معشوقش را بهتر این است مسیرش به بیابان باشد با نگاهت دلم آوار شد و فهمیدم عشق مهمانِ دلی است که ویران باشد عشق یعنی که کبوتر قفسش باز شود رفتنش مشکل و جان کندنش آسان باشد کاش وقتی چمدان دست گرفتی بروی آخرین خواسته ات قبل سفر جان باشد.. @golchine_sher
عشق را ناخوانده از بر می کنم عقل را آهسته پر پر می کنم گفته بودی دوستم داری؟درست! ساده هستم، زود باور می کنم @golchine_sher
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی… نوشتم شمس… دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است به قرآن سر زدم دیدم علی گویا تراز آن است نوشتم عرش…دیدم مرتضی اعلی تر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند،علی ننوشته می خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی… گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی…. …به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آنروز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آنروز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد…، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می گفتند آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود بسم الله،ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جزاو نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد…الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب… یعنی… جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی… …خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست اگر خون ریخت،درمان کرد،اعجازش یداللهی ست ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری، زر ساخت هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت عوالم را ببین،آتش علی دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته… علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را @golchine_sher
صبح آمده آفتاب غوغا کرده هر پنجره را غرق ِتماشا کرده با تابشِ آفتاب ِخوشرنگِ تموز یک فصلِ قشنگِ تازه بر پا کرده @golchine_sher
در قطار صندلی ها را عوض کردیم تو پنجره را می خواستی و من می خواستم به تو نگاه کنم ...! @golchine_sher
دوستت دارم و نمی گویم عشق گفتند و خویشتنداری @golchine_sher
پیرو راه علی ام بر سر خوان غدیر بر گرفتم جامی از دریای جوشان غدیر دم به دم آید نوای یا علی از هر طرف عاشق مولا بود همواره مهمان غدیر آنکه باشد اشتیاق و مهر حیدر در دلش بی گمان  چیده گلی ازباغ و بستان غدیر ابر رحمت سایه افکنده به بام شیعیان دلخوشیم از عشق مولایی باران غدیر افتخارم باشد اینکه هست مولایم علی مستم از جام محبت از گلستان غدیر جان سپارم در رهش هر چند ناقابل بود کاش صد جان داشتم آن هم به قربان غدیر مست و مدهوش است در طول زمان هر عاقلی جرعه ای نوشیده ازفنجان عرفان غدیر من ولای عشق حیدر را به جانم می‌خرم این بود سرمایه از بازار و پیمان غدیر آرزویش هست«افروز»اینکه در روز جزا قسمتش باشد نگاهی از دو جانان  غدیر @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Amir 1401.mp3
8.93M
قطعه (امیر) باصدای شاعر اهل بیت برای‌ دهه ولایت تقدیم به عاشقان ولایت زمین خورشید تابان دارد آری محمد یک جهان جان دارد آری... @golchine_sher
چگونه فکر می کنی پنهانی و به چشم نمی آیی؟ تو که قطره بارانی بر پیراهنم  دکمه طلایی بر آستینم  کتاب کوچکی در دستانم  و زخم کهنه ای بر گوشه ی لبم مردم از عطر لباسم می فهمند که معشوقم تویی  از عطر تنم می فهمند که با من بوده ای  از بازوی به خواب رفته ام می فهمند که زیر سر تو بوده است... @golchine_sher
شانه­ ات را دیر آوردی، سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد از غزلهایم فقط خاکستری مانده به جا بیت­های روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمة عاشق ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم، عمرم گذشت وا نشد، بدتر از آن بال و پرم را باد برد @golchine_sher
غدیر،شعر زندگی روایت رها شدن به انتها رسیدن و دوباره ابتدا شدن من از غدیر می رسم زابتدای عاشقی دوباره علقمه ،عطش دوباره کربلا شدن خمار باده توام دوباره ای غدیرخم تو بهترین بهانه ای برای مبتلا شدن ولایت علی بُوَد بهار رویش زمین چه عاشقانه می شود علی مرتضی شدن غدیر ،مکث عاطفه در امتداد زندگی شروع رویش زمین برای پر بها شدن نشان شیعه از ازل ولایت علی بُوَد به دوست سر سپردن و به راه او فدا شدن غریبه نیستی بیا ،بیا سوی غدیرخم به عشق مرتضی بیا برای مصطفی شدن زقاسطین ومارقین علی دل خوشی نداشت مرام مرتضی بود ز ناکثین جدا شدن تو چشمه هدایتی ،غدیر بی نهایتی چه عاشقانه می شود وبا تو همصدا شدن @golchine_sher
هدایت شده از عاشقانه ها
در باور و قاموس زمین محترم است از عشق به هر شیوه بگویند کم است تسخیر کند کل جهان را بی جنگ وقتی که سلاح قلب عاشق قلم است @eshgh10
به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیایید،مبادا که ترک بردارد چینی نازکِ تنهایی من ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@golchine_sher
دستِ گرم پدر فاطمه در دست علی‌ست بعد از این بارِ نبوت همه در دست علی‌ست @golchine_sher
مثل آن لحظه که حفظِ غمِ ظاهر سخت است ماندن چشم به دنبالِ مسافر سخت است چشمهایت، دلِ من، کار خدا یا قسمت و در اين غائله تشخيص مقصر سخت است ساحلی غم زده باشی چه کسی می فهمد که فراموشی یک مرغ مهاجر سخت است مثل یک کوچه بن بست خرابت شده ام گاهی از من بگذر، حسرت عابر سخت است! قرصِ آن صورت ماهت شده یادآور قرص با دو تا قرص هم آرامش خاطر سخت است در مسیری که تو رفتی همه شاعر شده اند با تو شاعر شدن قرن معاصر سخت است کوچه با غربت خود بعد تو یادم داده دل سپردن به قدمهای مسافر سخت است... @golchine_sher