وقتی که دلم از این و آن میگیرد
بی حوصله است و ناگهان میگیرد
یک چای غلیظ میشود مرهم او
انگار شفا از استکان میگیرد
#متین_پسندیده
#عضوکانال
@golchine_sher
پیچکِ سرسبزِ دیوارم؟! خبر داری از او؟
آسمانِ تیره و تارم؟! خبر داری از او؟
آن طرف میریزد از نامهربانی ، ارگ بم
اینطرف ، من زیرِ آوارم خبر داری از او؟
پرسه پرسه ذهن من جولانگهِ افکارِ اوست
هر خزان دلتنگِ دیدارم خبر داری از او؟
قهوه اش هرچند تلخست و به بادم میدهد
عاشقِ چشمانِ قاجارم ، خبر داری از او؟
خش خشِ پائیز با سبک و سیاقم آشناست
خستگی های سپیدارم خبر داری از او؟
با سرَانگشتم به روی شیشه های غرقِ مه
می نویسم دوستش دارم ، خبر داری از او؟
#مهدی_حبیبی
@golchine_sher
هدایت شده از محمدمهدی ناصری
🎋
گاهی گذر از خویش و از ذهن و زبان سخت است
گاهی گذار از مردم پیر و جوان سخت است
شاید عفونت را تحمل کرد تا حدی
اما سرایت چون کند تا استخوان ، سخت است
روح و روان را میجود این موش دلتنگی
هرچند رستم باشی اما همچنان سخت است
دلواپسیهای مرا از من مگیر ای عشق
زیرا که بیدلواپسی بودن ، جهان سخت است
بوسیدنش از دور زیر نمنم باران
مثل عبور از کوچهی رنگین کمان سخت است
خاتون شرقی غزل وقتی که می رقصد
چشم از نگاهش برگرفتن ، بیگمان سخت است
از واقعیتها گریزی یا گزیری نیست
اما شکست قهرمان داستان سخت است
#محمد_مهدی_ناصری
@naseri_2
«شِمر» آمده دوباره به مقتل، سراغ تان
تا از قفا بُرَد سر شاه چراغ تان
امّا مدافعان حرم ایستاده اند
تا یک چکیده خون، نچکد از دماغ تان
یارب مباد آتش غم شعله ور شود
بادا به دور شعله ی آتش ز باغ تان
این اشک های ریخته ی چشم «کابل» است
یعنی که سوخته دل ما هم به داغ تان
#شریف_عظیمی
#عضوکانال
#اهل_افغانستان
#شیراز_تسلیت
@golchine_sher
پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثهای
شبیه آمدنِ عشق، ناگهانی نیست...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
آغوش تو چقدر می آید به قامتم
در آن بهقدر پیرهن خویش راحتم
می پوشمت که سخت برازندهی منی
امشب به شبنشینی خورشید دعوتم
خوشوقتی صدای تو از دیدن من است
من هم از آشنایی تان با سعادتم!
با خود تو را به اوج، به معراج می برم
امشب اگر به خاک بریزد خجالتم!
بازار شام کن شبمان را به موی خود
بگذار دیدنی بشود با تو خلوتم!
بر شانه ام گذار سرانگشت برف را
کوهم ولی تمام شده استقامتم
من سیرتم همان که تو میخواستی شده
لب تر کنی، عوض شود این بار صورتم!
جنگیدم و به گنج تو فرمانروا شدم
این است از تمامی دنیا غنیمتم
با من بمان که نوبت پیروزی من است
چیزی نمانده است به پایان فرصتم...
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
وقت اذان سرودی حی علی شهادت
خوش باد جایگاهت ای یار باشهامت
آرام پرکشیدی سوی بهشت رضوان
از صحن با صفای آقای با کرامت
امنیت حرم بود سر لوحه وجودت
پر پر شدی شقایق اما چه با طراوت!
تکفیری لعین تا بشکست حرمتش را
جان را فدا نمودی با جرأت و شجاعت
دشمن شده جسور از افکار عده ای پست
کرده نشانه دین را با خشم و با عداوت
اما بداند او که از جان گذشتگانی
در صحنه چون محمد هستند با صلابت!
این شربت شهادت نوش وجود پاکت
آوازه ات جهانگیر ای مظهر سعادت
#ک_قالینی_نژاد_افروز
#عضوکانال
#شهید_امنیت
#محمد_جهانگیری
@golchine_sher
پاکی ولی این جمله ام در خاطرت باشد:
جز من نباید هیچ چشمی زائرت باشد!
درچاپ های بعدی لبخند خود، بگذار
تنها نگاه مهربانم ناشرت باشد
باید که سر - هر بار- بسپارد به سنگ من
هرکس دراین کوچه بخواهد عابرت باشد!
ای عشق! غیر از من چه کس مانده که با اشکش
در فکر ِ محصول ِ زمین بایرت باشد؟
اصلاً نگاهی کن به تیمت! کیست همچون من
بازیکن ممتاز ِ حال ِ حاضرت باشد؟
از صفر دارد داستانت می شود آغاز
این فصل کافی نیست فصل آخِرت باشد !
" داماش" شد شعرم! کدامین چشمه در دنیا
عاشق تر از این می تواند شاعرت باشد؟!
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
صائب هزار مرتبه کردیم امتحان
درد سخن به هیچ دوا کم نمی شود...
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد
همین که می چکد از چشم آسمان شعر است...
#سعيد_بيابانكی
@golchine_sher
دلخوشی های کوچکی دارم مثل رنگین کمان غزلخاتون
و دو تا مرغ عشق ، گیر زمین عاشق آسمان غزلخاتون
یک اتاق و چهار تا دیوار و دو تا چشم ،چشم خرمایی
که در این عکس شعله می پاشد از دو آتشفشان غزلخاتون
دفتری هم همیشه سرشار از شعرهایی که شعر شاید نیست
دلنویسی که شرح یک زخم است از زمین و زمان غزلخاتون
و تویی که مرا نمی بینی ، دل من مثل چشم تو تنگ است
آن یکی خیس و این یکی خونی ، چه شده بینمان غزلخاتون؟!
آه ! پینوکیوی قصه تو گرچه آدم نمی شود اما
تو به او فرصتی دوباره بده پری مهربان غزلخاتون
...گاهگاهی دلت که می گیرد می توانی به من سری بزنی
من همیشه نشانی ام این است: شاعری بی نشان ، غزلخاتون
#رضا_نیکوکار
@golchine_sher
وقتی که زمین و آسمان بیرنگ است
هر ساز که میزنیم بد آهنگ است
هر جا که نگاه میکنی تاریکی ست
خورشید بیا دلم برایت تنگ است
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
سازگاری با رفیقان ظاهرا کار تو نیست
از وفا و مهربانی دم زدن کار تو نیست
تو شریک دزد بودی و رفیق قافله
غارتم کردی، ولی گفتی به من کار تو نیست
پیش از آنی که بخواهی از کنارت میروم
تا بدانی عذر ما را خواستن کار تو نیست
ناز کم کن، عشوه بس کن اشتباهی آمدی
دلبری از ما جوانان پیرزن، کار تو نیست
لایق تو خسرو بود و مایهدارانی چو او
شرطبندی با کسی چون کوهکن کار تو نیست
شیر کی دیدی که با کفتارها دمخور شود؟
دور شو از من نبرد تن به تن کار تو نیست
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
گاه جنس قلب من ازسنگ های کانی است
مثل چشمانت تمام عمر من بارانی است
سقف رویاهای من کوتاه تر ازخواب توست
سهم من از زندگی این شعرهای آنی است
ماهی تُنگم که دریا را نخواهم هیچ دید
آه دریا! پشت این دیوارها زندانی است
مثل بغض آسمان در اولین ماه بهار
بارش دلتنگی ات درمن به این آسانی است
امتحانم کرده ای صدبار دیدی رد شدم
بازهم گفتی که شرطش نمره ی پایانی است
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
یک داغ دوباره روی داغ آمده است
از چیدن لاله های باغ آمده است
در تسلیت کرببلای شیراز
ارباب سوی شاهچراغ آمده است
#روحالله_راوینیا
#عضوکانال
#شیراز_تسلیت
@golchine_sher
تمام جرعه های زندگی را تلخ مينوشم
نخواهد شد نخستين اخم شيرينت فراموشم
و ديگر از تو تصويری نمانده در ته فنجان
دلم ميگيرد و بارانی ام را باز ميپوشم
بدون چتر جاری ميشوم سوی خيابان ها
چه سنگين ميشود بار جدايی تو بر دوشم
تمام شهر در چشم ترم حل ميشود انگار
نمی آيد صدايی جز صدای عشق در گوشم
خدا را شكر جای خالي ات پر ميشود گاهی
گرفته جای اندام تو را زانو در آغوشم
بدی های تو را از ياد بردم سخت بود اما
نشد لبخند تلخ آخرت هرگز فراموشم
زمانی بر مشامت ميرسد عطر گلاب من
كه غرق گريه دارم روز و شب در عشق ميجوشم
#سیامک_نوری
@golchine_sher
ايهام و استعاره و تمثيل و نقـطه چين
آسان كه نيست شاعر چشمان او شدن...
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
چون آینه لب ز خنده بستیم ای دوست
با دیدن داغ تو شکستیم ای دوست
شمع ایم و کنار دل تو می باریم
ما در غم تو شریک هستیم ای دوست
#سیدمحمدحسین_ابوترابی
#عضوکانال
#شیراز_تسلیت
@golchine_sher
با دمای دل خود چای مرا دم کردی
شعر خواندی و مرا چشمه ی زمزم کردی!
تا که لبخند زدی، طعم زمان شیرین شد
قند را از سر صبحانه ی من کم کردی
زندگی بی تو بنا بود که دق مرگ شود
ضربان دلمان را چه منظّم کردی!
در قرنطینه ی آغوش تو جایم عالی است!
گره ی وا شده ای داشت که محکم کردی.
دستی از مهر کشیدی به سر گلدان ها
خانه را تابلوی میخک و مریم کردی
خواستم تا خط پایان به کنارت باشم
و مرا باز در این کار مصمّم کردی!
انجمن ها همه مهمان دو چشمت هستند :
در"شب شعر " ِ قشنگی که فراهم کردی
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
شیرین شد و
پرشورتر از هر موقع،
وقتی
به لبت نهاد لب
دریایم
#صدیقه_محمدجانی
#عضوکانال
#نو_رباعی
@golchine_sher
چنان گرفته تو را بازوانِ پیچکیام
که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکیام!
نه آشناییام امروزی است با تو همین
که میشناسمت از خوابهای کودکیام
عروسوارِ خیالِ منی که آمدهای
دوباره باز به مهمانیِ عروسکیام
همین نه بانوی شعرِ منی، که مدحتِ تو
به گوش میرسد از بانگِ چنگِ رودکیام
نسیم و نخ بده از خاک تا رها بشود
به یک اشارهی تو روحِ بادباکیام
چه برکهای تو که تا آب آبی است در آن
شناور است همه تار و پودِ جلبکیام؟!
به خونِ خویش شوم آبروی عشق آری
اگر مدد برساند سرشتِ بابکیام
کنارِ تو نفسی با فراغِ دل بکشم
اگر امان بدهد سرنوشتِ بختکیام.
#حسین_منزوی
@golchine_sher
با یک دل و هفتاد و دو سر میآید
مرد است که در دل خطر میآید
این جان به کفی و غیرت و شیردلی
از خادم اهلِ بیت بر میآید
#مهتا_صانعی
#عضوکانال
#فرزاد_بادپا
@golchine_sher
نگاه میکنم از هر طرف سوار تویی
نشسته یکتنه بر صدر روزگار تویی
هزار لحظه گذشت و هزار لحظه دلم
به سینه سر زد و... دیوانه را قرار تویی
تو را ندارم و دلتنگم و... دلم قرص است
که انتهای خوش صبر و انتظار تویی
خزان اگرچه شکستهست شاخههامان را
بیا پرستو جان، مژدهٔ بهار تویی
بخوان به نام گل سرخ، عاشقانه بخوان
بخوان که سایه و سیمین و شهریار تویی
بهرغم ابر سیهجامه، روشنایی هست
که آفتاب بلند طلایهدار تویی
به اعتبار تو امید تازه خواهد شد
در این زمانهٔ بیمایه اعتبار تویی
اگرچه بخت به من پشت کرده باکی نیست
«مرا هزار امید است و هر هزار تویی»*
#سیمین_بهبهانی
@golchine_sher
روحت به طهارت نرسد می میرد
جانت به سلامت نرسد می میرد
ما را به شهادت برسانید که گفت:
"هرکس به شهادت نرسد می میرد"
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
از حال دل من و تو آگاه؛ "حسین"
کشتی نجات هرچه گمراه حسین
ایدوست دلت تا وسط روضه شکست
با قصد فرج صدا بزن؛ "آه حسین"
#محمود_مربوبی
@golchine_sher
روزی فِکند یار نگاهی
به سوی غیر...
باز است چشم حسرت من
سوی او هنوز...!
#رهی_معیری
@golchine_sher