eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
904 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود ...! @golchine_sher
دل من تنگ شده حال و هوایی دارم غم مخور ای دل غم دیده خدایی دارم شکرلله که دلم ساکن این وادی شد پر زده سامره و مُعتکف هادی شد دل من شیفته ی صحن امام هادی است گوشه ای از حَرَمش مست کلام هادی است در حریم تو صفا می کنم و می مانم پای شش گوشه ی تو جامعه را میخوانم تا که آمد به نظر گوشه ای از ماتم تو با توسل به شما گریه کنم از غم تو پابرهنه دل شب ، دست تو را هم بستند موپریشان شدی و ، حُرمت تو بشکستند صاحب جامعه و این همه تحقیر اِی وای بُردن بزم شراب آیه تطهیر اِی وای من بمیرم که تو را بزم شراب آوردند با تعارف به شما قلب و دلت آزردند با همین روضه دلم باز هوایی شده است با غمت روضه ی ما کرببلایی شده است یادم افتاد دوباره به همان بزم شراب خیزران می زد و زینب دل او گشته کباب بی حیا چوب مزن بر لب و دندان حسین بِنِگر قلب من و گریه ی طفلان حسین @golchine_sher
تو را دل برگزید و کار دل شک بر نمی دارد که این دیوانه هرگز سنگ کوچک برنمی دارد تو در رویای پروازی ولی گویا نمی دانی نخ کوتاه دست از بادبادک بر نمی دارد برای دیدن تو آسمان خم می شود اما برای من کلاهش را مترسک بر نمی دارد اگر با خنده هایت بشکنی گاهی سکوتش را اتاقم را صدای جیرجیرک بر نمی دارد بیا بگذار سر بر شانه های خسته ام یکبار اگر با اشک من پیراهنت لک برنمی دارد @golchine_sher
نامه بنویسم و خود از پِی قاصد بروم آنقدر صبر ندارم که خبر گردد باز @golchine_sher
هم نام علی (ع) است ،پاک و پاکیزه سرشت از فضل علی(ع) گفت و «غدیریه» نوشت شد هادی راه و شیعیان را آموخت در «جامعه ی کبیره» پیداست بهشت یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ @golchine_sher
دنبال کرد خیلِ غمت اهل درد را من ناتوان‌تر از همه بودم؛ ...مرا گرفت! @golchine_sher
دیشب پدر دوباره تبی شعله ور خرید! ‌از نان خبر نبود... که خون جگر خرید با کارت های خالیِ عمری که سوخته است دیگر نمی شود نفسی مختصر خرید! کبریت های بی خطر خانه گفته اند: باید به سر دوباره هوای خطر خرید، اصلاً برای هر سرِ بی درد لازم است با مشت های بسته کمی دردسر خرید! خورشیدهای باور ما را فروختند یک عمر این جماعتِ تاریکِ زرخرید! ای سرزمین آبی لبخندهای من! باید چگونه تا تو بلیط سفر خرید؟ وقتی که بادها همه تعطیل می شوند باید برای قاصدکان هم خبر خرید دیشب رکاب می زدم اما میان خواب با آن دوچرخه ای که برایم پدر خرید! @golchine_sher
دلم دچار غم و درد بی حساب شده است به پیشگاه تو آورده ام خراب شده است دلی که می نگری روی خاک یک عمر است که خاک درگه فرزند بوتراب شده است زبان من ز تحیر دچار لکنت شد برای عرض،گرفتار اضطراب شده است تو کیستی که محبان تو بهشتی اند و هرکسی که شده دشمنت عذاب شده است مجال نطق ندارم که در فضیلت ها همین بس است که هادی به تو خطاب شده است تو را علی دگر‌ خوانده اند چون دیده اند به هرچه ذره نظر کردی آفتاب شده است @golchine_sher
روزگارم این است دلخوشم با غزلی، تکه نانی، آبی جمله‌ی کوتاهی یا به شعر نابی و اگر باز بپرسی، گویم دلخوشم با نفسی، حبه قندی، چایی صحبت اهل دلی، فارغ از همهمه‌ی دنیایی دل خوشی‌ها کم نیست، دیده‌ها نابیناست ...!  @golchine_sher
پرنده ایم ولیکن به رغم آزادی هنوز در قفس خویشتن گرفتاریم @golchine_sher
غرّش از کامش گرفت و اهلی و آرام کرد چشم هایت شیر وحشی در قفس را رام کرد دور تو چرخید و صورت بر عبای تو کشید وقتِ آغاز توسل بر تو را اعلام کرد شد مرتب یال و کوپالش به لطفِ دست تو صبح خود را با نوازشهای گرمت شام کرد گوشهٔ سجاده ات محو تماشای تو شد کور خواند آنکه برای کشتنت اقدام کرد قصد بر این بود جانت را بگیرد در قفس عاشقت شد! پس خودش را تا ابد خوشنام کرد تا که بر تو حمله ور گردد چه تازیانه خورد بی محلی کرد و حجّت را چنین اتمام کرد بر نگهبان خیره شد، بر میله ها دندان‌ کشید شد غضبناک و نثار دشمنت دشنام کرد «جامعه» خواندی و خوابش برد با لحن خوشَت کینه توزانِ تو را آشفته و ناکام کرد ذکر خیرت کرد جان ها را به نور آمیخته مهربانی ات چه ها با قلبِ خاص و عأم کرد! @golchine_sher
با استكان قهوه عوض كن دوات را بنويس توی دفتر من چشمهات را بر روزهای مرده تقويم خط بزن واكن تمام پنجره های حيات را خواننده ی كتيبه ی چشم و لبت منم پــر رنگ كن بـــه خاطر من اين نكات را ما را فقط به خاطر هـم آفريده اند آنگونه كه خواجه و شاخه نبات را نام تو با نسيم نشابور می رود تا از غبــار غــم بتكاند هرات را یک لحظه رو به معبد بودائیان بایست! از نو بدل بــه بتکده کـن سومنـــات را حالا بایست! دور و برت را نگاه کن تسخیــــر کرده ای همه کائنات را تا پلک می زنی همه گمراه می شوند بـــر  روی  مـــا  مبند  كتاب  نجات  را @golchine_sher