eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر دنیا خزان گردد،اسیر غم نمی گردم زمین هم آسمان گردد، از عشقش کم نمی گردم به جز راهش نمی جویم،به جز نامش نمی گویم به جز او  در پی یاری در این عالم نمی گردم سخن رانی مکن جانا  ، که من درمان نمی گيرم ببین کورم ، کرم ! ، بشنو  که من آدم نمی گردم تو شیرینی و من تلخم،تو همراهی و من هرگز برای هیچ کس جز او دمی همدم نمی گردم من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با ذلت و خواری  پی شبنم نمی گردم چه شیرین است، اندوهش،غمش، دردش،جراحاتش شفایم را نمی خواهم ، پی مرهم نمی گردم تصور می کنم امشب که می میرم در آغوشش وز این آغوش تمثالی،جدا یک دم نمی گردم @golchine_sher
با آنکه جیب و جام من از ، مال و مِی تهی است ما را فراغتی‌ست ، که جمشید جم نداشت @golchine_sher
رفتی از خانه ام و در دل و جانم ماندی در خیالاتِ من و روح و روانم ماندی هرکه ازدیده رودمی رود از دل ، توچرا رفتی از دیده ام و در دل و جانم ماندی رفتی وچهره نهان کردی ودرقصّه ی عشق همچو ذکر سحری وِردِ زبانم ماندی آمدی به° زِ بهار و بنشستی چو بهشت رفتی و خاطره گشتی به خزانم ماندی رفتی وخوشدلم از اینکه دراین بزم وجود عشقِ افشا شده در رازِ نهانم ماندی همچنان آب زلالی که به بُستان برود تو روان گشتی ودر شعرِ روانم ماندی یاد و نام تو بُوَد تا به ابد بامن از آنک در دلِ ( مهدی) و در جانِ بیانم ماندی @golchine_sher
در فکر تو بســتم چمدان را و همین فکر، مثل خـوره افتـاده به جانم که بمـانم... @golchine_sher
این که غمبارم؛ دلیلش را نپرس! سر به دیوارم؛ دلیلش را نپرس! معنی عاشق شدن از من مخواه؛ دوستت دارم دلیلش را نپرس!!! @golchine_sher
چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون علی از قلب بیت الله خندان میزند بیرون علی مرز میان کفر و ایمان است ،با مهرش یقیناً از میان کفر، ایمان میزند بیرون کسی که حب حیدر دارد از آتش نمی‌ترسد که جای شعله از هیزم گلستان میزند بیرون یقین دارم که اسماعیل ذکر یاعلی گفته است که زمزم از لب خشک بیابان میزند بیرون زمان خواندن مدحش میان جمع دقت کن پس از نام علی از هر دهان جان میزند بیرون کسی که با علی آغاز کرده کار و بارش را سراسر برکت از روزی دکان میزند بیرون کسی که اهل تفسیر است میداند بدون شک فقط مدح علی، از بطن قرآن میزند بیرون اشارت میکند خورشید هم با شوق از مغرب به عشق ماه رویش از گریبان میزند بیرون رصد میکرد میدان را علی قبل از رجز خوانی از این آرامش در جنگ طوفان میزند بیرون چنان بر قلب لشگر میزد انگار از دل دریا به سمت ساحل ، امواج خروشان میزند بیرون علی از میمنه بر قلب لشگر میشود داخل علی از میسره با تیغ بران میزند بیرون خمارآلوده می‌بوسد چنان هرگوشه را انگار شراب کهنه از دیوار ایوان میزند بیرون به دامان نجف دست توسل میزند عالم همیشه سائل از دربار سلطان میزند بیرون @golchine_sher
نــم باران نشسته روی شعـــرم ، دفترم یعنی نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم فقط یک ریــز می گـــــردد جهــــان دور سرم یعنـــی تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم تمام هستیم نابـــود شد ، بال و پــــرم یعنی نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟ تن تـــو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم اگـــر منظورت اینها بود … خوبـــم … بهتـــرم یعنی… @golchine_sher
بی شک سببِ کوریِ کفّار شود روزی که بقیع غرقِ زوّار شود نزدیک شد آن روز که مانندِ حُسین این بار...حسن نیز حرم دار شود @golchine_sher
مراد ما وصال توست از دنیا و از عقبی وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را @golchine_sher
تعبیر خواب های پراکنده ی همیم یعنی هنوز جزئی از آینده ی همیم ما چند سالی است که از هم فراری و ما چند سالی است پناهنده ی همیم خوبی ندیده ایم و به هم بد نکرده ایم ما روسپید از هم و شرمنده ی همیم تنها تفاهم من و تو در جدایی است از این جهت چقدر برازنده ی همیم در دادگاه شاهد و شاکی و متهم در هر سه جایگاه نماینده ی همیم می بینمت زیادتر از قبل، راضی ام این روزها که شاکی پرونده ی همیم @golchine_sher
چون ماه نشسته ای به بام همه کس شیرین شده با نام تو کام همه کس یک روز تو را به نام من سکه زدند من رفتم و سکه شد به نام همه کس @golchine_sher
فقط بی‌ریشه‌ها از گردش تقویم می‌ترسند درختِ پای در خون را هراسی از زمستان نیست @golchine_sher