eitaa logo
گلچین شعر
14.2هزار دنبال‌کننده
789 عکس
273 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
صدای نقاره به گوش می رسد صبح شده است و خورشید با شنیدن صدای نقاره ، از شما اذن می گیرد و طلوع میکند @golchine_sher
شنیدم فاصله ها دارن به مقصد می رسن همه ی مسافرا دارن به مشهد می رسن دارن از راه می رسن یکی یکی مسافرا تا حرم چیزی نمونده، خوش به حال زائرا خوش به حال زائری که اولین بار اومده دلشو نذر حرم کرده، پی یار اومده عکس گنبد توی آیینه ی اشکاش جاریه داره دل دل می کنه، منتظر دلداریه دستشو رو سینه برد، عرض ارادت بکنه درد دل زیاد داره، می خواد که خلوت بکنه اشکاشو پاک می کنه، اما یه بغض بی صدا می گه یا امام رضا، امام رضا، امام رضا @golchine_sher
در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است @golchine_sher
 چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید هر وقت تَر نبود به اجبار تَر کنید من کمتر از گدای شب جمعه نیستم خانه به خانه دست مرا در به در کنید بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است فکری برای این نفس بی اثر کنید باید برای سوختنم چاره ای کنم این روزه روزه نیست برایم سپر کنید العفو گفتنم که به جایی نمیرسد ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند پس زودتر امام رضا را خبر کنید @golchine_sher
غمم را آه سوزان می شناسد که آتش را نیستان می شناسد علاج دردهایم را یقیناً طبیبی از خراسان می شناسد @golchine_sher
شوقی نمانده در دل ما جز هوای دوست بار سفر ببند، خراسانم آرزوست... من رعیتی دهاتی‌ام و دورم از حرم صحن‌وسرای حضرت سلطانم آرزوست دلتنگ روی حضرت خورشید در شبم کُنج حیاط، دیدن ایوانم آرزوست از چشمه‌های روشن اذکار مختلف در این حریم ذکر "رضا جان"م آرزوست مست است هرکه آمده یک‌بار در حرم مستی در این حریم دوچندانم آرزوست گفت: از مقام شوق چه‌می‌دانی ای رفیق؟ گفتم: رفیق آنچه نمی‌دانم، آرزوست...! لطف عیان ایزد منّان تویی و من لطف عیان ایزد منّانم آرزوست بی‌برگ‌ و بر درختم و در خواب غفلتم پایان فصل سرد زمستانم آرزوست @golchine_sher
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود ز دام خال سیاهش کسی رها نشود خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر" خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده خدا کند که به اخراج ما رضا نشود مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست خدا کند که مریضی من دوا نشود ز روزگار غریبم گشته است معلوم شفای ما به قیامت بجز رضا نشود... @golchine_sher
ای امام هشتم و چشم و چراغ اهل طوس آفتاب مشرقی ای حضرت شمس الشموس پادشاه کشور ایرانی و سلطان ما پادشاهان جهان یک یک به پایت خاک بوس می رسد شاه و گدا در محضرت با التجا می کند در روبرویت با ادب هر دم جلوس می کنی راضی ز خود هرکس که مهمانت شود میکنی خوشحال هرکس بوده غمگین وعبوس می رود ماه عسل در ابتدای زندگی میکنی خوشبخت هر داماد را با هر عروس می دهی اذن دخول هر کسی که آمده است از مسلمان و مسیحی گبر،کافر،یا مجوس در طواف مرقدت صدها فرشته روز و شب یک جهان پای پیاده آمده تا پای بوس گنبد و گلدسته و ایوان تو باشد طلا درب ها روکش طلا و چوب آن از آبنوس می کند هرکس زیارت عاقبت گردد به خیر می شود زائر به تو با قلب پاک و با خلوص مرقدت یک لحظه از زوار ها خال نشد گرد شمع جان تو پر گشته میلیونها نفوس می دهی حاجت به هرکس ، هر که یاد تو کند آنکه گردد زائرت آنرا ولیکن بالخصوص کاش می شد لحظه ای خلوت شود گرد حرم تا بگیرم در بغل ،گیرم ز مضجع بنده بوس @golchine_sher
باز آتش به دلِ زخمیِ دریا افتاد شعله‌ای سُرخ روی سینه‌ی صحرا افتاد ملکوت است عزادارِ عزیزِ حیدر بر زمین بارِ دگر قِبله‌ی دنیا افتاد چه غریبانه در این غُربتِ خود می‌میرد چه نفس گیر به خاک، این گُلِ زهرا افتاد صورتش خورد به دیوار، صدا زد: مادر! فاطمه بود کنارش؛ ولی از پا افتاد گاه می‌گفت: حَسن؛ گاه حُسین؛ گاه عبّاس یادِ اولادِ علی بود به هرجا افتاد باز هم شُکر، جَوادش به کنارش آمد روی دامانِ پسر صورتِ بابا افتاد کربلا قصّه عَوَض شد، پسری پرپر شد پدری آمد و بر نعشِ پسر تا افتاد_ گفت: بعد از تو دگر خاک بر این دَهر علی بعدِ تو بر دلِ من ماتم عُظمی افتاد @golchine_sher
اين جا رهِ اميدِ كسی سد نمی‌شود كس نا اميد از حرمت رد نمی‌شود اين جا دعا به مرز اجابت رسيده است راه دعای اهل دعا سد نمی‌شود مهمان اين حريم بهشتی، بهشتی است حال كسی كه با تو بود، بد نمی‌شود هردل دخيل عشق نبندد بر اين ضريح_ دراين حرم، كبوتر گنبد نمی‌شود بين همه ز رأفت تو صحبت است و كس مانند تو به مهر، زبانزد نمی‌شود ای انعكاس مهر! چنان تو كسی دگر آئينه‌دار خُلق محمّد نمی‌شود حسرت بَرَد كسي كه به چندين بهار عمر بهر زيارت تـو مقيّد نمی‌شود هركس رسيده است به‌جایی، ز لطف توست بي التفات تو كه مؤيَّد نمی‌شود بی بهره از ولايتِ تو، روز رستخيز مستوجب عنايت ايزد نمی‌شود بسيار رفته است «وفایی» سفـر؛ ولی جائي دگر به‌خوبی مشهد نمی‌شود @golchine_sher
تا شمع رضا نگردی، آبت نکنند در زمرۀ عاشقان حسابت نکنند اینجاست حریم مهربانی، یعنی در هیچ شرایطی جوابت نکنند! @golchine_sher
از تمام انبیا هستید پر اعجاز تر میشود اینجا دل از هرجای دیگر بازتر شرم از بار گناه و شوق یار و یک نگاه میکند چشمان مارا ازهمان آغاز تر صحبت از شاهی کریم ابن کریم است ورئوف بازکشکول قنوتم شد دهانش بازتر عرض حاجت پیش نامردان خطایی فاحش است باخودم ابراز کردم با شما ابراز تر با رگ خام عوامی تجربه کردم رفیق پنجره فولاد تو  بوده است راه انداز تر عاشقانت "آمدم ای شاه" خوان درصحن ها هریکی از دیگری سرمست و خوش آواز تر ضامنی هر حاجت از هرمذهبی را ای کریم نیست از چشم تر زائر که آهو نازتر میخکوبم میکند در راه سقاخانه تا باده ی نقاره خانه میشود طناز تر کربلا بعد از خراسان آی میچسبد که هست چای موکب با نبات و زعفران ممتاز تر @golchine_sher
زهر آنگونه اثر کرده به اعضای تنم لرزه افتاده در این لحظه تمام بدنم مَردُم این‌ رسم هواداری پیغمبر بود؟! من جگرگوشه پیغمبر خاتم، حسنم همسرم قاتل من شد به که گویم این غم؟! آری آنگونه غریبم که غریبِ وطنم خون شد آنگونه همه عمر دلم از غصه که برون می شود این لخته خون با سُخنم بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم خواب را بُرد ز چشمان من آن کوچه غم آنکه یک‌ عمر از آن غُصه نخوابیده، منم تیر بر پیکرِ من می زند امروز عدو هیچ غارت نشد امّا ز تنم پیرُهنم درد دارم ولی از داغ برادر گریم من خودم گریه کن کُشته خونین بدنم @golchine_sher
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس @golchine_sher
آقای بهشت را ببین در مشهد گردیده مُطهّر و مُعطّر مشهد هر روز دوبار صبح و شب ساعت هشت از دور سلام می کنم بر مشهد @golchine_sher
در صحن حرم شفا گرفته یک زن می آید از آن طرف صدای شیون پیچیده میان صحن، نور صلوات بی وقفه شروع شده نقاره زدن @golchine_sher
باز هم نیمه شب گریه و آه آوردم به درِ خانه تو باز پناه آوردم رو سیاهم که نشد توبه من مقبولت وای بر من که فقط بار گناه آوردم مهربانِ دل من رد نکنم از در خویش من پشیمان شده ام روی سیاه آوردم اشک های منِ بیچاره سراب است ولی دلخوش از اینکه به درگاه تو چاه آوردم جان زهرا کمکم کن آبرویم را بخر به در خانه تو باز پناه آوردم @golchine_sher
دراین حرم،به خدا پرکشیدن آسان است چون آسمان نگهش جانب خراسان است هبوط می‌کند بوسه می زند مهتاب به گنبدی که از او روشن است وتابان است زفرش صحن تو تا اوج عرش راهی نیست که سنگ فرش حرم قالی سلیمان است به هر کجا بروم آسمان نه این رنگ است که آسمان‌ شما روز وشب درخشان است تو ای ضمانت باران مهر بر سرما غزال خسته در این بارگه فراوان است خوشابه حال کبوتر،خوشابه حال نسیم که درهوای نفس‌های پاک مهمان است دلم شکسته تر از تکه های آینه هاست که نقش بسته به ایوان هر شبستان است به وقت رنج گدایی شده‌ است عادت‌ من کرم نما به گدا عادت تو احسان است دخیل پنجره فولاد گشته این دل من دلی که مستحق مهر ولطف ودرمان است ازاین حرم به خدا دل بریدن آسان نیست در این حرم به‌ خدا پرکشیدن آسان است @golchine_sher
شوق دیدارت مرا سوی حرم می آورد شرح حالم را برای تو قلم می آورد میگذارد دست خالی مرا در دست تو مادرم هربار که رو به حرم می آورد می رود با دست پر،وقتی گدایی با خودش کاسه ی خالی به این دارالکرم می آورد پاسخم را می‌دهی با مهربانی در حرم تا سلامم را نسیم صبحدم می آورد می رود در پشت کوه قاف پنهان می شود هرزمان خورشید در پیش تو کم می آورد می گذارد عاقبت پشت دَرِ باب الجواد هر کسی که با خودش از دور، غم می آورد @golchine_sher
چقدر حس قشنگیست دیدن حرَمت چشیدن از یَمِ فضلت، شنیدن کرَمت هوای صحن شما را عمیق بوییدن و لمس پنجره های ضریح محترَمت @golchine_sher
دوباره عرض‌‌ ِادب، عرض‌ ِ احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود "سلام از دور" سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟ ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور... منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌ِبام، از دور! اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک... اگرچه لطف‌ِ تو بوده‌ست مستدام از دور @golchine_sher