eitaa logo
گلچین شعر
13.9هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر با آمدنِ واژه ی برگرد بِگِریَد... @golchine_sher
آه از این عکس و این صدای قدیمی گم شده ام بین بغض های قدیمی این منم امروز کنج طاقچه غم خاک خورده آینه، تنهای قدیمی رد شدم امروز از خاطره تو باران... آن کافه همان جای قدیمی... در سرم انبوه سوالات گذشته رفته ای چرا؟ همان چرای قدیمی عقربه ها پنج عصر راه می افتند باز می روی و ماجرای قدیمی این منم این عکس روی سینه دیوار کهنه شده مثل عکس های قدیمی... @golchine_sher
خبر از رفتن آن سرو روانم مدهید بیخودم من خبر از رفتن جانم مدهید یا مجویید نشان از من سرگشتـه دگـر یا به آن راه که او رفته نشانم مدهید! @golchine_sher
تمام برگ هایم ریخته است نمی خواهم با زمستان روبرو شوم بیا برویم یلدا @golchine_sher
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می‌رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می‌نشینی رو به رویم خستگی در می‌کنی چای می‌ریزم برایت توی فنجانی که نیست باز می‌خندی و می‌پرسی که حالت بهتر است؟ باز می‌خندم که خیلی! گر چه می‌دانی که نیست شعر می‌خوانم برایت واژه‌ها گل می‌کنند یاس و مریم می‌گذارم توی گلدانی که نیست چشم می‌دوزم به چشمت، می‌شود آیا کمی - دست‌هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟ وقت رفتن می‌شود با بغض می‌گویم نرو پشت پایت اشک می‌ریزم در ایوانی که نیست می‌روی و خانه لبریز از نبودت می‌شود باز تنها می‌شوم با یاد مهمانی که نیست @golchine_sher
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ ِقشنگ از کف ِدنیا برود هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد دل ِ تنها به چه شوقی پی ِیلدا برود؟ @golchine_sher
ای خـیمه‌نشـین سـاکن صحراها! ای وصل تو، قصهٔ خوش فرداها! با بـودن شـب‌های بلـنـد هجـرت گشـته است بهـانه، هـمـهٔ یلداها! @golchine_sher
چند روزیست که مغرور شدی، می فهمم از من و خاطره ام دور شدی، می فهمم دل سپردی به دلآرای دگر، جای دگر رفتی و با دگران جور شدی، می فهمم گفته بودی که تو لیلایی و من مجنونت عاشقت بودم و مجبور شدی!!! می فهمم تو شدی ماه ترین ماهِ تمامِ دنیا از زمینِ دلِ من دور شدی، می فهمم مانده ام با دلِ تنگم چه بگویم بی تو؟ رفتی و یک گره کور شدی؛ می فهمم می نشینم سر راهت که دلت نرم شود چند روزیست که مغرور شدی می فهمم @golchine_sher
دوریِ تو را بهانه کردن خوب است شِکوه ز غم زمانه کردن خوب است از دیده به جای اشک، خون می‌گریم یلداست... انار دانه کردن خوب است @golchine_sher
به ضعف و قوّتِ بازوی عشق حیرانم که کوه می‌کَند و دل نمی‌تواند کند! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@golchine_sher
وقتی که نیستی لبم از خنده خالی است اصلا رسیدنم به تو دیگر سوالی است تو شعر تازه ای شده بودی برای من حالا سرودنت به غزل ها خیالی است رفتی و دید حال ِ مرا ابر بی قرار رفتی و دید عاشق تو در چه حالی است من بی قرارت هستم و تو بی قرار من این حس و حالمان به خدا خوب و عالی است حالا چگونه بعد تو من سر کنم ؟ بگو حس می کنم که روح تو در این حوالی است قلبم چکیده مثل انار رسیده ای خونی که ریخت از دهنم روی قالی است گفتی که کوه هستی و تکان نمی خوری دیدی که جنس کوه دل من سفالی است هر شب برای دیدن تو چشم می کشم هر شب که ماه ِ تازه شبیهم هلالی است شالی که داده ای به خدا سبز می شود عطرت هنوز روی پر برگ شالی است شاعر به شیشه خورد لبالب همیشه خورد گفتم که عشق عاقبتش لا ابا لی است @golchine_sher
انارهای لبت را برای من بتکان بیا به خاطر یلدا کنار هم باشیم @golchine_sher
یک لحظه سکوت در دل هَمهمه کن یاد از غمِ هجرِ یوسفِ فاطمه کن در محفل گرم و شاد یلدایی خود عجل لولیک الفرج زمزمه کن @golchine_sher
بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جانِ او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا @golchine_sher
😍تو ایتا محاله مثل این کانال پیدا کنی بیا حالت رو خوب کن😍 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در دام توام اسیر خواهم آمد این بار عزیز دیر خواهم آمد با رفتن من غصه به دل راه نده دندان به جگر بگیر خواهم آمد @robaiiyat_takbait
ای دوست من سلام، صبحت زیبا ای معرفت و مرام، صبحت زیبا خورشید نگاه می کند با لبخند لبخند تو مستدام، صبحت زیبا @golchine_sher
نگاه کن که پریشان و بی‌قرار توایم اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم چهارفصل جهان نیست جز خزان بی‌تو بیا که ما همه در حسرت بهار توایم گل محمدی اهل‌بیت هستی و ما خوشیم از این که در این روزگار خار توایم آهای عطر دل‌انگیز روزهای ظهور به‌هوش باش که ما شب‌به‌شب خمار توایم به این امید که روی خوشی نشان بدهد تمام عمر به دنبال روزگار توایم قبول‌مان کن و بگذار عار تو باشیم اگرچه ما به همه گفته‌ایم یار توایم "در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست که روسیاه‌ترین شعر شهریار توایم هزار سال، هزاران شب بدون سحر... هنوز در شب یلدای انتظار توایم @golchine_sher
از جهان هیچ ندیدیم و عبث عمر گذشت ای دریغا که ز گهواره رسیدیم به گور ... @golchine_sher
کسی شبیه من این‌سان به عشق، سر نگذاشت کسی شبیه تو در من چنین اثر نگذاشت مرا کبوترِ بام تو آفرید خدا ولی برای منِ خسته، بال و پر نگذاشت! به پیشِ رویْ چه دارم؟ حصار، پشت حصار برای رفتن از اینجا زمانه در نگذاشت در انتظار تو خشکید دیده‌ام بر در همین که آمدی از راه، چشمِ تر نگذاشت قرار بود که شب‌ْگریه‌های تلخم را در این غزل بنویسم زبان اگر نگذاشت! تو رود بودی و راهت به سمت دریا بود قرار بود بمانی...! ولی سفر نگذاشت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا یلدا ترین شو؛ بی سحر باش چنان که آتشی بر خشک و تر باش میان قاب چشمم جا بیفت و برایم یک دقیقه بیشتر باش! @golchine_sher