eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
708 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه مرحمتش مرهم است و دلداری‌ست بگو طبیب نکوشد که زخم من کاری‌ست به یک نگاه سپردم دل و ندانستم که شیوه‌ تو و چشم تو مردم آزاری‌ست چگونه خانه و میخانه را تمیز دهم منی که خونِ دلِ تاک در رگم جاری‌ست هزار یوسف مصری به سکه‌ای بستان بساطِ شهر پر از دلبرانِ بازاری‌ست برای ما که پر و بال خویش را چیدیم رها شدن زِ قفس اولِ گرفتاری‌ست @golchine_sher
قدری بخند تا که جهان را عوض کنیم حال و هوای تلخِ زمان را عوض کنیم ریحانه جانِ رفته به خوابم بگو چطور احوالِ این دلِ نگران را عوض کنیم؟ با گوشواره قلبی خود زل بزن به من تا حالِ قلب در نَوَسان را عوض کنیم سخت است تسلیت به خدا بعدِ نام تو برگرد تا که لحن بیان را عوض کنیم زهر است بعد تو همه کامِ دهانمان آخر چگونه طعم دهان را عوض کنیم؟ ای کاش می رسید زمانی که یکسره تقدیر خونِ در فوران را عوض کنیم رنگ لباس صورتی‌ات از چه سرخ شد؟ کردی نشانه؟ کاش نشان را عوض کنیم دلبسته‌ام به خنده‌ی تو دختر بهار قدری بخند تا که جهان را عوض کنیم @golchine_sher
افتاده به جانِ کودکان شمرِ زمان شادند ولی آل زیاد و‌ مَروان ای صاحبِ گوشواره هایی قلبی! یاد آور کربلا شدی در کرمان @golchine_sher
کوهی‌ست غم عشق تو مویی‌‌ست تن من هرگز نتوان کوه به یک موی کشیدن... @golchine_sher
اگر به آخر دنیا رسیده‌ای برگرد به هر بهانه دل از من بریده‌ای برگرد از این جهان پر از غم! از این دل تنها هنوز چیز زیادی ندیده‌ای برگرد چرا خیال فراموشی مرا داری؟ مگر چه پشت سر من شنیده‌ای برگرد به آسمان رهایی نمی‌رسی بی عشق چرا ز بام دلم پر کشیده‌ای برگرد مرا میان جهنم رها مکن ای دوست به برزخی که خودت آفریده‌ای برگرد @golchine_sher
نمانده است نشانی به غیر پیرهنش عزیز بود و خدا کرده شمع انجمنش برای دیدن سردار پاره تن آمد نشسته است به گلزار پاره های تنش گرفته عطربهشتی ،بهشت کرمان را گرفته است یکی در بغل دو‌ دست زنش گرفته است یکی نعش کودکش بر دست لباس ترکش ظلمت نشسته بر بدنش و باز غرق سکوت اند جمع بی شرفان و باز فتنه به توهین گشوده شد دهنش به پایکوبی و شادی نمی شود مشغول حلال زاده برای عزای هم وطنش @golchine_sher
رفته‌است به سوی آسمان مستانه پیله نشده، چه زود شد پـــــروانــه در راهِ بهشت او میانبر زده است با کـــاپشنِ صـورتی‌اش ریــحــانـــه (مهرآفرین) @golchine_sher
کمی با من بنشین.. تا در آن نقشه جغرافیایی عشق، تجدید نظر کنیم. بنشین تا ببینیم تا کجاها مرز چشمان توست، تا کجاها مرز غم­های من... کمی با من بنشین تا بر سر شیوه ­ای از عشق، به توافق برسیم ...! @golchine_sher
دل دیوانه‌ام با دیدن بیگانه می‌لرزد چه با بیگانه می‌گویی؟ دل دیوانه می‌لرزد توان گریه‌ی آرام در ابر بهاری نیست اگر از های های گریه‌هایم شانه می‌لرزد برای دیدنم ای کاش در قلب تو شوقی بود که حتی شمع هم با دیدن پروانه می‌لرزد فرو می‌ریزد ایمان مرا موی پریشانی که گاهی با نسیم کوچکی ویرانه می‌لرزد تو را می‌بیند و در دست زاهد رشته‌ی تسبیح تو را می‌بینم و در دست من پیمانه می‌لرزد @golchine_sher
مرد می‌رفت و جاده می‌خندید کودکی بی‌اراده می‌خندید پشت پرچین باغ آلوچه دختری پر افاده می‌خندید دست در دست بغض شالیزار مرد دهقان ساده می‌خندید توی مرداب لک لکی تنها جفت از دست داده می‌خندید بید مجنون هم از سر حسرت سر به زانو نهاده می‌خندید شاعری با تمام دلتنگی سرخوش از جام باده می‌خندید در مسیر عبور خودروها پاسبانی پیاده می‌خندید آن که می‌گفت دوستش دارد مثل یک شاهزاده می‌خندید عشق یعنی که خط پایانش مرد می‌رفت و جاده می‌خندید @golchine_sher
تمثال تو بر ماذنه ها نقش شده این مرقد تو قطعه ای از عرش شده با خون عزیزان وطن در کرمان بر روی زمین انار گل فرش شده @golchine_sher
با نگاهش فتنه در پیر و جوان انداخته آه از این تیری که آن ابروکمان انداخته می‌گذارد سر به روی شانه‌های دیگری... بار ما را روی دوش دیگران انداخته! بوسه‌ی پنهان من مُهر لب‌اش را باز کرد قصه‌ام را بر زبان این و آن انداخته غصه‌ی دنیا و عُقبیٰ را ندارم؛ سال‌هاست عشق ما را از زمین و آسمان انداخته من دعا کردم بمیرم، این دعا را باز هم دستِ غیب انگار در آب روان انداخته! @golchine_sher
جاری شو و پا در دل دریا بگذار! پشت سر خویش صخره را جا بگذار! تا پنجه ی مرداب اسیرت نکند بر هرچه که سدّ راه شد پا بگذار! @golchine_sher
از دیده اگر چه خون ببارد کرمان دی ماه پر از حماسه دارد کرمان دلهای شکسته بر زمین ریخته است بر خاک چگونه پا گذارد کرمان @golchine_sher
تو عقربی که در قمرم راه می رود تو دشنه ای که در جگرم راه می رود گیسو رها نکن به سراغم نیا، بد است! دیوانه ای درونِ سرم راه می رود افتاده ام به ورطهء سرگیجهء زمین من ایستاده ، دور و برم راه می رود می بینمت به خواب و عجیب است درپی ات هرشب دو پای دربه درم راه می رود این فکرِ پیر، توی سرم هی عصازنان؛ _ شایدکه از تو دل ببرم_ راه می رود می خواستم که گل بخرم دیدمت به راه اصلا گلی که من بخرم راه می رود! من بمب خندهء عقب افتاده ها شدم دیوانه ای درون سرم راه می رود ... @golchine_sher
گفتم از نزدیکی دیدار، گفتی: «ساده‌ای ! دورم از دیدار با هر پیش پا افتاده‌ای» کوچکم خواندی، که پیش چشم ظاهربین تو دیگران کوهند و من سنگ کنار جاده‌ای شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای ! با دل آزرده‌ام چیزی نمی‌گویی ولی از دل آزردن که حرفی می‌شود آماده‌ای باز بر دوری صبوری می‌کنم اما مگیر امتحان تازه‌ای از امتحان پس داده‌ای @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
اندوه و داغ و درد و غم و آتشِ فراق کردیم جمع و در دل دیوانه ریختیم @robaiiyat_takbait
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
💠 سومین کنگره‌ی ملی شعر گرامیداشت بسیجی شهید مدافع امنیت، مصطفی نوروزی 💠 موضوعات: ◾بخش ویژه: شهید مصطفی نوروزی ◾بخش عمومی: اشعار پیرامون فلسطین و عملیات طوفان الاقصی، شهدای مدافع امنیت استان مازندران 💠 شرایط ارسال آثار: ◾محدودیتی جهت تعداد و قالب آثار ارسالی برای شاعران وجود ندارد ◾اشعار ارسال شده چنانچه برگزیده‌‌ی کنگره‌های دیگر باشند و در مجموعه های شعری چاپ شده باشند از دور رقابت ها حذف خواهند شد ◾گزیده‌ی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد 💠 شیوه ارسال آثار: ◾ متن شعر را با مشخصات فردی، کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان ایتا ارسال نمائید 💠 تقویم اجرایی: ◾اعلام فراخوان: ۱ آذر ۱۴۰۲ ◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۰ دی ۱۴۰۲ ◾اختتامیه: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ 💠 جوایز: ◾۵۰ میلیون ریال کمک هزینه سفر به مشهد مقدس برای برگزیدگان بخش ویژه (شهید مصطفی نوروزی) به همراه تندیس و لوح تقدیر ◾۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس و لوح تقدیر برای نفرات برتر بخش عمومی (برای شاعران شایسته تقدیر هدایای نقدی درنظر گرفته خواهد شد) ◾️حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوایز در اختتامیه کنگره الزامی می‌باشد. برای آشنایی با حیات طیبه‌ی شهید مصطفی نوروزی، عضو کانال "ماجرای مصطفی" شوید https://eitaa.com/majaryemostafa کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
یک کلبه ی خراب و کمی پنجره یک ذره آفتاب و کمی پنجره ای کاش جای این همه دیوار و سنگ آیینه بود  و آب و کمی پنجره در این سیاه چال سراسر سوال چشم و دلی مجاب و کمی پنجره بویی ز نان و گل به همه می رسید با برگی از کتاب و کمی پنجره موسیقی سکوت شب و بوی سیب یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره @golchine_sher
در ماجرای ما سری سامان نمی گیرد بیدار شو! در دوزخی، باران نمی گیرد عشق این دبیر پیر با یک قطره اشک ما این امتحان سخت را آسان نمی گیرد پیغمبری هستم که قوم کافر خود را هرقدر نفرین می کند طوفان نمی گیرد تنهایی ام با هیچ جمعی پر نخواهد شد تن-ها خودش جمعست، دیگر "آن" نمی گیرد پشت سر از عشق برگشته دعایی نیست روی سر مرتد کسی قرآن نمی گیرد پا بر سرم بگذار و بالاتر برو ای دوست بی مرگ برفی، چشمه ای جریان نمی گیرد وقتی بنا به زجر باشد عمر طولانیست با خوش خیالی عمر ما پایان نمی گیرد ... @golchine_sher
وقتی که ما به سمت خدا هم نمی رویم بلوار انتظار به جایی نمی رسد @golchine_sher
چون غنچه ی سرخ خوشگلی خندیده انگار عمو قاسم خود را دیده با کاپشن صورتی اش ریحانه شاتوت شده به خون خود غلتیده @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها ، به باران برسان سلام ما را @golchine_sher