eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
832 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ای آرزوی کویر! بارانم باش! در سفره ی دل داغ تر از نانم باش! خورشید شدم سیر تماشات کنم؛ تنها گل آفتابگردانم باش! @robaiiyat_takbait
مانند گلی،سرخ و سفید و زردی دنیای مرا غرقِ تماشاکــــردی صدشکر که هر کجای دنیا باشی با رویشِ صبحِ تازه بر میگردی! @golchine_sher
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ.... ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮشر ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭد.………. زندگی کن ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ ﻗﺼﻪ ی ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ .... ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .... ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ .... ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ .... ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ ... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ @golchine_sher
حال و هوای داستانش فرق می‌کرد ماه درون آسمانش فرق می‌کرد از خنده اش باغ بهاری سبز می شد او مثل سعدی بوستانش فرق می‌کرد می ریخت از زنبور لبهایش گل سرخ طعم عسل های دهانش فرق می‌کرد مثل کبوتر با غزل -گل خنده می ساخت هر نغمه از بین لبانش فرق می‌کرد ریواس و مریم در میان چنته اش داشت حتی کلام مهربانش فرق می‌کرد یک باره رفت و داغ او آتشفشان شد او شعله ی آتشفشانش فرق می‌کرد او یک پری در هیات انسانی اش بود آری فقط او داستانش فرق می‌کرد... @golchine_sher
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد چاک شده است آسمان غلغله‌ای‌است در جهان عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد خلوتیان آسمان تا چه شراب می‌خورند روح خراب و مست شد عقل خمار می‌رسد چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت‌و‌گوی ما گرد و غبار می‌رسد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و یاد تو آن سنگی ست که مواج می‌کند مرداب تنهایی مرا @golchine_sher
به خود گفتم دل از اندیشهٔ‌ دیدار بردارم تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم نباید می‌نوشتم پاسخ آن نامه را اما نشد از دست‌خط دوست یک‌دم چشم بردارم نوشتم هرچه از هم دورتر، آسوده‌تر اما کسی در گوش من می‌گفت من دلتنگِ دیدارم کسی از دور می‌آید به جنگِ عقل و می‌ترسم مبادا عشق باشد اینکه می‌آید به پیکارم اگر شب‌های دلتنگی نمی‌آیم به دیدارت نمی‌خواهم تو را با گریه‌های خود بیازارم @golchine_sher
فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن فرج یعنی دلِ سجاده را با اشک‌ها شستن دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن.. در امواج بلندِ آل یاسین غوطه‌ور بودن دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن دخیلِ اشک را بر تکیه‌های کربلا بستن توسل‌های ما در هر سه‌شنبه معنی‌اش این است درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن خوشا مثل شهیدانِ مدافع زندگی کردن به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن @golchine_sher
هر بار با صدای تو از پشت سیم‌ها پل می‌زنم به خاطره‌ای از قدیم‌ها لبخند تو تلافی یک عمر خستگی‌ست لبخند من تلاقی امّید و بیم‌ها آه! ای تمام آنچه که باور نداشتم ای حسرت همیشگیِ «می‌رسیم»ها این ماجرا برای همیشه تمام شد وقتی شکست بین من و تو حریم‌ها پرواز هم غبار دلم را نمی‌برد مانند گرد روی تن یاکریم‌ها امشب شبیه قاصدکی کوچ می‌کنم فردا بپرس حال مرا از نسیم‌ها دستم اگر به سوی تو کوتاه‌تر شده پایم درازتر شده باز از گلیم‌ها @golchine_sher
درسِ شیرینی که از فواره ها آموختیم: در درختِ سربُلندی میوه یِ افتادگی ست @golchine_sher
کاری با تو نداشتم! گوشه دنج کافه همیشگی خلوت کرده بودم آمدی قهوه ات را خوردی چشم هایت را جا گذاشتی و رفتی حالا من ماندم با ازدحام کافه ای شلوغ با تقدیر و فال همیشگی ام چشم هایت... @golchine_sher
گاهی هم باید یک میخ برداشت و کوبید جلویِ عقربه‌هایِ ‌ساعت ! تا تمام نشود این لحظاتِ با هم بودن ... @golchine_sher
گاهی به شوق دیدن من بال و پر بخواه اینجا دلی گرفته برایت... سفر بخواه! وقت قنوت نام مرا زیر لب ببر اشکی بریز و آه... مرا در سحر بخواه! ای آینه! بیا و در این روزگار سنگ تصویری از ظرافت و شعر و هنر بخواه برف است و برف... دست تو را گرم میکنم من آتشم! کناره نگیر و خطر بخواه عشق آنچه کنج سینه بماند نبوده است! از دکّه ی کنار خیابان خبر بخواه تصویر تو به سینه ی هر غار حک شده ست این عشق را به قدمت عصر حجر، بخواه میخواهمت به قدمت تاریخ عاشقان میخواهی ام اگرچه، از این بیشتر بخواه... @golchine_sher
فدای آن گل پژمرده در موی پریشانت بر این آشفتگی دستی بکش دستم به دامانت اگر از مو طناب محکمی می بافتی، حافظ نمی افتاد بی تردید در چاه زندانت اگر قد قامتت را با صف مستان نمی بستی یکی خیام را می دید با تکبیر گویانت پی ات افتاده اند از مولوی ها تا غزالی ها ملاک عارفان و فیلسوفان است چشمانت! به آتش می کشد پیش تو، سعدی بوستانش را که توفیقی نه چندان است از وصف دو چندانت کسی سر در نیاورد از پریشانی شاعرها تو هرگز در نیاوردی سرت را از گریبانت زبان حال هر شعری همین جمله ست، می دانم همین یک سطر کوتاه: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» حالا که بازی می کند پیری شبیه کودکان هر روز در عرض خیابانت... @golchine_sher
به شب سلام؛ که بی تو، رفیق راه من است ...! @golchine_sher
شرمیست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه! چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت درخواست می‌کنم نروی، التماس نه! از بی‌ستارگیست دلم آسمانی است من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما با هم موازی است ولیکن مماس نه پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است ا از عشق خسته می شوی اما خلاص نه...! @golchine_sher
ای خوش‌خبر بیا که نظرها عوض شود تا تلخیِ تمام خبرها عوض شود اینجا مسافران همه بیراهه می‌روند برگرد تا مسیر سفرها عوض شود درها به بسته بودن خود خو گرفته‌اند جوری بیا که عادت درها عوض شود پیداست انقلاب عظیمی است پیش رو تا جای زیرها و زبرها عوض شود... @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
بیا از عطرِگل سرشارمان کن به مهر و آشتی وادارمان کن تو ای صبحِ دل انگیزِ بهاری بیا با بوسه ای بیدارمان کن! @golchine_sher
تقدیم به شهدای مدافع حرم (شهدای مدافع حرم استان مازندران که در خانطومان ) آسمانی شدند اي کبوترها كه باران بوسه زد بر بالتان آسمان دریا به دریا می کند دنبالتان از پرستو ها شنيدم باز می گردید زود چشم ها را فرش کردم پای استقبالتان با صنوبرها كه می رقصند همراه نسیم اين غرور ناگهان را می کنم پامالتان موج ها روح مرا پابند دریا کرده اند می روم ساحل به ساحل سوی حس و حالتان با تمام این هزاران بار می بالم به خود تا خدا بادا زمین و آسمان ها مالتان با نوای کاروان رفتید و ما دور از شما هر زمان سبز و بهاری باد ماه و سالتان اي مسافرها كه مهمان ملائک می شوید با خودم هربار مي گويم خوشا برحالتان @golchine_sher
سراغِ تو را از ماه گرفتم از آسمان از ستاره از سرو سراغِ تو را از شکوفه‌ از چمن از گُل تو در آینه ، در آب ، نمایانی با باد می‌رقصی با رود می‌خوانی و هر بامداد می‌آیی لحافِ شب به شبتاب می‌سپاری و روز روشنی و چراغِ لذّت را با طلوعِ خود تقدیم طبیعت می‌نمایی. تو در تمامِ نفس‌های زمان جریان داری. بی‌تو نبضِ زمین نمی‌زند. @golchine_sher
دلم جنگل...دلم باران...دلم مهتاب می‌خواهد دلم یک کلبه‌ی چوبی کنار آب می‌خواهد چنان دلگیرم از دنیا که ترجیحا دلم شعری... پر از تصویر موزون و خیالی ناب می‌خواهد قلم دستم به دامانت، بکِش یک دسته مرغابی که دل آرامشِ محضِ لبِ تالاب می‌خواهد جهانی خالی از وحشت، نه کفتار و نه سگ باشد دلم یک جنگلِ سبزِ پُر از سنجاب می‌خواهد تمامِ حسِ شعرم را بگنجان در غزل امشب که این تصویر رویایی فقط یک قاب می‌خواهد اتاقی از اقاقی را برایم فرش کن در شعر که ذهن خسته ی شاعر دو ساعت خواب می‌خواهد @golchine_sher
دوستت دارم و در آخر سطر نقطه‌ای نمی‌گذارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا که بی تو بهارم گرفته رنگ خزانی بیا زعاشق زارت بجو دمی تو نشانی بیا چو غنچه ی خندان که بعدمردنم ای جان "چه سود اشک ندامت که برسرم بفشانی" @golchine_sher
مگو نشستن ما در سکوت بی‌ثمر است همین که خلوت خود را شکسته‌ای هنر است کسی به غربت من از تو آشناتر نیست ولی شناختم از تو هنوز مختصر است مرا به محکمه عقل می‌بری ، اما هنوز در دل ما حکم عشق معتبر است به حرف هیچ‌کسی اعتنا مکن جز عشق که سرنوشت من و تو به دست یک نفر است همیشه فرصت عاشق شدن مهیا نیست مرا به حرف بیاور که مرگ پشت در است @golchine_sher