eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
828 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
زبانحال‌امام‌حسین‌_ع بربالین‌برادرش‌حضرت‌عباس‌_ع بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را مَرهَم بِنهد زخم سر و بال و پرت را در داغ تو گوید به من از بهر تسلّا من آمده‌ام راست نمایی کمرت را مادر که به بالین تو حاضر شده امّا گفتم که خبردار نمایم پدرت را در بی کسی‌ام رو به نجف کردم و گفتم دریاب در این وادی طوفان پسرت را ای شاه، بیا دشت بلا یک دم و بنگر در هالهٔ خونابه خسوف قمرت را جانم به فدای عَلم و دست بریده چیدند بدینگونه زتن برگ و برت را اُسطورهٔ مردانگی و غیرت ابالفضل... آخر که به این حال درآورده سرت را؟ (فیضی) برسان از کرمت اهل عزا را بر جنّت الاعلا ندهم خاک درت را جانها بفدای تو و جاه و جبروتت بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را @golchine_sher
از آن زمان که داغ غمت بیشتر شده است احساس می کنم کرمت بیشتر شده است با نذر سفره های ابوالفضل خانه ها، من فکر می کنم حرمت بیشتر شده است هر روز ملتی به شفای تو می رسند، والله از مسیح، دمت بیشتر شده است تو روضه ات کم است ولی داغ تو زیاد؛ هر روز و ماه داغ کمت بیشتر شده است مهرت شبیه معجزه ای دائمی شده است چون هرچه قدر داشتمت بیشتر شده است اندازه ی حسین تو را شعر گفته اند؛ پس مرحبا که محتشمت بیشتر شده است چون دست توست دست شهیدان جدا شده؛ یعنی که بعد تو علمت بیشتر شده است ای گریه کن! که ماتم عباس با تو است حاشا که عمر مغتنمت بیشتر شده است ای سینه زن! به حال خوشت غبطه می خورم؛ زیرا به فاطمه صنمت بیشتر شده است ما قرن هاست منتظر یک اشاره ایم؛ چون انتظار منتقمت بیشتر شده است @golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم بر اشرف اولاد آدم گریه کرم در خانه‌ها منبر به منبر روضه خواندم در کوچه‌ها پرچم به پرچم گریه کردم من سال‌های سال قبل از خنجر شمر بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم کوه گناهی را خدا می‌بخشد از مهر وقتی به‌قدر بال شبنم گریه کردم.. تا نوحه‌خوان دم داد «ای اهل حرم» را با مشک پاره‌پاره آن دم گریه کردم بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم.. مقتل نوشت از تشنه‌کامی تار می‌دید با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم فردا که می‌فهمم بهای اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم @golchine_sher
امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه برگشته‌ای بدون سوارت به خیمه‌گاه در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه دلواپس کسی‌ست نگاهت قدم قدم گاهی اگر به پشت سرت می‌کنی نگاه یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ... چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح! ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟ افتاده عرش روی زمین در کجای راه؟.. تن‌ها رها به دشت... خدایا چه بی‌سپر! سرها به ‌روی نیزه... دریغا چه بی‌گناه! فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته‌ است بوی مدینه می‌وزد از سمت قتلگاه @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام تاسوعا و عاشورای حسینی امروز و فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏 @golchine_sher
به رنگِ خدا ( برای حضرتِ علی اصغر ع) ز تشنگی تو رها می شوی یقین پسرم اسیر تیر بلا می شوی یقین پسرم هنوز غنچه ای امّا ز تند باد زمان ز شاخه زود جدا می شوی یقین پسرم چو مرغِ بسته پَری در قفس چرا نالی؟ ز بند فاصله وا می شوی یقین پسرم چه غم به خونِ گلویت نشسته قنداقت ز خون به رنگِ خدا می شوی یقین پسرم به گوشِ کس نرسیده اگر چه ناله ی تو دلیلِ آلِ عبا می شوی یقین پسرم میانِ آن همه جنگاورانِ دشتِ نبرد زبانزد رُقبا می شوی یقین پسرم چه ساکت آمدی و پُر زهیمنه رفتی! یگانه گوهرِ ما می شوی یقین پسرم سه شعبه تیری اگر چه نموده خاموشت به گوشِ خلق ، صدا می شوی یقین پسرم فرازِ دستِ خود آن روز تیره می دیدم شهیدِ قومِ دغا می شوی یقین پسرم ز قولِ شاهِ شهیدان به گریه ( شایق) گفت: شهید کرب و بلا می شوی یقین پسرم @golchine_sher
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشم بر هم بگذاری سر او را بردند عطر و عمامه و انگشتر او را بردند تیغ در دست همه کوفی و مجنون ...رهزن توی گودال تنِ گوهرِ او را بردند تا بجنبد به خودش حضرت ناموس خدا این حرامی صفتان معجر او را بردند سیب سرخی ..لب لعلی به لبن آغشته روی دستش علیِ اصغر او را بردند عده ایی گرگ صفت تیغِ به کین آلوده وسط معرکه ها اکبر او را بردند پای گودال بلا دخترِ شیرین سخنش بر سر و سینه زنان خواهر او را بردند وای از هودج نوری که به خاک آوردند تا دمِ مرگ ولی  مادر او را بردند علقمه پرشده بود از عطش سرخ لبش چشمِ درخون شده ی یاور او را بردند بیصدا دست تومانده ست که بی دست شدی دست های قلم و دفتر او را بردند دست و پا می زد و غرقابه ی دریای عطش خنجری آمد و از تن سر او را بردند تازه این اول راه است که در روضه ی  غم گریه ها چشم ترِ دختر او را بردند اجرا : زیبا صادقی تهیه و تدوین : خضرائی @golchine_sher
نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه مبادا کفن مبادا سر همان سری که یحب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس "اجننی" گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ام وهب را به پارهء تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا بحال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظهء آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام غرق به خون بود و زیر لب می گفت: به پیشگاه تو آورده ام خدایا سر میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طا ها سر حروف اطهر قرآن و نعل تازهء اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد ، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر - جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیهء کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد ، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر چقدر زخم که با یک نسیم وا می شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت به چوب، چوبهء محمل نه با زبان با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
فرمود نبی نور دو عین است حسین ذکر لب بین الحرمین است حسین در موج گنه نترس از غرق شدن کشتیِ نجات عالمین است حسین @robaiiyat_takbait
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام عاشورای حسینی فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏 @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"الهی به شور قیام حسین" به پیغام سرخ و مقام حسین به دلشوره های عمیق رباب به شش ماهه ی تشنه کام حسین به مَشک علمدار و دست قلم به امّید قلبِ خیٖام حسین به چشمان زینب دم قتلگاه به دلواپسیِ مدام حسین به آزاده بودن به جنگ و جهاد که بو‌ده همیشه پیام حسین الهی مُعَجَّل بفرما ظهور به خونخواهی و انتقام حسین @golchine_sher
ســائل کــوی حســینم، عبــد دربــار حســن دل پریشـان حسـینم، دیـده خونبـار حسـن تــا قیامــت در مصــاف مشــق میــدان بـلـا هــم علمــدار حســینم، هــم علمــدار حســن در محـرم مـی شـود عالـم سـیه پـوش حسـین مــی شــود مــاه صفــر دلهــا عــزادار حســن مــی وزد عطــر محــرم از نــوای یاحســین مــی شــود مــاه خــدا لبریــز ایثــار حســن تاکه هیئت دم بگیــرد بــر زبــان نــام بقیــع مــر غ دلهــا مــی شــود صیــد گرفتــار حســن نــام مــا را ثبــت کــن ای عشــق در روز جــزا هم به منشور حسین و هم به طومار حسن هـر زمـان گل مـی کنـد در شـعر مـن نـام بقیـع بــر زبــان مــی آورم پیوســته اشــعار حســن مـا همـه از کودکـی مأنـوس هیئـت بـوده ایـم جــان فدایــان حســینیم و هــوا دار حســن کربـلا مبهـوط شمشـیر حسـین ابـن علیسـت عالمـی هـم در عجـب از صبـر بسـیار حسـن تــا قیامــت مــی چکــد خــون از گلــوی کربــلا مـی زنـد آتـش بـه دلهـا قلـب خونبـار حسـن @golchine_sher
چشم عاشقان تر است از عزایت یا حسین آسمان میگرید امشب ،از برایت یاحسین تشنه لب گویم حسین و آه ازدل میکشم باز خون میجوشد اندر کربلایت یا حسین @golchine_sher
نگـــــاهــــش پرنیـــانی از گـــلِ یــاس دو دستش شاخه‌ی طوبای احساس چـو دریــــا بر زمیــن زد خــواهــشِ رود عطش شرمنده شد از عشقِ عباس () @golchine_sher
آتشی در خیمه‌ها دارد فروزان می‌شود پیکری آماده‌ی سُمِّ ستوران می‌شود قلب اهل آسمان می‌سوزد از داغ حسین عرش حق آماده‌ی شام غریبان می‌شود بود آرامش درون خیمه تا عبّاس بود عصر عاشورا، درون خیمه طوفان می‌شود از عطش کام یتیمان حرم گردیده خشک آب هم شرمنده‌ی سقای عطشان می‌شود می‌چکد از دیده‌ی محزون زینب سیل خون زلفِ ایتام حسینِ او پریشان می‌شود نغمه‌ی "هَیهات مِنّا الذِّلَّه" می‌آید به گوش زین نوا کاخ ستم یکباره ویران می‌شود اندک اندک فصل جانسوز اسارت می‌رسد سهم پای کودکان خار مغیلان می‌شود خیمه‌ها چون شعله‌ور شد خاطراتی تازه شد گفت زهرا کربلا هم بیت الاحزان می‌شود... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا حسین... به چشمانِ برادر دوخت اَندوهِ نگاهش را و پشت ابری از تیر سه سر گُم کرد ماهش را علم روی زمین یعنی سپاهی بی علمدار است علم روی زمین یعنی که او پشت و پناهش را ... گرفت او آخرین سر_دار خود را روی دستانش به تیر دشمنان داد آخرین مرد سپاهش را و می دانست آهش آسمان را تیره خواهد کرد که غم می دید از هر سو ، فرو می خورد آهش را «صراط المستقیمِ» چشمهایش را نفهمیدند فقط تیر سه شعبه رو به او کج کرد راهش را ! به چشمان خودش سنگ تمام دشمنان را دید که پر کردند با شمشیر و نیزه قتلگاهش را زنی بعد از هزاران زخم شمشیر و زبان در شام به چشمان برادر دوخت اندوه نگاهش را @golchine_sher
عطش، آتش، طَفِ داغِ محرّم دریغ از آن همه پیمانه یک نَم گلوی طفلکی شش ماهه خشکید وضوی گریه می گیرم دمادَم @golchine_sher
باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر باز خودکار و دل آشوبی و هنگامه ی دیگر ریخته کوچه به کوچه همه جا مجلس روضه چقدر اشک که پنهان شده در چادر مادر چقدرحال عجیبی ست در این ظهر تلاطم که خطر ریخته در حوصله اش باز مکرر هیئت سینه زن وزمزمه و پای برهنه هرقدم تکیه و شربت همه جا چای معطر ظهر دم کرده و روز دهم و عطر نمازش آخرین سجده ی مولا ،صف ابلیس برابر این همه قرص قمر ریخته در دشت خدایا دیده تاریخ به خود باز از این منظره بهتر؟ دشت یکپارچه عشق است پراز پاره ی قرآن هرقدم جلوه ی هفتادو دو خورشید به منبر این همه زخم کجا دیده کسی بر تن بی سر؟ هیچکس نشنود این گونه دگر روضه ی خواهر چهارده قرن گذشته است ازاین روضه هنوزم یک جهان می شود ازاین غم جانسوز مکدر دود اسپند و من و شام غریبان عزایش باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون خدا از ارتفاع خون تو رفتیم تا خدا آری خداست با تو و هستی تو با خدا افتاد شور حادثه در بند بند تو برخاست هر رگ تو چو فواره تا خدا ! خون خدا ندیده کسی ، جای حیرت است می خواست راز خویش شود بر ملا خدا ! گودال شد دهان زمین ، باز مانده است تاصبح روز حشر بگوید : خدا ! خدا ! تن را نشانده است به گودال و سر به نی اینگونه برده است تو را از دو جا خدا ! تا لب شود تمام تنت وقت دیدنش مامور کرد سمت تو هر تیغ را خدا ! آغوش را گشودی وگفتی من آمدم دیگر نفس نمانده برایم بیا ! خدا ! *** روی زمین نبود مکانی بلندتر ما را کشاند سمت خود از کربلا خدا ما را چه جای ترس که از ابتدا شدی تو کشتی نجات و خدا نیز ناخدا ! @golchine_sher
میشود اهل محرم شده و پیر نشد تن مجروح تو را دید و زمینگیر نشد حلقه ی سلسله ها چله نشین غم تو میشود همسفرت بود و به زنجیر نشد نامه ها سنگ شدند و همه آیینه شکن می شود آینه در آینه تکثیر نشد نیزه در نیزه به خون نامه نوشتند تو را در کتاب غم تو کیست که تحریر نشد قاری حنجره ی خشک تو ای سوره ی نجم سجده در سجده مگر خنجر و شمشیر نشد از ازل تا به ابد جلوه ی مصباح هدی جزبه نی شرقی آیات تو تقریر نشد ذوالجلالی و الاکرام؛؛عزیزی همه جا جز عدوی تو در این معرکه تحقیر نشد محفل انس به پا گشته و در مکتب عشق غیر قرآن تو در مدرسه تفسیر نشد آنقدر پر شده از حُسن تو حجم ملکوت که به هیچ آینه توصیف تو تصویر نشد دامها هرچه فکندند !!غزال غزلم آهوی چشم تو افتاده به نخجیر نشد میزنی رحل اقامت به سلیمانیِ عشق هدهد روح تو در خاک ؛ زمین گیرنشد صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین @golchine_sher
از سوی‌ زائران‌ تو‌ ای آشنا‌ سلام‌ از‌ تو‌ علیک گفتن‌ و از سمت‌ ما سلام‌ آن‌ کربلا نرفته‌ چه‌ دیده است‌ در جهان‌ خوش‌ آنکه‌ گفت‌:در حرم باصفا‌‌ سلام‌ هر جا‌ که‌ مجلسی‌ ایست‌ به‌ یادت‌‌ به‌ پا‌ حسین آنجاست‌ نغمه‌ های غریب‌ "تو را سلام" کردی‌ مس‌ِ وجود‌ِ جهان‌ را طلای‌ ناب ای‌ کیمیا‌گرِ‌ دلِ‌ از خود رها سلام‌ با‌ قلب های عاشق و شش‌ گوشه‌ می‌دهند از‌ دور؛ عاشقان‌ طرف کربلا سلام جامانده‌ ها همیشه تو را یاد می‌کنند بعد از نمازِ عشق و زیارات‌ِ با سلام‌ ما مردمان غم زده بر دل نهاده ایم‌ آغاز‌ و آخر همه ی روضه ها سلام @golchine_sher
قصه ی سر أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﻭ ﺭﻗﻴﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ؟ [ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻬﻦ ﺩﺷﺖ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺍﺳﺖ . ]( کهف ٩) در دیاری که منم ،سر ،بَرِپیکر عجب است دادن سر نه عجب ،داشتنِ سر عجب است ما که از روزِ ازل ،خانه خرابیم چه باک خانه‌ای باهمه یِ این در و پیکر عجب است کشته یِ ما به کفِ بادصبا نیست عجب مردنِ ما به دلِ خانه و بستر عجب است برسرِ نیزه چنین خواند به هر جای،حسین غیرِماکی به جهان،قصه یِ دیگرعجب است کاروانی و سرِحضرتِ خورشید،به پیش گرکه زینب نَدَود درپیِ این سرعجب است بر سَرِ خارِ مغیلان، قدمم نیست عجب دلِ من گر نرود در پیِ دلبرعجب است... @golchine_sher
حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا زبان_حال_حضرت_زینب_س این‌ همه‌ راه‌ دویدم‌ ز پی‌ دلدارم به‌ امیدی‌ که‌ در این‌ دشت‌ برادر دارم کاش‌ می‌شد به‌کنار‌ بدنت‌ جان‌ بدهم فکر‌ همراهی‌ با شمر‌ دهد آزارم خیز و نگذار که‌ ما را به‌ اسیری‌ ببرند منکه‌ از راهی‌ بازار شدن‌ بیزارم اسب‌ها! پای‌خود از سینهٔ‌ او بردارید من هم‌ از این‌ تن‌ بی‌سرشده‌ سهمی‌ دارم یک‌ عبا داشتی‌ و خرج‌ علی‌اکبر شد با چه‌ از روی‌ زمین‌، جسم‌ تو را بردارم به‌ وداع‌ من و تو خیره‌ بُود چشم‌ رباب‌ خواندم‌ از طرز‌ نگاهش‌ که‌ منم‌ دل‌ دارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا چقدر بی تو کِسِل می‌شود حسین هرکس نمانده با تو خِجِل می‌شود حسین شیرین شده‌ست زندگی ما، به ذکر تو این چای تلخ حاوی هِل می‌شود حسین اثبات می‌کنیم که عشق تو دین ماست در هر کجا مباحث علمی شود حسین هرکس که مانده با تو سرافراز می‌شود هرکس نمانده پای تو وِل می‌شود حسین آه! این چه‌حکمتی‌ست که سنگ سیاه سخت با گریه در عزای تو «دل» می‌شود حسین از زیر پا به روی سر خلق می‌رود خاکی که در عزای تو گِل می‌شود حسین @golchine_sher