رد می شوم از قلب این دیوار سنگی
از دردهای خستهی بسیار سنگی
رد می شوم از سد آدمهای این شهر
از این همه تکرار در تکرارِ سنگی
از خود برون میآیم و میآیم از خویش
تا روزهای خالی از آوارِ سنگی
آواز میخواند برایم کوه و دریا
در گوش جنگل مینوازد تار سنگی
تن خسته از یاسم ازین نومید رستن
دلخستهام از آخرین اخبار سنگی
گوشم بدهکار نبودنها نبودهست
خط میکشم بر روی هر طومار سنگی
باید که رد شد ، رد شد از خواب و خور و خشم
از برزخ تقلید طوطیوار سنگی
چشمت به آتش میکشد پروانهام را
پروانهی در پیلهی اشعار سنگی
من بذر نورم، رویشم، عشقم ، امیدم
گل میکنم از قلب این دیوار سنگی...
#مهتا_صانعی
#عضوکانال
@golchine_sher
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت، چقدر امشب پریشانم
کتاب کهنه ای هستم پر از اندوه یا شاید
درختی خسته در اعماق جنگل های گیلانم
#سید_حمیدرضابرقعی
@golchine_sher
شبیه چای خود را پیشکش کردم، تو با سردی
مرا در انتظارت از دهان انداختی رفتی ...
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
زِ همه دست کشیدم که تو باشی همهام
با تو بودن زِ همه دست کشیدن دارد
#سعدی
@golchine_sher
دل که بعد از دیدنت دیگر به جایش بند نیست
عقل هم با دیدن چشم تو قدرتمند نیست
ساده مثل عامل تاراج "بانک صادرات"
قلب من را برده ای ، دستم به جایی بند نیست
می شود پایان تلخ عاشقی را حدس زد
پاسخ عاشق ولی چیزی بجز لبخند نیست
اسم خود را حذف کردم از صف اهدای عضو
قلب عاشق ها که دیگر قابل پیوند نیست
من فقط با وصف زیبایی تو شاعر شدم
پیش چشمت اسم شاعر لایقم هرچند نیست
#علی_صفری
@golchine_sher
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو
باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو
دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...
شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:
شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است
بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو
این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی
زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!
کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است
زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان
#سیدحمیدرضا_برقعی
@golchine_sher
عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم
گردی نَسِتُردیم و غباری نفشاندیم
آفاق پر از پیک و پیام است ولی ما
پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم
#مهدی_اخوان_ثالث
@golchine_sher
صدای قدم هایت راجای جایی که با هم سپری کردیم،درگوشم تداعی میشود
ای عشق
کجایی که چشمانم به انتظار پیام توست
#سیده_سوگند_حسینی
#عضوکانال
@golchine_sher
این میوهی بارانزده هرچند که کال است
ای عشق مدد کن که به دنبال کمال است
یا حسرت آینده و یا داغ گذشتهست
کاری که روا نیست به ما شادی حال است
در خلوت ما _غیر تو_ عالم همه جمعاند
ای دوست تو را از دل ما جای سوال است!
یا جای تو یا غیر تو اینجاست، ولاغیر!
جمع تو و غیر تو در این خانه محال است
سرمایهی ما بال شکستهست چو فطرس
در دایرهی سوختگان بال وبال است
هرکس که تو را خواست، تو را یافته آخر
چون خواستنت سادهترین راه وصال است
ما را نظر لطف تو عید است، اگرچه
اندیشهی مردم همه دیدار هلال است
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
در آن زمان ڪه میان من و تو آشوب است
فقط مَرا بغلم ڪن همیـن خودش ڪافیست
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهی عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد
در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمّار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم، من که روم خانه به خانه
عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید
دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید
تا غنچهی بشکفتهی این باغ که بوید
هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر خیالی به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
#شیخ_بهایی
@golchine_sher
خوب آمده استخاره برمی گردی
با دامنِ پر ستاره بر می گردی
مانند کبوتران جَلدی بانو
هر جا بِرَوی دوباره برمی گردی
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
فراوان کن تو اعمال نکویم را
محقق کن به لطفت آرزویم را
تو که سرگرمِ اصرارم نمی گردی
مبــر با دوریِ خـود، آبرویــم را
#آمنهآلاسحاق_مهرآفرین
#عضوکانال
#برگرفتهازدعایروزبیست_وهشتمرمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#دعایروزبیستوهشتم
@golchine_sher
هرگز نرود سایه ی مِهرت از سر
حالم شده با دیدن رویت بهتر
هی بوسه تعارف نکن از آن بالا
ای ماه فقط کمی بیا پایین تر!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
در کوچه های مه زده تکرار می شوم
دارم شبیه خاطره ها تار می شوم!
دورم همیشه از تو و نزدیک قلبمی
از اینهمه تناقض است که بیمار می شوم
یک آسمان،غروبم و بغضم و جمعه ها
بر شانه های سرد زمان،بار می شوم
دیگر بیا و یوسف این چاه را بخر
هر روز،بی تو برده ی بازار می شوم
اشک از تنور آمده بالا کجاست نوح
دارم میان قوم خود انکار می شوم
#فاطمه_سادات_میر
@golchine_sher
باید به دست عشق مسلمانمان کنید
اینگونه آمدیم که سلمانمان کنید
شرط وصال نیست بجز رنج انتظار
در انتظار صبح پریشانمان کنید
گم گشته ایم و راه به جایی نمی بریم
با اشک آمدیم که احسانمان کنید
از بس طبیب وار به ما لطف می کنید
بیمار گشته ایم که درمانمان کنید
یک صبح می رسد با بانگ و یک قیام
از جانب حجاز که مهمانمان کنید
ما دل سپرده ایم ای روزگار سخت
هرگز نمی شود پشیمانمان کنید
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
من عاشقـــم بگذار دلبــر، بیخبر باشد
بگــذار او مشغــــول افــــکار دگر باشد
اصــلاً چــــرا او را گـرفتار خودم سازم
بگــذار او پـــروانهی هر بــام و در باشد
دلتنـــگی ام را با شب تاریــــک میگویم
حتی اگـــر آن شب برایـم بیسحر باشد
بیتــابدل، دنبـــال آرامش نخــواهد بود
عاشق همان بهتر که عمـری دربهدر باشد
کم نیست گنجشکان زخمـیبال در جنگل
بهتــر، پرستوی تو هم بی بال و پر باشد
دیریست راه خانه را مـرغ دلم گـــم کرد
اصلاً همــان بهتــر که مفقـــودالاثر باشد
دیرآمــــدی هرچنـــــد امـــا زودتر برگرد
دشتم نه جای آهــوی پرشور و شر باشد
من کوچــهای سمت خیابانهای اندوهم
از جنس غم، هر روز در من رهگذر باشد
برعکس گیسوی بلنـد و مــوی افشــانت
بگـــذار فصـــل آشنـــایـی مختصر باشد
کمتر به فکــر دلبـــریهای تو خواهم بود
هرچنــد در من شور عشقت بیشتر باشد
با اینهمه از دوریات حرفی نخواهم زد
درمن اگــــر اندوه دنیـا، شعلــهور باشد
صبــح نشاطانگیــــز شالیــــزارها، با تو
بگــذار سهم من فقط خــون جگر باشد
#ذبیحالله_ذبیحی
@golchine_sher
ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ
لحظاتِ نابِ أدعیه خوانی خداحافظ
ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت
شب زنده داری هایِ طولانی خداحافظ
ای سفرهٔ افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ
ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ
ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه
ای چشم های خیس ِ بارانی خداحافظ
ای جنّتِ جوشن کبیر ای ذکرِ خَلّصنا
شبهای قدر ای حالِ عرفانی خداحافظ
خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار
ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ
ای فرصتِ انفاق در پس-کوچهٔ اخلاص
ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ
ای روضهٔ فزتُ و ربّ العکبه در محراب
ای فرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ
میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر
ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ!
#أستغفرالله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بعلی_ع_الهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
وعدهی وصل به فردا دهی و میدانی
هرکه امروز تو را دید، به فردا نرسد
#شاهدی_نیشابوری
@golchine_sher
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم...
#سعدی
@golchine_sher
هر درد را که مینگری هست چارهای
درد محبت است که درمان پذیر نیست...
#وحشی_بافقی
@golchine_sher
همه رفتند پی رویت ماه
منم و حسرت یک نیم نگاه
چه عذابی است که با کوه گناه
نشود هیچ نصیبت به جز آه...
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher