eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.3هزار دنبال‌کننده
225 عکس
137 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خطیب بغدادے – عالم اهل سنت – مے گوید: هر زمان که گرفتارے داشتم مے رفتم کنار ضریح موسے بن جعفر(ع) کمڪ مے خواستم و نتیجه مے گرفتم.[۱] امام کاظم باب المراد و باب الحوائج است. امروز پدر فاطمه معصومه(ع) را واسطه بین خودمان و خدا قرار مے دهیم و چند قطره اشڪ به یاد آن بزرگوار مے ریزیم. دلها را روانۀ کاظمین کنیم: «السَّلام عَلَے الْمُعَذَّبِ فِے قَعْرِ السُجُون» در زندانے که عادے نبود وسیاه چال بود «ذے السّاقِ الْمَرْضُوضِ»[۲] ساق پایش در اثر زنجیر کوبیده شده بود، آن چنان که گوشت و استخوان له شده بود. معناے «مرضوض» این است که این امام بزرگوار مخصوصاً روزهاے پایانے عمر مبارکش سختے بسیار کشید. @golvajhehaye_roozeh نوشته اند زندان آخرے که امام را در آن قرار داده بودند چهار سال به طول انجامید. مے دانید که زندان امام کاظم ممتد نبود، زیرا ایشان گاهے آزاد مے شدند و دوباره آقا را دستگیر مے کردند. گاهے حضرت یڪ سال یا شش ماه آزاد بود، اما زندان آخرے ممتد و بسیار طولانے بود. بعضے از نقل ها دارد این زندان آخرے چهار سال طول کشید. موسے بن جعفر(ع) چندین فرزند پسر و دختر داشت که در میان ائمه، این بزرگوار از نعمت فرزند بیشترے برخوردار بود. اما دل ها بسوزد براے آن آقایے که با این همه پسر و دختر هیچ یڪ از فرزندانش در لحظات آخر عمر کنارش نبودند و تنها جان داد. فاطمه معصومه(ع) ده سال داشت. مے دانید یڪ دختر ده ساله احتیاج به پدر دارد، چهار سال آخرے که پدر زندان بود ایشان شش ساله بود و بعد از شش سالگے پدر را ندید. @golvajhehaye_roozeh گاهے سراغش را از امام رضا(ع) و از اُمّ احمد مے گرفت. نقل شده – من این مطلب را از بعضے عزیزان شنیده ام –گاهے فاطمه معصومه(ع) از کاروان هایے که از بغداد مے آمد سؤال مے کرد، آیا خبر دارید باباے من کے از زندان آزاد مے شود و مے آید؟ فاطمه معصومه(ع)، ما امروز شما را واسطه کرده ایم. خانمے که در کودکے پدر را از دست داد، به یاد پدر بود. امید داشت پدر را ببیند و نگاهش به نگاه بابا بیافتد، اما شیعیان، یڪ روز دید امام رضا(ع) شال سیاه انداخته و در خانۀ «ام احمد» نشسته، مردم مے آیند و تسلیت عرض مے کنند. امام رضا(ع) با طے الارض خودش را رساند بغداد، کنار بدن موسے بن جعفر(ع).[۳] فاطمه معصومه(ع) عرض کنم داغ پدر سخت است. اما کسے به گریه کردن شما اعتراض نکرد. شما ساق مرضوض و کوبیدۀ بابا را ندیدی. شما گریه کردے و از دل ناله برآوردی. دل ها بسوزد براے آن دخترے که کربلا مے دید نه تنها ساق پا بلکه تمام بدن کوبیده شده بود. دل ها بسوزد بر آن دخترے که سر بابا بر بالاے نیزه دید. بدن بابا زیر سم اسبان و لباس بابا به غارت رفته، حداکثر کارے که کرد «إنْ کَبَّتْ عَلَیْه» خودش را روے بدن بابا انداخت صدا زد: عمه جان، شما بروید و بگذارید من کنار بدن بابا بمانم. «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.»[۴] 📚 [۱]. منتهے الآمال (یڪ جلدی) ص ۹۴۶٫ [۲]. بحارالانوار،ج۹۹، ص ۱۶، سوگنامه آل محمد، ص ۱۰۷٫ [۳]. منتهے الآمال، ص ۹۴۶ – ۹۴۵٫ [۴]. شعراء، ۲۲۷٫ http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب کانال با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ یکی از مناجات‌های پرمضمون و در عین حال سوزناک منابع روایی ما، مربوط به مناجات امام کاظم (ع) در زندان است که پس از نماز عصر خوانده شد. یکی از مناجات‌های پرمضمون و در عین حال سوزناک در منابع روایی ما، مربوط به مناجات امام کاظم علیه‌السلام در زندان بغداد است. یحیی بن فضل نوفلی می‌گوید در بغداد بر امام کاظم (ع) وارد شدم. ایشان از نماز عصر فارغ شده و دستانش را بسوی آسمان بالا برده بود و مناجاتی را خواند. بخش‌هایی از این مناجات به قرار ذیل است: @golvajhehaye_roozeh یَا سَیِّدِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِی الْخَوْفَ مِنْکَ وَ الْخَشْیَةَ لَکَ أَیَّامَ حَیَاتِی؛ ای سید و مولایم، بر محمد و آل او درود بفرست و خوف از خود و خشیت برای درگاهت در ایام زندگانی‌ام را روزی‌ام کن سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْأَسِیرِ بَیْنَ یَدَیْکَ؛ آقایم، به بنده اسیرت که در پیشگاه تو است، رحم کن سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْمُرْتَهِنِ بِعَمَلِهِ؛ ای آقایم، به بنده‌ات که در گِروی عملش است، رحم کن یَا سَیِّدِی أَنْقَذَ عَبْدُکَ الْغَرِیقِ فِی بَحْرٍ الْخَطَایَا؛ ای آقایم، بنده‌ات را که در دریای گناهان غرق شده، نجات بده یَا سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْمُقِرُّ بِذَنْبِهِ وَ جُرْأَتُهُ عَلَیْکَ؛ ای آقایم، به بنده‌ات که به گناهش اقرار داشته و بر تو جرأت کرده ترحم کن یَا سَیِّدِی الْوَیْلُ قَدْ حَلَّ بِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی؛ ای آقایم، وای بر من اگر مرا مشمول رحمتت قرار ندهی یَا سَیِّدِی هَذَا مَقَامَ الْمُسْتَجِیرِ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ؛ ای آقایم، این جایگاه کسی است که از عقوبتت به عَفوت پناه برده هَذَا مَقَامَ‏  الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینِ؛ این جایگاه فقیر و بیچاره است     هَذَا مَقَامَ الْفَقِیرِ الْبَائِسُ الْحَقِیرِ الْمُحْتَاجِ إِلَی مَلِکٍ کَرِیمٍُ رَحِیم‏؛ این جایگاه فقیر و تهیدست حقیری است که به پادشاه با کرامت نیازمند است. 📚منبع:جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع ابن طاووس، ص 288) http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب کانال با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕 مستثنی بودن زن از سفر به سوی خدا ! اگر پنداشته شود زن از سیر و سلوک معاف است، چون ضعیف است و دیگر آنکه اسیر دست مرد است و فرصت چندانی برای سیر و سلوک ندارد -به‌ویژه اگر شاغل باشد که وظیفه او دو چندان است. پاسـخ این گمان اولاً مسافر راه خدا جان آدمی است که نه مرد است و نه زن. بدین دلیل، هم مردانی به کمال رسیدند و هم زنانی، که اسامی آنها در تاریخ آمده است. ثانیاً ریاضت هرکس را طبق او تعیین می‌کنند. حتی در شریعت جهاد از زن برداشته شده است، زیرا ((جنس لطیف)) طاقت ((کار خشن)) ندارد و به جایش ((حسن التبعّل))، یعنی خوب شوهرداری کردن، وظیفه او دانسته شده است. ثالثاً زن شریک زندگی مرد است نه اسیر دست او. رابعاً سیر و سلوک الی الله، بیشتر کار دل و قلب است و از این رو، با هیچ کار و حقی منافات ندارد. خامساً شاغل بودن زن بیرون از منزل در غیر موارد ضرورت از نظر شرع پسندیده نیست. 📚 سیر و سلوک ۱۳۱ 📌باز نشر مطالب کانال با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ ◼️ قدردانی حضرت موسی بن جعفر "علیهماالسلام" از روضه‌خوانِ سیدالشهداء "علیه‌السلام"... منصور دوانیقی ملعون یک روز به مناسبتی، حضرت موسی بن جعفر "علیهماالسلام" را با اکراه به قصر خود دعوت‌ کرد. وقتی که حضرت تشریف آوردند و جلوس فرمودند، پادشاهان و امیران و سربازان می‌آمدند و تهنیت می‌گفتند و هدایا و تحفه‌های خود را پیشکش ایشان می‌کردند. خادم منصور هم بالای سر موسی بن جعفر "علیهماالسّلام" بود و هر چه می‌آوردند را صورت می‌نوشت. 🔻آخرین نفری که آمد پیرمردی کهن سال بود که عرض کرد: یَا ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّنِی رَجُلٌ صُعْلُوکٌ لَا مَالَ لِی أُتْحِفُکَ وَ لَکِنْ أُتْحِفُکَ بِثَلَاثَةِ أَبْیَاتٍ قَالَهَا جَدِّی فِی جَدِّکَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام. ▪️ای فرزند دختر رسول خدا! من مرد تهیدستی هستم که مالی ندارم که تحفه دهم، تحفه من سه بیت شعر است که جدّ من، درباره جدّ شما حسین بن علی علیه‌السلام سروده است: عَجِبْتُ لِمَصْقُولٍ عَلَاکَ فِرِنْدُهُ/یَوْمَ الْهِیَاجِ وَ قَدْ عَلَاکَ غُبَارٌ ▪️تعجب می‌کنم از برق شمشیرها که در روز تشنگی بر بالای سر تو بودند و غباری بر فرازت بلند شده بود. وَ لِأَسْهُمٍ نَفَذَتْکَ دُونَ حَرَائِر/ یَدْعُونَ و جَدَّکَ وَ الدُّمُوعُ غِزَارٌ ▪️از تیرهایی که در مقابل زنان آزاده بر تو نفوذ می‌کردند و آن‌ها با اشک‌های جاری جدّت رسول خدا "صلی‌الله‌علیه‌وآله" را می‌خواندند. أَلَّا تَغَضْغَضَتِ السِّهَامُ وَ عَاقَهَا / عَنْ جِسْمِکَ الْإِجْلَالُ وَ الْإِکْبَارُ ▪️چگونه آن تیرها نشکستند!؟ و چرا بزرگواری و عظمت تو مانع از آن‌ها نشد!؟ حضرت موسی بن جعفر "علیهمالسلام" فرمودند: قَبِلْتُ هَدِیَّتَکَ اجْلِسْ بَارَکَ اللَّهُ فِیکَ 🔹هدیه تو را پذیرفتم، بنشین، خدا تو را برکت دهد! سپس سر خویش را به سمت خادم بلند نموده و فرمودند: پیش امیرت برو و صورت این اموال را به او نشان بده و بپرس می‌خواهد آن‌ها را چه کند. خادم رفت و برگشت و خبر آورد که امیرالمؤمنین (منصور دوانیقی ملعون) می‌گوید: همه آن‌ها هدیه ای از طرف من به ایشان باشد، هر چه می‌خواهند با آن‌ها بکنند. امام علیه السّلام به پیرمرد فرمودند: اقْبِضْ جَمِیعَ هَذَاالْمَالِ فَهُوَ هِبَةٌ مِنِّی لَکَ ▪️همه این‌ها را بردار، هدیه ای از طرف من به توست. 📚المناقب ج ۳ ص ۴۳۲ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا دستے رسید بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکـــسته ترین آفرید و رفت خون گلوے زیر فشـــــارم که تازه بود با یڪ اشاره روے لباسم چکید و رفت ❖چقدر جسارت رو برد بالا،،،، زن بدکاره فرستاد تو زندان برا موسے بن جعفر،،،، اے اتف بر تو روزگار،،،، @golvajhehaye_roozeh بدکاره اے به خاڪ مناجات سر گذاشت وقتے صداے بندگیــــــم را شنید و رفت ❖از روزنه در نگاه کردن، دیدن زن بدکاره صورت رو خاڪ گذاشته،،،، هے مے گه خدایا غلط کردم،،،، این کے بود من اومدم سراغش،،،، چرا اینقدر صداش دل و زیر رو مے کنه،،، بدکاره اے به خاڪ مناجات سر گذاشت وقتے صــــــداے بندگیم را شنید و رفت شاید مرا ندیده،،،در آن ظلمتے که بود ❖الله و اکبر،،،، اصلا نمیتونم این بیت ها رو وا کنم،،،،میدونم بدون اینکه توضیح بدم، ناله اش رو میزنی،،، شاید مرا ندیده،،،در آن ظلمتے که بود اے وای،،،با پا به روے جسم ضعیفم دوید و رفت راضے نشد به بالش سختے که داشتم زنجیر هاے زیر سرم را کشید و رفت ❖(وقتے که)،،،، خاڪ به دهنم،،، ان شالله اینجاے تاریخ دروغ باشه،،، وقتے که نام فاطمه را از لبم شنید یڪ حرفے از کنار دهانش پرید و رفت،،، 😭 هرچے مے خواے منو بزنے بزن اسم مادرم رو درست ببر،،،،😭 ❖تو رو خدا دو بیت مے خونم و مے شینم با تو داد میزنم،حواست با منه،،،، از چند جا ضــــریح تنم متصل نبود😭 پهلوے هم مرا وسط تخته چید و رفت اما چه خوب شد کفنم را کسے نبرد😭 تا زیر نیــــــــزه ها بــدنم را کسے نبرد @golvajhehaye_roozehمے خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم،،،، وقتے مثل فردا شب، اما رضا از مدینه یڪ لحظه رفت،،،، از نظرها غایب شد،،،، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید،،،،مدتے زیادے انتظاره برادر رو کشید،،،،بعد از دقایقے برگشت،،،، بے بے یه نگاهے به داداش انداخت،،،، دید سر رو آشفته است، موها پریشونه، لباس ها همه غرق خاکه، کجا بودے داداش؟،،،، چرا منو تنها گذاشتے رفتی؟،،،، یه نگاه به خواهرش کرد، گفت خواهر فقط یه جمله بگم،،،، دیگه منتظر نباش،،،، دیگه انتظار بابامونو نکش،،،،خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاڪ گذاشتم،،،، یه جایے ببرمت هر کے تاحالا ناله نزده، عقده ے دلش باز بشه؟ مے خوام بگم دختر منتظر بابا بوده،،،، همتون اهل روضه اید،،،،بگم و سینه بزنید،،،،دخترے که چهارده سال هے اومدن خواستگارے گفت :نه،،، قبول نمے کنم بابام زندانه،،،، باید بابام آزاد بشه.اینقدر صبر کرد،،،، آخرش خبر باباشو براش آوردند ❖مے خوام یه جمله بگم، کاشکے تو خرابه هم خبر بابا رو مے آوردند،،،، کجاے دنیا دیدید، براے دختر منتظر، سر بریده باباشو ببرند،،،،😭 حسین..... :علی_اکبر_لطیفیان ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
در غمت ناله میزنم.mp3
1.94M
«دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت، از بال من شکسته ترین آفرید و رفت» با نوای «سیدمهدی میرداماد» ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عمری زدیم از دل صـــــدا باب الحــوائج را خواندیم بعــــــد از ربنـا باب الحــــوائج را روزی ما کــرده خــــــدا باب الحـــــوائج را از ما نگیـــــرد کاش “یا باب الحـــوائج ” را هرکس صدایش کرد بیچــــاره نخـواهد شد کارش به یک مو هم رسـد پاره نخواهد شد یادش بخیــــــر آن روزها که مـــــــادر خانه گه گاه میـــــــزد پرچــــــــمی را سردر خانه پر می شد از همســـــــایه ها دور و بر خانه یک سفره ی نذری ، قـــدر وسع شوهر خانه مـادر پدرهامان همیــــــــن که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر ســـه شنـبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفـــــره می افــتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشــــــم مـــــادر آشنا میشد آجیل های ســــــفره هــم مشکل گشا میشد آنچه همیشـــــه طالبش چنـــدین برابر بود نان و پنـــــیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضـــــــه ی ما شـــور می آمد پــــــیرزنــــــی از راه خــــیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد بهــــــــر شــــــــفای کــودک منظور میِ آمد یک بار در بیـــــــــن دعــا مابیــــــــن آمینم برخاست از جا گفــــت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشــــــــمم داد مــادر بود آنکه میان روضــــــه می زد داد مـــــادر بود آنکه کنار سفـــــره می افتــــــــــاد مادر بود گریه کن زنـــــدانی بغــــــداد مــــــــادر بود حتی نفــــس در ســـینه ی او گیر می افتاد هر بار کـــــه یاد غــــل و زنجیـــر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جـز جان نیامد …آه در خلوت او غـــــیر زنــــــدانبان نیامد …آه این بار یوســـف زنده از زنـــدان نیامد …آه پیراهنش هم جــــــانب کنعــــان نیامد …آه از آه او در خــــــانه ی زنجــــیر شیون ماند بر روی آهــــــــن تا همیشــــه ردّ گردن ماند این اتفـاق انــگار کــــــه بســــیار می افتاد نه نیمــــــه ی شب موقــــع افطار می افتاد هر شب به جانش دسـت بد کردار می افتاد انقـــــــدر میزد دســـــت او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان درچشم دشمن نیست صد شکرکه مرداست زیر دست وپا زن نیست شاعر: محسن عرب خالقی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
ShahadatImamKazem1400[01].mp3
6.04M
عمری زدیم از دل صـــــدا باب الحــوائج را خواندیم بعــــــد از ربنـا باب الحــــوائج را 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
17161_355.mp3
2.21M
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «بسم الله الرحمان رحیم» 📌روز واقعه:28 رجب ☑️سال 60 هجرے قمری پس از آن كه معاويه بن ابي‌سفيان (نخستين خليفه اموي) در نيمه رجب سال 60 قمري به هلاكت رسيد و فرزندش يزيد، به خلافت مسلمانان دست يافت، وي و درباريان اموي تلاش زيادي به عمل آورده تا از همه مردم بيعت گيرند. آنان مشكل خاصي در گرفتن بيعت از اهالي شام، مصر، عراق و يمن نداشته و تنها دغدغه خاطرشان از حجاز به ويژه از شهر مقدس مدينه بود. زيرا در اين شهر بزرگاني چون عبدالله بنن عباس، عبدالله بن جعفر، محمد بن حنيفه، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير زندگي مي‌كردند كه از جهات گوناگون بر يزيد برتري و در رسيدن به مقام حكومت بر او ترجيح داشتند. اما در ميان مخالفان يزيد در مدينه وجود شخصيت ممتازي چون امام حسين علیه‌السلام همانند خورشيد تابان، تمام ستارگان و سيارگان را بي‌فروغ مي‌نمود و به عنوان تنها يادگار جدش حضرت محمد صلے الله علیه و آله و جانشين پدر و برادر مظلومش حسن بن مجتبي علیه‌السلام در رسيدن به مقام خلافت و رهبري مسلمانان، شايسته‌تر از همه بود و نگاه همگان به سوي او معطوف بود. بدين لحاظ يزيد بيش از همه از وي واهمه داشت و در صدد تسليم كردنش برآمد. يزيد در نخستين اقدام خود نامه‌اي به وليد بن عتبه عامل خود در مدينه نوشت و ضمن يادآوري مرگ معاويه به وي دستور داد از مخالفان سرشناس مدينه براي وي بيعت بگيرد. نامه وي به اين مضمون بود: اما بعد، بدون هيچ گونه نرمش و گذشت از حسين بن علي علیه‌السلام، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير بيعت بگير و تابيعت نكردند، دست از آنان برمدار.[۱] به روايتي وي در اين نامه متذكر شد: يا ابامحمد! انفذ كتابي اليهم، فمن لم يبايعك فانفذ الي براسه مع جواب كتابي هذا. والسلام؛[۲] اي ابومحمد (وليد بن عتبه)! نامه مرا به آنان ابلاغ كن پس هر كس بيعت نكرد، سرش را به همراه پاسخ‌نامه برايم ارسال كن. والسلام کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣👇
ادامه مطلب بالا👆 وليد، پس از دريافت نامه يزيد تلاش زيادي به عمل آورد تا از مخالفان وي به صورت مسالمت‌آميز بيعت گيرد، وليكن تلاش‌هايش بي‌نتيجه ماند. زيرا عبدالله بن عمر، مبناي خاص خودش را داشت و مي‌گفت: با كسي بايد بيعت كرد كه عامه مسلمانان او را پذيرفته باشند و من آخرين نفري هستم كه با او بيعت خواهم كرد.[۳] عبدالله بن زبير از بيعت امتناع كرد و شبانه به سوي مكه معظمه گريخت و نيروهاي حكومتي در پي او روان شده ولي به وي دست نيافتند.[۴] اما امام حسين علیه‌السلام بنا به دعوت وليد، به خانه‌اش رفت و پس از گفتگو با يكديگر به وي چنين فرمود: ايها الامير! انّا اهل بيت النّبوّه و معدن الرساله و مختلف الملائكه، بنا فتح الله و بنا ختم الله و يزيد رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس المحترمه، معلن بالفسق، و مثلي لايبايع مثله، ولكن نصبح و تصبحون و ننظر و تنظرون أيّنا أحق بالخلافه والبيعه؟[۵]؛ اي امير! ما خاندان نبوت و معدن رسالتيم. ماييم كه فرشتگان به خانه ما آمد و شد دارند و خداوند متعال رحمت خود را با ما آغاز نمود و با ما نيز به پايان خواهد برد. اما يزيد فردي است فاسق، شراب‌خوار، خونريز، متجاهر به فسق و شخصي مانند من هرگز با فردي چون او بيعت نخواهد كرد ولي شما امشب را به صبح برسانيد و ما نيز شب را به صبح خواهيم رسانيد. شما نيك بنگريد و ما هم تأملي در كار خود مي‌كنيم كه كداميك از ما براي احراز مقام خلافت شايسته‌تريم؟ امام حسين علیه‌السلام از خانه وليد بيرون رفت و در انديشه اقدامات بعدي خود برآمد. روز بعد مروان بن حكم كه از بازماندگان و بزرگان بني‌اميه در مدينه بود، امام حسين علیه‌السلام را ديد و به وي گفت: مي‌خواهم تو را سفارش كنم و سفارش من اين است كه با يزيد بيعت كن زيرا اين كار براي دنيا و آخرت تو بهتر است. امام حسين علیه‌السلام در پاسخ وي فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامه براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي رسول الله صلے الله علیه و آله يقول: الخلافه محرمه علي آل ابي‌سفيان؛[۶] ما همه از خداييم و به سوي او باز خواهيم گشت. هرگاه امت اسلام به حاكمي مانند يزيد مبتلا گردد، بايد فاتحه اسلام را خواند. من از جدم رسول خدا صلے الله علیه و آله شنيدم كه مي‌فرمود: خلافت بر فرزندان ابي‌سفيان حرام است. مخالفت امام حسين علیه‌السلام با خلافت يزيد به سرعت در ميان مردم مدينه منتشر گرديد و آنان را در ميان دو راه متحير نمود. وليد براي اخذ بيعت، مخالفان را تحت فشار قرار داد و تعدادي از معترضان از جمله عبدالله بن مطيع را بازداشت و زنداني كرد. اهالي مدينه با پشت گرمي از حمايت‌هاي امام حسين علیه‌السلام از رفتار عامل يزيد اظهار ناخشنودي كرده و به صورت آشكار با وي به مخالفت پرداختند و گروهي از معترضان به زندان وليد هجوم آورده و زندانيان را آزاد كردند.[۷] اين همان بذر انقلاب و آزادي‌خواهي است كه امام حسين علیه‌السلام در آخرين روزهاي زندگاني خويش در مدينه، در ميان اهالي اين شهر افشاند و از همين جا حكومت سراسر تباهي يزيد را نشانه گرفت. امام حسين علیه‌السلام كه با درخواست‌هاي مكرر وليد و اصرار مروان بن حكم روبرو بود در صورت باقي ماندن در مدينه مي‌بايست يكي از دو گزينه را مي‌پذيرفت: يا با يزيد بيعت كند و يا مخالفت و سرانجام درگيري و كشته‌شدن در مدينه بدون اين كه به منظور اصلي‌اش كه افشاي حكومت غاصبانه يزيد و ناحق بودن خلافت امويان بود، دست يابد. کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 2⃣👇
ادامه مطلب بالا👆 اما آن حضرت تصميمي ديگر گرفت و آن عبارت بود از هجرت از مدينه منوره؛ هجرتي بزرگ و سرنوشت‌ساز كه در تاريخ اسلام و نهضت‌هاي اسلامي و عدالت‌خواهي، منزلتي بزرگ و بي‌مانندي پيدا كرد و شگفتي همگان را برانگيخت. امام حسين علیه‌السلام به خانواده خويش و خاندان اميرمؤمنان علیه‌السلام آگاهي داد كه قصد خروج از مدينه و هجرت از اين شهر مقدس را دارد. به همين جهت تمام خاندان اميرمؤمنان علیه‌السلام جز برادرش محمد حنفيه و فرزندانش، اعلام آمادگي كرده و براي هجرت و جهاد در ركاب آن حضرت حضور يافتند. امام حسين علیه‌السلام در انتهاي شب يكشنبه دو روز مانده به پايان ماه رجب سال 60 قمري به طور آشكار و به قصد عمره راهي مكه معظمه گرديد.[۸] امام حسين علیه‌السلام هنگام خروج از مدينه اين آيه شريفه را كه در شأن حضرت موسے علیه‌السلام به هنگام فرار از ستم فرعونيان نازل شده بود، تلاوت مي‌كرد: «فَخَرَج مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ، قالَ رَبِّ نَجِّني مِنَ الْقَومِ الظّالِمينَ؛[۹] پس در حالي كه هراسان بود از شهر بيرون شد و در آن حال گفت: پروردگارا! مرا از دست گروه ستمكاران رهايي ببخش». آن حضرت آيه مزبور را مكرر تلاوت مي‌نمود و از راه عمومي و رسمي ميان مدينه و مكه حركت كرد. گروهي از همراهان عرض كردند: اي پسر رسول خدا صلے الله علیه و آله! اگر از راه معروف و شناخته شده نرويد و به مانند عبدالله بن زبير از بيراهه سفر كنيد، نيكوتر است و از گزند دشمنان ايمن خواهيد بود. امام حسين علیه‌السلام فرمود: لا، والله لا افارقه حتي يقضي الله ما هو قاض؛ سوگند به خدا نه، من از اين راه جدا نمي‌شوم تا خدا درباره ما آن چه خواسته است حكم نمايد.[۱۰] بدين گونه آن حضرت به همراه خانواده و همراهان خويش از مدينه راهي مكه معظمه گرديد. پانویس معالم المدرسيتن (سيد مرتضي عسكري)، ج 3، ص 55؛ ارزيابي انقلاب حسين (محمدمهدي شمس‌الدين، با ترجمه مهدي پيشوايي)، ص 203. وقايع عاشورا (سيد محمدتقي مقدم)، ص 156. معالم المدرستين، ج 3، ص 57. الارشاد (شيخ مفيد)، ص 375. وقايع عاشورا، ص 160؛ معالم المدرستين، ج 3، ص 57. لهوف سيد بن طاووس (ترجمه عقيقي بخشايشي)، ص 38. وقايع عاشورا، ص 164. الارشاد، ص 375؛ وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 329. سوره قصص(28)، آيه 21. الارشاد، ص 337؛ وقايع عاشورا، ص 187. 📚منابع: _موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام _وقایع الایام شیخ عباس قمی، 28 رجب. کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. 3⃣ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ