eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
136 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا يك برگه بزرگ آورد بيرون و بسم الله گفت.شرائطش را نوشته بود همه اش از جبهه و مأموريت و مجروحيت و شهادت گفته بود و اين كه من بايد با شرايط سخت حاج يونس بسازم تا با هم ازدواج كنيم.شرط كرده بود مراسم عقد توي مسجد باشد. 📎 #شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘ هنگامی که ناراحت و غمگینــــی بدان که 👇 در جایی از #اعماق_وجودت #خـــدا را فراموش کرده ای... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 9⃣3⃣ مثلا آموزش خاکی می دیدیم. 🔸یکبار آمدیم بلایی را که دیگران سر ما آورده بودند سر بچه ها بیاوریم نشد. فکر می کردم لابد همین که خودم را مثل آن بنده خدا زدم به مردن و شدن، از چپ و راست وارد و ناوارد می ریزند توی آب و باهل وتاکن و التهاب من را می کشند بیرون و کلی تر و خشکم می کنند و بعد می فهمند که با همه زرنگی کلاه سرشان رفته است😄. 🔹 کلاه سرشان این بود که در یک نقطه ای از سد بنا کردم الکی زیر آب رفتن🏊. بالا آمدن. دستم را به علامت کمک بالا بردن🖐. و خلاصه نقش بازی کردن. 🔸نخیر هیچکس گوشش بدهکار نیست. جز یکی دو نفر که نزدیکم بودند. آنها هم مرا که با این وضع دیدند، شروع کردند دست تکان دادن:👋 خداحافظ! اخوی یادت نره! 😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 7⃣3⃣ 🔹روزهای اولی که آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچه‌های شهر برای خودمان می‌گشتیم. 🔸 روی دیوار خانه‌ای عراقی ها نوشته بودند: «عاش الصدام» یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِاِاِ، پس این مرتیکه صدام آش فروشه!...😂 🔹کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت: «آبرومون رو بردی بیسواد!... عاشَ! یعنی زنده باد.😂 😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 ⃣3⃣ 🔹 سه خیابان🛣 را پشت سر گذاشتیم تا رسیدیم به تنها حسینیه ی شهر. 🔸از زور سرما و خستگی. هل خوردیم داخل شبستان تا استراحت کنیم و فردا صبح ☀️به مدافعان خسته و کم تعداد شهر ملحق شدیم. هر کس به گوشه ای پناه برد. 🔹قبضه آر. پی. جی هفت ام را آرام روی زمین خواباندم و کف پهن شدم. 🔸فرمانده گروه قدم زد و خودش را رساند به من. دستی به ریش کشید و گفت: «چیه؟ چیزی کم و کسر داری!؟» 😏 با لحنی پر آب و تاب گفتم:  «ها قربون! اگه باشه لحاف و تشک، نباشه کیسه خواب. نبود پتو رنگی.»😜 🔹 خم شد و زد روی شانه ام و با لهجه مخلوط اصفهانی و شیرازی گفت:  «کاکو شیرازی خط که رفتیم می دم سنگر تو مبلمان کنن🛋. خوبس!»  🔸از جا بلند شدم و با شوخی احترام نظامی گذاشتم و گفتم:  «خوبس قربون!»  خندید و دور شد. 😄😄 😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
اللهم عجل لولیک الفرج یکی از دوستان رفته بودن محضر حضرت آقا 💕 گفتند آقا جان بنده دارم عازم سوریه میشم😊 حضرت آقا گفت احسنت من افتخار میکنم جوانان ما عاشق و دفاع از حرم اهل بیت هستند. آقا بهش گفت خدا پشت پناهت باشه. گفت آقا دعا کن بشم... آقا بهش گفت بالاترین درجه نزد خداوند است اما اونجا سعی کنید زیاد شهید ندیم... گفت چرا آقا جان؟؟ گفتند: چون ما به شماها برای فتح نیاز داریم. ... @shahid_beyzaii
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
آرزوی مشترک دو نســــــــــل ... #حاج_احمد_متوسلیان #شهید_مهدی_لطفــــــــــی @shahid_beyzaii
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹 💠🌳💠🌳💠🌳💠🌳💠 🌹🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🌹 💠🌳💠🌳💠🌳💠 🌹🕊🇮🇷🇮🇷🕊🌹 💠🌳💠🌳💠 🌹🕊🕊🌹 🕊 💠🌳💠 🕊 🌹🌹 🌹🌹 🌹🌹 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🕊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 تابستان براے دوره رزم در شرایط ویژه به پادگان دوآب مازندران اعزام شده بودیم. شب شهادت امام صادق علیه السلام بود کہ پیکر 17نفر از شـــهداے غواص رو براے وداع و تشییع توے حسینیہ پادگان آوردند. فرماندهان ارشد نظامی، امام جمعہ شهر، خانواده هاے شهدا، دانشجویان دانشگاه هاے افسرے و سربازان همہ جمع بودند.شب بہ یاد ماندنے بود. مداح داشت روضہ امام صادق علیه السلام رو می خوند؛ از دستان بسته امام گریزے بہ دستای بسته ی شهدای غواص زد. بین روضہ بود کہ یہ لحظه چشمم بہ حاج محـــــسن افتاد. بین همه بچه ها حال و هوای حاج محسن از همه دیدنی تر بود. بین تابوت های شهدا نشسته بود.حال و هوای عجیبے داشت. من خیلی بهش دقت می کردم بہ طورے عجیب گریہ می کرد و اشک می ریخت. یادمه ڪہ تا چند روز بعد از اون شب فقط جسمش بین ما بود، انگار روحش چند روزے رو با شهدا بود. تا چند روز بعد مابین آموزش هاے نظامے فقط از شهادت برامون صحبت می ڪرد. نمی دونم چے باید بگم یہ طورے بہ تابوت شهدا نگاه می کرد انگار اون روزے رو می دید کہ پیکر خودش توے تابوت از سوریه بر می گرده. شاید اون شب تأییدیہ ے شهادتش رو از دستان بستہ ے امام صادق علیه السلام و شهداے غواص گرفت. از آخر مجلس شهـــــــدا راچیدند. ۹۴وحس_مسئولیت ایام اعتکاف نزدیک بود و اکثر پیگیری ها و امورات ثبت نام و... با حاج محسن بود، تقریبا از یکی دو هفته قبل از شروع رسمی مراسم اعتکاف؛ محسن کارا رو شروع کرده بود. خیلی تلاش گر بود نسبت به این برنامه ها. بالاخره ایام اعتکاف هم شروع شد و محسنم مثل مابقیه رفقا کاملا تو مسجد بود. سحر روز دوم یدفه دیدم لباسای نظامیشو و پوتینشو همراش آورده و میخواد بره. کلی تعجب کردم، گفتیم تو خودت این همه تلاش کردی برای برگزاری این اعتکاف حالا کجا..؟! گفت: من بدلیل شرایط کاریم نتونستم معتکف بشم ولی کارایی رو که میتونستم حداقل برای اعتکاف انجام بدم و تو توانم بود رو دارم انجام میدم. یادمه ساعت حدود ۶ رفتش و تقریبا ۳و۴ بعد از ظهر با همون لباس نظامیش برگشت مسجد پیش معتکفا(مستقیم از محل کار می مود مسجد و خونه نمی رفت) اون روز خیلی هم خسته بود می گفت: با زبون روزه امروز سقوط آزاد داشتیم، بنده خدا ولی بازم با اون حال خستگیش واقعا خدمت می کرد برای معتکفین. 💠💠💠🕊🌳💠 💠🌳🌹🇮🇷🕊🌳💠 💠🌳🌹🇮🇷🇮🇷🕊🌳💠 💠💠💠💠💠💠💠💠💠
📚ملاقات در ملکوت خاطرات شهید مدافع حرم 🗣راوی علی مرعی (دوست شهید) این قسمت 👇 بهترین دوست من و همسایه بودیم.روز به روز با هم بیشتر آشنا می شدیم تا اینکه در یکی از مجالس عزاداری در ماه محرم کنار هم نشسته بودیم و بعد از مراسم با هم بحث های دینی داشتیم که خیلی لذت بخش بود.قدرت بیان در مسائل دینی من را جذب او کرد و به مرور رابطه ی ما به دوستی تبدیل شد.سعی می کردم او را زیاد ملاقات کنم و از بس شیفته ی او بودم، مثل سایه دنبالش می کردم. اهل محل متوجه عمق ارتباط ما شده بودند و کسی که رابطه ی ما را نمی دانست گمان می کرد، برادریم. پر از نشاط و فعالیت بود. علاوه بر اینکه باعث شادی دوستان می شد، موضاعاتی در جمع مطرح می کرد که باعث می شد آن ها فکر کرده و نظر خود را بیان کنند. او می خواست غیر مستقیم جوانان را نسبت به مسائل مختلف آگاه کند. وقتی با ماشین🚘 برای تفریح بیرون می رفتیم، اگر سنگ در خیابان🛣 یا جاده افتاده بود،ماشین را نگه می داشت؛پیاده می شد و سنگ ها را کنار می گذاشت.حتی سنگ های کوچک را هم برمی داشت.یک بار گفتمᐸᐸاینها کوچک هستند و به کسی لطمه نمی زنند!>>جواب داد:ᐸᐸبه دوچرخه 🚲 آسیب می زنند!>> دلش نمی خواست هیچ وقت به کسی آسیبی برسد. بسیار مقید بود که رازش را برای دیگران نگوید.مرتب سفارش می کرد که حرف های خصوصی خود را نباید برای کسی گفت.چون عقیده داشت هیچ کس جز خداوند نمی تواند به انسان کمک کند. چون خدا نسبت به مشکلات هر کس، از خودش نیز داناتر است.جز خدا کسی نمی تواند برای مشکلات ما چاره بیندیشد یا راه حلی ارائه دهد. می گفت :ᐸᐸباید یک انتخاب کنیم و حرف های دلمان و درد و دل هایمان را به او بگوییم و خوشحالی و ناراحتی خود را با آن امام معصوم شریک شویم>> 🍃🌸کانال رسمی شهیدمشلب🌸🍃 @ahmadmashlab1995
خوشکلی شبای عملیات به همین بود. شب عملیات همو بغل میکردن گریه میکردن که پاک شن. میخواستن پاک شن که هیچی جز خدا نباشه،تا کار اثر داشته باشه.. ""مشکل همه کارهای سیاسی ما باخداست، باخودمونه، مشکل ماتو برنامه ریزیه، توعبودیته.."" بچه ها زیر ذره بین ید یارگیری داره شروع میشه، فتنه داره بیشتر میشه، فقط نگاهتون به اقا باشه.. فقط ببینید اقا چی میگه... رفقا هر کی این شبها میره هیات گریه کنه برای غربت امام حسین.. برای غربت اسلام.. 🍃🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
👇👇👇 💠گلهای یاس🌸 را بر روی نعشم بریزید و عهد و پیمان من راحفظ کنید...💠 🔸🔹از عمر رفته ی من ناراحت نشوید!رویاهای زیادی داشتم!🔸🔹 🔷🔹 میخواستم برای ازدواج اقدام کنم وبا فرزندانم 💓شادی کنم...🔸🔶 ⬛️▪️ای دوستان من ، مزار من را رها نکنید...▫️◻️ 💫من همانطور که مثل قبل به شمامحبت میکردم،به شما محبت میکنم...💓 وبرایتان تعریف میکنم از آنچه که در سفرهایم گذشت...🇸🇾 از نماز شب و حضرت زینب(س)، از جهاد 🌹ومقاومت 🌹و انتظارم🌹 از زخم هایم و چهره ی مادرم... که او را درلحظه ی احتضار میبینم... 🌸💐کانال رسمی شهید مَشلَب💐🌸 https://eitaa.com/AhmadMashlab1995
﴾﷽﴿ و در یک یگان بودند. وقتی محسن کمالی شهید شد روح‌الله آمد خانه. با هم سریع رفتیم بهشت سکینه(س) تا به مراسم تشییع برسیم. آنجا که رسیدیم از هم جدا شدیم. او رفت قسمتی که آقایان ایستاده بودند. من هم رفتیم پیش خانم‌ها. مراسم تشییع که تمام شد و شهید کمالی را به خاک سپردند روح‌الله آمد پیشم. گفت: مادر شهید رو دیدی؟ گفتم: نه خیلی شلوغ بود، نشد برم ببینمش. روح‌الله ایستاد تا سر مزار خلوت شد. بعد به من گفت: برو جلو به مادر شهید بگو من رو دعا کنه. جلو رفتم و دیدم مادر و خواهر شهید سر مزار نشسته‌اند. آرامشی که داشتند قلب هر انسانی را آرام می‌کرد. دست مادر شهید محسن کمالی را گرفتم و از او خواستم برای من و روح‌الله دعا کند. لبخند مهربانی زد و برایمان دعا کرد... حالا روح‌الله شهید است و من همسر شهید... به نقل از: همسر شهید @shahid_roohollah_ghorbani
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹🕊🌹🕊 خودمانیم.....😔😔 کدام یک از ما تأخیر ظهور امام مهدی(عج) را جدی گرفتیم❓❓❗ کدام یک از ما از دوری امام مهدی(عج) دلگیر شدیم❓❓❗ 😔عزیز ؛ خودمانیم..... اصلا چند درصد عمرمان را به فکر و اندیشه امام مهدی(عج) سپری کرده ایم و برای دَرمان این دَرد راه یابی کردیم❓❓❗ 😟میدانم سراغ دارید بسیاری را به خاطر عشقش افسردگی گرفته و بارها به خودکشی دست زده..... 😥اما، سوالم این است آیا کسی را سراغ دارید که بخاطر غیبت مولاجان خواب و خوراکش مختل شده باشد❓❓❗ 😔😔ما چقدر به فکر یوسف زهرا(س) هستیم..... 😔چند درصد از ذاکرین اهلبیت(علیه السلام)در عزاهای متعدد حضرت اباعبدالله(علیه السلام) و سایر ائمه اطهار(علیهم السلام) مراسماتشان را به نیت تعجیل فرج برگزار میکنند..... و نمیگویند برنامه به هم میخورد❓❓❗ 😔😭اگر قلم و کاغذی را بدهند و بگویند آرزویت را بنویس تا مستجاب شود چند درصد از ما ظهور امام مهدی(عج) را می نویسیم❓❓❗ 😔😔عزیز ؛ خودمانیم..... 😭😭بیاو دلمان را از این پس از هجر امام مهدی(عج) بگریانیم و اعمالمان را هدیه به حضرت حجت(عج) کنیم..... ✨بخاطرش ببخشیم..... ✨بخاطرش برویم..... ✨بخاطرش بخریم..... ✨بخاطرش عزا نگهداریم..... ✨بخاطرش بخوانیم..... ✨بخاطرش بگوییم..... ✨بخاطرش برخیزیم..... ✨بخاطرش نَفس بکشیم..... 😊نظرت چیست.....❓❓❗ 😊چند درصد از ما عهد می بندیم.....❓❓❗ 😍عاشق واقعی یعنی بخاطر عشقش از خود بی خود شود..... 😍چند در صد از ما که میگوییم {أنا مُنتظرالمَهدی (عج) } راست میگوییم❓❓❗ 📌امام مظلوم و غریبمان را از یاد نبریم و برای فرجش دعا کنیم🙏 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍀🌸| امام خامنه ای: اگر زنان درحركت اجتماعی یك ملتی حضورنداشته باشند آن حركت به جائی نخواهد رسید. #مادران_شهیدپرور https://eitaa.com/rah_shohadaaa
بسم الرب الشهدا ┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•. { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۳ رزمنده ای پرخروش✌️ قاسم غریب متولد سیدمیران گرگان بود . می گفتند دوم و سوم پای انقلاب نیستند اما قاسم غریب سال 61 بود که امام خمینی (ره) را هرگز ندید و هفت سال داشت که از بین ما پر کشید اما افکار امام در روح این شجاع نفوذ کرد . این موجود پرخروش را و قراری جز آرزوی نبود ،🕊🌹 او بعد از شدن به لباس مقدس پاسداران بارها بدون واهمه و با جسارت تمام به با گروهک های منافق جنوب شرق و غرب کشور پرداخت که از ناحیه ثمره این مجاهدت ها بود. امار چشم و پزشکان برای حضور در زادگاهش هم فیلتر عطش با پلیدی ها را دراین علوی و عاشق امام حسین (ع) پایین بکشد . او دو بار به سوریه رفت و در حالیکه بار دوم برای با همسر و دو فرزندش کرد✋️✌️ در از حرم عقیله بنی هاشم آسمانی شد .🕊 قاسم غریب شجاع بود که نام وی بعد از بر زبانها افتاد ، تا لحظه شهادتش خیلی ها از و سابقه این و رنجر ایرانی چیزی نمی دانستند . ◀️ ادامه دارد،، کانالهای شهيد شبهای قدر مدافع حرم سردار خلبان قاسم (مهدی) غريب 👇 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام ⬅️ https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5
4_5985827102174217262.m4a
1.1M
🎤 #حضرت زینب س با صدای ذاکر اهل بیت ع #مدافع حرم #غریب تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام ⬅️ https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۴ در آنسوی ✌️ آوازه این ایرانی آن سوی مرزها در حلب و دیرالزور برای سرکردگان داعش آشنا بود . سرویس های جاسوسی داعش نام یک سپاهی ایرانی را به سرکردگان این گروهک تکفیری دادند که خط مقدم نبرد با داعش و 3 هزار نیروی سوری و داوطلبین مبارزه با تکفیری ها را بر دارد . داعش فهمیده بود تا در خط مقدم می جنگد و فرماندهی می کند، با سپاه وی سخت و طاقت فرساست برای برای سر وی جایزه تعیین کردند . تدمر شهری که در نزدیکی حلب قرار دارد این ناآرام بود ، هنوز شهر تاریخی تدمر یا پالمیرا تکفیری های داعش نیفتاده بود ، چون قاسم غریب سرسختانه از این شهر می کردند اما دو ماه بعد از قاسم غریب🕊🌹 پالمیرا بدست داعش افتاد و این شهر و باستانی توسط داعش تا حدود زیادی شد . شب قاسم غریب 🕊🌹را با و شب های دفاع مقدس مقایسه کرده اند ، شور و حالی نشدنی در قاسم ایجاد شده بود ، گلوله تا پاسی از شب قطع نمی شد ، شب بود و هر لحظه اش حساس ، تکفیری ها برای کردن رزمندگان جبهه شایعه کردند فرمانده شان یعنی غریب کشته شده اما قاسم به خط سر می کشید و فریاد یا و یا سر می داد و با این کار نیروها را بالا می برد. . نیمه های شب بود که فرمانده شد و دیگر نیامد،😭 اوضاع هم آرام می رسید ، دم که زده شد قاسم غریب در کنار صخره ای شد😭 فرمانده به عرش پر کشیده بود🕊🌹 و این بود که او را برای دفاع از معنوی برای حمایت از حضرت از روستایی در 5 کیلومتری گرگان فرسنگ ها دورتر به کشانده بود🌹 ⏪ادامه دارد کانالهای شهيد شبهای قدر مدافع حرم سردار خلبان قاسم (مهدی) غريب 👇 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام ⬅️ https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5
قسمتی ازصحبت شهید محمد(غلامِ عباس) که به دشمن پیام میده ومیگه: ( ای حرومی ها... اگرپام به زینبیه برسه بخاطربی حرمتی که به حرم حضرت سکینه کردِن خانه هاتانهِ برسرِتان خراب مُکنم وگردن تک تک تانِه میشکنم وبه ازای هر سری که بریدین ازتان سر مبرم)) این صوتی غلامعباس. بشنوند اونها ک جسارت کردن ب حرم دختر امیرالمومنین .... نیستی غلامعباس تا ببینی دلاور مردیهای تو و همسنگرهای تو راه رو بالاخره برای زیارت کردن دختر یل خیبر شکن باز کرد خداروشکر.... @Beyzai_ChanneL
🔴نیاز امروز انقلابی ها یک #نواب است‼️ امام خامنه ای:باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب در من به وجود آمد وهیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد. @shohadamardanebiedea🌹
هدایت شده از آقا تنها نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴آیا رهبری میتونه تو تصمیم گیری های موردی دستگاه های ذیربط(دستگاه قضا_ صدا و سیما و ...) دخالت کنه؟ 🔴پس وظیفه رهبری چیه؟ 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
❌ فریاد آیت الله خامنه ای بر سر مفت خورها 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3253993472C49609b6f21 😱 افشاگری نمایندگان مجلس از مجلسیها و بعضی از مسئولین 🔥 #فوری | رد صلاحیت روحانی در انتخابات ٩۶ و تهدید شورای نگهبان توسط... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3253993472C49609b6f21
‼️ذکر سوء با کنایه 🔷فرقی نمی‌کند که انسان آشکارا از کسی بدگویی کند، یا با کنایه؛ مثلا بگوید: «ما دچار این مشکل نمی‌شویم، مال حرام نمی‌خوریم یا در مال وقفی تصرف نمی‌کنیم» و همه بفهمند مرادش فلانی است. این هم مصداق ذکر سوء است و به همین دلیل غیبت و حرام است. 🆔 @resale_ahkam
مراسم وداع با پیکرشهید محمدتقی سالخورده بود یه دختر کوچولو به اسم زینب داره چندهفته پیش که باجمعی از خانواده شهدا برای عرض تسلیت خدمت خانم فیروزابادی رسیدیم این خانم هم اومده بود و مضطرب و نگران امشب دختر کوچکش رو بالای تابوت گذاشتند تا باپدر خداحافظی کنه قبل از رسیدن به مصلی نکا مغازه دارهای اطراف کم کم داشتند مغازه ها رو می بستند ساعت حدود نه صدای مجری می امد و شهدا رو یکی یکی نام می برد یکی از مغازه دارها با تمسخر نام شهیدی رو تکرار می کرد دلم می خواست برم جلو وبهش بگم تگر این ها شهید نمی شدند تو الان راحت نمی تونستی کرکره مغازه ت رو پایبن بکشی باید .... اما نکته قابل گفتن مجری از پدر شهید سالخورده نقل می کرد وقتی مادر شهید ایشون رو باردار بودند پدر شهید سالخورده خواب شهید هاشمی نسب رو می بینند که در بیست و نه سالگی شهید شده بود به پدر شهید گفتند نام پسرت رو به یاد من محمدتقی بگذار و جالبه که شهید سالخورده هم در بیست و نه سالگی شهید شدند همسر شهید فیروز ابادی چندروز پیش شهید رو درخواب می بینند که بسیار خوشحالند و میگن قراره یکی از دوستام بیان پیشم شهدا که عند ربهم یرزقون هستند برای خانواده شون دعا کنید که بهشون صبر عنایت کنه... ❤️ ❤️ @Ahmadmashlab1995
🕊 🌼 🕊 🌼 🕊 🌼 🕊 🌼 🕊 🌼🕊 🔰رهبر انقلاب: ما نباید فڪر ڪنیم ڪه چون خواهد آمد و دنیا را پُر از عدل و داد خواهد ڪرد، امروز وظیفه‌ای نداریم نه❌ بعڪس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرڪت ڪنیم تا برای آن بزرگوار آماده شویم.👌 ۱۳۸۱/۷/۳۰ ‌‌‌‌‌‌‌ ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ @javad_mohammady ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
یکی از برنامه های وحید فرهنگی والا در برگزاری تابستانی در مسجد رسول الله ص تبریز بود. برای این منظور از خردادماه برنامه ریزی می کرد. خودش که استاد بود بنر و پوستر طراحی می کرد و از این طریق تبلیغات طرح تابستانی را انجام میداد. سعی می کرد برنامه طرح بنحوی باشد که هم برنامه های داشته باشد و هم برنامه مفرح و تا از این طریق تعداد نوجوانان و جوانان بیشتری طرح بشن. ✊✌✊✌✊✌ کانال شهید مهندس وحید فرهنگی والا @shahid_vahid_farhangi_vala