eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ نگاهِ ملتمس‌اش تا به آن کران اُفتاد زد آنقدر به زمین پا  که نیمه‌جان اُفتاد حرارتِ جگرِ عمه‌اش  تنش سوزاند کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد گرفته بازوی او را ، امانتِ حسن است به ناله گفت مَرو  عمه از توان اُفتاد گرفته بود که ناخن  به صورتش  نزند ولی به چهره‌اش از زخمها نشان اُفتاد همینکه دید رهایش نمی‌کند عمه به روی سینه‌ی خود زد  به الامان اُفتاد نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد تلاش کرد بماند به زین ، هُلَش دادند که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد * * * یتیم گریه کند عرش را بهم بزند به گریه‌های یتیمانه‌ای چُنان اُفتاد... که عمه دید حسن را میانِ کوچه‌ی تنگ کنارِ مادرش  آنجا به سر زنان اُفتاد کشید بازوی خود را دوید تا گودال سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد در ازدحامِ حرامی چه سخت رد می‌شد که چند دفعه دراین بِین بی امان اُفتاد میان شهیه‌یِ اسبان و نعره‌های هجوم نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد از این و آن چقدر ضربه خود اما رفت که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد رسید در تَهِ گودال روبروی سنان میانِ حرمله و شمر و ساربان  اُفتاد عمو به خاک و سرش روی دامن باباست کنارِ این دو   زنی با قدی کمان اُفتاد همینکه خواست بگوید پدر ؛ عمو را دید همینکه گفت عمو دستش آن میان اُفتاد شعر: حسن لطفی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ گل یاسِ حسن،،، روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَّه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... شعر: زنده یاد سیدرضا مؤید 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ از خدا خواسته بودم رشید بشن عاقـــبت بخــــــیر و رو سفید بشن من از اول به همــــــه گفته بودم اینا دنیـــــــــــــا اومدن شهید بشن نوکـــــــرات هرکاری کردن می‌کنم اگه لازم بشــــــــــه شیون می‌کنم بذا بچه‌هام فــدات بشن حسین نذاری خـــــــودم کفن تن می‌کنم بـــذا تا منـــــــــــــم کاری برات کنم بچــــــــه هامو نذر بچـــه‌هات کنم عزیزم دوتا پسر که چیزی نیست کاش می‌شدصدتا پسر فدات کنم دوتا قـــــــربونی دارم خدار و شکر کمــــــه اما خــــب بازم خداروشکر هر کدومشــــــون یه تیــــرم بخوره دو سه تا تیر میشه کم خداروشکر چـــــــــرا این تاب و تبو نمی‌بینی؟ خواهــــــــــر جون به لبو نمی‌بینی جلو چشمام اگه حتی جون بدن گـــــــــــــــــریه های زینبو نمی‌بینی مطمــــئن باش به دلم غم نمیاد از چشـــــــام اشکای نم نم نمـیاد دیگه بعد از این فقط میگم حسین دیگه بچــــــــــــــه‌هامو یادم نمیاد شعر: آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ چقدر تو و حرف زدن مهربونی تو مث بابام حســـــن مهربونی توو مدینه به همه گفته بودم بیشتر از همه با من مهربونی عمو جون مثل بابام کریم میشم واسه تو مدافع حریم میشم نمی‌ذارم تو رو از من بگیـــرن بدون تو من بازم یتیم میشم نیمدازم کسی چپ نگات کنه زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابام به مادرم من و قاسمو باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پاپس بکش از تن عزیز زهرا دس بکش عمو جون! من جلوشونو می‌گیرم قربونت بشم یه کم نفس بکش اومدم که مشکلا رو حل کنم تا به حــــرفای بابام عمل کنم دستــــم از تنم جدا شده عمو چجـــوری حالا تورو بغل کنم؟ گفته بودم خودمو نشون میدم پاش بیفته واسه‌ی تو خون میدم عاقبت بخــیر شدن همینه که من دارم توو بغل تو جون میدم شعر: آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلا ای روحِ کربلا یا وارِثَ الْحُسَیْن فـــــــریاد نینوا یا وارِثَ الْحُسَیْن دستِ تو دستِ حق تیغِ تو ذُوالْفَفار فرزند مرتضی یا وارِثَ الْحُسَیْن فرزند خیبر و ، فرزند حیدری از نسل مصطفی یا وارِثَ الْحُسَیْن فرزند فاطمه حَبْلُ الْمَتینِ عشق گلواژه ی صفا یا وارِثَ الْحُسَیْن یا فارِسَ الْحِجاز آقای ما بیا ای مُنْتَقِم بیا ، یا وارِثَ الْحُسَیْن در کوی مِهر تو تا روز وصل تو داریم اِلْتِجا یا وارِثَ الْحُسَیْن یَاابْنَ الصِّراطِ عشق آئينه دار نور معنای هَلْ اَتی یا وارِثَ الْحُسَیْن اَلْغَوْث و اَلْاَمان یا صاحِبَ الزَّمان یا سامِعَ الدُّعا یا وارِثَ الْحُسَیْن هَلْ مِنْ مُعینِ من بشنو طنین من در حُزْن و در بُکا یا وارِثَ الْحُسَیْن اَوْ غَیْرِها شنو ، اَمْ ذیِ طُوی شنو هستی کجا ، کجا یا وارِثَ الْحُسَیْن وَالشَّمْس ِ وَالْقَمَر در صبح و در سحر ای نورِ اِنَّما یا وارِثَ الْحُسَیْن ماه مُحرّم و ماه طلوع غم ای غرقِ در عزا یا وارِثَ الْحُسَیْن ما دل شکسته و دل خسته زین عزا دل خسته تر شما یا وارِثَ الْحُسَیْن خونین جگرترین آشفته دل ترین صاحِب عزای ما یا وارِثَ الْحُسَیْن خون گریه می کنی از بهرِ جدِّ خود در صبح و در مَسا یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ کربلا ، از داغِ نینوا از داغِ خیمه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ اکبر و از داغِ اصغر و از داغِ عمِّه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ قاسم و ، سقّای تشنه لب از آن همه نوا یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ کودکان ، از داغِ مادران از عمقِ این بلا یا وارِثَ الْحُسَیْن خونگریه های تو باشد ز قتلگاه بهر سری جدا یا وارِثَ الْحُسَیْن با اشکِ لاله گون دریاب ای عزیز کنج خرابه را یا وارِثَ الْحُسَیْن «یاسر» ازین عزا دارد به دل شرر می سوزد از جفا یا وارِثَ الْحُسَیْن شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ این جان و این حسین (ع) یا کاشِفَ الْکُروب آمد گدای تو افتاده این دلم اکنون به پای تو گفتی تو در عطش هَلْ مِنْ مُعینِ خود بر گوش من رسد اینجا ندای تو شیواترین سخن نامِ تو یا حسین زیباترین غزل مدح و ثنای تو پیچیده در فضا آوای عاشقی این سو صدای من آن سو صدای تو دارد همیشه جان شوقِ زیارتت دارد همیشه دل حال و هوای تو شش گوشه مرقدت ، شش سمت عاشقی عِیْنُ الْحَیاةِ من صحن و سرای تو کوته بُوَد قلم تا آن که آوَرَد بر روی صفحه ها قَدْر و بهای تو قرآن من تویی خورشید و ماهِ من تابیده بر دلم شَمْسُ الضُّحای تو تفسیرِ هَلْ اَتی جود و کرامتت مُستغنی ام حسین از هَلْ اَتای تو من سجده می برم بر خاکِ مرقدت ای قبله ی دلم کرب و بلای تو یا سابِقَ النِّعَم ، یا دافِعَ النِّقَم این عاشقِ حسین این هم عطای تو یا اَیُّها الْغَریِب اشکم چکد ز غم در سوز ماتمت در ماجرای تو خواندم که در بلا افتاده ای حسین شد نقشِ دیده ام قالوا بلای تو شب های جمعه دل آید به نینوا یعنی که ساکنم در نینوای تو مظلومِ کربلا بُردی دلِ مرا ناظر سرشک من شاهد خدای تو آمد به کربلا در بِیْنِ خیمه ها جا مانده جان من در خیمه های تو حَیَّ عَلَی الْعَزا تفسیرِ داغ توست خَیْرِالْعَمَل بُوَد بحثِ عزای تو خواندی خدایْ را در اوج بندگی پیچیده در عطش بانگ دعای تو خود نقشِ بر زمین گردیده ای ولی شد نقش آسمان یا رَبَّنای تو آورده «یاسرت» از داغ کربلا شعری که لاله گون گفته برای تو شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين) ای یکه تاز عرصه‌ی مهر و وفا حسين! وی حامی شریعت و دین خدا حسین ای سالک طریق حقیقت، ره نجات وی رهرو طریقه‌ی راه هدی حسین آزاده مرد و طالب صلح و صفا تویی ای طالب حقیقت و صلح و صفا حسین جز تو که این همه غم و انده به خود خرید ای مست جام باده‌ی قالوابلیٰ حسین کرب و بلا و غم به تن خود خریده‌ای وانگه شدی روانه به کرب و بلا حسین آری که راه عشق بسی صعب و مشکل است جز تو که می‌رود ره پر ابتلا حسین خود از منا و حل و حرم لاجرم شدی گشتی روانه جانب دیگر منا حسین احرام بود پیرهن کهنه‌ات لباس بودت مطاف گِرد همه خیمه‌ها حسین گویا منات خاک کف قتلگاه بود قربانی تو اکبر نیكولقا حسین سرگشته بانوان حرم سوی قتلگاه آن یک به وا ابا، دگری گفت یا حسین شاها (سمیع) خسته‌ی مسکین ز لطف تو خواهد صله به دنیی و روز جزا حسین "شادروان ضیاءالدین سمیع قمی" http://shaeranqom.blogfa.com 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانال‌ها و گروه‌های مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمی‌باشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
اشعار و نوحه و سبک های شب پنجم:👇 عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا ایُّهَا العـزیز ! دلــم بی قرار توست در انتظار عطر خوشی از دیار توست ای من فـدای شـال عزا و غریبی ات یابن الحسن بیا که دلم داغدار توست این روزهاکه حال زمین وزمان بد است حال خوش تمامی ما در کنار توست از اینکه یار بـــدی بوده ام ، ببخش عمریست این منتظرت،شرمسار توست کاری نکـرده ایم بــرای ظهـــور تو آقا، دعـا برای ظهـور هم ، کار توست ای از تبار حـیدر و زهـرا ، ظهور کن آقا بیا که فاطمه چشـم انتظارتوست بنگــر جفــای حرملــه های زمانه را پایان ظلمشان به دَمِ ذوالفقار توست امشب،شب غریبی فرزند مجتبا ست امشب،خودامام حسن بی قرارتوست سخت است روضه خوانی امشب که مجتبا خود ، پای این مرثـیه اشکبار توست شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
بسم رب الحسین(۵) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم ! (به سمت گودال از خیمه دویدم من) عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بس که جفــا دیدم از این همه نامرد دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس ضربه شمشیر و به جون خریدم من سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو وقتی که زخمای تنت رو دیدم من منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۱ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
❃﷽ ❃ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ حال وهوای امشبو / گرفته غربت حسن زیارت بقیع بریم / به یاد محنت حسن غریب آقام غریب آقام(۴) بازم شده قسمتمون/ خوان کریمانه او ای به فدای غربت و/ بغض غریبانه او بغض غریبی حسن/ گاهی برای مادره گاهی برای غربت و/تنهایی برادره غریب آقام غریب آقام(۴) لحظه آخری که بود/ حسین کناربسترش سرش به زانوی حسین/ همه بودن دور و برش میگفت داداش ،این پسرام/امانتن پیش شما مثل علی اکبرت/ باخود ببر کرب و بلا دستای یادگاراشو /سپرد به دستای حسین بااین وصیت و وداع/ شروع شد اشکای حسین میگفت داداش،گریه نکن /که عالمی برای تو گریه وناله می کنن / ز داغ کربلای تو غریب آقام غریب آقام(۴) گرفته صبر و طاقتم /داغ دل و سوز جگر منتظره مادرمون / راهی بشم به این سفر حالا که قسمتم نشد /منم باشم تو کربلات قاسم وعبداللَّه من /به جای من بشن فدات غریب آقام غریب آقام (۴) امّا بگم امام حسن! /گرچه نبودی کربلا ندیدی عبدالله تو /چه کرد تو گودال بلا یه وقت دیدن یه نوجوون/ اومدبه امداد عمو اون دم آخر که شنید /صدای فریاد عمو غریب آقام غریب آقام (۴) دستشو ازتو دستایِ/ عمه رها کرد و دوید نو گل باغ مجتبا / به هیبت حسن رسید تو اوج غربت حسین /شد سپر جان عمو قطع یمین شد عاقبت /به ضرب شمشیر عدو هرکاری کرد دشمن دون/ جداشه از بَرِ حسین گره زدن پیکر شو / با تیر، به پیکر حسین پیچید صدای ناله ی / زینب و زنهای حرم دیدن که مادرش میگه/ شیرم حلالت پسرم! شد آخرین فداییِ /ِ حسین تو گودال بلا با غیرت و شجاعتش / سبط عزیز مجتبا ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
(بسم رب الحسین) :خوش اومدی تو از سفر بابا... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ عمو ، صداتو که شنیدم من تو رو غریب و تنها دیدم من به سمت گودال ، دویدم من عموی مظلوم عموی مظلوم و غریبم وای(۳) عموی مظلوم عمو نخواه ازم که برگردم فقط تویی دوای هـر دردم دستمو روی تو سپـر کردم دورت بگردم عموی مظلوم و غریبم وای(۳) عموی مظلوم من آخرین یاور و سربازم مثل عمو منم یه جانبازم جونمو در راه تو می بازم عموی مظلوم عموی مظلوم و غریبم وای(۳) عموی مظلوم (زبانحال امام حسین علیه السلام با عبدالله بن الحسن علیهماالسلام):👇 تو یادگـار مجتبـــی هستی عزیز جان عمـــه ها هستی شجاع ترین یاور ما هستی جان برادر لالهٔ باغ حسنم ای وای(۳)ای گل پرپر میــوهٔ باغ حسنـــم ای وای عــزیز و پارهٔ تنـــم ای وای رحمی نداره دشمنم ای وای به خیمه برگرد لالهٔ باغ حسنم ای وای(۳)ای گل پرپر حــرملــــه در کمیــــن ما مونده سه شعبه رو سمت تو چرخونده سه شعبه هاش قلبمو ســوزونده به خیمه برگرد لالهٔ باغ حسنم ای وای(۳)ای گل پرپر شجـــاعت شیــر جمـــل داری به دست خود جام عسل داری حــیّ علیٰ خیــرالعـــمل داری شبیه قاســــم لالهٔ باغ حسنم ای وای(۳)ای گل پرپر داغ تو قلبمو می سوزونه صــورت زیبـای تو گلگونه چرا لبات رجـز نمی خونه ای گل پرپر لالهٔ باغ حسنم ای وای(۳)ای گل پرپر ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 یازده سـاله نوجــوانــم و یــاورت کن قبولم عمو ، شوم علی اصغرت اِرباً اِربا شــوم مثـــل علی اکبــرت ای شه سر جدا سر و جانم فدا ای عمو جان(۴) تا شنیدم صدای هَل من الناصرت جای بابا شدم یاور و همسنــگرت طاقتم شد تمام ای امام هُمــــام ای عمو جان(۴) عبــد پاک خدا ، تو یادگار حسن نوگــل پرپر باغ و بهــــار حسن زاده مجتبی یار دین خدا یابن زهرا(۴) آخرین یاورم ای اَشجع الناس من دست تو زنده کرده داغ عباس من ای گل پرپرم بهترین یاورم یابن زهرا(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 گلمیشم ای عمو ، تا یتیـــشم دادیوه سنی تک قویمارام گلمیشم امدادیوه مجتبـایم سنه جانفدایم سنه ای عمو جان(۴) صبریم الدن گدیب دوره وی دشمن آلیب یارالی پیــکرون دشـــمن الینـــده قالیب اللهیـــــم یــار اولار دشمنون خوار اولار ای عمو جان(۴) قول ، سپر ایلرم تا سنه اوخ دَیمِیَه عمــه مین قامتیـن یاره لرون اَیمِیَه تا وارام قویمـــارام اوخ یولون باغلارام ای عمو جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : من دختر سلطان عالمینم... سبک حاج اکبر ناظم   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ عبداللَّـهَــم من پورمجتبــایم من یادگار شیـــر مرتضـــایم شاه من حسین است مـاه من حسین است من یار شاه عالمینم ســرباز آخر حسینم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ هَل مِن مُعین را از عمو شنیدم تا سمـــتِ گــودال بلا دویــدم راه مـن حسین است نور هر دو عین است آمد چـو فریاد عمویم رفتم به امداد عمویم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ دستم جدا شد در دفاعِ دینم گشتــم فدای شــاه بی قرینم رهبرم حسین است بـاورم حسین است من لالهٔ قطعُ الیمینم مثل گل امّ البنیــنــم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ کودکی در خاک و خون عبدالله حـسن چون شیر غُران ناگه از خیمه گاه آمد به میدان آمد به میدان شد روز محشر گفتا عمو جان حالم تو بنگر الله اکبر ..... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دارد در بر حسین عبداله اش را بوسد در موخ خون روی مه اش را ای وای ازین غم طفل برادر گردیده چون گل در خون شناور الله اکبر ..... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دست طفل صغیر افتاده از تن خفته در خاک و خون از تیغ دشمن آتش گرفته باغ پیمبر آنجا فدا شد طفل دلاور الله اکبر ..... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میدان ، میدان غم میدان ماتم صحرا ، صحرای خون دریایی از غم آن طفل زیبا آن یاس پرپر جانش فدا شد همچون برادر الله اکبر ..... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ بشنوید از حنجر عشق نغمه ی قالوا بَلی را غرقه در خونش ببینید یادگار مجتبی را این حسین است و ببینید ارغوانی ماه او را دشمن از پیکر جدا کرد دست عبدالله او را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ واحسینا واحسینا ،،، 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در میان بغض و اندوه بسته شد راه گلویش بر تن او نیزه می زد پیش چشمان عمویش لاله چین پرپر نموده نوجوان کربلا را لاله گون از او ببینید چهره ی خون خدا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ واحسینا واحسینا ،،، 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در میان دشت ماتم آمده غم همره او یک طرف افتاده مولا یک طرف عبداله او هر دو خونین هر دو گلگون مثل گل مثل ستاره هر دو در دریایی از خون هر دو پیکر پاره پاره 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وا حسینا وا حسینا ،،، 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دست ماتم بار دیگر نقشی از ماتم کشیده زینب کبری به یکجا داغ مهر و ماه دیده ای خدا پرپر فتاده لاله های کربلایش هم حسینش غرقه خون و هم عزیز مجتبایش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ واحسینا وا حسینا ،،، 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِی وارث دست رحیم حسن است صاحب خلق عظیم حسن است از شکوه جلواتش پیداست به خدا سیب دو نیم حسن است همه ی عرش خدا محتاج کرم طفل کریم حسن است یا "اباقاسم"  "اباعَبدُالله" نقش ایوان حریم حسن است حضرت فاطمه هم گریه کن روضه ی سخت یتیم حسن است   نوه ی حیدر خیبر شکن اوست حسن بن حسن بن حسن اوست غرق در رایحه ی یاس حسین مورد مرحمت خاص حسین مجتبازاده مسیحا دم شد ولی از برکت انفاس حسین نذر طفلان حسن می چرخد همه شب دسته ی دستاس حسین پدری کرده برایش همه عمر خرج او شد همه احساس حسین کرده پر جای حسن را قطعا در دل نازک و حساس حسین در دلش غیر خدا هیچ نبود رونوشتی ست ز اخلاص حسین دست خود را علمی دیگر کرد آخرین حضرت عباس حسین یک نفس تا لب گودال دوید اولین گریه کن اش شاه شهید پیش چشمان ترش طوفان شد گرد و خاکی وسط میدان شد بازوی فاطمه یادش امد دستش از پوست که آویزان شد نجمه با ناله ی وااماه اش به سر و سینه زد و گریان شد حرمله باز به زانو رفت و ..‌ کشتن طفل یتیم آسان شد طرح ذبح پسری لب تشنه دور گودال بلا عنوان شد زیر تیغ و سپر و نیزه و تیر بدن هر دوی شان پنهان شد عاقبت پیکر این طفل شهید مثل جسم عمویش عریان شد در رکاب عمویش بر نیزه سر او راهی نخلستان شد آه مثل عمویش در گودال به گمانم دهنش شد پامال شعر: علیرضا خاکساری (ع) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 11 بند ای امیـــد مــن و یــــاور من بی تـو بشکـسته بال وپر من گر سرم را به محمل شکستم به فــــدای ســر تو ســـر من ای،، یک شبـه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❷ خون پیشانیت گشته جاری دختـــرت می کنــد بیقراری کن نگاهی به او از روی نی که بگیرد ز چشـــم تو یاری ای،، یک شـبه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❸ گرچه مائیم و اِرث شهادت آل عصمـت کجــا و اسارت لب گشــا ای برادر به قرآن تا که از ما شود رفع تهمت ای،، یک شـبه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❹ ای ســـرت بر ســـنان آیت نور از تنــور آمــدی یا که از طور؟ چشم خود را بگردان که گردد چشم نامحرم از محرمان دور ای،، یک شـبه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❺ ای رخــت ماه تابانِ زینب ســـورۀ نور قـــرآنِ زینب تا زنم بوسه بر ماه رویت بنشــین روی دامان زینب ای،، یک شبـه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❻ ای سـلام خـــدا بر مقامـت وی صــدای خدا در کلامت کن تلاوت تو قرآن که گیرد دلـم آرام ز سـنگ ملامــت ای،، یک شبـه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❼ خود تویی شاهد حال خواهر چه شــــنیدم چه دیـدم برادر صـــدقـه می دهند اهل کوفه بـر اســــیران آل پـیمـبــــــر ای،، یک شـبه ماه من ای،، یـار و همـراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❽ بر طنـاب ستم بسته دستم قد خمیـده ز داغ تو هستم وقت دیــدارم اُمّ حبیـــــبه نشناسدکه من زینب استـم ای،، یک شبـه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❾ بسته ام با تو عهــد از ولادت که به پایان رســد این رسالت هردو درجبهه ی واحد استیم با شــهادت تو من با اســـارت ای،، یک شبـه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❿ خطبه خواندن زمن از تو قرآن بر سر انجــام این عهد وپیمان تو ســرت بـر روی نیــزه و من گـه به ویرانــه گاهی به زندان ای،، یک شـبه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❶❶ دست حاجت ســـوی حـق بگیرم خـواهـم از بعـــد داغـت بمیـــرم من و از تـو جدائــی محال است این دو روز و دوشب کرده پیرم ای،، یک شـبه ماه من ای،، یار و همــراه من این،، من و این آه من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای،، یاحسین یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اثر از: حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه) تهیه و تنظیم کنندگان: علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم) ۱۴٠۱/۵/۲۲ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌