eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فی طین قبر الحسین علیه السلام 🎤سید مصطفی میرداماد فی طین قبر الحسین علیه السلام الشفاء فی کل دار و هو دواء الاکبر شفا توی تربت حسین دوا .. توی هیات حسین دله سینه زن رو میبره پره رو علامت حسین خوشه دله من به سلام تو بسه برا من ذکر نام تو خدا میدونه که شفا میده ته استکان پیر غلام تو ...... في طِينِ قبرِ الحسينِ عليه السلام الشِّفاءُ فی کل داءٍ وهُوَ الدواءُ الأكبَرُ منم تو پناه کربلا منم تو سپاه کربلا کسی به خدا نمی‌رسه مگه توی راه کربلا منم هلاک ابی‌عبدالله غبار خاک ابی‌عبدالله والله مرده زنده میشه با تربت پاک ابی‌عبدالله في طِينِ قبرِ الحسينِ عليه السلام الشِّفاءُ فی کل داءٍ وهُوَ الدواءُ الأكبَرُ بخشی از جلسه هفتگی (سالروز تخریب حرم ائمهء بقیع) ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🌷امام صادق علیه السلام می فرمایند: 📝فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ. ✅شفاى هر دردى در تربت قبر حسين (عليه السلام) است و همان است كه بزرگترين داروست. 📚 وسائل الشيعه ج ۱۴ 📚 کامل الزیارات ص ۲۷۵
. 💠داستان مرحوم علامه سید محسن امین عاملی (ره) در کتاب کشف الارتیاب راجع به جایز بودن بوسیدن قبر این روایت را نقل می کند. مردی آمد محضر حضرت رسول اکرم عرض کرد:«يا رسول الله إني حلفت أن أقبل عتبة باب الجنة وجبهة حور العين». یا رسول الله! قسم خوردم که عتبه درب بهشت را و صورت حورالعین را ببوسم (چه کنم که این کار را انجام داده باشم) «فأمره أن يقبل رجل الأم وجبهة الأب» حضرت به او امر کرد که پای مادر و پیشانی پدرش را ببوسد . عرض کرد:«يا رسول الله إن لم يكن أبواي حيين » اگر پدر و مادرم زنده نبودند چکار کنم؟ حضرت فرمود:«قبل قبرهما» قبر آنها را ببوس. عرض کردم:«فإن لم أعرف قبرهما؟» اگر قبر آنان را بلد نباشم ؟ حضرت فرمود: «خط خطين انو أحدهما قبر الأم والآخر قبر الأب فقبلهما فلا تحنث في يمينك» ( بزمین) دو خط بکش یکی را قبر مادر منظور بدار و دیگری را قبر پدر خود و پس آن دو را ببوس اگر چنین رفتار کنی حنث قسم نکردی.(۱) 📚۱.کشف الارتیاب،ص۳۵۰ ....... . ⭕️ در روایتی داریم که مردی از پیامبر اکرم(ص) پرسید: «ای رسول خدا! من سوگند خورده‌ام که آستانه در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟» پیامبر(ص) فرمود: پای و پیشانی ات را ببوس،(یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه در بهشت می‌رسی). او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر(ص) فرمود: قبر آن‌ها را ببوس. .......... مادر ای گوهر یکدانه ی من مادر ای روشنی خانه ی من بی تو روزم شده همچون شب تار گریم از هجر تو با حالت زار مادر از من تو مگر رنجیدی بیوفایی مگر از من دیدی که به هجران دل من آزردی همره خود دل من را بردی از غم مرگ تو خون شد جگرم خاطراتت نرود از نظرم از کفم رفته قرار آمده ام بر سر قبر تو زار آمده ام از برایم تو چه غم ها خوردی کاش همراه مرا می بردی بی تو تنها به جهان من چه کنم گلشنم گشته خزان من چه کنم آنقدر اشک بدامان ریزم نتوانم که دگر برخیزم مادرا قبر تو را می بویم تو گل گمشده را می جویم خاک غم گشته نگر بر سر من ای گل مهر و وفا مادر من شستشو می دهم از دیده ی تر قبر غم بار تو را ای مادر گو چسان رو بسوی خانه روم بی تو چون جانب کاشانه روم گل پژمرده ی من مادر جان رفته از دوری تو تاب و توان بی کس و خسته غریبم چه کنم از برم رفته حبیبم چه کنم .
. 💠داستان گفته شده زیارت اهل قبور آثار فراوانی را برای فرد فوت شده در عالم برزخ در پی دارد.در این باره روایت شده است که بانویی به نام «باهیه» از زنان وارسته و باکمال بود، او هنگام مرگش سر به آسمان بلند کرد و گفت: «ای خدای من! ای ذخیره من، ای مورد اعتماد من در زندگی و بعد از مرگ، مرا هنگام مرگ تنها نگذار، و وحشت قبر را از من دور ساز». پس چون او از دنیا رفت، پسرش هر شب و روز جمعه، کنار قبرش می رفت، قدری قرآن می خواند و سپس برای او دعا و طلب آمرزش می کرد، و همچنین برای اهل آن قبرستانی که مادرش در آن دفن بود، دعا و استغفار می نمود. از قضا آن پسر، شبی مادرش را در خواب دید و احوال او را پرسید، و مادر گفت: «پسر جان! مرگ، دارای سختی و دشواری های جانکاه است، ولی من هم اکنون بِحمدالله در برزخی هستم که فَرش شده، و با ریحان بهشتی خوشبو گشته و متکاهای بهشتی در آن نهاده شده است». پسر گفت: مادرجان! چه حاجتی داری؟ مادر گفت: پسرم! هرگز در شب و روز جمعه، از زیارت ما و دیدار در کنار قبر ما، دریغ نکن، هنگامی که تو کنار قبرم می آیی و قرآن و دعا می خوانی، بسیار شاد می شوم، آن هنگام که به سوی قبر من می آیی، مردگان مرا مژده می دهند و می گویند: «ای باهیه! پسرت به سوی تو می آید»، من از مژده آن ها، شاد می گردم، مردگانی که در اطراف من هستند، نیز شاد می شوند». پس از این ماجرا آن جوان (پسر باهیه) هر شب و روز جمعه کنار قبر مادرش می رفت، و پس از تلاوت چند آیه از قرآن، و دعا کردن، می گفت:«آنَسَ اللهُ وَحشَتَکُم، وَ رَحِمَ غُربَتَکُم، وَ تَجاوَزَ عَن سَیِئآتِکُم وَ تَقَبَّلَ حَسَناتَکُم:«خدا وحشت شما را با اُنس خود، برطرف سازد، و به غریبی شما رحم کند، و از گناهانتان بگذرد، و نیکی های شما را بپذیرد». آن جوان گفت: شبی در خواب دیدم؛ جمعی نزد من آمدند و گفتند: «ما اهل قبرستان هستیم، آمده ایم از شما تشکر کنیم، و تقاضا کنیم که قرائت قرآن و دعا در کنار قبر ما را ادامه دهی و قطع نکنی».(۱۲) 💠داستان مرحوم حاجى نورى در «دار السلام» نقل مى کند: دخترى از دنیا رفت، مادرش بعد از مدتى او را در خواب دید که در عذاب است و بعد از بیدار شدن بسیار محزون گردید که، چرا دخترش در عذاب است؟ و در رفع او چه کارى مى تواند بکند. سپس بعد از زمانى دفعه دیگر دخترش را در خواب دید که برخلاف گذشته عذاب از وى برداشته شده است، پرسید: دخترم علت رفع عذاب و رسیدن به نعمت چه بود؟ جواب داد: مادر یک نفر از بندگان خدا از قبرستان مى گذشت، ایستاد و براى اهل قبور چند صلوات فرستاد، ثواب آن صلواتها را میان اهل قبرستان تقسیم کردند، به من هم آنقدر رسید که از عذاب خدا خلاص شده و در رحمت شدم. 💠داستان امام صادق به صفوان شتردار فرمودند:«هَلْ لَکَ فِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ» آیا بهره ای از زیارت امام حسین(ع) داری؟ صفوان میگوید عرض کردم:« وَ تَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ» شما زیارتش می کنید فدای شما بشوم؟ فرمودند:«وَ کَیْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ یَزُورُهُ کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ یَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِکَةِ إِلَیْهِ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِیَاءِ » چگونه زیارتش نکنم و حال آنکه هر شب جمعه خداوند به همراه ملائکه و انبیاء و اوصیاء است، به زیارتش می آیند، عرض می آیند. عرض کردم فدایت شوم پس در هر جمعه که زیارتش کنیم، زیارت پروردگار را نیز درک می کنیم، فرمودند:« نَعَمْ یَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِکَ یُکْتَبْ لَکَ زِیَارَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ» بله ای صفوان آنرا ملزم باش تا اینکه برایت زیارت قبر امام حسین علیه السلام نوشته شود و این تفضیل است، و این تفضیل است. مرحوم حر عاملی گوید: مراد از زیارت کردن پرودگار او را؛ مجاز است بمعنای زیادت تفضیل امام حسین (ع) واین واضح است.(۱۳) 👈چنانچه در آخر حدیث فوق اشاره شد آمدن خداوند باید طوری معنی شود که با لایتناهی و لامکان بودن خداوند تضاد نداشته باشد. آمدن خداوند به زیارت امام حسین یعنی تجلی خاص خداوند ،توجه ویژه خداوند و الطاف خاص الهی به آن مکان مقدس ضمنا در قرآن کریم هم آمدن خداوند بیان شده است. وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا  و میاید خداوند و فرشته ها صف به صف. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱۱.سبل الهدى‏، ج۸ ص۳۸۴ ۱۲.عالم برزخ در چند قدمی ما،ص۲۱۶. ۱۳. وسائل الشیعه،ج۱۴،ص۴۸۰ .
. اسلام با ایمان داشتن ؟ جهاد با نفس (۴۴) منبر یک دقیقه ای🕙 [ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ❇️مقدمه در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند جمله ۴۴ که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛ امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّكُمْ لاَ تَكُونُونَ صَالِحِينَ حَتَّى تَعْرِفُوا وَ لاَ تَعْرِفُونَ حَتَّى تُصَدِّقُوا وَ لاَ تُصَدِّقُونَ حَتَّى تُسَلِّمُوا أَبْوَاباً أَرْبَعَةً لاَ يَصْلُحُ أَوَّلُهَا إِلاَّ بِآخِرِهَا...» شما صالح نمی شوید تا اینکه معرفت پیدا کنید و معرفت پیدا نخواهید کرد تا اینکه [ باورهای دینی]را تصدیق کنید و تصدیق نمی کنید تا اینکه چهار در را تمسک کنید آن چهار تایی که اصلاح اولشان به آخرشان وابسته است. 🟢بیان حدیث امام چهار مفهوم «صلاح» ، «معرفت»، «باورمندی» و «عمل به دستورات شرعی» را چهار عنوان وابسته به یکدیگر دانسته اند که انسان کمال یافته باید در هر چهار بعد خود را تکامل داده باشد. 🔶ایمان و اسلام «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِكُمْ» (گروهى از) اعراب (بیابانى به پیامبر اكرم) گفتند: ما ایمان آوردیم. بگو: شما ایمان ندارید ولى بگویید اسلام آوردیم، و هنوز ایمان در دلهایتان وارد نشده است. ➖طبق این آیه، تفاوت «اسلام» و «ایمان»، در این است که «اسلام» شکل ظاهرى قانونى دارد و هر کس شهادتین را بر زبان جارى کند در سلک مسلمانان وارد مى شود و احکام اسلام بر او جارى مى گردد. ولى «ایمان» یک امر واقعى و باطنى است و جایگاه آن قلب آدمى است نه زبان و ظاهر او. اسلام» ممکن است انگیزه هاى مختلفى داشته باشد حتى انگیزه هاى مادى و منافع شخصى، ولى «ایمان» حتماً از انگیزه هاى معنوى، از علم و آگاهى سرچشمه مى گیرد و همان است که میوه حیات بخش تقوا بر شاخسارش ظاهر مى شود. چنانچه پیامبر فرمود:«الاِسْلامُ عَلانِیَةٌ، وَ الاِیْمانُ فِى الْقَلْبِ»اسلام امر آشکارى است، ولى جاى ایمان دل است. 🔷 ازمعرفت تا تسلیم در روایتی به نقل از رسول اکرم(ص) آمده است: «أوّلُ العلم مَعرفةُ الجَبّار و آخرُ العلم تَفویضُ الأمر الیه» سر آغاز علم، شناخت خداوند جبّار و سرانجام آن، واگذارى امور به او است.(۳) ➖تا زمانی که انسان به معرفت و شناخت خدای تعالی نایل نشود به دروازه علم - که نوری است و خداوند در دل کسی که قابلیت آن‌را داشته باشد، می‌تاباند - نرسیده است. ➖پس نخستین قدم برای توفیق در مسیر درست و الهی عبارت است از اینکه خداوند را با صفات جمال و جلال ش بشناسیم به قدرت و مهربانی او ایمان داشته باشیم در این صورت وارد مرحله بعدی از کمال خواهیم شد که همان اطمینان به خداوند و واگذار کردن امور به اراده اوست. 🟢ارزش و آثار تسلیم شدن «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَينَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أنْفُسِهِم حَرَجا مِمّا قَضَيتَ ويُسَلِّمُوا تَسْلِيما» چنين نيست سوگند به پروردگارت كه ايمان نياورند ، مگر آن كه در نزاعى كه ميان آنهاست تو را داور كنند و از حكمى كه تو مى دهى هيچ ناخشنود نشوند و يكسره تسليم آن گردند» . ➖ أوحَى اللّه ُ تعالى إلى داوودَ عليه السلام :تُرِيدُ واُرِيدُ، وإنّما يَكونُ ما اُرِيدُ ، فإن سَلَّمتَ لِما اُريدُ كَفَيتُكَ ما تُرِيدُ ، وإن لَم تُسَلِّم لِما اُرِيدُ أتعَبتُكَ فيما تُرِيدُ ، ثُمّ لا يَكونُ إلّا ما اُرِيدُ »  خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى فرمود :تو مى خواهى و من مى خواهم و فقط آن مى شودكه من مى خواهم ؛ پس، اگر تسليم خواست من شوى ، خواست تو را هم تأمين كنم ، اما اگر تسليم خواست من نشوى،تو را در راه خواسته ات به رنج افكنم و آن گاه همان شود كه من مى خواهم.(۴) 🟢صبر بر اراده الهی در فرازی از زیارت قبر حضرت فاطمه زهرا(س) در بقیع آمده است، هنگامی که بر سر مزار آن‌حضرت قرار گرفتی این‌گونه خطاب کن: «السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ بِهِ صَابِرَة» ای امتحان شده! آن کسی که تو را آفرید، تو را امتحان کرد قبل از این‌که تو را بیافریند. پس تو را در مقابل آنچه که به آن امتحان کرد، صبور یافت. ➖صبر در برابر اراده تکوینی( مقدرات الهی) و ارادت تشریعی ( دستورات شرعی) باعث کمال و درجات الهی است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۴۲. ۲.مجمع البيان، ج۹،ص۱۳۸. ۳.کیمیاى سعادت، ج۲، ص۴۰۴. ۴.بحار الأنوار ،ج۸۲،ص۱۳۶
. کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی مده به دست سپاه فراق ملک دلم را به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی شاعر؟ ............. مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد” علی‌الخصوص که باشد در این حرم شب جمعه خوشا بر آنکه به تمرین از صراط گذشتن مقابل حرمت می‌زند قدم شب جمعه خدا به داد ملائک رسد که محشر کبراست شروع مرثیه‌خوانی محتشم شب جمعه .
مداحی آنلاین - نگاه دار دلی را - پویانفر.mp3
5.12M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی 🍃مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد 🎙
. منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده‌ام نیمه‌شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب‌ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! ** هنوز نیمه‌ی شب‌های جمعه می‌آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم ✍ .
عشاق الحسین محب الحسین.سید مهدی حسینی.mp3
2.09M
مملکت یار کربلا گنبد دوار کربلا خیلی دلم تنگت شده مشتاق دیدار کربلا تموم رویام کربلا خونه ی آقام کربلا رد میشه هرشب عکست از جلوی چشمام کربلا هنرِ محتشمو شهپر روی علمو خنکای حرمو خاطره های منو تو سایته رو سرمو زیارته آخرمو روضه ی محرمو خاطره های منو تو خاطره دارم از غروبای تو تشنه لبم تشنه ی دریای تو بی سرو سامان توام یاحسین دست به دامان توام یا حسین 🎙کربلایی
. تحکیم خانواده و 💠داستان ایجاد انگیزه امام صادق (ع)مى فرمايد: گروهى نزد پيامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند، پيامبر با اصحاب براى تجهيز سعد حركت كردند، و در حالى كه بر چهارچوب در غسّال خانه قرار داشتند به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند. هنگامى كه او را حنوط و كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقيع قرار دادند، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند، سپس گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسيدند. پيامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چيد و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بين لحد را بگيرد؛ چون فارغ شدند و خاك روى لحد ريخته شد و قبر به طور كامل بسته شد، فرمود:«إنّی لَأَعلَمُ أنَّهُ سَیبلی و یصِلُ إلَیهِ البِلی، ولکنَّ اللّهَ تَعالی یحِبُّ عَبدا إذا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحکمَهُ». من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد، به اين خاطر در چينش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم. در آن لحظه مادر داغديده ى سعد از گوشه اى فرياد برداشت:« هَنیئا لَک الجَنَّةُ!» اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد. پيامبر فرمودند:«یا امَّ سَعدٍ، مَه! لا تَجزِمی عَلی رَبِّک، فَإِنَّ سَعدا قَد أصابَتهُ ضَمَّةٌ». اى مادر سعد! آرام باش! مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت اين گونه قاطع و يقينى نسبت مده؛ زيرا فشاری [در قبر] به سعد وارد شد!! چون پيامبر و مردم از دفن سعد برگشتند، گفتند: اى پيامبر خدا! كارى را از شما در مورد سعد ديديم كه بر كسى نديديم،« إنَّک تَبِعتَ جَنازَتَهُ بِلا رِداءٍ و لا حِذاءٍ!»با پاى برهنه و بدون عبا تشييع جنازه آمديد. فرمودند: « إنَّ المَلائِکةَ کانَت بِلا حِذاءٍ و لا رِداءٍ فَتَأَسَّیتُ بِها».در اين حالت به فرشتگانى كه به تشييع آمده بودند اقتدا كردم. گفتند: «و کنتَ تَأخُذُ یمنَةَ السَّریرِ مَرَّةً و یسرَةَ السَّریرِ مَرَّةً!»گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتيد. فرمود:«کانَت یدی فی یدِ جَبرَئیلَ آخُذُ حَیثُ ما أخَذَ.» در تشييع جنازه دستم در دست جبرئيل بود، آنچه او انجام داد من انجام دادم. گفتند:« أمَرتَ بِغُسلِهِ و صَلَّیتَ عَلی جَنازَتِهِ و لَحَدتَهُ، ثُمَّ قُلتَ: إنَّ سَعدا أصابَتهُ ضَمَّةٌ!»شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چيدى آن گاه گفتى: فشارى سخت بر او وارد شد! فرمود: «نَعَم، إنَّهُ کانَ فی خُلُقِهِ مَعَ أهلِهِ سوءٌ». آرى، زيرا با خانواده اش بداخلاق بود!(۱) 🔹نکته ➖فشار قبر در اثر تندخویی و سردی در خانه، مختص مرد نیست؛ بلکه زن هم اگر در خانه کج‌خلق باشد و محیط خانه را با نق‌زدن و توقعات بی‌جا سرد کند و آرامش اهل خانه را با دیدن نواقص و کاستی‌ها و ندیدن فضایل و نعمت‌ها، به ناراحتی و ناآرامی مبدل سازد، باید منتظر فشار قبر باشد. ➖اسلام، رسم زندگی را برای بشریت به خوبی ترسیم فرموده است، اما متأسفانه بسیاری از افراد از دستورات روح‌بخش خدا و پیامبر فاصله گرفته‌اند و رسم و شیوه زندگی غربی را برگزیده‌اند که حاصلی جز رواج نا مهربانی، خشونت، بی وفایی و... ندارد. شیوه زندگی غربی به نظام خانواده ضربات مهلکی وارد می‌سازد و زندگی را دشوار و بی‌معنا می‌کند. خانواده سالم و نمونه، از منظر قرآن کریم، خانواده‌ای است که افراد آن از سکونت و آرامش کافی برخوردار باشند و در کنار همدیگر با خوش‌بختی و همراه با مهر و محبت زندگی کنند: «و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً» 👇👇
. خانواده 💠حکایت امام صادق(ع) فرمود: قالَ موسَى بنُ عِمرانَ عليه السلام : يا ربِّ؛ أيُّ الأعمال أفضَلُ عِندَكَ ؟ فقالَ : حُبُّ الأطفالِ ؛ فإنَّ فِطرَتَهُم على تَوحيدي ، فإن اُمِتُّهُم اُدخِلْهُم برَحمَتي جَنَّتي . موسی بن عمران(ع) گفت ای پروردگارمن! کدام یک از اعمال نزد تو بهتر است؟ فرمود: محبت به کودکان، زیرا آنان را بر فطرت یگانه پرستی آفریدم و اگر آنها را بمیرانم به رحمت خود، به بهشت می برم.(۱۰) 💠حکایت زنى به نام «لينه»، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! من به نمايندگى از زنان، نزد شما آمده ام . هيچ زنى ، تا روز قيامت ، سخن مرا نمى شنود، مگر اين كه از آن، خوش حال خواهد شد : خداى يگانه، هم پروردگار مردان است و هم زنان . آدم(ع) ، هم پدرِ مردان است و هم پدرِ زنان . حوّا، هم مادرِ مردان است و هم مادرِ زنان . خداوند، جهاد را بر مردان، مقرّر داشته است . اگر شهيد شدند، نزد پروردگارشان زنده اند و روزى مى خورند ، و اگر [ در راهِ رفتن به جهاد ]مُردند ، باز نزد خداوند ، پاداش دارند ، و اگر [ زنده ] بر گشتند ، خداوند به آنان پاداش داده است . ما زنان ، از بيمارانْ پرستارى مى كنيم و مجروحان را مداوا مى نماييم . پس ما چه پاداشى داريم ؟ پيامبر (ص) فرمود : «یا وافِدَةَ النِّساءِ، أبلِغی مَن لَقیتِ مِنَ النِّساءِ، أنّ طاعَةَ الزَّوجِ وَالاعتِرافَ بِحَقِّهِ تَعدِلُ ذلِکَ کُلَّهُ». اى نماينده زنان ! به هر يك از زنان كه ملاقاتش كردى ، ابلاغ كن كه اطاعت از شوهر و پذيرفتن حق و حقوق او ، با همه اينها [ كه گفتى ] ، برابرى مى كند» .(۱۱) 💠داستان روزی رسول اکرم حسن و حسین را می بوسید شخصی به نام عبینه یااقرع بن حابس گفت: من ده فرزند دارم و هرگز هیچ یک از آن ها را نبوسیدم. آن حضرت فرمود: «مَن لا يَرحَم لا يُرحَمُ».هر کس رحم نکند بر او رحم نمی شود. (۱۲) بر پایه روایتی دیگر آن حضرت به قدری از این گفتار وی خشمگین شد که چهره اش بر افروخت و به او فرمود: اگر خدا عاطفه را از دلت کنده با تو چه کنم؟ هر کس بر خردسالان مهر نورزد و بزرگان ما را احترام نکند از ما [مسلمانان] نیست. 💠داستان از عارفی پرسیدند:این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت:شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت:«خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان». ــــــــــــــــــــــــــــ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) 🎤 خیلی گِره به کارمه خیلی گرفتارم خیلی گِره به کارمه خیلی بدهکارم خیلی به تو مدیونم خیلی بدهکارم خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم تورو دارم ، یارم کارم افتاده دست تو ای دار و ندارم تورو دارم ، یارم چارم اینه که سر رو ضریح تو بذارم دوست دارم، دوست دارم حسین جانم....
ShahadatHazratHamze1401[02].mp3
11.99M
(ع)] 🔺️با نوای: 🔺️شاعر: عمو اگه بودی، دیگه خونمون بین شعله نمی‌سوخت عمو اگه بودی، کسی خیره چشمش رو به من نمی‌دوخت عمو اگه بودی عمو تو نبودی، دلم رو سوزوندن با دستای بسته علی رو کشوندن چقدر داد زدم که مگه دین ندارید علی زندگیمه علی رو بیارید عموجان کجایی میسازم یه تسبیح، با خاک مزارت که آروم بگیرم برا اینکه آسون، بگم یا علی تا شبی که بمیرم که آروم بگیرم عمو حرمتم رو شکستن همین‌ها همین‌ها که دیدن منو بی تو تنها علی بعد زهرا نداره پناهی میگه غصه‌هاشو میون یه چاهی عموجان کجایی همیشه عموها برا بچه‌های برادر پناهن همیشه عموها مثل کوهِ محکم همه تکیه‌گاهن همیشه پناهن عمو حمزه‌‌ی من نداره عزادار میشن عاشقای حسینم براش یار تن پاره پاره ش جلوی چشامه هنوزم پر از اشک نگاه بابامه عموجان کجایی همیشه عموها برا بچه های برادر می‌میرن مبادا ببینن که توو تشنگی بی قرار و اسیرن مبادا ببینن کسی مثل عباس ندیده عمویی عجب غیرتی داشت عجب آبرویی عموجان ابالفضل پناه حرم بود تووی تشنگی تکیه گاه حرم بود عموجان کجایی ابالفضل کجایی ببینی حسین روی خاکای صحراس ابالفضل کجایی ببینی سرش روی زانوی زهراس ابالفضل کجایی کجایی ببینی حرم شعله ور شد خیام حسینت همه دربه در شد کجایی ببینی حرم غرق دود شد چقد صورتایی که زخم و کبود شد عموجان کجایی شاعر: رضا یزدانی✍
enc_16224047501954688522210.mp3
4.9M
⏯️ 🎤کربلایی ♦️ (ع) ♦️ (ع) ••✾◆✾••••✾◆✾•• | واسه این شبهای سخت دوری ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ واسه این شبهای سخت دوری حضرت هادی فرموده به ما من زار عبدالعظیم به ری کمن زار الحسین بکربلا ابن الکریم و هو الکریم همه زندگیم فداشه روزی ماه محرم توی مسلمیه هاشه رزق حسناتم باب برکاتم ذکر رو صراتم سید الکریم خاک قدماشم عمری تو هواشم محتاج یه دعاشم سید الکریم (مدد سید الکریم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو کامل الزیارات اومده سفارش امام عسکری برو زیارت عبدالعظیم اگه نشد تا کربلا بری باب الکرم سایه سرم حضرت عبدالعظیمه وعده مون شبای جمعه صحن سیدالکریمه اوج درجاتم مثل عتباتم ای راه نجاتم سید الکریم ذکرم دم آخر حتی توی محشر تسبیحمه یکسر سید الکریم (مدد سید الکریم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صوت شب چهاردهم.mp3
18.11M
🎧صوت کامل برنامه 📺 🎞 📅 📋با موضوع «» موضوع بحث: 📄 نفاق را چگونه تشخیص دهیم؟
شفای جوان هندی_6005905722095701074.mp3
4.15M
🍃 ماجرای شفاء یافتن یک هندی گبر [زردشتی] از برکت توسل به امام زمان علیه‌السلام دلش گرفته بود. همۀ دکترها پسرش را جواب کرده بودند. رفیقش گفت: دکتر خوبی سراغ دارم. کارش حرف ندارد! مطبش خارج است. حاضری پسرت را آنجا ببری؟ پرسید: کدام دکتر؟ خیلی جاها برده‌ام. همه ناامیدم کردند. گفت: ایران، مهدیه تهران، دکتر مهدی (علیه‌السلام)! فقط جمعه‌ها پذیرش می‌کند. بار سفر را بست از هند آمد ایران ... 🔘 مرحوم حجت‌الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5836836782620020605.mp3
14.14M
(سلام الله علیها) 🎤 . دست بگذار به قلب نگرانم بابا تا که آرام شود روح و روانم بابا چند وقت است صدایم نزدی دختر من چند وقت است نگفتم به تو "جانم بابا؟"  نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا بسکه در راه دویدم بخدا خسته شدم بغلم کن روی پایت بنشانم بابا حرف های بدی امروز به من گفت یزید وای بند آمده از شرم زبانم بابا زجر ملعون به روی جای لبت سیلی زد چند شب تلخ شده طعم دهانم بابا گیسویم سوخته است و کف پام آبله زد بازویم نیز شکسته به گمانم بابا سینه‌ات هستی من بود و خرابش کردند چه کسی پای نهاده به جهانم بابا؟ حرمله تیر به تو زد؟ بخدا میکُشمش آخرین تیر تو شد قد کمانم بابا جان من بند به موهای پریشان تو بود گیسویت سوخت چرا زنده بمانم بابا؟
. 🎤 از زمونه سیرم با خودم درگیرم من جوونی مو از این دنیا چجوری پس بگیرم؟ کرده غصه‌ت پیرم دوری شد تقدیرم تو خودت میدونی دیگه روضتم نیام می‌میرم با رفیقم ما چقد سینه زدیم یادت میادش مارو آقا که ما با هم روضه میومدیم الان اون زیرخاکه، آخ زیرخاکه اومده پیش خودت گریه کنه من که میدونم، من که میدونم یاد اون روزا میخوام با گریه هام روضه بخونم، روضه بخونم روضه ی امشب عزیزم روضه ی عشق و وصاله روضه ی اونی که میگن بی بیِ اما سه ساله ...ای حسین جانم حسین جان... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ دخترت ترسیده زجر بهم خندیده هی با طعنه بم میگه عمو ابالفضلت رسیده؟ سر رو خاک میذارم با کتک بیدارم تو خودت بهش بگو من دخترم؛ غروری دارم تو بیابونا روی خارا دویدم ؛ خیلی دویدم آخ بابا از دست زجر؛ زجری کشیدم زجری کشیدم روبه روی نیزه ی سرت منو خیلی کتک زد بابا چه بد زد خاطره خوبی نداری تو ولی بابا نبودی ، خیلی لگد زد خیزران لبهات و بوسید؟ جای بوسه ش رو لباته امشب آرزوم بابایی باز شنیدن صداته ...ای بابایی ای بابایی... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ می بینی دنیا رو حالمون شد زار و عمه کاش نبینه زخمای لب و دندون مارو حالمونم خوب نیست تو دلم آشوب نیست نه روی لب تو، نه رو تن من اصلا که جا چوب نیست دیدی دستِ ساربان خالیه انگشتر رو دادی ای مهربونم رفت سرت توی تنور نخورد لبم دیگه به نونم، حتی به نونم آخ نگام کردی همش نشد تو آغوشم بگیری حالم گرفته ضربه ای که خوردم از خولی و زجر یادم نرفته یادم نرفته وقتمون کمه عزیزم می بینیم هم و ایشالا دنیا جای ما دوتا نیست کاشکی که بریم از اینجا ...ای بابایی ای بابایی... شاعر : .👇