eitaa logo
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
1.6هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
301 فایل
✅ دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه ✅ مدرس حوزه علمیه ✅ پژوهشگر معارف اسلامی 👈 مباحث نظری انقلاب اسلامی 👈 حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی 👈 فایل های درسی و مطالعاتی 👈 سلسله مباحث هویت طلبگی 👈 ترویج مطالعه فلسفه ارتباط با ادمین: @HamedFalahati
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ———————————————— حامدفلاحتی نگارش اول 🔻 امام‌ره در شرایطی حرکت انقلابی خود را آغاز کرد که تمام نیروهای فعال در عرصه سیاست و فرهنگ در یک سردرگمی و تشتت بسرمی‌بردند. حزب توده در کشور به شدت سرکوب شده بود، آیت الله بروجردی مشی محافظه‌کارانه و محتاطانه‌ای از خود بجای گذاشت که بزرگان حوزه خود را متعهد به آن مشی می‌دانستند. بخشی از بدنه روحانیت تحت تاثیر نگاه‌های سنتی و رایج در حوزه و چه بسا تجربه تاریخی از دوران سخت رضاخانی و همچنین سرخوردگی و ناکامی از دوران حمایت‌های آیت الله کاشانی از مصدق، حاضر به کنش مستقیم علیه دستگاه سلطنت و شاهنشاهی نبودند. تجربه ساواک و سرکوبی شدید این سازمان هم به رعبها و سستی حرکت‌ها افزود و این مهم موجبات تخدیر نیروهای فعال مذهبی در ایران شد. نیروهایی در اقصی نقاط دانشگاه‌های ایران بعنوان جریانی ملی و مذهبی یا نهضت آزادی فعالیت می‌کردند اما نتوانسته بودن خود را بعنوان یک گروه دارای بدنه قدرتمند معرفی کنند. هم ضعف در اندیشه عمومی و هم انتقادهای وارد بر آنها، از این جریان یک تشکیلات عمومی‌گرا نساخت. ملی مذهبی‌ها به روشنی با جریان مذهبی زاویه داشتند و پارسی‌گرا محسوب می شدند. نهضت آزادی توانسته بود بدنه‌ای از دانشجویان را با خود همراه کند و هوادارانی بیابد اما مشکل آن بود که ادبیات آنها گاه نخبگانی بود و از تقابل مستقیم به شدت خودداری می کردند و بیشتر به نوعی رفرم در ایران معتقد بودند. بهائیت بعنوان یک بدنه سیاسی اقلیت با کمک اسرائیل، آمریکا، انگلیس در بدنه‌های دولتی نفوذ کرده بود و به سرکوبی برنامه‌های مذهبی و اقشار هواخواه دین اقدام می‌کرد. 🔻 در این فضا به تعبیر شهید مطهری یک خودآگاهی تاریخی_اجتماعی میتوانست ایران را به یک استقلال هویتی برساند. اما این نیاز به ، پیشرو و رهبری کامل داشت. این سه می توانست بر نظم رایج استعماری ایران برآشوبد و در حرکت‌های عمومی و خشن آنرا به کنار نهد. اما آیا با این تشتت چنین همراهی و اجماعی در ایران وجود داشت؟ اساسا آن تفسیر جامع مورد قبول همه جریانات فعال قرار می‌گرفت؟ آرمان تعریف شده در آن طرح جامع، دست‌یافتنی بود یا چنین نمایی را از آینده نشان می‌داد؟ 💥اینها سوالات مهمی است که در آستانه جشن می توان به آنها فکر کرد و پاسخ درخوری برای آن یافت. 🔻واقعیت آن است که بدنه نخبگانی نه در حوزه و نه در دانشگاه چندان همراهی تمام‌قدی از خود برای همراهی با انقلاب امام‌ره نشان نداد. حوزه دچار شناختی اعوجاجی و تفسیری ابتر از اسلام اجتماعی بود و اندک قلیلی از روحانیت پیرو افکار خاصی مانند علامه طباطبایی‌ره و امام‌ره چنین اندیشه‌ای داشتند. ضمن آنکه علامه چندان به عمل اجتماعی به این صورت اعتقادی نداشتند هرچند در نظر چنین حرفهایی را معتقد بودند. در دانشگاه هم با وجود چنددسته‌گی و تکثر دیدگاه، بخشی قلیلی از نیروهای مکتبی تحت تاثیر برخی عناصر چون شهیدمطهری، بهشتی، شریعتی و... به نهضت مردم ایران معتقد شدند. 🔻اما در میان توده‌ها داستان کمی متفاوت بود. گویا توده‌ها به در ایران زودتر رسیده بودند و این همراهی را خصوصا در سال‌های آخر تبعید امام‌ره بیشتر نشان دادند. این داستان همراهی عمومی در ایران در صدساله اخیر در تجربیاتی مانند نهضت تنباکو، مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی یکی از نقاط مهم و قابل تامل تاریخ معاصر است. 🔹آری خودآگاهی تاریخی توده‌ها بود که با کمک یک بدنه قلیل از نخبگان مذهبی در ایران توانست عرصه عمومی را بدست گیرد و نهضت برهم‌زدن نظم استعماری را جلوداری کند. ❓آیا امروزه مردان تاثیرگذار در عرصه جمهوری اسلامی چنین اندیشه و نتیجه‌گیری دارند و برای این همراهی‌های عمومی فکری می‌کنند؟ آیا آن پختگی و رشد در میان رجال سیاسی ایران دیده می شود که بدانند در سال‌های اخیر حوزه سیاست و فرهنگ این توده‌ها بوده‌اند که حرف اول را در حرکت‌های اجتماعی زده‌اند؟ 🔸برای نگارنده روشن است که دستگاه‌های امنیتی، جاسوسی و اندیشکده‌های غربی به این مهم پی برده‌اند و برنامه‌های مفصلی برای این مساله دارند. پس از چند دهه فعالیت سیاسی مذهبی در ایران، در مواجهه با گروه‌های سیاسی از طیف‌های مختلف برایم روشن است که در ایران به غیر از اقلیتی محض چندان عقلاء بصير و فهمیده‌ای نداریم که چنین بيانديشند و برای همراهی‌های عمومی فکر و اندیشه‌ای داشته باشند. گروه‌های سیاسی عمدتا محفل‌های التقاطی و عملگرایی هستند که تنها مساله‌ای که برای آنها اهمیت ندارد همراهی عمومی مردم است. آنها مردم را بازیچه و آلت دست منافع سیاسی خود میخواهند و در هنگامه انتخابات یا حوادث خاص ویار مردم‌گرایی می‌یابند و در این سال‌ها تنها دستاوردشان سوزاندن بوده است. ادامه دارد.. 🆔 @h_falahati
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
🔰#منتقدانه ———————————————— حامدفلاحتی نگارش اول 🔻 امام‌ره در شرایطی حرکت انقلابی خود را آغاز کرد ک
🔰 ------------------------------------------------- حامدفلاحتی نگارش دوم 🔻در نوشتار قبل از مردم ایران پشت سر امام ره گفتم. شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی این مسأله را عاملی برای پذیرش تفسیر جامع امام ره در میان مردم دانستند. یعنی نوع اسلامی که حاج آقا روح الله سالهای چهل و دو و سه ارائه میکرد و توسط شاگردان وی ترویج میشود یک اسلام همه جانبه بود. مردم اگر دنبال اقتصاد،معیشت یا عدالت و عزت بودند همه و همه را در این نوع اسلام دنبال میکردند. 🔻اما این مسأله مخالفین جدی در میان غربگرایان، حوزویان سنتی و برخی جریانها داشت. این مخالفتها آتشی زیر خاکستر بود تا بتواند در آینده در مسیر حرکتی انقلاب تزلزل ایجاد نماید. دهه اول انقلاب با تندروی های سازمان خلق و استعماری راه انداخته شده توسط غرب علیه ایران به واسطه رژیم بعث عراق به یکی از طلایی ترین دورانهای انقلاب بدل گردید. با فضای جنگ، جریان انقلاب به مقدرات پیش آمده در جبهه های نبرد، تکلیف خود را در این میدان دید. این میدان یکی از طلایی ترین و شکوفاترین دورانهای تاریخی جوانان این مرز و بوم را رقم زد. اما هنگامی که این نسل جنگ را مردانه و مجاهدانه پیش میبرد،مساله های کشور بدون ایده و برنامه در دست جریانهای بی باور و التقاطی قرار گرفت. موضوعاتی که در دهه های بعد از اصلی ترین مسائل حکمرانی کشور شد. مساله منابع کشور، بنگاه های اقتصادی، اشتغال، عدالت اجتماعی، دانشگاه ها، آزادی احزاب ،بیان و پوشش، ارتباطات کشور با سایر دول ،مساله اداره کشور در دوران سازندگی و آمریکا! 🔻در تمام کشورهای توسعه یافته نرم افزار اداره کشور بر ریل جهان بینی جریان حاکم تعریف شده و بمانند موتور پیشران حرکتی دولت و حاکمیت تنظیم امور را بدست میگیرد. اما در ایران انقلابی این مسائل در دهه نخست جای خود را باز نکرد و در دهه دوم با خلأ اندیشه ورزی موجب فروغلطیدن دولت و حاکمیت در و شد!! بله! جریانهای فرصت طلب و التقاطی با پوششی از تعریفهای اعوجاجی از انقلاب با رخنه عمده در میان دولتمردان کشور،مراکز فکری و اندیشه ورزی و گلوگاه های اقتصادی به یکباره ورق انقلاب و ساختارهای آنرا به سمت و سوی دیگری سوق دادند! ❗️غفلتها در انقلابها انواع مختلفی دارند. برخی عامدانه، برخی جاهلانه ،برخی ناشی مقدرات و اولویتهای نهضت رخ میدهند. غفلت دهه شصت و انحراف دهه هفتاد کشور از این نوع بود. نمیتوان چماق سرزنش بدست گرفت و انقلابیها را نواخت. آنها مشغول اولویت دیکته شده استعمار بر پیکر نهضت بودند. اما هزینه این غفلت در دوره های بعد سنگین و سهمناک بود. برای تحقق آرمان نیاز تاملات حین نهضت دارد. جریان رهبری نهضت باید برای نیروهای دهه بعد و چگونگی امتداد در دورانهای آینده برنامه ریزی دقیق و کارایی را طراحی میکرد. به نتیجه رسیدن این مساله یکی از مهمترین موضوعات نهضت آگاهانه مردم ایران بود. این مساله میتوانست پاسخی به غربگرایان از یک طرف و واپسروان حوزوی از طرفی دیگر باشد!! به نظر نگارنده بازه زمانی سالهای ۶۸ تا ۷۴ نیاز به بازخوانی دقیقی بلحاظ ریل سازی ادامه حرکت انقلاب دارد و یکی از رسالتهای مهم انقلابیون در بازخوانی انقلاب پس از بررسی مبانی و اصول اولیه آن است. ادامه دارد... 🆔 @H_falahati
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
🔰#منتقدانه ------------------------------------------------- حامدفلاحتی نگارش دوم 🔻در نوشتار قبل از
🔰 ——————————————————— حامدفلاحتی نگارش سوم 🔻وقتی از تمدن‌سازی، نظام‌سازی و جامعه‌سازی سخن می گوییم در حقیقت به مولفه‌های مهمی از اشاره می‌کنیم. ملت ایران با توجه به تلاش‌های گوناگونی که در سال‌های متمادی پس از ورود اسلام انجام داد به این حقیقت رسیده‌است که نمی تواند در حدود مرزهای جغرافیایی بماند. این ملت را به یک حرکت فرامرزی رسانده است. ادبیات در کلیدواژه‌های امام‌ره فقط یک انگاره اسلامی نیست. این اصطلاح بوی رهبری می‌دهد. بلندپروازی نیست! غیرعادی نیست برای ایرانی است که بغضی با پهنای تاریخ در خود داشته است و هرچه امکان به دست او رسید خود را شکوفاتر کرد. محکم گرفتن اسلام و بازتعریف ایرانی از آن یک رفتار ناسیونالیستی نیست یک استفاده از ظرفیت تئوریک در ادبیات فاخر دینی است. ایرانی‌ها به درستی توانستند از ظرفیت تئوریک اسلام به یک ظرفیت هژمونیک برسند. همین نکته، مساله کانونی و بسط اندیشه در انقلاب اسلامی است. 🔻مسوولان کشور در دوره‌های گوناگون با توجه به درگیری نظام اسلامی با نظام سلطه به این مهم دست نیافتند. آنجایی که باید بعث و انفجار حرکتی انقلاب به سمت افقهای بالاتر با نرم افزار بومی را درک می‌کردند نکردند و آنرا تحت تأثیر مشکلات زیاد پیش‌رو به دامن غربگرایی و ارتجاع از انقلاب سوق دادند! در مقاطع کانونی و مهم انتهای دهه شصت به اسم بسته‌های تعدیل اقتصادی و سپس در دهه هفتاد به اسم سازندگی و پیشرفت، رشد خود را رهاکرده به دامن توسعه غربی افتادند. این در میان مسوولان کشور در تراز انقلاب نبود. 🔻در حقیقت چرخه‌های تداول قدرت در کشور ما بعد از انقلاب با همان حرارت انقلابی خط سیر خود را ادامه نداد. با افتادن در ورطه آسیب‌زای قدرت گیری جریان‌ها و باندهای محفلی دولت‌های منافع الطوایفی شکل گرفت و آنها با درکی منفعت‌طلبانه گاه غربگرایانه و گاه تکنوکراتگرایانه و حتی گاه در التقاطهای بدون شناسنامه مشخص این خودآگاهی را دستکاری کردند و آنرا به عقب رساندند. 🔹رهبران نهضت به درستی از اندیشه روشنگر اسلامی برای حل مسائل و همزمان تربیت توده‌ها برای این مهم سخن می‌گفتند! اما دولت‌ها مردم را چندان به رسمیت نشناختند و با به مردم نگریستند و به جای بسط اندیشه روشنگر از نگرش‌های التقاطی و وارداتی وام گرفتند. 🔻اولین خسارت مهمی که به اندیشه انقلاب وارد گردید همین کم‌عمقی در تعهد به باور انقلاب در ذیل و هویتی مردم ایران بود. «مساله تعهد و تخصص» یک دعوای حقیقی و همیشگی برای انقلاب اسلامی است و هرگز کهنه نمی شود! درست است که از منظر تاریخی اولین بار در دوران مسوولیت دولت موقف انقلابیون با مهندس بازرگان و اطرافیانش درگیر این مساله شدند اما این دعوا یک تعارض هویتی در استمرار انقلاب بود! تعهدها در انقلاب و عمق آن در میان فرزندان آن حدّایستا ندارد. شما نمی توانید از واژه تندروی در انقلاب سخن بگویید. تعهد به انقلاب و به اصطلاح انقلابی بودن در هردوره‌ای از انقلاب نیاز به یک بازتعریف دارد. نمی توان با شاخصه‌های دوران اولیه انقلاب به ادبیات انقلابی بودن پرداخت. خطای نگرشی و اندیشه‌ای در میان انقلابیون که می‌تواند رهزن مفاهیم عمیق این حرکت عظیم ملی در قامت یک جامعه بزرگ باشد، همین مضمون است که فرزندان انقلاب همچنین سابقین در آن با همان مفاهیم دهه‌های اولیه خود را انقلابی بنامند و در صدد پیشبرد اهداف انقلاب باشند. انقلابی دهه شصت لوازم فهم و درک و عملش با انقلابی دهه هفتاد و هشتاد متفاوت است اگر در چالش‌ها، درگیری‌ها و منازعات و مخاطرات انقلاب نتوان این فهم را جا انداخت انقلاب دچار قهقرا و ارتجاع می شود. تعهد و مرزهای انقلابی بودن در دهه نود و فراتر از آن دیگر بسیار پیچیده‌تر و سخت‌تر است. شاید مرحوم شهید بهشتی‌ره این مساله را در گفتار مراحل انقلاب در بخش آسیب‌های نهضت در جایی که چسبندگی حلقه اول انقلاب به قدرت را مطرح می‌نمود به این مهم اشاره می‌کرد. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری فرزندان نسل‌های گذشته انقلاب با همین تعریف و ادبیات آسیب‌زا به تعریف انقلابی بودن دست زدند و متاسفانه موجبات تشتت میان جریان متعهد به انقلاب شدند!! این مساله روشن است که وقتی از پیشرانان انقلاب حرف می‌زنیم نمی خواهیم مرزگذاری افراد و توده‌ها را مشخص کنیم برای توده‌ها باید طیف معرفی کرد اما برای پیشرانان نمی‌توان به آن مفاهیم بسنده کرد. ادامه دارد.... http://t.me/Jaryan_3 🆔 @h_falahati