eitaa logo
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
1.6هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
7هزار ویدیو
300 فایل
✅ دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه ✅ مدرس حوزه علمیه ✅ پژوهشگر معارف اسلامی 👈 مباحث نظری انقلاب اسلامی 👈 حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی 👈 فایل های درسی و مطالعاتی 👈 سلسله مباحث هویت طلبگی 👈 ترویج مطالعه فلسفه ارتباط با ادمین: @HamedFalahati
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ خرده‌تحلیلی بر بیانات رهبری! ———————————————— حامدفلاحتی 🔻🔻🔻🔻🔻 رهبری در سخنان مهم روز چهارشنبه خود از سه جنگ سخن گفتند. 🔸جنگ اراده‌ها 🔸جنگ روایت‌ها 🔸جنگ سیاست‌ها 🔻جنگ اراده‌ها در آن جایی ظهور می‌یابد که مردمِ منطقه و کشورها، مقاومت را بر گزینه همراهی و کرنش با نظم استعماری ترجیح داده و انتخاب کنند. فرمودند: شهید سلیمانی با جوانان عراقی و سوری به توفیقات رسید! به توفیق الهی جوانان سوری این جریانات تروریست را شکست خواهند داد. جنایت توده‌ها را از تردید خارج خواهد کرد. 🔻جنگ روایت‌ها مساله مهمی است و رهبری در موضوعات داخلی و خارجی به مناسبت‌های گوناگون هم خود عامل به این مهم هستند چنانکه در همین سخنرانی روایت مقاومت را بدست گرفتند و هم مطالبه ایشان از علاقمندان جبهه و انقلاب صحیح است و دستور تبیین داده اند. این مهم آنجا ظهور می یابد که روایت اول و درست می تواند توطئه های دشمن در عرصه رسانه را خنثی کرده تا بر افکار پیروز نشود. دشمن به این نتیجه رسیده است که از بمب و امکانات لجستیکی و نظامی قوی‌تر است. 🔻اما جنگ سیاست‌ها! روشن است که در این عرصه همانطور که ضرباتی زده‌ایم، ضرباتی هم دریافت کردیم. در جبهه‌های مختلف، مقاومت هم توفیقاتی داشته و هم با تهدیداتی مواجه است. جنگ سیاست‌ها عرصه و کارگزاران عرصه مقاومت است. در کشور ما این برآیند اراده‌های مردم است و از کارگزار وابسته گرفته تا مستقل و معتقد همه و همه تاثیرگذار بر جبهه مقاومت هستند. کما اینکه در دوران مبارزات سپاه قدس و شهید سلیمانی علیه داعش در عین توفیقات آنها در میدان، در سمت و سوی دیپلماسی آسیب‌های فراوانی دریافت کردیم. متاسفانه بخاطر تصمیمات و رویه های بعدی نتوانستیم خط مقاومت را بر افکار سیطره دهیم و لذا دوباره مردم به آن خط اعتماد کردند و دوباره به چاه افتادیم. لازم است مروری بر افکار متشتت امروزمان داشته باشیم: 🔻انقلابی میدانش میدان صبر و تحلیل است. صبر، سخن از اقدام و ممارستی دارد که او را ناامید نمی‌سازد. تحلیل، روشنگر مسیر پیش روی اوست و با سلاح درس و عبرت صحنه را تشخیص می‌دهد. در انتخاب کارگزاران هم توفیق داشتیم و هم عبرت! ▫️عبرت گرفتیم که دست از انقلاب‌های اصیل برنداریم و شبه انقلابی‌ها و غیرانقلابی‌ها مسیرشان یکی است و تفاوت چندانی ندارند! آنها در عرصه داخلی دچار بی‌برنامه‌گی بوده و مطابق خواسته‌های نظم استعماری می اندیشند و در عرصه خارجی با موهومات مذاکره و تنش‌زدایی کار را بر مقاومت سخت کرده و دشمن را دچار خطای محاسباتی می‌کنند!؟ ▫️درس گرفتیم که مردم را در هنگامه انتخاب رها نکنیم! چرا که خیلی در همراه‌سازی توفیقات زیادی یافتیم و اگر برای لحظاتی خسته و ملول نمی‌شدیم چه بسا تقدیر با ما سر سازش بیشتری نشان می‌داد. 🔸این روشن است اما دلیلی بر پا پس کشیدن نداریم. براساس منطق مبارزه، صبر و مداومت باید کنیم تا جریان معتقد به مذاکره با واقعیت برآمده از تجربه گذشته تن به خواسته‌های مقاومت بدهد. و از سویی مردم را در عرصه رها نسازیم تا بتوانند خود را با عقلانیت و درایت به واقعیت نزدیک کنند و در عرصه تقابل با استعمار خطای تحلیل از نوع مردم سوریه و مسوولان ضعیف آن انتخاب نکنند. 🆔 @h_falahati
🔻فهم مقاومت در آیینۀ نزاع دو تاریخ 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. یکی از مهم‌ترین سرچشمه‌های فکریِ ایجاد تنبّه و تذکّر نسبت به این‌که تولّد انقلاب اسلامی، موجب واژگون‌شدگیِ چرخ تاریخ و سیر تحوّلات اجتماعی و به‌حرکت‌درآوردن آن در مسیر معکوس گردید، استاد بزرگوار ما، دکتر کچویان است(از جمله، نگاه کنید به: کندوکاو در ماهیّت معمایی ایران، ص۸). ایشان در قالب علم اجتماعی، مسألۀ یادشده را بیان و ریشه‌شناسی کرد و در نهایت، به طرح متفاوتی از فلسفۀ تاریخ دست یافت. در اینجا بود که دریافتیم باید برای این انقلاب، نوع متفاوتی از «فلسفۀ تاریخ» را پدید آورد؛ چراکه این انقلاب، جابجایی بزرگ در آدم و عالَم به وجود آورده و دیگر نمی‌توان در چهارچوب چشم‌اندازهای نظریِ رایج، به فهم و پیش‌بینی آن همّت گمارد و حقایق مکتوم را درک کرد. پیش از ایشان، علامه مطهری - رضوان‌الله‌تعالی‌علیه- از عهدۀ بیان و تحلیل این خودآگاهی معرفتی برآمده بود و رگه‌های بسیار تعیین‌کننده‌ای را دربارۀ آن آشکار ساخته بود که نقطۀ آغاز فهم قدسی از انقلاب اسلامی و تاریخ پساانقلابی به شمار می‌آید. این در حالی است که نیروهای سکولار، هیچ‌گاه به این حقیقت نظری که در آیینۀ واقعیّت، متجلّی شده بود، اعتنا نکردند و از محاسبات و معادلات تجدّدی نگسستند. این‌چنین است که همواره در طول دهه‎های گذشته، با دو گونه فهم از انقلاب و تحوّلات آن روبرو بوده‌ایم و حاکمیّت و عرصۀ فکری، معرکۀ نزاع و تقابل این دو فهم متعارض بوده است. این‌که چه کسی انقلابی یا غیرانقلابی است را باید در ضریب وفاداری‌اش به هر یک از این دو فهم، جُست و از این منظر، موقعیّت و جغرافیای او را شناسایی کرد؛ نه بر اساس معیارها و مرزهای سیاسی که نیروهای سطحی‌نگر و قدرت‌مدارِ وادی سیاست، آنها را می‌آفرینند و رسمیّت می‌بخشند. چه‌بسا کسانی در درون جریان اصول‌گرایی که خویش را انقلابی می‌انگارند، اما نسبت به این فهم، بیگانه هستند و در چهارچوب تجدّدی، انقلاب را فهم می‌کنند. [دوم]. سخنان رهبر معظّم انقلاب دربارۀ وضع سوریه و مقاومت و ایران، برخی را متعجّب ساخته است که ایشان چگونه با «قطعیّت» و «حتمیّت» دربارۀ تحوّلات منطقه و جهان، اظهارنظر می‌کنند و این‌چنین، زنجیرۀ رویدادهای آینده را جزمی و محتوم می‌انگارند. خاستگاه این داوری‌های پیامبرگونه چیست و چرا ایشان دربارۀ آینده‌ای که به‌شدّت شکننده و درهم‌پیچیده و رنگ‌پذیر است و متغیّرهای متعدّدی در صورت‌بندی آن مدخلیّت دارند، این‌گونه جزمی و قطعی، نظر می‌دهند؟! باید این فهم را به همان فلسفۀ تاریخی که از آن سخن به میان آمد، ارجاع داد و در سایۀ آن، موجّه انگاشت. این فلسفۀ تاریخ، تاریخ تجدّدی را در پایان راه خویش تصویر می‌کند و تاریخ دینی را غالب و حاکم می‌انگارد و انقلاب اسلامی را همچون نقطۀ شروع، یک فصل جدیدِ تاریخی قلمداد می‌کند. تاریخ تجدّدیِ غالب، به زیر کشیده شده و دیگر توان ایستادن و استعمارگری و بسط و سیطره ندارد و می‌رود که تمام بشود. نظریۀ شرقی‌شدن قدرت نیز همین سخن را می‌گوید و به یک چرخش تاریخی اشاره دارد. البته این چرخش، بسیار دشوار است، اما آنچه که در طول صد سالۀ اخیر در درون عالَم اسلامی به وقوع پیوسته، حاکی از تثبیت‌شدگی این چرخش است. ما در متن یک پیچ تاریخی قرار گرفته‌ایم و به هر سو که می‌نگریم، قطعه‌های تکمیل‌کنندۀ آن را مشاهده می‌کنیم. این قطعه‌ها در ذیل آن فلسفۀ تاریخِ قدسی، معنا می‌یابند و یک چشم‌انداز متمایز را ترسیم می‌کند. [سوم]. و اما قطعه‌های مخالف و نقیض، نمی‌توانند این سیر تاریخی را تغییر بدهند و پیچ تاریخی را با امتناع روبرو سازند. ما از وضع امتناع، عبور کرده‌ایم و دورۀ امکان‌ها و گشودگی‌ها فرارسیده است. هر آنچه که به‌عنوان قطعه‌های تاریخیِ معارض و متضاد، جلوه‌گر می‌شوند، تلاش‌هایی هستند برای ممانعت از تحقّق پیچ تاریخی، اما در عمل و در بلندمدّت، ناکام و علیل هستند و نمی‌توانند پیچ تاریخی را ببلعند. ممکن است ما با تأخیر روبرو بشویم و یا نیروهای تاریخی، جایگزین بشوند و در درون عالَم اسلامی، نیروهایی به قدرت فزون‌تر و کنشگری فراتر دست یابند، اما در کلّیّت این تاریخ، تغییری حاصل نخواهد شد. این تاریخ از جهت این‌که پُرحادثه و نوسانی است، لرزان است، اما این واقعیّت‌ها، جزئی و موردی هستند و نمی‌تواند تقدیر تاریخی را دگرگون کنند. در سطح کلّیّت تاریخی و برآیندها و افق‌ وسیع، باید از «تاریخِ بی‌بازگشت» سخن گفت و تجدّد را در معرض زوال و فنا انگاشت و باور کرد که عهد قدسی، در حال برآمدن در گسترۀ جهانی است. آنان که اسیر جزئیّات و تلاطم‌های روزمرّه و قطعه‌های لرزان می‌شوند، نمی‌توانند سیر حرکتِ حتمیِ مبتنی بر فلسفۀ تاریخِ دینی را درک کنند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
💢سستی ایده «دولت قراردادی پیامبر» ✍️ حجت‌الاسلام محمد متقیان تبریزی مرحوم داوود فیرحی، یکی از نویسندگان پرکار عرصه فقه سیاست بود. از او تألیفات و نگاشته‌های متعددی در این حوزه به جای مانده است که حامل تفکر و اندیشه او در نسبت میان فقه و دنیای معاصر با نظر به سیاست و حکمرانی است. نگارنده، در مطالعاتی که از این آثار داشته، آنها را نه تنها درخور نقد و ارزیابی دانسته- که عادتِ اندیشیدن نقادانه است- بلکه به جهت وجود رویکرد «تحریف معنوی» در این آثار، نقد و تبیین خلل محتوایی آن‌ها را ضروری می‌داند. چرا که او در «آستانه تجدد» اندیشه میرزای نائینی پیرامون «ولایت فقیه» را تحریف معنوی می‌کند، در «عاشورا؛ فساد و اصلاح» ظرفیت عظیم عاشورا را تقلیل داده و از قیام سیدالشهداء (ع) خوانشی مدرن ارائه می‌کند. کتاب «پیامبری و قرارداد» یک ایده مرکزی دارد که جناب فیرحی تلاش می‌کند در سه دوره درسگفتاری خود آن ایده را اثبات کند و آن هم اینکه؛ به دلیل تعدد قراردادهایی که پیامبر اکرم (ص) در دوران حکمرانی خود منعقد ساخته بود، می‌توان دولت او را «دولت قراردادی» دانست. او برای اثبات این ایده، از «سیره حکمرانی» پیامبر (ص) استفاده کرده و تلاش می‌کند از تأمل در آنها به «نظریه حکمرانی» دست یابد. همین مسیری که او طی می‌کند تا به آن نتیجه برسد، در این یادداشت مورد نقد قرار خواهد گرفت؛ آیا او در استناد به «سیره پیامبر (ص)» صحیح عمل کرده است؟ یا اینکه در فرآیند استخراج نظریه حکمرانی از سیره پیامبر به خطا رفته است؟ 📝 متن یادداشت: http://ijtihadnet.ir/?p=76786 🆔 @h_falahati
🔰 ———————————————— حامدفلاحتی نگارش اول 🔻 امام‌ره در شرایطی حرکت انقلابی خود را آغاز کرد که تمام نیروهای فعال در عرصه سیاست و فرهنگ در یک سردرگمی و تشتت بسرمی‌بردند. حزب توده در کشور به شدت سرکوب شده بود، آیت الله بروجردی مشی محافظه‌کارانه و محتاطانه‌ای از خود بجای گذاشت که بزرگان حوزه خود را متعهد به آن مشی می‌دانستند. بخشی از بدنه روحانیت تحت تاثیر نگاه‌های سنتی و رایج در حوزه و چه بسا تجربه تاریخی از دوران سخت رضاخانی و همچنین سرخوردگی و ناکامی از دوران حمایت‌های آیت الله کاشانی از مصدق، حاضر به کنش مستقیم علیه دستگاه سلطنت و شاهنشاهی نبودند. تجربه ساواک و سرکوبی شدید این سازمان هم به رعبها و سستی حرکت‌ها افزود و این مهم موجبات تخدیر نیروهای فعال مذهبی در ایران شد. نیروهایی در اقصی نقاط دانشگاه‌های ایران بعنوان جریانی ملی و مذهبی یا نهضت آزادی فعالیت می‌کردند اما نتوانسته بودن خود را بعنوان یک گروه دارای بدنه قدرتمند معرفی کنند. هم ضعف در اندیشه عمومی و هم انتقادهای وارد بر آنها، از این جریان یک تشکیلات عمومی‌گرا نساخت. ملی مذهبی‌ها به روشنی با جریان مذهبی زاویه داشتند و پارسی‌گرا محسوب می شدند. نهضت آزادی توانسته بود بدنه‌ای از دانشجویان را با خود همراه کند و هوادارانی بیابد اما مشکل آن بود که ادبیات آنها گاه نخبگانی بود و از تقابل مستقیم به شدت خودداری می کردند و بیشتر به نوعی رفرم در ایران معتقد بودند. بهائیت بعنوان یک بدنه سیاسی اقلیت با کمک اسرائیل، آمریکا، انگلیس در بدنه‌های دولتی نفوذ کرده بود و به سرکوبی برنامه‌های مذهبی و اقشار هواخواه دین اقدام می‌کرد. 🔻 در این فضا به تعبیر شهید مطهری یک خودآگاهی تاریخی_اجتماعی میتوانست ایران را به یک استقلال هویتی برساند. اما این نیاز به ، پیشرو و رهبری کامل داشت. این سه می توانست بر نظم رایج استعماری ایران برآشوبد و در حرکت‌های عمومی و خشن آنرا به کنار نهد. اما آیا با این تشتت چنین همراهی و اجماعی در ایران وجود داشت؟ اساسا آن تفسیر جامع مورد قبول همه جریانات فعال قرار می‌گرفت؟ آرمان تعریف شده در آن طرح جامع، دست‌یافتنی بود یا چنین نمایی را از آینده نشان می‌داد؟ 💥اینها سوالات مهمی است که در آستانه جشن می توان به آنها فکر کرد و پاسخ درخوری برای آن یافت. 🔻واقعیت آن است که بدنه نخبگانی نه در حوزه و نه در دانشگاه چندان همراهی تمام‌قدی از خود برای همراهی با انقلاب امام‌ره نشان نداد. حوزه دچار شناختی اعوجاجی و تفسیری ابتر از اسلام اجتماعی بود و اندک قلیلی از روحانیت پیرو افکار خاصی مانند علامه طباطبایی‌ره و امام‌ره چنین اندیشه‌ای داشتند. ضمن آنکه علامه چندان به عمل اجتماعی به این صورت اعتقادی نداشتند هرچند در نظر چنین حرفهایی را معتقد بودند. در دانشگاه هم با وجود چنددسته‌گی و تکثر دیدگاه، بخشی قلیلی از نیروهای مکتبی تحت تاثیر برخی عناصر چون شهیدمطهری، بهشتی، شریعتی و... به نهضت مردم ایران معتقد شدند. 🔻اما در میان توده‌ها داستان کمی متفاوت بود. گویا توده‌ها به در ایران زودتر رسیده بودند و این همراهی را خصوصا در سال‌های آخر تبعید امام‌ره بیشتر نشان دادند. این داستان همراهی عمومی در ایران در صدساله اخیر در تجربیاتی مانند نهضت تنباکو، مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی یکی از نقاط مهم و قابل تامل تاریخ معاصر است. 🔹آری خودآگاهی تاریخی توده‌ها بود که با کمک یک بدنه قلیل از نخبگان مذهبی در ایران توانست عرصه عمومی را بدست گیرد و نهضت برهم‌زدن نظم استعماری را جلوداری کند. ❓آیا امروزه مردان تاثیرگذار در عرصه جمهوری اسلامی چنین اندیشه و نتیجه‌گیری دارند و برای این همراهی‌های عمومی فکری می‌کنند؟ آیا آن پختگی و رشد در میان رجال سیاسی ایران دیده می شود که بدانند در سال‌های اخیر حوزه سیاست و فرهنگ این توده‌ها بوده‌اند که حرف اول را در حرکت‌های اجتماعی زده‌اند؟ 🔸برای نگارنده روشن است که دستگاه‌های امنیتی، جاسوسی و اندیشکده‌های غربی به این مهم پی برده‌اند و برنامه‌های مفصلی برای این مساله دارند. پس از چند دهه فعالیت سیاسی مذهبی در ایران، در مواجهه با گروه‌های سیاسی از طیف‌های مختلف برایم روشن است که در ایران به غیر از اقلیتی محض چندان عقلاء بصير و فهمیده‌ای نداریم که چنین بيانديشند و برای همراهی‌های عمومی فکر و اندیشه‌ای داشته باشند. گروه‌های سیاسی عمدتا محفل‌های التقاطی و عملگرایی هستند که تنها مساله‌ای که برای آنها اهمیت ندارد همراهی عمومی مردم است. آنها مردم را بازیچه و آلت دست منافع سیاسی خود میخواهند و در هنگامه انتخابات یا حوادث خاص ویار مردم‌گرایی می‌یابند و در این سال‌ها تنها دستاوردشان سوزاندن بوده است. ادامه دارد.. 🆔 @h_falahati
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌استاد : معتقدم امروز طلبه ای که آثار متفکرینی نظیر آیت‌الله مصباح و شهید مطهری و... را مطالعه نکند، کاری از دستش بر نمی آید❗️ ⬅️ ما بدون پرداختن به اسلام استدلالی، حتما شکست میخوریم❗️ 🖊بارها این مطالب را به بیانهای گوناگون به طلاب، دغدغه‌مندان و فعالان اجتماعی گفته‌ام. 🆔 @h_falahati
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
🔰#منتقدانه ———————————————— حامدفلاحتی نگارش اول 🔻 امام‌ره در شرایطی حرکت انقلابی خود را آغاز کرد ک
🔰 ------------------------------------------------- حامدفلاحتی نگارش دوم 🔻در نوشتار قبل از مردم ایران پشت سر امام ره گفتم. شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی این مسأله را عاملی برای پذیرش تفسیر جامع امام ره در میان مردم دانستند. یعنی نوع اسلامی که حاج آقا روح الله سالهای چهل و دو و سه ارائه میکرد و توسط شاگردان وی ترویج میشود یک اسلام همه جانبه بود. مردم اگر دنبال اقتصاد،معیشت یا عدالت و عزت بودند همه و همه را در این نوع اسلام دنبال میکردند. 🔻اما این مسأله مخالفین جدی در میان غربگرایان، حوزویان سنتی و برخی جریانها داشت. این مخالفتها آتشی زیر خاکستر بود تا بتواند در آینده در مسیر حرکتی انقلاب تزلزل ایجاد نماید. دهه اول انقلاب با تندروی های سازمان خلق و استعماری راه انداخته شده توسط غرب علیه ایران به واسطه رژیم بعث عراق به یکی از طلایی ترین دورانهای انقلاب بدل گردید. با فضای جنگ، جریان انقلاب به مقدرات پیش آمده در جبهه های نبرد، تکلیف خود را در این میدان دید. این میدان یکی از طلایی ترین و شکوفاترین دورانهای تاریخی جوانان این مرز و بوم را رقم زد. اما هنگامی که این نسل جنگ را مردانه و مجاهدانه پیش میبرد،مساله های کشور بدون ایده و برنامه در دست جریانهای بی باور و التقاطی قرار گرفت. موضوعاتی که در دهه های بعد از اصلی ترین مسائل حکمرانی کشور شد. مساله منابع کشور، بنگاه های اقتصادی، اشتغال، عدالت اجتماعی، دانشگاه ها، آزادی احزاب ،بیان و پوشش، ارتباطات کشور با سایر دول ،مساله اداره کشور در دوران سازندگی و آمریکا! 🔻در تمام کشورهای توسعه یافته نرم افزار اداره کشور بر ریل جهان بینی جریان حاکم تعریف شده و بمانند موتور پیشران حرکتی دولت و حاکمیت تنظیم امور را بدست میگیرد. اما در ایران انقلابی این مسائل در دهه نخست جای خود را باز نکرد و در دهه دوم با خلأ اندیشه ورزی موجب فروغلطیدن دولت و حاکمیت در و شد!! بله! جریانهای فرصت طلب و التقاطی با پوششی از تعریفهای اعوجاجی از انقلاب با رخنه عمده در میان دولتمردان کشور،مراکز فکری و اندیشه ورزی و گلوگاه های اقتصادی به یکباره ورق انقلاب و ساختارهای آنرا به سمت و سوی دیگری سوق دادند! ❗️غفلتها در انقلابها انواع مختلفی دارند. برخی عامدانه، برخی جاهلانه ،برخی ناشی مقدرات و اولویتهای نهضت رخ میدهند. غفلت دهه شصت و انحراف دهه هفتاد کشور از این نوع بود. نمیتوان چماق سرزنش بدست گرفت و انقلابیها را نواخت. آنها مشغول اولویت دیکته شده استعمار بر پیکر نهضت بودند. اما هزینه این غفلت در دوره های بعد سنگین و سهمناک بود. برای تحقق آرمان نیاز تاملات حین نهضت دارد. جریان رهبری نهضت باید برای نیروهای دهه بعد و چگونگی امتداد در دورانهای آینده برنامه ریزی دقیق و کارایی را طراحی میکرد. به نتیجه رسیدن این مساله یکی از مهمترین موضوعات نهضت آگاهانه مردم ایران بود. این مساله میتوانست پاسخی به غربگرایان از یک طرف و واپسروان حوزوی از طرفی دیگر باشد!! به نظر نگارنده بازه زمانی سالهای ۶۸ تا ۷۴ نیاز به بازخوانی دقیقی بلحاظ ریل سازی ادامه حرکت انقلاب دارد و یکی از رسالتهای مهم انقلابیون در بازخوانی انقلاب پس از بررسی مبانی و اصول اولیه آن است. ادامه دارد... 🆔 @H_falahati
🔹کتاب«انقلابی و غیرانقلابی» نگاهی به دو جریان فکری درون نظام جمهوری اسلامی ایران است. ▫️از نگاه رهبران انقلاب اسلامی ایران، انقلاب یک اصل زنده و پایدار است که محصور در زمان نیست. در همین باره دو جریان کلی در کشور به‌وجود آمد، انقلابی با تفکر زنده بودن و در جریان بودن انقلاب و غیرانقلابی که با وجود مقدس دانستن انقلاب، آن‌را مقطعی دانسته و انقلاب را متعلق به زمان اعتراضات و سرنگونی نظام شاهنشاهی می‌دانند. ▫️اختلاف و جدایی این دو تفکر از آن جایی به اوج خود می‌رسد که بحث، نظام سازی به میان می‌آید. تفکر انقلابی با بیان این که نهضتی که امام(ره) پایه‌گذار آن بود پایان نیافته و آرمان‌های آن عزیز سفر رده هنوز محقق نشده، پس نظامات و دولت سازی نیز باید با تفکر و مشی انقلابی‌گری در خدمت آرمان‌های انقلاب باشد. اما از طرفی جریان غیرانقلابی، انقلاب را پایان یافته تلقی می‌کنند و بحث را جدا از مباحث انقلاب می‌دانند، و این اختلاف به تمام حوزه‌ها تسری پیدا کرده است. 🆔 @h_falahati
💢نه انقلابی هستیم نه غربگرا! —————————————————— حامدفلاحتی 🔻🔻🔻🔻 سلسله یادداشت‌های 🔻 برخی تحلیلگران به اصطلاح مسائل انقلاب با توجه به وقایع دو سال اخیر از گرفته تا چالش‌های انقلاب با و از مشکلات رانت و در کشور گرفته تا پیش‌روی انقلاب و سرنوشت دولت مرحوم رئیسی تا رای آوری دولت پزشکیان دچار برهم ریختگی تحلیلی شده‌اند! اینان ذهن مخاطبین گسترده‌ای از علاقه‌مندان به انقلاب را بدست گرفته و آنها را دچار بدتحلیلی میکنند. ابر‌روایت نگارنده از این طیف تحلیلگران مساله عدم شناخت عمیق انقلاب است تا نظام سلطه! 🔹قلم این نویسنده یک قلم متعصب و کور نیست تا خود را یک سروگردن از مخاطب بالاتر ببیند بلکه می‌خواهد بعنوان یک علاقه‌مند به جریان و خوانش خود را از مجموعه مسائل درهم تنیده پیرامون حرکت انقلاب بیان کند. چالش روایت! 🔻واقعیت آن است که انقلاب اسلامی یک تقابل صددرصد با دارد و اهل عبور از این چالش نیست. انقلاب یک حرکت اجتماعی در جهت برهم زدن نظم رایج در پیروی کورکورانه از استعمار و استکبار بین المللی است. این نهضت بدنبال یافت یک و اجتماعی از این زنجیره است به این معنا که در مسائل اساسی اجتماعی از سیاست گرفته تا فرهنگ و از اقتصاد گرفته تا معیشت و سبک زندگی حرف خود را بزند. در چارچوب اسلامی و ایرانی خود بیاندیشد و به معنای واقعی خودش باشد. در این راستا تنظیم روابطش با فرزندان و خدمتگذاران خود تا اغیار و بیگانگان براساس همین معناست! به بیانی دیگر دوستی و دشمنی خود را به میزان تعلق و احترام آنها به این معنای از استقلال هویتی و اجتماعی تعریف می‌کند. انقلاب تعریفش از دوستی و دشمنی یک تعریف ایدئولوژیک است نه عاطفی و نه تکنیکال و حرفه‌ای. 🔻براین است در سالهای متمادی از عمر انقلاب اگر دولت‌ها، خدمتگزاران و بیگانگان و همسایگان به این معنا روی آورده و در جهت آن به خدمت و یا تنظیم روابط اقدام کردند مورد حمایت و محبت بوده‌اند و اگر نه مورد طرد و نقد هستند. این معنا هم در مورد دولت‌های انقلاب صادق است و هم در مورد کشورها. مراد از انقلاب مجموعه حاکمیتی است که پشت سر رهبر جامعه بعنوان مجموعه باورمند حرکت می‌کند. در این تلقی دولت یک نهاد است که باید خود را برای پیشبرد اهداف این مجموعه تنظیم کند و دیگر خودش انقلاب نیست. نباید این دو ساحت را خلط کرد. انقلابی بودن یا نبودن دولت‌ها مستقیما به تحقق این معنا قابل تعریف است و مساله‌ای دستوری و القایی نیست. 🔻دولت‌های بیگانه و همسایه هم میزان دوستی و دشمنی خود را از همین معنا و مواجهه با آن می‌گیرند و بسته به میزان احترامی که به این مقوله دارند قابل تعریف هستند. چنانچه دولت سابق متجاوز عراق دشمن تلقی می‌شد و دولت فعلی برآمده از ملت آن دوست. همین معنا در مقاطع گوناگون نسبت به بسیاری کشورها حتی دولت‌های دارای سابقه استعمار چون روسیه(شوروی سابق) قابل تعریف است. ▫️ابر‌روایت ما در این بخش فهم و اجتماعی ایران در برابر است. این مقوله اصلی برآمده از منطق دینی و اسلامی انقلاب است. ادامه دارد... 🆔 @h_falahati
💢نه انقلابی هستیم نه غربگرا! —————————————————— حامدفلاحتی 🔻🔻🔻🔻 سلسله یادداشت‌های چالش روند حوادث! 🔻به موازات تشدید درگیری و تقابل انقلاب با نظام سلطه زنجیره حوادث پیرامون کشور و ساختارهای هوادار و علاقه‌مند به آن در منطقه دچار مخاطرات و چالش‌های بیشتری می‌شود. این روند در پانزده سال اخیر شدت فزاینده‌ای به خود گرفته به صورتی که انقلابی‌ها مانند یک رصدگر هوشمند باید علاوه بر بررسی نقطه‌ای حوادث روایتی از زنجیره پیوستاری آنها نیز داشته باشند. 🔻این مساله امری کارشناسانه محض نیست. برای فرزندان انقلاب تحلیل اوضاع و احوال حوادث ناشی از این تقابل با عینک درون‌مایه مکتبی دارای اهمیت است. تحلیلگران این عرصه برخی تکنیکال و حرفه‌ای و برخی از علاقمندان جریان سلطه هستند. انکار نمیکنم که جبهه به اصطلاح مقاومت دارای چنین عناصری هست اما آنچه ما را گاه دچار سستی و حیرت می‌کند ضعف این تحلیلگران در شناخت انقلاب، شعارزدگی محض آنها و یا انفعال و وابستگی تحلیلی آنها با دستگاه محاسباتی نظام سلطه است. این قلم در این سالها شاهد سقوط تحلیلگرانی از جبهه علاقمند به انقلاب بوده است که عمده ضعف آنها را نه در شناخت غرب و نظام سلطه که در عدم تحلیل صحیح از حرکت انقلاب می‌داند. 🔻آنچه دارای اهمیت و ارزش برای نیروهای مکتبی انقلاب است تحلیل حوادث و فهم و حضم آنها در دستگاه محاسباتی منظومه نهضت اسلامی است ما تحلیلگر مسائل خاورمیانه یا جنوب غرب آسیا و... نیستیم باید از داده‌های آنها در یافت روند حوادث جهت استفاده کنیم. این مهم به حضور ما در جبهه و انقلاب کمک می‌کند به تعبیر امیرالمؤمنین ع باید نگاه کرد و صفوف به خط شده در جبهه مقابل را رصد نمود(ارم ببصرک اقصی القوم) 🔻بنابراین در شدت حوادث و ابتلائات باید بتوانید روندخوانی کرده و موضع روایی درستی داشته باشیم، در این صورت است که می‌توان تحلیل صحیح و متقنی ارائه کرد و جای درستی ایستاد. واقعیت امری ذهنی نیست تحلیل ما از واقعیت یک مساله مادی و تکنیکال هم نیست، مجموعه باورهای اساسی ما و تنسیق حوادث بر اساس آن باورهاست که می تواند دستگاه روایی درستی برای ما بعنوان واقعیت شکل دهد. نمی شود به اسم واقع بینی مادیگرایانه تحلیل کرد و نام خود را مومن گذاشت. همان مومنی است که در کوره حوادث براساس قواعد ایمانی خود حرکت می‌کند. غفلت از این مهم ما را به دامن عوام‌گرایی و عوام‌زدگی انداخته و یا تحت تاثیر کارشناسان تکنیکال با ادبیات الحادی یا شبهه دینی اما با سویه بی‌باوری! به ورطه غیرمومنانه سوق می یابیم. نتیجه این حیرانی، استدراج نظری در زاویه‌گیری از انقلاب و ارزش‌های آن است که دامن بسیاری از نیروهای انقلاب را گرفته است. در مقوله عدالت اجتماعی، مباحث پیچیده فرهنگی و افول ارزش‌ها، در موضوعات امنیتی و حوزه حمایت از مقاومت، در دستاوردهای انقلاب و مقایسه آن با دوران پهلوی، در مساله آرمانخواهی و توازن آن با واقعیت‌های موجود، مقوله مصلحت‌گرایی و توهمی، مشارکت عمومی، ساختارهای کشور و ده‌ها موضوع و چالش دیگر این مشکل تنسیق(نظم‌دادن) حوادث بر محور باورها وجود دارد! ادامه دارد... 🆔 @h_falahati
11.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰در بیان ایشان نکاتی وجود دارد: 🔻ایشان بهتر میدانند که نماز جماعت یکی از دو فرد واجب است مستحب نیست یعنی نمازهای روزانه را میتوان به دو شیوه انجام داد برای انجام نماز، جماعت آن فضیلت بیشتری دارد پس این تعبیر غلط است. 🔻نکته ایشان در مورد رواج حکم و وجود آن بخاطر رواج به نسبیت احکام شرعی و سیالیت بی‌ضابطه و در نهایت به فقه غیرمنضبط ختم خواهد شد. 🔻درست است که عدالت یکی از سنجه‌های اتقان حکم است ولی باید ضوابط کشف آن رعایت شود. 🔻در موضوع حجاب ایشان و هم‌مسلکهای فقهی‌شان دقت نمی‌کنند آنچه در کشور بحران ساخته است حجاب نیست اصرار به بی‌حجابی است اذا نهین لاینتهین نیست مساله اصرار بر برهنگی و بی‌حجابی است آقایان نمی‌خواهد وارداتی بودن این مقوله را از دنیای مدرن بپذیرند بلکه به صورت انفعالی بر دوران رسول مکرم اسلام تطبیق می‌کنند!! به مخالفین خود هم می‌گویند توهم توطئه دارند اساسا تعابیری چون تهاجم فرهنگی جنگ فرهنگها و... را قبول ندارند نقطه جدایی جریان مسامحه‌گر از جبهه فرهنگی انقلاب همین مقولات است. 🔻مساله واجبات و الزام هم منوط به مقاومت و یا عدم پذیرش نیست مساله الزامات مربوط به فرهنگ‌سازی و سایر مسائل تربیتی و اجتماعی هم نیست. نباید ساحت اینها را خلط کرد! الزامات دینی تابع ملاک خود در اهداف دین است. مساله نماز با حجاب که یک ستون مهم فرهنگی است در دیدگاه ایشان به امری شخصی تقلیل داده شده و سست بیان شده است. 🔻درنهایت هم این رویکرد انفعالی در اجرای احکام اسلامی و واجبات دینی در نهایت به یک دین عرفی‌شده منتهی خواهد شد و به نوعی یک سکولاریسم محسوب می‌شود. 🆔 @h_falahati
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
🔰در بیان ایشان نکاتی وجود دارد: 🔻ایشان بهتر میدانند که نماز جماعت یکی از دو فرد واجب است مستحب نیست
🔰الزامات فقهی در امور اجتماعی چه مبنایی دارند! ————————————————————— حامدفلاحتی 🔻بحث ریشه دار و مهمی در حوزه واجبات فقهی است که این واجبات را چگونه می توان به الزامات به صورت عمومی تبدیل کرد و یا آنها را در عرصه عمومی اجرا کرد. این مساله به مساله مهم الزامات در سه حوزه فقهی، حقوقی و اخلاقی بازمیگردد و مبنای مهم فلسفی در این الزامات که معناشناسی این گزاره‌ها و تبارشناسی منشا آن، دارای اهمیت است. برطبق نظریه رئالیسم معرفتی در منطق گزاره‌های اخلاقی حقوقی و فقهی این گزاره‌ها از مفاهیمی سخن می گویند که از رابطه فعل با نتایج آن برداشت می‌شود یا لااقل الزام خود را از اراده مستقیم مولی(در گزاره‌های فقهی) برمی‌گیرد. 🔻برخی گزاره‌های فقهی در مرحله استنباط در ناحیه ادله این الزام را دریافت می‌کنند مانند حوزه احکام دیات، حدود و قصاص. برخی هم به اعتبار ترویج و صیانت از دستورات اسلامی در حوزه امربه معروف و نهی از منکر این الزامات را دریافت می‌کنند که روشن است بین این الزامات و لزوم رعایت ملازمه وجود دارد لذا حاکمیت در بسیاری از دستورات دینی کل واجبات را می‌تواند صیانت کرده و الزام کند یا لااقل از بی‌توجهی به آن یا اظهار به عدم قبول در عرصه عمومی از آن جلوگیری کند. منوط کردن الزامات فقهی به خواست عمومی و آراء مردم یک مبنای سکولاری در اجرای دین است. برطبق این مبنا اساسا اسلام وقتی میتواند اجرا شود که خواست عمومی مردم حیث تقییدیه احکام شرعی گردد! در حالی که الزامات از جهت ثبوت تابع رابطه حکم و فعل مکلف با آثار و نتایج آن است و از حیث اثبات تابع روش استنباط از ادله و از حیث اجرا تابع بایستگی و امکان (بسط ید) حاکم است. 🔹تنها در مرحله اجرا است که می توان مساله خواست عمومی را بعنوان یکی از شرایط بسط ید فقیه و نه الزام در نظر گرفت. ❗️عجیب است این همه مطلب مهم در حوزه مباحث علمی توسط شخصی که مدعی فقه و حقوق و استنباط و اجتهاد است با مغالطات گوناگون به صورت رسانه‌ای طرح می‌شود. آیا شما تمام هم و اراده خود را بر اجرای احکام دینی گذاشته اید یا بر رد آن و عرفی سازی دین!!؟ 🆔 @h_falahati