جانم علی
هر که شد در عمر خود یکبار مهمانِ علی(ع)
دل به دستش داد و شد همواره حیرانِ علی(ع)
عاشقش شد! خاطرش را خواست و بود از ازل
جان پیغمبر(ص) دمادم بسته بر جانِ علی
پیشِ من از سفره های این و آن حرفی نزن
چونکه میسازد به من تنها فقط نانِ علی(ع)
داد انگشتر بدونِ وقفه در حال رکوع
بیشتر از سطح درک ماست احسانِ علی(ع)
بی خبر، آهسته، نیمه شب، بدون های و هو
بود بی رنگ و ریا احسانِ پنهانِ علی(ع)
نیست شکی در مسلمان بودنم اما هنوز
میخورم حسرت که باشم کاش سلمانِ علی(ع)
سنجشَش در حشر بی تردید حبّ فاطمه ست(س)
نقش بسته ذکر یازهرا(س) به میزانِ علی(ع)
تا خدا عشق مرا نسبت به خود باور کنَد
میخورم سوگند در محشر به قرآنِ علی(ع)
دور تا دور ضریحش، دور تا دورِ نجف
شد معطر امشب از عطر گریبانِ علی(ع)
تشنهٔ ایوان-طلایم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی(ع)!
مرضیه عاطفی
#شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار #مرضیه_عاطفی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حضرت «مشکل گُشا
ای حضرت «مشکل گُشا» هر جای دنیا با توام !
ای آفتاب «هَل اَتی» پنهان و پیدا با توام !
دلشادم از این زندگی ، مشتاق مرگ خویشتن
زیرا هم اینجا با توام ، زیرا هم آنجا با توام !
آن ذرّه ی خاکم که در حال و هوای عشق تو
بر آب و آتش می زنم ، چون بی محابا با توام !
در اوج شادی با توام ، در موج غم ها با منی
در موج شادی با منی ، در اوج غم ها با توام !
لب های من سرمست تو ، چشمان من پابست تو
جان و دلم در دست تو از بس سراپا با توام !
ای ساحل آرامش و کشتیِ امواج بلا
ای ناخدای با خدا ، دریا به دریا با توام !
حرف دلم را بیشتر ، در بیت آخر می زنم
با من بمان ای مهربان ، تنهای تنها با توام !
سید روح الله باقری
#سید_روح_الله_باقری #شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
لا فتی الّا علی
حرف میرانم در اینجا از مقام آفتاب
نه غلط گفتم فقط گویم ز نام آفتاب
خوش سعادت بردم از این شعر خام آفتاب
هر کسی آقاست قطعا شد غلام آفتاب
ای به قربان مقامات و مرام آفتاب
برگ میروید به پاس احترام روی او
گل شکوفا میشود با شوق عطر و بوی او
شهد شیرین میشود از حسن خلق و خوی او
چرخ میگردد به اذن و قدرت بازوی او
پس جهان بر جا بود با اهتمام آفتاب
آفتابی و فروغ تو جهان را در گرفت
یازده نور از تو نبض چرخ را در بر گرفت
با تو عشق از نو به عالم شیوه ای دیگر گرفت
بعد از آن هر کس که از تو منصب نوکر گرفت
شد دلش روشن به انوار مدام آفتاب
ز آفتاب آسمان قطع یقین بالاتری
میکنی بر آفتاب و ماه و انجم رهبری
برده ای دل از نبی از عالم و آدم سری
چون به کرسی جای داری در مقام داوری
پس یقینا دست داری در زمام آفتاب
من تو را از چشم خود خواندم خطا شد یا علی
حق علی آقا علی سرور علی مولا علی
از ازل تا روز محشر لا فتی الّا علی
چون علی با حق نشسته حق نشسته با علی
شرم دارم بر تو دادم اتهام آفتاب
آفتابا بگذر از من و از خطای باورم
میروم با این خطا تا انتهای باورم
باورم هستی و میمانم به پای باورم
در قنوتم ذکر میگویم برای باورم
سر به سجده میبرم در احترام آفتاب
مهر می آید به پاس احترام یک نماز
هر طلوع صبح یعنی یک قیام یک نماز
روشنی تکبیر باشد بر مقام یک نماز
ظهر تفسیر قعود است و پیام یک نماز
بر علی وقت غروب آمد سلام آفتاب
تو قیامت قامتی و قامتت اصل قیام
ماه نیکو منظری و جلوه ات ماه صیام
برق چشمانت به درد هر دو عالم التیام
گر بگیرد ذوالفقارت ره به بیرون از نیام
می شود این تیره شب روز قیام آفتاب
ما کویری تشنه هستیم این جماعت آبشار
از خزانیم و تمام نسل حیدر از بهار
این تبار از آفتاب اند آفتاب اند این تبار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
میشود امر فرج حسن ختام آفتاب
داریوش جعفری
#داریوش_جعفری #شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
علی جان
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها
علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها
بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش
به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذر ها
خودش بر منبر پروردگار خویش لم داده
سپرده کار های دنیوی را دست اشترها
کسی دشمن نمیدارد علی را غیر بد نطفه
سند هم خواستی جویا شو از دامان مادر ها
علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد
تفاوت بین اصغرها و اکبر ها و حیدر ها
اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش
گمانم فاش میخواندند ربش روی منبر ها
ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی
کنیز و خادمش هستند اسما ها و قنبر ها
علی در بدو دنیا آمدن کعبه قرق کرده
برایش کار دشواری نبوده فتح خیبر ها
علیرضا وفایی (خیال)
#شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار #علیرضا_وفایی_(خیال)
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا علی
هزار مرتبه شکرِ خدای حَیِّ وَدود
که از ازل دل من مبتلایِ حیدر بود
دلم خوش است که دیوانه علی هستم
به خلقتم نبود جز غلامی اش مقصود
علی کسی است که فرموده از زبانِ خدا
چنین کلامِ گهربار ، حضرت محمود :
اگر تمام خلائق محبِّ او بودند
نمیشد آتش دوزخ به عزتم ، موجود
علی کسی است که از عرش آن علیِ عظیم
مدام داده سلام و به او رسانده درود
حدیثِ مستندی هست از شبِ معراج
که با صدای علی حق نموده گفت و شنود
کی است آن شه والا که گفته دشمن او
علی اگر که نمیبود میشدم نابود
علی است آنکه به جز مصطفی بود برتر
ز خضر و صالح و موسی و یوسف و داود
مسیح دست به درمان زند اگر بی شک
بدون اذن علی نیست در دمش بهبود
روایت است که بی حب او صلاة و صیام
نمیرسد به قبولی و میشود مردود
علی چراغ شبِ تارِ طالبِ راه است
علی است راه نجات و علی است راه صعود
بهشت جای محبانِ اوست چون بی شک
محبت علی و آل اوست شرط ورود
علی است او که بود کفوِ مادر سادات
همان بتول گرامی که هست رازِ وجود
همان که خشم خدا هست خشمِ او آری
به شادیِ دلِ او میشود خدا خشنود
همان مطهره ای که به پای راه علی
به ضربتی گل رویش به کوچه گشت کبود
علی شناس شوند و غلام او بشوند
تمام خلق به دستانِ مهدیِ موعود
کجا توانِ بیانِ فضائلش دارم؟
که عقل من نرسد بر کمالِ نامحدود
برای عرض ارادت به ساحتش (یونس)
به لطف نیم نگاهی از او قصیده سرود
یونس وصالی (یونس)
#شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار #یونس_وصالی_(یونس)
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ابو تراب
ای رمزِ به لفّافهی این الرجبیون
عاقل شدم آن روز که گشتم به تو مجنون
زان روز که گفتم ز تو ، هستم به تو مدیون
صد شکر نوشتند مرا از علویّون
اکسیر تو بر خاک من آمیخت و زر شد
در حوض دلم نقش تو افتاد و قمر شد
از باب تراب، قطعه ی خاکی به من افتاد
از طینت پاکت گل پاکی به من افتاد
از مضجع تو شاخه ی تاکی به من افتاد
در مکتب عشقت دل چاکی به من افتاد
تا آتش عشقت به دلم کارگر افتاد
بر ملک دلم دولت پاینده تر افتاد
منصور انا الحق زد و غافل ز وجودت
ای حق مسلّم که معما است حدودت
معنای صلاتی و نبی خوانده عمودت
تصویر خداوند جهان بود نمودت
محبوب تر از ذکر تو دیگر عملی نیست
در هیچ غمی چاره به جز نادعلی نیست
شک نیست که منظور ز خیرالعملی تو
مشتق شده از نور خدا در ازلی تو
ای فاتح خیبر همه دانند یَلی تو
هر وصف بگویم ز شما هست، ولی تو
معروف ترین قسمت الفاظ اذانی
ای حضرت مولا تو امیر دو جهانی
والعصر که بی حبّ علی (ع) نیست هدایت
ایمان به خدا بی مددش نیست کفایت
ای آنکه تو میزانی و ایمانی و آیت
اسلام بنا گشته به ارکان ولایت
سوگند که مردم همه هستند لَفی خُسر
جز شیعهی تو چون که خدا گفته تویی یُسر
هرگز نتوان یافت کسی را به تو مانند
دزدانِ لقب واژه ی صدیق چه دانند
فاروق تویی سلطه گران، مفت گرانند
هرآنچه که گویند به حالِ هذیانند
بدخواه تو در هردو جهان از نظر افتاد
`با آل علی (ع) هرکه در افتاد ور افتاد”
هرچند که آلوده و بی عذر و جوابم
در روز جزا فرض که از اهل عذابم
برگردنم اویخته باشند کتابم
می خواست خداوند بپرسد ز حسابم
بر مصحف من گرچه گنه بود و سزایش
بسم اللهِ آن حبّ علی (ع) بود و ولایش
هرچند قلم مدح تو بنوشت و گهر سُفت
تحریر علی (ع) لرزه به جانش زد و آشفت
هندو و مسلمان و مسیحی ز علی(ع) گفت
گفتند ولی وصف تو پایان نپذیرفت
وقتی که علی وجه خداوند جهان است
هرچند بگویند از او باز نهان است
جواد محمود آبادی
#جواد_محمود_آبادی #شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مولایِ متقین
نشانه ی ولایت از ریشه ی یقین است
این گفته ی خدا بر محمدِ امین است
پیمبرِ مُکرّم ، در حجهًُ الوداع گفت
منصوبِ این خلافت، امیرِمؤمنین است
این آخرین پیام است از جانبِ خداوند
حُسنِ خِتامِ آیات، تکمیلِ باغِ دین است
این شد وصیتِ من، ای حاضرین و غایب
حیدر به جایِ احمد، همواره جانشین است
هر کس که من ولی ام، از بعدِ من علی است
هُمامِ شاهِ شوکت، مولایِ متقین است
در نزدتان سپارم، این ثِقلِ اکبرم را
چون عزٌت دو عالم، از برکتِ همین است
قرآن فروغِ جان و، عِترت چو اهلِ بیتم
تا نزدِ حوضِ کوثر در نزدتان امین است
محراب و منبرِ من، این نورِ انورِ من
شایسته ی مقامِ خورشیدِ عالمین است
بر فاطمه مبارک، این جلوه ی امامت
در نسلِ کوثرِ او، این حُجتِ مُبین است
در هِلهِله ملائک، از آسمانِ بالا
این شور و شادمانی، از عرش تا زمین است
این سلسله امامت، تا عرصه ی قیامت
از ریشه ی علیُ وَ آلِ طاهرین است
بر مؤمنین مبارک پیوندِ این ولایت
نا محرمان بدانند این حقٌِ شاهِ دین است
نامِ غدیر مُهریست بر تارُکِ امامت
هر آن که کرده بیعت پاداشِ او برین است
ای شیعیان امروز بر گِردِ هم نشینید
هیجدهم ذیحَجه اعیادِ مسلمین است
حور و ملَک به شادی این نغمه می نوازند
مولا علیِ اعلا امامِ اولین است!
هستی محرابی
#شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار #هستی_محرابی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله
پس کجایند اهل ماه رجب؟
روزه داران جبهه ی تقوا
چاکران قبیله ی ایمان
سینه چاکان مخلص مولا
یا من ارجوه های پی در پی
گریه ی سجده های طولانی
یا رب العفو های نیمه ی شب
ناله ی از سر پشیمانی
مژده آورده جبرییل از عرش
خوش به حال سبوکشان علی
شده روشن حریم میخانه
به جمال نوادگان علی
پسران امام های رئوف
برسانید رزق کرب و بلا
یا علی اصغر امام حسین
یا علی اکبر امام رضا
شاه شمشاد قامت دیگر
مظهر جود و معدن رحمت
حسنی دیگر است وقت کرم
صاحب فضل و صاحب شوکت
میوه ی قلب ضامن آهوست
مهربان مثل حضرت باباست
اول صحن جامع رضوی
اسم زیبای اطهرش پیداست
این ورودی حکایتی دارد
سالیانی ست گونه میسایم
روزی ام صحن کاظمین نشد
پس به باب الجواد می آیم
یارضا! یارضا! مبارک باد
این پسر نیست... پاره ی ماه است
این پسر امتداد نور شماست
حیف عمر جواد کوتاه است
عمر کوتاه ارثی است آقا
مادرت هم جوان جوان جان داد
او نود روز درد کشید
تا که بر عمر خویش پایان داد
دختری هم سه ساله جان داده
مرگ ، اصلا به او نمی آمد
دختری که حدود چل منزل
زجر با تازیانه او را زد
بیشتر از همه دلم خون
روضه ای سخت تر ز گودال است
روی دست پدر ، دم خیمه
پسری شیرخواره بی حال است
ضارب چشم حضرت سقا
لعنتی باز آمد و شر کرد
پسری را لطیف تر از گل
حرمله با سه شعبه پرپر کرد
گوش تا گوش سر بریده شده
ولی اصغر هنوز می خندد
پدرش خم شد و کمی با مکث
چشم بازش به بوسه میبندد
علیرضا وفایی خیال
#شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #شعر_ولادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_ولادت_رضیع_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مولای من
دلم گرفته از این روزگار زجرآور
جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر
تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی
جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر
همه اجاره نشین شهنشه نجفیم
زمین عمارت شخصی اوست سرتاسر
مسیح میشوم و مُرده زنده خواهم کرد
به دست من برسد خاک پایی از قنبر
هوارِ میثم تمار روی دار این بود
ضرر نکرده کسی که در عشق کرده ضرر
هراسِ مرگ بدل شد به اشتیاق وصال
فَمَن یَمُت یَرَنی” تا شنیدم از مادر به خاکِ تیره نخواهد نشست میّت ما درون قبر بریزند تربت حیدر دل شکسته ی مارا چه میشود بخرند برای او بفرستند، هِدیه روز پدر چه عافیت چه بلا، راضی ام به تقدیرم به دستِ دستخدا هست تا قضا و قدر مَبین که پیرهن وصله دار می پوشد تراب با نظر بوتراب گردد زر علیست کیسه به دوش مدینه و کوفه علی به سوره ی انفاق و هل اتی مظهر به جز علی چه کسی قادر است وقت نبرد سلاح خویش ببخشد به دشمن کافر امیر بودن و هم سفره ی فقیر شدن از عهده ی احدی غیر از او نیامده بر نوشتم آنچه که خوبیست را به پای علی نوشتم آنچه بدی هست، پای آن سه نفر یکی ز جنگ فراری یکی بلاگردان بگو کدام شود جانشین پیغمبر؟! اگر ملاک جگر هست؛ماجرای ِ مَبیت ` اگر که قدرت بازوست؛قلعه ی خیبر کَنَنده ی در خیبر اگر چه بوده ولی شکسته است غرورش در آستانه ی در گروه شعر یا مظلوم #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ابوتراب #شعر_مدح_حضرت_علی #شعر_مدح_حضرت_مولا لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا علی و یا علی و یاعلی
گوش کن ای دل حدیث نور را..
لالکن صوت دف و تنبور را
جور کن این وصله ی ناجور را
نوش جان کن خوشه انگور را
نوش جان! این خوشه تاکش منجلی ست
باغبانش کیست؟مولانا علیست
خیز و از کوثر وضویت را بساز
کسب تکلیفی کن از شاه حجاز
قبله گاهت را نجف کن در نماز..
بعد بر این سجده عالی بناز
سجده عشاق جور دیگر است
مقصد من از عبادت حیدر است
هجر را بر وصل منتج کن برو
سر به تیغ ابرویش کج کن برو
با همه غیر علی لج کن برو
در طوافش نیت حج کن برو..
سور و سات ما نجف را دیدن است
حج ما دور علی گردیدن است
چشم او چشم خطاپوش خدا
بوده از آغاز هم دوش خدا
به لب او بسته شد گوش خدا
باز شد بر رویش آغوش خدا
روی پایش بوسه اول خاک زد
کعبه از شوقش گریبان چاک زد..
وقت وضع حمل تا درمانده شد
مریم از بیت الهی رانده شد
مادر تو سوی کعبه خوانده شد
برخلایق اینچنین فهمانده شد..
کعبه ای که قبله گاه عالم است
ملک شخصی علی اعظم است
بسته شد با تو قرارم بعد از این
سکه شد پس کارو بارم بعد ازین
لب به ساغر میگذارم بعد ازین
سیزده را دوست دارم بعد ازین
این هم از لطف جناب حیدر است
سیزده از هر عدد زیباتر است
با خدا راز کهن دارد علی
مثل او لحن سخن دارد علی
ذات پاک ذوالمنن دارد علی
جانشینی چون حسن دارد علی
بوالحسن خوانم اگر اورا رواست
دست بوس او امام مجتبی ست
مرد اگر مولاست مردان جمله هیچ
اون نباشد دین و ایمان جمله هیچ
بی علی صد ختم قرآن جمله هیچ
بی علی صد سال عرفان جمله هیچ
با علی کوه گناهم شد ثواب
یک علی گفتم هزاران شد حساب
گرچه دورش تا قیامت دشمن است
راه مولا مثل نامش روشن است
سهمش از دنیا همین پیراهن است
بخدا این مرد بابای من است
گرچه اورا تاج سر میخوانمش
موقع گریه پدر میخوانمش
نان مارا داد و نان خود نخورد
بار مارا شب به شب بر شانه برد
جای زشتی خوبی مارا شمرد
آمد و مارا به زهرایش سپرد
بعد ازآن شد سرپناه ما همه
سایه ی چادر نماز فاطمه
هرکجا دیدی که حرف حیدر است
روضه ی زهرا کلام آخر است
حرف دیوار است صحبت از در است
بانوی خانه چرا بی سنگر است
آخر از این داغ میمیرد علی
کوثر و شلاق!میمیرد علی..
#شعر_ولادت_امیرالمومنین
#سید_پوریا_هاشمی
@hadithashk
یا امیرالمومنین
"اشک" از "دیده" سر درآورده
چشم من شعر تر درآورده
از مضامین پدر درآورده
یا کریمی که پر درآورده
می پرد تا حریم پاک نجف
خُمّ ما و شراب تاک نجف
چشم افتاد تا به قامت تو
سجده کردیم ما به هیبت تو
به خلایق برای طاعت تو
تا که ابلاغ شد ولایت تو
همه روز ازل بلی گفتند
صد و ده مرتبه علی گفتند
آفریده است زلف تو شب را
ماه رویَت هزار کوکب را
چشم مستت خُمِ لبالب را
می گزیدند حوریان لب را_
_از رُخت تا خدا نقاب گرفت
کهکشان رنگ آفتاب گرفت
عکس تو در میان قاب افتاد
با طلوعِ تو آفتاب افتاد
تا که از چشم تو شراب افتاد
دهن جنِّ و انس آب افتاد
ای خداوند باده...، خلق شدی
چِقَدَر فوقالعاده خلق شدی
تا خدا خیره شد به چشمانش
گفت: هفت آسمان به قربانش
دست حیدر سُپرد سُکّانش
خِلقَت آغاز شد به فرمانش
پس عوالم در اختیار علی ست
خَلقِ باقیِ "خلق" کار علی ست
ما همه سائل تو خلق شدیم
ما برای دل تو خلق شدیم
ضربدر حاصل تو خلق شدیم
از اضافه گلِ تو خلق شدیم
قطره ایم و شکوه دریایی
بانی خلقت گداهایی
نذر شمع تو پر تراشیدیم
سوختیم و جگر تراشیدیم
این چُنین ما اگر تراشیدیم
بَهر طوف تو "سر" تراشیدیم
کعبه را در طوافِ خوددیدی
تا عبایی سیاه پوشیدی
نَفَسَت روح داده ایمان را
نور بخشیده نصِّ قرآن را
کعبه تا دید فَخرِ انسان را
پای تو چاک زد گریبان را
ای مُقرب ترین نشانه ی حق
سینه چاکِ شماست خانه ی حق
تا در آفاق بحث هست تو شد
جبرئیلی نخورده مست تو شد
بال او منبر اَلَستِ تو شد
دست پرودگار دست تو شد
شب معراج مصطفی می دید
دست هایی که سیب می بخشید
تو درخشانشهابِ نیمه شبی
آینه دار جلوه های رَبی
به خداوند، تک یل عربی
زرهِ لَیْلَةُ المَبیت نبی_
_مرگ در پیش پات می لرزَد
اجل از هیبت تو می ترسد
یالِ دُلدُل در اختیار علیست
جنگ ها عرصه ی شکار علیست
معرکه ها در انحصار علیست
سِیفُ الاِسلام ذوالفقار علیست
سِیل خشمش شکست سدها را
بر زمین کوفت عَبدَوَدها را
دست تو بذر عشق می کارد
از نگاه تو فضل می بارد
تن این منکرین که می خارد...
چه کسی خطبه، بی الف دارد!
شرزه شیرِ کلام رامِ علی
آیه های خدا...، کلام علی
دام بگذار، ما کبوترتان
یک به یک می شویم پرپرتان
درک آدم کجا و محضرتان
"ردِّ شَمس" است کار قنبرتان
این کرامات کسر شأن شماست
بس که حدِّ مقامتان بالاست
خنده ی سبز تو صنوبرساز
بامِ پلک ترت کبوترساز
نمک سفره ی تو قنبرساز
خاک نعلِین تو ابوذر ساز
بوسه زد عرش بر قدم هایت
روی دوش نبیست جاپایت
کاش پائیز را بهار کند
دل ما را به غم دچار کند
تا از این دردها فرار کند
صید آزُرده را شکار کند
ماهی برکه رستگار شود
تا به قُلّاب تو سوار شود
ابرِ شبگریه ام که می بارم
بَرده ی پاپتیِ بازارم
میثمی از تبار تمّارم
سالیانیست تشنه ی دارَم
عطش وصلِ عشق را کم کن
نخلِ دار مرا فراهم کن
ای که از دیگران سری مولا
با خداوند می پری مولا
تو که اینقَدر دلبری مولا
بار بُنجل نمی خری مولا؟!
کاش من هم مقیم تان بودم
کُنج حُجره گلیم تان بودم
ذرّه ای با گدا تَساهُل کن
چند سالی مرا تَحَمل کن
خرج من را خودت تَقَبُّل کن
در رکوع ات به من تَفضُّل کن
من به جز نوکری نمی خواهم
از تو انگشتری نمی خواهم
سر که دادیم سر سپرده شدیم
سرِ بازار کشتهمُرده شدیم
زیر پای نگار بُرده شدیم
پا که خوردیم و سالخورده شدیم
پیر عشقت شهید می گردد
نوکری رو سفید می گردد
دور آخر به ما جواب بده
دست ما هم کمی شراب بده
دلِ ما را نکن کباب...، بده
مُهر ما را، ابوتراب، بده
دائماً مَست، مِی به کف باشد
مُهر اگر تربتش نجف باشد
کاش ما را به حق شاه نجف
بنویسند در پناه نجف
شاهراهِ خداست راهِ نجف
کعبه ی ماست بارِگاه نجف
زائرانی که مسخِ ایوانند
سمت حیدر نماز می خوانند
ذکر تسبیحِ اولیا حیدر
ساحل امن انبیا حیدر
به خدا می رسیم با حیدر
یک علی راه مانده تا حیدر
امتحان جز ولیشناسی نیست
غیر "زهرا" علی شناسی نیست
علّت خلق ماسوا زهرا
بانی خنده ی خدا زهرا
"بَضْعَةٌ مِنِّ" مصطفی زهرا
روح ایمان مرتضی زهرا
گوهر عاشقی تبلور کرد
حیدر از فاطمه تشکر کرد
جسد عشق جان گرفت امروز
لال بود و زبان گرفت امروز
زانوانش توان گرفت امروز
خانه تا بوی نان گرفت امروز
یا علی!خانه ی تو شکل گرفت
تاج شاهانه ی تو شکل گرفت
یاس تا روی آینه "ها" کرد
عشق تصویر تازه پیدا کرد
حیدر از فاطمه تقاضا کرد
تا کمی بندگی تماشا کرد
غرق در ذات اقدس رب بود
او ز نور خدا لباب بود
سنگ تا فرصت محک برداشت
تنِ آئینه ای ترک برداشت
زخم ناسور دل نمک برداشت
غاصبی لقمه ی فدک برداشت
کوچه ی تنگ تنگ تر شده بود
و دلی سنگ سنگ تر شده بود
دست سنگین که از سری رد شد
درد سیلیِ سخت بی حد شد
آهِ پروردگار مُمتَد شد
پسرش دید صحنه را...، بد شد
گوئیا پنج تن زمین خوردند
پیش چشم حسن زمین خوردند...
#شعر_ولادت_امیرالمومنین
#بردیا_محمدی
@hadithashk
آقای من
هر قطره دریا میشود وقتی بیایی
صحرا شکوفا میشود وقتی بیایی
آئینه در آئینه در آئینه لبخند
دنیا چه زیبا میشود وقتی بیایی
چیزی شبیه آنچه در باور نگنجد
مانند رویا میشود وقتی بیایی
رمز تمام قفلهای بسته ما
یک لحظه پیدا میشود وقتی بیایی
یوسف که در مصر ملاحت پادشاه است
محو تماشا میشود وقتی بیایی
در باور ما ریشه دارد وعده وحی
فتحا مبینا میشود وقتی بیایی
تلخ است صبر و انتظار اما به کامم
شهد گوارا میشود وقتی بیایی
آن پرچمی که عصر عاشورا زمین خورد
در کعبه برپا میشود وقتی بیایی
بر نیزه آیاتی که ثارالله میخواند
تفسیر و معنا میشود وقتی بیایی
یابنالحسن عقده ز کار بسته ما
با لطف تو وا میشود وقتی بیایی
کمیل کاشانی
#شعر_آیینی #شعر_فراق_امام_زمان #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_اهل_بیت #کمیل_کاشانی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹