eitaa logo
حدیث اشک
6.8هزار دنبال‌کننده
41 عکس
82 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا جواد الائمه(ع) ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها ساقیا می بده شراب آمد از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. حیف بال و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله پس کجایند اهل ماه رجب؟ روزه داران جبهه ی تقوا چاکران قبیله ی ایمان سینه چاکان مخلص مولا یا من ارجوه های پی در پی گریه ی سجده های طولانی یا رب العفو های نیمه ی شب ناله ی از سر پشیمانی مژده آورده جبرییل از عرش خوش به حال سبوکشان علی شده روشن حریم میخانه به جمال نوادگان علی پسران امام های رئوف برسانید رزق کرب و بلا یا علی اصغر امام حسین یا علی اکبر امام رضا شاه شمشاد قامت دیگر مظهر جود و معدن رحمت حسنی دیگر است وقت کرم صاحب فضل و صاحب شوکت میوه ی قلب ضامن آهوست مهربان مثل حضرت باباست اول صحن جامع رضوی اسم زیبای اطهرش پیداست این ورودی حکایتی دارد سالیانی ست گونه میسایم روزی ام صحن کاظمین نشد پس به باب الجواد می آیم یارضا! یارضا! مبارک باد این پسر نیست... پاره ی ماه است این پسر امتداد نور شماست حیف عمر جواد کوتاه است عمر کوتاه ارثی است آقا مادرت هم جوان جوان جان داد او نود روز درد کشید تا که بر عمر خویش پایان داد دختری هم سه ساله جان داده مرگ ، اصلا به او نمی آمد دختری که حدود چل منزل زجر با تازیانه او را زد بیشتر از همه دلم خون روضه ای سخت تر ز گودال است روی دست پدر ، دم خیمه پسری شیرخواره بی حال است ضارب چشم حضرت سقا لعنتی باز آمد و شر کرد پسری را لطیف تر از گل حرمله با سه شعبه پرپر کرد گوش تا گوش سر بریده شده ولی اصغر هنوز می خندد پدرش خم شد و کمی با مکث چشم بازش به بوسه میبندد علیرضا وفایی خیال لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا جواد الائمه ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها ساقیا می بده شراب آمد از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. حیف باب و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! موسی علیمرادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله پس کجایند اهل ماه رجب؟ روزه داران جبهه ی تقوا چاکران قبیله ی ایمان سینه چاکان مخلص مولا یا من ارجوه های پی در پی گریه ی سجده های طولانی یا رب العفو های نیمه ی شب ناله ی از سر پشیمانی مژده آورده جبرییل از عرش خوش به حال سبوکشان علی شده روشن حریم میخانه به جمال نوادگان علی پسران امام های رئوف برسانید رزق کرب و بلا یا علی اصغر امام حسین یا علی اکبر امام رضا شاه شمشاد قامت دیگر مظهر جود و معدن رحمت حسنی دیگر است وقت کرم صاحب فضل و صاحب شوکت میوه ی قلب ضامن آهوست مهربان مثل حضرت باباست اول صحن جامع رضوی اسم زیبای اطهرش پیداست این ورودی حکایتی دارد سالیانی ست گونه میسایم روزی ام صحن کاظمین نشد پس به باب الجواد می آیم یارضا! یارضا! مبارک باد این پسر نیست... پاره ی ماه است این پسر امتداد نور شماست حیف عمر جواد کوتاه است عمر کوتاه ارثی است آقا مادرت هم جوان جوان جان داد او نود روز درد کشید تا که بر عمر خویش پایان داد دختری هم سه ساله جان داده مرگ ، اصلا به او نمی آمد دختری که حدود چل منزل زجر با تازیانه او را زد بیشتر از همه دلم خون روضه ای سخت تر ز گودال است روی دست پدر ، دم خیمه پسری شیرخواره بی حال است ضارب چشم حضرت سقا لعنتی باز آمد و شر کرد پسری را لطیف تر از گل حرمله با سه شعبه پرپر کرد گوش تا گوش سر بریده شده ولی اصغر هنوز می خندد پدرش خم شد و کمی با مکث چشم بازش به بوسه میبندد علیرضا وفایی خیال لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سفره جود و کرم کیست امشب سفره جودش به پاست جود گفتم پس جواد ابن‌الرضاست کیست جزاوجود حق را جلوه‌گر آنکه حیران مانده از جودش بشر او سراپا خیر و مهر و رحمت است رأفت حق بر امام رأفت است ضامن آهو نصیبش نور شد غصه و غمها ز قلبش دور شد حضرت حق از سر عشق و صفا جود خود را داده کامل بر رضا معدن گنجینه‌ها پیدا شده کوری دشمن رضا بابا شده حق‌تعالی باب رحمت را گشود کشف گشت معدن لبریز جود آمدآنکه که جود در بنیاد اوست جود ارث خالص اجداد اوست سربه تعظیمش فرود آورده عرش زیر پایش بال حور العین فرش از نگاهش زشت زیبائی شود کل عالم حاتم طائی شود چشمهء رحمت به نامش متکی ست اوهمان زنجیره نسل علیست گر نمی‌بود او امامت هم نبود بی ولای او ولایت هم نبود بارش لطفش زِهر ابری فزون نام او در دفتر شیعه ستون برتر از اندیشه و افکار اوست سدّ لبریز و ذخیره دار اوست حوض احسانش بود پهن و عمیق بر رکاب دل نشسته چون عقیق فصل نو در مصحف اسلام اوست صاحب هر اختیار تام اوست کل عالم در ثنای او زبان غیرحق هر کس به مدحش ناتوان بهر شیعه در مقام جستجو نیست مولودی مبارک‌تر از او او گل ریحانه و خوش‌ظاهر است باطنش هم صاف و پاک و طاهر است در بساط عشق‌بازی از نیاز کعبه می‌خواند به سمت او نماز رخصت لیل و نهار و زندگی‌ست بی تقارن در مقام بندگی ست مست عطر ناب انفاسش هواست خاک زیر پای او نرخ طلاست تا قدم‌هایش براین عالم نشست رونق بازار خوبی‌ها شکست گرچنین ماه رجب شد سرفراز از وجودش کرده کسب امتیاز آمد آنکه سفره داری کار اوست جود و احسان بنده دربار اوست دیدگانش دل‌ستانی می‌کند با گدایان مهربانی می‌کند لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا جواد الائمه(ع) گاه‌گاهی نگاه ما را بَس بوسه‌ای گاه‌گاه ما را بَس گرچه از دستِ یار ممکن نیست جگری روبراه ما را بَس ما گره در گره شدیم اما... لطفِ زُلفی سیاه ما را بَس رو به چشمش نمازِ خود خواندیم و همین اشتباه ما را بَس تا به کویش نرفته‌ایم افسوس ولی این شوقِ راه ما را بَس در بساطم نبود غیر از آه و همین نصفه آه ما را بَس مرقدی با دو گنبد زردش خاکِ آن بارگاه ما را بَس یک ضریح و دو قبله و دو امام یک حرم با دو شاه ما را بَس به ضریحش نشد اگر برسیم کنجِ آن سرپناه ما را بَس ما حسینی شدیم شُکرِ خدا کاظمینی شدیم شُکرِ خدا زلفِ ما را به بادها داند لطف خود را به یاد‌ها دادند تا گره‌های کارِ من دیدند به لبم یاجوادها دادند تا که بردیم نام او دیدیم رونقی بر کسادها دادند تا ازاین خانه ما جدا نشویم به لبم وَاِن‌یکاد‌ها دادند نان خود را دوباره بخشیدند ازسرِ ما زیادها دادند نامراد آمدیدم اما باز قبل گفتن مُرادها دادند مثل باران شدند رحمت را بر تمام بلادها دادند خط کشیدند روی بدها و... باز هم امتدادها دادند حرف‌های نگفته آوردم تا به دستم مدادها دادند هی نوشتیم نامه ادرکنی یاجواد الائمه ادرکنی از جمالش کمال می‌ریزد از کمالش جلال می‌ریزد از لبش دانه‌های سرخ انار از قدش اعتدال می‌ریزد به تماشاش ایستاده جهان که بهم نظم سال می‌ریزد روی دوشِ رضا از آن گیسو آبشاری زلال می‌ریزد نورِ او لَن‌تَرانیِ موسی است کوه هم بی مجال می‌ریزد چقدر چامه و چکامه براش از قلم‌های لال می‌ریزد همه تقصیرِ تیغ آن ابروست خونِ ما را حلال می‌ریزد آمد و از غبارِ جاده‌ی او معجزاتی محال می‌ریزد بعد از این از دلِ غریب رضا غم قال و مقال می‌ریزد به علی رفته نور سرمدِ ما آمده سومین محمدِ ما ای مبارکترین سلام رضا آفتاب علی الدوام رضا سبزی مسجد النبیِ علی کعبه‌ی مسجدالحرامِ رضا نهمین رکعت رسول خدا اولین اشهدُ ، السلامِ رضا امتداد همیشه‌ی زهرا شرف‌الشمس مستدام رضا سجده‌ی شکر فاطمه این است برکت‌های خاص و عامِ رضا ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یابن الرضا(ع) یا به این کوچه معروف گدارا نکشید.. یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید! ما گداییم،شما منت مارا نکشید! منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید! به گدایان گرفتار،بفرما زده اید قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است حکم ما شب زده ی دربدر فانوس است برسانید به هرکس ز خودش مایوس است غصه ای هست اگر!چاره ی آن در طوس است عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد. آسمان خنده به لب میل به باران دارد ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد.. چشمشان کور که خورشید به دامان دارد! عجب است این پسر امروز پیمبر نشده هیچ مولودی از او با برکت تر نشده! وجناتش سکناتش شرف مصطفوی ریخته در نظرش معجزه های نبوی خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی چه بگوییم به او؟؟قندو نبات رضوی! قل هو الله احد ریخته بر لبهایش ای به قربان صدای خودش و بابایش سیر کردیم به قرآن خدا خط به خطش خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش جان به این خالق و این دیکته بی غلطش! `چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی” سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی! ای دل از سنگ‌شدن دل بکن و گوهر باش آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش کاظمینی شده دست علی اصغر باش که خدا عیدی مارا دو برابر داده رزق ما میرسد امشب ز دو آقا زاده این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است علی دیگری از عرش نمایان شده است شیر شیر است دلیر است چه کوچک چه بزرگ برمیاید ز علی ابن حسین کار سترگ نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است دست اگر دست حسین است گهردار تر است این پسر از همه در معرکه سردار تر است از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و چشم برهم زدنی امد و شش ماه شد و نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و.. دیر از آمدن حرمله آگاه شد و.. همه گفتند که این بار نباید بزند هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند! حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد بین خون آینه ی صورت او مبهم شد گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد بدن و صورت ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا جواد الائمه ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها ساقیا می بده شراب آمد از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. حیف باب و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! موسی علیمرادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله پس کجایند اهل ماه رجب؟ روزه داران جبهه ی تقوا چاکران قبیله ی ایمان سینه چاکان مخلص مولا یا من ارجوه های پی در پی گریه ی سجده های طولانی یا رب العفو های نیمه ی شب ناله ی از سر پشیمانی مژده آورده جبرییل از عرش خوش به حال سبوکشان علی شده روشن حریم میخانه به جمال نوادگان علی پسران امام های رئوف برسانید رزق کرب و بلا یا علی اصغر امام حسین یا علی اکبر امام رضا شاه شمشاد قامت دیگر مظهر جود و معدن رحمت حسنی دیگر است وقت کرم صاحب فضل و صاحب شوکت میوه ی قلب ضامن آهوست مهربان مثل حضرت باباست اول صحن جامع رضوی اسم زیبای اطهرش پیداست این ورودی حکایتی دارد سالیانی ست گونه میسایم روزی ام صحن کاظمین نشد پس به باب الجواد می آیم یارضا! یارضا! مبارک باد این پسر نیست... پاره ی ماه است این پسر امتداد نور شماست حیف عمر جواد کوتاه است عمر کوتاه ارثی است آقا مادرت هم جوان جوان جان داد او نود روز درد کشید تا که بر عمر خویش پایان داد دختری هم سه ساله جان داده مرگ ، اصلا به او نمی آمد دختری که حدود چل منزل زجر با تازیانه او را زد بیشتر از همه دلم خون روضه ای سخت تر ز گودال است روی دست پدر ، دم خیمه پسری شیرخواره بی حال است ضارب چشم حضرت سقا لعنتی باز آمد و شر کرد پسری را لطیف تر از گل حرمله با سه شعبه پرپر کرد گوش تا گوش سر بریده شده ولی اصغر هنوز می خندد پدرش خم شد و کمی با مکث چشم بازش به بوسه میبندد علیرضا وفایی خیال لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نوری ز عرش آمد نوری ز عرش آمد و وقتِ سپیده شد مابِین شهر صوت اذانی شنیده شد در صور جسم،نفخه ی روحی دمیده شد آئینه ی جمال نبی آفریده شد خورشیدِ روی بام رضاجان ما..،سلام ای سومین محمد ایمان ما..،سلام لبخند تو به خوشه‌ی گندم سلام کرد بامِ عروج ، بالِ تو را احترام کرد شُرب نگاهِ تو چه شرابی به جام کرد چِل سال انتظار پدر را تمام کرد از قعرِ چاهِ طعنه ی مَردُم..،رها شدی تو یوسف مدینه ی یعقوب ما شدی جود تو شیعه را ز گدایی مُعاف کرد باید به دور دست کریم‌ات طواف کرد حُبِّ تو ریسمان دلم را کلاف کرد حتّی عصا به مرتبه ‌ات اعتراف کرد عشق تو حُکم قطعیِ حفظ شعائر است هرکس که بی ولای تو مُرده‌است..،کافر است در فصل‌فصلِ کوچ،شبیه کبوتریم از کاظمین تا حرم طوس می پریم جیره‌بگیرِ گندم خواهر_برادریم ما ریزخوار سفره ی موسی‌بن جعفریم این کاسه‌ها رسیده به خوان سِتُرگ تو قربان سفره‌داری بابابزرگ تو در خاک ما نسیم دل‌انگیز یاس‌هاست ایران؛پناهگاهِ ولایت‌شناس‌هاست روی ضریح‌ها گرهِ التماس‌هاست این عمه جانِ تو بخدا جانِ فارس هاست مانند موجِ عاطفه ها در تلاطمیم خدمتگزار حضرت معصومه ی قمیم نقش تو طرح نقشه ی آب و گل من است حِرزَت امید آخر هر مشکل من است پشت در حریم شما..،منزل من است باب‌الجواد؛باب مراد دل من است دروازه ی رسیدن شیعه به جنتی تو آن جواز آخر قبل از زیارتی در دشت خشک لذت باران تویی تویی تلفیقی از کرامت و احسان تویی تویی روز جوانِ مردم ایران تویی تویی اصلاً علیِّ اکبر سلطان تویی تویی هرچند مَشهَدی‌ شده ام..،کربلایی‌ام من بی قرار بوسه‌ی پائینِ پایی‌ام زلف تو جز نوازش باد سحر ندید شش‌ماهگیِّ عاطفه‌ ی تو خطر ندید گهواره ات لطیف تر از جنس پر ندید شکر خدا که تشنگی‌ات‌ را.،پدر ندید آه از دل حسین..،سه‌شعبه بلند شد اصغر سرش به تکّه ای از پوست بند شد اشک پدر به گونه‌ی اصغر چکید..،آه با چه مشقتی به خیامش رسید..،آه این صحنه را سکینه دم خیمه دید..،آه ارباب از رباب خجالت کشید..،آه!... ولله قلبِ اَخنَس و خولی رقیق نیست قبری که کنده اید برایش..،عمیق نیست بردیا محمدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یابن الرضا(ع) یا به این کوچه معروف گدارا نکشید.. یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید! ما گداییم،شما منت مارا نکشید! منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید! به گدایان گرفتار،بفرما زده اید قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است حکم ما شب زده ی دربدر فانوس است برسانید به هرکس ز خودش مایوس است غصه ای هست اگر!چاره ی آن در طوس است عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد. آسمان خنده به لب میل به باران دارد ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد.. چشمشان کور که خورشید به دامان دارد! عجب است این پسر امروز پیمبر نشده هیچ مولودی از او با برکت تر نشده! وجناتش سکناتش شرف مصطفوی ریخته در نظرش معجزه های نبوی خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی چه بگوییم به او؟؟قندو نبات رضوی! قل هو الله احد ریخته بر لبهایش ای به قربان صدای خودش و بابایش سیر کردیم به قرآن خدا خط به خطش خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش جان به این خالق و این دیکته بی غلطش! `چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی” سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی! ای دل از سنگ‌شدن دل بکن و گوهر باش آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش کاظمینی شده دست علی اصغر باش که خدا عیدی مارا دو برابر داده رزق ما میرسد امشب ز دو آقا زاده این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است علی دیگری از عرش نمایان شده است شیر شیر است دلیر است چه کوچک چه بزرگ برمیاید ز علی ابن حسین کار سترگ نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است دست اگر دست حسین است گهردار تر است این پسر از همه در معرکه سردار تر است از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و چشم برهم زدنی امد و شش ماه شد و نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و.. دیر از آمدن حرمله آگاه شد و.. همه گفتند که این بار نباید بزند هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند! حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد بین خون آینه ی صورت او مبهم شد گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد بدن و صورت ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا جوادالائمه(ع) امشب از بیت رضا نور به دامان داریم موج شادی به دل و روح و تن و جان داریم چه مبارک سحری از دم سلطان داریم هر چه داریم هم از شاه خراسان داریم حیدری زاده گلی نیک نهاد آمده است از عنایات خداوند جواد آمده است خبر آورده که شب را سحری پیدا شد قمر برج ولا را قمری پیدا شد به نهال رضوی برگ و بری پیدا شد ثمر آل علی را ثمری پیدا شد گوش کن زمزمه ی دادرس از عرش رسید مژده ای دل که مسیحا نفس از عرش رسید شیعهء ناب ز بود تو شد اثنی عشری روز چون شمسی و شب برج ولا را قمری وقت میلاد تو سر داد خروس سحری (چه مبارک پدری و چه مبارک پسری) جود و احسان تو از شاه خراسان داریم قدم خیر تو از حضرت سلطان داریم ساقی و باده و جام و می و پیمانه تویی به گل روی رضا شمعی و پروانه تویی جسمی و جانی و هم حضرت جانانه تویی خانه را نوری اگر هست در آن خانه تویی باید این پای بر این خوان و بر این خانه کشید دست سوی تو و دست از می و پیمانه کشید قدمت معنی جود است همین را عشق است به رضا بود و نبود است همین را عشق است هم قیام است و قعود است همین را عشق است بعد حقّ حقِّ سجود است همین را عشق است بر ملامتگر کج فکر جواب آمده است هم جواد آمده هم ابن رباب آمده است خیز و تبریک بگو هم به رضا هم به حسین هم به ما رحمت حق گشته عطا هم به حسین فخر دارد پدرت بر تو خدا هم به حسین هدیه ی حضرت حقی تو به ما هم به حسین پسر شیر خدا شیر به دامان دارد ثمر از باغ جنان نخل خراسان دارد مژده ای دل که عروس علوی مادرشد پسر آورده و ششماهه علی مظهرشد با که گویم که گل از باد خزان پرپر شد اصغری بود و به نی رفت و علی اکبر شد پای نی باقی باغ و به سر نی سر او لاله سان سوخت ز داغ رخ او مادر او داریوش جعفری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹