شعر ولادت امام هادی
شروعِ عشق، به نامِ خدا، به نامِ شما
من آفریده شُدم تا شَوم غلامِ شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیرِ سایه ی لطفِ عَلَی الدَّوامِ شما
کبوترِ دلِ من که نمی پَرَد همه جا
از آن زمان که گرفتار شد به دامِ شما
به پاسبانیِ صحنِ تو صد چو جبرائیل
نشسته اند شب و روز، روی بامِ شما
خوشا به حالِ کسی که شده در این دنیا
مسیرِ زندگی اش روشن از کلامِ شما
شما تمامیِ دار و ندارِ ما هستید
همیشه آبرو و اعتبارِ ما هستید
جهان به زیر قُدوم تو خار می گردد
نفس بزن که دو عالم بهار می گردد
برای عرضِ ارادت به محضرت، خورشید
به سمتِ گنبدِ تو رهسپار می گردد
یکی دو شب که نَه، هرشب به سامرا، مهتاب
دَمِ رواقِ تو مثلِ غبار می گردد
اگر که تیغ دو ابروت می کُشد، جانم
هزار بار به پایت نثار می گردد
اگر به عشقِ تو مُردم، شما مَخور غصّه
یک عاشقت کم از این صدهزار می گردد
به عشق، زنده بُوَد هرکَسی فدای تو شد
وَ خوش به حالَش اگر خاکِ سامرای تو شد
دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی
نشسته سائلِ تو پُشتِ خانه ات هادی
اگر به نیمه ی ذِی الحَجِّه اعتکاف کنم
شَوم مقیمِ درِ آستانه ات هادی
بخوان تو جامعه ای که دوباره دلتنگم
برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی
به عرش، نُقلِ محافل، بیانِ مدحِ شماست
بیان منقبتِ بی کرانه ات هادی
تو آمدی که گرفتاری ام شروع شَوَد
شَوَم اسیرِ تو و آب و دانه ات هادی
تو آمدی و جَمالِ خُدا مُجَسَّم شد
شُکوهِ عرش برای همه فَراهم شد
بخوان حدیث محبّت، دل مرا بِبَری
بگیر دستِ مرا تا به سامِرا بِبَری
ببین که دور و برِ من غریبه بسیار است
بگیر دستِ مرا، یارِ آشنا ببری
تو رهنمای مَنی، تا نیامده شیطان
بگیر دستِ مرا که سوی خدا ببری
همه یقین من این است، راهِ حق آنجاست
به هرکجا که دلت خواسته مرا ببری
به آن ضریحِ طلایی ت می دَهم سوگند
مرا تو یک شبِ جمعه به کربلا ببری...
...که روضه خوان بِشَوَم در حریمِ خونِ خدا:
`میانِ آن همه لشکر...حسین... واویلا...”
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مدح_امام_هادی #شعر_مدح_و_ولادت_امام_هادی #شعر_ولادت_حضرت_هادی #شغر_ولادت_امام_علی_النقی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نور چشم
تمام زاویه ها را کشیده ای قائم
آهای سرو قدِ سرترین٬سرت سالم
غزال
اُم ولد” نور چشم های جواد پدر بزرگ شب قدر حضرت قائم پدر غریب پدر آشنا پدر مظلوم پسر مراد پسر مجتهد پسر عالم نشانه های امامت تمام شد وقتی شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه برای دیدن تو کعبه می شود عازم درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم زیارتی به بلندای جامعه از توست زیارتی که شب قدر می شود لازم زیارتی که خودش هستمحتشم”پرور درست کرده به کرّات
اکبر ناظم” دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو فقط”بکم فتح الله” فقطبکم یختم” مهدی رحیمی زمستان #شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
زیباترین سلاله
ای عاشقان دوباره زمان صفا رسید
نوری دگر زمنبع نور خدا رسید
رخشنده گوهر صدف آسمان عشق
زیباترین سلاله ی خیرالوری رسید
آمد یگانه ای که زیمن ولادتش
پیوسته بهر ما ز خداوند عطا رسید
این مرتبه زمکه نه!! از بقعة النبی
گویا دوباره حضرت شیر خدا رسید
از صُلْب لاله ی رضوی حضرت جواد
شمع همیشه روشن راه هدا رسید
هادی قدم گرفت و سرود هاتفی چنین
ای عاشقان خبر که شه سامرا رسید
امشب منم دوباره ز می مست شادیم
غرق شعف ز برکت میلاد هادی یم
حور و ملک غریق تعجب زروی او
عالم گرفته عطر ملیحی زبوی او
مرغ دلم گرفته وضو بهر دیدنش
دارد هوای پر زدن امشب به سوی او
امشب منم به رسم غلامان خانه اش
گردیده شد گل سخنم گفت و گوی او
شکر خدا که رزق من اینگونه میرسد
سر میکشم پیاله ی می از سبوی او
دیگر مرا چه غم! زهیاهوی بی کسی
وقتی که گشته ام ز مقیمان کوی او
مدیون لطف هادی آل علی منم
چون آبرو گرفته ام از آبروی او
شکر خدا که طالع من فوق العاده شد
نامم غلام درگه این خانواده شد
جانم فدای او که دلم را جلا دهد
دردی اگر رسد به نگاهی دوا دهد
این نکته بس ز معدن حسن و فضائلش
حاجات هر گدای درش را خدا دهد
نامش علی و هادی و نور هدایت است
زهرا به نوکران در او بها دهد
آخر چه میشود که دل آرای باکرم
با دست لطف خود به گدایش صفا دهد
دستی کشد به روی سرم،سایه ی سرم
من را کنار مرقد جانانه جا دهد
امشب چه؟میشود که رسد عیدیم چنین
بر سائلش زیارت کرببلا دهد
میخوانم از ازل همه دم من قلندرم
دیوانه ی تمامی اولاد حیدرم
قاصر بود زبان ز ثنای نگار من
یکتا بود جمال دل آرای یار من
میخوانم از صمیم دل اینگونه با شعف
آری قدم گرفته تمام قرار من
تنها نه من به سینه زنم سنگ مهر او
باشد فدایی اش همه ایل و تبار من
شد بهترین هدیه نصیبم ز دست حق
دیوانگی ز جام و می اش شد عیار من
ممنونم از تمامی الطاف ممتدش
چون شد مدال نوکریش افتخار من
هستم گدای آل علی و مفخرم
اینگونه شد مقدر و این گشته کار من
شعرم تمام و لحظه ی لعن سقیفه است
تنها علی بر عالم امکان خلیفه است
رضا آهی
#رضا_آهی #شعر_آقای_سامرا #شعر_امام_علی_النقی #شعر_مدح_امام_هادی #شعر_مدح_و_ولادت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا هادیالاُمَم
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی غم ما فقیرها
ای رویش امید, میان کویرها
ای خالق زیارت کلّ ذواتِ نور
ای جامعه سُرای تبارِ کبیرها
یا هادیالاُمَم ! اگر انوار تو نبود
بیراهه میشدند تمام مسیرها
منت کشیده عرش, برای جلوس تو
اما نشستهای به حصارِ حصیرها
معلوم شد, امامِ تمامِ خلایقی
تا سر گذاشتند, به پای تو شیرها
ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی !
میلاد توست, مطلع عید غدیرها
یا ایهاالعزیز ! تَصَدَّق عَلیَ الذَّلیل
عشق تو عزت است, برای حقیرها
یکبار هم به گوشهی صحنت نظر بکن
یکدم بیا به دیدن ما گوشهگیرها !
بنشین کنار سفرهی سائل تبارها
برکت بده به لقمهی نان و پنیرها
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی #شعر_آیینی #شعر_لوادت_حضرت_هادی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مایلم مایلم به این وادی
هرچه هم دور باشم از هادی
و تو نزدیک تر به من ز منی
گرچه کنج عراق افتادی
باز کردم لبی و گفتم یا ...
دیدم الساعه حاجتم دادی
آه شیرین سامرا الغوث
سخت افتادهام به فرهادی
در خرابات سامرا باشم
خوشترم از هزار آبادی
اهل تکفیر شخم هم بزنند
ای ولایت همیشه آبادی
دهمین آفتاب زندگی ام
حرمت عکس قاب زندگی ام
آسمان کنجی از سرای علیست
که مسیر برو بیای علیست
متقی پیش رب عزیز تر است
پس خدا اولا خدای علیست
هو عندالقلوب منکسره
دل ما که همیشه جای علیست
همه جا آسمان همین رنگ است
نجف و سامرا سرای علیست
ارث والد برای اولاد است
روی دوش علی عبای علیست
یا ابوهاشم است یا سلمان
در سر عاشقان هوای علیست
شیر درّنده اهلی است اینجا
شیر هم اهلی ولای علیست
هادیا من به تو بلی گفتم
صد و ده بار یا علی گفتم
#شعر_ولادت_امام_هادی
#بر_شاهین_نجفی_لعنت
#وحید_عظیم_پور
@hadithashk
عزیزم حسین(ع)
تا اشک، نم نم می شود شبهای جمعه
باران مجسم می شود شبهای جمعه
آشفتگی های تمام هفته ی من
یکجا منظم می شود شبهای جمعه
عمری ست با دست کریمت حال توبه
دائم فراهم می شود شبهای جمعه
بر کل اعمال مفاتیح الجنانم
گریه مقدم می شود شبهای جمعه
من آخرش سر در نیاوردم چگونه
نبضم منظم می شود شبهای جمعه
با یک طواف عاشقانه دور گنبد
مکه مکرم می شود شبهای جمعه
حال و هوای کربلای روضه ی ما
مثل محرم می شود شبهای جمعه
بر آن هزار و نهصد و پنجاه و یک زخم
این اشک مرهم می شود شبهای جمعه
آری هزار و نهصد و پنجاه و یک بار
زهرا پر از غم می شود شبهای جمعه
پیراهنی خونی میان دست زهرا
در عرش پرچم می شود شبهای جمعه
محمد نجاری
#شبهای_جمعه #شعر_روضه #شعر_شب_زیارتی_سیدالشهدا #شعر_مذهبی #فراق_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
امشب دلم هوای تمنا گرفتو بعد
دستی به سوی دامن مولا گرفتو بعد
دست دگر به چادر زهرا گرفتو بعد
یکجا تمام حاجت خود را گرفتو بعد
دستی شراب و دست دگر زلف یار شد
زیباترین قافیه در هر غزل، علی
حی علی خیرعمل...در عمل، علی
"ثبت است بر جریده ی" بین الملل، علی
شیرین لب و شکر دهنی و عسل، علی
حافظ بیا که نوبت زلف نگار شد
موسا شدی و سینه ی من شرحه شرحه نیل
از تو اشارتی شد و از من بک الدخیل
میل شکار کرده ای...ای شاه بی بدیل
آمد هزار ناله که مولا ! اناالقتیل
تیری برو نشانه که وقت شکار شد
در خود هزار مرتبه تکرار میشوم
رسوای کوی و برزن و بازار میشوم
شاعر اگر نشد...سگ دربار میشوم
یک شب که استخوان ندهی هار میشوم
جانم دوباره بی دل و بی اختیار شد
نور شما در آینه ها منعکس بود
عیسا دمش به ذکر لبت ملتمس بود
این خرقه بی محبتتان مندرس بود
هرکه علی نگفته دهانش نجس بود
اسلام با ولای شما ماندگار شد
به به، به هی هی تو به وقت سواری ات
جانم فدای زخم زدنهای کاری ات
عالم فدای خشم دو چشم اناری ات
میدان شکسته از عمل انتحاری ات
ابرو مکش عدوی تو پا به فرار شد
ابرو مکش که سخت نمایی قرار را
بر هم زنی به وقت نبردت فرار را
بیچاره دشمنی که نبیند سوار را
هوهو مزن که مست کنی ذوالفقار را
لشکر ذلیل هر دو دم ذوالفقار شد
این سو خدا و آن طرف ماجرا تویی
یک سمت سیف و سمت دگر لافتی تویی
قبل از "ألست..." صاحب "قالو بلی" تویی
بعد از خدای، کفر نگویم خدا تویی
سجده کنید چون که علی آشکار شد
#نیما_نجاری
#شعر_مدح_امیر_المومنین
#غدیر
@hadithashk
نام تو در عوالم اعظم درست شد
یعنی که یک خدای مجسم درست شد
پیغمبران تمامیتت را نگفته اند ؛
بعد از شما نبوت خاتم درست شد
باید تمام عالمیان سجده ات کنند
وقتی ز خاک پای تو آدم درست شد
حالم خراب بود ولی از غدیر خم
تا که شدم محب تو حالم درست شد
از برکت تو بود که ما سینه زن شدیم
از برکت تو ماه محرم درست شد
یکه سوار بیشه ی خیرالعمل علی
از میمنه به میسره ضرب المثل علی
تا به خدا وسیله ی پیوند هستی و
تمثال اقتدار خداوند هستی و
با نام تو دعای همه مستجاب شد
هر سایه ای به لطف شما آفتاب شد
ای کعبه ای که سجده به تو کرده عالمی
رو به تو اند قبله نماهای آدمی
با تو مرا به قبله ی دیگر نیاز نیست
جایی که آب هست تیمم مجاز نیست
#نیما_نجاری
#شعر_مدح_امیر_المومنین
#غدیر
@hadithashk
مولای من
قصد دارم اثری از لب کوثر بکشم
تاکه دست از می و میخانه وساغر بکشم
وقت معراج، هوالهوی مکرّر بکشم
به خدا رو کنم و سمت نجف پربکشم
مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشمنشکستند مرا و دل غمخوار مرا
نسپردند به دست احدی کار مرا
برسانید دم حیدر کرار مرا
لیف خرمای مرا میثم تمّار مرا
میل دارم که سری خانه قنبر بکشم
دست خالی نشدم حبل متینم علیَ است
صاحب لوح وقلم؛ روح یقینم علیَ است
بنویسید که ایمانم و دینم علیَ است
شاه لولاک؛ یل خاک نشینم علیَ است
من کیم ناز علی حیدر صفدر بکشم
دور خُم کوثر زهراست سرازیر شده
مصطفی هم سر این سفره نمک گیرشده
چشم من از همه کس غیرعلی سیر شده
دست من رابرسانید به او دیر شده
باید از خُمره ی لعل لب او سر بکشم
میشود گفت مگر بین حرا نیست علی؟
شب معراج ببینید کجا نیست علی
همه جاهست فقط جای خدا نیست علی
علت دلبری رکن یمانیست علی
باید اورا به رخ قلعه خیبر بکشم
خال مشکی لبش نقطه زیر لب باست
قاب قوسین دو ابروی علی اَو اَدناست
نیمه ی گمشده ای داشته آنهم زهراست
پرچم شیعه او روز قیامت بالاست
پس چرا دست خوداز دامن دلبر بکشم؟
قدکوتاه علی پایه افلاک و زمین
باحصیر قدمش فرش شده عرش برین
نام من رابگذارید سگ کهف حصین
تاابد گوشه نشین نجفم که پس از این...
منّت کعبه از این زاویه کمتر بکشم
در می آید به خدا بهر علی جان نجف
زمزم چشم من است از نم باران نجف
به طلا طعنه زده ریگ بیابان نجف
من مؤید شده ام گوشه ایوان نجف
که علی را همه جا مُظهر و مَظهر بکشم
خانه کوچک او تا به سحر جای همه است
سائل فاطمه اش هرکه شد آقای همه است
کربلای پسراوست که دنیای همه است
دست او دست خدا بوده که بالای همه است
دست او را به سر دست پیمبر بکشم
میزند تیغ، علی و به کسی کارش نیست
او خدایی است که شخصی پی انکارش نیست
چه کسی هست بگویند گرفتارش نیست
وقت جان دادن اگر فرصت دیدارش نیست
جان خود را بگذارید به محشر بکشم
می نشینم در این خانه که احسان بشوم
ذکر حیدر به لبم هست که میزان بشوم
عجب از لقمه او نیست که لقمان بشوم
زیرپاهای علی گر که سلیمان بشوم....
مورم و قصد من اینست که لشکر بکشم
سرنوشت همه با یار، مقدّر شدنی است
نوکر خانه او مالک اشتر شدنی است
لرزه بر عرش، به یک نعره حیدر، شدنی است
علی نسل علی نیز، پیمبر ش ...
#رضا_دین_پرور #شعر_عید_غدیر_خم #شعر_عید_ولایت #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اَنیسُ المومنین
اَنیسُ المومنین ، مولا امیرالمومنین باشد
امام المتقیین ، مولا امیرالمومنین باشد
که باشد جزء علی بن ابیطالب یدالله ؟
امام المرسلین ، مولا امیرالمومنین باشد
علی تفسیرِ اخلاصُ تواضع ،در دو عالم
امامُ المخلصین ، مولا امیرالمومنین باشد
علی عابدترینِ عابدان بینِ خلائق
امام العابدین، مولا امیرالمومنین باشد
یقین دارم حدیثِ کُنتُ کَنزا شأن مولاست
امام الناصحین ،مولا امیرالمومنین باشد
علی تفسیر قرآنُ علی بابِ علوم است
امام المرسلین، مولا امیرالمومنین باشد
نمی بیند دگر دنیا کسی را مثل حیدر
انیس المومنین، مولا امیرالمومنین باشد
احسان صابریون
#احسان_صابریون #شعر_عید_غدیر_خم #شعر_عید_ولایت #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
علی جانم
همین که برق نگاهت به جانمان افتاد
چو شعله شد به همه دودمانمان افتاد
همین که گفته شد اسمت عبادت محض است
همیشه و همه جا بر زبانمان افتاد
علی علی همه جا یا علی علی،اصلا
زبان برای همین در دهانمان افتاد
عیار جنس گدا تا به حد اعلا رفت
همین که پای علی در دکانمان افتاد
مرا همیشه نجف برده ای،ولی این بار
عجب فراق عجیبی میانمان افتاد
چه ذره ها به نگاه تو می شود قنبر
خدا کند که به ما هم نظر کنی آخر
علی حقیقت مذهب،حقیقت دین است
و دین و مذهب بی تو علی چه ننگین است
چه کرده ای و چه دادی به پای نخلستان
که مزه ی رطب تو همیشه شیرین است
رسیده ام به رکوعت و چشم من مانده
به آن عقیق یمن،آن که سهم مسکین است
محبتی کن و قلاده گردنم انداز
سگ نجف شدنم آرزوی دیرین است
علی حساب و کتاب و جوابمان با توست
اگر بنا به عذاب است عذابمان با توست
به زیر سنگ لحد بی پناه مان نکند
یقین علی برسد رو سیاه مان نکند
خدا نکرده اگر سجده بر علی کفر است
خدا کند که کسی سر به راه مان نکند
امان ما که بریده شما امان بدهید
وگرنه غیر شما کس نگاه مان نکند
دلم گرفته دل شب روانه اش کردم
سفر به غیر نجف روبه راه مان نکند
بگو که محشر کبری چه گِل به سر بزنیم
اگر که فاطمه رد شد نگاه مان نکند
سوار ناقه ی نور است و ما به دنبالش
خدا کند برسد دست ما نخ شالش
رسول عسگری
#رسول_عسگری #شعر_عید_غدیر_خم #شعر_عید_ولایت #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مولای من
این حوالی که چشمِ گریان نیست
خبری از بهار و باران نیست
حال چشمم که از تو پنهان نیست
خشک خشک است و جز بیابان نیست
هرکسی در هوای معراج است
شک ندارم به گریه محتاج است
معجزه بر نگاه مان دادند
سوز خوبی به آه مان دادند
تا در این خانه راه مان دادند
پشت گریه پناه مان دادند
گریه از بهترین عبادات است
گریه اوج همه مقامات است
شمع و پروانه را سحر دادند
هر دوتا را یکی هنر دادند
این یکی را فقط شرر دادند
آن یکی را فقط جگر دادند
بزن آتش نده امان امشب
آتشت را بزن به جان امشب
این دعا را تو مستجابش کن
ظرف ما را پر از شرابش کن
ذره ام را تو آفتابش کن
کم ما را فزون حسابش کن
بس که دوروبرت گدا داری
خبر از حال زار ما داری
سینه هامان برای تو چاک اند
پدر خاکی و همه خاک اند
بچه های شما همه پاک اند
بهترینِ زمین و افلاک اند
جان به قربان بچه هات آقا
نظری کن به این گدات آقا
حور و جن و بشر به قربانت
جان عالم فدای چشمانت
قبل از این که شوم مسلمانت
سجده باید کنم به ایوانت
من زیاد از شما نمی دانم
بنده ای یا خدا،نمی دانم
رسول عسگری
#رسول_عسگری #شعر_عید_غدیر_خم #شعر_عید_ولایت #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹